آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
«حالا که این همه علیه سیاست های تبعیض نژادی ترامپ مطلب می نویسیم، بد نیست یک نگاهی هم به فهرست شهرهایی در ایران بیندازیم که ورود مهاجران بویژه افغان ها و عراقی ها به آن ممنوع است.ممنوعیت ورود مهاجران افغانستانی و عراقی و بقیه به این همه شهر اگر نژادپرستی نیست، چیست؟ما هم به اندازه کافی سیاست های تبعیض امیز را در ایران نسبت به مهاجران اجرا کرده ایم، ما هم به اندازه کافی نژاد پرست هستیم....به رفتار ترامپ اعتراض می کنیم، به اجرای سیاست های مشابه در کشور خودمان هم اعتراض کنیم.اعتراضی هرچند کوچک...»

اسامی شهرها و محدودیت ها را در جدول زیر ببینید.

برگرفته از صفحه Jila Baniyaghoob روزنامه‌نگار ساکن ایران

شما چه فکر می‌کنید؟
goo.gl/cJHGmW

مطالب مرتبط:

همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl

مهمانان ناخوانده: نقض حقوق پناهندگان و مهاجرین افغان توسط ايران
http://bit.ly/2jEBZfJ

پناهندگان
http://bit.ly/2drC2tx

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی
goo.gl/rWHPFy

امروز - ۲۰ ژوئن- #روز_جهانی_پناهندگان است.

پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

بیستم ژوئن، ۳۰ خرداد روز جهانی پناهندگان و آوارگان نام‌گذاری شده است. بنابر آمار سازمان ملل، حدود شصت میلیون نفر در جهان به اجبار از محل زندگی خود آواره شده‌اند که ۵۱ درصد آنان کمتر از ۱۸ سال دارند.
به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت


مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

راهنمای پناهجویان ایرانی در ترکیه
https://goo.gl/K6uhEg

نجات آخرین کنیسه شهر
https://goo.gl/AEvHRL

غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7

http://bit.ly/2bKbGSi

http://bit.ly/2brWX0r

@Tavaana_TavaanaTech
- «من در ایران حق تعلیم نداشتم»
bit.ly/2HJSmYE

جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه کابل نمایشگاه کتاب برگزار کرده است.

یک دانشجوی افغانستانی در این نمایشگاه حضور پیدا کرده است و به اعتراض نوشته است:‌«من در ایران حق تعلیم نداشتم».

مسئولان جمهوری اسلامی چه پاسخی برای این دانشجو دارند؟

منابع توانا درباره رواداری:
bit.ly/1RtZYec

#افغانستان #حق_تحصیل #پناهندگان_افغانستانی

@Tavaana_TavaanaTech
پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی
goo.gl/rWHPFy

امروز - ۲۰ ژوئن- #روز_جهانی_پناهندگان است.

پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

بیستم ژوئن، ۳۰ خرداد روز جهانی پناهندگان و آوارگان نام‌گذاری شده است. بنابر آمار سازمان ملل، حدود شصت میلیون نفر در جهان به اجبار از محل زندگی خود آواره شده‌اند که ۵۱ درصد آنان کمتر از ۱۸ سال دارند.
به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت


مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

راهنمای پناهجویان ایرانی در ترکیه
https://goo.gl/K6uhEg

نجات آخرین کنیسه شهر
https://goo.gl/AEvHRL

غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7

http://bit.ly/2bKbGSi

http://bit.ly/2brWX0r

@Tavaana_TavaanaTech
هورا برای تیم ملی فوتبال ایران؟!

«دوست نداشتم در این مورد چیزی بگویم یا بنویسم، ولی ظاهرا مشکل خیلی هاست:

زمانی در ایران به عنوان یک آوارهِ خوش شانس زندگی میکردم: آواره ای که می توانست به مدرسه برود و درس بخواند. یادم است کودکی بودم که هنوز تفاوت شهروند و آواره را نمی دانست. طرفدار تیم فوتبال استقلال بودم. تازه نوشتن را یاد گرفته بودم، و هر کجا که میشد فورا می نوشتم " درود بر استقلال!" از تختهِ کلاس گرفته تا کفِ خیابان و یا دیوارِ محله.

همیشه بازی های تیم ملی فوتبالِ ایران را دوست داشتم, دنبال می کردم و برایشان هورا می کشیدم. اما خیلی طول نکشید تا فهمیدم که من در اینجا "دیگری" هستم, حتی اگر زبان ام، فرهنگ ام، تاریخ ام، دین ام، فکر کردن و زندگی کردن ام شبیه باشد. با اینکه دوستان ایرانی زیادی داشتم/دارم، و آنها نیز من را دوست داشتند، ولی باز هم من در نهایت یک "افغانیِ خوب" بودم. بماند که کلمه افغانی در آنجا معادل فحش استفاده میشد: اکثریت جامعه ایرانی ظرفیت پذیرشِ منِ همسایهِ همزبانِ هم تاریخِ هم نژادِ هم فرهنگ را نداشت.

بزرگتر (عاقل تر؟) که شدم، دیگر نمی توانستم برای تیم استقلال یا تیم ملی ایران هورا بکشم. عقل ام می گفت خوب است که تیم ملی ایران ببرد. خوب است که مردم ایران شاد باشند. خوب است که دوستان ایرانی ام از این شادی لبخند بزنند. هر چه نباشد من هم در همین جامعه زندگی میکنم. شاد بودن ایرانی ها و خندیدن ایرانی ها، باعث شادی و خندیدن غیرمستقیم ما هم هست. به خودم میگفتم بهتر از این است که تلویزون ایران طنزهایی با شخصیت های کمیک افغانی و با نام هایی مثل شنبه، یکشنبه، نیسان.... نمایش دهد تا ایرانیان را شاد کند، و ما را ناراحت!

ولی همیشه یک موضوع آزارم میداد: چرا نمی توانم مانند ایرانی ها با تمام وجود برای تیم ملی ایران هورا بکشم؟ چرا عقل و منطق ام از بُرد تیم ملی ایران شاد میشود، ولی قلب ام همچنان سرد است؟ گاهی حتی خودم را سرزنش میکردم. خودم را نمک نشناس می خواندم،... ولی انگار فایده ای نداشت! این دل سرسازگاری نداشت.

اولین سالی که به سوئیس آمدم، همزمان با مسابقات جام ملت های اروپا بود. در دفتر کوچکی مشغولِ یک کار تحقیقاتی شدم. فضای صمیمیِ دفتر، همکاری و انسانیت دوستانِ سوئیسی، همیشه شرمنده ام میکرد. یکی شان من را دعوت میکرد که به خانه شان رفته و با خانواده آنها فوتبال تماشا کنم. دیگری من را به مسابقات فوتبال خودشان می برد. آن یکی به شام دعوت ام می کرد، و قبلش یک بازی فوتبال کوچک دوستانه تدارک می دید... یکدفعه دیدم فقط بعد از چند ماه زندگی در سوئیس، من به اندازه سوئیسی ها مشتاق پیروزی تیم ملی شان هستم، به قول معروف از تهِ دلم برای پیروزی سوئیس هورا می کشم. موقع گل زدن سوئیس در آغوش همدیگر می پریم. موقع گل خوردن سوئیس، من دپرس تر از آنها می شوم. پای یک مانیتور کنارآنها می نشینم، بازی را با آنها تماشا میکنم و به اندازه آنها التهاب دارم.

همیشه از بازیکنان و تیم ملی فوتبال آلمان خوشم می‌آمد: سبک بازی، انسجام، دیسیپلین و استایل شان برایم خوشایند بود. زمانی که به آلمان آمدم، با آغوش گرم از طرف اکثریت این جامعه پذیرفته شدم، از فرصت های برابر برخوردار شدم و شانس جذب شدن در جامعه را پیدا کردم. حالا نوع علاقه‌ام به تیم فوتبال آلمان هم تغییر کرده است: بدون هیچ دلیلی از تیم ملی آلمان خوشم می‌آید، می‌خواهم بازی را ببرند. همین. میخواهم برای پیروزی‌شان هورا بکشم: دیگر حتی عقل و منطق هم افسارش را به دست دل سپرده است».

- این نوشته یکی از همراهان افغانستانی ماست. شما درباره نگاه او چگونه می‌اندیشید؟

- تصویر تزیینی‌ست و جمعی از دانش آموزان افغانستانی در ایران را نشان می‌دهد.

https://bit.ly/2Kgk8xG

منابع توانا در حوزه رواداری را از دست ندهید:
bit.ly/1RtZYec

#افغانستان #فوتبال #پناهندگان_افغانستانی

@Tavaana_TavaanaTech
امروز - ۲۰ ژوئن- #روز_جهانی_پناهندگان است.

پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

بیستم ژوئن، ۳۰ خرداد روز جهانی پناهندگان و آوارگان نام‌گذاری شده است. سازمان ملل می‌گوید شمار کسانی که به واسطه جنگ، درگیری و ترس از پیگرد در کشورهای مختلف جهان آواره شده‌اند، از ۷۰ میلیون نفر گذشته است.
.
کمیساریای عالی پناهندگان می‌گوید تعداد واقعی احتمالا از آنچه ارائه شده بیشتر است، چون آنهایی که با بحران ونزوئلا آواره شدند به طور کامل در این آمار نیامده‌اند.

سوریه با ۶.۷ میلیون نفر بیشترین تعداد پناهندگان را دارد. پناهندگان افغان هم ۲.۷ میلیون نفر هستند.
.
به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.
.
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

کارتون: پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی

مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در ایران اصطلاحی وجود دارد به نام «شهر ممنوعه» که بر اساس آن، پناهندگان افغانستانی نمی‌توانند به برخی از شهرهای ایران بروند. مازندران، تبریز، یزد، هرمزگان از جمله شهرها و استان‌های ایران است که پناهندگان افغانستانی نمی‌توانند به آنجا سفر کنند.

در این توییت یک پناهنده افغانستانی از اینکه نمی‌تواند به شهر تبریز برود و تیم کشورش را تشویق کند گله می‌کند. تصور کنید پناهندگان ایرانی در یک کشور غربی نتوانند به یک شهر خاص بروند چون «پناهنده ایرانی» هستند. واکنش ایرانیان را می‌توانید حدس بزنید! ..

این تبعیض، بسیار زشت و زننده است.

#شهر_ممنوعه #شهر_تبریز #پناهندگان_افغانستانی #کشور_افغانستان #مهاجران_ایرانی #آموزشکده_توانا #جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یاسمین پهلوی، و آرش لباف در این گفتگو از تجربه سفر خود به یونان و دیدار با پناهجویان ایرانی سخن می‌گویند.
.
یاسمین پهلوی که همسر شاهزاده رضا پهلوی نیز است در این گفتگو از جمله می‌گوید: «تعجب‌آور بود که پناهجویان با وجود شرایط سخت، از خروج از کشور پشیمان نبودند و می‌گفتند وضعیتشان در ایران به مراتب بدتر از پناهجویی بوده است و ترجیح می‌دادند در کمپ باشند تا در ایران، این بسیار ناراحت‌کننده است».
.
یونان یکی از گذرگاه‌های مهاجرتی و پناهندگی است و بسیاری از پناهجویان ایرانی نیز در آنجا هستند. متاسفانه آن‌ها در وضعیت بسیار بدی بسر می‌برند و با توجه به اوضاع کنونی، تعیین‌تکلیف نهایی وضعیت آن‌ها بسیار سخت به‌نظر می‌رسد. ولی هنرمندانی همچون آرش و چهره‌های محبوبی همچون یاسمین پهلوی می‌توانند در بهبود وضعیت آن‌ها کمک کنند.
.
#یاسمین_پهلوی #آرش_لباف #پهلوی #پناهندگان_یونان #مهاجرت #ترکیه

@Tavaana_TavaanaTech
امروز - ۲۰ ژوئن- #روز_جهانی_پناهندگان است.

پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

بیستم ژوئن، ۳۱ خرداد روز جهانی پناهندگان و آوارگان نام‌گذاری شده است.
کمیسر عالی سازمان ملل برای پناهندگان افزایش شمار آوارگان جهان به نزدیک ۸۰ میلیون نفر را «بی‌سابقه» و «نگران‌کننده» دانسته است.

سوریه و افغانستان بیشترین تعداد پناهندگان را دارندـ
.
به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.
.
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت
..
کارتون: پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی

مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_Tavaanatech
۲۰ ژوئن #روز_جهانی_پناهندگان

طرح از هما اسکندری

مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_Tavaanatech
امروز - ۲۰ ژوئن- #روز_جهانی_پناهندگان است.

پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

بیستم ژوئن، ۳۰ خرداد روز جهانی پناهندگان و آوارگان نام‌گذاری شده است. سازمان ملل می‌گوید شمار کسانی که به واسطه جنگ، درگیری و ترس از پیگرد در کشورهای مختلف جهان آواره شده‌اند، از ۷۰ میلیون نفر گذشته است.
.
کمیساریای عالی پناهندگان می‌گوید تعداد واقعی احتمالا از آنچه ارائه شده بیشتر است، چون آنهایی که با بحران ونزوئلا آواره شدند به طور کامل در این آمار نیامده‌اند.

سوریه با ۶.۷ میلیون نفر بیشترین تعداد پناهندگان را دارد. پناهندگان افغان هم ۲.۷ میلیون نفر هستند.
.
به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.
.
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

کارتون: پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی

مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»

افغانستان این روزها به واسطه تسلط دگرباره طالبان بر کشور روزهای سختی می‌گذارند.

احتمالا باز موج گسترده مهاجرت از این کشور را شاهد خواهیم بود.

به همین مناسبت بخش‌هایی از شعر بازگشت محمدکاظم کاظمی، شاعر افغان را به تمام آن‌ها که به اجبار از سرزمین خود رانده‌ شدند تقدیم می‌کنیم. کاظمی در سال ۱۳۶۳ به ایران آمد و پس از اتمام دوره دبیرستان، کارشناسی خود را رشته مهندسی عمران از دانشگاه فردوسی مشهد گرفت. از سال ۱۳۶۵ فعالیت‌های ادبی خود را آغاز کرد. انتشار مثنوی «بازگشت» او در فروردین ۱۳۷۰ مایه شهرت او شد.

غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد
و سفره‌ای که تهی بود بسته خواهد شد

و در حوالی شب‌های عید همسایه
صدای گریه نخواهی شنید همسایه

همان غریبه که قلک نداشت خواهد رفت
و کودکی که عروسک نداشت خواهد رفت

منم تمام افق را به رنج گردیده
منم که هر که مرا دیده، در گذر دیده

به هر چه آینه تصویری از شکست من است
به سنگ سنگ بناها، نشان دست من است

اگر به لطف و اگر به قهر می‌شناسندم
تمام مردم این شهر می‌شناسندم

شکسته می‌گذرم امشب از کنار شما
و شرمسارم از الطاف بی‌شمار شما

من از سکوت شب سردتان خبر دارم
شهید داده‌ام، از دردتان خبر دارم

تو زخم دیدی اگر تازیانه من خوردم
تو سنگ خوردی اگر آب و دانه من خوردم

اگرچه تلخ شد آرامش همیشه‌تان
اگرچه کودک من سنگ زد به شیشه‌تان

دم سفر مپسندید نا امید مرا
ولو دروغ، عزیزان، حلال کنید مرا

تمام آنچه ندارم، نهاده، خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت

کارتون: پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا

@tavaanatech
۲۰ ژوئن #روز_جهانی_پناهندگان

طرح از هما اسکندری

مطالب توانا مربوط به حقوق پناهندگان را بخوانید:

جلسه چهارم پشتیبانی از حقوق دگرباشان جنسی: پناهندگی و پناه‌جویی
https://goo.gl/dbgbRF

در مورد حقوق پناهندگان بیش‌تر بدانید:
http://bit.ly/2bJ9Io7
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://goo.gl/N59w49

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان #توانا #آموزشکده_توانا
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_Tavaanatech
امروز ۲۰ ژوئن، روز جهانی پناهندگان نام‌گذاری شده است.


کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل هم در روزهای اخیر اعلام کرده است که تنها یک‌چهارم پناهجویان فعلی در جهان قادر به پناهندگی در کشورهای توسعه‌یافته و ثروتمند هستند و مابقی آنها در کشورهای کم‌درآمد و متوسط در شرایطی ناامن به‌ سر می‌برند.

بخوانید:

پناهندگی و پناه‌جویی
https://tavaana.org/lesson-4-seeking-asylum/
غول نوپدید، اثر اما لازاروس
https://tavaana.org/new-giant/
کارتون: پناه نزدیک است
کاری از مانا نیستانی
https://tavaana.org/refuge-is-near/

#پناهنده #پناهندگان #پناهندگی #حقوق_پناهندگان
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
@mananey