شاهدی دیگر بر جنایت جمهوری اسلامی، حکومتی که به طور هدفمند چشم جوانان زیبای سرزمینمان را هدف گرفت.
نامش، حسین نادربیگی است.
حسین عابدینی (i_hwst )، یکی دیگر از عزیزانی که چشمش را برای آزادی داده، او را در استوری اینستاگرامش معرفی کرده است.
در چهلم حدیث نجفی، مزدوران هر دو چشمش را نابینا کردند. جوانی حدودا بیست ساله ...
این عزیزان شاهدان جنایتی بزرگ هستند و گواه محکم و دلیلی قاطع برای خواسته سرنگونی جمهوری اسلامی.
#مهسا_امینی #حسین_عابدینی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists
@Tavaana_TavaanaTech
نامش، حسین نادربیگی است.
حسین عابدینی (i_hwst )، یکی دیگر از عزیزانی که چشمش را برای آزادی داده، او را در استوری اینستاگرامش معرفی کرده است.
در چهلم حدیث نجفی، مزدوران هر دو چشمش را نابینا کردند. جوانی حدودا بیست ساله ...
این عزیزان شاهدان جنایتی بزرگ هستند و گواه محکم و دلیلی قاطع برای خواسته سرنگونی جمهوری اسلامی.
#مهسا_امینی #حسین_عابدینی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
#IRGCterrorists
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چندی پیش حسین نادربیگی را به نقل از استوری یکی دیگر از مصدومان انقلاب ملی که از ناحیه چشم مورد اصابت ساچمه قرار گرفته بود، معرفی کرده بودیم ولی اطلاعات دقیقی از او نداشتیم.
هفته پیش یکی از مخاطبین صفحه «چشم برای آزادی»، مسافری را در تاکسی میبیند که از دو چشم نابینا است.
با او صحبت میکند و ادامه داستان...
«۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند اما امید درمان در خارج از کشور را به او میدهند.
حسین شایعه نامزد داشتن خود (که در فضای مجازی منتشر شده) را تکذیب میکند.
او طرفدار پرسپولیس است و علاقه زیادی به علی کریمی دارد.
خواهشمندیم از هر طریقی میتوانید این ویدئو را به اشتراک بگذارید تا به دست علی کریمی برسد. بلکه پیگیر درمان او باشد.
او نان آور خانه بوده است تا جایی که مادر ایشان برای مراقبت از او بیکار شده و خانواده در شرایط بسیار سخت مالی قرار دارند.
باز تشکر میکنم از دوست عزیزی که ویدئو را برای ما ارسال کردند.»
chashm.baraye.azadi
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چندی پیش حسین نادربیگی را به نقل از استوری یکی دیگر از مصدومان انقلاب ملی که از ناحیه چشم مورد اصابت ساچمه قرار گرفته بود، معرفی کرده بودیم ولی اطلاعات دقیقی از او نداشتیم.
هفته پیش یکی از مخاطبین صفحه «چشم برای آزادی»، مسافری را در تاکسی میبیند که از دو چشم نابینا است.
با او صحبت میکند و ادامه داستان...
«۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند اما امید درمان در خارج از کشور را به او میدهند.
حسین شایعه نامزد داشتن خود (که در فضای مجازی منتشر شده) را تکذیب میکند.
او طرفدار پرسپولیس است و علاقه زیادی به علی کریمی دارد.
خواهشمندیم از هر طریقی میتوانید این ویدئو را به اشتراک بگذارید تا به دست علی کریمی برسد. بلکه پیگیر درمان او باشد.
او نان آور خانه بوده است تا جایی که مادر ایشان برای مراقبت از او بیکار شده و خانواده در شرایط بسیار سخت مالی قرار دارند.
باز تشکر میکنم از دوست عزیزی که ویدئو را برای ما ارسال کردند.»
chashm.baraye.azadi
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کیارش پوررسول، جوانی که در خیزش انقلابی، بینایی یک چشم خود را در اثر شلیک ساچمه توسط نیروهای سرکوبگر از دست داده است، با حسین نادربیگی که متاسفانه بینایی هر دو چشم خود را در اثر شلیک نیروهای جمهوری اسلامی از دست داده ملاقات کرده و با انتشار. تصویری از این دیدار نوشته:
«درد به مویرگ هایمان رسید
اما باز لبخند میزنیم …
🤍✌🏻🕊️👁️
در کنار حسین نادربیگی عزیز که متاسفانه بینایی هر دو چشمشو بطور کامل از دست داده💔
لطفا اگر برای درمان حسین کمکی از دست کسی بر میاد کوتاهی نکنه 🙏🏻»
kiyarash_porrasol
hossein.naderbeigi.new
#حسین_نادربیگی #کیارش_پوررسول #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«درد به مویرگ هایمان رسید
اما باز لبخند میزنیم …
🤍✌🏻🕊️👁️
در کنار حسین نادربیگی عزیز که متاسفانه بینایی هر دو چشمشو بطور کامل از دست داده💔
لطفا اگر برای درمان حسین کمکی از دست کسی بر میاد کوتاهی نکنه 🙏🏻»
kiyarash_porrasol
hossein.naderbeigi.new
#حسین_نادربیگی #کیارش_پوررسول #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
چندی پیش حسین نادربیگی را به نقل از استوری یکی دیگر از مصدومان انقلاب ملی که از ناحیه چشم مورد اصابت ساچمه قرار گرفته بود، معرفی کرده بودیم ولی اطلاعات دقیقی از او نداشتیم. هفته پیش یکی از مخاطبین صفحه «چشم برای آزادی»، مسافری را در تاکسی میبیند که از دو…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برسد به علی کریمی و وریا غفوری
چندی پیش ویدیویی از حسین نادربیگی منتشر کردیم که در آن از علاقهاش به علی کریمی سخن میگفت، در این ویدیوی کوتاه در حضور سه تن از مصدومان چشم (یاسر الوندانی، علی طاحونه و محمد فرضی) از خوشحالیش بابت توجه علی کریمی میگوید. او همچنین علاقهمند به وریا غفوری است که با شهامت سمت مردم ایستاده است.
حسین نادربیگی از ناحیه هر دو چشم مصدوم شده است.
«۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند اما امید درمان در خارج از کشور را به او میدهند.»
hossein.naderbeigi.new
voriaghafuri_official
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا #علی_کریمی #وریا_غفوری
@Tavaana_TavaanaTech
چندی پیش ویدیویی از حسین نادربیگی منتشر کردیم که در آن از علاقهاش به علی کریمی سخن میگفت، در این ویدیوی کوتاه در حضور سه تن از مصدومان چشم (یاسر الوندانی، علی طاحونه و محمد فرضی) از خوشحالیش بابت توجه علی کریمی میگوید. او همچنین علاقهمند به وریا غفوری است که با شهامت سمت مردم ایستاده است.
حسین نادربیگی از ناحیه هر دو چشم مصدوم شده است.
«۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند اما امید درمان در خارج از کشور را به او میدهند.»
hossein.naderbeigi.new
voriaghafuri_official
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا #علی_کریمی #وریا_غفوری
@Tavaana_TavaanaTech
حسین نادربیگی، از مصدومان چشم، جوانی که بینایی هر دو چشمش را در راه آزادی از دست داده، در کنار پدر جاویدنامان محمدمهدی کرمی و یلدا آقافضلی
مهرداد آقافضلی، پدر یلدا ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«عزیزان هوای بچه.های آسیبدیده چشمیو داشته باشید، روحیه بهشون بدید، افسردگی داره میاد سراغشون. فکر میکنن دارن از یاد مردم میرن. یه لحظه چشماتون ببندید ببینید این بچهها چی میکشن»
#یلدا_آقافضلی #محمدمهدی_کرمی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهرداد آقافضلی، پدر یلدا ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«عزیزان هوای بچه.های آسیبدیده چشمیو داشته باشید، روحیه بهشون بدید، افسردگی داره میاد سراغشون. فکر میکنن دارن از یاد مردم میرن. یه لحظه چشماتون ببندید ببینید این بچهها چی میکشن»
#یلدا_آقافضلی #محمدمهدی_کرمی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من #حسین_نادر_بیگی هستم. من زنده موندم ولی هر دو تا چشمم کور شده. ۲۳ سالمه و دانشجوی دانشگاه آزادم، یا بهتره بگم بودم. ساکن کرج هستم، با مادرم و یه برادر دوقلو و یه برادر کوچکترم زندگی میکنم، پدرم پنج سال پیش فوت شده. مادرم از طریق خیاطی خرج زندگیمون رو تامین میکنه. من بعد از گرفتن دیپلم در بهمن ۱۳۹۸ به سربازی رفتم و در روز ۲۵ آبان۱۴۰۰ دوران سربازیم تموم شد. برای اینکه کمک خرج مادرم باشم تو یه شرکت کارگری میکردم و پس اندازی برای خودم داشتم که همه را برای جراحی چشمام هزینه کردم. تفریح و دلخوشیه من ورزش بود، فوتبال بازی میکردم و چند ماهی بود که حرفه ای بدنسازی کار میکردم.جدیدا یه گیتار خریده بودم و هفته ای دو جلسه کلاس آموزشی میرفتم یه کتاب هم خریده بودم که آکوردگیری رو بهم آموزش میداد. من عاشق تیم پرسپولیس هستم گرچه دیگه نمیتونم به ورزشگاه برم….روز ۱۲ آبان ۱۴۰۱ مراسم چهلم حدیث نجفی تو بهشت سکینه کرج بود، سرکوبگرا مانع برگزاری مراسم شده بودن و مردم رو هدف سلاح گرم قرار میدادن، راهها بند اومده بود، اینترنت قطع بود و من حتی خبر نداشتم اون روز چه هیاهویی توی اتوبان منتهی به بهشت سکینه برپاست، من دور از درگیریا بین سرکوبگرا و معترضا ایستاده بودم که یه دفعه یه موتورسوار و ترک نشینش که با لباس بسیجی بودن اومدن طرفم، اول رد شدن ولی عقبیه گفت وایسا، اون از زیر کاپشنش سلاح رو دراورد و درحالی که لبخند میزد از فاصله پنج متری به صورت من شلیک کرد. قیافشو هنوز یادمه ، قدی حدود ۱۸۵ با ته ریش، من روی زمین افتادم و دستم رو روی صورتم که پر از خون بود گرفتم، اونا اومدن بالای سرم و دوباره به گردن و صورت و …شلیک کردن، از حال رفتم. وقتی اونا دور شدن دو تا خانم اومدن و بهم کمک کردن و منو به نزدیکترین درمانگاه کرج بردن، ساچمه ها چشمها ،صورت ،گردن دستها و حتی کلیه منو شکافت، حتی قدرت تکلم رو هم برای یه هفته از من گرفت. از طریق کارت ملی تونستن نزدیکامو پیدا کنن و بدن ساچمه خورده منو با چشمایی که هنوز نمی دونستم دیگه با اونا نخواهم دید به اونا تحویل دادن. خانوادم منو به درمانگاه نور و نوردیدگان کرج بردن که از ترسشون پذیرش نکردن، بعدش در نهایت دو روز بعد در بیمارستان فارابی تهران تحت جراحی قرار گرفتم، هشت روز تو بیمارستان بستری شدم، دو تا ساچمه کره چشم راستم و سه تا ساچمه کره چشم چپم رو شکافته بود.
بهم گفتن که طی شش ساعت جراحی، همه ساچمه ها از چشمام خارج شده اما ساچمه های دیگه ای توی صورت، گردن و بدنم همچنان باقیه و هنوز اقدامی برای خارج کردن اونا نکردن، بعضی از ساچمه ها با گذشت زمان با چرک و عفونت از زیر پوستم خارج شدن اما هنوز نمیدونن توی بدنم چند تا ساچمه دیگه هس.
بعد از جراحی برای یه ماه به شکم خوابیده بودم. پزشکا امیدی به بازگشت بینایی من ندارن. شبکیه هر دو چشمم آسیب جدی دیده، هنوز توی دنیا جراحی پیوند شبکیه انجام نشده و برای همین بهم گفتن که باید منتظر پیشرفت علم باشم. دکترا فقط وضعیت ظاهری چشمامو حفظ میکنن.
من وضعیت روحی بدی دارم و اینکه تمام دلخوشیهای کوچکی که داشتم و استقلال شخصیمو از دست دادم و نمیتونم کار کنم منو کلافه کرده و گاهی به فکر خود کشی میفتم، شبها به مادرم میگم که خودت منو به دنیا آوردی و خودتم حق داری جون منو بگیری، منو راحت کن فقط دارم زجر میکشم. مادرم تمام مدت مراقبم هس به امید اینکه یه روز خوب بشم. من در اوج جوانی کاملا نابینا شدم و حتی نمیتونم توی هزینه های زندگی به مادرم کمک کنم، جرم من چی بود؟؟ 💔
- از توییتر کاربر لعبت
#مهسا_امينی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #عليه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهم گفتن که طی شش ساعت جراحی، همه ساچمه ها از چشمام خارج شده اما ساچمه های دیگه ای توی صورت، گردن و بدنم همچنان باقیه و هنوز اقدامی برای خارج کردن اونا نکردن، بعضی از ساچمه ها با گذشت زمان با چرک و عفونت از زیر پوستم خارج شدن اما هنوز نمیدونن توی بدنم چند تا ساچمه دیگه هس.
بعد از جراحی برای یه ماه به شکم خوابیده بودم. پزشکا امیدی به بازگشت بینایی من ندارن. شبکیه هر دو چشمم آسیب جدی دیده، هنوز توی دنیا جراحی پیوند شبکیه انجام نشده و برای همین بهم گفتن که باید منتظر پیشرفت علم باشم. دکترا فقط وضعیت ظاهری چشمامو حفظ میکنن.
من وضعیت روحی بدی دارم و اینکه تمام دلخوشیهای کوچکی که داشتم و استقلال شخصیمو از دست دادم و نمیتونم کار کنم منو کلافه کرده و گاهی به فکر خود کشی میفتم، شبها به مادرم میگم که خودت منو به دنیا آوردی و خودتم حق داری جون منو بگیری، منو راحت کن فقط دارم زجر میکشم. مادرم تمام مدت مراقبم هس به امید اینکه یه روز خوب بشم. من در اوج جوانی کاملا نابینا شدم و حتی نمیتونم توی هزینه های زندگی به مادرم کمک کنم، جرم من چی بود؟؟ 💔
- از توییتر کاربر لعبت
#مهسا_امينی #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #عليه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیامک اعظمی، برادر جاویدنام سپهر اعظمی ویدیویی از ملاقات و ابراز همدردی چند تن از خانوادههای دادخواه خیزش انقلابی ۱۴۰۱ با حسین نادربیگی، از مصدومان چشم، منتشر کرد.
در این ویدیو پدر محسن شکاری مادر شهریار محمدی و برادر سپهر اعظمی ترانه به یاد حمیدرضا روحی ترانه «بارون اومد و یادم داد» را میخوانند.
حسین نادربیگی، از مصدومان چشم، جوانی است که بینایی هر دو چشمش را در راه آزادی از دست داده است.
درباره حسین بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/71868
siamak_azami
#دادخواهی #اتحاد #همه_باهم_هستیم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زمین_گرده #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو پدر محسن شکاری مادر شهریار محمدی و برادر سپهر اعظمی ترانه به یاد حمیدرضا روحی ترانه «بارون اومد و یادم داد» را میخوانند.
حسین نادربیگی، از مصدومان چشم، جوانی است که بینایی هر دو چشمش را در راه آزادی از دست داده است.
درباره حسین بیشتر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/71868
siamak_azami
#دادخواهی #اتحاد #همه_باهم_هستیم #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#زمین_گرده #حسین_نادربیگی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سیامک اعظمی، برادر جاویدنام سپهر اعظمی، ضمن انتشار عکسی از خود همراه با دو تن از مصدومان چشم نوشت:
«تصویری غم انگیز از بازماندگان آبان ۱۴۰۱
همدلی با آسیب دیدگان چشمی
سمت راستی #حسین_نادربیگی که هردو چشمم
سمت چپی #سالار_وطنخواه که چشم راست از دست داده
تصویری برای ثبت در تاریخ که ما دستمان خالی بود اما با شجاعت تمام جلوی گلوله وایسادیم»
siamak_azami
#سپهر_اعظمی #فراموش_نمیکنیم #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تصویری غم انگیز از بازماندگان آبان ۱۴۰۱
همدلی با آسیب دیدگان چشمی
سمت راستی #حسین_نادربیگی که هردو چشمم
سمت چپی #سالار_وطنخواه که چشم راست از دست داده
تصویری برای ثبت در تاریخ که ما دستمان خالی بود اما با شجاعت تمام جلوی گلوله وایسادیم»
siamak_azami
#سپهر_اعظمی #فراموش_نمیکنیم #زن_زندگی_آزادی #مرد_میهن_آبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین نادربیگی از ناحیه هر دو چشم مصدوم شده است. او همراه با دو تن از مصدومان چشم برای معاینه و درمان به شیراز رفت، ولی متاسفانه پزشکان گفتند که کاری نمیتوانند بکنند. حسین متولد ۱۳۷۹ و ۲۳ ساله است و جمهوری اسلامی او را دچار معلولیت و نابینایی کرده، اما حسین از بسیاری از افراد بیناتر است. او جوانی است که آینده را خواهد ساخت، جوان با شهامت، زیبا و دلیر ایران زمین که اصالت و شعور از سر تا پایش میبارد.
- ۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند.
حسین عاشق فوتبال است، طرفدار علی کریمی و وریا غفوری است. او در طی ماههای گذشته همواره در کنار خانوادههای دادخواه ایستاده است. دوستانش او را تنها نگذاشتهاند و کنارش بودهاند.
hossein.naderbeigi.new
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا #علی_کریمی #وریا_غفوری #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
@Tavaana_TavaanaTech
- ۱۲ آبان در چهلم حدیث نجفی در بهشت سکینه توجه حسین به تجمع مردم جلب میشود. در آن روز او سرما خورده و کسالت داشت و کمی دورتر و با فاصله ایستاده بود.
نیروهای سرکوب با موتور در حال عبور بودند.
یکی از آنها با دو سرنشین که درجه نظامی نداشتند، اما لباسی شبیه بسیج داشتند به حسین نگاه میکند. حسین آرام به راه میفتد اما آنها میایستند و از فاصله حدود ۵ متری به صورت او شلیک میکنند.
حسین همچنان تصویر ضارب رادر ذهن دارد.
«قد او حدود ۱۸۵ با ته ریش و لبخندی بر لب»
وقتی حسین بر زمین میافتد و با دست صورت پر از خون ناشی از اصابت ساچمه را گرفته بود، آنها بالای سر او میآیند و دوباره به صورت و گردن او شلیک میکنند. وقتی بی رحمی آنها را به یاد میآورد، خشم و نفرت حسین برانگیخته میشود. پس از دور شدن سرکوبگران، دو خانم حسین را با ماشین به نزدیکترین درمانگاه و پس از آن توسط خانواده به بیمارستان نور و نوردیدگان کرج میبرند، اما از ترس پذیرش نمیشود.
در نهایت در بیمارستان فارابی پس از دو روز عمل جراحی شده و سه ساچمه از چشم چپ و دو ساچمه از چشم راست خارج میشود.
چشمان حسین همچنان تخلیه نشده است.
پزشک حسین به او میگوید امیدی نیست. غیر مستقیم از او میخواهد بدلیل شرایط امنیتی دیگر نیاید.
پزشکان دیگر هم از او در ایران قطع امید کردهاند.
حسین عاشق فوتبال است، طرفدار علی کریمی و وریا غفوری است. او در طی ماههای گذشته همواره در کنار خانوادههای دادخواه ایستاده است. دوستانش او را تنها نگذاشتهاند و کنارش بودهاند.
hossein.naderbeigi.new
#چشم_برای_آزادی #مهسا_امینی #حسین_نادربیگی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا #علی_کریمی #وریا_غفوری #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیامک اعظمی برادر جاوید نام سپهر اعظمی، ویدیویی از دو تن از مصدومان چشم منتشر کرده است. متنی که توسط سالار وطنشناس نوشته و اجرا شده، با حضور حسین نادربیگی
«سالار💔، سپهر 💔و حسین💔
خدا کجا بودی وقتی به نام دین زندگی این سه تا جوون و خانواده هاشون نابود میشد ؟؟؟؟؟!
سپهر اعظمی غرق در خون خفته در خاک💔💔💔 تعداد گلوله هایی که خورد از تعداد آرزوهایی که بهش رسید بیشتر بود💔💔💔💔💔
حسین نابینا شده اما ذات پلید و کثیف اینها رو با چشم دل بهتر از قبل میبینه💔💔💔💔
سالار قهرمان ما، از تهدید و از اسلحه نمیترسه
از بی تفاوتی برخی مردم میترسه
ما خانواده های دادخواه و مصدومان راه آزادی دست در دست هم قویتریم»
✌🏼✌🏼✌🏼✌🏼
badalijat_accessorie_salar siamak_azami hossein.naderbeigi.new
#سپهر_اعظمی #سالار_وطنشناس #حسین_نادربیگی #دادخواهی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سالار💔، سپهر 💔و حسین💔
خدا کجا بودی وقتی به نام دین زندگی این سه تا جوون و خانواده هاشون نابود میشد ؟؟؟؟؟!
سپهر اعظمی غرق در خون خفته در خاک💔💔💔 تعداد گلوله هایی که خورد از تعداد آرزوهایی که بهش رسید بیشتر بود💔💔💔💔💔
حسین نابینا شده اما ذات پلید و کثیف اینها رو با چشم دل بهتر از قبل میبینه💔💔💔💔
سالار قهرمان ما، از تهدید و از اسلحه نمیترسه
از بی تفاوتی برخی مردم میترسه
ما خانواده های دادخواه و مصدومان راه آزادی دست در دست هم قویتریم»
✌🏼✌🏼✌🏼✌🏼
badalijat_accessorie_salar siamak_azami hossein.naderbeigi.new
#سپهر_اعظمی #سالار_وطنشناس #حسین_نادربیگی #دادخواهی #چشم_برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech