آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«امروز سالگرد شهادت "رامین پوراندرجانی" است معروف به پزشک کهریزک. او شاهد شکنجه معترضان به انتخابات سال ۸۸ در کهریزک بود و قرار بود به دادگاه برود و بر آنچه آنجا گذشت گواهی دهد. اما به دادگاه نرسید. مسئولان، علت مرگ این پزشک ۲۶ساله را نخست سکته در خواب و سپس مسمومیت اعلام کردند.
.
جسد رامین پوراندرجانی، بدون اجازه کالبدشکافی به خانواده، به دست نیروی انتظامی دفن شد. پدرش‌ می‌گوید: «زنگ زدند گفتند بیا جنازه‌اش را بگیر و ببر، من چه کار می‌توانستم بکنم... گفتند تصادف کرده. با نام تصادف ما را دعوت به تهران کردند. شب قبلش، من و رامین ۷ یا ۸ دقیقه با هم صحبت کرده بودیم، خیلی حالش خوب بود، خیلی... ما نتوانستیم حتی چهره رامین را پس از مرگ ببینیم».
.
۸ سال پس از مرگش وقتی خبرگزاری ایلنا از سردار «علی قلی فودازی» ریيس وقت بازرسی پلیس تهران از علت مرگ او پرسید گفت: «آن پزشک وظیفه دچار جنون آنی شد و با خوردن قرص خودکشی کرد»! سردار در این مصاحبه همه چیز را انکار کرد و گفت «کسی در کهریزک مورد ضرب و شتم قرار نگرفت و چند نفری که در این جریان کشته شدند به علت سرماخوردگی و ابتلا به مننژیت درگذشته‌اند». حالا این سردار، بازنشسته شده و آسوده از هر محکمه و محاکمه‌ای، درباره کسانی که به اتهام مشارکت در این فاجعه بازداشت شدند گفته است: «من پرونده تمام این مسئولان را پیگیری کردم تا آزاد شوند».
.
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران که در پرونده شکایت اولیای دمِ یکی از شهدای کهریزک (محسن روح‌الامینی) به اتهام معاونت در قتل عمد به ۵ سال حبس محکوم شده بود در دادگاه تجدید نظر به دلیل «اظهار ندامت» زندانش به ۲ سال تقلیل داده شد. همین ۲ سال را هم نماند و دو ماه پیش، بعد از گذران دو سوم از محکومیتش آزاد شد. بارها به مرخصی رفت و حتی در کربلا دیده شد.
.
دهها تن از معترضان سال ۸۸ با مظلومیت به شهادت رسیدند و پرونده‌های‌شان در بیدادِ کسانی که مدعی اعتقاد به روز قیامت‌اند به بن‌بست رسید؛ اما تاریخ، بی‌رحم‌تر و حوصله‌اش بیش از تصور آنهاست. ۲۲فوریه ۲۰۱۱ قذافی، دیکتاتور لیبی در سخنرانی محکم و حماسی‌اش خطاب به معترضان، آنها را تهدید کرد که: «شبر شبر، بیت بیت، زنقة زنقة...» یعنی «وجب به وجب، خانه به خانه، کوچه به کوچه» آنها را تعقیب خواهد کرد. در لیبی به کوچه بن‌بست می‌گویند «زنقة». دقیقا ۸ماه بعد در ۲۱ اکتبر، در گوشه‌ای بن‌بست به دست همان معترضان افتاد و کشته شد».
.
این متن از اینستاگرام «محمدجواد اکبرین» برداشته شده است.رامین متولد ۱۳۶۲ در تبریز بود.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/32rpEVu
#رامین_پوراندرجانی #جنبش_سبز #سال_۸۸ #سعید_مرتضوی

@Tavaana_TavaanaTech
به‌نظر شما با میرحسین موسوی چگونه می‌توان روبرو شد؟ مردی که حدود ۱۰ سال در در اعتراض به تقلب انتخاباتی در حصر بسر برده است و‌در عین‌حال بابت نقش‌اش در دهه ۶۰ توضیحی نداده است یا از آن عذرخواهی نکرده است. دهه‌ای که او «نخست‌وزیر امام» بود.
.
نظر شما دراین‌باره چیست؟ میرحسین موسوی را چگونه باید داوری کرد؟
.
#میرحسین_موسوی #تظاهرات_سراسری #جنبش_سبز #آبان۹۸ #حصر

@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۶ دی، سالگرد عاشورای ۸۸ بود، روزی که ماشین نیروهای امنیتی از روی پیکر «امیر ارشد تاجمیر» رد شد! دیروز ۵ دی بود چهلم صدها قربانیِ آبان۹۸. یکماه پیش، سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای بود. سه ماه پیش سالگرد هزاران اعدام بدون محاکمه در تابستان۶۷ بود. سه ماه پیش از آن، ۱۰سالگیِ خرداد۸۸ بود. اینها فقط برگ‌هایی است از تقویم پربارِ جمهوری اسلامی برای کتاب‌های درسی آینده!
.
▪️در کنار این برگ‌ها اما عبرت‌هایی هست که آیندگان را بیشتر شگفت‌زده خواهد کرد؛ مثلا انقلابی که تمام افتخار رهبرانش این بود که بر دوش فرودستان و مستضعفان به پیروزی رسید، حالا به نقطه‌ای رسیده که معاونت فرهنگی سپاهش (سردار نجات) در تحلیل فاجعه آبان‌ماه بگوید: «غرب می‌خواهد با تکیه بر فرودستانِ حاشیه‌نشینِ بی‌سواد که در فضای مجازی آلوده شده‌اند، براندازی کند». همین فرودستانِ حاشیه‌نشین وقتی قرار بود «اعلاحضرت» را بیرون کنند تاج سر روحانیان و پیروان‌شان بودند اما حالا که قرار است «حضرت» را بیرون کنند شده‌اند بی‌سواد و آلوده. .
.
پیش‌تر، این خط را رهبر جمهوری اسلامی داده بود و در سخنرانی هفته بسیج گفته بود: «مستضعف بر خلاف آنچه که امروز به اشتباه به افراد آسیب‌پذیر و فرودست می‌گویند به معنای خلیفةالله در زمین است». یعنی برای له کردنِ فرودستان خجالت نکشید، شما بسیجِ منید نه "بسیجِ مستضعفین". این سرنوشت غم‌انگیز تک تک شعارهای انقلاب است که به تدریج تحریف و تهی شد و امروز به ایستگاه «مستضعفین» رسید.
.
▪️یادتان هست در روزهای جنگ سوریه که سرمایه‌های همین مستضعفین خرج بقای بشار اسد می‌شد آقای خامنه‌ای گفته بود: «اگر در سوریه نجنگیم، باید در تهران و فارس و اصفهان بجنگیم». آخرش، هم در سوریه جنگیدند هم در تهران و فارس و اصفهان و ۲۵ استان دیگر، تا به قول خودشان «۴۸ساعته» صدها جان را «جمع کنند» و «عمق استراتژیک»شان بشود عمق خالیِ جیب و جانِ همین مستضعفین».
.
عکس: مزار شهید امیر ارشد تاجمیر
.
متن و تصویر از صفحه اینستاگرام جناب «محمدجواد اکبرین» برداشته شده است.
.
#امیرارشدتاجمیر #جنبش_سبز #آبان۹۸ #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #تظاهرت_سراسری

@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالروز جان باختن صانع ژاله است. دانشجوی ۲۶ ساله پاوه‌ای است در ۱۳۸۹ گلوله استبداد و ارتجاع بر سینه جوان و آزادیخواه او نشست. مجیزگویان ولایت او را «بسیجی» نامیدند و ناکسان تشییع کنندگان او شدند و همین بر مظلومیت او افزود. صانع ژاله دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران بود.
.
حسین شریعتمداری - سردبیر کیهان - همان موقع به یک برنامه تلویزیون جمهوری اسلامی آمد و با وقاحتی مثال زدنی صانع را جاسوس حکومت معرفی کرد و گفت: «شهید صانع از کسانی بود که به ما خبر می رساند». او با بیان اینکه صانع ژاله «بچه حزب اللهی» بود که به کیهان خبر می رساند و گفت: «اتفاقا شهید ژاله از کسانی بود که به ما خبر و اطلاعات می رساند. مثلا وی چندی پیش با جمعی نزد آقای منتظری رفته بودند که خبر این دیدار را هم به ما دادند و ما منتشر کردیم...من معتقد هستم که ایشان را شناسائی کردند و زدند چون نحوه شهادت هم همین را می گوید».
.
ناگوارتر آنکه در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، مقامات حکومتی حضور داشتند. محمدحسن ابوترابی، نایب رئیس مجلس بر جنازه او نماز میت خواند و کسانی چون محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصحلت نظام، فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران و چند نماینده مجلس در تشییع جنازه او شرکت کردند.
.
صانع را بسیجی خواندند در حالیکه قانع ژاله - برادر صانع - تاکید می کند برادرش بسیجی نبود: «صبح روز ۲۶ بهمن، بدون آن که از کشته شدن صانع خبر داشته باشیم، پسرخاله ام به در خانه آمد و عکس صانع را خواست. بعد از ظهر عکس او را دیدیم که روی کارت بسیج، در سایت های خودشان به چاپ رسیده است».
.
قانع ژاله می‌گوید کارت بسیج را خودشان درست کردند و جنازه صانع را هم به آن ها ندادند. اگر صانع بسیجی بود؛ اگر صانع جاسوس حکومت بود؛ اگر صانع طرفدار خامنه ای بود؛ پس چرا از جنازه او می ترسیدید و آن را به خانواده اش تحویل ندادید؟
.
دفتر تحکیم وحدت همان روزها در پاسخ به این وقاحت حکومتی‌ها و در رثای محمد مختاری و صانع ژاله بیانیه‌ای صادر کرد و گفت:‌ «قاتلان می‌گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می‌خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده‌ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته‌اند ادامه خواهیم داد و خونشان را پاس خواهیم داشت. آن‌ها که آخرین آرزویشان این بود که ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند».
.
#صانع_ژاله #۲۵بهمن #جنبش_سبز

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یکی از شعارهای اصلی سال ۸۸ بود. ببینید چقدر جمعیته. این ویدئو خیلی خوب نشون میده که این شعار توسط چه بخش بزرگی از مردم گفته شد. حالا بماند که بعدا یه عده مدعی شده بودند مردم شعار میدادن ؛هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران؛
.
دقت کنید اون موقع هنوز دخالت جمهوری اسلامی تو سوریه و کمک به بشاربشکه شروع نشده بود. مردم از همون وقت نسبت به سیاست خارجی خونه خراب کن جمهوری اسلامی اعلام برائت کردند. من این رو از توییتر گرفتم و ندیدم زیاد در اینستاگرام بذارن. خواهشن شما بذارید و اسم من رو نبرید فقط. ممنونم».
.
متن و ویدئو ارسالی از همراهان. البته تیتر ویدئو از ماست.
.
نظر شما چیست؟ آیا به نظر می‌توان شعار «نه غزه نه لبنان / جانم فدای ایران» را از شعارهای محوری سال ۸۸ و جنبش سبز برشمرد؟ آیا با نویسنده متن موافق هستید؟
.
#جمهوری_اسلامی #لبنان #جنبش_سبز #سپاه_پاسداران #خامنه_ای #غزه_لبنان

@Tavaana_Tavaanatech
«امروز سالگرد شهادت "رامین پوراندرجانی" است معروف به پزشک کهریزک. او شاهد شکنجه معترضان به انتخابات سال ۸۸ در کهریزک بود و قرار بود به دادگاه برود و بر آنچه آنجا گذشت گواهی دهد. اما به دادگاه نرسید. مسئولان، علت مرگ این پزشک ۲۶ساله را نخست سکته در خواب و سپس مسمومیت اعلام کردند.
.
جسد رامین پوراندرجانی، بدون اجازه کالبدشکافی به خانواده، به دست نیروی انتظامی دفن شد. پدرش‌ می‌گوید: «زنگ زدند گفتند بیا جنازه‌اش را بگیر و ببر، من چه کار می‌توانستم بکنم... گفتند تصادف کرده. با نام تصادف ما را دعوت به تهران کردند. شب قبلش، من و رامین ۷ یا ۸ دقیقه با هم صحبت کرده بودیم، خیلی حالش خوب بود، خیلی... ما نتوانستیم حتی چهره رامین را پس از مرگ ببینیم».
.
۸ سال پس از مرگش وقتی خبرگزاری ایلنا از سردار «علی قلی فودازی» ریيس وقت بازرسی پلیس تهران از علت مرگ او پرسید گفت: «آن پزشک وظیفه دچار جنون آنی شد و با خوردن قرص خودکشی کرد»! سردار در این مصاحبه همه چیز را انکار کرد و گفت «کسی در کهریزک مورد ضرب و شتم قرار نگرفت و چند نفری که در این جریان کشته شدند به علت سرماخوردگی و ابتلا به مننژیت درگذشته‌اند». حالا این سردار، بازنشسته شده و آسوده از هر محکمه و محاکمه‌ای، درباره کسانی که به اتهام مشارکت در این فاجعه بازداشت شدند گفته است: «من پرونده تمام این مسئولان را پیگیری کردم تا آزاد شوند».
.
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران که در پرونده شکایت اولیای دمِ یکی از شهدای کهریزک (محسن روح‌الامینی) به اتهام معاونت در قتل عمد به ۵ سال حبس محکوم شده بود در دادگاه تجدید نظر به دلیل «اظهار ندامت» زندانش به ۲ سال تقلیل داده شد. همین ۲ سال را هم نماند و دو ماه پیش، بعد از گذران دو سوم از محکومیتش آزاد شد. بارها به مرخصی رفت و حتی در کربلا دیده شد.
.
دهها تن از معترضان سال ۸۸ با مظلومیت به شهادت رسیدند و پرونده‌های‌شان در بیدادِ کسانی که مدعی اعتقاد به روز قیامت‌اند به بن‌بست رسید؛ اما تاریخ، بی‌رحم‌تر و حوصله‌اش بیش از تصور آنهاست. ۲۲فوریه ۲۰۱۱ قذافی، دیکتاتور لیبی در سخنرانی محکم و حماسی‌اش خطاب به معترضان، آنها را تهدید کرد که: «شبر شبر، بیت بیت، زنقة زنقة...» یعنی «وجب به وجب، خانه به خانه، کوچه به کوچه» آنها را تعقیب خواهد کرد. در لیبی به کوچه بن‌بست می‌گویند «زنقة». دقیقا ۸ماه بعد در ۲۱ اکتبر، در گوشه‌ای بن‌بست به دست همان معترضان افتاد و کشته شد».
.
این متن از اینستاگرام «محمدجواد اکبرین» برداشته شده است.رامین متولد ۱۳۶۲ در تبریز بود.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/32rpEVu
#رامین_پوراندرجانی #جنبش_سبز #سال_۸۸ #سعید_مرتضوی

@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۶ دی، سالگرد عاشورای ۸۸ بود، روزی که ماشین نیروهای امنیتی از روی پیکر «امیر ارشد تاجمیر» رد شد! دیروز ۵ دی بود چهلم صدها قربانیِ آبان۹۸. یکماه پیش، سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای بود. سه ماه پیش سالگرد هزاران اعدام بدون محاکمه در تابستان۶۷ بود. سه ماه پیش از آن، ۱۰سالگیِ خرداد۸۸ بود. اینها فقط برگ‌هایی است از تقویم پربارِ جمهوری اسلامی برای کتاب‌های درسی آینده!
.
▪️در کنار این برگ‌ها اما عبرت‌هایی هست که آیندگان را بیشتر شگفت‌زده خواهد کرد؛ مثلا انقلابی که تمام افتخار رهبرانش این بود که بر دوش فرودستان و مستضعفان به پیروزی رسید، حالا به نقطه‌ای رسیده که معاونت فرهنگی سپاهش (سردار نجات) در تحلیل فاجعه آبان‌ماه بگوید: «غرب می‌خواهد با تکیه بر فرودستانِ حاشیه‌نشینِ بی‌سواد که در فضای مجازی آلوده شده‌اند، براندازی کند». همین فرودستانِ حاشیه‌نشین وقتی قرار بود «اعلاحضرت» را بیرون کنند تاج سر روحانیان و پیروان‌شان بودند اما حالا که قرار است «حضرت» را بیرون کنند شده‌اند بی‌سواد و آلوده. .
.
پیش‌تر، این خط را رهبر جمهوری اسلامی داده بود و در سخنرانی هفته بسیج گفته بود: «مستضعف بر خلاف آنچه که امروز به اشتباه به افراد آسیب‌پذیر و فرودست می‌گویند به معنای خلیفةالله در زمین است». یعنی برای له کردنِ فرودستان خجالت نکشید، شما بسیجِ منید نه "بسیجِ مستضعفین". این سرنوشت غم‌انگیز تک تک شعارهای انقلاب است که به تدریج تحریف و تهی شد و امروز به ایستگاه «مستضعفین» رسید.
.
▪️یادتان هست در روزهای جنگ سوریه که سرمایه‌های همین مستضعفین خرج بقای بشار اسد می‌شد آقای خامنه‌ای گفته بود: «اگر در سوریه نجنگیم، باید در تهران و فارس و اصفهان بجنگیم». آخرش، هم در سوریه جنگیدند هم در تهران و فارس و اصفهان و ۲۵ استان دیگر، تا به قول خودشان «۴۸ساعته» صدها جان را «جمع کنند» و «عمق استراتژیک»شان بشود عمق خالیِ جیب و جانِ همین مستضعفین».
.
عکس: مزار شهید امیر ارشد تاجمیر
.
متن و تصویر از صفحه اینستاگرام جناب «محمدجواد اکبرین» برداشته شده است.
.
#امیرارشدتاجمیر #جنبش_سبز #آبان۹۸ #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #تظاهرت_سراسری

@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالروز جان باختن صانع ژاله است. دانشجوی ۲۶ ساله پاوه‌ای است در ۱۳۸۹ گلوله استبداد و ارتجاع بر سینه جوان و آزادیخواه او نشست. مجیزگویان ولایت او را «بسیجی» نامیدند و ناکسان تشییع کنندگان او شدند و همین بر مظلومیت او افزود. صانع ژاله دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران بود.

حسین شریعتمداری - سردبیر کیهان - همان موقع به یک برنامه تلویزیون جمهوری اسلامی آمد و با وقاحتی مثال زدنی صانع را جاسوس حکومت معرفی کرد و گفت: «شهید صانع از کسانی بود که به ما خبر می رساند». او با بیان اینکه صانع ژاله «بچه حزب اللهی» بود که به کیهان خبر می رساند و گفت: «اتفاقا شهید ژاله از کسانی بود که به ما خبر و اطلاعات می رساند. مثلا وی چندی پیش با جمعی نزد آقای منتظری رفته بودند که خبر این دیدار را هم به ما دادند و ما منتشر کردیم...من معتقد هستم که ایشان را شناسائی کردند و زدند چون نحوه شهادت هم همین را می گوید».

ناگوارتر آنکه در مراسم تشییع جنازه صانع ژاله، مقامات حکومتی حضور داشتند. محمدحسن ابوترابی، نایب رئیس مجلس بر جنازه او نماز میت خواند و کسانی چون محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصحلت نظام، فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران و چند نماینده مجلس در تشییع جنازه او شرکت کردند.

صانع را بسیجی خواندند در حالیکه قانع ژاله - برادر صانع - تاکید می کند برادرش بسیجی نبود: «صبح روز ۲۶ بهمن، بدون آن که از کشته شدن صانع خبر داشته باشیم، پسرخاله ام به در خانه آمد و عکس صانع را خواست. بعد از ظهر عکس او را دیدیم که روی کارت بسیج، در سایت های خودشان به چاپ رسیده است».

قانع ژاله می‌گوید کارت بسیج را خودشان درست کردند و جنازه صانع را هم به آن ها ندادند. اگر صانع بسیجی بود؛ اگر صانع جاسوس حکومت بود؛ اگر صانع طرفدار خامنه ای بود؛ پس چرا از جنازه او می ترسیدید و آن را به خانواده اش تحویل ندادید؟

دفتر تحکیم وحدت همان روزها در پاسخ به این وقاحت حکومتی‌ها و در رثای محمد مختاری و صانع ژاله بیانیه‌ای صادر کرد و گفت:‌ «قاتلان می‌گویند که یاور ماست، جاسوسان رفیق خود می‌خوانندش و کافرانش به کیش خویش. به زشت مردمانی گرفتار آمده‌ایم که تاریخ نظیرشان را در سفاکی و دغلکاری به خود ندیده است. لیک ما را سر باز ایستادن نیست. راهی را که صانع و محمد رفته‌اند ادامه خواهیم داد و خونشان را پاس خواهیم داشت. آن‌ها که آخرین آرزویشان این بود که ایستاده بمیرند، چرا که از نشسته زیستن در ذلت خسته بودند».

https://tavaana.org/fa/Sane_Jaleh

#صانع_ژاله #۲۵بهمن #جنبش_سبز

@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالروز جان باختن صانع ژاله است. دانشجوی ۲۶ ساله پاوه‌ای است در ۱۳۸۹ گلوله استبداد و ارتجاع بر سینه جوان و آزادیخواه او نشست. مجیزگویان ولایت او را «بسیجی» نامیدند و ناکسان تشییع کنندگان او شدند و همین بر مظلومیت او افزود. صانع ژاله دانشجوی رشتهٔ هنرهای نمایشی دانشگاه هنر تهران بود.

حسین شریعتمداری - سردبیر کیهان - همان موقع به یک برنامه تلویزیون جمهوری اسلامی آمد و با وقاحتی مثال زدنی صانع را جاسوس حکومت معرفی کرد و گفت: «شهید صانع از کسانی بود که به ما خبر می رساند». او با بیان اینکه صانع ژاله «بچه حزب اللهی» بود که به کیهان خبر می رساند و گفت: «اتفاقا شهید ژاله از کسانی بود که به ما خبر و اطلاعات می رساند. مثلا وی چندی پیش با جمعی نزد آقای منتظری رفته بودند که خبر این دیدار را هم به ما دادند و ما منتشر کردیم...من معتقد هستم که ایشان را شناسائی کردند و زدند چون نحوه شهادت هم همین را می‌گوید».

بیشتر بخوانید:

https://tavaana.org/fa/Sane_Jaleh

#صانع_ژاله #۲۵بهمن #یاری_مدنی_توانا #جنبش_سبز

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این روزها همه از فداکاری مردم اوکراین برای کشور خود می‌گویند؛ فداکاری تحسین برانگیز. در ایران نیز ملت ایران به کشور خود علاقمند هستند و دقیقا به علت میهن‌پرستی است که با جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنند.

از جلوه‌های مهین‌پرستی ایرانیان همین شعاری است که در ویدئو می‌شنوید.

تفاوت اوکراین با ایران این است که در اوکراین دولتی دموکراتیک بر سر کار است و در ایران حکومتی استبدادی.

این متن و ویدئو را پیش از این یکی از همراهان فرستاده بود.

«نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یکی از شعارهای اصلی سال ۸۸ بود. ببینید چقدر جمعیته. این ویدئو خیلی خوب نشون میده که این شعار توسط چه بخش بزرگی از مردم گفته شد. حالا بماند که بعدا یه عده مدعی شده بودند مردم شعار میدادن ؛هم غزه هم لبنان جانم فدای ایران؛

دقت کنید اون موقع هنوز دخالت جمهوری اسلامی تو سوریه و کمک به بشاربشکه شروع نشده بود. مردم از همون وقت نسبت به سیاست خارجی خونه خراب کن جمهوری اسلامی اعلام برائت کردند. من این رو از توییتر گرفتم و ندیدم زیاد در اینستاگرام بذارن. خواهشن شما بذارید و اسم من رو نبرید فقط. ممنونم».

#یاری_مدنی_توانا #جنبش_سبز
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

در روز پزشک یادی کنیم از رامین پوراندرجانی، پزشک کهریزک که جان در راه قسم نهاد

«بچه‌ها ما وارث اسم‌های بزرگی هستیم، وارث اسم‌های بزرگی مثل جالینوس و بقراط و ابوعلی سینا و حکیم جورجانی. روح خیلی خیلی بزرگ و مقدسی از آن زمان در قلب‌های بزرگی منتقل شده و آمده در لباسی سفید برای ما به میراث گذاشته شده، بچه‌ها ما آمدیم اینجا تا بگوییم که عاشقانه به راه‌مان ادامه می‌دهیم.»
- پوراندرجانی در مراسم فارغ‌التحصیلی

نام رامین پوراندرجانی با فاجعه کهریزک پیوند خورده است. رامین پزشک بازداشتگاه کهریزک بود که در ساختمان بهداری ِ نیروی انتظامی تهران به مرگی مشکوک درگذشت. رامین متولد نوزده خردادماه ۱۳۶۲ در شهر تبریز بود.

رامین پوراندرجانی، ۲۶ ساله پس از تعطیلی کهریزک در ۱۹ آبان‌ماه ۱۳۸۸ به طرز مشکوکی درگذشت. مقامات جمهوری اسلامی در ابتدا اعلام کردند که بر اثر سکته قلبی درگذشته است اما در نهایت پزشک قانونی علت مرگ او را مسمومیت اعلام کرد و جسدش بدون کالبدشکافی توسط نیروی انتظامی دفن شد.

بیشتر بخوانید:
goo.gl/58wvWW

#روز_پزشک #رامین_پوراندرجانی #بازداشتگاه_کهریزک #یاری_مدنی_توانا #جنبش_سبز


@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ سال از عاشورای ۸۸ گذشت، روزی که جمهوری اسلامی بار دیگر به سوی معترضان شلیک کرد، از روی آن‌ها با خودروی نظامی رد شد و پاسخ مشت‌های گره‌کرده را با گلوله داد.
تظاهرات گسترده‌ای در روز تاسوعا (۵ دی ۱۳۸۸)، روز عاشورا (۶ دی ۱۳۸۸) و شب عاشورا (شام غریبان) در شهرهای مختلف ایران در ادامه اعتراضات به انتخابات مناقشه‌برانگیز ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ برگزار شد.
درگیری‌های اصلی در روز عاشورا در حد فاصل میدان انقلاب و میدان امام حسین (فوزیه سابق) صورت گرفته و پلیس با تیراندازی به سوی تظاهرکنندگان تعدادی از آن‌ها را به قتل رساند.
احمدرضا رادان فرمانده انتظامی تهران بزرگ در تاریخ ۷ دی در تلویزیون مدعی شد که کشته‌شدن دو تن از جان‌باختان عاشورای تهران، در اثر تصادف با خودروی ناشناس بوده، اما تصاویر ضبط‌شده از سوی مردم با گوشی تلفن همراه نشان می‌داد این خودروها متعلق به پلیس بوده‌است.

مصطفی کریم‌بیگی، امیرارشد تاجمیر، مهدی فرهادی‌راد، شاهرخ رحمانی، و عزیزان دیگر که پس از انتخابات ۸۸ دنبال رای گم‌شده‌شان بودند، به دست جمهوری اسلامی به قتل رسیدند.
روز گذشته هم ۵ دی‌ماه، سالگرد چهلم جان‌باختگان آبان خونین ۹۸ بود.
و کمی بیش از یک ماه مانده به سالگرد فاجعه خونین پشت‌بام رفاه، که پس از آن چهره واقعی قتل و کشتار جمهوری اسلامی به دنیا نشان داده‌ شد از اعدام‌های گسترده در دهه ۶۰ تا قتل‌های زنجیره‌ای تا ترور در خارج از کشور

دادخواهیم
#یاری_مدنی_توانا
#دادخواهی #جنبش_سبز #آبان۹۸ #خامنه_ای #جمهوری_اسلامی #تظاهرت_سراسری

@Tavaana_TavaanaTech
به یاد زنده یاد #بهنود_رمضانى جانباخته راه آزادی چهارشنبه سوری سال ۱۳۸۹

بهنود رمضانی متولد ۱۳۷۱ در شهرستان قائم‌شهر و دانشجوی سال اول رشته مکانیک دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بود، او ساکن تهران و خانه‌اش حوالی فلکه دوم تهرانپارس بود.
برای چهارشنبه‌سوری سال ۸۹ بهنود رمضانی با دوستانش که انها هم معترض وضع موجود بودند، قرار می‌گذارد تا برای اعتراض به خیابان برود. به گفته مادرش «در آن شب چهارشنبه‌سوری، شب شوم، پسرم برای اینکه قدمی در راه آزادی بردارد رفته بود بیرون.
گفته بودند هر کسی بیرون بیاید خونش پای خودش است، ولی بهنود گوش نکرد و گفت من که گناهی ندارم، کاری نمی‌کنم، شاد زیستن که تاوان ندارد، آن شب هم پسرم برای آزادی‌خواهی رفته بود بیرون.»

حوالی ساعت ده شب پدرش با بهنود تماس می‌گیرد و به او می‌گوید به خانه برگردد اما کمتر از یک ربع بعد به خانه تماس گرفته شده و به خانواده می‌گویند خود را به بیمارستان برسانند. در بیمارستان پدر و مادر با جنازه بهنود مواجه می‌شوند. به گفته شاهدان عینی : موتورسوارهای نیروی انتظامی بی‌شماری بودند که با باتون و شوکر الکتریکی به بهنود حمله کردند، بعد بهنود افتاد روی زمین و آن‌ها افتادند روی سرش و به قصد کشت زدنش. حتی یکی موتورش را جا گذاشت، همان لحظه مردم هجوم آورند که آن‌ها را بگیرند، اما یک ماشین سمند که مردم شماره ماشینش را گرفته‌اند آن‌ها را سوار کرده بود.

سردار احمد رضا رادان در مصاحبه‌ای مدعی می‌شود که سه نفر در چهارشنبه‌سوری به دلیل انفجار نارنجک دستی کشته شدند و اشاره‌ای به بهنود رمضانی نمی‌کند. کلانتری ۱۴۷ اما پیگیر پرونده می‌شود و به خانواده می‌گوید شکایت کنید و پزشکی قانونی هم اعلام می‌کند مرگ بر اثر صدمات متعدد جسم سخت بوده است. قوه قضائیه تا سال‌ها حاضر به پیگیری پرونده نبود و با تهدید سعی در ساکت کردن خانواده رمضانی داشتند اما در نهایت در سال ۱۳۹۵ مجبور به محاکمه علی رسولی، سالار نادی و افشین کوهی، سه بسیجی قاتل می‌شوند و آن‌ها از اتهام قتل عمد تبرئه می‌شوند اما به جرم قتل غیرعمد به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم می‌شوند.

خانواده رمضانی این حکم را ناعادلانه و تحت فشار نهادهای امنیتی اعلام کردند. در طی این سال‌ها هر سال در سالروز مرگ بهنود اعضای خانواده‌اش را احضار و تهدید می‌کنند که حق برگزاری مراسم ندارید.

یاد و خاطره بهنود رمضانی تا همیشه در قلب ما زنده و گرامیست. 💔🕊️😞

از صفحه اینستاگرام مسعود علیزاده


#بهنود_رمضانى #چهارشنبه_سوری #جنبش_سبز #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«پانزده سال پیش در چنین روزی #سهراب_اعرابی #علیه_فراموشی

پروین فهیمی، مادر سهراب که از فعالان صلح و عضو گروه مادران صلح است، سهراب در راهپیمایی دوشنبه ۲۵ خرداد از مادرش جدا شد و شب به خانه بازنگشت. خانواده در بیمارستان‌ها، کلانتری‌ها، زندان اوین و دادگاه انقلاب جستجو کردند اما نام سهراب در هیچ فهرستی، نه در فهرست اسامی اعلام شده در زندان اوین و نه در فهرست نصب شده بر دیوار دادگاه انقلاب نبود.پروین فهیمی هر روز صبح برای یافتن نشانه‌ای از پسرش به دادگاه انقلاب می‌رفت و هر بعد از ظهر عکس سهراب را جلوی در زندان اوین برده و عکس را به هر آزاد شده‌ای نشان می‌داد و می‌پرسید آیا او را دیده‌اند یا خیر. چند نفر مطمئن بودند او را دیده‌اند.

با این حال خانواده سهراب به زندان قزل حصار، شورآباد و آگاهی شاپور هم سر می‌زدند. در آگاهی به آنها گفته شد مسئولان ماموریتند و تا اول هفته بعد نیستند؛ بنابراین آنها ابتدای هفته به آگاهی مرکز تشخیص هویت رفتند و در آنجا عکس‌هایی از آلبوم عکس‌های ۱۵ تا ۲۰ ساله‌ها و ۲۰ تا ۲۵ ساله‌ها را نشان‌شان دادند و چون سهراب بین آنها نبود نتیجه گرفته می‌شود سهراب در زندان اوین است. روز چهارشنبه قبل از کنکور اعلام می‌شود هر کسی زندانی کنکوری دارد مدارک زندانی را بیاورد تا با کفالت آزاد شود. خانواده سهراب کفالت ۱۰ میلیون تومانی برای او سپردند اما در زندان مدارک سهراب را از آنجا که در لیست زندان اوین نبود قبول نکردند. روز بعد خانواده‌های مشابه را زیر پل اوین جمع کردند و به آنها اعلام کردند فرزندان آنها در بندهای مخصوص هستند و باید تکلیف آنها را از دادگاه انقلاب جویا شوند. در دادگاه انقلاب به خانواده‌های این ۳۹ نفر گفتند بروید کارهای مربوط به کفالت را انجام دهید، فاکس زده‌ایم و امروز آزاد می‌شوند. اما باز هم تا جمعه به خانواده سهراب خبری داده نشد.

در تاریخ ۲۰ تیر مادر سهراب اعرابی را به اداره تشخیص هویت ارجاع می‌دهند تا آلبوم‌های کشته‌شدگان را نگاه کند و مشخص می‌شود سهرابش با جای تیری در قلبش مظلومانه کشته شده‌است.

یاد و خاطره سهراب اعرابی تا همیشه در قلب ما زنده و گرامیست.💚✌️🥀🕊️😞💚💔»

از صفحه مسعود علیزاده، از جان‌به‌دربردگان فاجعه کهریزک
masoudalizadeh___

sohrabarabi
parvinfahimi88

درباره سهراب اعرابی بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/sohrab_aarabi/

#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#سهراب_اعرابی
#جنبش_سبز
#۲۵خرداد۸۸
#علیه_فراموشی
#مادران_دادخواه_ایران #دادخواهی
#نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پانزده سال پیش در چنین روزی : #علیه_فراموشی

انتخابات ریاست‌جمهوری سال هشتاد و هشت آغاز شد، بهترین فرصتی بود که احمدی‌نژاد برود و چون میرحسین موسوی می‌توانست به وضعیت پایان دهد مثل میلیون ها نفر از او حمایت کردم. در آن زمان در یک بنگاه املاک کار می‌کردم، برای این‌که از میرحسین موسوی حمایت کنیم بنگاه را ستاد کردیم تا یک تو دهنی به خامنه‌ای و مزدورانش بزنیم، روزهای خوبی بود، همه سبز بودیم و یک‌دست، شادی همه جا را فرا گرفته بود و مردم همه یک‌دست بودند تا این‌که تقلب و کودتای گسترده‌ای در انتخابات ۱۳۸۸ شکل گرفت، همه در شوک و اندوه بودیم و از این‌که به بازی گرفته شده بودیم و تقلب بزرگی شده بود بسیار ناراحت بودم، برای اعتراض به ساختار رژیم جمهوری اسلامی در بیشتر راهپیمایی‌ها اعتراضی شرکت داشتم، راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد ، راهپیمایی ۲۸ خرداد ، راهپیمایی ۳۰ خرداد و راهپیمایی روز ۱۸ تیر، روز هجدهم تیر مثل همیشه از کرج به تهران رفتم تا برای سالگرد فاجعه کوی دانشگاه ۱۳۷۸ شرکت کنم، تعداد مردم معترض نسبت به اعترضات قبلی خیلی کم بود و تعداد یگان ویژه ، نیروی انتظامی و لباس‌شخصی‌ها بسیار زیاد بودند ، چند ساعتی گذشت و اگر اشتباه نکنم حدود ساعت پنج و نیم بود که در یکی از خیابان های فرعی ولیعصر از سوی لباس‌شخصی‌ها شناسایی و دستگیر شدم، زیرا آنها من را در حال شعار دادن شناسایی کرده بودند.

در همان لحظه دستیگری اول تلفن همراه منو گرفتند بعدش به با یک دستمال زرد دور چشم هایم بستند و دست هایم را از پشت با دستبند پلاستکی محکم بستند و منو انداختند داخل صندوق عقب ماشین ، خیلی ترسیده بودم که قرار است من را کجا ببرند ، بعد از گذشت ۱۵ الی ۲۰ دقیقه من را از صندوق عقب ماشین بیرون آوردند و دو نفر من را بردند داخل یک ساختمان که صدای ضرب و شتم و ضجه جوانان به گوشم می‌رسید و از این موضوع ترسیده بودم که قرار است چه اتفاقی برآیم بیوفتد!!!. با همان چشم بند و دستبند روی زمین نشسته بودم که چند نفر تیشرت من را بالا زدند و خال کوبی که پشت کمرم بود را دیدند و شروع به کتک زدنم کردند که این علامت چیست روی کمرت؟! حسابی منو با لوله و باتوم زدند و حالا نوبت شخصی به نام حاجی شد که با این اسم صدایش میزدند!! اول فکر کردم این شخصی که حاجی صداش میزنند آدم خوبی است ولی سخت در اشتباه بودم زیرا حاجی یک جلاد شیطان صفتی بود که هیچ بویی از انسانیت نبرده بود، شخص حاجی با صدای بلند فریاد میزد که ندا آقا سلطان را میشناسی؟؟
و چرا اونو کشتی !! خیلی خیلی ترسیده بودم یک لحظه پیش خودم  فکر کردم که  نکنه دارند از من فیلم برداری میکنند تا قتل ندا آقاسلطان را به گردن من بیندازند!! هر چقدر اون شخص حاجی منو کتک می‌زد و سرم را به دیوار می‌کوبید تا از من اعتراف بگیرد گفتم من اصلا شخصی به نام ندا آقاسلطان را نمیشناسم که بخواهم اونو به قتل برسونم. حاجی بالاخره خسته شد و از کتک زدن من منصرف شد. تمام بدنم از شدت شکنجه ها درد میکرد و نمیدونستم کجا هستم و قرار است چه بلایی سر من خواهد آمد. خیلی تشنه بودم و بهشون التماس میکردم بهم آب بدهند، بعد از مدتی شخصی بهم گفت سرت را بالا بیار برایت آب آوردم ، من ساده تا سرم را بالا آوردم بیشرف حرومزاده اسپره فلفلی را تو صورتم خالی کرد و هیچ وقت اون زجری را کشیدم فراموش نمیکنم، مخصوصا صدای خنده هاشون که از شکنجه های امثال من داشتند لذت می‌برند.

چند ساعتی گذشت، هر کاری کردم چشم بند را پایین بیارم که کجا هستم نتوانستم، آنقدر محکم بسته بودند که سرم داشت منفجر میشد. صدای فریاد بازداشتی های دیگری را می‌شنیدم که داشتند التماس میکردن از شکنجه شون دست بکشند در همان لحظه شخصی با صدای بلند فریاد زد حاجی تو را خدا  نکشید گناه داره ، یک دفعه متوجه شدم لوله اسلحه روی سرم است و همون شخص حاجی بلند فریاد میزد دیکتاتور کیه؟؟!! از ترس سکوت کرده بودم که قرار است در اینجا بمیریم ،  بعد از چند دقیقه باز از دوباره  همشون شروع به خندیدن کردند. چند ساعتی گذشت که من را سوار یک ماشین کردند، پیش خودم همش فکر میکردم الان یک جایی منو پیاده میکنند و میگن آزادی ولی اینطور نبود و همش یک رویای بچه گانه بود. من را به پلیس امنیت میدان حر بردند و چشم بند و دست بندم را باز کردند، ساعت حدود ۱۱ شب بود و از اینکه از آن جهنمی که نمی‌دانستم کجا بود جان سالم بدر برده بودم بسیار خوشحال بودم ، ولی جوانان زیادی را دستگیر کرده بودند که همگی در پلیس امنیت به همراه من روی زمین نشسته بودیم ، بعد از حدود یک ساعت ما را سوار ماشین  ون پلیس کردند و ما را به پلیس پیشگیری میدان انقلاب انتقال دادند....

ادامه روایت مسعود علیزاده را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Kahrizak18

#جنایت_کهریزک #جنبش_سبز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech