اکرم نقابی؛ مادری که میپرسد «سعید من کجاست؟»
«بازجو گفت ... مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد همان دو تا تکه استخوان را مادرم میخواهد. استخوان بچهاش است. همان دو تا تکه استخوان را نشان مادرم بدهید. اگر مرده، قبرش را نشانمان بدهید بگویید که زنده نیست تا ما بدانیم سعید ما کجا ست؟ زنده یا مردهاش کجاست؟ اما گفت به مادرت بگو اگر باز دنبال سعید بگردد و پیگیری کند، برای همه اعضای خانواده شما مشکل ایجاد میشود و یادت نرود برادر دیگری هم داری.» این بخشی است از روایت الناز، خواهر سعید زینالی، از یکی از جلسات بازجویی پس از بازداشت به اتهام دادخواهی برای برادر مفقودشدهاش.
سعید زینالی، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران، فقط ۲۲ سال داشت که در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزل پدریاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد؛ درست پنج روز پس از اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه «سلام» در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و یورش ماموران امنیتی به کوی دانشگاه تهران.
خانواده سعید علیرغم جستجوها و پیگیریهایشان از نهادهای امنیتی تا سازمانهای قضایی جمهوری اسلامی و حتی سازمانهای حقوق بشری بینالمللی، تا کنون به نتیجهای نرسیدهاند و هرگز پاسخی برای اینکه «سعید کجاست؟» یا «اگر کشته شده، پیکر او کجاست؟» دریافت نکردهاند. به گفته مادر سعید ماموران فقط گفته بودند که «سعید را برای ۱۰ دقیقه سوال میبرند».
اما اکرم نقابی، مادر داغدار سعید، هرگز دست از دادخواهی و اعتراض به ناپدیدشدن فرزندش برنداشته است و با وجود تهدید و ارعاب مداوم نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همچنان صدای دادخواهیاش بلند است. او در تمام سالهای پس از ناپدیدشدن پسرش همواره با در دستداشتن تصویری از او با نوشته «سعید من کجاست؟» همگام با فعالان مدنی و سیاسی در بسیاری از تجمعهای اعتراضی شرکت کرده است.
او در مصاحبهای در سال ۱۳۹۸ میگوید: «امروز سعید برای من یک علامت سوال بزرگ است. نمیدانم که آیا واقعا هنوز زنده است؟ اگر نه، پیکرش کجا ست؟ من حتی از این داغ، سنگ قبری ندارم که آرامم کند، اما با اتکا به قدرت مادرانهام علیرغم تمام تهدیدها و بازداشتها در این راه قدم گذاشتهام و تا احقاق حقم و احقاق حق تمام مادران داغداری که بهناحق خون جگرگوشههایشان ریخته شده است، از پا نخواهم نشست.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Akram_Neghabi
#اکرم_نقابی #سعید_زینالی #تیر۷۸
@Tavaana_TavaanaTech
«بازجو گفت ... مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد همان دو تا تکه استخوان را مادرم میخواهد. استخوان بچهاش است. همان دو تا تکه استخوان را نشان مادرم بدهید. اگر مرده، قبرش را نشانمان بدهید بگویید که زنده نیست تا ما بدانیم سعید ما کجا ست؟ زنده یا مردهاش کجاست؟ اما گفت به مادرت بگو اگر باز دنبال سعید بگردد و پیگیری کند، برای همه اعضای خانواده شما مشکل ایجاد میشود و یادت نرود برادر دیگری هم داری.» این بخشی است از روایت الناز، خواهر سعید زینالی، از یکی از جلسات بازجویی پس از بازداشت به اتهام دادخواهی برای برادر مفقودشدهاش.
سعید زینالی، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران، فقط ۲۲ سال داشت که در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزل پدریاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد؛ درست پنج روز پس از اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه «سلام» در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و یورش ماموران امنیتی به کوی دانشگاه تهران.
خانواده سعید علیرغم جستجوها و پیگیریهایشان از نهادهای امنیتی تا سازمانهای قضایی جمهوری اسلامی و حتی سازمانهای حقوق بشری بینالمللی، تا کنون به نتیجهای نرسیدهاند و هرگز پاسخی برای اینکه «سعید کجاست؟» یا «اگر کشته شده، پیکر او کجاست؟» دریافت نکردهاند. به گفته مادر سعید ماموران فقط گفته بودند که «سعید را برای ۱۰ دقیقه سوال میبرند».
اما اکرم نقابی، مادر داغدار سعید، هرگز دست از دادخواهی و اعتراض به ناپدیدشدن فرزندش برنداشته است و با وجود تهدید و ارعاب مداوم نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی همچنان صدای دادخواهیاش بلند است. او در تمام سالهای پس از ناپدیدشدن پسرش همواره با در دستداشتن تصویری از او با نوشته «سعید من کجاست؟» همگام با فعالان مدنی و سیاسی در بسیاری از تجمعهای اعتراضی شرکت کرده است.
او در مصاحبهای در سال ۱۳۹۸ میگوید: «امروز سعید برای من یک علامت سوال بزرگ است. نمیدانم که آیا واقعا هنوز زنده است؟ اگر نه، پیکرش کجا ست؟ من حتی از این داغ، سنگ قبری ندارم که آرامم کند، اما با اتکا به قدرت مادرانهام علیرغم تمام تهدیدها و بازداشتها در این راه قدم گذاشتهام و تا احقاق حقم و احقاق حق تمام مادران داغداری که بهناحق خون جگرگوشههایشان ریخته شده است، از پا نخواهم نشست.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Akram_Neghabi
#اکرم_نقابی #سعید_زینالی #تیر۷۸
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى shared a post on Instagram: "
اکرم نقابی؛ مادری که میپرسد «سعید من کجاست؟»
«بازجو گفت ... مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد همان دو تا تکه استخوان را مادرم میخواهد. استخوان بچهاش است. همان دو…
اکرم نقابی؛ مادری که میپرسد «سعید من کجاست؟»
«بازجو گفت ... مادرت افتاده دنبال دو تا تکه استخوان؟ گفتم او مادر است حق دارد همان دو تا تکه استخوان را مادرم میخواهد. استخوان بچهاش است. همان دو…
«روزی که با به دنیا آمدنت مادر شدهام، نور و روشنایی به خانه من آمد. فکر میکردم روشنترین خانه دنیا را دارم، اما بیستوسه سال بعد که تو را از خانهام ربودند. خانه برایم از شب سیاهتر شد.
کفشهایم را پوشیدم، به هر جا که میتوانستم رفتم و سراغ تو را گرفتم. هر چه بیشتر گشتم کمتر یافتمت. اگر توان پاهایم اجازه میداد، میخواستم تمام خانههای دنیا را زنگش را بزنم و بپرسم آیا سعید مرا دیده اید؟
مگر میشود کسی در این شهر یکبار چشمهای تو را دیده باشد و تو را به یاد نیاورد؟ مگر میشود من بگویم «من مادر سعیدم» و کسی جوابم ندهد؟
حالا که ناتوانم از رفتن به خانهها. مسببین این روزگار تلخمان، آنها مرا صدا میزنند و از من میخواهند تو را فراموش کنم.
به هر فرصتی مرا در اطاقی روی یک صندلی مینشانند و صدایی با تحکم به من میگوید: «چرا فراموش نمیکنی پسری داشتی؟ برای استخوان سعیدت به این در و آن در میزنی؟»
پرسیدند: «فلان جا، فلان استخوان را نشانت میدهیم و میگوییم سعید است، آرام میشوی؟» با دست راستم به قلبم کوبیدم و گفتم اگر من مادرش هستم از استخوانهایش سعیدم را میشناسم!
بله من مادری هستم که پسرم را با استخوانش میشناسم و همان پسری که امروز زادروزش است و اگر بود، زیباترین قاب دنیا را با حضورش میساختم.
پسرم تولدت مبارک
۳۱ شهریور ۱۴۰۰
اکرم نقابی»
- آنچه خواندید دلنوشته اکرم نقابی به مناسبت زادروز سعید زینالی بود. که اگر زنده بود، ۴۵ ساله شده بود.
سعید زینالی، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران، فقط ۲۲ سال داشت که در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزل پدریاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد؛ درست پنج روز پس از اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه «سلام» در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و یورش ماموران امنیتی به کوی دانشگاه تهران.
خانواده سعید علیرغم جستجوها و پیگیریهایشان از نهادهای امنیتی تا سازمانهای قضایی جمهوری اسلامی و حتی سازمانهای حقوق بشری بینالمللی، تا کنون به نتیجهای نرسیدهاند و هرگز پاسخی برای اینکه «سعید کجاست؟» یا «اگر کشته شده، پیکر او کجاست؟» دریافت نکردهاند.
مرتبط:
اکرم نقابی؛ مادری که میپرسد سعید من کجاست؟
https://tavaana.org/fa/Akram_Neghabi
#اکرم_نقابی #سعید_زینالی #تیر۷۸ #دادخواهی #مادران_داغدار #یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کفشهایم را پوشیدم، به هر جا که میتوانستم رفتم و سراغ تو را گرفتم. هر چه بیشتر گشتم کمتر یافتمت. اگر توان پاهایم اجازه میداد، میخواستم تمام خانههای دنیا را زنگش را بزنم و بپرسم آیا سعید مرا دیده اید؟
مگر میشود کسی در این شهر یکبار چشمهای تو را دیده باشد و تو را به یاد نیاورد؟ مگر میشود من بگویم «من مادر سعیدم» و کسی جوابم ندهد؟
حالا که ناتوانم از رفتن به خانهها. مسببین این روزگار تلخمان، آنها مرا صدا میزنند و از من میخواهند تو را فراموش کنم.
به هر فرصتی مرا در اطاقی روی یک صندلی مینشانند و صدایی با تحکم به من میگوید: «چرا فراموش نمیکنی پسری داشتی؟ برای استخوان سعیدت به این در و آن در میزنی؟»
پرسیدند: «فلان جا، فلان استخوان را نشانت میدهیم و میگوییم سعید است، آرام میشوی؟» با دست راستم به قلبم کوبیدم و گفتم اگر من مادرش هستم از استخوانهایش سعیدم را میشناسم!
بله من مادری هستم که پسرم را با استخوانش میشناسم و همان پسری که امروز زادروزش است و اگر بود، زیباترین قاب دنیا را با حضورش میساختم.
پسرم تولدت مبارک
۳۱ شهریور ۱۴۰۰
اکرم نقابی»
- آنچه خواندید دلنوشته اکرم نقابی به مناسبت زادروز سعید زینالی بود. که اگر زنده بود، ۴۵ ساله شده بود.
سعید زینالی، فارغالتحصیل رشته کامپیوتر از دانشگاه تهران، فقط ۲۲ سال داشت که در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در منزل پدریاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد؛ درست پنج روز پس از اعتراضات دانشجویان دانشگاه تهران به توقیف روزنامه «سلام» در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و یورش ماموران امنیتی به کوی دانشگاه تهران.
خانواده سعید علیرغم جستجوها و پیگیریهایشان از نهادهای امنیتی تا سازمانهای قضایی جمهوری اسلامی و حتی سازمانهای حقوق بشری بینالمللی، تا کنون به نتیجهای نرسیدهاند و هرگز پاسخی برای اینکه «سعید کجاست؟» یا «اگر کشته شده، پیکر او کجاست؟» دریافت نکردهاند.
مرتبط:
اکرم نقابی؛ مادری که میپرسد سعید من کجاست؟
https://tavaana.org/fa/Akram_Neghabi
#اکرم_نقابی #سعید_زینالی #تیر۷۸ #دادخواهی #مادران_داغدار #یاری_مدنی_توانا #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این تصویری از پدر و مادر سعید زینالی است.
سعید زینالی، دانشجویی بود که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و تاکنون خبری از وی به دست نیامده است.
تمام پیگیریای خانواده زینالی بیثمر بود. این خانواده پس از اتفاقات انتخابات ۸۸ این خانواده دست از سکوت برداشتند و ماجرای سعید را خبری کردند.
امیر عبداللهیان و ابراهیم رییسی که مدام به ایرانیان بیرون از کشور وعده میدهند اگر به کشور بازگردند از آسیب و گزند و تعقیب قضایی در امان خواهند بود، آیا میتوانند هیئتی قضایی را در همین تهران نزد این خانواده بفرستند و خبری از وضعیت و سرنوشت فرزند به آنان بدهند؟
وبسایت میخک را برای بازگشت ایرانیان بیرون از کشور تاسیس کردهاند؛ یک هئيت قضایی را با چند شاخه گل میخک برای نشاندادن صداقت خود نزد این خانواده رنجور بفرستید.
آیا این تقاضای زیادی است؟
آیا همین نمیتواند به نوعی راستیآزمایی در میزان صداقت امثال امیر عبداللهیان باشد؟
نظر شما مخاطبان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #امیر_عبداللهیان #ابراهیم_رییسی #سعید_زینالی #اکرم_نقابی
@Tavaana_TavaanaTech
سعید زینالی، دانشجویی بود که در جریان اعتراضات دانشجویی پس از حمله به کوی دانشگاه در تیر ۱۳۷۸ توسط نیروهای امنیتی در منزل بازداشت شد و تاکنون خبری از وی به دست نیامده است.
تمام پیگیریای خانواده زینالی بیثمر بود. این خانواده پس از اتفاقات انتخابات ۸۸ این خانواده دست از سکوت برداشتند و ماجرای سعید را خبری کردند.
امیر عبداللهیان و ابراهیم رییسی که مدام به ایرانیان بیرون از کشور وعده میدهند اگر به کشور بازگردند از آسیب و گزند و تعقیب قضایی در امان خواهند بود، آیا میتوانند هیئتی قضایی را در همین تهران نزد این خانواده بفرستند و خبری از وضعیت و سرنوشت فرزند به آنان بدهند؟
وبسایت میخک را برای بازگشت ایرانیان بیرون از کشور تاسیس کردهاند؛ یک هئيت قضایی را با چند شاخه گل میخک برای نشاندادن صداقت خود نزد این خانواده رنجور بفرستید.
آیا این تقاضای زیادی است؟
آیا همین نمیتواند به نوعی راستیآزمایی در میزان صداقت امثال امیر عبداللهیان باشد؟
نظر شما مخاطبان چیست؟
#یاری_مدنی_توانا #امیر_عبداللهیان #ابراهیم_رییسی #سعید_زینالی #اکرم_نقابی
@Tavaana_TavaanaTech
۲۳ سال از فاجعه کوی دانشگاه میگذرد، هنوز اطلاعات دقیقی از تعداد جانباختگان در دست نیست.
هنوز جمهوری اسلامی پاسخ رسمی نداده است که چه بر سر سعید زینالی آمده است.
سعید زینالی، ۲۳ تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد، سه ماه بعد از زندان تماس گرفت، و دیگر خبری از او نشد. بازجو چند سال پیش به خواهر سعید گفت به مادرت بگو دنبال چند تکه استخوان نباشد!
طبق اطلاعاتی که حدود سه سال پیش، از بازداشت شدههای پس از انقلاب به گزارشگران بدون مرز رسید، تاریخ ورود سعید زینالی به زندان ثبت شده است. پدر سعید زینالی ولی به خاطر پیگیری وضعیت فرزتدش به شلاق محکوم شد!
فرزندت کجاست؟
کارتونیست: بهنام محمدی
مطالب مرتبط:
خواهر سعید زینالی: بازجو گفت دنبال دو تکه استخوان او نباشید
https://tavaana.org/fa/node/3400
۱۸ تیرِ بیسرانجامی
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#۱۸تیر۷۸ #یاری_حقوقی_توانا #فرزندت_کجاست #سعید_زینالی #کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست
@Tavaana_TavaanaTech
هنوز جمهوری اسلامی پاسخ رسمی نداده است که چه بر سر سعید زینالی آمده است.
سعید زینالی، ۲۳ تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد، سه ماه بعد از زندان تماس گرفت، و دیگر خبری از او نشد. بازجو چند سال پیش به خواهر سعید گفت به مادرت بگو دنبال چند تکه استخوان نباشد!
طبق اطلاعاتی که حدود سه سال پیش، از بازداشت شدههای پس از انقلاب به گزارشگران بدون مرز رسید، تاریخ ورود سعید زینالی به زندان ثبت شده است. پدر سعید زینالی ولی به خاطر پیگیری وضعیت فرزتدش به شلاق محکوم شد!
فرزندت کجاست؟
کارتونیست: بهنام محمدی
مطالب مرتبط:
خواهر سعید زینالی: بازجو گفت دنبال دو تکه استخوان او نباشید
https://tavaana.org/fa/node/3400
۱۸ تیرِ بیسرانجامی
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#۱۸تیر۷۸ #یاری_حقوقی_توانا #فرزندت_کجاست #سعید_زینالی #کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست
@Tavaana_TavaanaTech
۳۰ آگوست؛ روز جهانی ناپدیدشدگان است.
هدف سازمان ملل از نامگذاری چنین روزی جلب توجه به سرنوشت کسانی بوده که در بیخبری مطلق ربوده و ناپدید شدهاند.
سازمان ملل تایید کرده که ۵۱۸ ناپدیدشده قهری در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران وجود دارد.
در هشت سال جنگ ایران و عراق هم بیش از شش هزار نفر ناپدیدشده اعلام شده است.
#کارتون؛ هشتگ فرزندت کجاست؟
طرح از بهنام محمدی
bit.ly/2OY8Qwj
#فرزندت_کجاست
زندان یونسکوی دزفول و جنایات در این زندان
bit.ly/2w2SCI2
فایل صوتی دیدار هیات مرگ با آیتالله منتظری
bit.ly/2wlzQOC
#روز_جهانی_ناپدیدشدگان
#جنگ #ایران #سعید_زینالی #پیروز_دوانی #خاوران #دهه۶۰ #کشتار۶۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۳۰ آگوست؛ روز جهانی ناپدیدشدگان است.
هدف سازمان ملل از نامگذاری چنین روزی جلب توجه به سرنوشت کسانی بوده که در بیخبری مطلق ربوده و ناپدید شدهاند.
سازمان ملل تایید کرده که ۵۱۸ ناپدیدشده قهری در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی در ایران وجود دارد.
در هشت سال جنگ ایران و عراق هم بیش از شش هزار نفر ناپدیدشده اعلام شده است.
#کارتون؛ هشتگ فرزندت کجاست؟
طرح از بهنام محمدی
bit.ly/2OY8Qwj
#فرزندت_کجاست
زندان یونسکوی دزفول و جنایات در این زندان
bit.ly/2w2SCI2
فایل صوتی دیدار هیات مرگ با آیتالله منتظری
bit.ly/2wlzQOC
#روز_جهانی_ناپدیدشدگان
#جنگ #ایران #سعید_زینالی #پیروز_دوانی #خاوران #دهه۶۰ #کشتار۶۷ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عدالت برای ایران
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/fa/Cartoon_Justice
- برقراری دادرسی عادلانه از خواستههای جنبش مشروطیت بوده که تا امروز هم این خواسته پابرجاست.
پرونده عوامل جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر روز به روز قطورتر میشود و «جنبش دادخواهی» مردم ایران منتظر روزی است که در یک دادرسی عادلانه حق مردم ستانده شود و زخمهای بر جای مانده از این سالها مقداری التیام یابد. به نظر میآید که ساعت دادرسی نزدیک است.
#دادخواهی #کارتون #مهسا_امینی #حدیث_نجفی #نیکا_شاکرمی #پویا_بختیاری #نوید_افکاری #ستار_بهشتی #دهه_شصت #سعید_زینالی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از بهنام محمدی
https://tavaana.org/fa/Cartoon_Justice
- برقراری دادرسی عادلانه از خواستههای جنبش مشروطیت بوده که تا امروز هم این خواسته پابرجاست.
پرونده عوامل جمهوری اسلامی در نقض حقوق بشر روز به روز قطورتر میشود و «جنبش دادخواهی» مردم ایران منتظر روزی است که در یک دادرسی عادلانه حق مردم ستانده شود و زخمهای بر جای مانده از این سالها مقداری التیام یابد. به نظر میآید که ساعت دادرسی نزدیک است.
#دادخواهی #کارتون #مهسا_امینی #حدیث_نجفی #نیکا_شاکرمی #پویا_بختیاری #نوید_افکاری #ستار_بهشتی #دهه_شصت #سعید_زینالی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منظر ضرابی، مادر سهند صادقی که چهار تن از عزیزان خود را در پرواز ps752 از دست داده است، همراه با اکرم نقابی (مادر سعید زینالی) به دیدار مادر محسن شکاری رفتهاند. آنها در روزهای گذشته به دیدار مادر و پدر محمد مهدی کرمی و نیز مادران داغدار و دادخواه آبان ۹۸ هم رفته بودند.
مادر سعید زینالی عکس محسن و مادر محسن شکاری عکس سعید را در دست دارند.
- در ایام نوروز حواسمان به مادران و پدران دادخواه باشد، حامیشان باشیم. به آنها سر بزنیم، ابراز همدلی کنیم و یاریشان کنیم.
#محسن_شکاری #مهدی_کرمی #دادخواهی #سوفی_امامب #سهند_صادقی #سعید_زینالی #اکرم_نقابی #مادران_دادخواه #آبان۹۸ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر سعید زینالی عکس محسن و مادر محسن شکاری عکس سعید را در دست دارند.
- در ایام نوروز حواسمان به مادران و پدران دادخواه باشد، حامیشان باشیم. به آنها سر بزنیم، ابراز همدلی کنیم و یاریشان کنیم.
#محسن_شکاری #مهدی_کرمی #دادخواهی #سوفی_امامب #سهند_صادقی #سعید_زینالی #اکرم_نقابی #مادران_دادخواه #آبان۹۸ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش میرسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بیتاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنیهای تیر، تار میشد. هر ماه تیری که می.رسد، شب نالههای امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لبهای خشک و تشنهاش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که میرسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره میسوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم میسوزد ، هنوز ! زخمهایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستادهتر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمیشناسد.
من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دستهای بستهی محمد میافتم، از آنجا که میآمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دستهای زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بیقرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.
از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو میکند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخمهای من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخمهای مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخمهای آن ماه تیرگی.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت
masoudalizadeh___
#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر
چهارده سال گذشت! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، میرفتیم .. میرفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود،…
۲۴ سال از فاجعه کوی دانشگاه میگذرد، هنوز اطلاعات دقیقی از تعداد جانباختگان در دست نیست.
هنوز جمهوری اسلامی پاسخ رسمی نداده است که چه بر سر سعید زینالی آمده است.
سعید زینالی، ۲۳ تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد، سه ماه بعد از زندان تماس گرفت، و دیگر خبری از او نشد. بازجو چند سال پیش به خواهر سعید گفت به مادرت بگو دنبال چند تکه استخوان نباشد!
طبق اطلاعاتی که حدود چهار سال پیش، از بازداشت شدههای پس از انقلاب به گزارشگران بدون مرز رسید، تاریخ ورود سعید زینالی به زندان ثبت شده است.
پدر سعید زینالی ولی به خاطر پیگیری وضعیت فرزتدش به شلاق محکوم شد!
فرزندت کجاست؟
کارتونیست: بهنام محمدی
۱۸ تیرِ بیسرانجامی
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#۱۸تیر۷۸ #یاری_حقوقی_توانا #فرزندت_کجاست #سعید_زینالی #کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست
هنوز جمهوری اسلامی پاسخ رسمی نداده است که چه بر سر سعید زینالی آمده است.
سعید زینالی، ۲۳ تیر ۱۳۷۸ بازداشت شد، سه ماه بعد از زندان تماس گرفت، و دیگر خبری از او نشد. بازجو چند سال پیش به خواهر سعید گفت به مادرت بگو دنبال چند تکه استخوان نباشد!
طبق اطلاعاتی که حدود چهار سال پیش، از بازداشت شدههای پس از انقلاب به گزارشگران بدون مرز رسید، تاریخ ورود سعید زینالی به زندان ثبت شده است.
پدر سعید زینالی ولی به خاطر پیگیری وضعیت فرزتدش به شلاق محکوم شد!
فرزندت کجاست؟
کارتونیست: بهنام محمدی
۱۸ تیرِ بیسرانجامی
https://tavaana.org/fa/18Tir1378
#۱۸تیر۷۸ #یاری_حقوقی_توانا #فرزندت_کجاست #سعید_زینالی #کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست
مادر همچنان چشمانتظار است
سعید زینالی در جریان اعتراضهای دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بازداشت و یا به عبارتی ناپدیدسازی قهری شد، از آن زمان کنون هیچ گونه خبری از او نیست. نهادهای مربوطه نیز مسئولیت ناپدیدشدن او پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی را به عهده نمیگیرند.
کارتونیست اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@daadbaan2021
- سعید زینالی همچون بسیاری دیگر از مفقودین، طبق تعاریف ناپدید شده قهری محسوب میشود.
پدیده ناپدیدشدگان قهری، یک رفتار سیاسی است که دولتها علیه شهروندان خود اجرا میکنند. این بحران خود فرد و خانوادهاش را تحتالشعاع قرار میدهد.
باید تا جای ممکن برای ناپدیدشدگان قهری دادخواهی کرد.
قربانیان ناپدیدسازی قهری افرادی هستند که انگار در چشمبههمزدنی، از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان حکومتی (یا افرادی که با رضایت دولت عمل میکنند) فرد مورد نظر را از خیابان یا محل زندگیاش میربایند و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری آن فرد امتناع میورزند
#سعید_زینالی #کوی_دانشگاه #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سعید زینالی در جریان اعتراضهای دانشجویی ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بازداشت و یا به عبارتی ناپدیدسازی قهری شد، از آن زمان کنون هیچ گونه خبری از او نیست. نهادهای مربوطه نیز مسئولیت ناپدیدشدن او پس از بازداشتش توسط نیروهای امنیتی را به عهده نمیگیرند.
کارتونیست اسد بیناخواهی
منتشرشده در دادبان
@daadbaan2021
- سعید زینالی همچون بسیاری دیگر از مفقودین، طبق تعاریف ناپدید شده قهری محسوب میشود.
پدیده ناپدیدشدگان قهری، یک رفتار سیاسی است که دولتها علیه شهروندان خود اجرا میکنند. این بحران خود فرد و خانوادهاش را تحتالشعاع قرار میدهد.
باید تا جای ممکن برای ناپدیدشدگان قهری دادخواهی کرد.
قربانیان ناپدیدسازی قهری افرادی هستند که انگار در چشمبههمزدنی، از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان حکومتی (یا افرادی که با رضایت دولت عمل میکنند) فرد مورد نظر را از خیابان یا محل زندگیاش میربایند و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری آن فرد امتناع میورزند
#سعید_زینالی #کوی_دانشگاه #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اولین بار که درباره ناپدیدشدگان قهری در ایران خواندم تصویر #سعید_زینالی با ابروان سیاه کمان و چشمان روشن و درخشان پیش چشمم بود. تصویری که گویی به بخشی از بدن مادرش بدل شده بود. قاب روی سینه ای که در هر تصویری از خانم نقابی به ما زل زده بود. بعدها در کتاب شکستن طلسم وحشت از آریا دورفمن که شاید یکی از بهترین روایتگران دوره ی وحشت و سرکوب سیاسی در آمریکای لاتین باشد روایت هولناکی خواندم از ناپدیدشدگانی که تنها نامشان بر سنگی بزرگ جایی در شهر شیلی نقش بست.
دورفمن پس از کودتای ۱۹۷۳ در شیلی، مجبور به فرار و ترک کشور شد و سال های تعبیدش را صرف نوشتن از این فاجعه و آثار آن بر جامعه ی شیلی کرد. روایت محاکمه ی ژنرال پینوشه، به عنوان آمر اصلی کشتار، شکنجه و سربه نیستی مبارزان سیاسی و حتی مردم عادی شیلی، چیزی است که دورفمن در شکستن طلسم وحشت روایت کرده. درست از لحظه ای که خبر بازداشت دیکتاتور را از رادیویی در لندن میشنود.
بر اساس تعریف عفو بین الملل قربانیان "ناپدیدسازی قهری" افرادی هستند که انگار در چشم به هم زدنی از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان "او" را از خیابان یا محل زندگیاش ربوده و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری او امتناع میکنند.
بسیاری از ناپدیدشدگانِ قهری خودسرانه بازداشت و یا حبس شدهاند. نامشان در هیچ سیستمی ثبت نیست. مدرکی دال بر حضورشان در زندان و بازداشتگاه و دادگاه وجود ندارد. چون بازداشت یا ربایش عموما خودسرانه و بدون حکم قضایی است نهادی که اقدام به بازداشت کرده نامشخص است و این ها برای بازماندگان یعنی حیرانی و شکنجه.
ناپدیدشدگان گاه کشته میشوند. گاه سالها در زندان میمانند و شکنجه را تاب میآورند اما هیچ کس از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد. حالا ماییم و سوالی که در ذهنمان تکرار میشود: شاکر بوری کجاست؟ او شهروند ساده شهریست که بارها از پا افتاده اما دست به زانو گرفته و برخواسته. آبادان، داغ هزاران جوان بر سینه دارد. داغ عشاق سینما رکس، آدمهای تکه پاره شده در جنگ، داغ #متروپل و آوار فساد... جوانمان را آزاد کنید..»
متن از مریم دهکردی، روزنامهنگار
maryamdehkordii7
تصویر دوم از صفحه طنز اجتماعی دم خروس
#شاکر_بوری_کجاست #ناپدیدشدگان_قهری #شاکر_بوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دورفمن پس از کودتای ۱۹۷۳ در شیلی، مجبور به فرار و ترک کشور شد و سال های تعبیدش را صرف نوشتن از این فاجعه و آثار آن بر جامعه ی شیلی کرد. روایت محاکمه ی ژنرال پینوشه، به عنوان آمر اصلی کشتار، شکنجه و سربه نیستی مبارزان سیاسی و حتی مردم عادی شیلی، چیزی است که دورفمن در شکستن طلسم وحشت روایت کرده. درست از لحظه ای که خبر بازداشت دیکتاتور را از رادیویی در لندن میشنود.
بر اساس تعریف عفو بین الملل قربانیان "ناپدیدسازی قهری" افرادی هستند که انگار در چشم به هم زدنی از کره زمین محو شدهاند. در چنین مواردی، مسئولان "او" را از خیابان یا محل زندگیاش ربوده و بعد این اقدام را انکار میکنند یا از دادن اطلاعات درباره سرنوشت و محل نگهداری او امتناع میکنند.
بسیاری از ناپدیدشدگانِ قهری خودسرانه بازداشت و یا حبس شدهاند. نامشان در هیچ سیستمی ثبت نیست. مدرکی دال بر حضورشان در زندان و بازداشتگاه و دادگاه وجود ندارد. چون بازداشت یا ربایش عموما خودسرانه و بدون حکم قضایی است نهادی که اقدام به بازداشت کرده نامشخص است و این ها برای بازماندگان یعنی حیرانی و شکنجه.
ناپدیدشدگان گاه کشته میشوند. گاه سالها در زندان میمانند و شکنجه را تاب میآورند اما هیچ کس از سرنوشت آنها اطلاعی ندارد. حالا ماییم و سوالی که در ذهنمان تکرار میشود: شاکر بوری کجاست؟ او شهروند ساده شهریست که بارها از پا افتاده اما دست به زانو گرفته و برخواسته. آبادان، داغ هزاران جوان بر سینه دارد. داغ عشاق سینما رکس، آدمهای تکه پاره شده در جنگ، داغ #متروپل و آوار فساد... جوانمان را آزاد کنید..»
متن از مریم دهکردی، روزنامهنگار
maryamdehkordii7
تصویر دوم از صفحه طنز اجتماعی دم خروس
#شاکر_بوری_کجاست #ناپدیدشدگان_قهری #شاکر_بوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«با قلبی شکسته و بغض در گلو مینویسم. مثل اینکه یک زخم چرکین قدیمی دوباره زخم باز کرده باشه، با مرگ #جواد_روحی💔 به تمام این چهره ها نگاه کنید. همشون بعد از دستگیری به دست جمهوری اسلامی زیر شکنجه کشته شدن، یا چند روز بعد از آزادی از زندان. تمام چهره ها را به خاطر بسپارید. تعداد خیلی بیشتر از اینها هست، بعضی هاشون حتی تصویر ندارن، بعضی هاشون هنوز گمنام هستن. ولی همه رو به خاطر بسپارید. ما به همهی این اسامیها، نگاهها و چهرهها برای دادخواهی نیاز داریم. آن روز دیر نیست. پس به خاطر بسپار...»
متن و ویدیو از پرنیان مکاری
parniyanmok
#بکتاش_آبتین #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #بهنام_محجوبی #زهرا_کاظمی #ستار_بهشتی #سعید_زینالی #کاووس_سید_امامی #زهرا_بنی_یعقوب #هدی_صابر #شاهین_ناصری #امیر_جوادی_فر #سیدشهاب_ابطحی_زاده #خسرو_جمالی_فر #طالب_بساطی_وند #هادی_عطار_زاده #خسرو_جمالی_فر #امیرحسین_حاتمی #سارو_قهرمانی #شادمان_احمدی #عاطفه_نعامی #یلدا_آقافضلی #محمد_الکنانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن و ویدیو از پرنیان مکاری
parniyanmok
#بکتاش_آبتین #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #بهنام_محجوبی #زهرا_کاظمی #ستار_بهشتی #سعید_زینالی #کاووس_سید_امامی #زهرا_بنی_یعقوب #هدی_صابر #شاهین_ناصری #امیر_جوادی_فر #سیدشهاب_ابطحی_زاده #خسرو_جمالی_فر #طالب_بساطی_وند #هادی_عطار_زاده #خسرو_جمالی_فر #امیرحسین_حاتمی #سارو_قهرمانی #شادمان_احمدی #عاطفه_نعامی #یلدا_آقافضلی #محمد_الکنانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech