آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
اشرف پهلوی درگذشت

اشرف پهلوی، روز پنجشنبه ۷ ژانویه (۱۷ دی) در سن ۹۶ سالگی در آمریکا درگذشت. اشرف پهلوی ۳۷ سال پایانی عمر خود را به دور از ایران زندگی کرد و در چند سال پایان عمر مبتلا به بیماری آلزایمر بود.
صفحه فیس‌بوک شخصی رضا پهلوی، فرزند محمدرضا پهلوی آخرین شاه ایران، این خبر را تأیید کرد. رضا پهلوی در مورد عمه‌اش نوشت: «از درگذشت عمه عزیزم، شاهدخت اشرف پهلوی، بسیار متأثر و متألم شدم. خاطرات بسیاری از دوران کودکی تا به امروز از ایشان برایم به یادگار مانده است. به ویژه دل‌نگرانی‌هایش برای از دست رفتن جایگاه ایران پس از انقلاب اسلامی و نور امیدی که همیشه در قلبش برای آزادی و سربلندی ایران داشت.»

فعالیت‌های سیاسی – اجتماعی اشرف بیشتر در رابطه با سازمان‌هایی بود که از جانب برادرش به ریاست آنها منصوب می‌شد. در سال ۱۳۲۲، اشرف «بنیاد خدمات اجتماعی» را راه‌اندازی کرد که در اواخر ۱۳۲۶ به «سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی» تغییر نام داد. او در سال ۱۳۴۲ نایب‌رئیس «کمسیون مبارزه با بی‌سوادی شد»؛ او در همین سال از سوی برادرش به سازمان ملل فرستاده شد تا رئیس کمیته حقوق بشر ایران باشد. اشرف پهلوی از سال ۱۳۴۵ رئیس هیئت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.

فعالیت‌ها در سازمان زنان ایران
اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۵ به ریاست عالیه «سازمان زنان ایران» از سوی برادرش منصوب شد؛ سازمانی که بر اساس بررسی‌های تاریخی الیز ساناساریان نتیجه گردهمایی چندین سازمان‌های زنان در ایران و هشت سال فعالیت و رابطه گرفتن آنها با قدرت مرکزی برای بهتر کردن شرایط زنان ایران بوده است.

قبل از سازمان زنان ایران، «شورای عالی جمعیت زنان ایران» در اسفندماه ۱۳۳۷ به ریاست اشرف پهلوی تأسیس شد. این شورا با اتحاد ۱۷ جمعیت از سازمان‌های زنان کوچک‌تر و شرکت ۵۰ عضو مؤسس آغاز به فعالیت کرد. این شورا پس از هشت سال منحل شد؛ بعد از آن سازمان زنان به رهبری اشرف پهلوی در سال ۱۳۴۵ در راستای اصلاحات #انقلاب_سفید محمدرضا پهلوی مجدد آغاز به کار کرد.

مهرانگیز دولتشاهی، دیپلمات ایرانی، نماینده مجلس شورای ملی و فعال حقوق زنان که در سال‌های ریاست اشرف پهلوی بر سازمان زنان ایران با او کار می‌کرد بر این باور بود که با اینکه پهلوی به شکلی #استبدادی قدرت اصلی تصمیم‌گیری در سازمان زنان ایران بود، اما سال‌ها تجربه فعالان زنان که در این سازمان کار اجرایی می‌کردند، مدام بر رأی نهایی اشرف پهلوی در تصمیم‌گیری‌های اجرایی تأثیر می‌گذاشت.

#اشرف #پهلوی در سال‌های فعالیتش در سازمان زنان ایران، معمولاً نماینده اصلی این سازمان در سفرها و کنفرانس‌های خارجی و از این رو در مجامع بین‌المللی در ارتباط با گروه‌های زنان از اقصی نقاط جهان بود. او در طی فعالیت‌های سیاسی‌اش، ریاست «جمعیت زنان #صلح‌جو»، و «کمیسیون مقام زن» وابسته به سازمان ملل متحد را نیز به عهده داشت.

سازمان زنان در طول فعالیتش با این انتقاد روبه‌رو بود که فعالیت‌هایش در سایه سیاست‌های حکومتی، محافظه‌کارانه و نمایشی است. این انتقادها مطرح می‌شد که به جای تلاش‌ برای وارد شدن #زنان به مناسبات اقتصادی کار و سرمایه، #سازمان_زنان بیشتر در فکر یافتن #حقوق_زنان در نص قانون و به شکلی نمایشی است.

از #اشرف_پهلوی کتاب خاطراتش با عنوان «چهره‌هایی در یک آینه: خاطراتی از تبعید» به‌جای مانده که در ماه مه ۱۹۸۰ در نیویورک توسط انتشارات Prentice Hall منتشر شد.

Radio Zamaneh

@Tavaana_Tavaanatech
د به حریم فردی و اجتماعی و سیاسی اش، بازخوانی کرد، چهره در نقاب خاک دارد.

شگفتا از بازی های چرخ روزگار که تاریخ مرگ این بازیگر سیاسی را روز 17 دی قرار داد. روز کشف حجاب اجباری توسط پدرش رضا شاه که خود پاره ای است مهم و تاثیرگذار در تاریخ سیاسی و اجتماعی معاصر ایران.

اشرف پهلوی درگذشت و یک تاریخ را با سکوت خود خواسته اش دفن کرد. ایکاش این برداشت من غلط باشد و بشنویم که او بسیاری ناگفته های تاریخ معاصر را با زبان یا قلم خودش افشا کرده است.

اشرف پهلوی، بیشترین نیروی خود را صرف کرد تا بگوید #زن است. #سیاستمدار است. جهان #مدرن را می شناسد. می داند راهیابی زنان کشور به پست های کلیدی سازمان ملل متحد، حرکتی است به سوی کمال. با این همه هرگز نپذیرفت تا از خواسته های #زنانه خود بگذرد. باری هم که سیاستمدارانه به عیادت یک مقام مذهبی به قم سفر کرد، از این عیادت در محافل مذهبی ابراز تنفر شد.

افسوس نفهمیدیم این ابراز تنفر #روحانیت، ابراز #تنفر نسبت به تمام زنانی است که می گویند ما هستیم و برابری می خواهیم. تازه امروز پس از 37 سال که روحانیت حکومت را گرفته است، می بینیم با زنان کابینه دولت اسلامی خودش، همان می کند که با #اشرف پهلوی می کرد. زنان ایرانی انتشار روزنامه هائی مانند "یالثارات" را در زمان #شاه به خواب هم نمی دیدند.

چه حیف که #زنان ایرانی این واقعیت تلخ و دردناک را دیر فهمیدند. حتا زنده یاد هما ناطق تاریخ نویس بلند مرتبه این سرزمین که تاریخ را مثل کف دستش می شناخت، صادقانه گفت که نفهمیدیم یا وقتی فهمیدیم که دیگر دیر شده بود.



مهرانگیز کار
منبع: bit.ly/1PNJMDp
@Tavaana_Tavaanatech
اشرف پهلوی، پلنگ سیاه!

اشرف پهلوی درگذشت. این خبر به اشکال مختلف و با لحن و ادبیات متفاوت بازتاب داشت. رجانیوز رسانه‌ی وابسته به بخش اقتدارگرای جمهوری اسلامی تیتر خبر را این‌گونه تنظیم کرد که زندگی ننگین اشرف پهلوی به پایان رسید و در ادامه نوشت: خواهر ِ هرزه و فاسد محمدرضاشاه پهلوی درگذشت.رجا نیوز از قول نیویورک‌تایمز آورده است که خواهر شاه در نیویورک «به درک واصل شد.» برخی رسانه‌ها نیز با عنوان «شاه‌دخت» خبر درگذشت ِ ایشان را اعلام کردند.

هر چه هست خبر این است که اشرف پهلوی خواهر توامان ِ محمدرضاشاه پهلوی، آخرین شاه ایران در سن ۹۶ سالگی در مونت‌کارلو درگذشت.

اشرف پهلوی چهارم آبان‌ماه سال ۱۲۹۸ هجری شمسی در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. او پنج ساعت پس از تولد برادرش دیده به جهان گشود. تولد برادر اما گویا بیش‌تر به چشم خانواده آمد و شادمانی تولد «ولی‌عهد» نظرگیرتر بود. اشرف در مورد این شادی با زبان طعنه می‌گوید که تولدش با «هیچ‌یک از شادی‌هایی که با به دنیا آمدن برادرم حاصل شده بود هم‌راه نشد. شاید اغراق باشد اگر بگویم فرزندی ناخواسته بودم، ولی چنین ادعایی چندان هم به دور از حقیقت نخواهد بود.»

اولین سفر اشرف به اروپا در سال ۱۳۱۲ برای دیدار با برادرش در سوئیس بود که اشرف سخت شیفته‌ی زندگی غربی شد و قصد ماندن در اروپا کرد که به سبب مخالفت پدرش این اتفاق نیافتد و پس از چندی اشرف به ایران بازگشت. این‌که رضاشاه با همه‌ی تفطنی که مسئله‌ی زنان و #حجاب داشت اجازه ندارد فرزندان دخترش حتا با هم‌راهی برادران در غرب بمانند و درس بخوانند پرده از عمق نابرابری نهادینه‌شده‌ی تاریخی زن و مرد برمی‌دارد و شاید این‌ها از چشمان ِ اشرف پنهان نبود و همین‌ها موجب شد که مسئله‌ی #حقوق_زنان برای اشرف به مسئله‌ای مهم تبدیل شود.

اشرف پهلوی در سال ۱۳۲۲ «بنیاد خدمات اجتماعی» را راه‌اندازی کرد. او در سال ۱۳۴۲ نایب‌رئیس «کمسیون مبارزه با بی‌سوادی» شد. در همین سال اشرف پهلوی به سازمان ملل فرستاده شد تا رئیس حقوق بشر ایران باشد. او از سال ۱۳۴۵ رئیس هیئت نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل شد. از دیگر فعالیت‌های اشرف پهلوی در راستای حقوق زنان می‌توان به ریاست عالیه «سازمان زنان ایران» اشاره کرد.

مهناز افخمی در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی در مورد هم‌کاری با اشرف پهلوی می‌گوید: «من چند سال در سازمان #زنان و چند سال هم وزير بودم. نه شاه‌دخت اشرف پهلوی، نه ملکه فرح و نه شاه در تمام آن دوران کوچک‌ترين دخالتی در کار ما نداشتند. همان حالت به اصطلاح تشريفاتی را داشتند. البته ما بعضی وقت‌ها اين اشتباه را می کرديم و دلم می‌خواهد که اين اشتباهات را در ميان بگذاريم، ما بعضی وقت ها برای اينکه راه خود را به سمت هدفمان کوتاه تر کنيم، نقش اين افراد را بيش از آنچه که لازم بود و بيش از آنچه که برايمان مفيد بود نشان می‌داديم.»

اشرف #پهلوی در سال ۱۹۷۷ در پاریس هدف سوقصد قرار گرفت اما جان سالم به در برد. دستیار و راننده‌اش کشته شدند. روزنامه‌نگاری فرانسوی به او لقب «پلنگ سیاه» داده بود و #اشرف خود نیز این لقب را دوست می‌داشت.

اشرف در این‌باره می‌گوید: «باید اعتراف کنم که این اسم را دوست دارم، و از بعضی جهات این اسم برازنده من است. ذات من مثل #پلنگ سرکش، شورشی و با اعتماد به نفس است.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/KiWZFx

@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
هشدار: این فیلم دارای تصاویر ناراحت کننده است.
goo.gl/bMl5O5
«میزان مدنیت یک جامعه را با معیار رفتار با حیوانات می‌توان سنجید»
باز هم تصاویر تکان‌دهنده از شکنجه‌ی یک حیوان توسط اشرف مخلوقات در شهر گرگان
( ویدئو ارسالی همراهان توانا است، در مورد اینکه شهر گرگان باشد، اطمینان نداریم)

حیوان آزاری و بدرفتاری با حیوانات یکی از موارد نقض آشکار حقوق حیوانات و نوعی بداخلاقی اجتماعی محسوب می شود. علی‌رغم تلاش حامیان حقوق حیوانات، به‌ نظر می‌رسد که موضوع آزار و اذیت حیوانات روزبه‌روز فراگیر‌تر می‌شود و از طرف دستگاه‌های ذی‌صلاح تا کنون هیچ اقدامی موثری برای رفع موضوع صورت نگرفته است.

در همین رابطه:

نجات حیوانات با کمک شبکه‌های اجتماعی!
http://bit.ly/1Wjqvyf

شکارچی پشیمان تفنگش را شکست
http://bit.ly/2gyvlti
پرستاری زوج جوان از حیوانات و پرندگان زخمی
http://bit.ly/2hhxE26
از کشتارهای سازمان‌یافته سگ‌ها تا حیواناتی که قربانی آزارمردم می‌شوند
http://bit.ly/1NXh6Zj

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
اشرف قندهاری، که «مادر جون» بود
goo.gl/sclYVq

کم‌تر ایرانی‌ای است که نام آسایشگاه کهریزک را نشنیده باشد اما شاید متاسفانه کم‌تر ایرانی‌ای باشد که نام «اشرف قندهاری» به گوشش خورده باشد. نام نیکویی که به تعبیر سعدی بهتر از «سرای زرنگار» است. اشرف قندهاری نام نیکو از خود به جا نهاد و سرایی برای سالمندان و معلولان.اشرف قندهاری اما پیش از کهریزک، گروه «بانوان نیکوکار» را بنا نهاد که هم‌اکنون بیش از چهار هزار نفر بانوی نیکوکار به طور مستمر در طول ماه با آن هم‌کاری می‌کنند.

اشرف قندهاری (بهادرزاده) در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در شهر مشهد به دنیا آمد. پدرش «حاج محسن قندهاری» از تاجران سرشناس و خوش‌نام بازار بود. اشرف هشت ساله بود که به تهران مهاجرت کردند و او در هفده سالگی ازدواج کرد

اشرف قندهاری در سال ۱۳۵۲ گروه بانوان نیکوکار را به راه انداخت.

زمانی آسایشگاه کهریزک توسط دکتر محمدرضا حکیم‌زاده تاسیس شد، اشرف قندهاری به یاری او شتافت.

اشرف قندهاری که به او «مادرجون» می‌گفتند

کهریزکی که امروزه کهریزک است اگر بانوی خیری مانند اشرف قندهاری نداشت هرگز به این‌جا نمی‌رسید. ساعت کهریزک را سال‌ها به عقب برمی‌گردانیم.

در یک شب زمستانی که می‌رفت زمهریر هوا شکسته شود و بهار از راه برسد، اشرف قندهاری به دانش‌آموزان نیازمند رسیدگی می‌کرد. پدر یکی از دانش‌اموزان به منزل خانم قندهاری می‌رود و می‌گوید که کارگری ساده است که با همسر و پنج فرزند خود زندگی می‌کند. مادرش نیز با آن‌ها زندگی می‌کرد. مادر به دلیل سال‌خوردگی توان کنترل خود را نداشت و این امر موجب شده بود که همه از خانه گریزان بشوند. اشرف قندهاری با پرس‌وجو نام یک آسایشگاه را سراغ می‌گیرد که درمی‌یابد آسایشگاهی حوالی کویر نمک قم وجود دارد و نشانی آن‌جا را به پدر دانش‌آموز می‌دهد. مرد کارگر روز بعد سراغ اشرف خانم می‌رود و از او می‌خوهد که همراهاش بیاید. اشرف قندهاری ماجرا را این‌گونه تعریف می‌کند:

«صدای آن مرد مدام در گوشم بود. با شوهر و دخترم راه افتادیم و هر چه می‌رفتیم و می‌پرسیدیم می‌گفتند همین مسیر را برو تا به محل «بو» برسی! من تا آن روز نه معلول دیده بودم، نه سالمند.نمی‌دانستم وقتی کنترل ادرار یا مدفوع ندارند یعنی چه. به زمینی هزار متری رسیدیم. کوهی زباله در حیاط بود و دو اتاق خرابه در گوشه‌ای که می‌گفتند دکتر حکیم‌زاده بیماران و نیازمندان را به آنجا می‌آورد تا حداقل سرپناهی داشته باشند و غذایی.»
.
او می‌افزاید:«آن روز را هیچ‌وقت از یاد نمی‌برم.گوشه‌ای گوسفند می‌کشتند. گوشه‌ای ماهی پاک می‌کردند و با آب کثیف چاه آن را می‌شستند و به‌عنوان ماهی شب عید برای مریض‌ها می‌پختند. بوی تعفن بسیار شدیدی پخش بود و تا دست دراز می‌کردی که آدم‌های معلول و سالمند و نیازمند افتاده را بلند کنی شپش از دستت بالا می‌رفت. مار و عقرب هم در هر گوشه‌ای از اتاق می‌خزید!» روز بعد اشرف قندهاری به دیدار دکتر حکیم‌زاده می‌رود. دکتر حکیم‌زاد ه به او پیشنهاد می‌کند که آستین بالا بزند و به آن‌جا سر و سامانی بدهد. اگر توصیف آن‌چه خواندید را کنار آن‌چه امروز در کهریزک می‌بینید بگذارید به کار بزرگ و توانمندی اشرف قندهاری پی می‌برید. یک شهر به نام کهریزک که ۴۸۰ هزار متر مربع وسعت دارد که در ۲۲۰ هزار متر مربع آن ۲۸ بخش برای نگهداری از سالمندان و مبتلایان مبتلا به بیماری «ام‌اس» در نظر گرفته شده است. آسایشگاه کهریزک امروز فروشگاه و بیمارستان و مدرسه دارد.

اشرف قندهاری همه دارایی‌های شخصی و بیش از چهل سال از عمر خود را وقف امور خیریه کرد.

آسایشگاه کهریزک به عنوان یک موسسه خوش‌نام به طور کامل غیرانتفاعی اداره می‌شود و کمک‌های مردمی و خیرین آن را سر پا نگهداشته است.

دوستداران اشرف قندهاری و معلولان و سالمندان بسیاری به اشرف قندهاری «مادر جون» می‌گفتند.

اشرف بهادری در سال‌های اخیر با مدیران کنونی کهریزک ارتباطی نداشت.

اشرف قندهاری، در سن ۹۱ سالگی چهارم اسفند ماه سال ۱۳۹۵ درگذشت.

https://tavaana.org/fa/Madar_Joon

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

زهرا سعیدیان‌جو، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو از جان‌باختگان خیزش انقلابی در شهر ایذه، ضمن انتشار این فایل صوتی از برادرش، نوشت:
«من میلاد سعیدیان جو (سعیدی) هستم می خوام کل ورزشکار ها منو بشناسند
داداش میلادم
الان نه تنها ورزشکارها که کل ایران تو را می‌شناسه نه به نام یک ورزشکار که به نام یک قهرمان
میلاد خواهر
مگه به مامان قول ندادی از خونه بیرون نری؟ چی شد؟ تحمل نکردی کنار مردم نباشی؟ تحمل نکردی شونه هاتو بالا بندازی و خونه بمونی؟
همون شب که چراغ خونه‌ی ما خاموش شد. تو مشعلی روشن کردی برای تاختن به تاریکی
داداش میلاد
یادته روزای که بابا نبود چقدر سخت می‌گذشت ؟ چند بار باهم آرزو کردیم کاش بابا بود! اخه من چطور رنج این زندگی و بدون تو تحمل کنم؟!
ما با یتیمی بزرگ شدیم چقدر درد رو درد بذاریم؟ حق تو از زندگی این بود؟
داداش جان بهم بگو وقتی غرق خون بودی زجر نکشیدی
داداش جان قبل از آخرین نفس به چی فکر می‌کردی؟ ما رو یادت بود؟
داداش جان تلاش کردی زنده بمونی؟ میدونم تلاش کردی میدونم نمیخواستی ما رو تنها بزاری، تپ میدونستی ما بی تو فقط زنده مانی می کنیم.داداش جان هر روز به تو دوستات که الان کنارت هستن فکر می کنم، ماها که موندیم مرگ و زندگی می‌کنیم، توی هر نفس هزار بار طناب دار نفسم و می‌بره و‌ گردنمون میشکنه
هنوز این جمله رو باور ندارم «میلاد سعیدیان جو کشته شد»
میلاد ورزشکار، وطن دوست، آزادی خواه را کشته‌اند
چطور؟
چگونه؟
هیچ گلوله ‌ای توان کشتن تو را ندارد
چرا که در آسمان ماتم زده ایران درخشیدی
رنگین کمانی از آزادی کشیدی
کسی نمی‌تواند این رنگین کمان را که شما با خون هایتان رنگ کردید را نابود کند
آزادی دربند نمی شود
برادر جان امروز سبزه هایمان را برای ادامه‌ی راهت گره زدیم
بهت قول می دم هیچ ظلم و ستمی نمی تواند جلوتر ما باشد
ما پیروز‌یم»
zahra_saeidianjou1996

#میلاد_سعیدیان_جو
#کیان_پیرفلک #دنیا_فرهادی #حامد_سلحشور #آرتین_رحمانی #محمود_احمدی #حسین_سعیدی #علی_مولایی #سهپر_مقصودی #رضا_شریعتی #اشرف_نیکبخت #مهسا_امینی #انقلاب_ملی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

خواهر جاویدنام میلاد سعیدیان‌جو، از ایذه به تهران رفته و بر سر مزار جان‌باختگان انقلاب ملی ایران حضور پیدا کرده است.

او با انتشار این ویدیو از دیدارش با مادر سیاوش محمودی بر سر مزار سیاوش، نوشت:
«‏نسل بعدی که می‌رسد از راه از زمین و زمان نمی‌ترسد، شیرهایی بزرگ خواهیم کرد که از سگ طالبان(داعشی‌ها) نمی‌ترسد. ما مادران نسل فرداییم. آه ای طالبان(داعشیان) چه خواهی کرد. نسل بعدی میان گهواره است با هزاران جوان چه خواهی کرد فرض کن چادری برسرکردیم فرض کن درخانه می‌مانیم ولی درگوش طفل خود هرشب شعرآزادی است که می‌خوانیم.
ما نسل امروزی از مادران خود یاد گرفتیم که آزاد زندگی کنیم و اجازه ندهیم دشمن بر ما تسلطی داشته باشد، مادر سیاوش در آغوش گرفتمت تا در ذهنم هک بشود که در عین غم داشتن زانوی غم بغل نکردیم و قویتر از دیروزیم »
@zahra_saeidianjou1996

#میلاد_سعیدیان_جو
#سیاوش_محمودی
#کیان_پیرفلک #آرتین_رحمانی #آروین_ململی_گلزاری #علی_مولایی #رضا_شریعتی #اشرف_نیک_بخت #دنیا_فرهادی #حامد_سلحشور #سهپر_مقصودی #حسین_سعیدی #محمود_احمدی #امیرحسین_قربانی#صائب_سرقلی #مهسا_امینی‌ #یادمون_نمیره #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فواد چوبین، دایی جاویدنام آرتین رحمانی، تصویری از یک شعبه اخذ رای در شهر ایذه را منتشر کرد و نوشت:

«این مکان حلال احمر #ایذه شعبه اخذ رای ج ا می‌باشد. همون جاییست که ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ما رو به رگبار بستن #آرتین_رحمانی #کیان_پیرفلک #علی_مولایی #سپهر_مقصودی #میلاد_سعیدیان_جو #اشرف_نیکیخت به دست مزدوران ج ا کشته شدن، اینجا هنوز خونِ عزیزامون تو خیابون خشک نشده»

#رای_بی_رای
#آرتین_رحمانی #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

....:
یخ
کیان
رنگین کمان
ماه منیر؛
ای وای ماه منیر....
وای ماه منیر
داغ سنگین است،
هنوز سنگین است.
کاش می‌شد همه‌ی یخهای عالم را جمع کرد، و این بار بر دل داغ دیده ماه منیر و میثم گذاشت،
داغ کیان، داغ پویا، داغ پاهای بی جان میثم، داغ مویه های در اسارت ماه منیر
ما فراموش نمی‌کنیم،
و هنوز ادامه می‌دهیم.
از خاطرمان نمی‌رود، «شبی که ایذه در خون غلتید.»
تمام حواسمان به یخ آوردن همسایه ها بود،
به اینکه بعد از رفتن آرتین، خنده از خاطرمان نرود،
به نوعروس علی،
به خواهر داغ دیده میلاد،
به رضا و اشرف و سپهر مظلوم،
یک آن باران بارید و چشمهای حمیدرضا در تهران، به ما یادآور شد که زورمان هر چقدر هم برسد،
به این همه داغ نمی‌رسد.
هنوز نمی‌رسد.
بگویید یخ بیاورند...
این داغ هنوز سنگین است🖤😔


#کیان_پیرفلک
#میثم_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد

به یاد شبی که ایذه در خون غلطید.
۲۵ آبان سالگرد جنایت در ایذه

ارسالی مخاطبان توانا


#کیان_پیرفلک
#آرتین_رحمانی
#میلاد_سعیدیان
#سپهر_مقصودی
#علی_مولایی
#اشرف_نیکبخت
#رضا_شریعتی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
تبعیدگاه خرم‌آباد: روایت‌های تلخ از شرایط زنان زندانی

در شهرهای مختلف ایران، زندان.های زیاذی وجود دارد، ولی معمولا از وضعیت بسیاری از آن‌ها خبری منتشر نمی‌شود. اغلب این زندان‌ها شرایط بسیار نامطلوبی دارند. ریما شیرمحمدی، فعال حقوق بشر، توانسته از طریقی اطلاعاتی درباره زندان خرم‌آباد به دست بیاورد. شرح گزارش او از این زندان را بخوانید:

خانم #نسرين_شاكرمى ، مادر نیکا شاکرمی، در بند زنان زندان مرکزی خرم‌آباد محبوس است.
این زندان که به «تبعیدگاه» معروف است، محل انتقال برخی زندانیان زن از شهرها و استان‌های دیگر به‌عنوان نوعی تنبیه است. شرایط این زندان به شدت نامطلوب گزارش شده است.

آب مورد استفاده در بند زنان، از چاه تأمین می‌شود و به قدری آلوده است که هنگام شستشو در حمام، کرم و سوسک روی بدن زندانیان دیده می‌شود. آب آشامیدنی نیز فاقد تصفیه است و طعمی بسیار ناخوشایند دارد.

رسیدگی پزشکی در این زندان محدود است و تنها در شرایط وخیم، زندانیان به بهداری منتقل می‌شوند. در غیر این صورت، دسترسی به خدمات درمانی ممکن نیست.

فضای بندها بسیار کوچک و شلوغ است. بند یک که مخصوص زندانیان مرتبط با جرایم مواد مخدر است، تنها ۳۰ متر مربع مساحت دارد و بند دو، مخصوص زندانیان با جرایم مالی، دزدی و قتل، حدود ۴۰ متر مربع است. این دو بند بیش از ۸۰ زندانی را در خود جای داده‌اند.

خشونت‌های فیزیکی و روانی نیز در این زندان به وفور دیده می‌شود. زد و خوردهای خونین، پرتاب فلاکس‌های آب جوش و حتی خودزنی میان زندانیان رایج است، در حالی که کودکان نیز در این محیط حضور دارند.

علاوه بر این، محدودیت‌های شدید فرهنگی و اجتماعی نیز بر زنان زندانی اعمال می‌شود.
ورود هرگونه کتاب به این زندان ممنوع میباشد.

رئیس بند زنان، اشرف بهلولی، ممنوعیت‌هایی همچون رقص، شادی و پوشیدن لباس‌های معمولی مانند آستین کوتاه یا دامن را اعمال کرده است. این شرایط باعث شده است که این زندان به «زندان در زندان» تبدیل شود.


#اشرف_بهلولی
#زندان_خرم_آباد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech