تصور کن – هفت: هنرمندان و محبوبان مردمی
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد.
فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان و دیگر محبوبان مردمی، از این منظر، چهگونه است؟
https://tavaana.org/imagine07/
در یوتیوب:
https://youtu.be/S52sIdafWwA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id588335539
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/pm9icjcwiifo
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد.
فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان و دیگر محبوبان مردمی، از این منظر، چهگونه است؟
https://tavaana.org/imagine07/
در یوتیوب:
https://youtu.be/S52sIdafWwA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id588335539
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/pm9icjcwiifo
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
تصور کن - هفت: هنرمندان و محبوبان مردمی - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد. فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان…
Audio
تصور کن – هفت: هنرمندان و محبوبان مردمی
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد.
فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان و دیگر محبوبان مردمی، از این منظر، چهگونه است؟
https://tavaana.org/imagine07/
در یوتیوب:
https://youtu.be/S52sIdafWwA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id588335539
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/pm9icjcwiifo
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چرا الا «ولی ِ مطلق ِ فقیه» احدی نباید نزد ملت، منزلت داشته باشد؟ به دلایل متفاوت؛ از جمله اینکه مبادا کسی بتواند مردم را گرد هم آورد.
فشارها بر وکلا، پزشکان و ورزشکاران مردمی را در پادکستهای پیشین ِ «تصورکن»، به قدر دقایقی، مرور کردیم. اما وضعیت هنرمندان و دیگر محبوبان مردمی، از این منظر، چهگونه است؟
https://tavaana.org/imagine07/
در یوتیوب:
https://youtu.be/S52sIdafWwA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id588335539
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/pm9icjcwiifo
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصور کن – هشت: وحدت و نفرت
چهل و چهار سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده می شود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روح الله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #جورج_اورول #مهسا_امینی #توتالیتاریسم #دیکتاتوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهل و چهار سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده می شود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روح الله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #جورج_اورول #مهسا_امینی #توتالیتاریسم #دیکتاتوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
تصور کن - هشت: وحدت و نفرت - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
چهل و چهار سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن – هشت: وحدت و نفرت
۴۴ سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده میشود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روحالله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
۴۴ سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده میشود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روحالله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
تصور کن - هشت: وحدت و نفرت
Tavaana2010
تصور کن – هشت: وحدت و نفرت
۴۴ سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده میشود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روحالله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
۴۴ سال از بهکرسینشستن حکومت اسلامی گذشت؛ با رفراندوم دوزادهم فروردین ۱۳۵۸، گویا نام کهن ایران و تمدن هفتهزارساله آن سرزمین عوض شد! نه تنها اسم رژیم سیاسی، بلکه عنوان آن مملکت، در مدارک قانونی داخلی و بینالملی، «جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد! طوری که در فهرست فرمهای حقوقی، دیگر کشوری به نام ایران نمییابی! بلکه فقط islamic republic of iran دیده میشود! گویی قرنها تاریخ رفت، چون روحالله خمینی آمد!
چهگونه از عمامه سحرآمیز «وحدت کلمه» و «همه با هم» ۱۳۵۷، نفرتپراکنی بیرون آمد؟ و تا ۱۴۰۱ و جنبش زن، زندگی، آزادی حتی، نگذاشتند مردم جایی جمع شوند؟ همان سیاست کهن «تفرقه بینداز و حکومت کن»، حکم کرد و میکند که متحد شدن، جایز نیست.
اریک آرتور بلر، با نام مستعار جُرج اورول، که از ۱۹۰۳تا ۱۹۵۰، یعنی فقط ۴۷ سال زیست، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر بود. او را همچنین، بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی قرن میشناسند.
آقای بلر، بیشتر بابت دو رمان سرشناس «مزرعهی حیوانات» و نیز رمان «۱۹۸۴» شهرت دارد.
به مناسبت صدمین سال تولدش، در این پادکست، یادی هم کنیم از این نویسنده متفکر مهم حوزهی ادبیات داستانی، علوم سیاسی، جامعهشانسی، سهیم در سرنوشت انگلستان و بلکه بیشتر.
به سبب شباهت فوقالعادهای که فضای رمانهایش با جو این ۴۴ سال حکومت اسلامی در ایران دارد، رمان ۱۹۸۴ را که، به فارسی نیز ترجمه شده، توصیه میکنم.
برخی از این کتاب به عنوان منشور ماندگار ضد رژیمهای توتالیتر یاد میکنند. یکی از روشهای حزب حاکم در آن ماجرا این است که: «ما آدم بدعتگذار را نابود نمیکنیم. تبدیلش میکنیم (به آنچه میخواهیم). ذهن او را تسخیر میکنیم.»
شعار «مرگبر» این و آن در نماز جمعهها و دیگر مراسم حکومتی و سخنرانیها و بلکه کردار مقامات ج. ا. یادمان هست؛ بذرپاشی نفرت و نفرین! ارول نتیجهی اینگونه افکار و رفتار را پیشبینی کرده بود. تصور میکند اگر رژیم استالینیستی ادامه یابد، چه میشود؟ و توصیف میکند که چه بلاها بر سر افراد و جامعه و زندگی و زمین نازل میگردد. شرکت در مراسم دستهجمعی «تمرین نفرت» اجباری بود.
tavaana.org/imagine8/
youtu.be/KXHivFJQD9A
castbox.fm/episode/id4733738-id588591807
soundcloud.com/tavaana/mnxe3gpw7xdf
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن – نهم: خدعه یا خودفریبی؟
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
تصور کن – نهم: خدعه یا خودفریبی؟
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خدعه بود یا خودفریبی یا مسخ دسته جمعی؟ نتیجه یکسان است؛ جز بیسامانی نسلها، ویرانی ایران، ناآرامی خاورمیانه و ای بسا تشویش جهان، از حکومت اسلامی چه حاصل شد؟
اصلا این بار تصور نکن! نیاز به تخیل نیست؛ در واقعیت، به عین، با جسم و جان، دیدیم و زیستیم که چهگونه تقریبا تمام یک ملت، علیرغم همه زینهارهای پیشین، دچار خطر آن «خدعه/خودفریبی/مسخ» تاریخی شد!
ضدیت با کسبوکار به وسیله دین و مخالفت با حاکمیت فقها، حتی قبل از آن که آنها به حکومت رسمی برسند، تازگی نداشت. اگر عیار روحانیون، طی قرنها، تنگاتنگ قدرتها، پیشتر مشخص نشده بود، پس انباشت آن همه مذمت موعظان و لعن واعظان جلوهگر در محراب و نفرین منبر متظاهر و نقد زهد و رد ریا در ادبیات کهن ایران، در آثار کلاسیک یا مدرن و معاصر فارسی، همچنین ملامت مکر ملایان در فولکلور، فرهنگ عامه، از کجا ست؟! شهر قصه یادمان هست. دلزدگی و دوریگزینی روشنفکران، چه دیندارها مثل علی شریعتی و جلال آلاحمد، و چه لاییکها مثل احمد کسروی، از معممها برای چه بود؟
ولی پرسش محوری من در این پادکست این است که چرا بر یک جمله منسوب به کسروی، بیشتر دامن زده شد؟ و ظاهرا خود آخوندها، البته با بیان دیگران، آن را لقلقهی زبانها کردند؟ وقتی آن دندان لق را در دهان شیعیان میگذاشتند، میشد پرسید: چرا «ملت ایران یک حکومت به آخوندها بدهکار است»؟ طلبکاری روی چه حسابی؟ اگر منظور چنین بوده که این گوی و این میدان؛ روحانیان بر سر کار بیایند تا مشخص شود علوم دینی/فقهی به درد مدیریت مملکت نمیخورد، آیا درست بود، با همین استدلال، آن حکم کذایی را در مورد مومنان ادیان دیگر یا بیدینها هم صادر کنیم؟ چرا ایرانیها نتوانستند از حکومت دینی یا دین حکومتی کلیساها در اروپای قرون وسطی عبرت بگیرند؟ مگر آدمهای دیگر تا همان زمان ۱۳۵۷ تجربه نکرده بودند که جز سکولارشدن، راهی به دموکراسی نیست؟
https://tavaana.org/imagine9/
در یوتیوب:
https://youtu.be/m4UeJlm_W-c
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/wgmvwi7vtqrd
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id590940308
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن ـ ده: دادجویان
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
پیش از پرداختن به این پرسشها، یادآور میشوم که آموزشکده توانا، در امور حقوق بشری و قوانین مربوط به آن در ایران، مطالب مفصلتر نوشتاری و شنیداری و دیداری منتشر کرده است. در این پادکست، من نیز میکوشم فقط نگاهی اجمالی بیندازم بر ا شکال و اَشکال مختلف دستگیری، بازداشت، توقیف موقت، حبس بلندمدت، و نیز زندان انفرادی در مورد معترضان سیاسی-اجتماعی؛ به سبک مطالعهی تیتری تطبیقی ایران و ایالات متحده امریکا. بدیهی است، برای اطلاعات بیشتر در هر مورد، میتوان به کتب علمی و اسناد معتبر مراجعه کرد.
https://tavaana.org/imagine10/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kAK7XdR4Do8
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592232932
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0uqupmbookx
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
پیش از پرداختن به این پرسشها، یادآور میشوم که آموزشکده توانا، در امور حقوق بشری و قوانین مربوط به آن در ایران، مطالب مفصلتر نوشتاری و شنیداری و دیداری منتشر کرده است. در این پادکست، من نیز میکوشم فقط نگاهی اجمالی بیندازم بر ا شکال و اَشکال مختلف دستگیری، بازداشت، توقیف موقت، حبس بلندمدت، و نیز زندان انفرادی در مورد معترضان سیاسی-اجتماعی؛ به سبک مطالعهی تیتری تطبیقی ایران و ایالات متحده امریکا. بدیهی است، برای اطلاعات بیشتر در هر مورد، میتوان به کتب علمی و اسناد معتبر مراجعه کرد.
https://tavaana.org/imagine10/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kAK7XdR4Do8
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592232932
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0uqupmbookx
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
تصور کن ـ ده: دادجویان
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
پیش از پرداختن به این پرسشها، یادآور میشوم که آموزشکده توانا، در امور حقوق بشری و قوانین مربوط به آن در ایران، مطالب مفصلتر نوشتاری و شنیداری و دیداری منتشر کرده است. در این پادکست، من نیز میکوشم فقط نگاهی اجمالی بیندازم بر ا شکال و اَشکال مختلف دستگیری، بازداشت، توقیف موقت، حبس بلندمدت، و نیز زندان انفرادی در مورد معترضان سیاسی-اجتماعی؛ به سبک مطالعهی تیتری تطبیقی ایران و ایالات متحده امریکا. بدیهی است، برای اطلاعات بیشتر در هر مورد، میتوان به کتب علمی و اسناد معتبر مراجعه کرد.
https://tavaana.org/imagine10/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kAK7XdR4Do8
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592232932
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0uqupmbookx
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
معترض هستم و تصور میکنم ماموران مرا در خیابان میگیرند.
چرا؟ و بهتر است چه نکات حقوقی-قانونی را بدانم؟
آیا «دستگیر» شدهام؟ «بازداشتی» هستم یا «زندانی»؟ این مفاهیم، به لحاظ قضایی، چه تفاوتی دارد؟
حق و محدودیت کلی من در بند، چیست؟
آیا اتهام یا جرم، و نوع آن، موقعیت مرا تغییر میدهد؟
در ایران چه گونه است؟ در یک کشور دموکراتیک چه طور؟
راستی، شرایط زندگی یک وکیل زن، با دههها تلاش برای برابری حقوقی در ایران کجا و موقعیت یک وکیل، ولو جوان و مهاجر، در امریکا، کجا؟
پیش از پرداختن به این پرسشها، یادآور میشوم که آموزشکده توانا، در امور حقوق بشری و قوانین مربوط به آن در ایران، مطالب مفصلتر نوشتاری و شنیداری و دیداری منتشر کرده است. در این پادکست، من نیز میکوشم فقط نگاهی اجمالی بیندازم بر ا شکال و اَشکال مختلف دستگیری، بازداشت، توقیف موقت، حبس بلندمدت، و نیز زندان انفرادی در مورد معترضان سیاسی-اجتماعی؛ به سبک مطالعهی تیتری تطبیقی ایران و ایالات متحده امریکا. بدیهی است، برای اطلاعات بیشتر در هر مورد، میتوان به کتب علمی و اسناد معتبر مراجعه کرد.
https://tavaana.org/imagine10/
در یوتیوب:
https://youtu.be/kAK7XdR4Do8
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id592232932
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/z0uqupmbookx
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصور کن – یازده: حجاب چهره؟ یا جان؟
تصور که نه، تحمل کردیم؛ چشیدیم و کشیدیم ۴۴ سال تازیانه و حبس و ای بسا دار و سنگسار را، بابت حق انتخاب پوشش و اختیار بر بدن خودمان.
«حجاب» آیا امری آسمانی است؟ حکمی قرآنی است؟ تفسیری اسلامی است؟ دستوری است مختص موی سر، و فقط خاص زن است، یا صحبت از برخی محجوبیتهای خیلی خاص برای مردها نیز هست؟ کجا توصیه شده؟ چه محدودیتهای دیگری را نیز «مصونیت» نامیدهاند؟ چه کسانی؟ چرا پوشاندن تقریباً تمام تن زن را، واجب شرعی شمردهاند؟ چرا حجاب سر، فقط برای زن، حکم است؟ آنهم اجباری؟
https://tavaana.org/imagine11/
در یوتیوب:
https://youtu.be/6HuA66wlsrA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id594050029
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/goqulro30xs2
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تصور که نه، تحمل کردیم؛ چشیدیم و کشیدیم ۴۴ سال تازیانه و حبس و ای بسا دار و سنگسار را، بابت حق انتخاب پوشش و اختیار بر بدن خودمان.
«حجاب» آیا امری آسمانی است؟ حکمی قرآنی است؟ تفسیری اسلامی است؟ دستوری است مختص موی سر، و فقط خاص زن است، یا صحبت از برخی محجوبیتهای خیلی خاص برای مردها نیز هست؟ کجا توصیه شده؟ چه محدودیتهای دیگری را نیز «مصونیت» نامیدهاند؟ چه کسانی؟ چرا پوشاندن تقریباً تمام تن زن را، واجب شرعی شمردهاند؟ چرا حجاب سر، فقط برای زن، حکم است؟ آنهم اجباری؟
https://tavaana.org/imagine11/
در یوتیوب:
https://youtu.be/6HuA66wlsrA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id594050029
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/goqulro30xs2
#تصورکن #تصور_کن #پادکست #حجاب_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech