https://goo.gl/iLm7Jh #کنشگران #رهبران رخکده، مجموعهای از شرححالهای اختصاصی توانا درباره فعالان، کنشگران و رهبران موثر جامعه مدنی است
کسی را ندیدم تن به ترس بدهد
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین
فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی استبدادی اقدام ورزید که از ویژگیهای آن میتوان گرایش به آیین خاص، سرکوب اعتراضهای #مسالمتآمیز دانشجویان، توطئه انفجاری برنامهریزی شده از سوی عوامل حکومتی و اطلاق آن به مخالفین و سپس برقراری حکومت نظامی در سال ١٩٧٢ و دستگیری و #حبس #رهبران مخالفین، اشاره کرد.
در طول حکومت وی بر فیلیپین، اعتراضهای زیادی از سوی رهبر مخالفین، بِنینیو آکوینو، که مردم وی را تحت نام عامیانه «نینوی» میشناختند، متوجه مارکوس شد و حکومت وی را با چالشهایی روبرو ساخت. در سال ١٩٧١، عوامل حکومتی، با بهرهجویی از تظاهرات حزب مخالف لیبرال فیلیپین، انفجاری را در میدان میراندآ ترتیب داده و مسئولیت آن را متوجه آکوینو کردند. پس از این رویداد، مقامهای امنیتی، این انفجار را سرآغاز تحرک دوباره جنبش کمونیستی در این کشور قلمداد کرده، به مارکوس این امکان را میدهند تا در تاریخ ٢١ ماه سپتامبر سال ١٩٧٢، در فیلیپین حکومت نظامی اعلام کند.
دو روز پس از اعلام حکومت نظامی توسط مارکوس، رهبر مخالفان، آکوینو، به جرم قتل، در اختیار داشتن غیرقانونی سلاح گرم، دست داشتن در انفجار میدان میراندآ و اقدام به #براندازی نظام، دستگیر و زندانی شد. پس از سه سال حبس بدون محاکمه، آکوینو در ماه آوریل ١٩٧٥ در اعتراض به این #بیعدالتی، دست به #اعتصاب_غذا زد و در طی چهل روز بیست کیلوگرم از وزن خود را از دست داد. در ٢٥ نوامبر ١٩٧٧، یک دادگاه نظامی، آکوینو را در تمامی اتهامات وارده، مجرم شناخت و او را به اعدام محکوم کرد. با این حال، حکم اعدام در مورد او به مرحله اجرا گذارده نشد و آکوینو هشت سال دیگر را در پشت میلههای زندان سپری کرد. سرانجام، در سال ١٩٨٠ میلادی و پس از دو حمله قلبی، آکوینو به همراه خانواده خود اجازه یافت تا فیلیپین را به قصد ایالات متحده آمریکا ترک کرده و در آنجا تحت مراقبتهای پزشکی و عمل جراحی قلب قرار گیرد. در طی سه سال اقامت خود در این کشور، آکوینو دو کتاب به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد و در سخنرانیهای بیشماری که ایراد کرد، به افشاگری در رابطه با نظام مارکوس پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/gLJw6H
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین
فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی استبدادی اقدام ورزید که از ویژگیهای آن میتوان گرایش به آیین خاص، سرکوب اعتراضهای #مسالمتآمیز دانشجویان، توطئه انفجاری برنامهریزی شده از سوی عوامل حکومتی و اطلاق آن به مخالفین و سپس برقراری حکومت نظامی در سال ١٩٧٢ و دستگیری و #حبس #رهبران مخالفین، اشاره کرد.
در طول حکومت وی بر فیلیپین، اعتراضهای زیادی از سوی رهبر مخالفین، بِنینیو آکوینو، که مردم وی را تحت نام عامیانه «نینوی» میشناختند، متوجه مارکوس شد و حکومت وی را با چالشهایی روبرو ساخت. در سال ١٩٧١، عوامل حکومتی، با بهرهجویی از تظاهرات حزب مخالف لیبرال فیلیپین، انفجاری را در میدان میراندآ ترتیب داده و مسئولیت آن را متوجه آکوینو کردند. پس از این رویداد، مقامهای امنیتی، این انفجار را سرآغاز تحرک دوباره جنبش کمونیستی در این کشور قلمداد کرده، به مارکوس این امکان را میدهند تا در تاریخ ٢١ ماه سپتامبر سال ١٩٧٢، در فیلیپین حکومت نظامی اعلام کند.
دو روز پس از اعلام حکومت نظامی توسط مارکوس، رهبر مخالفان، آکوینو، به جرم قتل، در اختیار داشتن غیرقانونی سلاح گرم، دست داشتن در انفجار میدان میراندآ و اقدام به #براندازی نظام، دستگیر و زندانی شد. پس از سه سال حبس بدون محاکمه، آکوینو در ماه آوریل ١٩٧٥ در اعتراض به این #بیعدالتی، دست به #اعتصاب_غذا زد و در طی چهل روز بیست کیلوگرم از وزن خود را از دست داد. در ٢٥ نوامبر ١٩٧٧، یک دادگاه نظامی، آکوینو را در تمامی اتهامات وارده، مجرم شناخت و او را به اعدام محکوم کرد. با این حال، حکم اعدام در مورد او به مرحله اجرا گذارده نشد و آکوینو هشت سال دیگر را در پشت میلههای زندان سپری کرد. سرانجام، در سال ١٩٨٠ میلادی و پس از دو حمله قلبی، آکوینو به همراه خانواده خود اجازه یافت تا فیلیپین را به قصد ایالات متحده آمریکا ترک کرده و در آنجا تحت مراقبتهای پزشکی و عمل جراحی قلب قرار گیرد. در طی سه سال اقامت خود در این کشور، آکوینو دو کتاب به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد و در سخنرانیهای بیشماری که ایراد کرد، به افشاگری در رابطه با نظام مارکوس پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/gLJw6H
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Tavaana
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین: کسی را ندیدم تن به ترس بدهد
بینش و انگیزه فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی…
آیا شعار شرکت کنندگان این مراسم با اندیشههای کوروش مطابقت دارد؟
goo.gl/FsRTkr
امروزه از کوروش کبیر بهعنوان یکی از رهبران برجسته در طول تاریخ نام برده میشود. کوروش تسامح و احترام به عقاید و سنتها و آداب و رسوم دیگر اقوام را سیاست خود قرار داد. منشور کوروش از این حیث یک سند حقوقی بسیار مهم است و نشانگر اهمیت آزادی مذهبی و تسامح و مدارای مذهبی است.
منشور کوروش دارای سه پیام مهم است: برابری نژادی، زبانی، و مذهبی برای مردم تحت حکومت، اجازه به بردهها و اسیران در بابل برای بازگشت به سرزمین خود، و بازگرداندن خدایان به جایگاهشان و بازسازی معابد ویران شده.
ویدیو: بزرگداشت روز کوروش در پاسارگاد.
برای آشنایی بیشتر با کورش:
کوروش بزرگ و سیاست رواداری مذهبی
https://goo.gl/gxyqQq
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/FsRTkr
امروزه از کوروش کبیر بهعنوان یکی از رهبران برجسته در طول تاریخ نام برده میشود. کوروش تسامح و احترام به عقاید و سنتها و آداب و رسوم دیگر اقوام را سیاست خود قرار داد. منشور کوروش از این حیث یک سند حقوقی بسیار مهم است و نشانگر اهمیت آزادی مذهبی و تسامح و مدارای مذهبی است.
منشور کوروش دارای سه پیام مهم است: برابری نژادی، زبانی، و مذهبی برای مردم تحت حکومت، اجازه به بردهها و اسیران در بابل برای بازگشت به سرزمین خود، و بازگرداندن خدایان به جایگاهشان و بازسازی معابد ویران شده.
ویدیو: بزرگداشت روز کوروش در پاسارگاد.
برای آشنایی بیشتر با کورش:
کوروش بزرگ و سیاست رواداری مذهبی
https://goo.gl/gxyqQq
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. آیا #شعار شرکت کنندگان این مراسم با اندیشههای #کوروش مطابقت دارد؟ امروزه از #کوروش_کبیر بهعنوان یکی از #رهبران برجسته در طول تاریخ نام برده میشود. کوروش #تسامح و #احترام به #عقاید و سنتها و #آداب و #رسوم دیگر #اقوام را سیاست خود قرار داد. #منشور_کوروش…
Forwarded from آموزشکده توانا
کسی را ندیدم تن به ترس بدهد
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین
فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی استبدادی اقدام ورزید که از ویژگیهای آن میتوان گرایش به آیین خاص، سرکوب اعتراضهای #مسالمتآمیز دانشجویان، توطئه انفجاری برنامهریزی شده از سوی عوامل حکومتی و اطلاق آن به مخالفین و سپس برقراری حکومت نظامی در سال ١٩٧٢ و دستگیری و #حبس #رهبران مخالفین، اشاره کرد.
در طول حکومت وی بر فیلیپین، اعتراضهای زیادی از سوی رهبر مخالفین، بِنینیو آکوینو، که مردم وی را تحت نام عامیانه «نینوی» میشناختند، متوجه مارکوس شد و حکومت وی را با چالشهایی روبرو ساخت. در سال ١٩٧١، عوامل حکومتی، با بهرهجویی از تظاهرات حزب مخالف لیبرال فیلیپین، انفجاری را در میدان میراندآ ترتیب داده و مسئولیت آن را متوجه آکوینو کردند. پس از این رویداد، مقامهای امنیتی، این انفجار را سرآغاز تحرک دوباره جنبش کمونیستی در این کشور قلمداد کرده، به مارکوس این امکان را میدهند تا در تاریخ ٢١ ماه سپتامبر سال ١٩٧٢، در فیلیپین حکومت نظامی اعلام کند.
دو روز پس از اعلام حکومت نظامی توسط مارکوس، رهبر مخالفان، آکوینو، به جرم قتل، در اختیار داشتن غیرقانونی سلاح گرم، دست داشتن در انفجار میدان میراندآ و اقدام به #براندازی نظام، دستگیر و زندانی شد. پس از سه سال حبس بدون محاکمه، آکوینو در ماه آوریل ١٩٧٥ در اعتراض به این #بیعدالتی، دست به #اعتصاب_غذا زد و در طی چهل روز بیست کیلوگرم از وزن خود را از دست داد. در ٢٥ نوامبر ١٩٧٧، یک دادگاه نظامی، آکوینو را در تمامی اتهامات وارده، مجرم شناخت و او را به اعدام محکوم کرد. با این حال، حکم اعدام در مورد او به مرحله اجرا گذارده نشد و آکوینو هشت سال دیگر را در پشت میلههای زندان سپری کرد. سرانجام، در سال ١٩٨٠ میلادی و پس از دو حمله قلبی، آکوینو به همراه خانواده خود اجازه یافت تا فیلیپین را به قصد ایالات متحده آمریکا ترک کرده و در آنجا تحت مراقبتهای پزشکی و عمل جراحی قلب قرار گیرد. در طی سه سال اقامت خود در این کشور، آکوینو دو کتاب به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد و در سخنرانیهای بیشماری که ایراد کرد، به افشاگری در رابطه با نظام مارکوس پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/gLJw6H
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین
فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی استبدادی اقدام ورزید که از ویژگیهای آن میتوان گرایش به آیین خاص، سرکوب اعتراضهای #مسالمتآمیز دانشجویان، توطئه انفجاری برنامهریزی شده از سوی عوامل حکومتی و اطلاق آن به مخالفین و سپس برقراری حکومت نظامی در سال ١٩٧٢ و دستگیری و #حبس #رهبران مخالفین، اشاره کرد.
در طول حکومت وی بر فیلیپین، اعتراضهای زیادی از سوی رهبر مخالفین، بِنینیو آکوینو، که مردم وی را تحت نام عامیانه «نینوی» میشناختند، متوجه مارکوس شد و حکومت وی را با چالشهایی روبرو ساخت. در سال ١٩٧١، عوامل حکومتی، با بهرهجویی از تظاهرات حزب مخالف لیبرال فیلیپین، انفجاری را در میدان میراندآ ترتیب داده و مسئولیت آن را متوجه آکوینو کردند. پس از این رویداد، مقامهای امنیتی، این انفجار را سرآغاز تحرک دوباره جنبش کمونیستی در این کشور قلمداد کرده، به مارکوس این امکان را میدهند تا در تاریخ ٢١ ماه سپتامبر سال ١٩٧٢، در فیلیپین حکومت نظامی اعلام کند.
دو روز پس از اعلام حکومت نظامی توسط مارکوس، رهبر مخالفان، آکوینو، به جرم قتل، در اختیار داشتن غیرقانونی سلاح گرم، دست داشتن در انفجار میدان میراندآ و اقدام به #براندازی نظام، دستگیر و زندانی شد. پس از سه سال حبس بدون محاکمه، آکوینو در ماه آوریل ١٩٧٥ در اعتراض به این #بیعدالتی، دست به #اعتصاب_غذا زد و در طی چهل روز بیست کیلوگرم از وزن خود را از دست داد. در ٢٥ نوامبر ١٩٧٧، یک دادگاه نظامی، آکوینو را در تمامی اتهامات وارده، مجرم شناخت و او را به اعدام محکوم کرد. با این حال، حکم اعدام در مورد او به مرحله اجرا گذارده نشد و آکوینو هشت سال دیگر را در پشت میلههای زندان سپری کرد. سرانجام، در سال ١٩٨٠ میلادی و پس از دو حمله قلبی، آکوینو به همراه خانواده خود اجازه یافت تا فیلیپین را به قصد ایالات متحده آمریکا ترک کرده و در آنجا تحت مراقبتهای پزشکی و عمل جراحی قلب قرار گیرد. در طی سه سال اقامت خود در این کشور، آکوینو دو کتاب به رشته تحریر درآورد و منتشر کرد و در سخنرانیهای بیشماری که ایراد کرد، به افشاگری در رابطه با نظام مارکوس پرداخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/gLJw6H
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Tavaana
انقلاب قدرت مردم در فیلیپین: کسی را ندیدم تن به ترس بدهد
بینش و انگیزه فردیناند مارکوس در سال ١٩٦٥، دهمین رئیسجمهور فیلیپین شد. در حالی که وی در طول دو دوره ریاست جمهوری خود چند طرح عمرانی را به مرحله اجرا گذاشت و بنیه نظامی فیلیپین را مستحکم کرد، با سوءاستفاده از اختیارات خویش، به بسط و مستقر کردن نظام سیاسی…
Forwarded from گفتوشنود
«مندی»
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
غسل تعمید سوسیالیسم
در بعضی سنتهای دینی، تعلل بیش از حد در قبرستانها و یا صرف وقت بسیار با اجساد، مکروه است و شوم تلقی میشود. اما داستان جیم جونز (Jim Jones)، رهبر فرهمند فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) را نمیتوان صرفا حول محور علاقه او به تابوت و به مراسم تشییع پیکر مردگان روایت کرد. اگرچه کسانی که در کودکی با او همبازی بودهاند نقل کردهاند که او جسد حیوانات کشتهشده در جادهها را با وسواس و علاقه به جعبههایی منتقل میکرد و برای آنها مراسم برگزار مینمود؛ همبازیهایش را تشویق به شرکت در چنین مراسمی میکرد و حتی یک بار خود گربهای را با چاقو کشت تا بتواند برای آن مراسم تشییع برگزار کند!
همسایگانش به خاطر میآورند که جیم جونز در کودکی خود را «فرشته مرگ» مینامید و اگرچه میدانیم که او به زندگی خود و پیروانش، با فرمان به خودکشی دستهجمعی، پایان داد، با این حال، در مطالعه زندگیاش برای آنها که میخواهند بدانند رهبران فرهمند کیستند و چگونه در حیات اجتماعی ما رشد و نمو میکنند، واقعیات عبرتآموزی غیر از علاقهی ریشهدار به مرگ وجود دارد!
جونز متولد می ۱۹۳۱ بود. پدر او یک مجروح جنگی بود و به همین علت قادر نبود کار کند و مقرریای که دریافت میکرد کفاف اداره خانواده را نمیداد. گفته میشود مادرش از محبت مادرانه نسبت به فرزند خود تهی بود و دردسرهای زندگی با پدر جونز، او را به ستوه آورده بود. آنها ناچار بودند با اقل امکانات زندگی کنند به طوری که غالباً خانوادهی پدری جیم، برای او خوراک و پوشاک میفرستادند و تلاش میکردند که با او مهربان باشند. ریشهی علاقه جیم جونز به سوسیالیسم و بعدها به زندگی اشتراکی (کمونیسم) بیگمان در فقر شدیدیست که در دوران کودکی تجربه کرده است.
او به شاخهای از مسیحیت علاقهمند شد که پنطیکاستی (Pentecostalism) نامیده میشود. این لفظ (پنطیکا) که به معنای پنجاهه است، به داستانی در عهد جدید اشاره میکند که مطابق با آن…
برای خواندن متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید در:
dialog.tavaana.org/jim-jones/
#فرقه #فرقه_گرایی #جیم_جونز #انتحار_آیینی #خودکشی_آیینی #خودکشی_فرقهای #مسیحیت #پنطیکا #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@Dialogue1402
در بعضی سنتهای دینی، تعلل بیش از حد در قبرستانها و یا صرف وقت بسیار با اجساد، مکروه است و شوم تلقی میشود. اما داستان جیم جونز (Jim Jones)، رهبر فرهمند فرقه «معبد مردم» (Peoples Temple) را نمیتوان صرفا حول محور علاقه او به تابوت و به مراسم تشییع پیکر مردگان روایت کرد. اگرچه کسانی که در کودکی با او همبازی بودهاند نقل کردهاند که او جسد حیوانات کشتهشده در جادهها را با وسواس و علاقه به جعبههایی منتقل میکرد و برای آنها مراسم برگزار مینمود؛ همبازیهایش را تشویق به شرکت در چنین مراسمی میکرد و حتی یک بار خود گربهای را با چاقو کشت تا بتواند برای آن مراسم تشییع برگزار کند!
همسایگانش به خاطر میآورند که جیم جونز در کودکی خود را «فرشته مرگ» مینامید و اگرچه میدانیم که او به زندگی خود و پیروانش، با فرمان به خودکشی دستهجمعی، پایان داد، با این حال، در مطالعه زندگیاش برای آنها که میخواهند بدانند رهبران فرهمند کیستند و چگونه در حیات اجتماعی ما رشد و نمو میکنند، واقعیات عبرتآموزی غیر از علاقهی ریشهدار به مرگ وجود دارد!
جونز متولد می ۱۹۳۱ بود. پدر او یک مجروح جنگی بود و به همین علت قادر نبود کار کند و مقرریای که دریافت میکرد کفاف اداره خانواده را نمیداد. گفته میشود مادرش از محبت مادرانه نسبت به فرزند خود تهی بود و دردسرهای زندگی با پدر جونز، او را به ستوه آورده بود. آنها ناچار بودند با اقل امکانات زندگی کنند به طوری که غالباً خانوادهی پدری جیم، برای او خوراک و پوشاک میفرستادند و تلاش میکردند که با او مهربان باشند. ریشهی علاقه جیم جونز به سوسیالیسم و بعدها به زندگی اشتراکی (کمونیسم) بیگمان در فقر شدیدیست که در دوران کودکی تجربه کرده است.
او به شاخهای از مسیحیت علاقهمند شد که پنطیکاستی (Pentecostalism) نامیده میشود. این لفظ (پنطیکا) که به معنای پنجاهه است، به داستانی در عهد جدید اشاره میکند که مطابق با آن…
برای خواندن متن کامل این یادداشت به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید در:
dialog.tavaana.org/jim-jones/
#فرقه #فرقه_گرایی #جیم_جونز #انتحار_آیینی #خودکشی_آیینی #خودکشی_فرقهای #مسیحیت #پنطیکا #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
ازمربیگری رقص تا سرکردگی یگ فرقه
رهبران فرهمند
چارلی منسن
میتوان دید که اغلب رهبران فرقهها در گذشته، مسیرهای نامربوط را طی کرده باشند. چارلی منسن، علاوه بر اینکه شانس خود را در موزیک امتحان کرده بود، مدتی مربی رقص هم بود! به نظر بیربط میرسد مگر آنکه در نظر بگیریم او با این شغل میتوانست دختران جوان بسیاری را ملاقات کند! این شیوه از ارتباط به هر تقدیر موجهتر و محترمانهتر از فریفتن آنها با عقاید جزمی و ادعاهای گزاف است.
با این حال، کسی مانند چارلی منسن، با تمایلات ضداجتماعی قوی در خود، زمانی که موفق میشود سربازانی گوش به فرمان برای خود تدارک کند، و در حلقه کوچکی که ساخته، صاحب قدرتی نامحدود شود، سرانجام به حذف فیزیکی مخالفان خود یا آنها که به اقتدار او تسلیم نشدهاند، فکر خواهد کرد.
چارلی منسن (Charlie Manson) برای آنها که میخواهند بدانند فرقههای دینی چگونه شکل میگیرند و چه کسانی این فرقهها را میسازند، نمونه خوبی برای مطالعه است. این نمونهها اغلب نشان میدهند که رهبران فرهمند، از بطن مادر، فرهمند زاده نمیشوند. آنها حتی تا حد زیادی از راه آزمایش و خطا، راه خود را مییابند.
چارلی منسن که مادر معتاد به الکل با سوابق دزدیهای متعدد داشت و هرگز پدر خود را نشناخت، حتی فرصت نداشت آموزشهای مناسبی ببیند. او هم مانند مادرش به دزدیهای کوچک دست میزد و بارها به این دلیل و دلایل دیگر از جمله تجاوز جنسی به پسران، به زندان افتاده بود. گفته میشود آموزشهای مشهور دیل کارنگی (Dale Carnegie)، نویسنده و سخنران آمریکایی و توسعهدهنده درسهایی در زمین پیشرفت شخصی، درباره اینکه چگونه میتوان دوستان تازه یافت و بر دیگران تاثیر گذاشت، برای منسن بسیار جالب بوده است. این آموزشها به عنوان بخشی از برنامه بازپروری زندانیان، در زندانهای ایالت متحده ارائه میشده است…
برای خواندن یادداشت کامل به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
dialog.tavaana.org/charlie-manson/
#گفتگو #رواداری #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@dialogue1402
رهبران فرهمند
چارلی منسن
میتوان دید که اغلب رهبران فرقهها در گذشته، مسیرهای نامربوط را طی کرده باشند. چارلی منسن، علاوه بر اینکه شانس خود را در موزیک امتحان کرده بود، مدتی مربی رقص هم بود! به نظر بیربط میرسد مگر آنکه در نظر بگیریم او با این شغل میتوانست دختران جوان بسیاری را ملاقات کند! این شیوه از ارتباط به هر تقدیر موجهتر و محترمانهتر از فریفتن آنها با عقاید جزمی و ادعاهای گزاف است.
با این حال، کسی مانند چارلی منسن، با تمایلات ضداجتماعی قوی در خود، زمانی که موفق میشود سربازانی گوش به فرمان برای خود تدارک کند، و در حلقه کوچکی که ساخته، صاحب قدرتی نامحدود شود، سرانجام به حذف فیزیکی مخالفان خود یا آنها که به اقتدار او تسلیم نشدهاند، فکر خواهد کرد.
چارلی منسن (Charlie Manson) برای آنها که میخواهند بدانند فرقههای دینی چگونه شکل میگیرند و چه کسانی این فرقهها را میسازند، نمونه خوبی برای مطالعه است. این نمونهها اغلب نشان میدهند که رهبران فرهمند، از بطن مادر، فرهمند زاده نمیشوند. آنها حتی تا حد زیادی از راه آزمایش و خطا، راه خود را مییابند.
چارلی منسن که مادر معتاد به الکل با سوابق دزدیهای متعدد داشت و هرگز پدر خود را نشناخت، حتی فرصت نداشت آموزشهای مناسبی ببیند. او هم مانند مادرش به دزدیهای کوچک دست میزد و بارها به این دلیل و دلایل دیگر از جمله تجاوز جنسی به پسران، به زندان افتاده بود. گفته میشود آموزشهای مشهور دیل کارنگی (Dale Carnegie)، نویسنده و سخنران آمریکایی و توسعهدهنده درسهایی در زمین پیشرفت شخصی، درباره اینکه چگونه میتوان دوستان تازه یافت و بر دیگران تاثیر گذاشت، برای منسن بسیار جالب بوده است. این آموزشها به عنوان بخشی از برنامه بازپروری زندانیان، در زندانهای ایالت متحده ارائه میشده است…
برای خواندن یادداشت کامل به صفحهی گفتوشنود رجوع کنید:
dialog.tavaana.org/charlie-manson/
#گفتگو #رواداری #رهبران_فرهمند #کاریزما #کاریزماتیک
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«مندی»
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402
«مندی»
معرفی فیلم
وقتی توی چشم مندی قطرهای میریزند که احتمالا ماده روانگردانی مانند LSD است یا چیزی شبیه به آن، حشرهی سیاه و نسبتا درشتی از داخل یک شیشه درمیآورند و به رگ گردن مندی نزدیک میکنند. حشره نیش میزند و زن مرموز و شومی که چنین کاری انجام میدهد میگوید: I like to call that the cherry on top! یعنی «گل بود به سبزه هم آراسته شد!» کنایه از اینکه با این داروی ترکیبی، نتیجه بهتری هم میشود گرفت! زن جوانی که همکار این جنایت فرقهایست که و سر و گردن مندی بیچاره را نگه داشته بود اضافه میکند: همه اینها برای داشتن یک رویای زیباست!
همه فرقهها رویا میفروشند و البته رهبران آنها برای آنکه جدی گرفته شوند، با استفاده از داروهای روانگردان، چنین رویاهایی را در ذهن و ضمیر پیروان خود ایجاد میکنند. داستانهایی قدیمی وجود داشته است در مورد استفاده شاخهای از شیعیان اسماعیلی در الموت از حشیش برای القاء یک وضعیت بهشتی در ذهن فداییان خود. مشابه این حکایتهای ترسناک درباره رهبران فرقههای مدرن هم فراوان است و تیم پژوهشی گفتوشنود در مجموعه «رهبران فرهمند» به ویژه در داستان جیم جونز به استفاده از روانگردان و سموم برای تاثیرگذاری روی پیروان و گاهی برای ارتکاب اعمال مجرمانه مانند قتل پرداخته است.
البته کاراکتر مندی در فیلمی به همین نام، یک قربانیست نه واقعا پیرو یکی از این رهبران فرهمند یا کاریزماتیک. دقایق اولیه فیلم که به کاراکترپردازی اختصاص دارد، مندی را یک کاراکتر بدبین به نوع انسان معرفی میکند. مندی در حالی که در آغوش همسر خود است میگوید که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/mandy/
#فرقه #فرقه_گرایی #مغزشویی #کاریزما #رهبران_فرهمند #گفتگو #مدارا #دین
@Dialogue1402