به بهانهی زادروز منیر وکیلی، خوانندهی پُرآوازهی اُپرای ایران
منیر وکیلی یا منیر نیکجو از #خوانندگان اپرا در بیستوهفتم آذرماه ۱۳۰۲ در شهر تبریز به دنیا آمد.
پدر منیر تحصیلاتش را در فرانسه گذرانده بود و بسیار شیفتهی موسیقی بود و صفحات اپرا را جمع میکرد و با خود به ایران میآورد. منیر از کودکی این صفحات را گوش میداد و از کودکی زمزمه میکرد و آواز میخواند.
منیر وقتی چهارده پانزدهساله بود در تهران نزد لیلی بارا، خوانندهی سابق اپرای وین و از مهاجران اروپای شرقی به آموختن موسیقی پرداخت.
در مدت چهار سالی که منیر وکیلی در پاریس بود و در فرصتهای مختلف در برنامههای هنری شرکت میکرد و آواز میخواند و بسیار مورد تشویق شرکتکنندگان قرار میگرفت. او در سال ۱۹۵۱ در یک مسابقهی آوازهای فولکلور در برلن جایزهی اول را دریافت کرد.
منیر وکیلی در سال ۱۳۳۲ و پس از دریافت دیپلم آواز از کنسرواتوار ملی پاریس به ایران بازگشت و فعالیتهای هنری خود را آغاز کرد. او در سال ۱۳۳۹ برای تکمیل دانش موسیقی خود به آمریکا رفت و در کنسرواتوار نیوانگلند بوستون به فراگیری آوازهای ادرا و نقشهای ایرانی پرداخت.
در این #کنسرواتوار استادش «بوریس گلداوفسکی» بود که اساتید شناختهشده و مشوهر روسیالاصل آن دوره بود. در این زمان وکیلی در بستون بود و در بسیاری از صحنههای #اپرا که در نیوانگلند کنسرواتواری به نمایش گذاشته میشد شرکت میکرد و مورد توجه حاضران قرار میگرفت. او به ویژه در دو اپرای «نی سحرآمیز» موتسارت و اپرای تک صحنهای هانری پورسل به نام دیدو و آئناس نقش اول را بازی کرد.
منیر وکیلی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. او اولین صحنههای اپرایی را در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا در تلویزیون و پس از آن در سالن وزارت #فرهنگ و #هنر اجرا کرد. نخستین کار صحنهای او اپرای اورفه و اوریدوس آفریدهی گلوک، آهنگساز آلمانی بود.
او پس از آن در سالن سعدی اپرای تکصحنهای حمیله اثر ژرژ بیزه از آهنگسازان سرشناس فرانسوی در دورهی رمانتیک را اجرا کرد. این نمایش که صحنههایی از آن نیز در #تلویزیون به نمایش در آمد مورد استقبال بسیاری قرار گرفت.
پس از افتتاح تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای منیر وکیلی در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتری به خود گرفت. او در اپراهای بسیاری ایفای نقش کرد. از جمله در «اُرفه و اُریدوس» با همکاری #حسین_سرشار، «مادام باترفلای»، «لابوهم»، «لاتراویاتا» و «توراندخت» کار کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی منیر وکیلی در ایران ماند. در روزهای انقلاب هر روز به #تالار_رودکی میرفت. حتا روزی که خبر دادند انقلابیان قرار است به تالار رودکی حمله کرده و آنجا را منفجر کنند او بدون ترس و واهمهای به تالار رودکی رفت و تمام روز آنجا ماند. منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ و پس از یک سال #حصر خانگی رهسپار فرانسه شد ولی پیش از آنکه به فعالیت دوباره بپردازد در یک #تصادف رانندگی بین آمستردام و پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/ACVAm6
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
منیر وکیلی یا منیر نیکجو از #خوانندگان اپرا در بیستوهفتم آذرماه ۱۳۰۲ در شهر تبریز به دنیا آمد.
پدر منیر تحصیلاتش را در فرانسه گذرانده بود و بسیار شیفتهی موسیقی بود و صفحات اپرا را جمع میکرد و با خود به ایران میآورد. منیر از کودکی این صفحات را گوش میداد و از کودکی زمزمه میکرد و آواز میخواند.
منیر وقتی چهارده پانزدهساله بود در تهران نزد لیلی بارا، خوانندهی سابق اپرای وین و از مهاجران اروپای شرقی به آموختن موسیقی پرداخت.
در مدت چهار سالی که منیر وکیلی در پاریس بود و در فرصتهای مختلف در برنامههای هنری شرکت میکرد و آواز میخواند و بسیار مورد تشویق شرکتکنندگان قرار میگرفت. او در سال ۱۹۵۱ در یک مسابقهی آوازهای فولکلور در برلن جایزهی اول را دریافت کرد.
منیر وکیلی در سال ۱۳۳۲ و پس از دریافت دیپلم آواز از کنسرواتوار ملی پاریس به ایران بازگشت و فعالیتهای هنری خود را آغاز کرد. او در سال ۱۳۳۹ برای تکمیل دانش موسیقی خود به آمریکا رفت و در کنسرواتوار نیوانگلند بوستون به فراگیری آوازهای ادرا و نقشهای ایرانی پرداخت.
در این #کنسرواتوار استادش «بوریس گلداوفسکی» بود که اساتید شناختهشده و مشوهر روسیالاصل آن دوره بود. در این زمان وکیلی در بستون بود و در بسیاری از صحنههای #اپرا که در نیوانگلند کنسرواتواری به نمایش گذاشته میشد شرکت میکرد و مورد توجه حاضران قرار میگرفت. او به ویژه در دو اپرای «نی سحرآمیز» موتسارت و اپرای تک صحنهای هانری پورسل به نام دیدو و آئناس نقش اول را بازی کرد.
منیر وکیلی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. او اولین صحنههای اپرایی را در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا در تلویزیون و پس از آن در سالن وزارت #فرهنگ و #هنر اجرا کرد. نخستین کار صحنهای او اپرای اورفه و اوریدوس آفریدهی گلوک، آهنگساز آلمانی بود.
او پس از آن در سالن سعدی اپرای تکصحنهای حمیله اثر ژرژ بیزه از آهنگسازان سرشناس فرانسوی در دورهی رمانتیک را اجرا کرد. این نمایش که صحنههایی از آن نیز در #تلویزیون به نمایش در آمد مورد استقبال بسیاری قرار گرفت.
پس از افتتاح تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای منیر وکیلی در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتری به خود گرفت. او در اپراهای بسیاری ایفای نقش کرد. از جمله در «اُرفه و اُریدوس» با همکاری #حسین_سرشار، «مادام باترفلای»، «لابوهم»، «لاتراویاتا» و «توراندخت» کار کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی منیر وکیلی در ایران ماند. در روزهای انقلاب هر روز به #تالار_رودکی میرفت. حتا روزی که خبر دادند انقلابیان قرار است به تالار رودکی حمله کرده و آنجا را منفجر کنند او بدون ترس و واهمهای به تالار رودکی رفت و تمام روز آنجا ماند. منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ و پس از یک سال #حصر خانگی رهسپار فرانسه شد ولی پیش از آنکه به فعالیت دوباره بپردازد در یک #تصادف رانندگی بین آمستردام و پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/ACVAm6
مطالب توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
منیر وکیلی، خوانندهی پُرآوازهی اُپرای ایران
توانا- منیر وکیلی یا منیر نیکجو از خوانندگان اپرا در بیستوهفتم آذرماه ۱۳۰۲ در شهر تبریز به دنیا آمد. پدر منیر تحصیلاتش را در فرانسه گذرانده بود و بسیار شیفتهی موسیقی بود و صفحات اپرا را جمع میکرد
زادروز ِ امینالله آندره حسین، صدای خرابههای تختجمشید
در تاریخ و سال تولد امینالله حسین، موسیقیدان معاصر اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری سال تولد او را ۱۲۸۵ خورشیدی ذکر کردهاند و برخی نیز او را متولد سال ۱۲۸۲ خورشیدی دانستهاند و برخی ۱۲۸۴.روز تولدش را نیز سیام خرداد دانستهاند و همچنین بیستوهشتم دیماه. امینالله حسین در سمرقند (ازبکستان امروزی) از مادری ایرانی و پدری از مهاجران قفقاز به ایران دیده به جهان گشود. آنگونه که خودش میگوید خانوادهاش در خانه به زبان فارسی سخن میگفتند و با شعر و ادبیات فارسی آشنایی داشتند.
پدرش احمدحسین در تهران با نامخانوادگی «امیری» شناسنامه گرفته بود.امینالله حسین را میتوان اولین #آهنگساز ایرانی دانست که آثارش در رپرتوار ارکسترهای بینالمللی قرار گرفته و به کرات به اجرا درآمده است. او در کودکی با خانوادهی خود به روسیه مهاجرت کرد و تحصیلات ابتدایی خود را تا سال ۱۹۱۷ که انقلاب اکتبر به پیروزی رسید در «پتروگراد» سپری کرد. پس از روی کارآمدن نظام سوسیالیستی، او روسیه را ترک کرد و برای تحصیل در رشتهی پزشکی به کشور آلمان رفت اما رشتهی پزشکی را به خاطر علاقهای که به موسیقی داشت رها کرد و علیرغم میل پدرش در اشتوتگارت و برلین به آموختن ِ موسیقی پرداخت.
حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد.
از دیگر کارهای او که میشود رد پای علاقهمندیاش به فرهنگ و ادبیات ایران را دید میتوان به راسپودی ایرانی و سمفونی رباعیات عمر خیام اشاره کرد که در سال ۱۳۳۰ در پاریس اجرا شد.
منبع درآمد حسین از ساخت موسیقی فیلم بود. او در دههی ۱۹۷۰ از نظر مالی دچار مشکل میشود که کمکهای مالی فرح دیبا به یاریاش میآید.
احمد اشرف در اینباره میگوید:
«زمانى كه علياحضرت ايران يك سفرى به پاريس كردند، خب علياحضرت يك #هنرمند واقعى است. با وجود اينكه ملكه مملكت ما بوده باز به هيچ عنوان در نگاهكردن و در جريان هنرها بودند.موقعى كه آمدند اينجا در سفارتخانه، گفتند من علاقمندم كه آقاى امينالله حسين را ببينم. .. مىنشينند و صحبت مىشود و علياحضرت از او سئوال مىكنند كه چرا آهنگ جديد نساختى و من همه كارهايت را گوش مىدهم، ايشان يک كمى، فكر مىكنم، از نظر مالى اظهار نظر مىكند. ما آن زمان، تاريخش يادم نمىآيد، نوشتيم كه علياحضرت دستور دادند ماهيانه فلان قدر ماهيانه به امينالله حسين پول بدهند. و يک خواهش ديگر علياحضرت از ايشان كرد. براى اينكه اسم سمفونى، «خرابههاى تخت جمشيد» بود كه كلمه خرابه ها يک كمى خوب نبود كه تبديل شد به «پرسپوليس». امینالله حسین برای اجرای #باله #موسیقی #شهرزاد در #تالار_رودکی برای اولین و آخرین بار به ایران میآید. امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/wA98Cd
#امیناللهحسین
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
در تاریخ و سال تولد امینالله حسین، موسیقیدان معاصر اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری سال تولد او را ۱۲۸۵ خورشیدی ذکر کردهاند و برخی نیز او را متولد سال ۱۲۸۲ خورشیدی دانستهاند و برخی ۱۲۸۴.روز تولدش را نیز سیام خرداد دانستهاند و همچنین بیستوهشتم دیماه. امینالله حسین در سمرقند (ازبکستان امروزی) از مادری ایرانی و پدری از مهاجران قفقاز به ایران دیده به جهان گشود. آنگونه که خودش میگوید خانوادهاش در خانه به زبان فارسی سخن میگفتند و با شعر و ادبیات فارسی آشنایی داشتند.
پدرش احمدحسین در تهران با نامخانوادگی «امیری» شناسنامه گرفته بود.امینالله حسین را میتوان اولین #آهنگساز ایرانی دانست که آثارش در رپرتوار ارکسترهای بینالمللی قرار گرفته و به کرات به اجرا درآمده است. او در کودکی با خانوادهی خود به روسیه مهاجرت کرد و تحصیلات ابتدایی خود را تا سال ۱۹۱۷ که انقلاب اکتبر به پیروزی رسید در «پتروگراد» سپری کرد. پس از روی کارآمدن نظام سوسیالیستی، او روسیه را ترک کرد و برای تحصیل در رشتهی پزشکی به کشور آلمان رفت اما رشتهی پزشکی را به خاطر علاقهای که به موسیقی داشت رها کرد و علیرغم میل پدرش در اشتوتگارت و برلین به آموختن ِ موسیقی پرداخت.
حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد.
از دیگر کارهای او که میشود رد پای علاقهمندیاش به فرهنگ و ادبیات ایران را دید میتوان به راسپودی ایرانی و سمفونی رباعیات عمر خیام اشاره کرد که در سال ۱۳۳۰ در پاریس اجرا شد.
منبع درآمد حسین از ساخت موسیقی فیلم بود. او در دههی ۱۹۷۰ از نظر مالی دچار مشکل میشود که کمکهای مالی فرح دیبا به یاریاش میآید.
احمد اشرف در اینباره میگوید:
«زمانى كه علياحضرت ايران يك سفرى به پاريس كردند، خب علياحضرت يك #هنرمند واقعى است. با وجود اينكه ملكه مملكت ما بوده باز به هيچ عنوان در نگاهكردن و در جريان هنرها بودند.موقعى كه آمدند اينجا در سفارتخانه، گفتند من علاقمندم كه آقاى امينالله حسين را ببينم. .. مىنشينند و صحبت مىشود و علياحضرت از او سئوال مىكنند كه چرا آهنگ جديد نساختى و من همه كارهايت را گوش مىدهم، ايشان يک كمى، فكر مىكنم، از نظر مالى اظهار نظر مىكند. ما آن زمان، تاريخش يادم نمىآيد، نوشتيم كه علياحضرت دستور دادند ماهيانه فلان قدر ماهيانه به امينالله حسين پول بدهند. و يک خواهش ديگر علياحضرت از ايشان كرد. براى اينكه اسم سمفونى، «خرابههاى تخت جمشيد» بود كه كلمه خرابه ها يک كمى خوب نبود كه تبديل شد به «پرسپوليس». امینالله حسین برای اجرای #باله #موسیقی #شهرزاد در #تالار_رودکی برای اولین و آخرین بار به ایران میآید. امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/wA98Cd
#امیناللهحسین
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
هومن خلعتبری - موزیسین و رهبر ارکستر فیلارمونیک متروپولین پراگ - با قراردادن این تصویر در صفحه فیس بوک خود نوشت؛
«برنامه تالار رودکی در اردیبهشت سال ۱۳۵۱ درج شده در روزنامه اطلاعات.
توضیح: ندارد! که ندارد! که ندارد!
پ.ن: پی نوشت هم ندارد!
فقط نگاه کن و کف سرت رو بخارون!»
goo.gl/7wzw7M
- مطلب مرتبط؛
آواز زنان،صداهای ممنوعه
bit.ly/2dHUvDB
@Tavaana_TavaanaTech
«برنامه تالار رودکی در اردیبهشت سال ۱۳۵۱ درج شده در روزنامه اطلاعات.
توضیح: ندارد! که ندارد! که ندارد!
پ.ن: پی نوشت هم ندارد!
فقط نگاه کن و کف سرت رو بخارون!»
goo.gl/7wzw7M
- مطلب مرتبط؛
آواز زنان،صداهای ممنوعه
bit.ly/2dHUvDB
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. هومن خلعتبری - موزیسین و رهبر ارکستر فیلارمونیک متروپولین پراگ - با قراردادن این تصویر در صفحه فیس بوک خود نوشت؛ «برنامه #تالار_رودکی در اردیبهشت سال ۱۳۵۱ درج شده در روزنامه اطلاعات. توضیح: ندارد! که ندارد! که ندارد! پ.ن: پی نوشت هم ندارد! فقط نگاه کن و…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد درگذشت حسین سرشار
خوانندهی اُپِرا که تعطیلی اپرا پس از انقلاب اسلامی او را افسرده کرد.
او در دوبلاژ و سینما هم فعال بود، ولی علاقه اصلیش اپرا بود.
بخوانید:
دو روایت از مرگ حسین سرشار
https://goo.gl/Y9l1Ci
#حسین_سرشار #تالار_رودکی #اپرا
ویدئو از خبرگزاری عصر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
خوانندهی اُپِرا که تعطیلی اپرا پس از انقلاب اسلامی او را افسرده کرد.
او در دوبلاژ و سینما هم فعال بود، ولی علاقه اصلیش اپرا بود.
بخوانید:
دو روایت از مرگ حسین سرشار
https://goo.gl/Y9l1Ci
#حسین_سرشار #تالار_رودکی #اپرا
ویدئو از خبرگزاری عصر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد درگذشت حسین سرشار
خوانندهی اُپِرا که تعطیلی اپرا پس از انقلاب اسلامی او را افسرده کرد.
او در دوبلاژ و سینما هم فعال بود، ولی علاقه اصلیش اپرا بود.
بخوانید:
دو روایت از مرگ حسین سرشار
https://goo.gl/Y9l1Ci
#حسین_سرشار #تالار_رودکی #اپرا
ویدئو از خبرگزاری عصر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
خوانندهی اُپِرا که تعطیلی اپرا پس از انقلاب اسلامی او را افسرده کرد.
او در دوبلاژ و سینما هم فعال بود، ولی علاقه اصلیش اپرا بود.
بخوانید:
دو روایت از مرگ حسین سرشار
https://goo.gl/Y9l1Ci
#حسین_سرشار #تالار_رودکی #اپرا
ویدئو از خبرگزاری عصر ایران
@Tavaana_TavaanaTech
«خانوم، شما دینتان به فرهنگ و هنر ایران را به بهترین شکل ادا کردید.
ممنون به خاطر
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،
موزه هنرهای معاصر تهران،
تئاتر شهر،
تالار رودکی،
جشن هنر شیراز،
جشنواره جهانی فیلم تهران،
جشنواره توس،
سازمان ملی فولکلور ایران،
بنیاد فرهنگ ایران،
سازمان باله ملی ایران و...
تولدتتان مبارک.»
این متن نوشته بابک غفوری آذر درباره شهبانو فرح پهلوی و تاثیر ماندگار او در زمینه هنر ایران است. آقای غفوری آذر از روزنامهنگاران برجسته ایرانی هستند که اکنون در خارج از کشور به فعالیت مشغول هستند.
👈این متن را با این سه تصویر از شهبانو فرح پهلوی همراه کردیم. تصاویری که یکی از مخاطبان برای توانا ارسال کرده است. این همراه گرامی تاکید کرد است این تصاویر برای نخستین بار منتشر میشوند. تصاویری که گویا از مراسم ازدواج فرح پهلوی و محمدرضاشاه است.
#فرح_دیبا #فرح_پهلوی #محمدرضاشاه #موزه_هنرهای_معاصر #تالار_رودکی #سازمان_باله_ملی_ایران #جشن_هتر_شیراز #جشنواره_توس #موزه_فرش #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان #سازمان_ملی_فولکلور_ایران #تئاتر_شهر #جشنواره_جهانی_فیلم_تهران
@Tavaana_TavaanaTech
ممنون به خاطر
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان،
موزه هنرهای معاصر تهران،
تئاتر شهر،
تالار رودکی،
جشن هنر شیراز،
جشنواره جهانی فیلم تهران،
جشنواره توس،
سازمان ملی فولکلور ایران،
بنیاد فرهنگ ایران،
سازمان باله ملی ایران و...
تولدتتان مبارک.»
این متن نوشته بابک غفوری آذر درباره شهبانو فرح پهلوی و تاثیر ماندگار او در زمینه هنر ایران است. آقای غفوری آذر از روزنامهنگاران برجسته ایرانی هستند که اکنون در خارج از کشور به فعالیت مشغول هستند.
👈این متن را با این سه تصویر از شهبانو فرح پهلوی همراه کردیم. تصاویری که یکی از مخاطبان برای توانا ارسال کرده است. این همراه گرامی تاکید کرد است این تصاویر برای نخستین بار منتشر میشوند. تصاویری که گویا از مراسم ازدواج فرح پهلوی و محمدرضاشاه است.
#فرح_دیبا #فرح_پهلوی #محمدرضاشاه #موزه_هنرهای_معاصر #تالار_رودکی #سازمان_باله_ملی_ایران #جشن_هتر_شیراز #جشنواره_توس #موزه_فرش #کانون_پرورش_فکری_کودکان_و_نوجوانان #سازمان_ملی_فولکلور_ایران #تئاتر_شهر #جشنواره_جهانی_فیلم_تهران
@Tavaana_TavaanaTech
انقلابی علیه فرهنگ و هنر
یکی از نمایندگان مجلس گفته، هر کسی به موسیقی و آلات موسیقی علاقه دارد از ایران برود! چه این خبر راست باشد و چه دروغ، نمیتوان تیشهای را که این حکومت بر ریشه فرهنگ و هنر در ایران زد، نادیده گرفت.
سران نظام هر بار به بهانهای و با استفاده از دستاویزی خاص پای اسلام و ارزشها را وسط کشیده و علیه این جلوههای زیبای زندگی یعنی موسیقی و سینما و ... به میدان میآیند.
خوب است بدانیم چنین افراد و تفکرات منحط و مرتجعی در کشوری مشغول جولان هستند که در روزگاری نه چندان دور تالار باشکوه و ماندگار رودکی با اجرای هنرمندان بزرگ بینالمللی را شاهد بوده و مردمان آن در هر نقطهای از شهر و در هر خیابانی، با تابلوی تماشاخانه، سینما و کافههای زیبا مواجه بودهاند. اما انقلاب ۵۷ اوضاع را از اساس دگرگون کرد و افکار و ایدئولوژیهای ضدهنر و ضد زندگی را بر صدر نشاند.
در همان روزهای انقلاب، ۲۵ سینما در تهران مانند سینما رادیوسیتی، پارامونت، سینهموند، میامی، ری، الوند، کسری، شرق، ونک، پانوراما، مرمر، خیام، سعود، نپتون، اطلس، ژاله، ناهید و آتلانتیک و برخی سینماها در شهرستانها مانند پارامونت، پریسا و آپادانا در شیراز، شهر فرنگ در اصفهان، آریا و شهر فرنگ در تبریز، آریا و آسیا در مشهد و کریستال در رضاییه به آتش کشیده شدند.
برآورد میشود که قبل از انقلاب حدود ۴۵۰ سینما وجود داشته، یعنی برای هر ۷۰ هزار نفر یک سینما. در سالهای اخیر حدود ۳۸۰ سالن سینمای فعال در ایران وجود دارد. یعنی برای هر ۲۱۳ هزار نفر یک سینما، که اغلب آنها هم معمولا در آستانه تعطیلی و ورشکستگی هستند.
#انقلاب۵۷ #سینما #موسیقی #تالار_رودکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از نمایندگان مجلس گفته، هر کسی به موسیقی و آلات موسیقی علاقه دارد از ایران برود! چه این خبر راست باشد و چه دروغ، نمیتوان تیشهای را که این حکومت بر ریشه فرهنگ و هنر در ایران زد، نادیده گرفت.
سران نظام هر بار به بهانهای و با استفاده از دستاویزی خاص پای اسلام و ارزشها را وسط کشیده و علیه این جلوههای زیبای زندگی یعنی موسیقی و سینما و ... به میدان میآیند.
خوب است بدانیم چنین افراد و تفکرات منحط و مرتجعی در کشوری مشغول جولان هستند که در روزگاری نه چندان دور تالار باشکوه و ماندگار رودکی با اجرای هنرمندان بزرگ بینالمللی را شاهد بوده و مردمان آن در هر نقطهای از شهر و در هر خیابانی، با تابلوی تماشاخانه، سینما و کافههای زیبا مواجه بودهاند. اما انقلاب ۵۷ اوضاع را از اساس دگرگون کرد و افکار و ایدئولوژیهای ضدهنر و ضد زندگی را بر صدر نشاند.
در همان روزهای انقلاب، ۲۵ سینما در تهران مانند سینما رادیوسیتی، پارامونت، سینهموند، میامی، ری، الوند، کسری، شرق، ونک، پانوراما، مرمر، خیام، سعود، نپتون، اطلس، ژاله، ناهید و آتلانتیک و برخی سینماها در شهرستانها مانند پارامونت، پریسا و آپادانا در شیراز، شهر فرنگ در اصفهان، آریا و شهر فرنگ در تبریز، آریا و آسیا در مشهد و کریستال در رضاییه به آتش کشیده شدند.
برآورد میشود که قبل از انقلاب حدود ۴۵۰ سینما وجود داشته، یعنی برای هر ۷۰ هزار نفر یک سینما. در سالهای اخیر حدود ۳۸۰ سالن سینمای فعال در ایران وجود دارد. یعنی برای هر ۲۱۳ هزار نفر یک سینما، که اغلب آنها هم معمولا در آستانه تعطیلی و ورشکستگی هستند.
#انقلاب۵۷ #سینما #موسیقی #تالار_رودکی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech