آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
ابراز تاسف محسن کدیور از عدم توجه به نامه تاریخی مصطفی رحیمی به خمینی در نقد جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی: آن‌که گفت آری، آن که گفت نه

#یادداشت (خلاصه)
من در فروردین سال ۱۳۵۸ مثل اکثر مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی آری دادم. آن زمان یک جوان بیست ساله‌ی انقلابی بودم. اکنون سی و هفتمین سالگرد تاسیس جمهوری اسلامی است. چه می‌خواستیم و چه شد! در این مجال دو پیام را مرور می‌کنم.
نخست پیام آن‌که گفت آری، و آن پیام مورخ ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ آقای روح‌الله موسوی خمینی با عنوان «اعلام جمهوری اسلامی ایران و تشکر از حضور گستردۀ مردم در رفراندم» منقول از جلد ششم صحیفه امام.
دوم پیام آن‌که گفت نه، نامه‌ی مورخ ۱۰ دی ۱۳۵۷ مصطفی رحیمی منتشره در روزنامه‌ی آیندگان مورخ ۲۵ دی ۱۳۵۷ با عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟»
پیام اول، پیام مؤسس جمهوری اسلامی به‌مناسبت تأسیس جمهوری اسلامی است. پیام دوم، نخستین نامه‌ی سرگشاده‌ به شخص آقای خمینی و نقد جمهوری اسلامی است. نویسنده‌ی آن دکتر مصطفی رحیمی (۱۳۸۱-۱۳۰۵) #حقوق‌دان، #نویسنده و #مترجم سرشناس ایرانی است که مسلما به جمهوری اسلامی رأی نه داده است.
نسل من نامه‌ی تاریخی #مصطفی_رحیمی را آن زمان نادیده گرفت، و از این بابت بسیار متأسفم. تاوان این #غفلت را هم داریم می‌دهیم. این نامه نیازمند شرحی مستوفی است. اگرچه در یک روزنامه منتشر شده، اما یادداشت ژورنالیستی نیست، رساله‌ی حکیمانه حقوق‌دانی مجرب است. اکنون متن کامل هر دو را با هم منتشر می‌کنم، به این امید که در فرصتی دیگر به تحلیل تطبیقی آن دو بپردازم.

http://kadivar.com/?p=15123

از فیسبوک محسن کدیور

@Tavaana_TavaanaTech
فایل پی دی اف این نامه تقدیم می گردد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ابراز تاسف محسن کدیور از عدم توجه به نامه تاریخی مصطفی رحیمی به خمینی در نقد جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی: آن‌که گفت آری، آن که گفت نه

#یادداشت (خلاصه)
من در فروردین سال ۱۳۵۸ مثل اکثر مردم ایران به جمهوری اسلامی رأی آری دادم. آن زمان یک جوان بیست ساله‌ی انقلابی بودم. اکنون سی و هفتمین سالگرد تاسیس جمهوری اسلامی است. چه می‌خواستیم و چه شد! در این مجال دو پیام را مرور می‌کنم.
نخست پیام آن‌که گفت آری، و آن پیام مورخ ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ آقای روح‌الله موسوی خمینی با عنوان «اعلام جمهوری اسلامی ایران و تشکر از حضور گستردۀ مردم در رفراندم» منقول از جلد ششم صحیفه امام.
دوم پیام آن‌که گفت نه، نامه‌ی مورخ ۱۰ دی ۱۳۵۷ مصطفی رحیمی منتشره در روزنامه‌ی آیندگان مورخ ۲۵ دی ۱۳۵۷ با عنوان «چرا با جمهوری اسلامی مخالفم؟»
پیام اول، پیام مؤسس جمهوری اسلامی به‌مناسبت تأسیس جمهوری اسلامی است. پیام دوم، نخستین نامه‌ی سرگشاده‌ به شخص آقای خمینی و نقد جمهوری اسلامی است. نویسنده‌ی آن دکتر مصطفی رحیمی (۱۳۸۱-۱۳۰۵) #حقوق‌دان، #نویسنده و #مترجم سرشناس ایرانی است که مسلما به جمهوری اسلامی رأی نه داده است.
نسل من نامه‌ی تاریخی #مصطفی_رحیمی را آن زمان نادیده گرفت، و از این بابت بسیار متأسفم. تاوان این #غفلت را هم داریم می‌دهیم. این نامه نیازمند شرحی مستوفی است. اگرچه در یک روزنامه منتشر شده، اما یادداشت ژورنالیستی نیست، رساله‌ی حکیمانه حقوق‌دانی مجرب است. اکنون متن کامل هر دو را با هم منتشر می‌کنم، به این امید که در فرصتی دیگر به تحلیل تطبیقی آن دو بپردازم.

http://kadivar.com/?p=15123

از فیسبوک محسن کدیور

@Tavaana_TavaanaTech
فایل پی دی اف این نامه تقدیم می گردد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
مصطفی رحیمی، آنکه گفت «نه»
goo.gl/4CY8bx

مصطفی رحیمی کسی است که اولین نامه‌ی سرگشاده‌ی هشداردهنده را به آیت‌الله خمینی نوشت و خلاف جو غالب مردم و روشن‌فکری که سخن از حضور تصویر «امام» در ماه می‌شد چارچوب ایدئولوژیک خمینی را به نقد کشید.مصطفی رحیمی، روشن‌فکر، حقوق‌دان، استاد دانشگاه و نویسنده و مترجم ایرانی، یک روز پیش از خروج محمدرضا شاه از کشور و در حالی که حدود دو هفته تا حضور خمینی در ایران و تکیه‌ی او بر قدرت سیاسی بیش‌تر باقی نمانده بود در نامه‌ای به آیت‌الله خمینی با عنوان «چرا با جمهوری‌اسلامی مخالفم» دلایل مخالفت خود با نظام سیاسی نوظهور مبتنی بر شریعت اسلامی را بیان کرد.

این نامه در ۲۵ دی‌ماه ۱۳۵۷ در روزنامه‌ی «آیندگان» منتشر شد؛ روزنامه‌ای که با به قدرت‌رسیدن خمینی از آن‌دسته از روزنامه‌هایی بود که در ابتدا توقیف شد.

رحیمی در این نامه مهم از خمینی می‌خواهد که به صورت مطلق بر جمهوری تاکید کند و ازچسباندن پسوند اسلامی به جمهوریت خودداری کند چرا که جمهوری اسلامی حکومت عده‌ای از مردم است و نه همه‌ی مردم:

«اگر شما حاكمیت مطلق ملت را بپذیرید، مردم ایران كه تاكنون تقریبا در همه قیام‌های خود بالمآل شكست خورده‌اند و پس از قرن‌ها می‌توانند نفسی به راحتی بكشند و در فردای پیروزی جشنی دوگانه (سقوط استبداد سیاه و استقرار حكومت مردم) برپا سازند.»

مصطفی رحیمی در این نامه از روحانیت می‌خواهد که از امر حکومت‌داری کناره بگیرد و «شایسته مقام روحانیت آن است که خود را به مقام سیاسی نپالاید.»

اهمیت نامه مصطفی رحیمی و درک درست او از سیاست را وقتی می‌توان بهتر درک کرد که خود را در آن زمانه‌ی پر آشوب انقلابی‌خواهی و اسلام‌خواهی قرار بدهیم.

مصطفی رحیمی در زمان و زمانه‌ای به شکل مستدل با جمهوری اسلامی مخالفت کرد که عموم روشن‌فکران و مردم مقلدوار و با هیجان پشت زعامت سیاسی روح‌الله خمینی ایستادند.

مصطفی رحیمی در آن زمان تنها بود. شاید بسیاری از کسانی که همراهی گروه‌های مختلف سیاسی و روشنفکران و توده‌ی مردم را با آیت‌الله خمینی دیده بودند از رحیمی می‌پرسیدند که آلترناتیو تو برای جمهوری اسلامی چیست و وقتی کسی اقبالی به سخنان تو نشان نمی‌هد چرا در زمره‌ی طرفداران جمهوری اسلامی قرار نمی‌گیری و به «جمهوری اسلامی» آری نمی‌گویی اما گذشت زمانه نشان داد که مصطفی رحیمی خودش آلترناتیوی برای آن روزها بود و اگر اقبالی به او می‌شد و در نامه‌ی او با دیده‌ی جستجوگر و نقاد می‌نگریستند جامعه از بسیاری از آفاتی که تئوری سیاسی جمهوری اسلامی به بار آورد مصون می‌ماندند.

قاطبه‌ی مردم و روشن‌فکران مذهبی و سکولار و لائیک در همهمه‌های آن روزگار پرسش‌های مصطفی رحیمی از خمینی را بی‌اساس دانستند.

بیش‌تر بخوانید:

http://bit.ly/2qFPRyk

@Tavaana_TavaanaTech