This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تعدادی از خانوادههای دادخواه جانباختگان راه آزادی، این ویدیو و متن را به طور مشترک منتشر کردهاند:
«مرگ قسمتی از زندگیست که در دستان خداوند ما رقم میخورد نه خداوند شما که مرگ نابه هنگام ظالمانه را به جوانمان تحمیل کرد،
جوانانی که سینه سپر کردند و برای خون به ناحق ریخته شده هموطنشان پا به میدان گذاشتند.
در نبردی نابرابر با دستانی خالی، مرگ بر زندگیمان سایه افکند،
جان شیرین جوانانمان را گرفت و داغ تلخ نبودنشان تا ابد بر ما نشست.
ای دینداران متظاهر
ای ریا کاران پر ادعا
ای پیشانی بر مهر ساییده
ای متظاهران هزار رنگ
دین ما آیین ما آزادگیست
که اگر دین نداری آزاده باش
این کلام آشنا را حتما شنیده اید
که نه دین دارید ونه آزاده اید
خون جوانان پاک ما
پایمال نخواهد شد....✌️🕊️»
#شهریار_محمدی #عرفان_خزایی #کومار_درافتاده #سپهر_اعظمی
#امجد_عنایتی #میلاد_سعیدیان_جو #اسعد_رحیمی #جمشید_مختاری #هیوا_جان_جان #شمال_خدیری_پور
#هژار_مام_خسروی #هیمن_امان #کبری_شیخه #دانیال_پابندی
#محمد_جواد_زاهدی #مهران_توانا #جواد_حیدری #محمد_حاجی_رسولپور #آزاد_حسین_پوری #مهران_رحمانی
#پارسا_شفیعی #شورش_نیکنام #مسکو_مولودی #محمدرضا_اسکندری #فواد_قدیمی #فریدون_محمودی #مجتبی_قناعتی #زانیار_ابوبکری #سامان_قادربیگ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مرگ قسمتی از زندگیست که در دستان خداوند ما رقم میخورد نه خداوند شما که مرگ نابه هنگام ظالمانه را به جوانمان تحمیل کرد،
جوانانی که سینه سپر کردند و برای خون به ناحق ریخته شده هموطنشان پا به میدان گذاشتند.
در نبردی نابرابر با دستانی خالی، مرگ بر زندگیمان سایه افکند،
جان شیرین جوانانمان را گرفت و داغ تلخ نبودنشان تا ابد بر ما نشست.
ای دینداران متظاهر
ای ریا کاران پر ادعا
ای پیشانی بر مهر ساییده
ای متظاهران هزار رنگ
دین ما آیین ما آزادگیست
که اگر دین نداری آزاده باش
این کلام آشنا را حتما شنیده اید
که نه دین دارید ونه آزاده اید
خون جوانان پاک ما
پایمال نخواهد شد....✌️🕊️»
#شهریار_محمدی #عرفان_خزایی #کومار_درافتاده #سپهر_اعظمی
#امجد_عنایتی #میلاد_سعیدیان_جو #اسعد_رحیمی #جمشید_مختاری #هیوا_جان_جان #شمال_خدیری_پور
#هژار_مام_خسروی #هیمن_امان #کبری_شیخه #دانیال_پابندی
#محمد_جواد_زاهدی #مهران_توانا #جواد_حیدری #محمد_حاجی_رسولپور #آزاد_حسین_پوری #مهران_رحمانی
#پارسا_شفیعی #شورش_نیکنام #مسکو_مولودی #محمدرضا_اسکندری #فواد_قدیمی #فریدون_محمودی #مجتبی_قناعتی #زانیار_ابوبکری #سامان_قادربیگ #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ناصر امان پدر داغدار جاویدنام هیمن امان بر سر مزار فرزندش آوازی سوزناک میخواند.
هیمن آمان فرزند ناصر و مریم ساکن محله "مجبور آباد" بوکان و متولد شانزدهم اسفندماه ۱۳۷۵ بود.
هیمن امان، ۲۶ ساله و اهل شهر بوکان، چند روز بعد از زخمیشدن و بازداشت توسط ماموران حکومتی «زیر شکنجه» جان باخت. هیمن امان معروف به "هیمن رَش" ۲۶ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی، با گلوله ساچمهای زخمی شده بود و شامگاه جمعه ٢٧ آبانماه با هجوم نیروهای حکومتی به خانه پدریاش در بوکان، با ضرب و شتم ربوده شده بود.
او از دوستان نزدیک جاویدنامان محمد حسنزاده و شهریار محمدی بود. نهادهای امنیتی روز چهارشنبه ٢ آذر ماه ١٤٠١ با پدر هیمن آمان تماس گرفتند تا جهت تحویل پیکر فرزندش به بازداشتگاه ارومیه مراجعه کند.
در زمان تحویل پیکر هیمن آمان، نیروهای سرکوبگر از ارائه جواز دفن و برگه پزشکی قانونی به خانوادهاش ممانعت بعمل آوردند.
نیروهای سرکوبگر پس از اخذ تعهد کتبی پیکر هیمن آمان را به خانوادهاش تحویل دادند و پزشکی قانونی علت فوت وی را "مرگ مشکوک" اعلام کرده بود.
نیروهای امنیتی خانواده آمان را تهدید کردند که مراسم خاکسپاری هیمن بدون حضور مردم برگزار شود و در غیراینصورت پیکر وی را تحویل نخواهند داد.
#هیمن_امان #بوکان #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هیمن آمان فرزند ناصر و مریم ساکن محله "مجبور آباد" بوکان و متولد شانزدهم اسفندماه ۱۳۷۵ بود.
هیمن امان، ۲۶ ساله و اهل شهر بوکان، چند روز بعد از زخمیشدن و بازداشت توسط ماموران حکومتی «زیر شکنجه» جان باخت. هیمن امان معروف به "هیمن رَش" ۲۶ آبان ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی، با گلوله ساچمهای زخمی شده بود و شامگاه جمعه ٢٧ آبانماه با هجوم نیروهای حکومتی به خانه پدریاش در بوکان، با ضرب و شتم ربوده شده بود.
او از دوستان نزدیک جاویدنامان محمد حسنزاده و شهریار محمدی بود. نهادهای امنیتی روز چهارشنبه ٢ آذر ماه ١٤٠١ با پدر هیمن آمان تماس گرفتند تا جهت تحویل پیکر فرزندش به بازداشتگاه ارومیه مراجعه کند.
در زمان تحویل پیکر هیمن آمان، نیروهای سرکوبگر از ارائه جواز دفن و برگه پزشکی قانونی به خانوادهاش ممانعت بعمل آوردند.
نیروهای سرکوبگر پس از اخذ تعهد کتبی پیکر هیمن آمان را به خانوادهاش تحویل دادند و پزشکی قانونی علت فوت وی را "مرگ مشکوک" اعلام کرده بود.
نیروهای امنیتی خانواده آمان را تهدید کردند که مراسم خاکسپاری هیمن بدون حضور مردم برگزار شود و در غیراینصورت پیکر وی را تحویل نخواهند داد.
#هیمن_امان #بوکان #نه_فراموش_میکنیم_نه_ميبخشيم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بعد از مدتها که خانوادههای بوکانی خیلی تحت فشارهای امنیتی بودند
مادران جاویدنامان #هیوا_جان_جان، #امجد_عنایتی، #شهریار_محمدی، #ابراهیم_شریفی_فر و #هیمن_امان بر سر مزار هیوا گردآندند.
زادروز جاویدنام هیوا جانجان دقیقا روز سالگرد مهسا(ژینا) امینی بود و بخاطر فشارهای زیاد بر خانواده، تهدید و جو بسیار بسیار امنیتی ارامستان بوکان نمیتوانستند بر سر مزارش حاضر شوند. حالا با وجود گذشت حدود یک ماه، این مادران غیرتمند کنار هم جمع شدند و یاد هیوا و سایر جانباختگان راه آزادی را گرامی داشتند.
هیوا در روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در شهر #بوکان با شلیک مستقیم گلوله مزدوران سرکوبگر به قتل رسید.
پیکر او همان شب با حضور مردم به خاک سپرده شد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادران جاویدنامان #هیوا_جان_جان، #امجد_عنایتی، #شهریار_محمدی، #ابراهیم_شریفی_فر و #هیمن_امان بر سر مزار هیوا گردآندند.
زادروز جاویدنام هیوا جانجان دقیقا روز سالگرد مهسا(ژینا) امینی بود و بخاطر فشارهای زیاد بر خانواده، تهدید و جو بسیار بسیار امنیتی ارامستان بوکان نمیتوانستند بر سر مزارش حاضر شوند. حالا با وجود گذشت حدود یک ماه، این مادران غیرتمند کنار هم جمع شدند و یاد هیوا و سایر جانباختگان راه آزادی را گرامی داشتند.
هیوا در روز ۲۶ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی در شهر #بوکان با شلیک مستقیم گلوله مزدوران سرکوبگر به قتل رسید.
پیکر او همان شب با حضور مردم به خاک سپرده شد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جاویدنام هیمن امان ۲۶ ساله بود. او از کودکی به شجاعت و نترسبودن معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
هیمن همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در شروع اعتراضات بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هیمن همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در شروع اعتراضات بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پدر و مادر هیمن امان، در سالگرد جانباختن او عزاداری میکنند.
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر و مادر هیمن امان، در سالگرد جانباختن او عزاداری میکنند.
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
او منتظر دیدار پسرش بود اما به او خبر جانباختن فرزندش را دادند.
پدر هیمن را تا شب نگه داشتند. به او گفتند برای تحویل جنازه باید به ارومیه برویم و او را با ۳ ماشین مامور به بیمارستان امام خمینی ارومیه بردند و در آنجا پیکر بیجان هیمن را به نشانش دادند.
پیکر هیمن را با آمبولانس به بوکان آوردند قبل از ورود به شهر، ضمن تهدید پدر هیمن از او خواستند تا به خانوادهاش بگوید بدون سر و صدا به آرامستان بوکان بیایند.
ساعت ۳ نصف شب با ده ماشین مامور، به آرامستان #بوکان رسیدند. حتی از جسم بیجان هیمن امان میترسیدند و جنازهاش را با تهدید زیاد خانوادهاش به خاک سپردند. زمانی که خاکسپاری تمام شد به پدرش گفتند که حق نداری مراسم ختم برایش برگزار کنی، اما پدر هیمن تهدیدهای انها را نادیده گرفت و مراسم گرفت.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ژینی کورت و بەهەلویی مردن
نه ک په نا بو قەلی رو رەش بردن
لای هەلوی به رزه فری برزه مژى
چون بژی شرطه نەوه ک چه نده بژی"
جاويدنام هيمن امان
خيلى به عقاب علاقه داشت
و مانند عقاب نترس و سرسخت بود
او مانند عقاب مغرور بود
یک رهبر واقعی وقت خود را با افرادی میگذراند
که در تفکر پر جنب و جوش و آزادیخواه هستند.
بخاطر شخصيت مانند عقابش
دوستانش او را
هەلۆ
به معناى عقاب صدا ميكردند
تولد٢٧ سالگيت مبارك هەلۆ
از صفحه خانواده هیمن امان
delshad_aman
heman_aman
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
نه ک په نا بو قەلی رو رەش بردن
لای هەلوی به رزه فری برزه مژى
چون بژی شرطه نەوه ک چه نده بژی"
جاويدنام هيمن امان
خيلى به عقاب علاقه داشت
و مانند عقاب نترس و سرسخت بود
او مانند عقاب مغرور بود
یک رهبر واقعی وقت خود را با افرادی میگذراند
که در تفکر پر جنب و جوش و آزادیخواه هستند.
بخاطر شخصيت مانند عقابش
دوستانش او را
هەلۆ
به معناى عقاب صدا ميكردند
تولد٢٧ سالگيت مبارك هەلۆ
از صفحه خانواده هیمن امان
delshad_aman
heman_aman
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگیهای مادر جاویدنام هیمن امان، بر سر مزار فرزند دلاورش
ویدیو از صفحه اینستاگرام دلشاد امان، خواهر هیمن
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیو از صفحه اینستاگرام دلشاد امان، خواهر هیمن
هیمن ۲۶ ساله بود. از کودکی به شجاعت معروف بود. همیشه به مردم، دوستان و آشنایان کمک میکرد. فردی بامرام، شوخ طبع و با غیرت بود.
او همیشه از رژیم و ملایان بیزار بود و هیچگاه با آنها همنشین نشد.
زمانی که مهسا را کشتند، وجودش پر از خشم و کین شد.
با شروع اعتراضات او و رفیق با مرامش جاویدنام شهریار محمدی و چندین رفیق دیگرشان، نقش اصلی را در بوکان داشتند.
در یکی از شبهای آبان ماه در اعتراضات منطقه علیآباد نیروهای سرکوبگر هیمن را با زدن بیش از ۱۰۰ گلوله ساچمهای به پشت و گردن او مجروح کردند.
او با تنی زخمی از مهلکه گریخت، دوستانش او را به مکانی امن بردند، همان شب هیمن گفت «قسم به شیر مادرم انتقام خون تک تک جوونها رو میگیرم»
رفقای هیمن گفتند که به خانه برنگرد، ولی او گفت من ترسی ندارم و به خانه باز میگردم، اما او آن شب شناسایی شده بود و چند هفته تحت نظر بود، تا اینکه ۲۷ آبان، ماموران سپاه ساعت ۳ نصف شب به خانه پدری او هجوم برده و ضمن شکستن وسایل خانه، هیمن را با ضربوشتم زیاد ربودند.
شب ۱ آذر پدر هیمن را به اطلاعات سپاه فراخواندند. صبح روز بعد، پس از چند ساعت معطلی یکی از فرماندهان سپاه پیش او آمد و به او خبر کشتهشدن پسرش را داد.
#هیمن_امان زیر شکنجه تا پای مرگ رفت اما حاضر نبود حتی اسم یکی از همیاران و رفیقانش را به آنها بگوید.
#یاری_مدنی_توانا
#هيمن_امان #بوكان #ژن_ژيان_ئازادى #زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech