This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدر جاویدنام محسن موسوی، در آستانه سالگرد جانباختن فرزند برومندش، این ویدیو را منتشر کرد و نوشت:
«اشک من جاری شد…
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو …
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
ای گل یاس من ای نرگس من
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …»
پدر جاویدنام محسن موسوی، پیشتر دستنوشته فرزندش را که پیش از رفتن به خیابان نوشته بود، منتشر کرده بود.
او در این نوشته وصیتگونه خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
- محسن موسوی ۳۰ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
#محسن_موسوی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #فرزند_وطنم_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«اشک من جاری شد…
جای تو خالی بود
جـــــــــای تـــــــــو …
عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید
شعر دلتنگی من سخت گریست
ای گل یاس من ای نرگس من
دل من در غم هجران تو ای خوبترین، چه بگویم، چه کشید …»
پدر جاویدنام محسن موسوی، پیشتر دستنوشته فرزندش را که پیش از رفتن به خیابان نوشته بود، منتشر کرده بود.
او در این نوشته وصیتگونه خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
- محسن موسوی ۳۰ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
#محسن_موسوی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #فرزند_وطنم_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مراسم سالگرد جانباختن جاویدنام محسن موسوی، روز پنجشنبه بر سر مزارش برگزار شد
پدر محسن نوشت:
«دادخواه خون بناحق ریخته پسرم عزیزم هستم و تا ابد خواهم ماند...»
خواهر محسن هم با انتشار ویدیویی از مراسم، نوشت؛
«دوسال از نبودنت گذشت داداش ……. ولی ما هنوز باور نداریم که نیستی ….هنوزمنتظریم که بیای. کاششش میشد بخوابیمو بیدار شیم ببینیم که همه این روزا یه کابوس بود…. کاش بیای درو باز کنیم تو پشت در باشی …. دلم تنگ شده واسه روزاییی که کنارهم بودیم………. »
- پدر جاویدنام محسن موسوی، پیشتر دستنوشته فرزندش را که پیش از رفتن به خیابان نوشته بود، منتشر کرده بود.
او در این نوشته وصیتگونه خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
- محسن موسوی ۳۰ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
#محسن_موسوی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #فرزند_وطنم_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر محسن نوشت:
«دادخواه خون بناحق ریخته پسرم عزیزم هستم و تا ابد خواهم ماند...»
خواهر محسن هم با انتشار ویدیویی از مراسم، نوشت؛
«دوسال از نبودنت گذشت داداش ……. ولی ما هنوز باور نداریم که نیستی ….هنوزمنتظریم که بیای. کاششش میشد بخوابیمو بیدار شیم ببینیم که همه این روزا یه کابوس بود…. کاش بیای درو باز کنیم تو پشت در باشی …. دلم تنگ شده واسه روزاییی که کنارهم بودیم………. »
- پدر جاویدنام محسن موسوی، پیشتر دستنوشته فرزندش را که پیش از رفتن به خیابان نوشته بود، منتشر کرده بود.
او در این نوشته وصیتگونه خود را «فرزند وطنم ایران» معرفی کرده و تاکید کرده بود که «در سلامت جسم و روان» برای «مبارزه با حکومت باطل دیکتاتوری جمهوری اسلامی» رفته و ابراز امیدواری کرده بود که در پی این مبارزه وطن «در آرامش و آزادی باشد».
- محسن موسوی ۳۰ ساله، ۱۶ مهرماه، در محدوده بازار تهران بر اثر اصابت گلوله نیروهای حکومتی کشته شد.
مسئولان امنیتی از دفن او در تهران جلوگیری کردند.
#محسن_موسوی #مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #فرزند_وطنم_ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چه کسی حق این کودک و سایر کودکان بازمانده از فاجعه مرگ کارگران عزیزمان در معدن طبس را میگیرد؟
«این نوزاد نامش پرهام است. چهار پنج روز بیشتر ندارد …
گفتند؛ پدرش که کارگر معدنِ ذغال سنگ طبس بود پیش از رفتنِ سرِ کار، نامش را انتخاب کرده بود …
وقتی بخشی از معدن منفجر شد و تعدادی از کارگران عزیز جان سپردند، پدرش در بخش دیگری از معدن مشغول به کار بود که چون آنها را تخلیه نکردند، گاز متان به این بخش از معدن هم رسید و نزدیک به ۳۰ کارگر دیگر را کُشت و پدر پرهام را هم به کُما بُرد …!!!
و بالاخره چند روز پیش پدر، پرهام و خواهرش را برای همیشه ترک کرد!
میگفتند قرار بود اینبار پدرش بیاید و بروند بیمارستان ، تا پرهام بدنیا بیاد …
پدر نیامد و … پرهام بدنیا آمد …
دیدنِ این نوزاد تاب و توان ما را گرفت …
چه کسی حق این کودک و سایرِ کودکانِ بازمانده از فاجعه یِ مرگِ کارگرانِ عزیزمان در معدنِ ذغالسنگ طبس را میگیرد …؟»
از اینستاگرام پهلوان رسول خادم
جمهوری اسلامی مسئول مستقیم قتل بیش از ۵۲ کارگر جانباخته در انفجار معدن طبس است.
دادخواه این عزیزان هستیم و در غوغای جنگ و ناامنی و نماز اقتدار!!! آنهم در مصلای تهران! ایران را فراموش نمیکنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معدن_طبس
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
«این نوزاد نامش پرهام است. چهار پنج روز بیشتر ندارد …
گفتند؛ پدرش که کارگر معدنِ ذغال سنگ طبس بود پیش از رفتنِ سرِ کار، نامش را انتخاب کرده بود …
وقتی بخشی از معدن منفجر شد و تعدادی از کارگران عزیز جان سپردند، پدرش در بخش دیگری از معدن مشغول به کار بود که چون آنها را تخلیه نکردند، گاز متان به این بخش از معدن هم رسید و نزدیک به ۳۰ کارگر دیگر را کُشت و پدر پرهام را هم به کُما بُرد …!!!
و بالاخره چند روز پیش پدر، پرهام و خواهرش را برای همیشه ترک کرد!
میگفتند قرار بود اینبار پدرش بیاید و بروند بیمارستان ، تا پرهام بدنیا بیاد …
پدر نیامد و … پرهام بدنیا آمد …
دیدنِ این نوزاد تاب و توان ما را گرفت …
چه کسی حق این کودک و سایرِ کودکانِ بازمانده از فاجعه یِ مرگِ کارگرانِ عزیزمان در معدنِ ذغالسنگ طبس را میگیرد …؟»
از اینستاگرام پهلوان رسول خادم
جمهوری اسلامی مسئول مستقیم قتل بیش از ۵۲ کارگر جانباخته در انفجار معدن طبس است.
دادخواه این عزیزان هستیم و در غوغای جنگ و ناامنی و نماز اقتدار!!! آنهم در مصلای تهران! ایران را فراموش نمیکنیم.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#معدن_طبس
#دادخواهی
@Tavaana_TavaanaTech
برای قهرمانان بی ادعا قطع نخاعی وطنم مینویسم
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میخواهم از قهرمانان شجاع بی ادعا وطنم یاد کنم، قهرمانانی که متأسفانه رسانه ها کمتر از آنها یاد میکنند ، برادران شجاعی که توسط مامورین امنیتی و انتظامی در اعتراضات مردمی جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ به توسط شلیک گلوله جنگی نیروهای امنیتی و انتظامی قطع نخاع شدند.
وحید و بهزاد مثل هزاران جوان دیگر به شوق آزادی کشورشان و با امیدها در دلشان به خیابان رفتند ولی سهم آنها از آزادی گلوله جنگی سنگدلان یزیدیان زمانه بود که در نزدیکی قلبشان آرام نشست. وحید و بهزاد عزیز پانزده سال است که نمیتوانند مثل من و شما روی پاهایشان راه بروند و همچنین پانزده سال است که مهمان ناخوانده ای ( تیر جنگی ) در نزدیکی قلبشان آرام گرفته است ، همان مهمان ناخوانده ای که یزیدیان زمانه با بی رحمی تمام در سینه شأن بجا گذاشتند و قلب مهربانشان پانزده سال است که از آن مهمان ناخوانده مراقب میکند. باور کنید اگر ویلچر وحید و بهزاد نازنین را نبینید اصلأ امکان ندارد تصور کنید که آنها قطع نخاع هستند.
وحید ایرانی مقدم در روز ۲۵ خرداد ۸۸ روبروی پایگاه بسیج مقداد مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت و بهزاد یزدانپناه هم در روز عاشورا ۸۸ زیر پل کالج مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت، اصابت گلولهای که باعث شد این دو عزیز شجاع دیگر نتوانند راه بروند. متأسفانه به گفته پزشکان نه میشود از سمت نخاع عملشون کرد و نه از ناحیه سینهشان، زیرا ممکن است به قلب مهربان آنها آسیبی برسد.
وحید و بهزاد عزیزم : تا همیشه برای ما مردم ایران قابل احترام هستید و ما به شما قهرمانان راه آزادی وطن قول میدهیم انتقام تیری که شما را قطع نخاع کرد را از رژیم سرکوبگر و جنایتکار جمهوری اسلامی پس بگیریم، همان تیر لعنتی که باعث شد دیگر نتوانید راه بروید، به وجودتان افتخار میکنم برادران شجاع و قهرمانم. ♥️♥️
لطفا صدای بهزاد یزدانپناه و وحید ایرانی مقدم باشید و این عزیزان را فراموش نکنید.»
از صفحه مسعود علیزاده
#وحید_ایرانی_مقدم #بهزاد_یزدان_پناه #۲۵خرداد_۸۸ #عاشورا_خونین_۸۸ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
راحله راحمیپور، فعال مدنی زندانی، علیرغم نیاز به درمان، همچنان در زندان اوین از حق درمان محروم است.
راحله راحمیپور ۷۱ سال دارد و به تومور مغزی و تالاسمی مینور مبتلاست با این حال جمهوری اسلامی مانع از اعزام این بانوی زندانی به مراکز درمانی شدهاند.
به گفته منابع مطلع، بیماری این فعال مدنی به حدی است که توان جسمی خود را از دست داده و دچار مشکل در راه رفتن است. با وجود این مشکلات مسئولان بهداری زندان طی مراجعه وی به بهداری تنها اقدام به سنجش فشار خون، تزریق سرم و اکسیژندرمانی کرده و بدون اقدام تخصصی درمانی وی را به بند بازگرداندهاند.
یادآور میشویم درخواست عدم تحمل حبس این زندانی هم رد شده است.
راحله راحمیپور در آبانماه ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲الف زندان اوین منتقل شد. او چندی بعد بهصورت موقت از زندان آزاد شد.
این فعال مدنی که به اتهام «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۶سال حبس تعزیری محکوم شده است، در آبانماه ۱۴۰۲ پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و برای اجرای حکم حبس به زندان اوین منتقل شد.
راحله راحمیپور بارها با شجاعت گفته است:
«تا محاکمه این جانیان دست از دادخواهی نمیکشیم.»
برادر راحله راحمیپور، حسین راحمیپور، از جانباختگان کشتار دهه ۶۰ است. دردناکتر اینکه نوزاد او هم که در زندان بود، هرگز به خانوادهاش تحویل داده نشد. با این حال راحله در تمام این سالها دست از دادخواهی نکشیده است و حتی نزد سازمان ملل از جمهوری اسلامی شکایت کرد تا حکومت را وادار به پاسخگویی کند.
صدای او را بشنوید:
https://youtu.be/WHc2R_63r5Y
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#راحله_راحمی_پور
@Tavaana_TavaanaTech
راحله راحمیپور ۷۱ سال دارد و به تومور مغزی و تالاسمی مینور مبتلاست با این حال جمهوری اسلامی مانع از اعزام این بانوی زندانی به مراکز درمانی شدهاند.
به گفته منابع مطلع، بیماری این فعال مدنی به حدی است که توان جسمی خود را از دست داده و دچار مشکل در راه رفتن است. با وجود این مشکلات مسئولان بهداری زندان طی مراجعه وی به بهداری تنها اقدام به سنجش فشار خون، تزریق سرم و اکسیژندرمانی کرده و بدون اقدام تخصصی درمانی وی را به بند بازگرداندهاند.
یادآور میشویم درخواست عدم تحمل حبس این زندانی هم رد شده است.
راحله راحمیپور در آبانماه ۱۳۹۸ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲الف زندان اوین منتقل شد. او چندی بعد بهصورت موقت از زندان آزاد شد.
این فعال مدنی که به اتهام «اجتماع و تبانی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۶سال حبس تعزیری محکوم شده است، در آبانماه ۱۴۰۲ پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و برای اجرای حکم حبس به زندان اوین منتقل شد.
راحله راحمیپور بارها با شجاعت گفته است:
«تا محاکمه این جانیان دست از دادخواهی نمیکشیم.»
برادر راحله راحمیپور، حسین راحمیپور، از جانباختگان کشتار دهه ۶۰ است. دردناکتر اینکه نوزاد او هم که در زندان بود، هرگز به خانوادهاش تحویل داده نشد. با این حال راحله در تمام این سالها دست از دادخواهی نکشیده است و حتی نزد سازمان ملل از جمهوری اسلامی شکایت کرد تا حکومت را وادار به پاسخگویی کند.
صدای او را بشنوید:
https://youtu.be/WHc2R_63r5Y
#دادخواهی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#راحله_راحمی_پور
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز لیلا مهدوی است، مادری دادخواه، مادری مبارز، مادری خستگیناپذیر، مادری که صدای دادخواهیش را همه ما شنیدهایم...
او مادر سیاوش محمودی است، نوجوان جانباخته در خیزش انقلابی.
او این ویدیو را در استوری اینستاگرامش منتشر کرد.
این مادر زنی مسئول، با اراده و قوی است که فرزندی با شهامت و غیور را پرورش داد.
#سیاوش_محمودی #دادخواهی #لیلا_مهدوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او مادر سیاوش محمودی است، نوجوان جانباخته در خیزش انقلابی.
او این ویدیو را در استوری اینستاگرامش منتشر کرد.
این مادر زنی مسئول، با اراده و قوی است که فرزندی با شهامت و غیور را پرورش داد.
#سیاوش_محمودی #دادخواهی #لیلا_مهدوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«دایه نهیه مادر جانباخته راه آزادی، رامین فاتحی، امروز به مزار جانباختگان انقلاب *زن، زندگی، آزادی* رفت و با گذاشتن گل بر مزار آنها ادای احترام کرد. او با این کار یاد و خاطره این قهرمانان را جاودانه نگه داشت و با آنها تجدید پیمان کرد، برای همان مسیری که پسرش و دیگر فرزندان این خاک در آن راه، جان خود را فدا کردند.
در سالروز یاد جانباختگان داریوش علیزاده، محمد امینی، پیمان منبری و یحیی رحیمی، دایه نهیه پیامی از اتحاد و همبستگی فرستاد، که خانوادههای جانباختگان همواره در کنار هم ایستادهاند و این اتحاد تا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. این مبارزه، جنگ برای آزادی است، علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی.»
از صفحه یادبود رامین فاتحی
shahid.ramin.fatehi
#رامین_فاتحی #داریوش_علیزاده #محمد_امینی #پیمان_منبری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دایه نهیه مادر جانباخته راه آزادی، رامین فاتحی، امروز به مزار جانباختگان انقلاب *زن، زندگی، آزادی* رفت و با گذاشتن گل بر مزار آنها ادای احترام کرد. او با این کار یاد و خاطره این قهرمانان را جاودانه نگه داشت و با آنها تجدید پیمان کرد، برای همان مسیری که پسرش و دیگر فرزندان این خاک در آن راه، جان خود را فدا کردند.
در سالروز یاد جانباختگان داریوش علیزاده، محمد امینی، پیمان منبری و یحیی رحیمی، دایه نهیه پیامی از اتحاد و همبستگی فرستاد، که خانوادههای جانباختگان همواره در کنار هم ایستادهاند و این اتحاد تا سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ادامه خواهد داشت. این مبارزه، جنگ برای آزادی است، علیه رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی.»
از صفحه یادبود رامین فاتحی
shahid.ramin.fatehi
#رامین_فاتحی #داریوش_علیزاده #محمد_امینی #پیمان_منبری #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شنبه ۱۶ مهر، ۱۴۰۱، ساعت یک بعدازظهر است، در یکی از محلههای اصفهان، بسیجیها، جوانی ۲۴ ساله را به قتل رساندند.
احمد شکرالهی، سعی داشت با موتور مادر بیمارش را به بیمارستان شریعتی برساند، که بسیجیها راه را بر او بستند، اعتراض احمد فایدهای نداشت، یک لحظه همهجا شلوغ شد، صدای تیر به گوش میرسید، احمد و مادرش از موتور پیاده شدند و فرار کردند، مادر در ساختمان نیمهسازی پناه میگیرد و احمد در پیادهروی روبهرو شروع به دویدن کرد، بسیجیها به او شلیک کردند، شلیک مستقیم! دو گلوله به سینه و قلب احمد اصابت میکند. هموطنانمان دور او حلقه میزنند، سعی میکنند جلوی خونریزی را بگیرند، یکی از جوانمردان با خودروی شخصی خود، احمد را با سرعت زیاد به بیمارستان الزهرا میرساند، اما پزشکان اعلام میکنند که احمد جان باخته است.
و اینگونه نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، احمد شکرالهی، متولد دیماه ۱۳۷۷، کردآباد اصفهان، را در تاریخ شانزدهم مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱ بعدازظهر در میدان آزادی اصفهان، دروازه شیراز، به قتل رساندند.
احمد جوانی ورزشکار بود، عاشق بدنسازی بود و با ورزش و تغذیه سالم، قصد داشت در این رشته به صورت حرفهای فعالیت کند. در طول روز ساعتها ورزش میکرد، بعد از ورزش مقابل آئینه میایستاد و فیگور میگرفت، فرزند اول خانواده بود و رابطه گرمی با اعضای خانواده داشت. او از موسیقی لذت میبرد و بیشتر ترانههای شادمهر عقیلی را گوش میداد. احمد در کار تاسیسات ساختمان هم کار میکرد پسر زحمتکشی بود که برای زندگی بهتر نهایت تلاش خود را به کار میبست. جمهوری اسلامی این جوان ورزشکار را ناجوانمردانه با شلیک تیر از پشت سر به قتل رساند.
دردناکتر اینکه، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، پس از مرگ هم، بدون اطلاع خانواده، پیکر او را در باغ رضوان اصفهان غسل دادند. علیرغم فشاری که بر خانواده وارد کردند، تا احمد را در همان محل دفن کنند، ولی با اصرار خانواده و نزدیکان پیکر احمد به امامزاده محمدباقر خیادان واقع در خوراسگان منتقل شد و در تاریکی به خاک سپرده شد.
به گفته منابع آگاه، خانواده شکرالهی، در جریان خاکسپاری بارها تهدید شدند و از آنها تعهد گرفتند که سکوت کنند. به طوریکه تلفن همراه خواهر احمد شکرالهی، به مدت سه هفته توسط ستاد خبری ضبط شد.
با وجود فشار روانی که جمهوری اسلامی بر این خانواده وارد کرده و اینچنین جان جوان عزیزشان را گرفته، خانواده احمد هرگز دست از دادخواهی برنداشتند.
#احمد_شکراللهی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمد شکرالهی، سعی داشت با موتور مادر بیمارش را به بیمارستان شریعتی برساند، که بسیجیها راه را بر او بستند، اعتراض احمد فایدهای نداشت، یک لحظه همهجا شلوغ شد، صدای تیر به گوش میرسید، احمد و مادرش از موتور پیاده شدند و فرار کردند، مادر در ساختمان نیمهسازی پناه میگیرد و احمد در پیادهروی روبهرو شروع به دویدن کرد، بسیجیها به او شلیک کردند، شلیک مستقیم! دو گلوله به سینه و قلب احمد اصابت میکند. هموطنانمان دور او حلقه میزنند، سعی میکنند جلوی خونریزی را بگیرند، یکی از جوانمردان با خودروی شخصی خود، احمد را با سرعت زیاد به بیمارستان الزهرا میرساند، اما پزشکان اعلام میکنند که احمد جان باخته است.
و اینگونه نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، احمد شکرالهی، متولد دیماه ۱۳۷۷، کردآباد اصفهان، را در تاریخ شانزدهم مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱ بعدازظهر در میدان آزادی اصفهان، دروازه شیراز، به قتل رساندند.
احمد جوانی ورزشکار بود، عاشق بدنسازی بود و با ورزش و تغذیه سالم، قصد داشت در این رشته به صورت حرفهای فعالیت کند. در طول روز ساعتها ورزش میکرد، بعد از ورزش مقابل آئینه میایستاد و فیگور میگرفت، فرزند اول خانواده بود و رابطه گرمی با اعضای خانواده داشت. او از موسیقی لذت میبرد و بیشتر ترانههای شادمهر عقیلی را گوش میداد. احمد در کار تاسیسات ساختمان هم کار میکرد پسر زحمتکشی بود که برای زندگی بهتر نهایت تلاش خود را به کار میبست. جمهوری اسلامی این جوان ورزشکار را ناجوانمردانه با شلیک تیر از پشت سر به قتل رساند.
دردناکتر اینکه، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی، پس از مرگ هم، بدون اطلاع خانواده، پیکر او را در باغ رضوان اصفهان غسل دادند. علیرغم فشاری که بر خانواده وارد کردند، تا احمد را در همان محل دفن کنند، ولی با اصرار خانواده و نزدیکان پیکر احمد به امامزاده محمدباقر خیادان واقع در خوراسگان منتقل شد و در تاریکی به خاک سپرده شد.
به گفته منابع آگاه، خانواده شکرالهی، در جریان خاکسپاری بارها تهدید شدند و از آنها تعهد گرفتند که سکوت کنند. به طوریکه تلفن همراه خواهر احمد شکرالهی، به مدت سه هفته توسط ستاد خبری ضبط شد.
با وجود فشار روانی که جمهوری اسلامی بر این خانواده وارد کرده و اینچنین جان جوان عزیزشان را گرفته، خانواده احمد هرگز دست از دادخواهی برنداشتند.
#احمد_شکراللهی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شرح اسلاید اول:
مرضیه آدینهزاده، این تصویر را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و نوشت:
«۱۶ مهر ۱۴۰۱
روبروی درب مدرسه ات
از ماشین بابا پیاده میشی
بند کفشت رو محکم میکنی
و میری
برای همیشه میری
برای ایران میری
و دیگه برنمیگردی.»
تصاویر روزی است که ابوالفضل آدینهزاده را پدرش به مدرسه رساند، آن روز ابوالفضل در قیام مردمی شرکت کرد و توسط رژیم کشته شد.
شرح اسلاید دوم تا چهارم:
مرضیه آدینهزاده این ویدیوها را در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت:
«یکی یکدونه
نه تنها مرضیه بلکه کل خانواده نمیتونن...
نمیتونیم این درد دوریت رو ، درد برای همیشه از دست دادنت رو تحمل بکنیم.
دلم پر میکشه برای اینکه دوباره اسمم رو صدا بزنی
برای زندگی شاد و ساده ای که بر باد رفت
برای رابطه قشنگ دو نفرهمون
برای تو داداش خیلی دلم تنگه
.
امروز از اول صبح بغض لعنتی چنگ انداخته و راه گلمونو بسته
دو سال پیش ۱۵ مهر
همینجا بودیم ، نجف آباد
اون روز برای تفریح ،
الان برای سالیاد تو یکی یکدونه خونمون.
نه میبخشیم
و نه فراموش میکنیم..»
#ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مرضیه آدینهزاده، این تصویر را در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و نوشت:
«۱۶ مهر ۱۴۰۱
روبروی درب مدرسه ات
از ماشین بابا پیاده میشی
بند کفشت رو محکم میکنی
و میری
برای همیشه میری
برای ایران میری
و دیگه برنمیگردی.»
تصاویر روزی است که ابوالفضل آدینهزاده را پدرش به مدرسه رساند، آن روز ابوالفضل در قیام مردمی شرکت کرد و توسط رژیم کشته شد.
شرح اسلاید دوم تا چهارم:
مرضیه آدینهزاده این ویدیوها را در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت:
«یکی یکدونه
نه تنها مرضیه بلکه کل خانواده نمیتونن...
نمیتونیم این درد دوریت رو ، درد برای همیشه از دست دادنت رو تحمل بکنیم.
دلم پر میکشه برای اینکه دوباره اسمم رو صدا بزنی
برای زندگی شاد و ساده ای که بر باد رفت
برای رابطه قشنگ دو نفرهمون
برای تو داداش خیلی دلم تنگه
.
امروز از اول صبح بغض لعنتی چنگ انداخته و راه گلمونو بسته
دو سال پیش ۱۵ مهر
همینجا بودیم ، نجف آباد
اون روز برای تفریح ،
الان برای سالیاد تو یکی یکدونه خونمون.
نه میبخشیم
و نه فراموش میکنیم..»
#ابوالفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همسر جاویدنام یحیی رحیمی در آستانه سالگرد جانباختن او این تصویر نوشته را منتشر کرد.
«امشب ،نگذرد این زمان بی امان
نشود فردا
خون میچکد از این پاییز
از این مهر نامهربان
جان من ،امشب
دوسال میشود ....
جان من برایت بیقرار است...
وای از این همه درد...
وای از این همه ظلم»
rahimi_yahya70
- یحیی رحیمی شهروند سنندج و هموطن ما ایرانیان مثل هر روز پشت فرمان پرایدش نشست تا بره سمت خونه... در مسیر منزل به ترافیک نیروهای امنیتی رسید و با بوق زدن درخواست بازگشایی مسیر رو داشت تا به منزلش و خانوادهاش برسه.
و اون روز در ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱ یک مامور انتظامی از فاصله یک متری به پیشانی یحیی رحیمی شلیک کرد و یحیی رو کشت و همسر جوانش و اعضای خانوادهاش رو برای همیشه داغدار کرد.
#یحیی_رحیمی #پیمان_منبری #داریوش_علیزاده #محمد_امینی#رامین_فاتحی#محمد_شریعتی #هومن_عبداللهی #آرام_حبیبی #عیسی_بیگلری#سارینا_ساعدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امشب ،نگذرد این زمان بی امان
نشود فردا
خون میچکد از این پاییز
از این مهر نامهربان
جان من ،امشب
دوسال میشود ....
جان من برایت بیقرار است...
وای از این همه درد...
وای از این همه ظلم»
rahimi_yahya70
- یحیی رحیمی شهروند سنندج و هموطن ما ایرانیان مثل هر روز پشت فرمان پرایدش نشست تا بره سمت خونه... در مسیر منزل به ترافیک نیروهای امنیتی رسید و با بوق زدن درخواست بازگشایی مسیر رو داشت تا به منزلش و خانوادهاش برسه.
و اون روز در ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱ یک مامور انتظامی از فاصله یک متری به پیشانی یحیی رحیمی شلیک کرد و یحیی رو کشت و همسر جوانش و اعضای خانوادهاش رو برای همیشه داغدار کرد.
#یحیی_رحیمی #پیمان_منبری #داریوش_علیزاده #محمد_امینی#رامین_فاتحی#محمد_شریعتی #هومن_عبداللهی #آرام_حبیبی #عیسی_بیگلری#سارینا_ساعدی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech