ندا میهن‌دوست، خواهر کارگردان و زندانی سیاسی نوید میهن‌دوست، نامه‌ای از او را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است.
این نامه به شرح زیر است:
«نامه‌ای از اوین: صادقانه و بی تعارف بگویم یکی از عذاب‌آورترین معضلات حضور در زندان اوین، اجبار به تماشای برنامه‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی است. متاسفانه وقتی در اتاقی در کنار ده دوازده نفر دیگر با سلایق مختلف مجبور به زندگی هستید، لزوم تعامل جمعی ایجاب می‌کند به علایق هم اتاقی‌های عزیز احترام بگذارید و صدا و تصویر بسیاری از برنامه‌های تلویزیون را که از شدت بی کیفیتی، سوهان روح و اعصاب هستند را تحمل کنید. به همین خاطر کم کم مجبور شده‌ام برای کاستن از آثار این شکنجه‌های سمعی و بصری، اوقات کمتری را در اتاق و زمان بیشتری را در سالن ورزش و محوطه حیاط و کتابخانه بگذرانم. که البته این مورد آخر (کتابخانه) را در اعتراض به عملکردهای احمقانه و برخوردهای کودکانه مسئول فرهنگی زندان، تحریم کرده‌ام. در یکی از اوقات محدود حضور در اتاق متوجه شدم که شبکه آی فیلم، آخرین مینی سریالی که سال‌ها پیش برای تلویزیون ساختم را در حال پخش مجدد دارد. نمی‌دانم آیا مسئولین صداوسیما از سرنوشت کارگردان آن سریال که به خاطر ساخت مستند، با حکم عادلانه (!) سه سال زندان روبرو شده است خبر دارند یا نه ولی سازنده آن سریال آنقدر جرات و جسارت دارد که از ساخت این سریال و سایر سریال‌هایی که برای تلویزیون ساخته اظهار ندامت و پشیمانی نماید. علی رغم این که در تمام سال‌های همکاری با تلویزیون در دهه‌های هفتاد تا نود، سعی کردم بسیاری از کارها را به خاطر فیلمنامه‌های ضعیف و گاها ابلهانه انجام ندهم و همچنان می‌توانم از کارهایی که برای تلویزیون ساخته یا نوشته‌ام به اندازه وسع و نقشی که در آنها داشته‌ام دفاع کنم ولی بازهم نمی‌توانم پشیمانی‌ام را از ساختشان پنهان کنم. این ندامت بیشتر به خاطر انرژی و عمری است که برایشان هدر داده‌ام. زمان‌ها و عمری که می‌توانستم برای ساخت آثاری بهتر در سینما صرف کنم و نه در چهارچوب‌های آزاردهنده و گاه مضحک صداوسیمای جمهوری اسلامی. همزمان با پخش این سریال خبری دریافت کرده‌ام که حسی دلچسب به همراه داشت: یکی از بازیگران اصلی فیلم آخرم (کافه)، #ستاره_ملکی، که در فیلم «دانه انجیر مقدس» (محمد رسول اف) بازی کرده؛ به همراه این فیلم در جشنواره کن حاضر شده است. شادی‌ام وقتی بیشتر شد که خبر کسب جایزه ویژه هیات داوران برای این فیلم را شنیدم.
این دو مطلب به ظاهر بی ربط را نوشتم که بگویم چرا بابت زمانی که برای ساخت کارهای تلویزیونی هدر داده‌ام متاسفم. شاید اگر همان تصمیمی که از سال ۹۸، مبنی بر صرف انرژی برای ساخت آثاری مطابق سلیقه‌ام گرفتم را زودتر گرفته بودم الان راضی‌تر بودم.
نتیجه آن تصمیم ساخت فیلم کافه بود که موفق به حضور در جشنواره تسالونیکی شد و همچنان به نمایشش در خارج از ایران ادامه می‌دهد.
جالب اینجاست که در طول فعالیت حرفه‌ایم با بسیاری از بازیگرانی که اولین فیلمشان را تجربه می‌کردند و اکنون تبدیل به بازیگرانی مطرح و پرکار شده‌اند، کار کرده‌ام. از همکارانی چون مریم پالیزیان، اشکان خطیبی، نگار جواهریان، بابک حمیدیان و مینا ساداتی گرفته تا ستاره ملکی. هر یک از این عزیزان هم اکنون در جاهای مختلف دنیا به فعالیت‌های هنری خود ادامه می‌دهند و شاید بی‌خبر باشند همکاری که نخستین حضور تصویری‌شان را با او تجربه کرده‌اند اکنون به خاطر ساخت فیلم (تاکید می‌کنم به خاطر ساخت فیلم) در زندان به سر می‌برد.
افزون بر این حرف‌ها برای همه آنها مانند ستاره ملکی عزیز آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم هر جا که هستند با آزادی و اختیار تام و تمام به کارهایی مشغول باشند که به خاطرش افتخار کنند و هیچگاه تاسف نخورند.
نوید میهن‌دوست-زندان اوین»
نوید میهن‌دوست (زاده ۷ تیر ۱۳۵۱ در نوشهر) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس سینما و تلویزیون. او در ۱۳ آذر ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی دستگیر شد و در بند ۲۰۹ زندان اوین به مدت حدود دو ماه در بازداشت بود و در ۱۴ بهمن با تودیع وثیقه ۸۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد. او برای اجرای حکم از ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ به زندان اوین فراخوانده شد و هم‌اکنون در زندان اوین زندانی است.
علت بازداشت و صدور حکم علیه او، دوستی‌اش با برادر خانم مسیح علی‌نژاد و پیگیری وضعیت او و همراهی با خانواده‌اش در مراجعات به نهادهای قضایی بوده است.
#نوید_میهن_دوست #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این نامه به شرح زیر است:
«نامه‌ای از اوین: صادقانه و بی تعارف بگویم یکی از عذاب‌آورترین معضلات حضور در زندان اوین، اجبار به تماشای برنامه‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی است. متاسفانه وقتی در اتاقی در کنار ده دوازده نفر دیگر با سلایق مختلف مجبور به زندگی هستید، لزوم تعامل جمعی ایجاب می‌کند به علایق هم اتاقی‌های عزیز احترام بگذارید و صدا و تصویر بسیاری از برنامه‌های تلویزیون را که از شدت بی کیفیتی، سوهان روح و اعصاب هستند را تحمل کنید. به همین خاطر کم کم مجبور شده‌ام برای کاستن از آثار این شکنجه‌های سمعی و بصری، اوقات کمتری را در اتاق و زمان بیشتری را در سالن ورزش و محوطه حیاط و کتابخانه بگذرانم. که البته این مورد آخر (کتابخانه) را در اعتراض به عملکردهای احمقانه و برخوردهای کودکانه مسئول فرهنگی زندان، تحریم کرده‌ام. در یکی از اوقات محدود حضور در اتاق متوجه شدم که شبکه آی فیلم، آخرین مینی سریالی که سال‌ها پیش برای تلویزیون ساختم را در حال پخش مجدد دارد. نمی‌دانم آیا مسئولین صداوسیما از سرنوشت کارگردان آن سریال که به خاطر ساخت مستند، با حکم عادلانه (!) سه سال زندان روبرو شده است خبر دارند یا نه ولی سازنده آن سریال آنقدر جرات و جسارت دارد که از ساخت این سریال و سایر سریال‌هایی که برای تلویزیون ساخته اظهار ندامت و پشیمانی نماید. علی رغم این که در تمام سال‌های همکاری با تلویزیون در دهه‌های هفتاد تا نود، سعی کردم بسیاری از کارها را به خاطر فیلمنامه‌های ضعیف و گاها ابلهانه انجام ندهم و همچنان می‌توانم از کارهایی که برای تلویزیون ساخته یا نوشته‌ام به اندازه وسع و نقشی که در آنها داشته‌ام دفاع کنم ولی بازهم نمی‌توانم پشیمانی‌ام را از ساختشان پنهان کنم. این ندامت بیشتر به خاطر انرژی و عمری است که برایشان هدر داده‌ام. زمان‌ها و عمری که می‌توانستم برای ساخت آثاری بهتر در سینما صرف کنم و نه در چهارچوب‌های آزاردهنده و گاه مضحک صداوسیمای جمهوری اسلامی. همزمان با پخش این سریال خبری دریافت کرده‌ام که حسی دلچسب به همراه داشت: یکی از بازیگران اصلی فیلم آخرم (کافه)، #ستاره_ملکی، که در فیلم «دانه انجیر مقدس» (محمد رسول اف) بازی کرده؛ به همراه این فیلم در جشنواره کن حاضر شده است. شادی‌ام وقتی بیشتر شد که خبر کسب جایزه ویژه هیات داوران برای این فیلم را شنیدم.
این دو مطلب به ظاهر بی ربط را نوشتم که بگویم چرا بابت زمانی که برای ساخت کارهای تلویزیونی هدر داده‌ام متاسفم. شاید اگر همان تصمیمی که از سال ۹۸، مبنی بر صرف انرژی برای ساخت آثاری مطابق سلیقه‌ام گرفتم را زودتر گرفته بودم الان راضی‌تر بودم.
نتیجه آن تصمیم ساخت فیلم کافه بود که موفق به حضور در جشنواره تسالونیکی شد و همچنان به نمایشش در خارج از ایران ادامه می‌دهد.
جالب اینجاست که در طول فعالیت حرفه‌ایم با بسیاری از بازیگرانی که اولین فیلمشان را تجربه می‌کردند و اکنون تبدیل به بازیگرانی مطرح و پرکار شده‌اند، کار کرده‌ام. از همکارانی چون مریم پالیزیان، اشکان خطیبی، نگار جواهریان، بابک حمیدیان و مینا ساداتی گرفته تا ستاره ملکی. هر یک از این عزیزان هم اکنون در جاهای مختلف دنیا به فعالیت‌های هنری خود ادامه می‌دهند و شاید بی‌خبر باشند همکاری که نخستین حضور تصویری‌شان را با او تجربه کرده‌اند اکنون به خاطر ساخت فیلم (تاکید می‌کنم به خاطر ساخت فیلم) در زندان به سر می‌برد.
افزون بر این حرف‌ها برای همه آنها مانند ستاره ملکی عزیز آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم هر جا که هستند با آزادی و اختیار تام و تمام به کارهایی مشغول باشند که به خاطرش افتخار کنند و هیچگاه تاسف نخورند.
نوید میهن‌دوست-زندان اوین»
نوید میهن‌دوست (زاده ۷ تیر ۱۳۵۱ در نوشهر) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس سینما و تلویزیون. او در ۱۳ آذر ۱۳۹۸ توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی دستگیر شد و در بند ۲۰۹ زندان اوین به مدت حدود دو ماه در بازداشت بود و در ۱۴ بهمن با تودیع وثیقه ۸۵۰ میلیون تومانی به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد. او برای اجرای حکم از ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ به زندان اوین فراخوانده شد و هم‌اکنون در زندان اوین زندانی است.
علت بازداشت و صدور حکم علیه او، دوستی‌اش با برادر خانم مسیح علی‌نژاد و پیگیری وضعیت او و همراهی با خانواده‌اش در مراجعات به نهادهای قضایی بوده است.
#نوید_میهن_دوست #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیان و آسیب‌دیدگان سیاسی گمنام را دریابیم
«درود بر شما
به نظر شما زندانیان سیاسی که با شکنجه از آنها اقرار گرفته می‌شود و گمنام بازجویی می‌شوند و گمنام زندان می‌روند و گمنام از اداره اخراج می‌شوند و گمنام فقیر و مستضعف می‌شوند، با کسانی‌که تو بوق کرنا از آنها یاد می‌شود، برابرند؟
کاش در زندان مرده بودم و به فقر کشیده نمی‌شدم تا خانمم که عرف نیست با پراید ۲۰ سال پیش مسافرکشی بکنه تا خرج من و تنها دخترم را دربیارد و من آن همه زمین و حقوق و وام را از دست بدهم😔»
این پیام را یکی از زندانیان سیاسی سابق، که گمنام مانده و کمتر نامش در رسانه‌ها آمده، برای ما فرستاده است.
او می‌گوید:
«از نداری و بی‌پولی درمانده‌ام.
کاری پیدا نکردم, با مدرک فوق لیسانس از اداره اخراج شدم و با ۹ تا قرص اعصاب روز را شب می‌کنم.
به هر کسی که می‌شد، پیام دادم اما هیج و هیچ و هیچ!؟
مشکلات عدیده‌ام را دیگر توانایی ندارم و خیلی وقته گدا شدم.
گاه فکر می‌کنم کاش اعتراض نمی‌کردم و وضعم اینگونه نمی‌شد...»
- همراهان گرامی، بسیاری از افراد از ظلم رژیم جمهوری اسلامی در رنج و تنگدستی زندگی می‌کنند. افراد بسیاری زندانی شده‌اند، به هر دلیل در خبرها دیده و شنیده نشده‌اند (وکیل نداشتند، خانواده اطلاع‌رسانی نکرد، خودشان تمایلی نداشتند، بلد نبودند از زندانی‌شدنشان بنویسند و اطلاع‌رسانی کنند یا هر دلیل دیگر)... اما آنها رنج کشیده‌اند و تبعات بازداشت‌شدن گریبان‌گیرشان شده است. در وضعیت اقتصادی کنونی، از دست دادن کار، اموال، تنهایی، بیماری و ... آنها را در شرایط بسیار بدی قرار داده است.
لطفاً اگر در اطرافیان خود کسی را می‌شناسید که چنین وضعیتی دارد، از هیچ کمکی دریغ نکنید. ممکن است افرادی حتی چند ساعت بازداشت شده باشند، احضار شده باشند، ولی در زندگی و کارشان اختلال ایجاد شده باشد.
زندانیان سیاسی سابق، خانوادههای زندانیان و خانوادههای جان‌باختگان را دریابیم.
ابراز همدلی، خوب است، ولی کافی نیست، این عزیزان نیاز به کمک مادی و اشتغال دارند.
#زندانی_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همدلی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود بر شما
به نظر شما زندانیان سیاسی که با شکنجه از آنها اقرار گرفته می‌شود و گمنام بازجویی می‌شوند و گمنام زندان می‌روند و گمنام از اداره اخراج می‌شوند و گمنام فقیر و مستضعف می‌شوند، با کسانی‌که تو بوق کرنا از آنها یاد می‌شود، برابرند؟
کاش در زندان مرده بودم و به فقر کشیده نمی‌شدم تا خانمم که عرف نیست با پراید ۲۰ سال پیش مسافرکشی بکنه تا خرج من و تنها دخترم را دربیارد و من آن همه زمین و حقوق و وام را از دست بدهم😔»
این پیام را یکی از زندانیان سیاسی سابق، که گمنام مانده و کمتر نامش در رسانه‌ها آمده، برای ما فرستاده است.
او می‌گوید:
«از نداری و بی‌پولی درمانده‌ام.
کاری پیدا نکردم, با مدرک فوق لیسانس از اداره اخراج شدم و با ۹ تا قرص اعصاب روز را شب می‌کنم.
به هر کسی که می‌شد، پیام دادم اما هیج و هیچ و هیچ!؟
مشکلات عدیده‌ام را دیگر توانایی ندارم و خیلی وقته گدا شدم.
گاه فکر می‌کنم کاش اعتراض نمی‌کردم و وضعم اینگونه نمی‌شد...»
- همراهان گرامی، بسیاری از افراد از ظلم رژیم جمهوری اسلامی در رنج و تنگدستی زندگی می‌کنند. افراد بسیاری زندانی شده‌اند، به هر دلیل در خبرها دیده و شنیده نشده‌اند (وکیل نداشتند، خانواده اطلاع‌رسانی نکرد، خودشان تمایلی نداشتند، بلد نبودند از زندانی‌شدنشان بنویسند و اطلاع‌رسانی کنند یا هر دلیل دیگر)... اما آنها رنج کشیده‌اند و تبعات بازداشت‌شدن گریبان‌گیرشان شده است. در وضعیت اقتصادی کنونی، از دست دادن کار، اموال، تنهایی، بیماری و ... آنها را در شرایط بسیار بدی قرار داده است.
لطفاً اگر در اطرافیان خود کسی را می‌شناسید که چنین وضعیتی دارد، از هیچ کمکی دریغ نکنید. ممکن است افرادی حتی چند ساعت بازداشت شده باشند، احضار شده باشند، ولی در زندگی و کارشان اختلال ایجاد شده باشد.
زندانیان سیاسی سابق، خانوادههای زندانیان و خانوادههای جان‌باختگان را دریابیم.
ابراز همدلی، خوب است، ولی کافی نیست، این عزیزان نیاز به کمک مادی و اشتغال دارند.
#زندانی_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همدلی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیان و آسیب‌دیدگان سیاسی گمنام را دریابیم
«درود بر شما
به نظر شما زندانیان سیاسی که با شکنجه از آنها اقرار گرفته می‌شود و گمنام بازجویی می‌شوند و گمنام زندان می‌روند و گمنام از اداره اخراج می‌شوند و گمنام فقیر و مستضعف می‌شوند، با کسانی‌که تو بوق کرنا از آنها یاد می‌شود، برابرند؟
کاش در زندان مرده بودم و به فقر کشیده نمی‌شدم تا خانمم که عرف نیست با پراید ۲۰ سال پیش مسافرکشی بکنه تا خرج من و تنها دخترم را دربیارد و من آن همه زمین و حقوق و وام را از دست بدهم😔»
این پیام را یکی از زندانیان سیاسی سابق، که گمنام مانده و کمتر نامش در رسانه‌ها آمده، برای ما فرستاده است.
او می‌گوید:
«از نداری و بی‌پولی درمانده‌ام.
کاری پیدا نکردم, با مدرک فوق لیسانس از اداره اخراج شدم و با ۹ تا قرص اعصاب روز را شب می‌کنم.
به هر کسی که می‌شد، پیام دادم اما هیج و هیچ و هیچ!؟
مشکلات عدیده‌ام را دیگر توانایی ندارم و خیلی وقته گدا شدم.
گاه فکر می‌کنم کاش اعتراض نمی‌کردم و وضعم اینگونه نمی‌شد...»
- همراهان گرامی، بسیاری از افراد از ظلم رژیم جمهوری اسلامی در رنج و تنگدستی زندگی می‌کنند. افراد بسیاری زندانی شده‌اند، به هر دلیل در خبرها دیده و شنیده نشده‌اند (وکیل نداشتند، خانواده اطلاع‌رسانی نکرد، خودشان تمایلی نداشتند، بلد نبودند از زندانی‌شدنشان بنویسند و اطلاع‌رسانی کنند یا هر دلیل دیگر)... اما آنها رنج کشیده‌اند و تبعات بازداشت‌شدن گریبان‌گیرشان شده است. در وضعیت اقتصادی کنونی، از دست دادن کار، اموال، تنهایی، بیماری و ... آنها را در شرایط بسیار بدی قرار داده است.
لطفاً اگر در اطرافیان خود کسی را می‌شناسید که چنین وضعیتی دارد، از هیچ کمکی دریغ نکنید. ممکن است افرادی حتی چند ساعت بازداشت شده باشند، احضار شده باشند، ولی در زندگی و کارشان اختلال ایجاد شده باشد.
زندانیان سیاسی سابق، خانوادههای زندانیان و خانوادههای جان‌باختگان را دریابیم.
ابراز همدلی، خوب است، ولی کافی نیست، این عزیزان نیاز به کمک مادی و اشتغال دارند.
#زندانی_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همدلی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود بر شما
به نظر شما زندانیان سیاسی که با شکنجه از آنها اقرار گرفته می‌شود و گمنام بازجویی می‌شوند و گمنام زندان می‌روند و گمنام از اداره اخراج می‌شوند و گمنام فقیر و مستضعف می‌شوند، با کسانی‌که تو بوق کرنا از آنها یاد می‌شود، برابرند؟
کاش در زندان مرده بودم و به فقر کشیده نمی‌شدم تا خانمم که عرف نیست با پراید ۲۰ سال پیش مسافرکشی بکنه تا خرج من و تنها دخترم را دربیارد و من آن همه زمین و حقوق و وام را از دست بدهم😔»
این پیام را یکی از زندانیان سیاسی سابق، که گمنام مانده و کمتر نامش در رسانه‌ها آمده، برای ما فرستاده است.
او می‌گوید:
«از نداری و بی‌پولی درمانده‌ام.
کاری پیدا نکردم, با مدرک فوق لیسانس از اداره اخراج شدم و با ۹ تا قرص اعصاب روز را شب می‌کنم.
به هر کسی که می‌شد، پیام دادم اما هیج و هیچ و هیچ!؟
مشکلات عدیده‌ام را دیگر توانایی ندارم و خیلی وقته گدا شدم.
گاه فکر می‌کنم کاش اعتراض نمی‌کردم و وضعم اینگونه نمی‌شد...»
- همراهان گرامی، بسیاری از افراد از ظلم رژیم جمهوری اسلامی در رنج و تنگدستی زندگی می‌کنند. افراد بسیاری زندانی شده‌اند، به هر دلیل در خبرها دیده و شنیده نشده‌اند (وکیل نداشتند، خانواده اطلاع‌رسانی نکرد، خودشان تمایلی نداشتند، بلد نبودند از زندانی‌شدنشان بنویسند و اطلاع‌رسانی کنند یا هر دلیل دیگر)... اما آنها رنج کشیده‌اند و تبعات بازداشت‌شدن گریبان‌گیرشان شده است. در وضعیت اقتصادی کنونی، از دست دادن کار، اموال، تنهایی، بیماری و ... آنها را در شرایط بسیار بدی قرار داده است.
لطفاً اگر در اطرافیان خود کسی را می‌شناسید که چنین وضعیتی دارد، از هیچ کمکی دریغ نکنید. ممکن است افرادی حتی چند ساعت بازداشت شده باشند، احضار شده باشند، ولی در زندگی و کارشان اختلال ایجاد شده باشد.
زندانیان سیاسی سابق، خانوادههای زندانیان و خانوادههای جان‌باختگان را دریابیم.
ابراز همدلی، خوب است، ولی کافی نیست، این عزیزان نیاز به کمک مادی و اشتغال دارند.
#زندانی_سیاسی_گمنام #زندانی_سیاسی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همدلی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا اقدسی جانباز جنگ است که در پی مصدومیت در جنگ شنوایی گوش خود را ازدست داده است. (با سمعک فقط بیست درصد شنوایی دارد)
دادگاه این فعال کارگری را در حالی به ۵۱ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که او به علت ناشنوایی قادر به دفاع از خود در برابر اتهام‌ها نبود. او اکنون بیش از هفت ماه است که در زندان است و مسئولان زندان نیز مانع از درمان اقدسی و صدور حکم عدم‌تحمل حبس برای او شده‌اند.
با وجود ابتلا به ناشنوایی کامل، حملات عصبی و درد شدید در پاها، او را از حق اعزام به پزشکی قانونی برای دریافت حکم عدم تحمل کیفر محروم کرده‌اند.
پزشک متخصص رضا اقدسی تأکید کرده که برای جلوگیری از عوارض ناشی از این اختلال، او باید از هر عاملی که باعث بروز اضطراب می‌شود دور باشد.
حالا خانواده آقای اقدسی به شدت نگران‌اند که او در زندان و به دلیل اضطراب نسبت به شرایط فرزندان خود که آنها هم با بیماری‌های حاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دچار حمله‌های عصبی شود.
آقای اقدسی سه فرزند پسر دارد، که پسر بزرگش بیماری شنت سر به شکم وکولیت روده از نوع کرون دارد و ماهانه باید بیش از دو میلیون تومان برای داروهای او هزینه شود. فرزند کوچکش هم دچار اوتیسم است و مرتب باید تحت نظر مشاور باشد.
بنا به گزارش دریافتی، مأموران سازمان اطلاعات سپاه ابتدای آبان سال ۱۴۰۲ با هجوم به منزل رضا اقدسی او را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. بازپرس پرونده برای آزادی موقت او وثیقه پانصد میلیون تومانی تعیین کرده، اما این فعال کارگری به علت ناتوانی در تأمین آن در زندان مانده است.
دادگاه رضا اقدسی تنها یک هفته بعد از بازداشتش و بدون اطلاع خانواده و با محرومیت از حق دسترسی به وکیل، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. دادگاه این شهروند را به چهار سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم کرد،
«اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» دو اتهام رضا اقدسی است. مصادیق این اتهام‌ها مدیریت یک کانال تلگرامی - که این فعال کارگری در آن شعرهای خود را منتشر می‌کرد - و عضویت در برخی گروه‌های تلگرامی دیگر عنوان شده است.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با استناد به این فعالیت‌های مجازی، رضا اقدسی را به «انتشار محتواهای چپ رادیکال»، «ارتباط با سازمان چریک‌های فداییان خلق»، «تبلیغ نبردهای پارتیزانی»، «اعتراضات تند و خشن»، «اعتصابات قهری» و بسیاری دیگر از موارد متهم کرد.
در آذر ماه دادگاه تجدید نظر محکومیت رضا اقدسی را به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری کاهش داد.
رضا اقدسی و همسرش، که هر دو فعال کارگری هستند در طول یک سال گذشته دست‌کم چهار بار به‌دلیل این فعالیت‌ها بازداشت شده‌اند. رضا اقدسی تا سال ۱۳۸۸ به صورت پیمانکاری با شرکت «ایران خودرو» همکاری داشت که به‌دنبال حدود دو ماه بازداشت در این سال از کار اخراج شد. در همه این سال‌ها او با رانندگی یک تاکسی که آن را اجاره کرده بود، به تأمین هزینه زندگی خانواده خود می‌پرداخت.
از حدود دو سال پیش، آقای اقدسی دچار اختلال حمله وحشت شده و روان‌پزشک تشخیص داده این بیماری به دلیل تحمل اضطراب شدید بروز پیدا کرده است. در صورت بروز حمله وحشت، اقدسی توان راه رفتن و تکان‌دادن دست‌ها و پاهای خود را از دست می‌دهد. رضا اقدسی همچنین از سال‌ها پیش به دلیل فشار روانی ناشی از موج انفجار در جنگ دچار حالات شبه‌هذیانی می‌شود و با کسی که در ذهن اوست گفت‌وگو می‌کند.
از همان دو سال پیش برای مشکل حمله‌های عصبی رضا اقدسی دارو تجویز شده و معلوم نیست دارو به موقع به او می‌رسد یا خیر. روان‌پزشک تأکید کرده که هر عامل اضطراب‌زا او را دچار فلج عضلانی می‌کند. خانواده بارها این مسئله را با مسئولان زندان در میان گذاشتند و جز بی‌توجهی و توهین پاسخی نگرفتند.
تداوم حبس برای آقای اقدسی بسیار خطرناک است و بیماری‌های ایشان در حبس تشدید شده است. خانواده‌اش تحت فشار مالی شدید هستند و شرایط دشواری را می‌گذرانند.
در این متن علاوه بر اطلاعات دریافتی از منبعی نزدیک به خانواده، از گزارش رادیو زمانه هم استفاده شده است.
#رضا_اقدسی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادگاه این فعال کارگری را در حالی به ۵۱ ماه حبس تعزیری محکوم کرد، که او به علت ناشنوایی قادر به دفاع از خود در برابر اتهام‌ها نبود. او اکنون بیش از هفت ماه است که در زندان است و مسئولان زندان نیز مانع از درمان اقدسی و صدور حکم عدم‌تحمل حبس برای او شده‌اند.
با وجود ابتلا به ناشنوایی کامل، حملات عصبی و درد شدید در پاها، او را از حق اعزام به پزشکی قانونی برای دریافت حکم عدم تحمل کیفر محروم کرده‌اند.
پزشک متخصص رضا اقدسی تأکید کرده که برای جلوگیری از عوارض ناشی از این اختلال، او باید از هر عاملی که باعث بروز اضطراب می‌شود دور باشد.
حالا خانواده آقای اقدسی به شدت نگران‌اند که او در زندان و به دلیل اضطراب نسبت به شرایط فرزندان خود که آنها هم با بیماری‌های حاد دست‌وپنجه نرم می‌کنند، دچار حمله‌های عصبی شود.
آقای اقدسی سه فرزند پسر دارد، که پسر بزرگش بیماری شنت سر به شکم وکولیت روده از نوع کرون دارد و ماهانه باید بیش از دو میلیون تومان برای داروهای او هزینه شود. فرزند کوچکش هم دچار اوتیسم است و مرتب باید تحت نظر مشاور باشد.
بنا به گزارش دریافتی، مأموران سازمان اطلاعات سپاه ابتدای آبان سال ۱۴۰۲ با هجوم به منزل رضا اقدسی او را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. بازپرس پرونده برای آزادی موقت او وثیقه پانصد میلیون تومانی تعیین کرده، اما این فعال کارگری به علت ناتوانی در تأمین آن در زندان مانده است.
دادگاه رضا اقدسی تنها یک هفته بعد از بازداشتش و بدون اطلاع خانواده و با محرومیت از حق دسترسی به وکیل، در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد. دادگاه این شهروند را به چهار سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم کرد،
«اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت داخلی و خارجی» و «تبلیغ علیه نظام» دو اتهام رضا اقدسی است. مصادیق این اتهام‌ها مدیریت یک کانال تلگرامی - که این فعال کارگری در آن شعرهای خود را منتشر می‌کرد - و عضویت در برخی گروه‌های تلگرامی دیگر عنوان شده است.
سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با استناد به این فعالیت‌های مجازی، رضا اقدسی را به «انتشار محتواهای چپ رادیکال»، «ارتباط با سازمان چریک‌های فداییان خلق»، «تبلیغ نبردهای پارتیزانی»، «اعتراضات تند و خشن»، «اعتصابات قهری» و بسیاری دیگر از موارد متهم کرد.
در آذر ماه دادگاه تجدید نظر محکومیت رضا اقدسی را به دو سال و هشت ماه حبس تعزیری کاهش داد.
رضا اقدسی و همسرش، که هر دو فعال کارگری هستند در طول یک سال گذشته دست‌کم چهار بار به‌دلیل این فعالیت‌ها بازداشت شده‌اند. رضا اقدسی تا سال ۱۳۸۸ به صورت پیمانکاری با شرکت «ایران خودرو» همکاری داشت که به‌دنبال حدود دو ماه بازداشت در این سال از کار اخراج شد. در همه این سال‌ها او با رانندگی یک تاکسی که آن را اجاره کرده بود، به تأمین هزینه زندگی خانواده خود می‌پرداخت.
از حدود دو سال پیش، آقای اقدسی دچار اختلال حمله وحشت شده و روان‌پزشک تشخیص داده این بیماری به دلیل تحمل اضطراب شدید بروز پیدا کرده است. در صورت بروز حمله وحشت، اقدسی توان راه رفتن و تکان‌دادن دست‌ها و پاهای خود را از دست می‌دهد. رضا اقدسی همچنین از سال‌ها پیش به دلیل فشار روانی ناشی از موج انفجار در جنگ دچار حالات شبه‌هذیانی می‌شود و با کسی که در ذهن اوست گفت‌وگو می‌کند.
از همان دو سال پیش برای مشکل حمله‌های عصبی رضا اقدسی دارو تجویز شده و معلوم نیست دارو به موقع به او می‌رسد یا خیر. روان‌پزشک تأکید کرده که هر عامل اضطراب‌زا او را دچار فلج عضلانی می‌کند. خانواده بارها این مسئله را با مسئولان زندان در میان گذاشتند و جز بی‌توجهی و توهین پاسخی نگرفتند.
تداوم حبس برای آقای اقدسی بسیار خطرناک است و بیماری‌های ایشان در حبس تشدید شده است. خانواده‌اش تحت فشار مالی شدید هستند و شرایط دشواری را می‌گذرانند.
در این متن علاوه بر اطلاعات دریافتی از منبعی نزدیک به خانواده، از گزارش رادیو زمانه هم استفاده شده است.
#رضا_اقدسی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
علی جهانیان، زندانی سیاسی سابق ضمن انتشار این تصاویر نوشت:
«مظاهر حیدری از منتقدینی که همواره دغدغه مند مشکلات جاری وطن و هموطنان بوده ، مجددا بازداشت شد ...
سوال اینجاست ؛ آیا وقت آن نشده که سیستم فعلی طی تجربیات چهل ساله به این نتیجه برسد که بازداشت، حبس یا اعدام منتقدینی که دلسوز ایران و ایرانی هستند
گره.ای از مشکلات جاری نمی‌گشاید.
صورت مسائل را می‌توان پاک نمود ولی سوالات حل نخواهند شد و روز بروز گسترده‌تر و دشوارتر خواهند شد.
آبیاری بذر خشم، میوه‌ای جز کینه نخواهد داد!
با تشکر از همه بزرگوارانی که با انتشار و اطلاع رسانی از این
عزیزان حمایت می‌کنند و صدای زندانیان سیاسی هستند.»
ali.jahaniyan_1
روز ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل مظاهر حیدری، درویش گنابادی در شهرکرد، او را بازداشت کردند. هنوز از اتهامات و محل نگهداری این درویش گنابادی اطلاعی در دست نیست.
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری جنبش «زن، زندگی، آزادی» است. پیش از اعتراضات سراسری او از درویشان گنابادی بود که به خاطر وقایع «گلستان هفتم» در تهران بازداشت شد و یک سال را در زندان سپری کرد. نیروهای امنیتی اما هیچ‌وقت دست از آزار او نکشیدند.
مظاهر حیدری در فایل صوتی که پیش از این خبر داده بود که پس از بازداشت توام با ضرب و شتم در ۱۴ دی ماه، در دادگاهی سه دقیقه‌ای محاکمه شده است. به گفته خودش، او را در بازداشت کتک زده و مجبور به امضای اعترافات اجباری کرده بودند.
#مظاهر_حیدری
#زندانی_سیاسی
#علی_جهانیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مظاهر حیدری از منتقدینی که همواره دغدغه مند مشکلات جاری وطن و هموطنان بوده ، مجددا بازداشت شد ...
سوال اینجاست ؛ آیا وقت آن نشده که سیستم فعلی طی تجربیات چهل ساله به این نتیجه برسد که بازداشت، حبس یا اعدام منتقدینی که دلسوز ایران و ایرانی هستند
گره.ای از مشکلات جاری نمی‌گشاید.
صورت مسائل را می‌توان پاک نمود ولی سوالات حل نخواهند شد و روز بروز گسترده‌تر و دشوارتر خواهند شد.
آبیاری بذر خشم، میوه‌ای جز کینه نخواهد داد!
با تشکر از همه بزرگوارانی که با انتشار و اطلاع رسانی از این
عزیزان حمایت می‌کنند و صدای زندانیان سیاسی هستند.»
ali.jahaniyan_1
روز ۱۹ خرداد ۱۴۰۳، نیروهای امنیتی با مراجعه به منزل مظاهر حیدری، درویش گنابادی در شهرکرد، او را بازداشت کردند. هنوز از اتهامات و محل نگهداری این درویش گنابادی اطلاعی در دست نیست.
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری جنبش «زن، زندگی، آزادی» است. پیش از اعتراضات سراسری او از درویشان گنابادی بود که به خاطر وقایع «گلستان هفتم» در تهران بازداشت شد و یک سال را در زندان سپری کرد. نیروهای امنیتی اما هیچ‌وقت دست از آزار او نکشیدند.
مظاهر حیدری در فایل صوتی که پیش از این خبر داده بود که پس از بازداشت توام با ضرب و شتم در ۱۴ دی ماه، در دادگاهی سه دقیقه‌ای محاکمه شده است. به گفته خودش، او را در بازداشت کتک زده و مجبور به امضای اعترافات اجباری کرده بودند.
#مظاهر_حیدری
#زندانی_سیاسی
#علی_جهانیان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهار ماه بی‌خبری از دکتر رضا کوثری دکتر داروساز و فعال مدنی در مشهد
طبق گزارش دریافتی، «دکتر رضا کوثری یکی از داروسازان خوشنام مشهد و فعال مدنی بخاطر سر زدن و کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی و آسیب‌دیدگان اعتراضات مردمی، از چهار ماه پیش توسط وزارت اطلاعات ربوده و در سلول‌های انفرادی تحت فشار و شکنجه برای اعتراف اجباری نگهداری می‌شود!
دکتر رضا کوثری ۳۸ ساله و متاهل و یکی از خیرین شریف و در عین حال گمنام مشهد است.
در این مدت این چهار ماه، یک یا دو نوبت امکان تماس با خانواده به او داده شده است.
جامعه داروسازان و خانواده و دوستان این پزشک شریف شدیدا نگران حال این انسان شریف هستند، که تنها جرم او انسان‌دوستی است.»
#رضا_کوثری #مشهد #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، «دکتر رضا کوثری یکی از داروسازان خوشنام مشهد و فعال مدنی بخاطر سر زدن و کمک به خانوادههای زندانیان سیاسی و آسیب‌دیدگان اعتراضات مردمی، از چهار ماه پیش توسط وزارت اطلاعات ربوده و در سلول‌های انفرادی تحت فشار و شکنجه برای اعتراف اجباری نگهداری می‌شود!
دکتر رضا کوثری ۳۸ ساله و متاهل و یکی از خیرین شریف و در عین حال گمنام مشهد است.
در این مدت این چهار ماه، یک یا دو نوبت امکان تماس با خانواده به او داده شده است.
جامعه داروسازان و خانواده و دوستان این پزشک شریف شدیدا نگران حال این انسان شریف هستند، که تنها جرم او انسان‌دوستی است.»
#رضا_کوثری #مشهد #زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش دریافتی از زندان قزلحصار حاکی از این است که اعمال فشار بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است، به طوری که تماس‌های تلفنی آنها با خانواده، خویشاوندان و دوستان علاوه بر اینکه شنود می‌شود، وسط مکالمه پیاپی قطع می‌شود. زندانیان این شرایط را برای خاموش کردن صدای خود و نوعی اعمال سانسور ارزیابی می‌کنند.
علاوه بر این با آنکه هنوز تابستان فرا نرسیده، از حدود یک ماه پیش آب در زندان جیره بندی شده و روزانه شش ساعت آب قطع است. این وضعیت بهداشت زندانیان را به خطر انداخته است. این در شرایطی است که با انتقال زندانیان زندان رجایی شهر به زندان قزلحصار، جمعیت افراد حاضر در این زندان بیش از ظرفیت آن است.
مشکل آب از قبل هم وجود داشته و حالا بیشتر شده است و مسئولان زندان از جمله الله‌کرم عزیزی رییس زندان، حسن قبادی معاون زندان، رییس حفاظت زندان سادات رسول و ... عزمی برای اصلاح این وضعیت نداشته‌اند، بلکه تمام تلاش خود را می‌کنند که به زندانیان بیشتر فشار بیاورند.
این مشکلات افزون بر اعدام‌ها است که بر روان همه زندانیان فشار بسیاری وارد می‌کند. زندانیان قزلحصار نام این زندان را «کشتارگاه» گذاشته‌اند.
در بین زندانیان سیاسی، مصطفی رمضانی، دو هفته است که تلفنش قطع است و از حق ملاقات هم محروم است.
فرد زندانی دلخوشی‌اش به همین تماس‌ها و ملاقات‌ها با خانواده است. گرچه اصولاً نگهداری این افراد در زندان ظالمانه است، حکومت همیشه محدودیت‌های بیشتری ایجاد می‌کند تا مطالبه فعالان، به جای آزادی زندانیان این شود که آنها از حداقل امکانات برای زیستن بهره‌مند شوند.
چرا اصولاً افراد به خاطر ابراز عقیده باید زندانی باشند؟ حق این عزیزان یک روز زندان هم نیست.
در یک حکومت نرمال، زندان جای مفسدانی است که خون مردم را در شیشه کرده‌اند و هر روز ابعاد فساد آنها بیشتر مشخص می‌شود، جای کسانی است که فرزندان مردم را در خیابان می‌کشند و کور می‌کنند. اما اینها چون از طرف حاکمیت مستبد مامورند و مجوز دارند برای این کارها، اکنون آزاد هستند و آزادی‌خواهان زندانی‌اند و از حقوق اولیه خود محروم.
#زندان_فزلحصار #زندانی_سیاسی #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علاوه بر این با آنکه هنوز تابستان فرا نرسیده، از حدود یک ماه پیش آب در زندان جیره بندی شده و روزانه شش ساعت آب قطع است. این وضعیت بهداشت زندانیان را به خطر انداخته است. این در شرایطی است که با انتقال زندانیان زندان رجایی شهر به زندان قزلحصار، جمعیت افراد حاضر در این زندان بیش از ظرفیت آن است.
مشکل آب از قبل هم وجود داشته و حالا بیشتر شده است و مسئولان زندان از جمله الله‌کرم عزیزی رییس زندان، حسن قبادی معاون زندان، رییس حفاظت زندان سادات رسول و ... عزمی برای اصلاح این وضعیت نداشته‌اند، بلکه تمام تلاش خود را می‌کنند که به زندانیان بیشتر فشار بیاورند.
این مشکلات افزون بر اعدام‌ها است که بر روان همه زندانیان فشار بسیاری وارد می‌کند. زندانیان قزلحصار نام این زندان را «کشتارگاه» گذاشته‌اند.
در بین زندانیان سیاسی، مصطفی رمضانی، دو هفته است که تلفنش قطع است و از حق ملاقات هم محروم است.
فرد زندانی دلخوشی‌اش به همین تماس‌ها و ملاقات‌ها با خانواده است. گرچه اصولاً نگهداری این افراد در زندان ظالمانه است، حکومت همیشه محدودیت‌های بیشتری ایجاد می‌کند تا مطالبه فعالان، به جای آزادی زندانیان این شود که آنها از حداقل امکانات برای زیستن بهره‌مند شوند.
چرا اصولاً افراد به خاطر ابراز عقیده باید زندانی باشند؟ حق این عزیزان یک روز زندان هم نیست.
در یک حکومت نرمال، زندان جای مفسدانی است که خون مردم را در شیشه کرده‌اند و هر روز ابعاد فساد آنها بیشتر مشخص می‌شود، جای کسانی است که فرزندان مردم را در خیابان می‌کشند و کور می‌کنند. اما اینها چون از طرف حاکمیت مستبد مامورند و مجوز دارند برای این کارها، اکنون آزاد هستند و آزادی‌خواهان زندانی‌اند و از حقوق اولیه خود محروم.
#زندان_فزلحصار #زندانی_سیاسی #باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محرومیت از درمان از روش‌های سبعانه جمهوری اسلامی ست برای شکنجه زندانیان به خصوص زندانیان سیاسی.
کاظم علی‌نژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین است که با وجود بیماری‌های قلبی و کلیوی، کماکان از درمان محروم بوده است.
علاوه بر این به گفته منابع مطلع اکنون تماس این زندانی با خانواده‌اش هم قطع شده است. مسئولان زندان این زندانی را از دسترسی به تلفن و تماس با خانواده محروم کرده‌اند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به «هرانا» گفته است: «از ۲۴ خردادماه، کاظم علی‌نژاد از دسترسی به تلفن زندان و تماس با خانواده‌اش محروم شده است.»
قاضی ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، کاظم علی‌نژاد را به اتهام «توهین به مقدسات» به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و همچنین از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال زندان محکوم کرده است.
محرومیت از درمان شکنجه‌ای ست در حق زندانی خانواده زندانی و جامعه ایران. صدای ایران باشیم
#کاظم_علی_نژاد
#زندان
#زندانی
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
کاظم علی‌نژاد زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین است که با وجود بیماری‌های قلبی و کلیوی، کماکان از درمان محروم بوده است.
علاوه بر این به گفته منابع مطلع اکنون تماس این زندانی با خانواده‌اش هم قطع شده است. مسئولان زندان این زندانی را از دسترسی به تلفن و تماس با خانواده محروم کرده‌اند.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این زندانی سیاسی به «هرانا» گفته است: «از ۲۴ خردادماه، کاظم علی‌نژاد از دسترسی به تلفن زندان و تماس با خانواده‌اش محروم شده است.»
قاضی ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، کاظم علی‌نژاد را به اتهام «توهین به مقدسات» به پنج سال حبس تعزیری، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و همچنین از بابت اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک سال زندان محکوم کرده است.
محرومیت از درمان شکنجه‌ای ست در حق زندانی خانواده زندانی و جامعه ایران. صدای ایران باشیم
#کاظم_علی_نژاد
#زندان
#زندانی
#زندانی_سیاسی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ضرب و شتم مظاهر حیدری، در زندان شهرکرد، توسط اشرار
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و کشاورز معترض، چندی پیش توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت شد.
در این فایل صوتی او از نحوه بازداشت خود و آزار دیدن همسر و فرزندانش سخن می‌گوید.
آن‌طور که آقای حیدری می‌گوید اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به او نسبت داده شده که مصداق آن کوهنوردی با جمعی از دوستانش و سر دادن شعار «جانم فدای ایران» ذکر شده است.
دادگاه او غیابی و بدون دسترسی به وکیل برگزار شده و به او ۳۲ ماه حکم داده‌اند. به آقای حیدری فشار آوردند تا «تسلیم به رای» را بپذیرد، اما او می‌گوید من گناهی نکرده‌ام که بخواهم تسلیم به رای شوم، اگر تسلیم شوم یعنی جرم را پذیرفته‌ام.
آقای حیدری همچنین خبر می‌دهد که او را به اتاق زندانیان با اتهام شرارت فرستادند و توسط این زندانیان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته به طوری که نمی‌تواند درست راه برود.
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و از بازداشت‌شدگانخیژش انقلابی ۱۴۰۱ است. او از درویشان گنابادی بود که چند سال پیش، به خاطر وقایع «گلستان هفتم» در تهران بازداشت شد و یک سال را در زندان سپری کرد.
غالبا ضرب و شتم زندانیان سیاسی توسط زندانیان جرایم خشن، با دستور و چراغ سبز مسئولان امنیتی انجام می‌شود.
جان مظاهر حیدری، در خطر است، صدای او باشیم.
#مظاهر_حیدری #درویش_گنابادی #زندانی_سیاسی #شهرکرد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و کشاورز معترض، چندی پیش توسط نیروهای اطلاعاتی بازداشت شد.
در این فایل صوتی او از نحوه بازداشت خود و آزار دیدن همسر و فرزندانش سخن می‌گوید.
آن‌طور که آقای حیدری می‌گوید اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» به او نسبت داده شده که مصداق آن کوهنوردی با جمعی از دوستانش و سر دادن شعار «جانم فدای ایران» ذکر شده است.
دادگاه او غیابی و بدون دسترسی به وکیل برگزار شده و به او ۳۲ ماه حکم داده‌اند. به آقای حیدری فشار آوردند تا «تسلیم به رای» را بپذیرد، اما او می‌گوید من گناهی نکرده‌ام که بخواهم تسلیم به رای شوم، اگر تسلیم شوم یعنی جرم را پذیرفته‌ام.
آقای حیدری همچنین خبر می‌دهد که او را به اتاق زندانیان با اتهام شرارت فرستادند و توسط این زندانیان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته به طوری که نمی‌تواند درست راه برود.
مظاهر حیدری، درویش گنابادی و از بازداشت‌شدگانخیژش انقلابی ۱۴۰۱ است. او از درویشان گنابادی بود که چند سال پیش، به خاطر وقایع «گلستان هفتم» در تهران بازداشت شد و یک سال را در زندان سپری کرد.
غالبا ضرب و شتم زندانیان سیاسی توسط زندانیان جرایم خشن، با دستور و چراغ سبز مسئولان امنیتی انجام می‌شود.
جان مظاهر حیدری، در خطر است، صدای او باشیم.
#مظاهر_حیدری #درویش_گنابادی #زندانی_سیاسی #شهرکرد #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی بهمن، نویسنده، هنرمند و پژوهشگر ادیان، که از پاییز ۱۴۰۱ تا کنون زندانی بوده است، به دلیل مشکل قلبی امروز دوشنبه چهارم تیر ماه ۱۴۰۳ از زندان اوین به بیمارستان لقمان انتقال پیدا کرده است.
آقای بهمن که در دادگاه انقلاب تهران ابتدا به اعدام و سپس به تحمل ۵ سال حبس محکوم شدند و در دو سال گذشته ناراحتی شدید معده داشتند و چند ماه است که ناراحتی و مشکل قلبی پیدا کرده اند ولی با اینکه بارها از مسئولین زندان درخواست کرده اند که جهت انجام درمان به بیمارستان منتقل شوند ولی هیچ اقدامی برای درمان ایشان انجام نشده است و با اینکه به مسئولین حفاظت زندان هم شکایت کرده‌اند ولی تأثیری نداشته است.
با وجودی که یک سوم زمان حبس مهدی بهمن در خرداد ماه امسال سپری شده است و او از نظر قانونی امکان دریافت آزادی مشروط را دارد و درخواست آزادی مشروط را هم ماه قبل داده است ولی نه تنها در این مورد ترتیب اثری داده نشده بلکه حتی ایشان از حق مرخصی درمانی جهت انجام امور پزشکی و درمانی هم محروم بوده اند و تا کنون حتی یک روز مرخصی هم به ایشان داده نشده است.
حدود یک ماه قبل مسئولان زندان اوین، مهدی بهمن و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی و اعتراضات ۱۴۰۱ را از بند ۶ به صورت اجباری به بند ۴ منتقل کردند. طبق اخبار رسیده بعضی از اتاق‌های بند چهار بیش از ۳۲ نفر زندانی دارد در صورتی که تعداد تخت‌های اتاق برای زندانیان ۱۸ تخت هست و زندانیان در شرایط بسیار سخت و غیر استاندارد در یک اتاق شلوغ باید زندگی کنند و بیش از ۱۴ نفر مجبورند به اصطلاح کف خواب شوند و روی زمین بخوابند و هیچ تختی هم نداشته باشند.
درباره مهدی بهمن بیشتر بدانید:
https://tavaana.org/mehdi-bahman/
#مهدی_بهمن #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای بهمن که در دادگاه انقلاب تهران ابتدا به اعدام و سپس به تحمل ۵ سال حبس محکوم شدند و در دو سال گذشته ناراحتی شدید معده داشتند و چند ماه است که ناراحتی و مشکل قلبی پیدا کرده اند ولی با اینکه بارها از مسئولین زندان درخواست کرده اند که جهت انجام درمان به بیمارستان منتقل شوند ولی هیچ اقدامی برای درمان ایشان انجام نشده است و با اینکه به مسئولین حفاظت زندان هم شکایت کرده‌اند ولی تأثیری نداشته است.
با وجودی که یک سوم زمان حبس مهدی بهمن در خرداد ماه امسال سپری شده است و او از نظر قانونی امکان دریافت آزادی مشروط را دارد و درخواست آزادی مشروط را هم ماه قبل داده است ولی نه تنها در این مورد ترتیب اثری داده نشده بلکه حتی ایشان از حق مرخصی درمانی جهت انجام امور پزشکی و درمانی هم محروم بوده اند و تا کنون حتی یک روز مرخصی هم به ایشان داده نشده است.
حدود یک ماه قبل مسئولان زندان اوین، مهدی بهمن و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی و اعتراضات ۱۴۰۱ را از بند ۶ به صورت اجباری به بند ۴ منتقل کردند. طبق اخبار رسیده بعضی از اتاق‌های بند چهار بیش از ۳۲ نفر زندانی دارد در صورتی که تعداد تخت‌های اتاق برای زندانیان ۱۸ تخت هست و زندانیان در شرایط بسیار سخت و غیر استاندارد در یک اتاق شلوغ باید زندگی کنند و بیش از ۱۴ نفر مجبورند به اصطلاح کف خواب شوند و روی زمین بخوابند و هیچ تختی هم نداشته باشند.
درباره مهدی بهمن بیشتر بدانید:
https://tavaana.org/mehdi-bahman/
#مهدی_بهمن #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech