آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
سالروز به قتل رسیدن امیر کبیر
«به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!»

میرزا تقی‌خان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ روستاي هزاوه از توابع فراهان، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در زمان ناصرالدین‌شاه #قاجار بود.

امیرکبیر، در دوران کوتاه صدارتش (سه سال و سه ماه)، اصطلاحاتی انجام داد که به عقیده بعضی از مورخین تأثیر بسزایی در #تجددگرایی ایرانیان داشت. وی بنیان‌گذار #دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری‌های نو به فرمان او در تهران پایه‌گذاری شد. هم‌چنین انتشار #روزنامهٔ وقایع اتفاقیه، ایجاد قراول خانه، سر و سامان دادن به #ارتش، اصلاح وضع #چاپارخانه دولت از جمله کارهای وی به‌شمار می‌آید.
حذف القاب و عناوین از دیگر اقدامات وی بود. امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیان‌های اجتماعی می‌دانست.

صدور فرمان #اعدامِ سیدعلی محمد باب (مبشر آئین بهائیت) از نقاط منفی زندگی میرزا تفی خان امیرکبیر است.

امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از کار خود برکنار و به #کاشان تبعید شد، در حمام #فین به دستور #ناصرالدین‌شاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
فریدون مشیری یکی از بهترین اشعار را در رثای #امیرکبیر سروده است. این
شعر با صدای شهرام ناظری و سرپرستی و آهنگ‌سازی پژمان طاهری در آلبومی به همین نام منتشر شده است.

آهنگ: پژمان طاهری
خواننده: شهرام ناظری

رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر،
غریب و خسته رسیدم به قتلگاه امیر.
زمان، هنوز همان شرمسارِ بهت‌زده،
زمین، هنوز همان سخت‌جانِ لال شده،
جهان، هنوز همان دست بستهٔ تقدیر!
هنوز، نفرین می‌بارد از در و دیوار.
هنوز، نفرت از پادشاهِ بدکردار،
هنوز، وحشت از جانیان آدم‌خوار،
هنوز، لعنت، بر بانیان آن تزویر.
هنوز دستِ صنوبر بر استغاثه بلند،
هنوز بیدِ پریشیده سر فکنده به زیر،
هنوز همهمه سروها، که: «ای جلاد!
مزن! مکُش! های؟!
ای پلیدِ شریر!
چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام؟
چگونه تیر گشایی به شیر در زنجیر!؟»
هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی،
هنوز، هنوز، هنوز،
به قطره قطرهٔ گلگونه، رنگ می‌گیرد،
از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر!
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان،
نه خون، که دارویِ غم‌هایِ مردمِ ایران!
نه خون، که جوهر سیال دانش و تدبیر.
هنوز زاریِ آب،
هنوز نالهٔ باد،
هنوز گوشِ کرِ آسمان، فسونگر پیر!
هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه،
برون خرامی،* ای آفتاب عالم‌گیر.
«نشیمن تو نه این کنج محنت‌آباد ست»
«تو را ز کنگرهٔ عرش می‌زنند صفیر!»**
به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند،
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!
چون او دوباره بیابد کسی؟
ـ محال... محال...
هزار سال بمانی اگر،
چه دیر...
چه دیر...!
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇