باز هم #بخاری غیر استاندارد مدارس #حادثهساز شد؛
نجات دانشآموزان با #فداکاری #معلم
(به نظر شما چه میتوان کرد که چنین حادثههای تلخی که هر سال تکرار میشوند دیگر اتفاق نیافتاد؟)
در حالی که مسوولان آموزش و پرورش خبر از جمع آوری بخاری های نفتی از ۴۰ هزار کلاس درس می دهند و اعلام می کنند مدارس حق استفاده از این وسیله گرمایشی را ندارند، هفته گذشته مدرسه شش کلاسه روستای قوپوز از توابع بخش مرکزی شهرستان هشترود طعمه #حریق شد.
معلم مدرسه در اقدامی سریع دانش آموزان را از کلاس ها خارج کرده اما خود در #آتش گرفتار و از ناحیه دست دچار سوختگی شد.
خبر این حادثه در حالی پس از یک هفته به رسانه ها رسید که به گفته بخشدار مرکزی، اداره آموزش و پرورش هشترود از مسوولان محلی خواسته بود که قضیه آتش سوزی مدرسه روستای قوپوز رسانهای نشود.
اما بخشدار مرکزی هشترود با تایید این خبر به ایسنا گفت: هفته پیش آتش سوزی مدرسه روستای قوپوز توسط دهیار به بخشداری گزارش شد و این گزارش به آموزش و پرورش ارجاع داده شد اما تا به امروز جوابی از این اداره به فرمانداری فرستاده نشده است.
محمدرضا سلیم پور افزود: آموزش و پرورش هشترود در این حادثه مقصر است زیرا رئیس این اداره در حضور مدیر کل نوسازی مدارس استان اعلام کرده بود که در منطقه #هشترود هیچ گونه بخاری غیر استانداردی وجود ندارد.
بخاری های نفتی و غیراستاندارد مدارس تبدیل به کابوس مناطق محروم و دور از مرکز کشور شده اند که خطر را در کمین دانش آموزان نگه می دارند.
هنوز #قربانیان آتش سوزی در مدرسه شین آباد پس از گذشت سه سال درگیر درمان بوده و همچنان نتوانستند به حق و حقوق خود کامل برسند. هرچند که هر از چندگاهی خبری از برقراری #بیمه و پرداخت دیه به رسانه ها می رسد.
اما واقعا چند درصد بخاریهای مدارس #استاندارد لازم را دارند؟
نیره پیروزبخت رئیس سازمان ملی استاندارد مهرماه امسال و در آغاز فصل سرما گفته بود: ” نیمی از بخاریهای مدارس باید اصلاح و تعویض شود؛ زیرا فقط نیمی از آنها قابل استفاده است. سال گذشته با بررسی بخاریهای #مدارس در برخی استانها به این جمعبندی رسیدیم و گزارش خود را به وزارت آموزش و پرورش ارسال کردیم.”
جام جم آنلاین در گزارشی نوشته بود: “علی شهری، مدیرکل برنامهریزی این سازمان درباره تعداد کلاس های درس و بخاری هایشان گفته تا قبل از سال ۹۲، ۲۱۱ هزار کلاس درس در کشور سیستم گرمایشی #غیراستاندارد داشت که ازآن سال تا امروز سیستم گرمایشی حدود صد هزار کلاس اصلاح شده و از بخاری به سیستم #گرمایش مرکزی تغییر ماهیت داده است.
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد که هنوز بیش از ۱۱۰ هزار کلاس درس مشکل گرمایش دارد و بعید نیست روزی در یکی از آنها حادثهای رخ دهد. با این حال علی شهری میگوید: امسال ۴۵ هزار #کلاس درس از آمار کلاسهای در معرض #آسیب خارج میشود و تعداد کلاسهای باقیمانده به حدود ۷۰ هزار میرسد.
منبع:
کلمه
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نجات دانشآموزان با #فداکاری #معلم
(به نظر شما چه میتوان کرد که چنین حادثههای تلخی که هر سال تکرار میشوند دیگر اتفاق نیافتاد؟)
در حالی که مسوولان آموزش و پرورش خبر از جمع آوری بخاری های نفتی از ۴۰ هزار کلاس درس می دهند و اعلام می کنند مدارس حق استفاده از این وسیله گرمایشی را ندارند، هفته گذشته مدرسه شش کلاسه روستای قوپوز از توابع بخش مرکزی شهرستان هشترود طعمه #حریق شد.
معلم مدرسه در اقدامی سریع دانش آموزان را از کلاس ها خارج کرده اما خود در #آتش گرفتار و از ناحیه دست دچار سوختگی شد.
خبر این حادثه در حالی پس از یک هفته به رسانه ها رسید که به گفته بخشدار مرکزی، اداره آموزش و پرورش هشترود از مسوولان محلی خواسته بود که قضیه آتش سوزی مدرسه روستای قوپوز رسانهای نشود.
اما بخشدار مرکزی هشترود با تایید این خبر به ایسنا گفت: هفته پیش آتش سوزی مدرسه روستای قوپوز توسط دهیار به بخشداری گزارش شد و این گزارش به آموزش و پرورش ارجاع داده شد اما تا به امروز جوابی از این اداره به فرمانداری فرستاده نشده است.
محمدرضا سلیم پور افزود: آموزش و پرورش هشترود در این حادثه مقصر است زیرا رئیس این اداره در حضور مدیر کل نوسازی مدارس استان اعلام کرده بود که در منطقه #هشترود هیچ گونه بخاری غیر استانداردی وجود ندارد.
بخاری های نفتی و غیراستاندارد مدارس تبدیل به کابوس مناطق محروم و دور از مرکز کشور شده اند که خطر را در کمین دانش آموزان نگه می دارند.
هنوز #قربانیان آتش سوزی در مدرسه شین آباد پس از گذشت سه سال درگیر درمان بوده و همچنان نتوانستند به حق و حقوق خود کامل برسند. هرچند که هر از چندگاهی خبری از برقراری #بیمه و پرداخت دیه به رسانه ها می رسد.
اما واقعا چند درصد بخاریهای مدارس #استاندارد لازم را دارند؟
نیره پیروزبخت رئیس سازمان ملی استاندارد مهرماه امسال و در آغاز فصل سرما گفته بود: ” نیمی از بخاریهای مدارس باید اصلاح و تعویض شود؛ زیرا فقط نیمی از آنها قابل استفاده است. سال گذشته با بررسی بخاریهای #مدارس در برخی استانها به این جمعبندی رسیدیم و گزارش خود را به وزارت آموزش و پرورش ارسال کردیم.”
جام جم آنلاین در گزارشی نوشته بود: “علی شهری، مدیرکل برنامهریزی این سازمان درباره تعداد کلاس های درس و بخاری هایشان گفته تا قبل از سال ۹۲، ۲۱۱ هزار کلاس درس در کشور سیستم گرمایشی #غیراستاندارد داشت که ازآن سال تا امروز سیستم گرمایشی حدود صد هزار کلاس اصلاح شده و از بخاری به سیستم #گرمایش مرکزی تغییر ماهیت داده است.
یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد که هنوز بیش از ۱۱۰ هزار کلاس درس مشکل گرمایش دارد و بعید نیست روزی در یکی از آنها حادثهای رخ دهد. با این حال علی شهری میگوید: امسال ۴۵ هزار #کلاس درس از آمار کلاسهای در معرض #آسیب خارج میشود و تعداد کلاسهای باقیمانده به حدود ۷۰ هزار میرسد.
منبع:
کلمه
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ثریا مطهرنیا معلم فداکار که عشق را معنا میدهد
نام ثریا مطهرنیا را شنیدهاید؟ خبرگزاری ایسنا در مورد این معلم فداکار مینویسد:
«ثریا مطهرنیا»، معلم بیجاری، بهواسطه شناسایی و حمایت از ۹۰ دانشآموز و تأمین هزینهی درمان، شناسایی ۲۲۰ دانشآموز بیبضاعت و پرداخت ۶۰ مورد کمک هزینه، پیگیری ۴۲ مورد جراحی فوقتخصصی برای دانشآموزان تا انجام کامل درمان و تحت پوشش قرار دادن دانشآموزان نیازمند جراحیهای ترمیمی استان، شایسته عنوان معلم فداکار معرفی شد.
ثریا مطهرنیا در مورد فعالیتهای خیرخواهانهی خود چنین میگوید:
«من کار با بچههای محروم روستا را با هیچ چیز عوض نمیکنم، این بچهها به من نیاز دارند. اوایل خدمتم در روستای دورافتاده یاسوکند حسنآباد یاسوج تدریس میکردم که هیچکدام از مردمش فارسی بلد نبودند، من هم ترکی نمیدانستم و برقراری ارتباط میان ما تقریبا غیرممکن بود. اما بچهها به معلم نیاز داشتند و من سعی میکردم با ایما و اشاره به آنها تدریس کنم. اما چون نمیشد این وضع را ادامه داد شبها از روی کتاب، زبان ترکی یاد میگرفتم و بتدریج به این زبان مسلط شدم. من پنج سال در یاسوکند ماندم و تصمیم گرفتم اوضاع نابسامان مدرسه را سروسامان بدهم. این مدرسه هیچ امکاناتی نداشت، حتی سرویس بهداشتی. با اولیای دانشآموزان صحبت کردم و از اهمیت مدرسه و سواد برایشان گفتم و توضیح دادم که اگر کمک کنند #مدرسه سروسامان بگیرد این پول برای آینده بچههایشان خرج شده و هدر نرفته. کمکم اعتماد مردم به من جلب شد و با کمک آنها برای مدرسه سرویس بهداشتی و سه کلاس درس ساختیم.»
ایسنا در گزارشی در مورد معلمان فداکار با عنوان «آوازه فداکاری معلمان کردستانی همچنان به گوش میرسد» میآورد:
امروزه #آوازه و شهرت #معلمان کردستانی جهانی شده است و هیچگاه خاطره «محمدعلی محمدیان» معلم مریوانی که سر خود را جهت #همدردی با «ماهان» دانش آمواز بیمار خودش تراشید، از یادها فراموش نمیشود.
معلمان این سرزمین تنها الفبای خواندن را آموزش نمیدهند بلکه درس از خودگذشتگی و فداکاری را نیز به دانشآموزان خود میآموزند.
آنها الفبای چگونه جادوانه #زیستن و #عشق به هم نوع را نیز در لابهلای تدریس خود در کلاسهای درس به دانشآموزان القا میکنند.
البته این مسأله پیشینهای دیرینه در استان کردستان دارد و سال 1376 یک معلم فداکار کامیارانی به نام «ادهم مظفری» با بخشیدن جان خود، زندگی یکی از #دانشآموزان خود را نجات داد تا #فداکاری و از #خودگذشتگی معلمان این سرزمین را برای همیشه در #کتاب #تاریخ جاودانه کند.
دو معلم دیگر از استان #کردستان نیز به این جرگه پیوستهاند و در میان آنها نام «ثریا مطهرنیا»، معلم بیجاری و «شببو یوسفی» معلم دهگلانی میدرخشد، مسألهای که باعث شد در دومین جشنواره جلوههای معلمی از این دو #معلم #فداکار تجلیل به عمل آید.
#توانا #ایثار
@Tavaana_TavaanaTech
نام ثریا مطهرنیا را شنیدهاید؟ خبرگزاری ایسنا در مورد این معلم فداکار مینویسد:
«ثریا مطهرنیا»، معلم بیجاری، بهواسطه شناسایی و حمایت از ۹۰ دانشآموز و تأمین هزینهی درمان، شناسایی ۲۲۰ دانشآموز بیبضاعت و پرداخت ۶۰ مورد کمک هزینه، پیگیری ۴۲ مورد جراحی فوقتخصصی برای دانشآموزان تا انجام کامل درمان و تحت پوشش قرار دادن دانشآموزان نیازمند جراحیهای ترمیمی استان، شایسته عنوان معلم فداکار معرفی شد.
ثریا مطهرنیا در مورد فعالیتهای خیرخواهانهی خود چنین میگوید:
«من کار با بچههای محروم روستا را با هیچ چیز عوض نمیکنم، این بچهها به من نیاز دارند. اوایل خدمتم در روستای دورافتاده یاسوکند حسنآباد یاسوج تدریس میکردم که هیچکدام از مردمش فارسی بلد نبودند، من هم ترکی نمیدانستم و برقراری ارتباط میان ما تقریبا غیرممکن بود. اما بچهها به معلم نیاز داشتند و من سعی میکردم با ایما و اشاره به آنها تدریس کنم. اما چون نمیشد این وضع را ادامه داد شبها از روی کتاب، زبان ترکی یاد میگرفتم و بتدریج به این زبان مسلط شدم. من پنج سال در یاسوکند ماندم و تصمیم گرفتم اوضاع نابسامان مدرسه را سروسامان بدهم. این مدرسه هیچ امکاناتی نداشت، حتی سرویس بهداشتی. با اولیای دانشآموزان صحبت کردم و از اهمیت مدرسه و سواد برایشان گفتم و توضیح دادم که اگر کمک کنند #مدرسه سروسامان بگیرد این پول برای آینده بچههایشان خرج شده و هدر نرفته. کمکم اعتماد مردم به من جلب شد و با کمک آنها برای مدرسه سرویس بهداشتی و سه کلاس درس ساختیم.»
ایسنا در گزارشی در مورد معلمان فداکار با عنوان «آوازه فداکاری معلمان کردستانی همچنان به گوش میرسد» میآورد:
امروزه #آوازه و شهرت #معلمان کردستانی جهانی شده است و هیچگاه خاطره «محمدعلی محمدیان» معلم مریوانی که سر خود را جهت #همدردی با «ماهان» دانش آمواز بیمار خودش تراشید، از یادها فراموش نمیشود.
معلمان این سرزمین تنها الفبای خواندن را آموزش نمیدهند بلکه درس از خودگذشتگی و فداکاری را نیز به دانشآموزان خود میآموزند.
آنها الفبای چگونه جادوانه #زیستن و #عشق به هم نوع را نیز در لابهلای تدریس خود در کلاسهای درس به دانشآموزان القا میکنند.
البته این مسأله پیشینهای دیرینه در استان کردستان دارد و سال 1376 یک معلم فداکار کامیارانی به نام «ادهم مظفری» با بخشیدن جان خود، زندگی یکی از #دانشآموزان خود را نجات داد تا #فداکاری و از #خودگذشتگی معلمان این سرزمین را برای همیشه در #کتاب #تاریخ جاودانه کند.
دو معلم دیگر از استان #کردستان نیز به این جرگه پیوستهاند و در میان آنها نام «ثریا مطهرنیا»، معلم بیجاری و «شببو یوسفی» معلم دهگلانی میدرخشد، مسألهای که باعث شد در دومین جشنواره جلوههای معلمی از این دو #معلم #فداکار تجلیل به عمل آید.
#توانا #ایثار
@Tavaana_TavaanaTech
معلم #امید و #مهربانی#
اینجا مدرسهی باغچهبان یزد است با #دانشآموزان #ناشنوا، اما نارنین فاطمه السادات حسین علاوه بر #ناشنوایی نابیناست.
نارنین در تابستان ۱۳۹۲ بر اثر بیماری بیناییاش را هم از دست داده اما با کمک این معلم فداکار الان ۱۸ حرف از حروف الفبا را میداند و شاگرد ممتاز کلاس اول این مدرسه است. خانم میر دهقان با صبر، مهربانی و #فداکاری، دنیای سکوت را برای کودکان نابینا و ناشنوا روشن کرده و شوق به زیستن و یادگیری را در وجود اینان زنده کردهاست.
دسترسی به امکانات و زیستن در همه نقاط اجتماع حق معلولان است. «دسترسی صرفاً به معنای امکان استفاده از ساختمانها و اتوبوسها و اماکن نیست. بله شامل همه انواع مواردی است که معلولان ممکن است در زندگی نیاز باشد از آن استفاده کنند. مثلاً کتابها باید به گونهای طراحی و آمادهسازی شوند که جامعه #معلولان از آنها بیبهره نشود. خط به ریل باید امکان سریع را برای افراد نابینا فراهم کند، مدارس و دانشگاهها و ادارات باید به تمهیدات و امکاناتی در این باره بیندیشند. خیابانها باید از نشانههای متکثر استفاده کنند. علائم راهنمایی در چهارراه هم باید پاسخگو و راهنمای نابینایان باشد هم ناشنوایان. علائم شنیداری و دیداری در دو باید باشد. سایتهای دانشگاهها، سایتهای وزارتخانهها و تلفنخانهها باید به روشهایی مناسب معلولان بیندیشند، وزارتخانهها و ادارات باید به افرادی که تماس میگیرند اعلام کنند که امکان کمک به افراد معلول را دارند.»
آنچه خواندید بخشهایی از کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» نوشته سعید سبزیان بود.
فایل پیدیاف کتاب را دانلود کنید:
https://goo.gl/Xik0l7
اینجا مدرسهی باغچهبان یزد است با #دانشآموزان #ناشنوا، اما نارنین فاطمه السادات حسین علاوه بر #ناشنوایی نابیناست.
نارنین در تابستان ۱۳۹۲ بر اثر بیماری بیناییاش را هم از دست داده اما با کمک این معلم فداکار الان ۱۸ حرف از حروف الفبا را میداند و شاگرد ممتاز کلاس اول این مدرسه است. خانم میر دهقان با صبر، مهربانی و #فداکاری، دنیای سکوت را برای کودکان نابینا و ناشنوا روشن کرده و شوق به زیستن و یادگیری را در وجود اینان زنده کردهاست.
دسترسی به امکانات و زیستن در همه نقاط اجتماع حق معلولان است. «دسترسی صرفاً به معنای امکان استفاده از ساختمانها و اتوبوسها و اماکن نیست. بله شامل همه انواع مواردی است که معلولان ممکن است در زندگی نیاز باشد از آن استفاده کنند. مثلاً کتابها باید به گونهای طراحی و آمادهسازی شوند که جامعه #معلولان از آنها بیبهره نشود. خط به ریل باید امکان سریع را برای افراد نابینا فراهم کند، مدارس و دانشگاهها و ادارات باید به تمهیدات و امکاناتی در این باره بیندیشند. خیابانها باید از نشانههای متکثر استفاده کنند. علائم راهنمایی در چهارراه هم باید پاسخگو و راهنمای نابینایان باشد هم ناشنوایان. علائم شنیداری و دیداری در دو باید باشد. سایتهای دانشگاهها، سایتهای وزارتخانهها و تلفنخانهها باید به روشهایی مناسب معلولان بیندیشند، وزارتخانهها و ادارات باید به افرادی که تماس میگیرند اعلام کنند که امکان کمک به افراد معلول را دارند.»
آنچه خواندید بخشهایی از کتاب «جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی» نوشته سعید سبزیان بود.
فایل پیدیاف کتاب را دانلود کنید:
https://goo.gl/Xik0l7
داستان دیگری از #فداکاری یک #آموزگار
۳۰ کیلومتر راه را طی میکند تا کسی از قلم نیفتد. هیچکس نباید از کاروان کوچک سوادآموزی او جا بماند. مراد اللهیاری متولد ۱۳۵۸ و ساکن روستای سرکمری از توابع شهرستان شازند است. در روستای بیاتان سوخته تدریس میکند اما اندک #دانشآموزان روستاهای همجوار را با خودروی شخصی گرد هم میآورد و در یک #مدرسه به آنها درس میدهد. او یک مدرسه کوچک چندپایه را شکل میدهد و تدریس میکند، صبح تا عصرش را با آنها میگذراند. قصه مراد، داستان دیگری از فداکاری #آموزگاران این سرزمین است.
عکس: محمد اسدی - ایسنا http://bit.ly/1T1q9cS
@Tavaana_TavaanaTech
۳۰ کیلومتر راه را طی میکند تا کسی از قلم نیفتد. هیچکس نباید از کاروان کوچک سوادآموزی او جا بماند. مراد اللهیاری متولد ۱۳۵۸ و ساکن روستای سرکمری از توابع شهرستان شازند است. در روستای بیاتان سوخته تدریس میکند اما اندک #دانشآموزان روستاهای همجوار را با خودروی شخصی گرد هم میآورد و در یک #مدرسه به آنها درس میدهد. او یک مدرسه کوچک چندپایه را شکل میدهد و تدریس میکند، صبح تا عصرش را با آنها میگذراند. قصه مراد، داستان دیگری از فداکاری #آموزگاران این سرزمین است.
عکس: محمد اسدی - ایسنا http://bit.ly/1T1q9cS
@Tavaana_TavaanaTech
www.isna.ir
داستان دیگری از فداکاری یک آموزگار
۳۰ کیلومتر راه را طی میکند تا کسی از قلم نیفتد. هیچکس نباید از کاروان کوچک سوادآموزی او جا...
ریزعلی خاجوی (ازبرعلی حاجوی)؛ بهترین الگوی فداکاری برای مسئولان
یکی از همراهان توانا با ارسال این عکس برای ما نوشته است: «ریزعلی خاجوی را همه میشناسیم و در مدرسه فداکاری را از او آموختیم. اما چرا فداکاری در مملکت ما رنگ باخته است؟ پاسخ این سوال را مسئولان بیتعهد ما بهتر میدانند. همانها که به حیات، شادی، محیط زیست، فقر، بدبختی، آبرو، بیماری و شرایط بحرانی ما اعتنایی ندارند. همانها که به این سرزمین و منابع طبیعی و ملیاش وفایی ندارند و آن را بیهوده هدر میدهند. همانها که حاضر نیستند فداکاری کنند و جلوی این قطار که به دل حادثه میرود را بگیرند.
کافی است آمار رسانههای داخلی را نگاه کنیم تا حجم سنگین فقر، فساد، بیعدالتی، اعتیاد و دیگر بدبختیهامان را ببینیم. شاید چون خودمان در این قطار نشستهایم، متوجه فاجعه نیستیم.
مسئولان این مملکت با داستان ریزعلی آشنا هستند اما چیزی از او نیاموختهاند. فکر میکنم عکس این صفحه از کتاب درسی دوران کودکیمان، باید تابلوی اتاق همه مسئولان باشد تا هر روز آن را ببینند بلکه وجدانشان بیدار شود. هیچ مسئول باوجدانی نمیتواند به مشکلات این مردم بیتفاوت باشد و از روی مصلحت خود و اطرافیانش، در برابر آن سکوت کند.»
https://goo.gl/JbfpNQ
مطالب مرتبط
فساد اقتصادی در ایران
bit.ly/2cmC8Gd
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
goo.gl/PLhYV7
بحرانهای محیط زیست ایران
goo.gl/WBQPZn
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از همراهان توانا با ارسال این عکس برای ما نوشته است: «ریزعلی خاجوی را همه میشناسیم و در مدرسه فداکاری را از او آموختیم. اما چرا فداکاری در مملکت ما رنگ باخته است؟ پاسخ این سوال را مسئولان بیتعهد ما بهتر میدانند. همانها که به حیات، شادی، محیط زیست، فقر، بدبختی، آبرو، بیماری و شرایط بحرانی ما اعتنایی ندارند. همانها که به این سرزمین و منابع طبیعی و ملیاش وفایی ندارند و آن را بیهوده هدر میدهند. همانها که حاضر نیستند فداکاری کنند و جلوی این قطار که به دل حادثه میرود را بگیرند.
کافی است آمار رسانههای داخلی را نگاه کنیم تا حجم سنگین فقر، فساد، بیعدالتی، اعتیاد و دیگر بدبختیهامان را ببینیم. شاید چون خودمان در این قطار نشستهایم، متوجه فاجعه نیستیم.
مسئولان این مملکت با داستان ریزعلی آشنا هستند اما چیزی از او نیاموختهاند. فکر میکنم عکس این صفحه از کتاب درسی دوران کودکیمان، باید تابلوی اتاق همه مسئولان باشد تا هر روز آن را ببینند بلکه وجدانشان بیدار شود. هیچ مسئول باوجدانی نمیتواند به مشکلات این مردم بیتفاوت باشد و از روی مصلحت خود و اطرافیانش، در برابر آن سکوت کند.»
https://goo.gl/JbfpNQ
مطالب مرتبط
فساد اقتصادی در ایران
bit.ly/2cmC8Gd
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
goo.gl/PLhYV7
بحرانهای محیط زیست ایران
goo.gl/WBQPZn
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. ریزعلی خاجوی (ازبرعلی حاجوی)؛ بهترین الگوی فداکاری برای مسئولان یکی از همراهان توانا با ارسال این عکس برای ما نوشته است: «ریزعلی خاجوی را همه میشناسیم و در مدرسه #فداکاری را از او آموختیم. اما چرا فداکاری در مملکت ما رنگ باخته است؟ پاسخ این سوال را مسئولان…