زنانی که رویاهاشان در میادین شهر رنگ باخته است؛
گزارش ایلنا از وضع اشتغال زنان
goo.gl/Bxcxks
«اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛ تا دلت بخواهد مانتوفروشی و شالفروشی است و تا دلت بخواهد دختران جوانی هستند که در این مغازهها کار میکنند.
از میان این همه مغازه و فروشگاه، سراغ دختری به نام شهیندخت آمدیم تا از شرایط شغلیاش برایمان بگوید؛ شهیندخت دختری است با موهای بلوند و شالِ پررنگِ جیغ، دختری که اجازه نمیدهد از محل کارش عکسبرداری کنیم؛ حتی اجازه نمیدهد نام مغازه را در گزارش بیاوریم یا از بیرون مغازه، یک شات کوچک تصویر برداریم؛ او میترسد؛ میترسد که همین شغل نیمبندِ به قول خودش «آبکی» را هم از دست بدهد؛ شاید هم ترسش چندان پُربیراه نباشد؛ اوضاعی که در آن به سر میبرد، تعریف چندانی ندارد؛
وقتی از اوضاع و احوال کارش میگوید، بیپناهیِ زنان شاغل در این دست مشاغل، خودش را بیشتر نشان میدهد:«سال آخرِ دانشگاه که بودم، از بیکاری و بیپولی به ستوه آمدم؛ پدرم که چندسالی میشد بازنشست شده بود، درآمد چندانی نداشت؛ او در یک کارخانه چینیسازی کار میکرد و نمیدانم چطور شده که با بیست سال سابقه، بازنشست شده و کمتر از همکارانِ همردهاش حقوق میگیرد؛ برادر بزرگم هم مدتی راننده تاکسی بود، که گرفتار اعتیاد شد و چند سالی است که تا لنگ ظهر فقط در خانه میخوابد و بعد هم تا عصر سیگار پشتِ سیگار دود میکند، وقتی عصرها نشئه شد، شاید چندساعتی کار کند؛ آن هم میشود خرجِ عمل خودش و خلاص…»
او میخواهد بیشتر از اینها از اوضاع زندگی و خانوادهاش درددل کند؛ از خواهر طلاقگرفته، از عشق ناکام دوران دانشجویی خودش و از مادری که کمکمَک دارد، آلزایمر میگیرد؛ اما ترجیح میدهم از شغلش بگوید، از کارکردن در مغازهٔ رو به میدانِ هفت تیر:«چند روزی، روزنامه همشهری را گرفتم و آگهیها را چرخیدم؛ چیزی که به دردِ رشتهام، تاریخ، بخورد که پیدا نمیشد؛ کمی که چرخیدم، ناامیدی سراغم آمد؛ فهمیدم یا باید دستفروش شوم و خودم در مترو و کنارِ خیابان بساط کنم، یا شغلی مثل تایپ یا فروشندگی را انتخاب کنم؛ تایپ کردن برایم راحت نبود، دنبال مغازههای لباسِ زنانه گشتم و در نهایت، بعدِ یک ماه، اینجا را پیدا کردم؛ روزی که برای مصاحبه آمده بودم، زنها صف کشیده بودند، چه صف درازی؛ نبودید و ندیدید….»
.
شهیندخت از اینکه توانسته کار بگیرد، احساس غرور هم میکند: «نمیدانید چقدر دلهره داشتم؛ ولی فکر کنم هم از همهٔ زنها سرزباندارتر بودم و هم خوش بر و روتر؛ این چیزها خیلی مهم است؛ چرا میخندید؟ باور نمیکنید؟ انگار در باغ نیستید اصلا..»
حالا درست، ۸ ماه است که شهیندخت، مانتو میفروشد و به قول خودش با پورسانت و انعام زندگی میکند؛ قراردادِ نوشته ندارد؛ حقوق ثابت ندارد؛ از بیمه هم خبری نیست؛ میگوید: ماهی دویست-سیصد، دستی از صاحب مغازه میگیریم، بابت تمیزکاریها و چای دم کردن و خدمات، بقیهاش، درصدِ فروش است؛ دمِ عید به یک و نیم میلیون تومان هم رسید درآمدم؛ اما حالا اغلب ماهی ۷۰۰- ۸۰۰ بیشتر درنمیآورم؛ منتظر شهریور هستم، با نزدیک شدن به مهر و باز شدن مدرسهها و دانشگاهها، دخترخانمها و محصلها دسته دسته میریزند هفت تیر؛ میآیند، مانتو میخرند و وضعِ ما فروشندهها باز کمی بهتر میشود.
در همان حینِ صحبت، دو سه خانمِ مشتری داخل مغازه میشوند؛ شهیندخت با تاسف نگاه میکند که چرا بیرون ایستاده و مشغول صحبت است؛ باید برود داخل، گرچه قشنگ نیست این حرف، اما باید به اصطلاح خودش مشتریها را قاپ بزند؛وگرنه پورسانت، نصیب دو فروشندهٔ دیگر میشود و کو تا دوباره سه خانمِ خواهانِ مانتو بیایند سراغ این مغازه.
از این دخترها و زنها، گوشه و کنار این شهرِ درندشت، کم نیستند؛ زنهایی که از حقوقِ کار محرومند و کارشان، کارمزدی است؛ این زنها، کاسبیِ صاحب کار که خوب باشد، نانِ بخور و نمیری دارند، کاسبی که نباشد، فقط میآیند و میروند؛ بیگاریِ بیمواجب و بدون هیچ چشم انداز روشن…
در قانون، برای امثال شهیندخت، راهها و چاهها به خوبی پیشبینیشده اما اینکه این قانون و این آیین نامه با وجود گذشت ربع قرن از تصویب چرا اجرایی نمیشود، سوالی است که بیپاسخ میماند.
وقتی شهیندخت حقوقش را میفهمد، اینکه بایستی قرارداد داشته باشد و دستمزدش هم نباید از حداقل مزد که برایش توضیح میدهم امسال نهصد هزار تومان و خوردهای است، کمتر باشد، هم تعجب میکند و هم با یک دنیا استیصال در چشمانش میپرسد: خُب چطور باید اعتراض کنم و حقم را بگیرم؟ چطور که بیکار هم نشوم؟ و البته این هم سوال دیگری است که بیپاسخ میماند….»
حمایت از حقوق زنان
bit.ly/1iolbS5
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش ایلنا از وضع اشتغال زنان
goo.gl/Bxcxks
«اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛ تا دلت بخواهد مانتوفروشی و شالفروشی است و تا دلت بخواهد دختران جوانی هستند که در این مغازهها کار میکنند.
از میان این همه مغازه و فروشگاه، سراغ دختری به نام شهیندخت آمدیم تا از شرایط شغلیاش برایمان بگوید؛ شهیندخت دختری است با موهای بلوند و شالِ پررنگِ جیغ، دختری که اجازه نمیدهد از محل کارش عکسبرداری کنیم؛ حتی اجازه نمیدهد نام مغازه را در گزارش بیاوریم یا از بیرون مغازه، یک شات کوچک تصویر برداریم؛ او میترسد؛ میترسد که همین شغل نیمبندِ به قول خودش «آبکی» را هم از دست بدهد؛ شاید هم ترسش چندان پُربیراه نباشد؛ اوضاعی که در آن به سر میبرد، تعریف چندانی ندارد؛
وقتی از اوضاع و احوال کارش میگوید، بیپناهیِ زنان شاغل در این دست مشاغل، خودش را بیشتر نشان میدهد:«سال آخرِ دانشگاه که بودم، از بیکاری و بیپولی به ستوه آمدم؛ پدرم که چندسالی میشد بازنشست شده بود، درآمد چندانی نداشت؛ او در یک کارخانه چینیسازی کار میکرد و نمیدانم چطور شده که با بیست سال سابقه، بازنشست شده و کمتر از همکارانِ همردهاش حقوق میگیرد؛ برادر بزرگم هم مدتی راننده تاکسی بود، که گرفتار اعتیاد شد و چند سالی است که تا لنگ ظهر فقط در خانه میخوابد و بعد هم تا عصر سیگار پشتِ سیگار دود میکند، وقتی عصرها نشئه شد، شاید چندساعتی کار کند؛ آن هم میشود خرجِ عمل خودش و خلاص…»
او میخواهد بیشتر از اینها از اوضاع زندگی و خانوادهاش درددل کند؛ از خواهر طلاقگرفته، از عشق ناکام دوران دانشجویی خودش و از مادری که کمکمَک دارد، آلزایمر میگیرد؛ اما ترجیح میدهم از شغلش بگوید، از کارکردن در مغازهٔ رو به میدانِ هفت تیر:«چند روزی، روزنامه همشهری را گرفتم و آگهیها را چرخیدم؛ چیزی که به دردِ رشتهام، تاریخ، بخورد که پیدا نمیشد؛ کمی که چرخیدم، ناامیدی سراغم آمد؛ فهمیدم یا باید دستفروش شوم و خودم در مترو و کنارِ خیابان بساط کنم، یا شغلی مثل تایپ یا فروشندگی را انتخاب کنم؛ تایپ کردن برایم راحت نبود، دنبال مغازههای لباسِ زنانه گشتم و در نهایت، بعدِ یک ماه، اینجا را پیدا کردم؛ روزی که برای مصاحبه آمده بودم، زنها صف کشیده بودند، چه صف درازی؛ نبودید و ندیدید….»
.
شهیندخت از اینکه توانسته کار بگیرد، احساس غرور هم میکند: «نمیدانید چقدر دلهره داشتم؛ ولی فکر کنم هم از همهٔ زنها سرزباندارتر بودم و هم خوش بر و روتر؛ این چیزها خیلی مهم است؛ چرا میخندید؟ باور نمیکنید؟ انگار در باغ نیستید اصلا..»
حالا درست، ۸ ماه است که شهیندخت، مانتو میفروشد و به قول خودش با پورسانت و انعام زندگی میکند؛ قراردادِ نوشته ندارد؛ حقوق ثابت ندارد؛ از بیمه هم خبری نیست؛ میگوید: ماهی دویست-سیصد، دستی از صاحب مغازه میگیریم، بابت تمیزکاریها و چای دم کردن و خدمات، بقیهاش، درصدِ فروش است؛ دمِ عید به یک و نیم میلیون تومان هم رسید درآمدم؛ اما حالا اغلب ماهی ۷۰۰- ۸۰۰ بیشتر درنمیآورم؛ منتظر شهریور هستم، با نزدیک شدن به مهر و باز شدن مدرسهها و دانشگاهها، دخترخانمها و محصلها دسته دسته میریزند هفت تیر؛ میآیند، مانتو میخرند و وضعِ ما فروشندهها باز کمی بهتر میشود.
در همان حینِ صحبت، دو سه خانمِ مشتری داخل مغازه میشوند؛ شهیندخت با تاسف نگاه میکند که چرا بیرون ایستاده و مشغول صحبت است؛ باید برود داخل، گرچه قشنگ نیست این حرف، اما باید به اصطلاح خودش مشتریها را قاپ بزند؛وگرنه پورسانت، نصیب دو فروشندهٔ دیگر میشود و کو تا دوباره سه خانمِ خواهانِ مانتو بیایند سراغ این مغازه.
از این دخترها و زنها، گوشه و کنار این شهرِ درندشت، کم نیستند؛ زنهایی که از حقوقِ کار محرومند و کارشان، کارمزدی است؛ این زنها، کاسبیِ صاحب کار که خوب باشد، نانِ بخور و نمیری دارند، کاسبی که نباشد، فقط میآیند و میروند؛ بیگاریِ بیمواجب و بدون هیچ چشم انداز روشن…
در قانون، برای امثال شهیندخت، راهها و چاهها به خوبی پیشبینیشده اما اینکه این قانون و این آیین نامه با وجود گذشت ربع قرن از تصویب چرا اجرایی نمیشود، سوالی است که بیپاسخ میماند.
وقتی شهیندخت حقوقش را میفهمد، اینکه بایستی قرارداد داشته باشد و دستمزدش هم نباید از حداقل مزد که برایش توضیح میدهم امسال نهصد هزار تومان و خوردهای است، کمتر باشد، هم تعجب میکند و هم با یک دنیا استیصال در چشمانش میپرسد: خُب چطور باید اعتراض کنم و حقم را بگیرم؟ چطور که بیکار هم نشوم؟ و البته این هم سوال دیگری است که بیپاسخ میماند….»
حمایت از حقوق زنان
bit.ly/1iolbS5
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زنانی که رویاهاشان در میادین شهر رنگ باخته است؛ . - گزارش خواندنی وبسایت ایلنا از وضع اسفبار #اشتغال_زنان . «اسمش شهیندخت است، دختری بیست و چندساله که در یکی از مانتوفروشیهای دورِ میدان هفت تیر، شاغل است؛ هفت تیر به اصطلاح، کُلونیِ لباس رسمی زنانه است؛…
"از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانهها بودهاند. کمتر تصویری از آنها در ذهن داریم که میدوند، دوچرخه سواری میکنند، شنا میکنند، تنها به سفر میروند... اگر هم انجام دادهاند ما فرزندان همیشه گفتهایم: «هیچ چیزی دستپخت مادر نمیشود» و این به زبانِ دیگر یعنی ساعتها در آشپزخانه کار کردن تا ما فرزندان از بیرون که بر میگردیم روى صندلى لميده و از خوردنِ غذا لذت ببریم. «بهشت زیر پای مادران است و نه کارمندان» که اینروزها در دیوارهای شهر نقش بسته، یعنی شخصيت مستقل زنان را به رسمیت نشناختن و آنها را در نقشهای کلیشهای بارداری و فرزندآوری و خانهداری تعریف و خلاصه کردن. اما این فقط مشکل شهرداری و پوسترهایش نیست، ما مردان هم به اشکال مختلف آنها را در خانه محصور کردهایم. با اشپزى نكردن، ظرف نشستن، جارو نكردن، پوشك بچه عوض نكردن و کمک نکردن در كليه کارهای خانه و نپذیرفتنِ مسئولیت مشترک. فراموش نکنیم و هر روز با خودمان تکرارش کنیم که همسران، دختران، خواهران و مادرانِ ما، قبل از هر کدام از این نسبتها، دارای یک شخصیت مستقل و زن هستند." #اشتغال_حق_است #زنان #مردان #برابرى #
از اینستاگرام محسن فرشیدی
mohsen.farshidi
نظر شما چیست؟
goo.gl/4ACCvv
مطالب مرتبط:
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان»
مهرانگیز کار
ow.ly/DuvT306sOhF
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
bit.ly/2mswSVm
@Tavaana_TavaanaTech
از اینستاگرام محسن فرشیدی
mohsen.farshidi
نظر شما چیست؟
goo.gl/4ACCvv
مطالب مرتبط:
کتاب «رفع تبعیض علیه زنان»
مهرانگیز کار
ow.ly/DuvT306sOhF
اشتغال زنان و مصلحت خانواده در قانون مدنی
bit.ly/2mswSVm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. "از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانهها بودهاند. کمتر تصویری از آنها در ذهن داریم که میدوند، دوچرخه سواری میکنند، شنا میکنند، تنها به سفر میروند... اگر هم انجام دادهاند ما فرزندان همیشه گفتهایم: «هیچ چیزی دستپخت مادر نمیشود» و این به…
«این تبلیغاتیه که رو در و دیوار شهر قم چسبوندن. زیرش هم نوشتن جمعی از مدافعان حقوق زنان!!
اینا کلا میخوان زنا درس نخونن و برن توی پستوی خونهها و فرزندآوری کنن
نوشتن اشتغال زنان باعث غصب فرصت شغلی آقایون و باعث ترافیک و آلودگی هوا میشه!»
این تصاویر و متن را یکی از همراهان توانا فرستاده است.
به نظر شما اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در اجتماع، به پویایی جامعه کمک میکند یا آسیبزننده است؟
bit.ly/2JDqVxk
مطالب مرتبط
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
http://bit.ly/2FATxVm
جنبش زنان؛ از مشروطه تا امروز
http://goo.gl/QRN7s4
@Tavaana_TavaanaTech
اینا کلا میخوان زنا درس نخونن و برن توی پستوی خونهها و فرزندآوری کنن
نوشتن اشتغال زنان باعث غصب فرصت شغلی آقایون و باعث ترافیک و آلودگی هوا میشه!»
این تصاویر و متن را یکی از همراهان توانا فرستاده است.
به نظر شما اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در اجتماع، به پویایی جامعه کمک میکند یا آسیبزننده است؟
bit.ly/2JDqVxk
مطالب مرتبط
حجاب در ایران چگونه تبدیل به یک اجبار شد؟
http://bit.ly/2FATxVm
جنبش زنان؛ از مشروطه تا امروز
http://goo.gl/QRN7s4
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان هستند. بیش از ۴۰ درصد از زنانی که تحصیلات دانشگاهی دارند بیکارند.
https://bit.ly/2GAOTfu
لینک یوتیوب:
https://bit.ly/2Sf8rYd
#اسلایدشو
#بیکاری
#اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
زنان تحصیلکرده بیکار، دو برابر آقایان هستند. بیش از ۴۰ درصد از زنانی که تحصیلات دانشگاهی دارند بیکارند.
https://bit.ly/2GAOTfu
لینک یوتیوب:
https://bit.ly/2Sf8rYd
#اسلایدشو
#بیکاری
#اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
همیشه عروسکی در بغلش دارد و جوراب میفروشد. با دوچرخهاش میآید و با دوچرخه میرود. روی دوچرخه چند عروسک میگذارد و همیشه در حال و هوای خودش است. میگوید:
"قبلا خیاط بودم. اما این روزها به خاطر وضعیت اقتصادی دیگر کار خیاطی از رونق افتاده است. الان هم از سر ناچاری مجبورم دستفروشی کنم."
.
#علیرضا_معینیان
#نگاتیو_خاطرات
"از پروژهی نگاتیو خاطرات: ما در این پروژه از روزمرگیها عکاسی میکنیم تا بتوانیم هرچه بهتر خاطرات این روزها را ثبت کنیم."
.
✅شما هم اگر بخواهید، میتوانید تصاویر خود و شرح خود را برای ما ارسال کنید.
#ایران #تبریز #دستفروش #دستفروشی #کسبوکار #کار #زنان #اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
"قبلا خیاط بودم. اما این روزها به خاطر وضعیت اقتصادی دیگر کار خیاطی از رونق افتاده است. الان هم از سر ناچاری مجبورم دستفروشی کنم."
.
#علیرضا_معینیان
#نگاتیو_خاطرات
"از پروژهی نگاتیو خاطرات: ما در این پروژه از روزمرگیها عکاسی میکنیم تا بتوانیم هرچه بهتر خاطرات این روزها را ثبت کنیم."
.
✅شما هم اگر بخواهید، میتوانید تصاویر خود و شرح خود را برای ما ارسال کنید.
#ایران #تبریز #دستفروش #دستفروشی #کسبوکار #کار #زنان #اشتغال_زنان
@Tavaana_TavaanaTech
زنانی روستایی را تصور کنیم که با استفاده از فضای مجازی و شبکههای اجتماعی تلاش میکنند مرغ و تخممرغ محلی به فروش برسانند یا از شهرهای بزرگ برای محصولات محلی همچون ترشی، مشتری جلب کنند. پدیده جالبتوجهی که در یکی از روستاهای ساوجبلاغ رخ داده است و البته محدود به این نیست. اساسا فضای مجازی در روستاهای ایران رخنه کرده است و تاثیرات جالبتوجهی نیز از خود برجای گذاشته است.
.
«عزتالله سامآرام» که از او به عنوان «پدر مددکاری اجتماعی» یاد میکنند، درباره نسبت تکنولوژی اینترنت و زنان روستایی در اردیبهشت ۹۷ گفته بود: «اكنون ۳۰ هزار روستا و آبادی در كشور به تكنولوژیهای نوین مجهز هستند كه میتواند زمینه توسعه روستایی را فراهم كند...به ظرفیت زنان به ویژه زنان روستایی به عنوان منبع توسعه اجتماعی اعتقاد دارم و فكر می كنم تكنولوژیهای نوین ارتباطی و فضای مجازی میتواند زمینه اشتغال آنان را فراهم كند».
.
ولی همانطور که انتظار میرود این افزایش دسترسی روستاییان به اینترنت و بهرهگیری از آن، مسئولان امنیتی در جمهوری اسلامی را نگران کرده است. چنانکه مسئول سازمان «فضای مجازی سراج» در استان خراسان جنوبی، در دیماه ۱۳۹۸ از اینکه استفاده از اینترنت در استان خراسان جنوبی و شهرستان بیرجند و روستاهای اطراف آن گسترش پیدا کرده است، ابراز نگرانی کرد.
.
«سعید کسرایی» در توضیح بیشتر نگرانیهای خود گفت: «در حال حاضر هر کدام از شهروندان بیرجندی به طور متوسط هفت ساعت از شبانه روز را از تلفن همراه استفاده میکنند...به بحث آموزش در روستاها توجهی نداریم و اوضاع روستاها در حوزه فضای مجازی خطرناک است».
.
پرسش واقعی از این سازمان این است نسبت اشتغال زنان روستایی از طریق فضای مجازی چه نسبتی با دغدغههای شما دارد که از گسترش اینترنت در روستاها ابراز نگرانی میکنید؟
.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2RQP1tF
#فضای_مجازی #روستا #اشتغال_زنان #سازمان_فضای_مجازی_سراج #آزادی_اینترنت
@Tavaana_TavaanaTech
.
«عزتالله سامآرام» که از او به عنوان «پدر مددکاری اجتماعی» یاد میکنند، درباره نسبت تکنولوژی اینترنت و زنان روستایی در اردیبهشت ۹۷ گفته بود: «اكنون ۳۰ هزار روستا و آبادی در كشور به تكنولوژیهای نوین مجهز هستند كه میتواند زمینه توسعه روستایی را فراهم كند...به ظرفیت زنان به ویژه زنان روستایی به عنوان منبع توسعه اجتماعی اعتقاد دارم و فكر می كنم تكنولوژیهای نوین ارتباطی و فضای مجازی میتواند زمینه اشتغال آنان را فراهم كند».
.
ولی همانطور که انتظار میرود این افزایش دسترسی روستاییان به اینترنت و بهرهگیری از آن، مسئولان امنیتی در جمهوری اسلامی را نگران کرده است. چنانکه مسئول سازمان «فضای مجازی سراج» در استان خراسان جنوبی، در دیماه ۱۳۹۸ از اینکه استفاده از اینترنت در استان خراسان جنوبی و شهرستان بیرجند و روستاهای اطراف آن گسترش پیدا کرده است، ابراز نگرانی کرد.
.
«سعید کسرایی» در توضیح بیشتر نگرانیهای خود گفت: «در حال حاضر هر کدام از شهروندان بیرجندی به طور متوسط هفت ساعت از شبانه روز را از تلفن همراه استفاده میکنند...به بحث آموزش در روستاها توجهی نداریم و اوضاع روستاها در حوزه فضای مجازی خطرناک است».
.
پرسش واقعی از این سازمان این است نسبت اشتغال زنان روستایی از طریق فضای مجازی چه نسبتی با دغدغههای شما دارد که از گسترش اینترنت در روستاها ابراز نگرانی میکنید؟
.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2RQP1tF
#فضای_مجازی #روستا #اشتغال_زنان #سازمان_فضای_مجازی_سراج #آزادی_اینترنت
@Tavaana_TavaanaTech
دروپال
فضای مجازی؛ روستا و اشتغال زنان
فراموش نکنیم که کار در خانه یک شغل است؛ یک مشغولیت جدی است. سرگرمی نیست و شاید به اندازه کار در بیرون از خانه زحمت دارد.
.
و نیز فراموش نکنیم که زنان نباید مجبور به کار در خانه باشند. آنها باید کار در خانه را «انتخاب» کنند و در اینباره باید حق انتخاب داشته باشند. .
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#کار_خانه #حقوق_زنان #خامنه_ای #ایران #زنان #آزادی #اشتغال_زنان #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
.
و نیز فراموش نکنیم که زنان نباید مجبور به کار در خانه باشند. آنها باید کار در خانه را «انتخاب» کنند و در اینباره باید حق انتخاب داشته باشند. .
.
طرحی از مانا نیستانی
.
#کار_خانه #حقوق_زنان #خامنه_ای #ایران #زنان #آزادی #اشتغال_زنان #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
وقتی در تلویزیونی که قرار بود دانشگاه باشد، زنان شاغل جارو برقی بیصدا و کوچک و بدون سیمی باشند که فقط یک ایراد دارند که جارو نمیکنند و اشتغال زنان مسافرکشی با ماشین شاسی بلند در مسیر انقلاب آزادی باشد، حذف زنان از بازار کار اتفاقی عادی است.
در بهار امسال نسبت به پارسال یکونیم میلیون شغل از دست رفته است و تنها جایی که برابری زن و مرد رعایت شده همین جاست. نزدیک به ۸۰۰ هزار شغل از مردان و ۷۰۰ هزار شغل از زنان کاسته شده است. این که ۷۰۰ هزار شغل از دسترفته زنان میشود ۱۵ درصد زنان سابقن شاغل و ۸۰۰ هزار شغل از دسترفته مردان میشود ۴ درصد مردان سابقن شاغل، ربطی به نابرابری ندارد!
با وجود کاهش یکونیم میلیون نفری شاغلان در بهار امسال و افزایش ۷۵۰ هزار نفری افراد در سن کار، نرخ بیکاری ۱/۱ درصد کاهش یافته است. و نرخ بیکاری زنان، با وجود کاهش ۱۵ درصدی شاغلان زن، ۳/۶ درصد کمتر شده است. حتمن میگویید چطور ممکن است با وجود کم شدن شاغلان و بیشتر شدن افراد در سن کار، تعداد بیکارها کم بشود؟
خیلی ساده. افراد دیگر عطای کار کردن را به لقایش میبخشند و از بازار کار خارج میشوند. در واقع بیکاری پنهان میشود.
از پانزده سال پیش که آمارگیری نیروی کار با روشی ثابت و استاندارد انجام میشود، بیش از ۱۲ میلیون نفر به افراد در سن کار افزوده شدهاند و در کل این پانزده سال فقط ۳ میلیون شغل ایجاد شده و تعداد بیکاران فقط ۴۰۰ هزار نفر بیشتر شده است. هشتونیم میلیون نفر دیگر نه بیکارند و نه شاغل. آنها از بازار کار نومید شدهاند و دیگر حتا به دنبال کار هم نمیگردند.
از بهار پارسال تا بهار امسال، دو میلیون نفر از بازار کار دست شستهاند و اینجا هم برابری زن و مرد رعایت شده است و بیش از یک میلیون زن از بازار کار خارج شدهاند (پنجاه هزار نفر بیشتر از مردان و نزدیک به ۲۰ درصد زنان حاضر در بازار کار). با این اتفاق، نرخ حضور زنان در بازار کار به ۱۴ درصد، کمترین میزانش در پانزده سال گذشته، کاهش یافته است. اما میتوان با آمار دروغ گفت و کاهش ۳/۶ درصدی نرخ بیکاری زنان را دستاورد بهار ۱۴۹۹ در اشتغال زنان جا زد. اگر هم کسی دقیق شد. پاسخش این است که با شاسی بلند مسافر انقلاب آزادی نمیزنند.
#اشتغال #اشتغال_زنان
از فیسبوک مسعود سلطانی
@Tavaana_TavaanaTech
در بهار امسال نسبت به پارسال یکونیم میلیون شغل از دست رفته است و تنها جایی که برابری زن و مرد رعایت شده همین جاست. نزدیک به ۸۰۰ هزار شغل از مردان و ۷۰۰ هزار شغل از زنان کاسته شده است. این که ۷۰۰ هزار شغل از دسترفته زنان میشود ۱۵ درصد زنان سابقن شاغل و ۸۰۰ هزار شغل از دسترفته مردان میشود ۴ درصد مردان سابقن شاغل، ربطی به نابرابری ندارد!
با وجود کاهش یکونیم میلیون نفری شاغلان در بهار امسال و افزایش ۷۵۰ هزار نفری افراد در سن کار، نرخ بیکاری ۱/۱ درصد کاهش یافته است. و نرخ بیکاری زنان، با وجود کاهش ۱۵ درصدی شاغلان زن، ۳/۶ درصد کمتر شده است. حتمن میگویید چطور ممکن است با وجود کم شدن شاغلان و بیشتر شدن افراد در سن کار، تعداد بیکارها کم بشود؟
خیلی ساده. افراد دیگر عطای کار کردن را به لقایش میبخشند و از بازار کار خارج میشوند. در واقع بیکاری پنهان میشود.
از پانزده سال پیش که آمارگیری نیروی کار با روشی ثابت و استاندارد انجام میشود، بیش از ۱۲ میلیون نفر به افراد در سن کار افزوده شدهاند و در کل این پانزده سال فقط ۳ میلیون شغل ایجاد شده و تعداد بیکاران فقط ۴۰۰ هزار نفر بیشتر شده است. هشتونیم میلیون نفر دیگر نه بیکارند و نه شاغل. آنها از بازار کار نومید شدهاند و دیگر حتا به دنبال کار هم نمیگردند.
از بهار پارسال تا بهار امسال، دو میلیون نفر از بازار کار دست شستهاند و اینجا هم برابری زن و مرد رعایت شده است و بیش از یک میلیون زن از بازار کار خارج شدهاند (پنجاه هزار نفر بیشتر از مردان و نزدیک به ۲۰ درصد زنان حاضر در بازار کار). با این اتفاق، نرخ حضور زنان در بازار کار به ۱۴ درصد، کمترین میزانش در پانزده سال گذشته، کاهش یافته است. اما میتوان با آمار دروغ گفت و کاهش ۳/۶ درصدی نرخ بیکاری زنان را دستاورد بهار ۱۴۹۹ در اشتغال زنان جا زد. اگر هم کسی دقیق شد. پاسخش این است که با شاسی بلند مسافر انقلاب آزادی نمیزنند.
#اشتغال #اشتغال_زنان
از فیسبوک مسعود سلطانی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
وقتی در تلویزیونی که قرار بود دانشگاه باشد، زنان شاغل جارو برقی بیصدا و کوچک و بدون سیمی باشند که فقط یک ایراد دارند که جارو نمیکنند و اشتغال زنان مسافرکشی با ماشین شاسی بلند در مسیر انقلاب آزادی باشد، حذف زنان از بازار کار اتفاقی عادی است. در بهار امسال…
موانع حقوقی مشارکت فعال زنان در بازار کار ایران
در این سری وبینارها مهم ترین چالشهای زنان در بازار کار ایران مورد بررسی قرار میگیرد. در جلسه اول نگاه تاریخی به جنبش حقوق زنان در کشورهای صنعتی میگردد و تحول حقوق کار زنان در ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین وضعیت کار زنان در برخی از کشورهای آسیایی با اکثریت مسلمان بررسی میگردد. در جلسه دوم نیز چالشهای قانونی و ارزشی زنان در بازار کار ایران بررسی میشود و موضوعاتی چون مزد برابر، آزار جنسی و بسیاری دیگر از جهت قانونی و فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد. در جلسه سوم نیز مسایلی چون کار خانه، مشاغل خانگی و مشکلات ناشی از آنها مورد بحث قرار میگیرند.
این وبینارها را در سایت آموزشکده توانا ببینید و بشنوید:
https://bit.ly/30IL128
#زنان #اشتغال_زنان #مهرانگیز_کار #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این سری وبینارها مهم ترین چالشهای زنان در بازار کار ایران مورد بررسی قرار میگیرد. در جلسه اول نگاه تاریخی به جنبش حقوق زنان در کشورهای صنعتی میگردد و تحول حقوق کار زنان در ایران پیش و پس از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین وضعیت کار زنان در برخی از کشورهای آسیایی با اکثریت مسلمان بررسی میگردد. در جلسه دوم نیز چالشهای قانونی و ارزشی زنان در بازار کار ایران بررسی میشود و موضوعاتی چون مزد برابر، آزار جنسی و بسیاری دیگر از جهت قانونی و فرهنگی مورد بررسی قرار میگیرد. در جلسه سوم نیز مسایلی چون کار خانه، مشاغل خانگی و مشکلات ناشی از آنها مورد بحث قرار میگیرند.
این وبینارها را در سایت آموزشکده توانا ببینید و بشنوید:
https://bit.ly/30IL128
#زنان #اشتغال_زنان #مهرانگیز_کار #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فایل صوتی از سخنان امام جمعه اصفهان از سوی سایت ایرانوایر منتشر شده است.
امام جمعه اصفهان که چندسال پیش پشت حمله اسیدپاشی به زنان اصفهان بود، در اینجا طی اظهاراتی عجیب میگوید زنان در کشورهای خارجی به علت عادت ماهانه خلبان نمیشوند!
@Farsi_iranwire
#زنان #اشتغال_زنان #امام_جمعه_اصفهان
@Tavaana_TavaanaTech
امام جمعه اصفهان که چندسال پیش پشت حمله اسیدپاشی به زنان اصفهان بود، در اینجا طی اظهاراتی عجیب میگوید زنان در کشورهای خارجی به علت عادت ماهانه خلبان نمیشوند!
@Farsi_iranwire
#زنان #اشتغال_زنان #امام_جمعه_اصفهان
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت روز جهانی زنان
طرحی از ساناز باقری
#زنان #روز_جهانی_زنان #روز_جهانی_زن #هشت_مارس #اشتغال_زنان #برابری_جنسیتی #حقوق_برابر #انتخاب_پوشش #حق_طلاق #حق_سفر #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_کودک_همسری #زن_ناموس_هیچکس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرحی از ساناز باقری
#زنان #روز_جهانی_زنان #روز_جهانی_زن #هشت_مارس #اشتغال_زنان #برابری_جنسیتی #حقوق_برابر #انتخاب_پوشش #حق_طلاق #حق_سفر #نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_کودک_همسری #زن_ناموس_هیچکس_نیست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعیدی، امام جمعه قم: مشاغل بانوان باید متناسب با هنجارهای شرعی و عرفی باشد!
- همانگونه که بارها در خبرها مشاهده کردهایم، دایرهی «مجازها» در فقه اسلامی و مخصوصا در جمهوری اسلامی بسیار محدود است و عملا عادیترین کارها وکنشهای زنان را غیرشرعی یا ناهنجار قلمداد میکنند.
از سویی، زنان نصف جمعیت کشور را تشکیل میدهند و تعداد دختران دانشآموز و دانشجو هم کمتر از پسران نیست و کشور نیز به نیروی کار محتاج است.
تکلیف این وضعیت با این دیدگاههای اعلامشده از سوی معممها چه میشود؟ در دایره بسته هنجارهای شرعی، تکلیف اشتغال زنان چه خواهدشد؟
#اشتغال_زنان #روحانیت_شیعه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- همانگونه که بارها در خبرها مشاهده کردهایم، دایرهی «مجازها» در فقه اسلامی و مخصوصا در جمهوری اسلامی بسیار محدود است و عملا عادیترین کارها وکنشهای زنان را غیرشرعی یا ناهنجار قلمداد میکنند.
از سویی، زنان نصف جمعیت کشور را تشکیل میدهند و تعداد دختران دانشآموز و دانشجو هم کمتر از پسران نیست و کشور نیز به نیروی کار محتاج است.
تکلیف این وضعیت با این دیدگاههای اعلامشده از سوی معممها چه میشود؟ در دایره بسته هنجارهای شرعی، تکلیف اشتغال زنان چه خواهدشد؟
#اشتغال_زنان #روحانیت_شیعه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech