This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو در شبکههای اجتماعی انتشار وسیعی داشته است. تراکم واقعی جمعیت در راهپیمایی ۲۲ بهمن از نگاه یک چترباز.
.
این در حالیست که جمهوری اسلامی همیشه از حضور میلیونی در راهپیماییهای حکومتی میگوید.
.
#۲۲بهمن #میدان_آزادی #حسن_روحانی #راهپیمایی_22_بهمن #جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک
@Tavaana_TavaanaTech
.
این در حالیست که جمهوری اسلامی همیشه از حضور میلیونی در راهپیماییهای حکومتی میگوید.
.
#۲۲بهمن #میدان_آزادی #حسن_روحانی #راهپیمایی_22_بهمن #جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک
@Tavaana_TavaanaTech
چرا حکومتهایی که بر اساس ایدئولوژی دینی برسر کار میآیند ناتوان در مدیریت هستند؟
«آنچه مشخص است اینکه گروههای آخوندی زمانیکه قدرت را بدست میگیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.
یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی میخواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص میشوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.
اما این جماعت مدعی همهچیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره میدانند.
حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهتهای زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد همفکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیتهای کلان به آنها میدهند.
چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادیها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.
الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را میفروشند.
تجربه نشان داده حکومتهای ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همهچیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».
- ارسالی از همراهان توانا
-- طرح همریشان همریشه از رضا عقیلی
نظر شما همراهان درباره این گفتههای این همراه چیست؟
#جمهوری_اسلامی #حکومت_آخوندی #حکومت_ایدئولوژیک #طالبان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«آنچه مشخص است اینکه گروههای آخوندی زمانیکه قدرت را بدست میگیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.
یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی میخواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص میشوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.
اما این جماعت مدعی همهچیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره میدانند.
حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهتهای زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد همفکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیتهای کلان به آنها میدهند.
چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادیها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.
الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را میفروشند.
تجربه نشان داده حکومتهای ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همهچیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».
- ارسالی از همراهان توانا
-- طرح همریشان همریشه از رضا عقیلی
نظر شما همراهان درباره این گفتههای این همراه چیست؟
#جمهوری_اسلامی #حکومت_آخوندی #حکومت_ایدئولوژیک #طالبان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حذف زنان از ورزش و جامعه
نتیجه سیاست و ایدئولوژی جمهوری اسلامی
✍️از اینستاگرام حسین رونقی
«ورزش ایران بهخاطر حکومت حاکم بهشدت سیاسی و ایدئولوژیک است. سیاست و ایدئولوژی که مبنای آن نادیده گرفتن حقوق اساسی زنان و در نهایت حذف زنان از عرصه ورزش و اجتماع است.
وقتی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی معتقدند «بعضی ورزشها برای زنان بهداشتی نیستند» یا «در خانههایی که زن در آن خانه کدبانو و خانهدار است به طور طبیعی دائم در حال ورزش است» چگونه میتوان انتظار داشت این افراد به حقوق نیمی از جامعهی ایران احترام بگذارند و آنها را از حقوق بدیهی و اساسی خود محروم نکنند؟
حذف و نادیده گرفتن زنان در عرصه ورزش صرفا به عدم اجازه حضور زنان در استادیومها و ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر ختم نمیشود، تبعیضها و ستمهای بزرگتری هم در سکوت رخ میدهند؛ ورزشهایی چون بوکس و بدنسازی برای زنان ایران ممنوع است؛ ورزش زنان و ورزشکاران زن عمدتا از هیچ حمایت دولتی یا خصوصیای برخوردار نیستند و این موضوع بهشکلی بهواسطه سیاستمدران، فعالان سیاسی و اجتماعی مداراگر و محافظهکار که سعی کردهاند همیشه با ریشسفیدی سمت حکومت بایستند و بحرانها را به حاشیه برانند، عادیسازی شدهاست. خط قرمزهای حکومت جمهوری اسلامی در مورد شکل پوشش زنان ورزشکار، ممنوعیت پخش تلویزیونی، تهیه عکس و گزارش از مسابقات زنان در کنار دیگر ستمها بحران ورزش زنان در ایران را عمیقتر کردهاست. حتی نادعالانه بودن دسترسی به امکانات و اماکن ورزشی برای زنان یکی از بزرگترین مشکلات زنان برای حضور در عرصه ورزش است.
اجبار در حجاب و پوشش زنان ورزشکار و اجبار به تن دادن به قوانین محدودکننده در حوزهی ورزش زنان منجر به این شدهاست که استعدادهای فراوانی در میان زنان ورزشکار در عرصههای مختلف ورزشی از شنا، کشتی، فوتبال، والیبال و... کنارهگیری کنند و در نهایت، حذف اجباری بهخاطر سیاستهای و نگرشهای متحجرانه را بپذیرند و حتی نتوانند در مقابل مخالفت والدین یا همسر که به پشتوانهی حکومت و قوانین تبعیضآمیز شکل گرفته مقاومت کنند.
با همهی این اوصاف آیا ورزشی که بهخاطر سیاست و ایدئولوژی، نیمی از یک جامعه را حذف کرده نباید تعلیق، محروم و تحریم بشود؟ آیا زنان برای گرفتن حق ابتدایی خود راهی جز مقاومت و استفاده از ابزارهای مدنی دارند؟ آیا سکوت عمده ورزشکاران مرد در همراهی با حذف زنان از عرصه ورزش را میتوان نادیده گرفت و صرفا به شادی مردم با موفقیت تیمهای مردان بسنده کرد؟ سرنوشت کودکان دختر علاقمند به ورزش در آینده چه خواهد شد؟ ورزش و آزادی حق زنان است و باید برای بهدست آوردن این حق کنار زنان ایران که نیمی از جمعیت ایران هستند ایستاد.»
- این مطلب از اینستاگرام حسین رونقی انتخاب شده است
@hosseinronaghi
نظر شما درباره این نوشته حسین رونقی چیست؟ چگونه میتوان در برابر سیاست حذف زنان ایستاد؟ مردان چگونه میتوانند از زنان حمایت کنند؟
#ورزش_زنان #حکومت_ایدئولوژیک #زنان_ورزشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نتیجه سیاست و ایدئولوژی جمهوری اسلامی
✍️از اینستاگرام حسین رونقی
«ورزش ایران بهخاطر حکومت حاکم بهشدت سیاسی و ایدئولوژیک است. سیاست و ایدئولوژی که مبنای آن نادیده گرفتن حقوق اساسی زنان و در نهایت حذف زنان از عرصه ورزش و اجتماع است.
وقتی مسئولان حکومت جمهوری اسلامی معتقدند «بعضی ورزشها برای زنان بهداشتی نیستند» یا «در خانههایی که زن در آن خانه کدبانو و خانهدار است به طور طبیعی دائم در حال ورزش است» چگونه میتوان انتظار داشت این افراد به حقوق نیمی از جامعهی ایران احترام بگذارند و آنها را از حقوق بدیهی و اساسی خود محروم نکنند؟
حذف و نادیده گرفتن زنان در عرصه ورزش صرفا به عدم اجازه حضور زنان در استادیومها و ورزشگاهها بهعنوان تماشاگر ختم نمیشود، تبعیضها و ستمهای بزرگتری هم در سکوت رخ میدهند؛ ورزشهایی چون بوکس و بدنسازی برای زنان ایران ممنوع است؛ ورزش زنان و ورزشکاران زن عمدتا از هیچ حمایت دولتی یا خصوصیای برخوردار نیستند و این موضوع بهشکلی بهواسطه سیاستمدران، فعالان سیاسی و اجتماعی مداراگر و محافظهکار که سعی کردهاند همیشه با ریشسفیدی سمت حکومت بایستند و بحرانها را به حاشیه برانند، عادیسازی شدهاست. خط قرمزهای حکومت جمهوری اسلامی در مورد شکل پوشش زنان ورزشکار، ممنوعیت پخش تلویزیونی، تهیه عکس و گزارش از مسابقات زنان در کنار دیگر ستمها بحران ورزش زنان در ایران را عمیقتر کردهاست. حتی نادعالانه بودن دسترسی به امکانات و اماکن ورزشی برای زنان یکی از بزرگترین مشکلات زنان برای حضور در عرصه ورزش است.
اجبار در حجاب و پوشش زنان ورزشکار و اجبار به تن دادن به قوانین محدودکننده در حوزهی ورزش زنان منجر به این شدهاست که استعدادهای فراوانی در میان زنان ورزشکار در عرصههای مختلف ورزشی از شنا، کشتی، فوتبال، والیبال و... کنارهگیری کنند و در نهایت، حذف اجباری بهخاطر سیاستهای و نگرشهای متحجرانه را بپذیرند و حتی نتوانند در مقابل مخالفت والدین یا همسر که به پشتوانهی حکومت و قوانین تبعیضآمیز شکل گرفته مقاومت کنند.
با همهی این اوصاف آیا ورزشی که بهخاطر سیاست و ایدئولوژی، نیمی از یک جامعه را حذف کرده نباید تعلیق، محروم و تحریم بشود؟ آیا زنان برای گرفتن حق ابتدایی خود راهی جز مقاومت و استفاده از ابزارهای مدنی دارند؟ آیا سکوت عمده ورزشکاران مرد در همراهی با حذف زنان از عرصه ورزش را میتوان نادیده گرفت و صرفا به شادی مردم با موفقیت تیمهای مردان بسنده کرد؟ سرنوشت کودکان دختر علاقمند به ورزش در آینده چه خواهد شد؟ ورزش و آزادی حق زنان است و باید برای بهدست آوردن این حق کنار زنان ایران که نیمی از جمعیت ایران هستند ایستاد.»
- این مطلب از اینستاگرام حسین رونقی انتخاب شده است
@hosseinronaghi
نظر شما درباره این نوشته حسین رونقی چیست؟ چگونه میتوان در برابر سیاست حذف زنان ایستاد؟ مردان چگونه میتوانند از زنان حمایت کنند؟
#ورزش_زنان #حکومت_ایدئولوژیک #زنان_ورزشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خمینی: «ملیگرایی اساس بدبختی ما است»!
بنیانگذار جمهوری اسلامی به درستی خود را رهبر امت اسلام میدانست و همیشه با مفهوم ملت ایران در ستیز بود.
زیرا همانطور که میبینید او به درستی دریافته بود که اگر روی مفهوم ملت ایران تاکید کند نمیتواند روی مفهوم امت اسلام مانور بدهد.
فرق جمهوری اسلامی با حکومتهای پیشین در این بود که به عنوان نمونه دولت پهلوی خود را دولتی برای ملت ایران میدانست ولی جمهوری اسلامی خود را نظامی برای امت اسلام میداند.
این دو نگرش، دو سیاست متفاوت میآورد که در یکی رشد و پیشرفت حاصل میشود و در دیگری فقر و فلاکتی که این روزها در ایران میبینیم.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #امت #ملت #یاری_مدنی_توانا
.@Tavaana_TavaanaTech
بنیانگذار جمهوری اسلامی به درستی خود را رهبر امت اسلام میدانست و همیشه با مفهوم ملت ایران در ستیز بود.
زیرا همانطور که میبینید او به درستی دریافته بود که اگر روی مفهوم ملت ایران تاکید کند نمیتواند روی مفهوم امت اسلام مانور بدهد.
فرق جمهوری اسلامی با حکومتهای پیشین در این بود که به عنوان نمونه دولت پهلوی خود را دولتی برای ملت ایران میدانست ولی جمهوری اسلامی خود را نظامی برای امت اسلام میداند.
این دو نگرش، دو سیاست متفاوت میآورد که در یکی رشد و پیشرفت حاصل میشود و در دیگری فقر و فلاکتی که این روزها در ایران میبینیم.
#حکومت_ایدئولوژیک #جمهوری_اسلامی #امت #ملت #یاری_مدنی_توانا
.@Tavaana_TavaanaTech
تعطیلی کدام نهادها و سازمانها، خللی در کشور ایجاد نمیکند؟
چند سالی است که بازنشستگان کشور وارد اعتراضات خیابانی شده و از سختیِ زندگی و پایین بودن حقوق خود ناراحت و عصبانی هستند.
از طرفی شاهد هستیم که نهادها، سازمانها و ادارات فرهنگی و مذهبی متنوعی در کشور تاسیسشده و بودجههای کلان هم دریافت میکنند.
اگر یادتان باشد، در دوران کرونا در چند مقطع، همه دستگاههای کشور تعطیل میشدند و البته مراکزی چون نانواییها یا سوپرمارکتها کمتر مجوز تعطیلی داشتند.
با توجه به موارد بالا، به نظر شما درِ کدام ادارات، مراکز یا نهادها را میتوان برای همیشه تختهکرد تا با بودجه آنها به وضعیت بازنشستگان رسیدگی شود و در این سن بتوانند اندکی از زندگی در کنار خانواده و نوههایشان لذت ببرند؟
#جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند سالی است که بازنشستگان کشور وارد اعتراضات خیابانی شده و از سختیِ زندگی و پایین بودن حقوق خود ناراحت و عصبانی هستند.
از طرفی شاهد هستیم که نهادها، سازمانها و ادارات فرهنگی و مذهبی متنوعی در کشور تاسیسشده و بودجههای کلان هم دریافت میکنند.
اگر یادتان باشد، در دوران کرونا در چند مقطع، همه دستگاههای کشور تعطیل میشدند و البته مراکزی چون نانواییها یا سوپرمارکتها کمتر مجوز تعطیلی داشتند.
با توجه به موارد بالا، به نظر شما درِ کدام ادارات، مراکز یا نهادها را میتوان برای همیشه تختهکرد تا با بودجه آنها به وضعیت بازنشستگان رسیدگی شود و در این سن بتوانند اندکی از زندگی در کنار خانواده و نوههایشان لذت ببرند؟
#جمهوری_اسلامی #حکومت_ایدئولوژیک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
استانداری که هنوز خبر ندارد ۱+۵ یعنی پنج عضو دائم شورای امنیت به اضافه آلمان، در اینجا درس عزت میدهد!
اینکه ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی چنین در عرصه دنیا از نفس افتاده است و عملا به عنوان کشوری منزوی با آن برخورد میشود به علت وجود چنین آدمهایی است.
آیا عجیب است با چنین طرز فکری و و چنین میزان سوادی در دنیا حرفی برای گفتن نداریم؟
راه رهایی ایران در برآمدن نظمی شایستهسالار و مردمی است.
#شایسته_سالاری #حکومت_ایدئولوژیک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اینکه ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی چنین در عرصه دنیا از نفس افتاده است و عملا به عنوان کشوری منزوی با آن برخورد میشود به علت وجود چنین آدمهایی است.
آیا عجیب است با چنین طرز فکری و و چنین میزان سوادی در دنیا حرفی برای گفتن نداریم؟
راه رهایی ایران در برآمدن نظمی شایستهسالار و مردمی است.
#شایسته_سالاری #حکومت_ایدئولوژیک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
علم الهدی، نماینده خامنهای در مشهد اخیرا گفته است: «مردم هوشیار باشند تا تنگدستی عامل دست کشیدنشان از انقلاب نشود...دشمن بداند فشار اقتصادی و مشکلات معیشتی نمیتواند باعث شود که مردم ما از دین خود دست بردارند»!
در واقع، نماینده خامنهای در مشهد در اینجا به عیان نشان میدهد که آنچه برای او ارجحیت دارد، ایدئولوژی است حتی اگر پای نان مردم وسط باشد. به عبارت سادهتر، اگر از علمالهدی پرسیده شود بین گرسنگی مردم و ایدئولوژی اسلامی کدام را ارجح میداند، او حفظ ایدئولوژی اسلامی را بر میگزیند.
بدیهی است وقتی آنان در زمینه سفره و نان مردم چنین صریح سخن میگویند، میتوان حدس زد چه نگاه سخت و تنگنظرانه و تلخ و مداراستیزانهای نسبت به ضرورت رواداری با دیگر نگاهها و چشماندازهای عقیدتی و فکری موجود در جامعه دارند. آنان وقتی نان مردم را فدای ایدئولوژی میکنند، جان مردم ناباور به ایدئولوژی خود را ارجمند خواهند دانست؟!
#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
در واقع، نماینده خامنهای در مشهد در اینجا به عیان نشان میدهد که آنچه برای او ارجحیت دارد، ایدئولوژی است حتی اگر پای نان مردم وسط باشد. به عبارت سادهتر، اگر از علمالهدی پرسیده شود بین گرسنگی مردم و ایدئولوژی اسلامی کدام را ارجح میداند، او حفظ ایدئولوژی اسلامی را بر میگزیند.
بدیهی است وقتی آنان در زمینه سفره و نان مردم چنین صریح سخن میگویند، میتوان حدس زد چه نگاه سخت و تنگنظرانه و تلخ و مداراستیزانهای نسبت به ضرورت رواداری با دیگر نگاهها و چشماندازهای عقیدتی و فکری موجود در جامعه دارند. آنان وقتی نان مردم را فدای ایدئولوژی میکنند، جان مردم ناباور به ایدئولوژی خود را ارجمند خواهند دانست؟!
#استبداد_دینی #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز میشد؟ امروز به گونهای وانمود میشود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
چرا حکومتهایی که بر اساس ایدئولوژی دینی برسر کار میآیند ناتوان در مدیریت هستند؟
«آنچه مشخص است اینکه گروههای آخوندی زمانیکه قدرت را بدست میگیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.
یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی میخواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص میشوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.
اما این جماعت مدعی همهچیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره میدانند.
حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهتهای زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد همفکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیتهای کلان به آنها میدهند.
چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادیها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.
الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را میفروشند.
تجربه نشان داده حکومتهای ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همهچیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».
- این مطلب پیش از این توسط یکی از همراهان به آموزشکده توانا فرستاده شده بود. در اینجا آن را بازنشر کردیم.
شما برای پاسخ به این پرسش چه میگویید؟ آیا شما نیز چرایی ناکارآمد بودن حکومتهای ایدئولوژیک را در غیرتخصصی نگاهکردن آنان به مقوله حکمرانی میدانید؟
#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حکومت_ایدئولوژیک #مدارا_رواداری
@Dialogue1402
«آنچه مشخص است اینکه گروههای آخوندی زمانیکه قدرت را بدست میگیرند رهبران و مشاورانی دارند که فقط چند سالی درس دینی خوانده و هیچ تخصص دیگری ندارند.
یک آخوند یا مولوی هشت سال تحصیل خود فقط چند کتاب فقهی و دینی میخواند و کسانی که دو سال دیگر همین کتب را بخوانند متخصص میشوند یعنی کل سواد این جماعت به اندازه یک دیپلم ارزش دارد.
اما این جماعت مدعی همهچیزدانی شده و در هرکاری خود را خبره میدانند.
حکومت اسلامی آخوندها و حکومت اسلامی طالبان شباهتهای زیادی با هم دارند هر دو مردم را از خود کمتر فهمیده و افراد همفکر خود را بدون داشتن تخصصی مسئولیتهای کلان به آنها میدهند.
چیزی که جمهوری اسلامی در طول چهل سال به آن رسید یعنی فقر گسترده، سلب آزادیها، امارت اسلامی طالبان هم در چهار ماه به آنجا رسید.
الان فقر و فلاکت با روی کارآمدن طالبان زیاد شده و به جایی رسیده که مردم از شدت فقر و گرسنگی دختران کوچک خود را میفروشند.
تجربه نشان داده حکومتهای ایدیولوژیک جز بدبختی برای مردم و درعوض سیرشدن چند آخوند بیکاره مدعی همهچیزدانی، هیچ ثمری نداشته و البته ویرانی یک سرزمین و چندین نسل».
- این مطلب پیش از این توسط یکی از همراهان به آموزشکده توانا فرستاده شده بود. در اینجا آن را بازنشر کردیم.
شما برای پاسخ به این پرسش چه میگویید؟ آیا شما نیز چرایی ناکارآمد بودن حکومتهای ایدئولوژیک را در غیرتخصصی نگاهکردن آنان به مقوله حکمرانی میدانید؟
#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حکومت_ایدئولوژیک #مدارا_رواداری
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«چرا انقلاب شد؟ آیا هدف پیشرفت نظامی و علمی بود یا هدف از انقلاب، شامل دین و فرهنگ نیز میشد؟ امروز به گونهای وانمود میشود که خواسته ما، تنها رفاه مادی است».
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
.
«محمد تقی مصباح یزدی» به جد بر این باور بود که انتظارات اقتصادی با اهداف آن انقلاب همخوان نیست. او انگیزههای دینی را هدف اصلی انقلاب اسلامی تعریف میکرد.
دکتر «قاسم افتخاری» - استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران - این نظر که خواسته اصلی روحانیت انقلابی، اجرای شریعت بود را تایید میکند و در توضیح میگوید: «محور مطالبات روحانیون این بود که حکومتها قوانین اسلامی را اجرا کنند».
این سخن مورد تایید «روح الله حسینیان» - رییس مرکز اسناد انقلاب اسلامی - نیز هست. او نیز سخنی به صراحت در این باره گفته بود: «فرض کنید ایرانی مانند ژاپن ساختید، در انتها چه نتیجهای حاصل میشود؟ انقلاباسلامی حرف دیگری داشت. شاه هم میتوانست ایران را آباد کند، اما ما انقلاب کردیم تا آبادانی همراه با معنویت و دین داشته باشیم».
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و سال ۱۳۵۹ که «محمد علی رجایی» - نخست وزیر وقت - از مرتضی نبوی درخواست میکند که به شرکت مخابرات برود و در آنجا مسئولیت بپذیرد. در آنجا نبوی سمت معاونت اداری - مالی شرکت را برعهده میگیرد؛ اما نخستین فعالیت او در شرکت به چه مربوط میشد؟ از زبان خود او بخوانیم: «در آن شرکت ابتدا مبارزه با بیحجابی را شروع کردیم. چون تیپ کارمندان آنجا مناسب نبود...پس از مدتی یک جو اسلامی در شرکت حاکم شد».
شاید این تردید مطرح شود که پرپیداست که انگیزههای اسلامگرایانه، در پی دموکراسی و آزادی لیبرالی نبودند. پس چرا بر این سخن ظاهرا بدیهی ابرام و اصرار ورزیده میشود؟ دلیل آن است که اگر این مدعای اصلی را بپذیریم و نیز به یاد بیاوریم که روحانیت حکومتی و حامیان آنان، پیروز اصلی نزاع بر سر قدرت بودند، طبیعیست نمیتوانیم از حکومتی با بن مایههایی این چنین انتظار داشته باشیم اهداف شریعت محورانه خود را به کناری بنهد و با چرخشی ۱۸۰ درجهای نقش حکومتی نرمال و مداراگرا را بازی کند.
یا باید به رفتار اسلامگرایانه حکومت تن داد یا اینکه علیه آن فعالیت کرد. بر این اساس است که انقلاب کنونی ملت ایران را میتوان انقلابی برای مدارا و رواداری دانست. انقلابی علیه اسلامگرایی و در جستجویی مداراگرایی.
#انقلاب_اسلامی #فقه_شیعه #حکومت_ایدئولوژیک #گفتگو_توانا
@Dialogue1402