«روزگاری اقای کیانوری برای رفتن برخی از اعضای حزب توده به خارج ازکلمه «هجرت» استفاده میکرد. میگفت: اعضای حزب توده به خارج هجرت کردند!!!! به دوست بسیار عزیزی که حالا درمیان ما نیست گفتم چرا ایشان ازکلمه هجرت استفاده می کندیا سوءاستفاده می کند. گفت : یعنی کیانوری نمی فهمه تو میفهمی؟
بعد اقای طالقانی توی مجلس به اعتراض نشست.روی صندلی نمی نشست .به یک دوست مذهبی که شاعر هم بود گفتم: یعنی مجلس نباید صندلی داشته باشه؟ یعنی همه بدبختیها زیر سر صندلیهاست یا آدمهایی که رو اون میشنیند گفتم این چه اعتراضی است؟ درجواب گفت : یعنی اقای طالقانی نمیفهمه تو میفهمی؟
روزگار گذشت تا رسید به اقای خاتمی که به آقای لاجوردی گفت سردار ملی
به دوستی اصلاحطلب گفتم یعنی واقعا آقای لاجوردی سردار ملی بوده ما نمیفهمیدیم
گفت: یعنی خیال میکنی اقای خاتمی نمیفهمه تو میفهمی ؟؟؟
دیروز هم بحثم بر سر ژیژک و نوام جامسکی بود به دوستی می گفتم این اقای ژیژک تو مصاحبه اخرش درمورد مهاجران سوری فکر نمیکنی گه زیادی خورده؟ یا این نوام جامسکی این قدر بیزار از سیستم حاکم بر امریکاست که هر نوع دیکتاتوری توی خاورمیانه را نادیده میگیره خیال نمیکنی داره اشتباه میکنه؟
دوست من جواب داد که یعنی ژیژک ونوام جامسکی نمی فهمند تو میفهممی؟
من یک چیز را میفهمم
زمانه آدمهای گنده گذشته
همین گندهها هستند که اشتباهات بی پیر میکنند.
باید به حرفی که زده می شود نگاه کرد نه به آن مدعی پشت حرف.
این را این جا یاد گرفتم که فرق نمیکند اوباما حرف بزند یا ترامپ یا جامسکی ...حرف را باید سنجید ..واین که ولله باله سر هیچ کس به سر شاه نمیمونه .
بزرگون حرف مفت بسیار میزنند و کار مفت بسیار میکنند .غافل بشی ....غرق شدی
اینم حرف اول سال هوراشیوگونزالس ......»
برگرفته از صفحه فیسبوک منیر و روانیپور
Moniro Ravanipour
داستاننویس
goo.gl/cUKVOi
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بعد اقای طالقانی توی مجلس به اعتراض نشست.روی صندلی نمی نشست .به یک دوست مذهبی که شاعر هم بود گفتم: یعنی مجلس نباید صندلی داشته باشه؟ یعنی همه بدبختیها زیر سر صندلیهاست یا آدمهایی که رو اون میشنیند گفتم این چه اعتراضی است؟ درجواب گفت : یعنی اقای طالقانی نمیفهمه تو میفهمی؟
روزگار گذشت تا رسید به اقای خاتمی که به آقای لاجوردی گفت سردار ملی
به دوستی اصلاحطلب گفتم یعنی واقعا آقای لاجوردی سردار ملی بوده ما نمیفهمیدیم
گفت: یعنی خیال میکنی اقای خاتمی نمیفهمه تو میفهمی ؟؟؟
دیروز هم بحثم بر سر ژیژک و نوام جامسکی بود به دوستی می گفتم این اقای ژیژک تو مصاحبه اخرش درمورد مهاجران سوری فکر نمیکنی گه زیادی خورده؟ یا این نوام جامسکی این قدر بیزار از سیستم حاکم بر امریکاست که هر نوع دیکتاتوری توی خاورمیانه را نادیده میگیره خیال نمیکنی داره اشتباه میکنه؟
دوست من جواب داد که یعنی ژیژک ونوام جامسکی نمی فهمند تو میفهممی؟
من یک چیز را میفهمم
زمانه آدمهای گنده گذشته
همین گندهها هستند که اشتباهات بی پیر میکنند.
باید به حرفی که زده می شود نگاه کرد نه به آن مدعی پشت حرف.
این را این جا یاد گرفتم که فرق نمیکند اوباما حرف بزند یا ترامپ یا جامسکی ...حرف را باید سنجید ..واین که ولله باله سر هیچ کس به سر شاه نمیمونه .
بزرگون حرف مفت بسیار میزنند و کار مفت بسیار میکنند .غافل بشی ....غرق شدی
اینم حرف اول سال هوراشیوگونزالس ......»
برگرفته از صفحه فیسبوک منیر و روانیپور
Moniro Ravanipour
داستاننویس
goo.gl/cUKVOi
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «روزگاری اقای #کیانوری برای رفتن برخی از اعضای #حزب_توده به خارج ازکلمه «هجرت» استفاده میکرد. میگفت: اعضای حزب توده به خارج #هجرت کردند!!!! به دوست بسیار عزیزی که حالا درمیان ما نیست گفتم چرا ایشان ازکلمه هجرت استفاده می کندیا #سوءاستفاده می کند. گفت…
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
«شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_TavaanaTech
«شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_TavaanaTech
«پستی درباره حزب توده و اعترافات کیانوری گذاشته بودید و شکنجه وحشتناکی که جمهوری اسلامی بر کیانوری و همسرش پیاده کرد. من از پنجاه متری کیانوری و تفکر او هم رد نمیشوم ولی واقعا مایه تاسف بود که دیدم بعضیها در کامنتها (در اینستاگرام) اصلا به بحث شکنجه کاری نداشتند و فقط به کیانوری و تودهایها فحش دادند.
اصل بحث در آنجا شکنجه بود. اصل شکنجه و شکنجهکردن باید به صورت قدرتمندی رد شود. در بحث شکنجه اصلا بحث ما عقاید سیاسی نیست که اگر موافق بود از شکنجهاش ناراحت شویم و اگر مخالف بود از شکنجهاش خوشحال شویم! چنانکه انگار بعضیها بدشون نیومده که کیانوری شکنجه شده بود!
از کجا پیدا که شکنجهگری که امروز مخالف شما را شکنجه میکند فردا سراغ شما نیاید؟
جایی که شکنجه حضور دارد، بحث سیاسی نکنیم و صرفا با شکنجه مخالفت کنیم».
متن و تصویر ارسالی از همراهان
#کیانوری #شکنجه #حزب_توده #شکنجه_گر #وزارت_اطلاعات
@Tavaana_TavaanaTech
اصل بحث در آنجا شکنجه بود. اصل شکنجه و شکنجهکردن باید به صورت قدرتمندی رد شود. در بحث شکنجه اصلا بحث ما عقاید سیاسی نیست که اگر موافق بود از شکنجهاش ناراحت شویم و اگر مخالف بود از شکنجهاش خوشحال شویم! چنانکه انگار بعضیها بدشون نیومده که کیانوری شکنجه شده بود!
از کجا پیدا که شکنجهگری که امروز مخالف شما را شکنجه میکند فردا سراغ شما نیاید؟
جایی که شکنجه حضور دارد، بحث سیاسی نکنیم و صرفا با شکنجه مخالفت کنیم».
متن و تصویر ارسالی از همراهان
#کیانوری #شکنجه #حزب_توده #شکنجه_گر #وزارت_اطلاعات
@Tavaana_TavaanaTech
۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه (جهان بدون شکنجه)
طرح از ایمان رضایی
****
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون «شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_Tavaanatech
طرح از ایمان رضایی
****
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون «شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_Tavaanatech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه (جهان بدون شکنجه) طرح از ایمان رضایی @imanrezai.art **** زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون «شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه…
۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه (جهان بدون شکنجه)
مزه شیرین عدالت
در ارتباط با روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه
طرح از عابد زارعی
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون «شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_TavaanaTech
مزه شیرین عدالت
در ارتباط با روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه
طرح از عابد زارعی
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون «شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
http://bit.ly/2j0rDrL
.
#زندانی #زندان_اوین #زندان_های_ایران #سازمان_زندانها #قوه_قضاییه #کیانوری #دانلود_کتاب
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
15K Likes, 105 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: "
۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه (جهان بدون شکنجه)
مزه شیرین عدالت
در ارتباط با روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه
طرح از عابد زارعی
زندان…
۲۶ ژوئن، روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه (جهان بدون شکنجه)
مزه شیرین عدالت
در ارتباط با روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه
طرح از عابد زارعی
زندان…