روستای ایستا، مرموزترین روستای ایران
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از #طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به ۴۵۰۰ سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوئیم که #روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.
شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است. شهرستان #طالقان دارای ۸۶ روستا است که یکی از اینها #ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای #تلویزیون نمینشینند بلکه اساسا به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است. #مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد.
کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. #زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.#مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند. اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع #مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر #درویش و تارِک دنیا.
در واقع اما اهالی این روستا شیعهی ۱۲ امامی هستند. هر چه هست مردم این #روستا در #زمان #توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور مهدی امام #شیعیان هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و #درمانگاه و #ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از #پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور #جدید و #مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف #مشروطه و #تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال ۱۲۹۳ شمسی به #محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو #مشروطیت شد.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و #آهن نیز در #معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/i7XnZh
@Tavaana_Tavaanatech
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از #طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به ۴۵۰۰ سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوئیم که #روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.
شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است. شهرستان #طالقان دارای ۸۶ روستا است که یکی از اینها #ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای #تلویزیون نمینشینند بلکه اساسا به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است. #مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد.
کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. #زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.#مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند. اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع #مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر #درویش و تارِک دنیا.
در واقع اما اهالی این روستا شیعهی ۱۲ امامی هستند. هر چه هست مردم این #روستا در #زمان #توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور مهدی امام #شیعیان هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و #درمانگاه و #ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از #پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور #جدید و #مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف #مشروطه و #تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال ۱۲۹۳ شمسی به #محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو #مشروطیت شد.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و #آهن نیز در #معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/i7XnZh
@Tavaana_Tavaanatech
به مناسبت سالگرد درگذشت محمدعلی فروغی، #سیاستمدار #لیبرال
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
عکس متعلق به روز ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ است، انتخابات دورهی اول مجلس شورای اسلامی.
از آن اسفندماه تا اسفندماه ۱۳۹۴، ایران مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده است. هنوز در آن اسفند #حجاب_اجباری نشده بود و مردم تصور دقیق و شفافی از معنای مجلس شورایی که بر اساس اصول #اسلام است نداشتند. قانونگذاری اسلامی نیز چیزی بود که امت - شهروندان اطلاع چندانی از آن نداشتند. معدود روشنفکرانی مانند مصطفی رحیمی و مهشید امیرشاهی بودند که گمان داشتند جمهوریت با اسلامیت سازگاری چندانی ندارد و یا به ابهام نسبت آنها پی بُرده بودند.
مصطفی رحیمی، حقوقدان و استاد دانشگاه در نامهای به روحالله خمینی با عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟» که در روزنامهی آیندگان ۲۵ دیماه ۱۳۵۷ منتشر شد نوشت:
«آن چنان كه من میفهمم جمهوری اسلامی یعنی آنكه حاكمیت متعلق به روحانیون باشد. و این برخلاف حقوق مكتسبه ملت ایران است كه به بهای فداكاریها و جانبازیهای بسیار این امتیاز بزرگ را در انقلاب #مشروطیت به دست آورد كه «قوای مملكت ناشی از ملت است». این راه از نظر سیاسی و اجتماعی و حقوقی راهی است برگشتناپذیر. البته ملت حق دارد همیشه برای تدوین قانون اساسی بهتر و مترقیتری قیام و اقدام كند، اما معقول نیست كه حق حاكمیت خود را به هیچ شخص یا اشخاصی واگذارد.
دلیل این امر را باید در نوشتههای دو قرن پیش روسو جست. بدینگونه قانون اساسی ما با قبول اصل مترقی حاكمیت ملی به بحث «ولایت شاه» و «ولایت فقیه» پایان داده است.
به دلایل بالا جمهوری اسلامی با موازین دموكراسی منافات دارد. دموكراسی به معنای حكومت همه مردم، مطلق است و هرچه این اطلاق را مقید كند به اساس دموكراسی(جمهوری) گزند رسانده است. بدینگونه مفهوم جمهوری اسلامی (مانند مفاهیم دیكتاتوری صالح - دموکراسی بورژوائی - آزادی در كادر حزب...) مفهومی است متناقض.
اگر كشوری جمهوری باشد، برحسب تعریف، حاكمیت باید در دست جمهور مردم باشد. هرقیدی این خصوصیت را مخدوش میكند. و اگر كشور اسلامی باشد، دیگر #جمهوری نیست، زیرا مقررات حكومت از پیش تعیین شده است و كسی را در آن قواعد و ضوابط حق چون و چرا نیست. این امر چنان بدیهی است كه وقتی كمونیستها خواستند فقط اصطلاح #دموكراسی را از تابوتی كه خود برایش ساخته بودند بیرون آورند، به خود اجازه ندادند كه عبارت «دموكراسی كمونیستی» را به كار برند، بلكه عبارت دموكراسی تودهای را عام كردند كه بازهم همان عیب را دارد.».
@Tavaana_TavaanaTech
شما چه فکر میکنید؟
از آن اسفندماه تا اسفندماه ۱۳۹۴، ایران مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده است. هنوز در آن اسفند #حجاب_اجباری نشده بود و مردم تصور دقیق و شفافی از معنای مجلس شورایی که بر اساس اصول #اسلام است نداشتند. قانونگذاری اسلامی نیز چیزی بود که امت - شهروندان اطلاع چندانی از آن نداشتند. معدود روشنفکرانی مانند مصطفی رحیمی و مهشید امیرشاهی بودند که گمان داشتند جمهوریت با اسلامیت سازگاری چندانی ندارد و یا به ابهام نسبت آنها پی بُرده بودند.
مصطفی رحیمی، حقوقدان و استاد دانشگاه در نامهای به روحالله خمینی با عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟» که در روزنامهی آیندگان ۲۵ دیماه ۱۳۵۷ منتشر شد نوشت:
«آن چنان كه من میفهمم جمهوری اسلامی یعنی آنكه حاكمیت متعلق به روحانیون باشد. و این برخلاف حقوق مكتسبه ملت ایران است كه به بهای فداكاریها و جانبازیهای بسیار این امتیاز بزرگ را در انقلاب #مشروطیت به دست آورد كه «قوای مملكت ناشی از ملت است». این راه از نظر سیاسی و اجتماعی و حقوقی راهی است برگشتناپذیر. البته ملت حق دارد همیشه برای تدوین قانون اساسی بهتر و مترقیتری قیام و اقدام كند، اما معقول نیست كه حق حاكمیت خود را به هیچ شخص یا اشخاصی واگذارد.
دلیل این امر را باید در نوشتههای دو قرن پیش روسو جست. بدینگونه قانون اساسی ما با قبول اصل مترقی حاكمیت ملی به بحث «ولایت شاه» و «ولایت فقیه» پایان داده است.
به دلایل بالا جمهوری اسلامی با موازین دموكراسی منافات دارد. دموكراسی به معنای حكومت همه مردم، مطلق است و هرچه این اطلاق را مقید كند به اساس دموكراسی(جمهوری) گزند رسانده است. بدینگونه مفهوم جمهوری اسلامی (مانند مفاهیم دیكتاتوری صالح - دموکراسی بورژوائی - آزادی در كادر حزب...) مفهومی است متناقض.
اگر كشوری جمهوری باشد، برحسب تعریف، حاكمیت باید در دست جمهور مردم باشد. هرقیدی این خصوصیت را مخدوش میكند. و اگر كشور اسلامی باشد، دیگر #جمهوری نیست، زیرا مقررات حكومت از پیش تعیین شده است و كسی را در آن قواعد و ضوابط حق چون و چرا نیست. این امر چنان بدیهی است كه وقتی كمونیستها خواستند فقط اصطلاح #دموكراسی را از تابوتی كه خود برایش ساخته بودند بیرون آورند، به خود اجازه ندادند كه عبارت «دموكراسی كمونیستی» را به كار برند، بلكه عبارت دموكراسی تودهای را عام كردند كه بازهم همان عیب را دارد.».
@Tavaana_TavaanaTech
شما چه فکر میکنید؟
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر #مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر #مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در #نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت #ایرج_میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند #شعر #منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان #ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر #مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر #مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در #نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت #ایرج_میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند #شعر #منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا
ایرج میرزا؛ شاعر مشروطه
بسیاری از ما تجربه این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر
به مناسبت سالگرد درگذشت فریدون آدمیت، برجستهترین #مورخ دورهی جدید
انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید فریدون آدمیت، تاریخنگار معاصر ایران خانهنشین شد، خانهنشینی و انزوایی که تا مرگ ادامه یافت. فریدون آدمیت یک سال پیش از برافتادن ِ رضا شاه به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او پیش از انقلاب پستهای سیاسی و حقوقی بسیاری داشت.
فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ در تهران متولد شد. او فرزند عباسقلیخان قزوینی معروف به آدمیت بود. میرزا عباسقلی خان با تعدادی از همفکران و پیروان میرزا ملکمخان، «جامع آدمیت» را به راه انداخته بود که انجمنی پر نفوذ در اوایل قرن بیستم به حساب میآمد و تعداد کثیری از رجال زمانه، حتا محمدعلیشاه قاجار عضو این مجمع بودند. آدمیت پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به دارالفنون رفت. پس از آن به دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی راه پیدا کرد و در سال ۱۳۲۱ از آنجا فارغالتحصیل شد. پایاننامهی آدمیت دربارهی زندگی و رفتار و اقدامات سیاسی امیرکبیر بود که دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۳ با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمهی استادش دکتر محمود محمود به چاپ سپرده شد که بعدها توسط انتشارت خوارزمی تجدید چاپ شد که هر تجدید چاپ، تغییرات و تجدید نظرهایی از سوی آدمیت به دنبال داشت.
آدمیت در حالی که دانشجوی رشتهی حقوق دانشگاه تهران بود به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و پس از فارغالتحصیلی به به سفارت ایران در لندن رفت و در همان زمان تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکدهی اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن (ال.اس.ای) ادامه داد و از این دانشگاه مدرک دکترای رشتهی تاریخ و فلسفهی سیاسی گرفت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۲۸، معاون ادارهی اطلاعات و مطبوعات و سپس معاون ادارهی کارگزینی وزارت امور خارجه شد و در سال ۱۳۳۰ بود که آدمیت به عنوان عضو هیئت نمایندگی ایران به سازمان ملل متحد رفت و هشت سال در آنجا مشغول به کار شد که تا رتبهی وزیرمختار پیش رفت.
او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوانترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. تصدی مقام سفارت ایران در کشور هندوستان از دیگر ماموریتهای مهم فریدون آدمیت بود که در سال ۱۳۴۲ اتفاق افتاد. در این زمان جواهر لعل نهرو نخستوزیر هند بود که از قضا دیداری بین آدمیت و نهرو نیز دست داد و همینطور در دیدار نهرو از ایران او را در این سفر همراهی کرد. پس از پایان ماموریت آدمیت در هند، مشاور وزیر امور خارجه شد و سرانجام در سالهای دهه پنجاه پس از آنکه به استقلال بحرین از ایران و پذیرش آن توسط ایران اعتراض کرد، بازنشسته شد.
فریدون آدمیت از جمله نویسندگانی بود که با صدور بیانیهای دهمادهای خواهان اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و آزادی مطبوعات و همچنین آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیهی #حقوق_بشر شدند که ظاهرا به همین دلیل حقوق بازنشستگیاش از وزارت امور خارجه از سال ۱۳۵۹ قطع شد. از #فریدون_آدمیت به عنوان تاریخدانی مدرن نام میبرند که در این حوزه پیشرو بوده است. نمیتوان از تاریخ و تاریخشناسی در ایران سخن گفت و از کنار نام فریدون آدمیت گذشت؛ چه با شیوهی تحقیق و اندیشههای او موافق باشیم و چه مخالف. #آدمیت را #تاریخدان بزرگ #مشروطیت میدانند که پیش از بسیاری از محققان تاریخ به این بخش از تاریخ ایران پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/CF0AU6
@Tavaana_TavaanaTech
انقلاب اسلامی که به پیروزی رسید فریدون آدمیت، تاریخنگار معاصر ایران خانهنشین شد، خانهنشینی و انزوایی که تا مرگ ادامه یافت. فریدون آدمیت یک سال پیش از برافتادن ِ رضا شاه به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. او پیش از انقلاب پستهای سیاسی و حقوقی بسیاری داشت.
فریدون آدمیت در سال ۱۲۹۹ در تهران متولد شد. او فرزند عباسقلیخان قزوینی معروف به آدمیت بود. میرزا عباسقلی خان با تعدادی از همفکران و پیروان میرزا ملکمخان، «جامع آدمیت» را به راه انداخته بود که انجمنی پر نفوذ در اوایل قرن بیستم به حساب میآمد و تعداد کثیری از رجال زمانه، حتا محمدعلیشاه قاجار عضو این مجمع بودند. آدمیت پس از اتمام تحصیلات ابتدایی به دارالفنون رفت. پس از آن به دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی راه پیدا کرد و در سال ۱۳۲۱ از آنجا فارغالتحصیل شد. پایاننامهی آدمیت دربارهی زندگی و رفتار و اقدامات سیاسی امیرکبیر بود که دو سال بعد، یعنی در سال ۱۳۲۳ با عنوان «امیرکبیر و ایران» با مقدمهی استادش دکتر محمود محمود به چاپ سپرده شد که بعدها توسط انتشارت خوارزمی تجدید چاپ شد که هر تجدید چاپ، تغییرات و تجدید نظرهایی از سوی آدمیت به دنبال داشت.
آدمیت در حالی که دانشجوی رشتهی حقوق دانشگاه تهران بود به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و پس از فارغالتحصیلی به به سفارت ایران در لندن رفت و در همان زمان تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشکدهی اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن (ال.اس.ای) ادامه داد و از این دانشگاه مدرک دکترای رشتهی تاریخ و فلسفهی سیاسی گرفت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۲۸، معاون ادارهی اطلاعات و مطبوعات و سپس معاون ادارهی کارگزینی وزارت امور خارجه شد و در سال ۱۳۳۰ بود که آدمیت به عنوان عضو هیئت نمایندگی ایران به سازمان ملل متحد رفت و هشت سال در آنجا مشغول به کار شد که تا رتبهی وزیرمختار پیش رفت.
او در سال ۱۳۳۰ به عنوان جوانترین سفیر ایران در سازمان ملل معرفی شد. تصدی مقام سفارت ایران در کشور هندوستان از دیگر ماموریتهای مهم فریدون آدمیت بود که در سال ۱۳۴۲ اتفاق افتاد. در این زمان جواهر لعل نهرو نخستوزیر هند بود که از قضا دیداری بین آدمیت و نهرو نیز دست داد و همینطور در دیدار نهرو از ایران او را در این سفر همراهی کرد. پس از پایان ماموریت آدمیت در هند، مشاور وزیر امور خارجه شد و سرانجام در سالهای دهه پنجاه پس از آنکه به استقلال بحرین از ایران و پذیرش آن توسط ایران اعتراض کرد، بازنشسته شد.
فریدون آدمیت از جمله نویسندگانی بود که با صدور بیانیهای دهمادهای خواهان اجرای قانون اساسی، آزادی انتخابات و آزادی مطبوعات و همچنین آزادی زندانیان سیاسی و رعایت اعلامیهی #حقوق_بشر شدند که ظاهرا به همین دلیل حقوق بازنشستگیاش از وزارت امور خارجه از سال ۱۳۵۹ قطع شد. از #فریدون_آدمیت به عنوان تاریخدانی مدرن نام میبرند که در این حوزه پیشرو بوده است. نمیتوان از تاریخ و تاریخشناسی در ایران سخن گفت و از کنار نام فریدون آدمیت گذشت؛ چه با شیوهی تحقیق و اندیشههای او موافق باشیم و چه مخالف. #آدمیت را #تاریخدان بزرگ #مشروطیت میدانند که پیش از بسیاری از محققان تاریخ به این بخش از تاریخ ایران پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/CF0AU6
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
فریدون آدمیت، برجستهترین مورخ دورهی جدید
مجسمه #سرداراسعدبختیاری در جونقان تخریب شد
مجسمه حاج علیقلی خان معروف به سردار اسعد بختیاری یکی از فاتحان تهران در انقلاب مشروطه در شهر جونقان چهارمحال و بختیاری تخریب شد.
یک منبع آگاه روز شنبه در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: انتشار برخی دیدگاهها در بین مردم مبنی بر اینکه مجسمه سردار اسعد بختیاری و نصب آن در شهر نماد ظلم است، موجب شد تا برخی از اهالی جوقان به قلعه این سردار مشروطهخواه هجوم آورند.
وی گفت: این افراد با پاشیدن نمک به صورت نگهبانان قلعه وارد محوطه شده و با تیشه مجسمه سردار اسعد بختیاری را تخریب کردند.
به گزارش ایرنا، قلعه #سرداراسعد بختیاری به عنوان موزه #مشروطیت نامگذاری شده و مقرر بود هفته جاری با حضور مسئولان کشوری و استانی افتتاح شود.
انقلاب مشروطه بخشی از تاریخ معاصر ایران است که قوم #بختیاری نیز در این جنبش، نقشآفرینی کرد و بخشی از سرآغاز قیام علیه استبداد قاجار، از دامنه کوههای بختیاری رخ داده است.
کتیبههای پیرغار در روستای ده چشمه و قلعه سردار اسعد بختیاری در شهر #جونقان، از توابع شهرستان فارسان، مهمترین آثار به جای مانده از انقلاب مشروطه است.
انقلاب #مشروطه در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار، برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد که در نهایت به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.
قلعه سردار اسعد بختیاری یا قلعه مشروطه، مربوط به دوران قارجار در شهر جونقان پنجم دی ۱۳۵۶ به شماره ۱۵۴۸ به عنوان یک اثر تاریخی ثبت ملی شد.
در کانال تلگرام بختیاری، سخنان امامجمعه جونقان، عامل تحریک افراد خودسر شناخته شده برای تخریب این مجسمه عنوان شده که اعتراض بسیاری از مردم را برانگیخته و گروهی از مردم با مضای طوماری خواستار رسیدگی استاندار به این موضوع شدند.
@Tavaana_TavaanaTech
مجسمه حاج علیقلی خان معروف به سردار اسعد بختیاری یکی از فاتحان تهران در انقلاب مشروطه در شهر جونقان چهارمحال و بختیاری تخریب شد.
یک منبع آگاه روز شنبه در این باره به خبرنگار ایرنا گفت: انتشار برخی دیدگاهها در بین مردم مبنی بر اینکه مجسمه سردار اسعد بختیاری و نصب آن در شهر نماد ظلم است، موجب شد تا برخی از اهالی جوقان به قلعه این سردار مشروطهخواه هجوم آورند.
وی گفت: این افراد با پاشیدن نمک به صورت نگهبانان قلعه وارد محوطه شده و با تیشه مجسمه سردار اسعد بختیاری را تخریب کردند.
به گزارش ایرنا، قلعه #سرداراسعد بختیاری به عنوان موزه #مشروطیت نامگذاری شده و مقرر بود هفته جاری با حضور مسئولان کشوری و استانی افتتاح شود.
انقلاب مشروطه بخشی از تاریخ معاصر ایران است که قوم #بختیاری نیز در این جنبش، نقشآفرینی کرد و بخشی از سرآغاز قیام علیه استبداد قاجار، از دامنه کوههای بختیاری رخ داده است.
کتیبههای پیرغار در روستای ده چشمه و قلعه سردار اسعد بختیاری در شهر #جونقان، از توابع شهرستان فارسان، مهمترین آثار به جای مانده از انقلاب مشروطه است.
انقلاب #مشروطه در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار، برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد که در نهایت به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.
قلعه سردار اسعد بختیاری یا قلعه مشروطه، مربوط به دوران قارجار در شهر جونقان پنجم دی ۱۳۵۶ به شماره ۱۵۴۸ به عنوان یک اثر تاریخی ثبت ملی شد.
در کانال تلگرام بختیاری، سخنان امامجمعه جونقان، عامل تحریک افراد خودسر شناخته شده برای تخریب این مجسمه عنوان شده که اعتراض بسیاری از مردم را برانگیخته و گروهی از مردم با مضای طوماری خواستار رسیدگی استاندار به این موضوع شدند.
@Tavaana_TavaanaTech
۲۹ اسفندماه ، ۸۲ سال از مرگ سید اشرفالدین حسینی، با تخلص نسیم شمال گذشت. او شاعر، نویسنده و مدیر روزنامه نسیم شمال از روزنامههای دوره مشروطیت ایران بود. او شعری دارد در مورد درآمدن عید که با نگاهی طنز به آن میپردازد. نوروزتان مبارک!
goo.gl/KqYk3c
عيد آمد و ما قبا نداريم
با کهنه قبا صفا نداريم
گرديد لباس پاره پاره
در پيکر خود عبا نداريم
جز سنگ و کلوخ و آجر و خشت
ما بالش و متکا نداريم
مردند تمام قوم و خويشان
غمخوار به جز خدا نداريم
جز گاو براي کسب روزي
در مزرعه رهنما نداريم
آجيل و لباس و پول خوب است
اما چه کنم که ما نداريم
خوب است بساط ساز و آواز
افسوس که ما صدا نداريم
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
عيدي بدهيد فصل عيد است
اين عيد براي ما سعيد است
جمشيد جم اين بساط چيدست
از جم به عجم مهين نويد است
شيريني و هفت سين بياريد
از هموطنان مرا اميد است
قليان و گلاب و نقل و شربت
با چايي لاهيجان مفيد است
طفلي که قباي تازه دارد
در موسم عيد رو سفيد است
افسوس که ما فکل نداريم
امروز فکل مد جديد است
اين شعر مناسب است افسوس
گوينده شعر ناپديد است
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
بايد شب عيد را پلو خورد
آن ماهي شور با چلو خورد
در سال جديد وقت تحويل
با باقلوا شکر پلو خورد
افشرد به ماهي آب نارنج
پس تازه بتازه نوبنو خورد
آن جوجه پخته را به يکدم
بلعيد و نديدمش چطو خورد
کوکوي برشته را ز بشقاب
قاپيد بحالت چپو خورد
اندر سر سبزه مرد زارع
اين شعر بخواند و نان جو خورد
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
صد شکر تمام شد زمستان
شد فصل بهار عيش مستان
منقل بکشيد بسوي مطبخ
کرسي ببريد از شبستان
آن سيني هفت سين بياريد
با سبزه و سنجد و سپستان
سورنج و سماق و سرکه و سير
آريد به صفحه گلستان
ريزيد شراب ارغواني
اندر قدح بلور مستان
ياد از فقرا نمود ناگاه
ديشب يکي از خداپرستان
عريان و برهنه در شب عيد
ميگفت يکي ز تنگدستان
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
ياران چه کنم که کس ندارم
بلبل شدم و قفس ندارم
خواهم بگريزم از زمانه
اصلا ره پيش و پس ندارم
بازار وطن شده پر از دزد
يک شحنه و يک عسس ندارم
گلدسته باغ عقل و هوشم
من طاقت خار و خس ندارم
جز علم و ترقي معارف
اندر دل خود هوس ندارم
عيد است براي پختن آش
پول نخود و عدس ندارم
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/KqYk3c
عيد آمد و ما قبا نداريم
با کهنه قبا صفا نداريم
گرديد لباس پاره پاره
در پيکر خود عبا نداريم
جز سنگ و کلوخ و آجر و خشت
ما بالش و متکا نداريم
مردند تمام قوم و خويشان
غمخوار به جز خدا نداريم
جز گاو براي کسب روزي
در مزرعه رهنما نداريم
آجيل و لباس و پول خوب است
اما چه کنم که ما نداريم
خوب است بساط ساز و آواز
افسوس که ما صدا نداريم
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
عيدي بدهيد فصل عيد است
اين عيد براي ما سعيد است
جمشيد جم اين بساط چيدست
از جم به عجم مهين نويد است
شيريني و هفت سين بياريد
از هموطنان مرا اميد است
قليان و گلاب و نقل و شربت
با چايي لاهيجان مفيد است
طفلي که قباي تازه دارد
در موسم عيد رو سفيد است
افسوس که ما فکل نداريم
امروز فکل مد جديد است
اين شعر مناسب است افسوس
گوينده شعر ناپديد است
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
بايد شب عيد را پلو خورد
آن ماهي شور با چلو خورد
در سال جديد وقت تحويل
با باقلوا شکر پلو خورد
افشرد به ماهي آب نارنج
پس تازه بتازه نوبنو خورد
آن جوجه پخته را به يکدم
بلعيد و نديدمش چطو خورد
کوکوي برشته را ز بشقاب
قاپيد بحالت چپو خورد
اندر سر سبزه مرد زارع
اين شعر بخواند و نان جو خورد
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
صد شکر تمام شد زمستان
شد فصل بهار عيش مستان
منقل بکشيد بسوي مطبخ
کرسي ببريد از شبستان
آن سيني هفت سين بياريد
با سبزه و سنجد و سپستان
سورنج و سماق و سرکه و سير
آريد به صفحه گلستان
ريزيد شراب ارغواني
اندر قدح بلور مستان
ياد از فقرا نمود ناگاه
ديشب يکي از خداپرستان
عريان و برهنه در شب عيد
ميگفت يکي ز تنگدستان
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
ياران چه کنم که کس ندارم
بلبل شدم و قفس ندارم
خواهم بگريزم از زمانه
اصلا ره پيش و پس ندارم
بازار وطن شده پر از دزد
يک شحنه و يک عسس ندارم
گلدسته باغ عقل و هوشم
من طاقت خار و خس ندارم
جز علم و ترقي معارف
اندر دل خود هوس ندارم
عيد است براي پختن آش
پول نخود و عدس ندارم
در فصل بهار چون کنم چون
دل از غم يار خون کنم خون
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ۲۹ اسفندماه ، ۸۲ سال از مرگ سید اشرفالدین حسینی، با تخلص #نسیم_شمال گذشت. او شاعر، نویسنده و مدیر روزنامه نسیم شمال از روزنامههای دوره #مشروطیت ایران بود. او شعری دارد در مورد درآمدن #عید که با نگاهی #طنز به آن میپردازد. نوروزتان مبارک! عيد آمد و ما…
روایتی تلگرافی از انقلاب مشروطه
اگر بخواهیم روایتی تلگرافی و مجمل از روند وقایع مربوط به پیروزی انقلاب مشروطه به دست دهیم باید به ماههای میانی سال ۱۲۸۴ اشاره کنیم که وضعیت اقتصادی کشور رو به وخامت گذاشت.
صدراعظم وقت یعنی «شاهزاده عبدالمجید میرزا عین الدوله» با همکاری "علاء الدوله" حاکم تهران و برجای بهبود امور به تنبیه بازاریان و بیحرمتی به بزرگان بازار و علما پرداخت. گرانی قند را مورد بهانه قرار داده و دو تن از بازرگانان محترم تهران را فلک کردند.
بسیاری از بزرگان شهر با مهاجرت از تهران به حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری درخواستهایی را مطرح کردند و از جمله خواستار تاسیس عدالتخانه شدند. مظفرالدین شاه بر اثر این اعتراضات قول داد که «عدالتخانه» را تاسیس کند. اما عملا هیچ اتفاقی نیفتاد و وعدههای شاه با کارشکنی درباریان عملی نشد. عین الدوله نیز ظلم بیشتری روا داشت.
این موجب شد برخی از روحانیون برجسته مانند «سیدعبدالله بهبهانی» و «سیدمحمد طباطبایی» در رأس گروههای بزرگی به قم مهاجرت کنند که به مهاجرت کبری مشهور شد. بسیاری از بازرگانان و بازاریان تهران نیز در تیر ۱۲۸۵ در سفارت انگلیس متحصن شدند و خواستههایی چون عزل عینالدوله و بازگشت علما به تهران و بالاخره تأسیس عدالتخانه و قصاص قاتلان مردم و رفع موانع بازگشت تبعیدشدگان را مطرح کردند.
شاه نیز عین الدوله را برکنار و فرمان تاسیس عدالتخانه را صادر کرد، و اندکی بعد و در مرداد ۱۲۸۵ دستور تشکیل مجلس شورای ملی را نیز صادر نمود. با ترکیبی از شاهزادگان، علما، اعیان و اشراف، تجار و اصناف، نظامنامه انتخابات بعد از ۳۳ روز تشکیل جلسه در دارالخلافه – میدان ۱۵ خرداد فعلی- تدوین شد و به امضای شاه رسید. به موجب این نظامنامه ۱۵۶ نماینده انتخاب شدند که ۶۰ نفر از آنان نمایندگان تهران محسوب میشدند.
اینگونه بود که اولین جلسه مجلس شورای ملی در ۱۷ مهر ۱۲۸۵ تشکیل شد و متعاقب آن اولین قانون اساسی ایران در ۸ دی ۱۲۸۵ و ۱۰ روز قبل از فوت مظفرالدین شاه تشکیل شد. این قانون اساسی یا نظامنامه ۵۱ اصل داشت و برگرفته از قوانین اساسی کشورهایی چون فرانسه و بلژیک بود.
- تصویر مربوط به نمایندگان دور اول مجلس شورای ملی است.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2Od6A3J
#مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
اگر بخواهیم روایتی تلگرافی و مجمل از روند وقایع مربوط به پیروزی انقلاب مشروطه به دست دهیم باید به ماههای میانی سال ۱۲۸۴ اشاره کنیم که وضعیت اقتصادی کشور رو به وخامت گذاشت.
صدراعظم وقت یعنی «شاهزاده عبدالمجید میرزا عین الدوله» با همکاری "علاء الدوله" حاکم تهران و برجای بهبود امور به تنبیه بازاریان و بیحرمتی به بزرگان بازار و علما پرداخت. گرانی قند را مورد بهانه قرار داده و دو تن از بازرگانان محترم تهران را فلک کردند.
بسیاری از بزرگان شهر با مهاجرت از تهران به حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری درخواستهایی را مطرح کردند و از جمله خواستار تاسیس عدالتخانه شدند. مظفرالدین شاه بر اثر این اعتراضات قول داد که «عدالتخانه» را تاسیس کند. اما عملا هیچ اتفاقی نیفتاد و وعدههای شاه با کارشکنی درباریان عملی نشد. عین الدوله نیز ظلم بیشتری روا داشت.
این موجب شد برخی از روحانیون برجسته مانند «سیدعبدالله بهبهانی» و «سیدمحمد طباطبایی» در رأس گروههای بزرگی به قم مهاجرت کنند که به مهاجرت کبری مشهور شد. بسیاری از بازرگانان و بازاریان تهران نیز در تیر ۱۲۸۵ در سفارت انگلیس متحصن شدند و خواستههایی چون عزل عینالدوله و بازگشت علما به تهران و بالاخره تأسیس عدالتخانه و قصاص قاتلان مردم و رفع موانع بازگشت تبعیدشدگان را مطرح کردند.
شاه نیز عین الدوله را برکنار و فرمان تاسیس عدالتخانه را صادر کرد، و اندکی بعد و در مرداد ۱۲۸۵ دستور تشکیل مجلس شورای ملی را نیز صادر نمود. با ترکیبی از شاهزادگان، علما، اعیان و اشراف، تجار و اصناف، نظامنامه انتخابات بعد از ۳۳ روز تشکیل جلسه در دارالخلافه – میدان ۱۵ خرداد فعلی- تدوین شد و به امضای شاه رسید. به موجب این نظامنامه ۱۵۶ نماینده انتخاب شدند که ۶۰ نفر از آنان نمایندگان تهران محسوب میشدند.
اینگونه بود که اولین جلسه مجلس شورای ملی در ۱۷ مهر ۱۲۸۵ تشکیل شد و متعاقب آن اولین قانون اساسی ایران در ۸ دی ۱۲۸۵ و ۱۰ روز قبل از فوت مظفرالدین شاه تشکیل شد. این قانون اساسی یا نظامنامه ۵۱ اصل داشت و برگرفته از قوانین اساسی کشورهایی چون فرانسه و بلژیک بود.
- تصویر مربوط به نمایندگان دور اول مجلس شورای ملی است.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2Od6A3J
#مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. روایتی تلگرافی از انقلاب مشروطه اگر بخواهیم روایتی تلگرافی و مجمل از روند وقایع مربوط به پیروزی انقلاب مشروطه به دست دهیم باید به ماههای میانی سال ۱۲۸۴ اشاره کنیم که وضعیت اقتصادی کشور رو به وخامت گذاشت. . صدراعظم وقت یعنی «شاهزاده عبدالمجید میرزا عین…
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است.
.
مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
#ایرج_میرزا #شعر #شاعر #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است.
.
مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
#ایرج_میرزا #شعر #شاعر #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «...این که خفته است در این خاک منم ایرجم، ایرج شیرین سخنم مدفن عشق جهان است اینجا یک جهان عشق نهان است اینجا عاشقی بوده به دنیا فن من مدفن عشق بود مدفن من آنچه از مال جهان هستی بود حرف عیش و طرب مستی بود...» . ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به…
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۰ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از بیش از ۱۱۰ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد گوهر عشقی، از قتل فرزندش ستار، ستانده شود؟
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۰ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از بیش از ۱۱۰ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد گوهر عشقی، از قتل فرزندش ستار، ستانده شود؟
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #گوهر_عشقی #ستار_بهشتی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
11K Likes, 93 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: "
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفر�..."
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفر�..."
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه سپهری، فعال مدنی، در این پیام ویدیویی به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت، از اهداف و دستاوردهای انقلاب مشروطیت و مقاومت نیروهای مشروعهخواه در برابر تجدد و مدرنسازی جامعه ایران سخن گفت.
او در این پیام تاکید میکند که باید از مشروعه و جمهوری اسلامی عبور کنیم و به مسیر مشروطه بازگردیم.
#مشروطیت #فرمان_مشروطیت #انقلاب_مشروطه #فاطمه_سپهری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در این پیام تاکید میکند که باید از مشروعه و جمهوری اسلامی عبور کنیم و به مسیر مشروطه بازگردیم.
#مشروطیت #فرمان_مشروطیت #انقلاب_مشروطه #فاطمه_سپهری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه جمعی از فعالان سیاسی و مدنی داخل کشور؛
بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است
از متن: نگاهی دقیق به وضعیت امروز کشور ، نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی با وجود ادعاهای فراوان، در همهی زمینه ها و تمامی جوانب و شاخصهای مربوط به حکمرانی شکست خورده و ایران را به نهایت ضعف کشانده است.
این نظام شرعی، که مبتنی بر نظریه حکومت فقیه بر پایه شریعت بجای معصوم بوده، در عمل، دستاوردی جز تباهی، چپاول و نابودی منابع مادی، معنوی و استعدادهای میهن نداشته است.
در تمام این سالها، پرسش بنیادین و اساسی پیش روی ما مردم، که نگران وضعیت نابسامان کشوریم اما همچنان به فرداها امید داریم این بوده که چه باید کرد؟
در پاسخ به این پرسش، بر خلاف عدهای که مشکل را به سطح کارگزار تقلیل داده و میدهند، ما ریشهی اصلی را در انقلاب ۵۷ میدانیم.
- متن کامل این بیانیه توسط آموزشکده توانا بازخوانی شدهاست.
امضاکنندگان:
آرش کیخسروی، احسان قدیری، اکبر امینی ارمکی، سجاد مشهدی همت آبادی، سعید جلیلیان، سعید محمدی، غلامحسین بروجردی، محمد سلطانی، مرتضی قاسمی، مهریار ظفرمهر .
#یاری_مدنی_توانا #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
بازگشت به مشروطه راه نجات ملت ایران است
از متن: نگاهی دقیق به وضعیت امروز کشور ، نشان میدهد که نظام جمهوری اسلامی با وجود ادعاهای فراوان، در همهی زمینه ها و تمامی جوانب و شاخصهای مربوط به حکمرانی شکست خورده و ایران را به نهایت ضعف کشانده است.
این نظام شرعی، که مبتنی بر نظریه حکومت فقیه بر پایه شریعت بجای معصوم بوده، در عمل، دستاوردی جز تباهی، چپاول و نابودی منابع مادی، معنوی و استعدادهای میهن نداشته است.
در تمام این سالها، پرسش بنیادین و اساسی پیش روی ما مردم، که نگران وضعیت نابسامان کشوریم اما همچنان به فرداها امید داریم این بوده که چه باید کرد؟
در پاسخ به این پرسش، بر خلاف عدهای که مشکل را به سطح کارگزار تقلیل داده و میدهند، ما ریشهی اصلی را در انقلاب ۵۷ میدانیم.
- متن کامل این بیانیه توسط آموزشکده توانا بازخوانی شدهاست.
امضاکنندگان:
آرش کیخسروی، احسان قدیری، اکبر امینی ارمکی، سجاد مشهدی همت آبادی، سعید جلیلیان، سعید محمدی، غلامحسین بروجردی، محمد سلطانی، مرتضی قاسمی، مهریار ظفرمهر .
#یاری_مدنی_توانا #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴ مرداد برابر با پیروزی مشروطه خواهان است که مظفرالدین شاه را وادار به امضای فرمان مشروطه کرد و مردم به خواست خود یعنی حکومت مردم و قانون نزدیک شدند. مظفرالدینشاه قاجار بعد از ناصرالدینشاه به سلطنت نشست و بیآنکه بخواهد دوران حکومتش، محمل اتفاقهای مهمی در تاریخ ایران شد شکلگیری نخستین مجلس، تدوین قانون اساسی و صدور فرمان مشروطه رویدادهای مهمی است که در این دوران رخ داد.
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۶ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از ۱۱۶ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد ناهید شیرپیشه و سایر مادران دادخواع، از قتل فرزندانشان، ستانده شود؟
-لازم به ذکر است ناهید یرپیشه به جرم دادخواهی بازداشت شده و دیروز خبر رسید که در زندان کچویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #عدالتخانه #ناهید_شیرپیشه #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این راه بسیار خون ها ریخته شد. و بسیار آزادگان به دار آویخته شدند. درست است که مشروطه به همۀ آنچه میخواست، نرسید؛ اما شکست هم نخورد. قانونی شدن حکومت، کاستن از قدرت و اختیارات پادشاه (بهویژه تا مجلس هفتم مشروطه)، زمینهسازی برای نقشآفرینی «افکار عمومی» که پیشتر هیچ محلی از اعراب نداشت، ارتقای رعیت به مقام شهروندی و ظهور مفهوم منافع ملی، حضور زنان در مبارزه آزادی خواهی و تشکیل چندین انجمن زنان شماری از دستاوردهای مشروطیت است.
ایده مشروطهخواهی که به معنای مقیّدکردن حکومت و حاکمان بود از چندی پیش در میان نخبگان مطرح شده بود تا اینکه در اواخر عمر مظفرالدین شاه –که پادشاهی بیمار و ملایم بود-، فرمان مشروطه امضا شد. آیا پس از گذشت ۱۱۶ سال از صدور فرمان مشروطیت ما توانستهایم به یکی از اهداف مشروطیت که محدودکردن و مشروطکردن شخص اول مملکت و سلطان به قانون بوده است برسیم؟ کدام یک از اهداف آن انقلاب برآورده شده است؟
در روز ۱۴ مردادماه سال ۱۲۸۵مظفرالدینشاه قاجار هفت ماه پس از دستور تاسیس«عدالتخانه» فرمان مشروطیت را صادر کرد.
پس از ۱۱۶ سال از دستور تاسیس عدالتخانه، آیا در ایران یک قوهقضاییه عادل و دموکراتیک داریم؟!
آیا عدالتخانهای وجود دارد تا داد ناهید شیرپیشه و سایر مادران دادخواع، از قتل فرزندانشان، ستانده شود؟
-لازم به ذکر است ناهید یرپیشه به جرم دادخواهی بازداشت شده و دیروز خبر رسید که در زندان کچویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
#مشروطیت #عدالتخانه #مشروطه #عدالتخانه #ناهید_شیرپیشه #به_جرم_دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ایران پادشاهی میخواهد و من آماده بازگشت به ایرانم
شهبانو فرح پهلوی در گفتگو با یک روزنامه ایتالیایی از جشن هنر شیراز به عنوان اقدامی یاد کرده که بیش از برنامههای فرهنگی و اجتماعیِ دیگر در وی اشتیاق و هیجان به وجودآوردهاست.
او در این مورد اظهار داشته: جشنواره شیراز هنرمندان بزرگ، متنوعترین بیانهای هنری سنتی و آوانگارد را از سراسر جهان گرد هم آورد. من که از کشوری با تمدن بزرگ آمدهام، همیشه به هنر و فرهنگ علاقه زیادی داشتهام. موزه فرش و گلستان را هم به یاد دارم که مجموعههای دوره قاجار را گرد هم میآورد و متأسفانه بعدها به عنوان پادگان سپاه پاسداران انقلاب مورد استفاده قرار گرفت. اما من فقط با هنر سر و کار نداشتم. به فعالیتهای اجتماعی خود نیز اهمیت زیادی میدادم. برای زنان، برای بیماران، برای جذامیان. با کمک هموطنانم، از جمله زنان، ابتکارات بسیاری را در زمینه های اجتماعی و بشردوستانه به پایان رساندیم.
او در پایان میگوید: مطمئنم روزی روشنایی بر تاریکی غلبه خواهد کرد و ایران از خاکسترش دوباره متولد خواهد شد
#شهبانو #شهبانو_فرح_پهلوی #یاری_مدنی_توانا #مشروطیت #محمدرضاشاه_پهلوی
@Tavaana_TavaanaTech
شهبانو فرح پهلوی در گفتگو با یک روزنامه ایتالیایی از جشن هنر شیراز به عنوان اقدامی یاد کرده که بیش از برنامههای فرهنگی و اجتماعیِ دیگر در وی اشتیاق و هیجان به وجودآوردهاست.
او در این مورد اظهار داشته: جشنواره شیراز هنرمندان بزرگ، متنوعترین بیانهای هنری سنتی و آوانگارد را از سراسر جهان گرد هم آورد. من که از کشوری با تمدن بزرگ آمدهام، همیشه به هنر و فرهنگ علاقه زیادی داشتهام. موزه فرش و گلستان را هم به یاد دارم که مجموعههای دوره قاجار را گرد هم میآورد و متأسفانه بعدها به عنوان پادگان سپاه پاسداران انقلاب مورد استفاده قرار گرفت. اما من فقط با هنر سر و کار نداشتم. به فعالیتهای اجتماعی خود نیز اهمیت زیادی میدادم. برای زنان، برای بیماران، برای جذامیان. با کمک هموطنانم، از جمله زنان، ابتکارات بسیاری را در زمینه های اجتماعی و بشردوستانه به پایان رساندیم.
او در پایان میگوید: مطمئنم روزی روشنایی بر تاریکی غلبه خواهد کرد و ایران از خاکسترش دوباره متولد خواهد شد
#شهبانو #شهبانو_فرح_پهلوی #یاری_مدنی_توانا #مشروطیت #محمدرضاشاه_پهلوی
@Tavaana_TavaanaTech
در صد و شانزدهمین سالروز انقلاب مشروطه زندانیان بند ۶ زندان اوین، سالگرد این نهضت آزادیبخش را با خواندن سرودهای از سیمین بهبهانی (شعر زبان اندیشهها) و قرائت بیانیهای در حمایت از فعالان رسانه از جمله نیلوفر حامدی و الهه محمدی، گرامی داشتند.
در پایان این مراسم شعارهایی چون از «کردستان تا تهران، از خوزستان تا گیلان
از سیستان تا خراسان جانم فدای ایران» شور و شعفی را در بین زندانیان به راه انداخت.
زندانیان با رویکرد «یک انقلاب، یک ایران، جانم فدای ایران» از هم میهنانشان خواستند تا شبها با سر دادن شعارهایی شبانه این نهضت آزادیبخش را زنده و گرامی دارند.
متن بیانیه قرائت شده:
ایراد کار کجاست ؟
ایراد کار کجاست که مرجعیت رسانه در داخل کشور حفظ نمیشود؟
وقتی واتر گیت رسانهای شد، دنیا شاهد تاثیر آن در استعفای نیکسون بود. اگر مرجعیت رسانه حفظ نمیشد، اسپاتلایت به محاکمه و مجازات کشیشهای بوستون نمیانجامید. گوانگجو کرهجنوبی یکی دیگر از صدها نمونهای است که خبرنگار شبکه ARD آلمان نگذاشت می ۱۹۸۰ زیر گلولههای سرکوب دفن شود.
اما زمانیکه مرجعیت رسانه بعنوان یک امر اجتماعی جرم تلقی شود، میرزا جهانگیرخان شیرازی در حضور مشروعهچیان یا اکبر طباطبایی به جرم روابط مطبوعاتی سفارتخانه دوره پهلوی در واشنگتن، به جوخهها و چوبههای اعدام و ترور سپرده میشوند.
سالهای سال است که با سر کار آمدن مشروعهچیان، جامعه خبر و خبرنگاری در مسیر منطق اندیشی و آگاهی بخشی در گیتهای مطلق اندیشی قربانی شدهاند.
زهرا کاظمی به جرم عکاسی مقابل اوین، یکی از بسیارها در این لیست است. در حالیکه مشروعهچیان در گیتهای سیسمونی دار قالی بافتهاند و افشاگران فیشهای نجومی و دلارهای جهانگیری را تحت تعقیب قرار دادهاند.
با این مقدمه ما امضا کنندگان در حمایت از روشنفکران و روشنگران جامعهی رسانه و مطبوعات از جمله نیلوفرحامدی و الههمحمدی و محکومیت بازداشتشان، از جمهوری اسلامی میخواهیم به چند پرسش پاسخ دهد.
۱)ایرادکار کجاست که واترگیت به استعفای نیکسون ختم میشود اما در ارشاد گیت کسی محاکمه یا استعفا نمیدهد؟
۲)ایرادکار کجاست که مهسا امینی با عنوان یک بازداشتی حجاب به وزرا منتقل شده اما با عنوان مجهولالهویه به بیمارستان کسری منتقل میشود؟
۳) ایراد کار کجاست که با اعتراضات بیش از یکصد روزه واصل و دیده شده در قانون اساسی تن به برگزاری رفراندوم نمیدهند؟
۴)ایراد کار کجاست که ۱۲۰خبرنگار پوشش سفر خمینی در ۱۲بهمن۵۷ میشود اما پوشش دادن گزارشات #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی از امینترین مهسای تخت کسری، ارتباط با دُوَل متخاصم خوانده میشود؟
۵)ایراد کار کجاست که پس از فتح قسطنطنیه در ۱۴۵۳ توسط محمد دوم ملقب به فاتح، خبر خبرنگاران که پایان قرون وسطی و ورود جهان به دوران تاریخی عهد جدید را دادند و دنیا عصر رنسانس را تجربه کرد شما همچنان کوشیدید صداهای بلند را پشت دیوارهای بتنی و فلزی نگهدارید؟!
۶)ایراد کار کجاست که گردش آزاد اطلاعات جرم است
۷)ایراد کار کجاست که در حالیکه مردم فریاد اصل نظام نشانه است را در کنار دیگه تمومه ماجرا سر میدهند، شما به دنبال لایحهی عفافوحجاب هستید؟
در پایان از جامعهی خبرنگاران در این کره خاکی انتظار میرود از تمام ظرفیتهای موجود برای آزادی این عزیزان در کنشی جمعی بهره بگیرند.
#زرتشت_احمدی_راغب #محسن_غیاثی
#مسعود_وظیفه #نسرین_غیاثی #حامد_وظیفه
#پرستو_ملکی #مهدی_مشهدی #یاشار_قضایی #سامی_نوا #یاور_فتح_الهی #سجاد_ایمان_نژاد
#شهریار_بیات #محمدرضا_کامرانی_نژاد
#افشین_عبدالهی #مهدی_شفیعی #علیرضا_فاضلی (فرهادامیدی) #مازیار_فرزان #مهدی_مسکین_نواز #مشروطیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پایان این مراسم شعارهایی چون از «کردستان تا تهران، از خوزستان تا گیلان
از سیستان تا خراسان جانم فدای ایران» شور و شعفی را در بین زندانیان به راه انداخت.
زندانیان با رویکرد «یک انقلاب، یک ایران، جانم فدای ایران» از هم میهنانشان خواستند تا شبها با سر دادن شعارهایی شبانه این نهضت آزادیبخش را زنده و گرامی دارند.
متن بیانیه قرائت شده:
ایراد کار کجاست ؟
ایراد کار کجاست که مرجعیت رسانه در داخل کشور حفظ نمیشود؟
وقتی واتر گیت رسانهای شد، دنیا شاهد تاثیر آن در استعفای نیکسون بود. اگر مرجعیت رسانه حفظ نمیشد، اسپاتلایت به محاکمه و مجازات کشیشهای بوستون نمیانجامید. گوانگجو کرهجنوبی یکی دیگر از صدها نمونهای است که خبرنگار شبکه ARD آلمان نگذاشت می ۱۹۸۰ زیر گلولههای سرکوب دفن شود.
اما زمانیکه مرجعیت رسانه بعنوان یک امر اجتماعی جرم تلقی شود، میرزا جهانگیرخان شیرازی در حضور مشروعهچیان یا اکبر طباطبایی به جرم روابط مطبوعاتی سفارتخانه دوره پهلوی در واشنگتن، به جوخهها و چوبههای اعدام و ترور سپرده میشوند.
سالهای سال است که با سر کار آمدن مشروعهچیان، جامعه خبر و خبرنگاری در مسیر منطق اندیشی و آگاهی بخشی در گیتهای مطلق اندیشی قربانی شدهاند.
زهرا کاظمی به جرم عکاسی مقابل اوین، یکی از بسیارها در این لیست است. در حالیکه مشروعهچیان در گیتهای سیسمونی دار قالی بافتهاند و افشاگران فیشهای نجومی و دلارهای جهانگیری را تحت تعقیب قرار دادهاند.
با این مقدمه ما امضا کنندگان در حمایت از روشنفکران و روشنگران جامعهی رسانه و مطبوعات از جمله نیلوفرحامدی و الههمحمدی و محکومیت بازداشتشان، از جمهوری اسلامی میخواهیم به چند پرسش پاسخ دهد.
۱)ایرادکار کجاست که واترگیت به استعفای نیکسون ختم میشود اما در ارشاد گیت کسی محاکمه یا استعفا نمیدهد؟
۲)ایرادکار کجاست که مهسا امینی با عنوان یک بازداشتی حجاب به وزرا منتقل شده اما با عنوان مجهولالهویه به بیمارستان کسری منتقل میشود؟
۳) ایراد کار کجاست که با اعتراضات بیش از یکصد روزه واصل و دیده شده در قانون اساسی تن به برگزاری رفراندوم نمیدهند؟
۴)ایراد کار کجاست که ۱۲۰خبرنگار پوشش سفر خمینی در ۱۲بهمن۵۷ میشود اما پوشش دادن گزارشات #نیلوفر_حامدی و #الهه_محمدی از امینترین مهسای تخت کسری، ارتباط با دُوَل متخاصم خوانده میشود؟
۵)ایراد کار کجاست که پس از فتح قسطنطنیه در ۱۴۵۳ توسط محمد دوم ملقب به فاتح، خبر خبرنگاران که پایان قرون وسطی و ورود جهان به دوران تاریخی عهد جدید را دادند و دنیا عصر رنسانس را تجربه کرد شما همچنان کوشیدید صداهای بلند را پشت دیوارهای بتنی و فلزی نگهدارید؟!
۶)ایراد کار کجاست که گردش آزاد اطلاعات جرم است
۷)ایراد کار کجاست که در حالیکه مردم فریاد اصل نظام نشانه است را در کنار دیگه تمومه ماجرا سر میدهند، شما به دنبال لایحهی عفافوحجاب هستید؟
در پایان از جامعهی خبرنگاران در این کره خاکی انتظار میرود از تمام ظرفیتهای موجود برای آزادی این عزیزان در کنشی جمعی بهره بگیرند.
#زرتشت_احمدی_راغب #محسن_غیاثی
#مسعود_وظیفه #نسرین_غیاثی #حامد_وظیفه
#پرستو_ملکی #مهدی_مشهدی #یاشار_قضایی #سامی_نوا #یاور_فتح_الهی #سجاد_ایمان_نژاد
#شهریار_بیات #محمدرضا_کامرانی_نژاد
#افشین_عبدالهی #مهدی_شفیعی #علیرضا_فاضلی (فرهادامیدی) #مازیار_فرزان #مهدی_مسکین_نواز #مشروطیت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
گزارشی از برگزاری مراسم بزرگداشت سالگرد انقلاب مشروطه در بند ۶ زندان اوین
در صد و شانزدهمین سالروز انقلاب مشروطه زندانیان بند ۶ زندان اوین، سالگرد این نهضت آزادیبخش را با خواندن سرودهای از سیمین بهبهانی (شعر زبان اندیشهها) و قرائت بیانیهای در حمایت از فعالان رسانه از جمله نیلوفر حامدی و الهه محمدی، گرامی داشتند. در پایان این…
امروز ۱۴ مرداد مصادف با سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است. در واقع فرمان مشروطه دستور تشکیل مجلس شورا در ایران و ثمره تلاشها و مجاهدتهای آزادیخواهان وطن برای رهایی از استبداد مطلق شاهنشاهی است.
انقلابیون خواستار برپایی عدالتخانه و استقلال قوا و حضور پادشاه به عنوان نماد یگانگی و همبستگی ملی و مشروط شدن قوانین به رای نمایندگان ملت بودند.
مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به این مناسبت بیانیهای کوتاه به شرح زیر صادر کرده است:
«ایران ما زنده به آن است که در هیچ کجای تاریخ خالی از قهرمانان نبوده و خالی نیز نخواهد ماند.
۱۴ امرداد سالروز برآمدن مشروطیت از پس ظلمات استبداد و جزماندیشی و دمیدن دوباره روح ایران بر جسم نیمهجان این سرزمین خجستهباد.
پاینده ایران
جاوید نماد باشکوه پادشاهی
مهناز طراح
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»
#مهناز_طراح #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انقلابیون خواستار برپایی عدالتخانه و استقلال قوا و حضور پادشاه به عنوان نماد یگانگی و همبستگی ملی و مشروط شدن قوانین به رای نمایندگان ملت بودند.
مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به این مناسبت بیانیهای کوتاه به شرح زیر صادر کرده است:
«ایران ما زنده به آن است که در هیچ کجای تاریخ خالی از قهرمانان نبوده و خالی نیز نخواهد ماند.
۱۴ امرداد سالروز برآمدن مشروطیت از پس ظلمات استبداد و جزماندیشی و دمیدن دوباره روح ایران بر جسم نیمهجان این سرزمین خجستهباد.
پاینده ایران
جاوید نماد باشکوه پادشاهی
مهناز طراح
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»
#مهناز_طراح #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، بیانیهای به مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه نوشت.
او در بخشی از این بیانیه میگوید:
«در یکصد و هجدهمین سالگرد مشروطیت ایران، گرامی میداریم یاد و نام شیرزنان و دلاورمردانی که با حس میهندوستی و دانش خود، بزنگاه تاریخی ایران را درک کردند و مشروطیت را به عنوان حکومت جوهری تاریخ ایران و آگاهی نوین ایرانیان به ثمر نشاندند.
در انقلاب مشروطه رشد ایرانگرایی و ایراندوستی قدرت گرفت و با اندیشه ترقیخواهی، حکومت قانون و پیشرفت کشور پیوند خورد.
ایرانیان که خود از کهنترین ملل در تاسیس دولت ملی هستند، در طول تاریخ، دفاع از این سرزمین را بنای تفکر خود قرار داده و و با جریانهای مبتذل که در صدد انحراف ایرانگرایی بودند، به مقابله برخاستند.»
او در ادامه این بیانیه بر مواضع سیاسی خود در خصوص حمایت از شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از استبداد حاکم بر ایران تاکید کرد و او را «تنها سرمایه فرهنگی و فکری و بدون جایگزین» در این مسیر دانست که میتواند همچون پدر بزرگش «ناجی مشروطه» باشد.
او علت این رویکرد را قرارگرفتن در یک «بزنگاه تاریخی» و دلنگرانی و «سر در گرو یکپارچگی و آزادی و آبادی ایران» داشتن بیان کرد.
خانم رضایی در این بیانیه تاکید کرد که:
«فقط به حفظ ایران بیندیشیم و در برابر دشمنان ملت و میهن ایستادگی کنیم.»
او همچنین بیتی از اشعار فردوسی را در انتهای بیانیهاش آورد:
«به نام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون»
- لازم به ذکر است، با احترام به همه زندانیان سیاسی که به خاطر مواضع سیاسیشان در حبس هستند، آموزشکده توانا دارای گرایش سیاسی خاصی نیست.
- انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران است و توجه به اهداف ودستاوردهای آن آموزنده است.
#محبوبه_رضایی #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در بخشی از این بیانیه میگوید:
«در یکصد و هجدهمین سالگرد مشروطیت ایران، گرامی میداریم یاد و نام شیرزنان و دلاورمردانی که با حس میهندوستی و دانش خود، بزنگاه تاریخی ایران را درک کردند و مشروطیت را به عنوان حکومت جوهری تاریخ ایران و آگاهی نوین ایرانیان به ثمر نشاندند.
در انقلاب مشروطه رشد ایرانگرایی و ایراندوستی قدرت گرفت و با اندیشه ترقیخواهی، حکومت قانون و پیشرفت کشور پیوند خورد.
ایرانیان که خود از کهنترین ملل در تاسیس دولت ملی هستند، در طول تاریخ، دفاع از این سرزمین را بنای تفکر خود قرار داده و و با جریانهای مبتذل که در صدد انحراف ایرانگرایی بودند، به مقابله برخاستند.»
او در ادامه این بیانیه بر مواضع سیاسی خود در خصوص حمایت از شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از استبداد حاکم بر ایران تاکید کرد و او را «تنها سرمایه فرهنگی و فکری و بدون جایگزین» در این مسیر دانست که میتواند همچون پدر بزرگش «ناجی مشروطه» باشد.
او علت این رویکرد را قرارگرفتن در یک «بزنگاه تاریخی» و دلنگرانی و «سر در گرو یکپارچگی و آزادی و آبادی ایران» داشتن بیان کرد.
خانم رضایی در این بیانیه تاکید کرد که:
«فقط به حفظ ایران بیندیشیم و در برابر دشمنان ملت و میهن ایستادگی کنیم.»
او همچنین بیتی از اشعار فردوسی را در انتهای بیانیهاش آورد:
«به نام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون»
- لازم به ذکر است، با احترام به همه زندانیان سیاسی که به خاطر مواضع سیاسیشان در حبس هستند، آموزشکده توانا دارای گرایش سیاسی خاصی نیست.
- انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران است و توجه به اهداف ودستاوردهای آن آموزنده است.
#محبوبه_رضایی #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech