«حوادثی شبیه ماجرای بروکسل و پاریس احتمالا تکرار خواهند شد؛ یکی نوشته: «تقصیر غربیهاست که روزی مدرسههای طالبان را به راه انداختند برای توازن قدرت در خاورمیانه و حالا حقشان است که...»
دیگری نوشته: «تقصیر عربستان است که به اینها پول داده تا...»
اما و هزار اما؛ که مکتب و مدرسه، «راهانداختنی» نیست! پول و اسلحه هم شرط کافی برای هیچ دامن و دامنهای نیست. ذهنیّتِ طالبانی از قدیم هم «مکتب» داشت، هم «قدرت» داشت، هم «وسعت»؛ فقط «فرصت» نداشت و اگر غرب هم این فرصت را در برههای از تاریخ برایش مهیا نمیکرد فرصت دیگری پیدا میشد!
درست یا غلط، این طبیعتِ قدرت است که یا فرصت میآفریند برای «منفعت»، یا از فرصتها استفاده میکند باز هم برای منفعت. اسمش را هم میگذارد منافع ملی.
این بیماری را نباید تنها در قدرت و ثروت و سیاست جستجو کرد؛ همین روزها، دونالد ترامپ هم صد نکته غیرِ دلار میخواست تا مقبولِ بخشی از آمریکاییهای ترامپپرور شود چنانکه برنی سندرز هم که میلیاردهای ترامپ را نداشت حالا... و از این مثالها بسیار میتوان آورد.
تاریخ، تقصیر چپ یا راست نیست؛ نازیسم و فاشیسم و پاپیسم هم تقصیرِ تبار یا محصولِ قراری نبودند.
خیلیها در جهان منتظر فرصتاند و این فرصت را دیر یا زود پیدا میکنند (چنانکه حکومت اسلامی، نسخهی رؤیاییِ بسیاری از مردم ایران بود و اگر جمهوری اسلامی فرصت نمییافت و امتحان پس نمیداد تا هزار سال دیگر باز هم ملتی، منتظر حکومتی از این دست میماندند تا گره از کار فروبستهیشان بگشاید).
حتی تبعیضی «ساخته و پرداخته» هم میان کابُل و بروکسل نیست و همه چیز روند طبیعیِ خود را میگذرانَد! هر جا «مرگ» بیشتر «عادیسازی» شود این حوادث، کمتر به چشم میآیند بر خلاف سرزمینهایی که «زندگی» بیشتر از هر چیز دیگری قدر و حُرمت میبیند. مرگ را ذهنها و زبانها و کتابها و مکتبها عادیسازی و ترویج میکنند؛ اسلحهها و هواپیماها بهانهاند!
#تروریسم، نحوهای از زیستن و #اندیشیدن است و جز در یک تأمّل و تمرین و تجربهی طولانی «مهار» نمیشود.
جهان، اگر بنا باشد بر مدار «انسان» نگردد (انسان بدون هیچ پیشوند و پسوندی) نه تنها #داعشیزم که هزار «ایسم» دیگر در شرق و غرب عالم هنوز منتظر فرصتاند و در کمینِ تاریخ و #انسان نشستهاند.
این و آن را متهم نکنیم. نگاهی به خودمان بیندازیم و دعواهایمان... تروریسم دقیقاً همین جاست؛ لابهلای رؤیاهای ما و کلمههای ما!
#محمدجواد_اکبرین، دينپژوه و #روزنامهنگار
عكس:فرودگاه #بروكسل. بلژيک
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
دیگری نوشته: «تقصیر عربستان است که به اینها پول داده تا...»
اما و هزار اما؛ که مکتب و مدرسه، «راهانداختنی» نیست! پول و اسلحه هم شرط کافی برای هیچ دامن و دامنهای نیست. ذهنیّتِ طالبانی از قدیم هم «مکتب» داشت، هم «قدرت» داشت، هم «وسعت»؛ فقط «فرصت» نداشت و اگر غرب هم این فرصت را در برههای از تاریخ برایش مهیا نمیکرد فرصت دیگری پیدا میشد!
درست یا غلط، این طبیعتِ قدرت است که یا فرصت میآفریند برای «منفعت»، یا از فرصتها استفاده میکند باز هم برای منفعت. اسمش را هم میگذارد منافع ملی.
این بیماری را نباید تنها در قدرت و ثروت و سیاست جستجو کرد؛ همین روزها، دونالد ترامپ هم صد نکته غیرِ دلار میخواست تا مقبولِ بخشی از آمریکاییهای ترامپپرور شود چنانکه برنی سندرز هم که میلیاردهای ترامپ را نداشت حالا... و از این مثالها بسیار میتوان آورد.
تاریخ، تقصیر چپ یا راست نیست؛ نازیسم و فاشیسم و پاپیسم هم تقصیرِ تبار یا محصولِ قراری نبودند.
خیلیها در جهان منتظر فرصتاند و این فرصت را دیر یا زود پیدا میکنند (چنانکه حکومت اسلامی، نسخهی رؤیاییِ بسیاری از مردم ایران بود و اگر جمهوری اسلامی فرصت نمییافت و امتحان پس نمیداد تا هزار سال دیگر باز هم ملتی، منتظر حکومتی از این دست میماندند تا گره از کار فروبستهیشان بگشاید).
حتی تبعیضی «ساخته و پرداخته» هم میان کابُل و بروکسل نیست و همه چیز روند طبیعیِ خود را میگذرانَد! هر جا «مرگ» بیشتر «عادیسازی» شود این حوادث، کمتر به چشم میآیند بر خلاف سرزمینهایی که «زندگی» بیشتر از هر چیز دیگری قدر و حُرمت میبیند. مرگ را ذهنها و زبانها و کتابها و مکتبها عادیسازی و ترویج میکنند؛ اسلحهها و هواپیماها بهانهاند!
#تروریسم، نحوهای از زیستن و #اندیشیدن است و جز در یک تأمّل و تمرین و تجربهی طولانی «مهار» نمیشود.
جهان، اگر بنا باشد بر مدار «انسان» نگردد (انسان بدون هیچ پیشوند و پسوندی) نه تنها #داعشیزم که هزار «ایسم» دیگر در شرق و غرب عالم هنوز منتظر فرصتاند و در کمینِ تاریخ و #انسان نشستهاند.
این و آن را متهم نکنیم. نگاهی به خودمان بیندازیم و دعواهایمان... تروریسم دقیقاً همین جاست؛ لابهلای رؤیاهای ما و کلمههای ما!
#محمدجواد_اکبرین، دينپژوه و #روزنامهنگار
عكس:فرودگاه #بروكسل. بلژيک
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
تازه از توانا
دو برداشت از مفهوم آزادی
اثر آیزایا برلین
فیلسوف سیاسی معاصر، آیزایا برلین (زاده 1909 و درگذشته 1997) در سال 1958 خطابه ای در دانشگاه آکسفورد ایراد کرد که عنوانی ساده و فروتنانه دارد: "دو مفهوم آزادی". این گفتار مفهوم آزادی را در سنت دموکراتیک غرب به دو گونه بازشناسی می کند: آزادی منفی و آزادی مثبت. #آزادی_مثبت را برلین آزادی برای تامین #اهداف انسانی معینی می شمارد؛ و #آزادی_منفی را، در مقابل، آزادی از تنگناهایی می داند که ماهیت سیاسی یا اجتماعی دارند و حکومت فرد بر خویشتن را نقض می کنند.
هر دو مفهوم آزادی بر اساس نظر برلین متضمن مفهوم زندگی #دموکراتیک است اما تجربه قرن بیستم خطراتی را که آزادی منفی با آن روبروست عریان می سازد یعنی تحمیل طراز تازه ای از "آزادی" از طرف دولتها بر فرد. لغزش اساسی در تحمیل دولتی چنانکه برلین در این خطابه به یادماندنی بیان می کند آن است که این رویکرد مدعی دستیابی قطعی به اسرار سعادت آدمی است؛ اما رسیدن به اسرار #سعادت، یعنی منبع آزادی #انسان، در واقعیت از دسترس ما دور است. روا بودن تردید (Skepticism) به عقیده او در بن همه #آزادی های اصیل قرار دارد. درک ناکامل بودن دانش شخصی است که اجازه می دهد افراد با اتکا به آزادی خود خطا کنند. این خطابه یکی از نمونه های عالی بازآفرینی ایده دموکراتیک در برابر مکتب اقتدارگرایی است.
لینک دانلود رایگان:
https://goo.gl/tGJlLh
@Tavaana_TavaanaTech
دو برداشت از مفهوم آزادی
اثر آیزایا برلین
فیلسوف سیاسی معاصر، آیزایا برلین (زاده 1909 و درگذشته 1997) در سال 1958 خطابه ای در دانشگاه آکسفورد ایراد کرد که عنوانی ساده و فروتنانه دارد: "دو مفهوم آزادی". این گفتار مفهوم آزادی را در سنت دموکراتیک غرب به دو گونه بازشناسی می کند: آزادی منفی و آزادی مثبت. #آزادی_مثبت را برلین آزادی برای تامین #اهداف انسانی معینی می شمارد؛ و #آزادی_منفی را، در مقابل، آزادی از تنگناهایی می داند که ماهیت سیاسی یا اجتماعی دارند و حکومت فرد بر خویشتن را نقض می کنند.
هر دو مفهوم آزادی بر اساس نظر برلین متضمن مفهوم زندگی #دموکراتیک است اما تجربه قرن بیستم خطراتی را که آزادی منفی با آن روبروست عریان می سازد یعنی تحمیل طراز تازه ای از "آزادی" از طرف دولتها بر فرد. لغزش اساسی در تحمیل دولتی چنانکه برلین در این خطابه به یادماندنی بیان می کند آن است که این رویکرد مدعی دستیابی قطعی به اسرار سعادت آدمی است؛ اما رسیدن به اسرار #سعادت، یعنی منبع آزادی #انسان، در واقعیت از دسترس ما دور است. روا بودن تردید (Skepticism) به عقیده او در بن همه #آزادی های اصیل قرار دارد. درک ناکامل بودن دانش شخصی است که اجازه می دهد افراد با اتکا به آزادی خود خطا کنند. این خطابه یکی از نمونه های عالی بازآفرینی ایده دموکراتیک در برابر مکتب اقتدارگرایی است.
لینک دانلود رایگان:
https://goo.gl/tGJlLh
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
دو برداشت از مفهوم آزادی, اثر آیزایا برلین
Tavaana e-Books
شباهت ۹۸ درصدی ژنوم انسان و گوریل
یک #گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای #ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
به گزارش رویترز دانشمندان نسخه به روز شدهٔ ژنوم «دیانای» گوریلی ۱۱ ساله به نام «سوزی»رونمایی کردند. سوزی در باغ وحش کلمبوس اوهایو آمریکا زندگی میکند.
اطلاعات به دست آمده شکافهای موجود در نخستین نقشه ژنتیکی منتشر شده در سال ۲۰۱۲ را پر میکند.
پژوهش جدید نشان میدهد که گوریلها و انسانها کمی بیش از آنکه پیشتر تصور میشد به هم شبیه هستند و ژنومهای آنها تنها ۱.۶ درصد تفاوت دارند. فقط شمپانزهها و نوع دیگری از میمونها بنام بنوبوها از این نظر به انسانها نزدیکتر هستند.
ژنوم جدید نشان میدهد که برخی تفاوتهای ژنتیکی میان انسان و گوریل از این قرارند: سیستمهای ایمنی و باروری؛ ادراک حسی، تولید کراتین که پروتئینی ضروری برای موها ناخن و پوست است و تنظیم انسولین که هورمونی برای کنترل سطح قند خون است.
کریستفر هیل محقق ژنتیک در دانشگاه واشینگتن و یکی از نویسندگان اصلی این تحقیق میگوید «تفاوتهای میان گونهها میتواند پژوهشگران را در تعیین نواحی ژنوم انسان که مرتبط با #شناخت بالاتر و همچنین بیماریهای پیچیده زبانی، رفتاری و عصبی است یاری کند.»
در همین زمینه، اوان آیشلر یکی از پژوهشگران ارشد این پروژه به پایگاه خبری «نیوز اوری دی» میگوید «انگیزه من در بررسی ژنوم #انسان و #میمون این است که عوامل تفاوت رفتاری بین این دو گونه را بفهمم. من علاقه دارم ژنومهای تمام گونههای بزرگ میمونها را دوباره بررسی کنم تا به دیدگاه جامعی ازتنوع ژنتیکی که انسانها را از میمونها متمایز میکند دست یابم».
بنا به عقیدهٔ این محقق، فناوری توالی و بیولوژی محاسباتی به درجهای از پیشرفت رسیده است که ژنوم پستانداران را میتوان با دقت بالا در آزمایشگاهها تولید کرد. این قابلیت میتواند انقلابی در دانش مربوط به تکامل #ژنوم و بیولوژی گونه به وجود آورد.
آزمایشگاه دانشگاه واشینگتن که این تحقیق را هدایت کرده در حال کار برای ایجاد یک مرجع کامل تفاوتهای ژنتیک بین انسانها و میمونهای بزرگ، شامل گوریلها، اورانگوتانها، شمپانزهها و بنوبوها است. بر مبنای بررسیهای اخیر، مسیر #تکامل انسانها و گوریلها حدود ۱۲ میلیون سال تا ۸.۵ میلیون سال پیش از هم جدا شد.
جمعیت گوریلها به وسیلهٔ فعالیتهای انسانی مثل تخریب زیستگاهها و شکار حیوانات در معرض تهدید است.
Radio Farda http://bit.ly/1MwyXrV
@Tavaana_TavaanaTech
یک #گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای #ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
به گزارش رویترز دانشمندان نسخه به روز شدهٔ ژنوم «دیانای» گوریلی ۱۱ ساله به نام «سوزی»رونمایی کردند. سوزی در باغ وحش کلمبوس اوهایو آمریکا زندگی میکند.
اطلاعات به دست آمده شکافهای موجود در نخستین نقشه ژنتیکی منتشر شده در سال ۲۰۱۲ را پر میکند.
پژوهش جدید نشان میدهد که گوریلها و انسانها کمی بیش از آنکه پیشتر تصور میشد به هم شبیه هستند و ژنومهای آنها تنها ۱.۶ درصد تفاوت دارند. فقط شمپانزهها و نوع دیگری از میمونها بنام بنوبوها از این نظر به انسانها نزدیکتر هستند.
ژنوم جدید نشان میدهد که برخی تفاوتهای ژنتیکی میان انسان و گوریل از این قرارند: سیستمهای ایمنی و باروری؛ ادراک حسی، تولید کراتین که پروتئینی ضروری برای موها ناخن و پوست است و تنظیم انسولین که هورمونی برای کنترل سطح قند خون است.
کریستفر هیل محقق ژنتیک در دانشگاه واشینگتن و یکی از نویسندگان اصلی این تحقیق میگوید «تفاوتهای میان گونهها میتواند پژوهشگران را در تعیین نواحی ژنوم انسان که مرتبط با #شناخت بالاتر و همچنین بیماریهای پیچیده زبانی، رفتاری و عصبی است یاری کند.»
در همین زمینه، اوان آیشلر یکی از پژوهشگران ارشد این پروژه به پایگاه خبری «نیوز اوری دی» میگوید «انگیزه من در بررسی ژنوم #انسان و #میمون این است که عوامل تفاوت رفتاری بین این دو گونه را بفهمم. من علاقه دارم ژنومهای تمام گونههای بزرگ میمونها را دوباره بررسی کنم تا به دیدگاه جامعی ازتنوع ژنتیکی که انسانها را از میمونها متمایز میکند دست یابم».
بنا به عقیدهٔ این محقق، فناوری توالی و بیولوژی محاسباتی به درجهای از پیشرفت رسیده است که ژنوم پستانداران را میتوان با دقت بالا در آزمایشگاهها تولید کرد. این قابلیت میتواند انقلابی در دانش مربوط به تکامل #ژنوم و بیولوژی گونه به وجود آورد.
آزمایشگاه دانشگاه واشینگتن که این تحقیق را هدایت کرده در حال کار برای ایجاد یک مرجع کامل تفاوتهای ژنتیک بین انسانها و میمونهای بزرگ، شامل گوریلها، اورانگوتانها، شمپانزهها و بنوبوها است. بر مبنای بررسیهای اخیر، مسیر #تکامل انسانها و گوریلها حدود ۱۲ میلیون سال تا ۸.۵ میلیون سال پیش از هم جدا شد.
جمعیت گوریلها به وسیلهٔ فعالیتهای انسانی مثل تخریب زیستگاهها و شکار حیوانات در معرض تهدید است.
Radio Farda http://bit.ly/1MwyXrV
@Tavaana_TavaanaTech
رادیو فردا
شباهت ۹۸ درصدی ژنوم انسان و گوریل
یک گوریل به دانشمندان کمک کرده است به درک جدیدی در مورد شباهتهای ژنتیک میان انسانها و این گونه از میمونهای درخطر انقراض برسند.
به مناسبت تولد آنجلو پولوس ، #شاعرسینما
«در زمانه غمناکی بهسر میبریم که چندان مجال امیدواری به آدم نمیدهد. معلوم است که حیرانم و گاهی فکر میکنم به سالهای سپری شده، هنگامی که به تغییر باور داشتیم. آن وقتها آسمان در دسترس بود، اما دستمان نرسید ستارهها را بچینیم و بخت از کفمان رفت. البته این حرفها به این معنی نیست که خود را در نومیدی غوطهور کنیم. باید با دید انتقادی به وضع حاضر نگاه کنیم. شاید نسل آتی هشیارتر باشد و دنیای بهتری بسازد. ما رؤیاهایمان را نباید از دست بدهیم. هرگز! مارچلو ماسترویانی در فیلم «گام معلق لک لک» میگوید که فرقی نمیکند با کدام کلید در را بگشاییم، همیشه امکان یک رؤیای مشترک هست.»
در فارسی به او #آنجلوپولوس نیز میگویند و بیشتر به این نام شهرت دارد هر چند که نام او «تئودوروس انگلوپولُس» است. به او به خاطر خلق تصاویر #شاعرانه، #شاعر تصویر و یا شاعر #سینما نیز نام برده میشود.انگلوپولُس در سینمایش سرنوشت تراژیک آدم را به تصویر میکشد. او در فیلمهایش سرنوشت #انسان را در نسبت با #جنگ و #تبعید و #فقر و آوارگی و #تنهایی روایت میکند. بسیاری از این فیلمها روایت تجربههای شخصی این کارگردان مشهور یونانی است.
یکی از فیلمهای معروف انگلوپولُس، «گام معلق لکلک» نام دارد. این فیلم داستان شهری مرزی در یونان است که جمع کثیری از پناهندگان سیاسی در آن پراکندهاند و سرگردان. این #پناهندگان با فقر شدید و با حداقل امکانات و در هوایی نامناسب منتظر اجازهی عبور هستند. یک خبرنگار در این شهر با پیرمردی مواجه میشود که شباهتی زیاد با نویسندهای دارد که چند سال پیش به شکل مرموزی ناپدید شده است. در این فیلم #انگلوپولُس بر مفهوم مرز و همینطور نژاد و مرگ تاکید میکند و آن را به نقد میکشد. در این فیلم مفهوم مرز نیز به نقد گرفته میشود. «مرز در فیلم ایهامی است میان دو کشور و همچنین میان مرگ و زندگی. جایی که هر دو اینها عجیب به یکدیگر نزدیکند اما تلاشی مرموز سعی دارد این دو را از یکدیگر جدا کند. مرز چیست؟ چرا به وجود آمده؟ چه میکند؟ مرد نظامی ( سروان) میگوید:
«موقعیت مرزها را میدانید. خاک یونان کنار این خط تمام میشود. یک قدم دیگر بردارم جای دیگرم یا مردهام.» کارگردان میگوید :«مرز جان آدمها را میگیرد.» مرز به زندگی انسان گره خورده است. محصولی انسانی که علیه او و هستی او به پا خاسته است.» «گام معلق لکلکها» محصول سال ۱۹۹۱ است. این فیلم بهعنوان یکی از مطرحترین آثار سینمای اروپا در دهه نود میلادی، شناخته میشود که موجب شهرت بیشتر اگلوپولس شد.
«نگاه خیرهی اولیس» در انتقاد به جنگ و حاکمیت #ایدئولوژیک و تاثیر آن در نابودی هویتهای انسانی است. فیلم داستان کارگردانی را روایت میکند که پس از ۳۵ سال به زادگاهش باز گشته تا شاهد اکران فیلماش باشد. اما در همان شب اکران به دنبال یافتن سه حلقه فیلمی که توسط دو برادر به نامهای میلتوس و یاماناکیس در سال ۱۹۰۵ گرفته شده و اولین فیلمهای بالکان است؛ زادگاهش را ترک میکند . سراسر داستان در جستجوی او برای یافتن این سه حلقه فیلم که تصاویری از آدمهای معمولی فارغ از نژاد، سیاست، دوستی ودشمنی است؛ میگذرد. برادران یاماناکیس نمادی از #صلح و #دوستی ساختهاند. آنها هر چه در آن ابهام وتضاد بود و هر چه در این جهان بر سر آن کشمکش بود را ثبت کردهاند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/3hGkqc
@Tavaana_TavaanaTech
«در زمانه غمناکی بهسر میبریم که چندان مجال امیدواری به آدم نمیدهد. معلوم است که حیرانم و گاهی فکر میکنم به سالهای سپری شده، هنگامی که به تغییر باور داشتیم. آن وقتها آسمان در دسترس بود، اما دستمان نرسید ستارهها را بچینیم و بخت از کفمان رفت. البته این حرفها به این معنی نیست که خود را در نومیدی غوطهور کنیم. باید با دید انتقادی به وضع حاضر نگاه کنیم. شاید نسل آتی هشیارتر باشد و دنیای بهتری بسازد. ما رؤیاهایمان را نباید از دست بدهیم. هرگز! مارچلو ماسترویانی در فیلم «گام معلق لک لک» میگوید که فرقی نمیکند با کدام کلید در را بگشاییم، همیشه امکان یک رؤیای مشترک هست.»
در فارسی به او #آنجلوپولوس نیز میگویند و بیشتر به این نام شهرت دارد هر چند که نام او «تئودوروس انگلوپولُس» است. به او به خاطر خلق تصاویر #شاعرانه، #شاعر تصویر و یا شاعر #سینما نیز نام برده میشود.انگلوپولُس در سینمایش سرنوشت تراژیک آدم را به تصویر میکشد. او در فیلمهایش سرنوشت #انسان را در نسبت با #جنگ و #تبعید و #فقر و آوارگی و #تنهایی روایت میکند. بسیاری از این فیلمها روایت تجربههای شخصی این کارگردان مشهور یونانی است.
یکی از فیلمهای معروف انگلوپولُس، «گام معلق لکلک» نام دارد. این فیلم داستان شهری مرزی در یونان است که جمع کثیری از پناهندگان سیاسی در آن پراکندهاند و سرگردان. این #پناهندگان با فقر شدید و با حداقل امکانات و در هوایی نامناسب منتظر اجازهی عبور هستند. یک خبرنگار در این شهر با پیرمردی مواجه میشود که شباهتی زیاد با نویسندهای دارد که چند سال پیش به شکل مرموزی ناپدید شده است. در این فیلم #انگلوپولُس بر مفهوم مرز و همینطور نژاد و مرگ تاکید میکند و آن را به نقد میکشد. در این فیلم مفهوم مرز نیز به نقد گرفته میشود. «مرز در فیلم ایهامی است میان دو کشور و همچنین میان مرگ و زندگی. جایی که هر دو اینها عجیب به یکدیگر نزدیکند اما تلاشی مرموز سعی دارد این دو را از یکدیگر جدا کند. مرز چیست؟ چرا به وجود آمده؟ چه میکند؟ مرد نظامی ( سروان) میگوید:
«موقعیت مرزها را میدانید. خاک یونان کنار این خط تمام میشود. یک قدم دیگر بردارم جای دیگرم یا مردهام.» کارگردان میگوید :«مرز جان آدمها را میگیرد.» مرز به زندگی انسان گره خورده است. محصولی انسانی که علیه او و هستی او به پا خاسته است.» «گام معلق لکلکها» محصول سال ۱۹۹۱ است. این فیلم بهعنوان یکی از مطرحترین آثار سینمای اروپا در دهه نود میلادی، شناخته میشود که موجب شهرت بیشتر اگلوپولس شد.
«نگاه خیرهی اولیس» در انتقاد به جنگ و حاکمیت #ایدئولوژیک و تاثیر آن در نابودی هویتهای انسانی است. فیلم داستان کارگردانی را روایت میکند که پس از ۳۵ سال به زادگاهش باز گشته تا شاهد اکران فیلماش باشد. اما در همان شب اکران به دنبال یافتن سه حلقه فیلمی که توسط دو برادر به نامهای میلتوس و یاماناکیس در سال ۱۹۰۵ گرفته شده و اولین فیلمهای بالکان است؛ زادگاهش را ترک میکند . سراسر داستان در جستجوی او برای یافتن این سه حلقه فیلم که تصاویری از آدمهای معمولی فارغ از نژاد، سیاست، دوستی ودشمنی است؛ میگذرد. برادران یاماناکیس نمادی از #صلح و #دوستی ساختهاند. آنها هر چه در آن ابهام وتضاد بود و هر چه در این جهان بر سر آن کشمکش بود را ثبت کردهاند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/3hGkqc
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
تئودوروس انگلوپولُس؛ شاعر سینما
در فارسی به او آنجلو پولوس نیز میگویند و بیشتر به این نام شهرت دارد هر چند که نام او «تئودوروس انگلوپولُس» است. به او به خاطر خلق تصاویر شاعرانه، شاعر تصویر و یا شاعر سینما نیز گفته میشود.
#انسان به نحوی با #حیوانات رفتار می كند كه #زندگی برایشان دشوار تر از #مرگ می شود .
_صادق هدایت
کارتون: علی شافعی
@Tavaana_TavaanaTech
_صادق هدایت
کارتون: علی شافعی
@Tavaana_TavaanaTech
شما فکر کنید که در جایی برای #کودکان #کتاب بنویسند و تصویرش این باشد که میبینید؟ بله! در ایران ما این اتفاق افتاده است.
گربهای که بر داری آویزان است.
کودکی که با این آموزهها بزرگ میشود و #مرگ و #اعدام برایش عادی میشود میتواند وقتی بزرگ شد صبح زود از خواب بلند شود، مقداری تخمه تهیه کند و به خیابان برود تا صحنهی اعدامی در ملاء عام را نظاره کند و پس از پایان آن با خیالی آسوده به زندگی روزمره بپردازد.
این #کودک که بزرگ شد میتواند پیستولهی رنگپاش بردارد و یک سگ بیچاره را رنگ کند و از آن فیلم و عکس سلفی یادگاری بگیرد و منتشر کند.
کودکی که با این کتابها بزرگ میشود میتواند کسی بشود در قد و قوارهی صادق خلخالی که به راحتی آب خوردن آدم بکشد و طناب دار برپا کند.
ویلیام وُردزوُرث، شاعر انگلیسی میگوید:« کودک، پدر انسان است». این پدر انسان وقتی بزرگ شد با آموختههای چنین آموزگارانی میتواند #انسان بکشد و #خشونت بورزد.
یک اعتراض ساده ما به چنین تصویرهایی میتواند کودکان آسیبپذیر را در امان نگه بدارد. شاید وظیفهی اخلاقی ما از بابت دلنگرانی برای کودکانمان این باشد که تلفن را برداریم و با انتشارات این کتاب تماس بگیریم و بگوئیم چنین تصاویری میتواند جان و جهان کودک ما را آشفته بسازد.
نام ناشر «گزارش» است و مشخصات کتاب این است:
قصه موش و گربه برخوانا
شاعر: منوچهر احترامی؛ تصويرگر: غلامعلی لطيفی - گزارش - ۱۲ صفحه - خشتی (شوميز) - چاپ ۴ سال ۱۳۹۴ - ۱۲۰۰۰ نسخه - ۲۰۰۰۰ ريال
@Tavaana_TavaanaTech
گربهای که بر داری آویزان است.
کودکی که با این آموزهها بزرگ میشود و #مرگ و #اعدام برایش عادی میشود میتواند وقتی بزرگ شد صبح زود از خواب بلند شود، مقداری تخمه تهیه کند و به خیابان برود تا صحنهی اعدامی در ملاء عام را نظاره کند و پس از پایان آن با خیالی آسوده به زندگی روزمره بپردازد.
این #کودک که بزرگ شد میتواند پیستولهی رنگپاش بردارد و یک سگ بیچاره را رنگ کند و از آن فیلم و عکس سلفی یادگاری بگیرد و منتشر کند.
کودکی که با این کتابها بزرگ میشود میتواند کسی بشود در قد و قوارهی صادق خلخالی که به راحتی آب خوردن آدم بکشد و طناب دار برپا کند.
ویلیام وُردزوُرث، شاعر انگلیسی میگوید:« کودک، پدر انسان است». این پدر انسان وقتی بزرگ شد با آموختههای چنین آموزگارانی میتواند #انسان بکشد و #خشونت بورزد.
یک اعتراض ساده ما به چنین تصویرهایی میتواند کودکان آسیبپذیر را در امان نگه بدارد. شاید وظیفهی اخلاقی ما از بابت دلنگرانی برای کودکانمان این باشد که تلفن را برداریم و با انتشارات این کتاب تماس بگیریم و بگوئیم چنین تصاویری میتواند جان و جهان کودک ما را آشفته بسازد.
نام ناشر «گزارش» است و مشخصات کتاب این است:
قصه موش و گربه برخوانا
شاعر: منوچهر احترامی؛ تصويرگر: غلامعلی لطيفی - گزارش - ۱۲ صفحه - خشتی (شوميز) - چاپ ۴ سال ۱۳۹۴ - ۱۲۰۰۰ نسخه - ۲۰۰۰۰ ريال
@Tavaana_TavaanaTech
️سگی در باغات تاج الدین آباد #اشنویه پس از به دنیا آوردن 7 توله تلف شد/این مرد با شیشه به توله ها شیر می دهد.
#مهربانی #سگ #انسان
@Tavaana_TavaanaTech
#مهربانی #سگ #انسان
@Tavaana_TavaanaTech
اینکه باید انسان مراعات ادب کند و حتا با دشمنش نیز آداب ِ ادب به جا بیاورد به کنار.
اینکه اینهمه متون ادبی ما در تاریخ ادبیات سفارش به ادب کرده است که بیادب تنها نه خود را داشت بد / بلکه آتش در همه آفاق زد، هم به کنار
اینکه فرزندان ما هم با این ادبیات زشت بزرگ خواهند شد و از نظر تربیتی زیانبخش است هم به کنار
به کنار... به کنار
اینکه قرآن مورد اعتقاد خودشان میگوید که «به دشمنان خدا دشنام مدهید مبادا اینکه آنها هم از روی عداوت به خدای شما دشنام بدهند»، هم اگر در نظر بگیریم این شکل اعلام خبر مرگ یک انسان زشت و زننده است و موجب میشود که دیگرانی از روی حماقتی مشابه شما با شما همینگونه سخن بگویند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی که قرار بود دانشگاه باشد به چنین نهاد زشتخویی تبدیل شده است.
نظر شما دربارهی این نوشته از همراهان آموزشکده توانا چیست؟
ویدو مربوط است به انعکاس خبر درگذشت "شیمون پرز"، رییس جمهور و نخستوزیر پیشین اسراییل از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی.
http://ow.ly/6wOB304JSJW
@Tavaana_TavaanaTech
اینکه اینهمه متون ادبی ما در تاریخ ادبیات سفارش به ادب کرده است که بیادب تنها نه خود را داشت بد / بلکه آتش در همه آفاق زد، هم به کنار
اینکه فرزندان ما هم با این ادبیات زشت بزرگ خواهند شد و از نظر تربیتی زیانبخش است هم به کنار
به کنار... به کنار
اینکه قرآن مورد اعتقاد خودشان میگوید که «به دشمنان خدا دشنام مدهید مبادا اینکه آنها هم از روی عداوت به خدای شما دشنام بدهند»، هم اگر در نظر بگیریم این شکل اعلام خبر مرگ یک انسان زشت و زننده است و موجب میشود که دیگرانی از روی حماقتی مشابه شما با شما همینگونه سخن بگویند.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی که قرار بود دانشگاه باشد به چنین نهاد زشتخویی تبدیل شده است.
نظر شما دربارهی این نوشته از همراهان آموزشکده توانا چیست؟
ویدو مربوط است به انعکاس خبر درگذشت "شیمون پرز"، رییس جمهور و نخستوزیر پیشین اسراییل از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی.
http://ow.ly/6wOB304JSJW
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. اینکه باید #انسان مراعات #ادب کند و حتا با دشمنش نیز آداب ِ ادب به جا بیاورد به کنار. اینکه اینهمه #متون_ادبی ما در تاریخ ادبیات سفارش به ادب کرده است که بیادب تنها نه خود را داشت بد / بلکه آتش در همه آفاق زد، هم به کنار اینکه فرزندان ما هم با این…
آموزشکده توانا
همه چیز به ٨ سال قبل باز می گردد... واقعه ای که به فوت مردی منجر گشت... مطمئن نیستیم از جزئیات... هیچ کس مطمئن نیست... متهم که اکنون مجرم است به حکم قاضی پرونده، بعد از ٨ سال می گوید واقعه جور دیگری بوده... چند نکته در این میان هست که همه با اطمینان می دانیم...…
خبر داده بودیم کمپین سپاس برای جمع آوری مبلغ 170 میلیون تومان جهت رهایی یک محکوم به اعدام دارای دو کودک که 8 سال قبل ناخواسته مرتکب قتل شده بود، دست به کار شدند.
امروز با انتشار پیامی خبر از تکمیل مبلغ مورد نیاز دادند و کارهای اداری برای نجات جان آن فرد را دارند پیگیری می کنند.
خواهشمند است دیگر مبلغی را به حساب های داده شده واریز ننمایید.
از همراهان توانا که برای جان یک انسان کمک کردند هم سپاسگزاریم.
امیدواریم با اصلاح قوانین و با یاری مردم، جان های بیشتری نجات یابند و گذشت جای انتقام را بگیرد.
امیدواریم خانواده مقتول هم زندگی آرامی داشته باشند و دستان یاریگر هوای آنها را هم داشته باشند.
این شعر فریدون مشیری تقدیم شما نیکان پاک
گر در کهکشانی دور
دلی ، یک لحظه در صد سال
یادِ من کند بی شک
دل من، در تمام لحظه های عمر
به یادش می تپد، پر شور.
من اینک، در دل این کهکشان نور
این منظومه های مهر
این خورشید های بوسه و لبخند
این رخسارهای شاد
شکوهِ لطفتان را
با کدامین عمر صد ها ساله
پاسخ می توانم داد؟
مرا این دست های گرم
این جان های سرشار از صفا
یک عمر پرورده ست.
دلم، در نور و عطر این محبت های رنگین
زندگی کرده ست.
نگاهِ مهرتان، جان بخش چون خورشید
به روی لحظه های من درخشیده ست
به جانم نیروی گفتار بخشیده ست.
صفای مهرتان را
با سراپای وجودم
با تمام تار و پودم
می پذیرم، می برم با خویش
مرا تا جاودان سرمست خواهد کرد
بیش ار پیش.
صفای مهرتان، همواره بر من می فشاند نور
اگر از جان من
یک ذره ماند در جهان
در کهکشانی دور
بخشش کارتونی از مانا نیستانی:
goo.gl/IT0EN1
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2
با تشکر از کمپین مردمی سپاس:
@sepas_campaign
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
امروز با انتشار پیامی خبر از تکمیل مبلغ مورد نیاز دادند و کارهای اداری برای نجات جان آن فرد را دارند پیگیری می کنند.
خواهشمند است دیگر مبلغی را به حساب های داده شده واریز ننمایید.
از همراهان توانا که برای جان یک انسان کمک کردند هم سپاسگزاریم.
امیدواریم با اصلاح قوانین و با یاری مردم، جان های بیشتری نجات یابند و گذشت جای انتقام را بگیرد.
امیدواریم خانواده مقتول هم زندگی آرامی داشته باشند و دستان یاریگر هوای آنها را هم داشته باشند.
این شعر فریدون مشیری تقدیم شما نیکان پاک
گر در کهکشانی دور
دلی ، یک لحظه در صد سال
یادِ من کند بی شک
دل من، در تمام لحظه های عمر
به یادش می تپد، پر شور.
من اینک، در دل این کهکشان نور
این منظومه های مهر
این خورشید های بوسه و لبخند
این رخسارهای شاد
شکوهِ لطفتان را
با کدامین عمر صد ها ساله
پاسخ می توانم داد؟
مرا این دست های گرم
این جان های سرشار از صفا
یک عمر پرورده ست.
دلم، در نور و عطر این محبت های رنگین
زندگی کرده ست.
نگاهِ مهرتان، جان بخش چون خورشید
به روی لحظه های من درخشیده ست
به جانم نیروی گفتار بخشیده ست.
صفای مهرتان را
با سراپای وجودم
با تمام تار و پودم
می پذیرم، می برم با خویش
مرا تا جاودان سرمست خواهد کرد
بیش ار پیش.
صفای مهرتان، همواره بر من می فشاند نور
اگر از جان من
یک ذره ماند در جهان
در کهکشانی دور
بخشش کارتونی از مانا نیستانی:
goo.gl/IT0EN1
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2
با تشکر از کمپین مردمی سپاس:
@sepas_campaign
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
بخشش Forgiveness کاری از مانا نیستانی لینک: https://goo.gl/qUJP9U #بخشش#مانانیستانی#forgivenss #انسان#رواداری#خشونت#توانا #شهروندی #ایران#iran#طرح
دو برداشت از مفهوم آزادی
اثر آیزایا برلین
goo.gl/tafN4J
فیلسوف سیاسی معاصر، آیزایا برلین (زاده 1909 و درگذشته 1997) در سال 1958 خطابه ای در دانشگاه آکسفورد ایراد کرد که عنوانی ساده و فروتنانه دارد: "دو مفهوم آزادی". این گفتار مفهوم آزادی را در سنت دموکراتیک غرب به دو گونه بازشناسی می کند: آزادی منفی و آزادی مثبت. #آزادی_مثبت را برلین آزادی برای تامین #اهداف انسانی معینی می شمارد؛ و #آزادی_منفی را، در مقابل، آزادی از تنگناهایی می داند که ماهیت سیاسی یا اجتماعی دارند و حکومت فرد بر خویشتن را نقض می کنند.
هر دو مفهوم آزادی بر اساس نظر برلین متضمن مفهوم زندگی #دموکراتیک است اما تجربه قرن بیستم خطراتی را که آزادی منفی با آن روبروست عریان می سازد یعنی تحمیل طراز تازه ای از "آزادی" از طرف دولتها بر فرد. لغزش اساسی در تحمیل دولتی چنانکه برلین در این خطابه به یادماندنی بیان می کند آن است که این رویکرد مدعی دستیابی قطعی به اسرار سعادت آدمی است؛ اما رسیدن به اسرار #سعادت، یعنی منبع آزادی #انسان، در واقعیت از دسترس ما دور است. روا بودن تردید (Skepticism) به عقیده او در بن همه #آزادی های اصیل قرار دارد. درک ناکامل بودن دانش شخصی است که اجازه می دهد افراد با اتکا به آزادی خود خطا کنند. این خطابه یکی از نمونه های عالی بازآفرینی ایده دموکراتیک در برابر مکتب اقتدارگرایی است.
لینک دانلود رایگان:
https://goo.gl/tGJlLh
کانال کتاب و کلاس توانا
فقط مطالب آموزشی (فایل کلاس ها و کتاب های منتشر شده)
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اثر آیزایا برلین
goo.gl/tafN4J
فیلسوف سیاسی معاصر، آیزایا برلین (زاده 1909 و درگذشته 1997) در سال 1958 خطابه ای در دانشگاه آکسفورد ایراد کرد که عنوانی ساده و فروتنانه دارد: "دو مفهوم آزادی". این گفتار مفهوم آزادی را در سنت دموکراتیک غرب به دو گونه بازشناسی می کند: آزادی منفی و آزادی مثبت. #آزادی_مثبت را برلین آزادی برای تامین #اهداف انسانی معینی می شمارد؛ و #آزادی_منفی را، در مقابل، آزادی از تنگناهایی می داند که ماهیت سیاسی یا اجتماعی دارند و حکومت فرد بر خویشتن را نقض می کنند.
هر دو مفهوم آزادی بر اساس نظر برلین متضمن مفهوم زندگی #دموکراتیک است اما تجربه قرن بیستم خطراتی را که آزادی منفی با آن روبروست عریان می سازد یعنی تحمیل طراز تازه ای از "آزادی" از طرف دولتها بر فرد. لغزش اساسی در تحمیل دولتی چنانکه برلین در این خطابه به یادماندنی بیان می کند آن است که این رویکرد مدعی دستیابی قطعی به اسرار سعادت آدمی است؛ اما رسیدن به اسرار #سعادت، یعنی منبع آزادی #انسان، در واقعیت از دسترس ما دور است. روا بودن تردید (Skepticism) به عقیده او در بن همه #آزادی های اصیل قرار دارد. درک ناکامل بودن دانش شخصی است که اجازه می دهد افراد با اتکا به آزادی خود خطا کنند. این خطابه یکی از نمونه های عالی بازآفرینی ایده دموکراتیک در برابر مکتب اقتدارگرایی است.
لینک دانلود رایگان:
https://goo.gl/tGJlLh
کانال کتاب و کلاس توانا
فقط مطالب آموزشی (فایل کلاس ها و کتاب های منتشر شده)
https://t.me/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. دو برداشت از مفهوم آزادی اثر آیزایا برلین . فیلسوف سیاسی معاصر، آیزایا برلین (زاده 1909 و درگذشته 1997) در سال 1958 خطابه ای در دانشگاه آکسفورد ایراد کرد که عنوانی ساده و فروتنانه دارد: "دو مفهوم آزادی". این گفتار مفهوم آزادی را در سنت دموکراتیک غرب به…