زادروز ِ #فرهادمهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را #فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک #ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش #کسرایی به اسفندیار #منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود. نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را #فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک #ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش #کسرایی به اسفندیار #منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود. نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
فرهاد مهراد؛ صدای خسته «مرد ِ تنها» - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشاش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد…
شاید کمتر کسی از ما باشد که با ترانه و شعر «گنجشکک اشیمشی» خاطره نداشته باشد و شاید بسیاری از ما شاعر این ترانه را نشناسد.
#شاعر این #ترانه، امروز در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
#حسنحاتمی، متولد ۱۳۱۴ در کازرون بود. او در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و #ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل شد. او فعالیتهای هنری و فرهنگیاش را در سال ۱۳۳۴ آغاز کرد و در کازرون و شهرهای اطراف به عنوان دبیر مشغول به کار بود. پس از انقلاب او به اتهام عضویت در گروههای سیاسی چپ و پس از ۲۷ سال خدمت بدون حقوق و مزایا اخراج شد.
از مجموعهی کتابهایی که از حاتمی منتشر شده است میتوان به «سرود مردی که به خلیج پیوست» (مجموعه شعر)، «پستور زبان فارسی»، «بازیهای محلی کازرون»، مجموعه داستان «ما بسیاریم» و «هزار سال شعر کازرون» اشاره کرد.
گنجشکک اشی مشی نام متلی ایرانی است که قریب به یقین با ریشهای کازرونی است. این ترانه را در ابتدا «پری زنگنه» و پس از او #فرهادمهراد خواند. آهنگ این کار از اسفندیار #منفردزاده است. این ترانه در فیلم گوزنها ساختهی مسعود کیمیایی خوانده شد.
ترانهی «گنجشکک اشیمشی» با اجرای زنده فرهاد تقدیم میشود به شما همراهان توانا
یاد حسن حاتمی و فرهاد مهراد گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
#شاعر این #ترانه، امروز در سن ۸۱ سالگی درگذشت.
#حسنحاتمی، متولد ۱۳۱۴ در کازرون بود. او در سال ۱۳۴۸ در رشته زبان و #ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل شد. او فعالیتهای هنری و فرهنگیاش را در سال ۱۳۳۴ آغاز کرد و در کازرون و شهرهای اطراف به عنوان دبیر مشغول به کار بود. پس از انقلاب او به اتهام عضویت در گروههای سیاسی چپ و پس از ۲۷ سال خدمت بدون حقوق و مزایا اخراج شد.
از مجموعهی کتابهایی که از حاتمی منتشر شده است میتوان به «سرود مردی که به خلیج پیوست» (مجموعه شعر)، «پستور زبان فارسی»، «بازیهای محلی کازرون»، مجموعه داستان «ما بسیاریم» و «هزار سال شعر کازرون» اشاره کرد.
گنجشکک اشی مشی نام متلی ایرانی است که قریب به یقین با ریشهای کازرونی است. این ترانه را در ابتدا «پری زنگنه» و پس از او #فرهادمهراد خواند. آهنگ این کار از اسفندیار #منفردزاده است. این ترانه در فیلم گوزنها ساختهی مسعود کیمیایی خوانده شد.
ترانهی «گنجشکک اشیمشی» با اجرای زنده فرهاد تقدیم میشود به شما همراهان توانا
یاد حسن حاتمی و فرهاد مهراد گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
فرهاد مهراد؛ صدای خسته «مرد ِ تنها» - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشاش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد…
زادروز فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
فرهاد مهراد؛ صدای خسته «مرد ِ تنها» - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشاش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد…
آموزشکده توانا
فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها» goo.gl/830ef3 مرد تنها فرهاد مهراد شعر - شهیارِ قنبری آهنگ - اسفندیارِ منفرد زاده @Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
goo.gl/jT7LDA
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
goo.gl/jT7LDA
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
goo.gl/830ef3
مرد تنها
فرهاد مهراد
شعر - شهیارِ قنبری
آهنگ - اسفندیارِ منفرد زاده
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/830ef3
مرد تنها
فرهاد مهراد
شعر - شهیارِ قنبری
آهنگ - اسفندیارِ منفرد زاده
@Tavaana_TavaanaTech
زادروز فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها» . بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار…
سالگرد درگذشت فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
Telegram
آموزشکده توانا
فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
goo.gl/830ef3
مرد تنها
فرهاد مهراد
شعر - شهیارِ قنبری
آهنگ - اسفندیارِ منفرد زاده
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/830ef3
مرد تنها
فرهاد مهراد
شعر - شهیارِ قنبری
آهنگ - اسفندیارِ منفرد زاده
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
زادروز فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها»
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجهی علاقهی فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازهی کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانهی «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانهی برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانهی فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازندهی آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز فرهاد مهراد، صدای خستهی «مرد ِ تنها» . بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانهی مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجهی ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار…
زادروز فرهاد مهراد، صدای خسته «مرد ِ تنها»
بیستونهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هرچند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجه علاقه فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازه کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانه «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانه برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانه فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازنده آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیستونهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار ِ وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هرچند او کوچکترین بود اما رفتار و منشش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد که قصد دارد رفتار بزرگترها را تقلید کند و مانند آنها باشد. سهسال داشت که پشت اتاق برادرش مینشست تا به تمرین ویلون او و دوستانش گوش کند. برادر بزرگ متوجه علاقه فرهاد به موسیقی میشود و از خانوادهاش میخواهد که برای او سازی تهیه کنند و با اصرار ِ برادر برای او یک ویلون سل تهیه میکنند و اینگونه میشود که فرهاد پا به عالم موسیقی میگذارد.
فرهاد از سال ۱۳۴۵ همکاریاش را با گروه «بلککتس» آغاز میکند و در کلاب کوچینی برنامه اجرا میکند.
فرهاد در سال ۱۳۵۰ ترانهی «جمعه»با ترانهای از شهیار قنبری و موسیقی منفردزاده را برای فیلم «خداحافظ رفیق» به کارگردانی امیر نادری میخواند که بار دیگر فرهاد را در کانون توجهها قرار میدهد. فرهاد در اواخر دههی ۵۰ با پوران گلفام ازدواج میکند و تا پایان عمر این زندگی تداوم مییابد. فرهاد تا سال ۵۷ کنسرتهایی را در داخل و خارج کشور اجرا میکند. پس از انقلاب اسلامی فرهاد در ایران میماند اما اجازه کار پیدا نمیکند. یک روز پس از انقلاب اسلامی و در جو آن زمان فرهاد ترانه «وحدت» را با شعری از سیاوش کسرایی به اسفندیار منفردزاده میسپارد که در همان روز صدای فرهاد در تلویزیون ملی به گوشها میرسد.
هر چند فرهاد اولین خوانندهای بود که صدایش از رسانه برآمده از دل انقلاب پخش میشود اما او تا سالها دیگر مجوز خواندن و کار هنری نمیگیرد. او تا سال ۱۳۷۳ اجازهی کار ندارد و در این سال آلبوم «خواب در بیداری» از او منتشر میشود گه چند ترانه فارسی و انگلیسی میخواند. در این آلبوم تنها یک پیانو نواخته میشود که خود نوازنده آن است. فرهاد در سال ۱۳۷۴ اولین کنسرت پس از انقلاب خود را در کلن آلمان اجرا میکند. پس از این فرهاد آلبومی به نام «برف» منتشر میکند.
پس از این آلبوم فرهاد قصد داشت که آلبومی به نام «آمین» منتشر کند که مجموعهای از ترانههایی از کشورهای مختلف با زبانهای مختلف بود که بیماری این فرصت را از فرهاد گرفت. بیماری فرهاد از سال ۱۳۷۸ شدت گرفت و ابتلای او به بیماری هپاتیت سی و عوارض کبدی باعث شد که فرهاد برای درمان در سال ۱۳۸۱ به فرانسه برود.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت.
نهم شهریورماه این سال فرهاد پس از مدتی اغما در بیمارستان درگذشت. او زمان مرگ ۵۹ سال سن داشت. فرهاد در گورستان «تیه» در پاریس به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/830ef3
#فرهادمهراد
#فرهاد_مهراد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
فرهاد مهراد؛ صدای خسته «مرد ِ تنها» - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
بیستو نهم دیماه سال ۱۳۲۲ در خانه مردی که کاردار وزارت امور خارجه ایران در کشورهای عربی بود پسری به دنیا آمد که نامش را فرهاد گذاشتند. او کوچکترین عضو خانواده بود. هر چند او کوچکترین بود اما رفتار و منشاش چنان بود که همواره از سوی اطرافیانش متهم میشد…