وحید سرخگل، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، بیانیه علیه اعدام و سرکوب نوشت. متن این بیانیه به شرح زیر است:
«بی هیچ حرف اضافهای خطاب به حکومتی که دست و پا گم کرده است؛ شیخکهایی که تلاش دارند با ایجاد ترس و ضعف هراس و استیصال خود را انکار و پنهان کنند نظامی سست که در سی روز اخیر ده ها حکم اعدام در بیدادسراهای خود برای حفظ این ساختار پوچ صادر کرده است.
شما دلقکها هیچگاه با نقابهای تو خالی اقتدار نمیتوانید ترس خود را پنهان کنید. من وحید سرخگل زندانی سیاسی در برابر ظلم شما حقیران گردنم را به میدان کارزار و نبردتان میسپارم اما در حضور مردم مردمی که بارها ثابت کردهاند در یک لحظه میتوانند شما را وادار به فرار کنند و ترس و استیصالتان را هنگام اعدام زندانیان به نمایش بگذارند.
شما کودککشان حتی جسارت چنین کاری را ندارید. تنها در سحرهای شوم و تاریک پشت دیوارهای زندان و با گله ای از سرباز افسر و گارد دست به اعدام میزنید.
پس وعده ما:
یا اعدام در حضور مردم و بوسه شوقم بر طناب آزادگی
یا متوقفکردن اعدام جوانان این سرزمین به تاراج رفته
جوانانی که جسورانه در برابر شما ددان تا دندان مسلح ایستادهاند و فریاد پایندگی ایران بدون شیخک را سر دادهاند.»
- وحید سرخگل به اتهام «توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویق مردم به درگیری و خونریزی» مجموعا به ۱۶ سال زندان محکوم شده است.
#وحید_سرخ_گل #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بی هیچ حرف اضافهای خطاب به حکومتی که دست و پا گم کرده است؛ شیخکهایی که تلاش دارند با ایجاد ترس و ضعف هراس و استیصال خود را انکار و پنهان کنند نظامی سست که در سی روز اخیر ده ها حکم اعدام در بیدادسراهای خود برای حفظ این ساختار پوچ صادر کرده است.
شما دلقکها هیچگاه با نقابهای تو خالی اقتدار نمیتوانید ترس خود را پنهان کنید. من وحید سرخگل زندانی سیاسی در برابر ظلم شما حقیران گردنم را به میدان کارزار و نبردتان میسپارم اما در حضور مردم مردمی که بارها ثابت کردهاند در یک لحظه میتوانند شما را وادار به فرار کنند و ترس و استیصالتان را هنگام اعدام زندانیان به نمایش بگذارند.
شما کودککشان حتی جسارت چنین کاری را ندارید. تنها در سحرهای شوم و تاریک پشت دیوارهای زندان و با گله ای از سرباز افسر و گارد دست به اعدام میزنید.
پس وعده ما:
یا اعدام در حضور مردم و بوسه شوقم بر طناب آزادگی
یا متوقفکردن اعدام جوانان این سرزمین به تاراج رفته
جوانانی که جسورانه در برابر شما ددان تا دندان مسلح ایستادهاند و فریاد پایندگی ایران بدون شیخک را سر دادهاند.»
- وحید سرخگل به اتهام «توهین به مقدسات، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، فعالیت تبلیغی علیه نظام و تشویق مردم به درگیری و خونریزی» مجموعا به ۱۶ سال زندان محکوم شده است.
#وحید_سرخ_گل #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_اعدام #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
📣 بیانیه ۱۵۷ نفر از دانشجویان، فعالین فعلی و سابق دانشجویی در محکومیت قانون عفاف و حجاب
دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی" و مقاومت روزمره زنان ایران برای حق انتخاب پوشش میگذرد؛ مقاومتی که در برابر سرکوبهای مستقیم و غیرمستقیم حاکمیت ایستاده و نشان داده است که اراده جمعی، سد سرکوب را خواهد شکست.
طی سالهای اخیر، حاکمیت با هدف افزایش کنترل جامعه و محدود ساختن آزادیهای فردی، به ابزارهایی همچون گشت ارشاد، توقیف خودروهای شخصی، جریمههای سنگین مالی، شلاق، ضبط و انتشار اعترافات اجباری، و حبس زنان متوسل شده است.
اکنون قانون موسوم به "عفاف و حجاب" با نقض آشکار شأن و حقوق اساسی زنان، در صدد نهادینه کردن کنترل هرچه بیشتر جامعه از سوی حاکمیت، گامی فراتر نهاده است.
قانون عفاف و حجاب، با مجرم انگاشتن کودکان در امر حجاب ، پیشبینی جریمههای مالی سنگین و حبسهای طولانیمدت برای زنان، نظارت شهروندان از طریق دوربینهای تشخیص چهره و الزام دیگر شهروندان به رصد کردن زنان و گزارشدهی به نهادهای امنیتی و حتی اجبار رانندگان تاکسی های اینترنتی مبنی بر گزارش نوع پوشش مسافران، موجب تشدید شکافهای اجتماعی و افزایش تنشهای جامعه میشود.
این قانون، که در مجلسی که رای اکثریت مردم را ندارد تصویب شده، نشانهای آشکار از استیصال حاکمیت در پیشبرد سیاستهای خود است.
این سیاستها نهتنها بحرانهای اجتماعی را تشدید کرده، بلکه فشارهای اقتصادی فزایندهای را نیز بر مردم تحمیل میکند. در شرایطی که جامعه با مشکلاتی چون تورم، بیکاری و کاهش توان معیشتی روبهروست، این قانون با جریمهها و محدودیتهای سنگین خود بهجای حل بحرانها، آنها را عمیقتر میکند.
ما، جمعی از دانشجویان، فعالین فعلی و سابق دانشجویی، ضمن محکوم کردن قانون عفاف و حجاب، تأکید میکنیم که این قانون نهتنها راهحلی برای مسائل اجتماعی و فرهنگی ارائه نمیدهد، بلکه خود عامل تشدید بحرانهاست. ما بر حق آزادی انتخاب و کرامت انسانی پافشاری داریم و اعلام میکنیم که حق اعتراض مدنی و مسالمتآمیز خود را محفوظ میداریم و تا دستیابی به حقوق و آزادیهایمان از پای نخواهیم نشست.
برای دیدن اسامی امضا کنندگان و امضای بیانیه، اینجا کلیک کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScu8X5RCw5btUBturnYXP3auiQMlWQNG6VA6Mi-Y_lEn1S0kg/viewform?usp=dialog
اسامی به روز رسانی خواهند شد.
#نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #قانون_حجاب #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی" و مقاومت روزمره زنان ایران برای حق انتخاب پوشش میگذرد؛ مقاومتی که در برابر سرکوبهای مستقیم و غیرمستقیم حاکمیت ایستاده و نشان داده است که اراده جمعی، سد سرکوب را خواهد شکست.
طی سالهای اخیر، حاکمیت با هدف افزایش کنترل جامعه و محدود ساختن آزادیهای فردی، به ابزارهایی همچون گشت ارشاد، توقیف خودروهای شخصی، جریمههای سنگین مالی، شلاق، ضبط و انتشار اعترافات اجباری، و حبس زنان متوسل شده است.
اکنون قانون موسوم به "عفاف و حجاب" با نقض آشکار شأن و حقوق اساسی زنان، در صدد نهادینه کردن کنترل هرچه بیشتر جامعه از سوی حاکمیت، گامی فراتر نهاده است.
قانون عفاف و حجاب، با مجرم انگاشتن کودکان در امر حجاب ، پیشبینی جریمههای مالی سنگین و حبسهای طولانیمدت برای زنان، نظارت شهروندان از طریق دوربینهای تشخیص چهره و الزام دیگر شهروندان به رصد کردن زنان و گزارشدهی به نهادهای امنیتی و حتی اجبار رانندگان تاکسی های اینترنتی مبنی بر گزارش نوع پوشش مسافران، موجب تشدید شکافهای اجتماعی و افزایش تنشهای جامعه میشود.
این قانون، که در مجلسی که رای اکثریت مردم را ندارد تصویب شده، نشانهای آشکار از استیصال حاکمیت در پیشبرد سیاستهای خود است.
این سیاستها نهتنها بحرانهای اجتماعی را تشدید کرده، بلکه فشارهای اقتصادی فزایندهای را نیز بر مردم تحمیل میکند. در شرایطی که جامعه با مشکلاتی چون تورم، بیکاری و کاهش توان معیشتی روبهروست، این قانون با جریمهها و محدودیتهای سنگین خود بهجای حل بحرانها، آنها را عمیقتر میکند.
ما، جمعی از دانشجویان، فعالین فعلی و سابق دانشجویی، ضمن محکوم کردن قانون عفاف و حجاب، تأکید میکنیم که این قانون نهتنها راهحلی برای مسائل اجتماعی و فرهنگی ارائه نمیدهد، بلکه خود عامل تشدید بحرانهاست. ما بر حق آزادی انتخاب و کرامت انسانی پافشاری داریم و اعلام میکنیم که حق اعتراض مدنی و مسالمتآمیز خود را محفوظ میداریم و تا دستیابی به حقوق و آزادیهایمان از پای نخواهیم نشست.
برای دیدن اسامی امضا کنندگان و امضای بیانیه، اینجا کلیک کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScu8X5RCw5btUBturnYXP3auiQMlWQNG6VA6Mi-Y_lEn1S0kg/viewform?usp=dialog
اسامی به روز رسانی خواهند شد.
#نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #قانون_حجاب #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کانون نویسندگان ایران:
زنان از مسیر برابریطلبی و آزادیخواهی پا پس نخواهند کشید
کانون نویسندگان ایران، در بیانیهای به بررسی مقاومت تاریخی زنان ایرانی در برابر تبعیض و سرکوب، بهویژه در زمینه تحمیل حجاب اجباری و قوانین محدودکنندهی اجتماعی پرداخته و تأکید کرده که زنان ایران در طول چهل سال گذشته با تحمل هزینههای فراوان، به پیشتازان مبارزه برای آزادی و برابری بدل شدهاند و حتی تصویب قوانین زنستیزانه جدید نیز نمیتواند ارادهی جمعی آنها برای دستیابی به حقوق انسانیشان را متوقف کند. این بیانیه همچنین بر اهمیت همبستگی اجتماعی در حمایت از مبارزات زنان و مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه حاکمیت تأکید دارد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
خیابانهای ایران از نخستین سالهای استقرار جمهوری اسلامی، عرصهی مقاومت زنان بوده است؛ مقاومتی که در روزهای جنبش آزادیخواهی مردم ایران در سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسید و تا امروز ادامه یافته است. حاکمیت از ابتدا همان حقوق نصفه نیمهی زنان در رژیم گذشته را نیز به طاق نسیان سپرد و نابود کرد و تعیین حدود پوشش و تحمیل حجاب را به نمادی از سلطه بدل کرد تا نیمی از جامعه را به انقیاد کشد و نیمی دیگر را مرعوب سازد. در تمام این سالها، حکومت با تسلط بر وزراتخانهها، ادارات، دانشگاهها و مدارس، حضور اجتماعی زنان را محدود و مشروط به پذیرفتن حدود پوشش کرد. در پاسخ به این سلطهی فراگیر، زنان خیابان را به مثابهی عمومیترین عرصهی زندگی، به میدان مبارزه و مقاومت خود بدل کردند. حاکمیت بارها با تنگتر کردن عرصه بر زنان، کوشید آنها را از خیابان نیز بیرون براند. آنچه امروز تحت عنوان «قانون حجاب و عفاف» شاهد آنیم، اعلام رسمی جنگی است که در چهل و چند سال گذشته، هر روز و هر لحظه بر ضد زنان در جریان بوده است.
تعیین «وظایف عمومی و تکالیف اختصاصی» برای دستگاههای اجرایی در قانون مذکور، در راستای تحکیم تسلط پیشینی حاکمیت بر زندگی و سرنوشت زنان است. حاکمیت این بار تمام اجزا و بازوهای خود را با آرایشی دقیق بر ضد زنان بسیج کرده است و رساتر از هر بار دیگر اعلام میدارد که بودجههای رسانه و تبلیغات و آموزش را صرف تحمیل و نهادینه کردن گفتمان زنستیزانهی خود میکند. جزئیات دستورالعملهای تعیین شده برای دو رکن سانسور حکومتی، وزارت ارشاد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی، گرچه توصیفگر شرایطی است که نویسندگان و هنرمندان، به ویژه زنان نویسنده و هنرمند، سالها با مصائب آن دست و پنجه نرم کردهاند، اما نشان میدهد این بار محدودیتهای تحمیلی با دستورالعملهای قضایی و امنیتی حمایت میشوند. چهار فصل نخست این قانون همچون مقدمهی طولانی برای فصل پایانی است و به تعریف فهرستی مبسوط از جرائم و مجازاتها میانجامد که زنان را هدف میگیرد و هر گونه حمایت از آنان را مشمول مجازات میکند. «قانون حجاب و عفاف» با تعیین مجازاتهای متعدد، از جرمانگاری و پروندهسازی بر ضد زنان تا محروم کردن آنان از حقوق اجتماعی و جرائم سنگین نقدی، میکوشد مقاومت زنان در عرصههای عمومی را از کار بیندازد و راه را بر حمایت از آنان ببندد. زنان که پیشتر بسیاری از عرصههای کار و حضور اجتماعی خود را از دست داده و از اغلب حقوق انسانی خود محروم ماندهاند، اکنون با تهدید به محدودیتهای اجتماعی جدی و جرائم مالی کمرشکن روبهرو شدهاند.
«قانون حجاب و عفاف» تصویری پرجزئیات از میزان عداوت حکومت با زنان و نمایشی از سرکوب و تحدید آزادی است. با این همه تاریخ چهل و چند سالهی جنگ حکومت علیه زنان نشان میدهد که زنان هرگز به عقب باز نخواهند گشت. حاکمیت هرگز نتوانسته است عرصههایی را که زنان با مبارزه و پرداخت هزینههای سنگین به کف آوردهاند، از آنان بازپس بگیرد. جامعهای که در اسفند ۵۷، زنان خواستار آزادی پوشش را تنها گذاشت، تا به امروز راه درازی را طی کرده است. اکنون خواست آزادی پوشش و برابریطلبی زنان، به عنوان بخش مهمی از تصویر چندپارهی آزادی، به تمامی خواستههای عدالتطلبانه و آزادیخواهانه گره خورده است. اکنون مردان بسیاری با نظر به اینکه «آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است»، خواستههای زنان را خواستهی همهی جامعه میدانند.
تصویب و اجرایی شدن «قانون حجاب و عفاف» بیتردید سرکوب مضاعف زنان و نقض آزادی بیان نیمی از جامعه است، اما زنان که همواره در مبارزه پیشتاز بودهاند، این بار نیز ابتکار عمل را به دست خواهند گرفت و جامعه نیز از حمایت آنان دست نخواهد کشید. کدام نیروی قهری زنانی را که در مسیر برابریطلبی و آزادیخواهی، به شکل جمعی و فردی، هزینههای جانی و مالی و اجتماعی بسیار دادهاند، واپس خواهد راند؟
کانون نویسندگان ایران
۲۳ آذر ۱۴۰۳
#بیانیه #زنان #زن_زندگی_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان از مسیر برابریطلبی و آزادیخواهی پا پس نخواهند کشید
کانون نویسندگان ایران، در بیانیهای به بررسی مقاومت تاریخی زنان ایرانی در برابر تبعیض و سرکوب، بهویژه در زمینه تحمیل حجاب اجباری و قوانین محدودکنندهی اجتماعی پرداخته و تأکید کرده که زنان ایران در طول چهل سال گذشته با تحمل هزینههای فراوان، به پیشتازان مبارزه برای آزادی و برابری بدل شدهاند و حتی تصویب قوانین زنستیزانه جدید نیز نمیتواند ارادهی جمعی آنها برای دستیابی به حقوق انسانیشان را متوقف کند. این بیانیه همچنین بر اهمیت همبستگی اجتماعی در حمایت از مبارزات زنان و مقابله با سیاستهای سرکوبگرانه حاکمیت تأکید دارد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
خیابانهای ایران از نخستین سالهای استقرار جمهوری اسلامی، عرصهی مقاومت زنان بوده است؛ مقاومتی که در روزهای جنبش آزادیخواهی مردم ایران در سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسید و تا امروز ادامه یافته است. حاکمیت از ابتدا همان حقوق نصفه نیمهی زنان در رژیم گذشته را نیز به طاق نسیان سپرد و نابود کرد و تعیین حدود پوشش و تحمیل حجاب را به نمادی از سلطه بدل کرد تا نیمی از جامعه را به انقیاد کشد و نیمی دیگر را مرعوب سازد. در تمام این سالها، حکومت با تسلط بر وزراتخانهها، ادارات، دانشگاهها و مدارس، حضور اجتماعی زنان را محدود و مشروط به پذیرفتن حدود پوشش کرد. در پاسخ به این سلطهی فراگیر، زنان خیابان را به مثابهی عمومیترین عرصهی زندگی، به میدان مبارزه و مقاومت خود بدل کردند. حاکمیت بارها با تنگتر کردن عرصه بر زنان، کوشید آنها را از خیابان نیز بیرون براند. آنچه امروز تحت عنوان «قانون حجاب و عفاف» شاهد آنیم، اعلام رسمی جنگی است که در چهل و چند سال گذشته، هر روز و هر لحظه بر ضد زنان در جریان بوده است.
تعیین «وظایف عمومی و تکالیف اختصاصی» برای دستگاههای اجرایی در قانون مذکور، در راستای تحکیم تسلط پیشینی حاکمیت بر زندگی و سرنوشت زنان است. حاکمیت این بار تمام اجزا و بازوهای خود را با آرایشی دقیق بر ضد زنان بسیج کرده است و رساتر از هر بار دیگر اعلام میدارد که بودجههای رسانه و تبلیغات و آموزش را صرف تحمیل و نهادینه کردن گفتمان زنستیزانهی خود میکند. جزئیات دستورالعملهای تعیین شده برای دو رکن سانسور حکومتی، وزارت ارشاد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی، گرچه توصیفگر شرایطی است که نویسندگان و هنرمندان، به ویژه زنان نویسنده و هنرمند، سالها با مصائب آن دست و پنجه نرم کردهاند، اما نشان میدهد این بار محدودیتهای تحمیلی با دستورالعملهای قضایی و امنیتی حمایت میشوند. چهار فصل نخست این قانون همچون مقدمهی طولانی برای فصل پایانی است و به تعریف فهرستی مبسوط از جرائم و مجازاتها میانجامد که زنان را هدف میگیرد و هر گونه حمایت از آنان را مشمول مجازات میکند. «قانون حجاب و عفاف» با تعیین مجازاتهای متعدد، از جرمانگاری و پروندهسازی بر ضد زنان تا محروم کردن آنان از حقوق اجتماعی و جرائم سنگین نقدی، میکوشد مقاومت زنان در عرصههای عمومی را از کار بیندازد و راه را بر حمایت از آنان ببندد. زنان که پیشتر بسیاری از عرصههای کار و حضور اجتماعی خود را از دست داده و از اغلب حقوق انسانی خود محروم ماندهاند، اکنون با تهدید به محدودیتهای اجتماعی جدی و جرائم مالی کمرشکن روبهرو شدهاند.
«قانون حجاب و عفاف» تصویری پرجزئیات از میزان عداوت حکومت با زنان و نمایشی از سرکوب و تحدید آزادی است. با این همه تاریخ چهل و چند سالهی جنگ حکومت علیه زنان نشان میدهد که زنان هرگز به عقب باز نخواهند گشت. حاکمیت هرگز نتوانسته است عرصههایی را که زنان با مبارزه و پرداخت هزینههای سنگین به کف آوردهاند، از آنان بازپس بگیرد. جامعهای که در اسفند ۵۷، زنان خواستار آزادی پوشش را تنها گذاشت، تا به امروز راه درازی را طی کرده است. اکنون خواست آزادی پوشش و برابریطلبی زنان، به عنوان بخش مهمی از تصویر چندپارهی آزادی، به تمامی خواستههای عدالتطلبانه و آزادیخواهانه گره خورده است. اکنون مردان بسیاری با نظر به اینکه «آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است»، خواستههای زنان را خواستهی همهی جامعه میدانند.
تصویب و اجرایی شدن «قانون حجاب و عفاف» بیتردید سرکوب مضاعف زنان و نقض آزادی بیان نیمی از جامعه است، اما زنان که همواره در مبارزه پیشتاز بودهاند، این بار نیز ابتکار عمل را به دست خواهند گرفت و جامعه نیز از حمایت آنان دست نخواهد کشید. کدام نیروی قهری زنانی را که در مسیر برابریطلبی و آزادیخواهی، به شکل جمعی و فردی، هزینههای جانی و مالی و اجتماعی بسیار دادهاند، واپس خواهد راند؟
کانون نویسندگان ایران
۲۳ آذر ۱۴۰۳
#بیانیه #زنان #زن_زندگی_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کهکشان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
شعر جدید #شیدای_همدانی از زندان زاهدان پس از مدتی بیخبری
آذرماه ۱۴۰۳
متن کامل شعر
پشت میلهی زندان، در خزان آزادی
میرسد بهاری خوش، با نشان آزادی
میرسد ز هر سویی، هر دیار و هر کویی
عِطر و بوی شیرین و مهربان آزادی
سر سپردهام بر این خاک پاک رؤیایی
جان من به قربان نام و جان آزادی
میلهها و زنجیر کینههای استبداد
وا شود به دستان پرتوان آزادی
خون و خشم و فریاد و شور و خنده و شادی
سبز و آبی و سرخ است آسمان آزادی
این گروه نالایق، همرهان شیطاناند
سربلند و پیروزند پیروان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
وقت رفتن است از این خانهی اهورایی
ناکسان آلوده! تاجران آزادی!
در حکومت بعدی، عاشقانه میگردند
مرد و زن همه با هم، پاسبان آزادی
زاهدان بیایمان! شد همه جهان ویران
با شما پلیدان و دشمنان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
عاشقان به پا خیزید! لحظهی شکفتن شد
سرو و لاله میروید از نهان آزادی
مژده بر شما یاران! زآسمان چونان باران
میرسد بهاری خوش، در خزان آزادی
هر که در ره خاکش جان دهد، شود نامش
مثل رستم و آرش، قهرمان آزادی
ماندگار و مانایی، میهنم تو در جان و
قلب شیر و خورشید جاودان آزادی
وعدهی بهاران و فصل پاک باران و
انتقام یاران و عاشقان آزادی
تار و تنبک و دف زن! مِیْ بریز و بر کف زن!
در گُشا به روی من، شد زمان آزادی
من ز دشت شیرانم، شاعر دلیرانم
تیر آرش افکندم در کمان آزادی
بشنو از دل زندان، هموطن! به گوش جان
شعر عاشق شیدا، از زبان آزادی
پاینده باد ایران آزاد
ـ قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی
#آزادی #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
شعر جدید #شیدای_همدانی از زندان زاهدان پس از مدتی بیخبری
آذرماه ۱۴۰۳
متن کامل شعر
پشت میلهی زندان، در خزان آزادی
میرسد بهاری خوش، با نشان آزادی
میرسد ز هر سویی، هر دیار و هر کویی
عِطر و بوی شیرین و مهربان آزادی
سر سپردهام بر این خاک پاک رؤیایی
جان من به قربان نام و جان آزادی
میلهها و زنجیر کینههای استبداد
وا شود به دستان پرتوان آزادی
خون و خشم و فریاد و شور و خنده و شادی
سبز و آبی و سرخ است آسمان آزادی
این گروه نالایق، همرهان شیطاناند
سربلند و پیروزند پیروان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
وقت رفتن است از این خانهی اهورایی
ناکسان آلوده! تاجران آزادی!
در حکومت بعدی، عاشقانه میگردند
مرد و زن همه با هم، پاسبان آزادی
زاهدان بیایمان! شد همه جهان ویران
با شما پلیدان و دشمنان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
عاشقان به پا خیزید! لحظهی شکفتن شد
سرو و لاله میروید از نهان آزادی
مژده بر شما یاران! زآسمان چونان باران
میرسد بهاری خوش، در خزان آزادی
هر که در ره خاکش جان دهد، شود نامش
مثل رستم و آرش، قهرمان آزادی
ماندگار و مانایی، میهنم تو در جان و
قلب شیر و خورشید جاودان آزادی
وعدهی بهاران و فصل پاک باران و
انتقام یاران و عاشقان آزادی
تار و تنبک و دف زن! مِیْ بریز و بر کف زن!
در گُشا به روی من، شد زمان آزادی
من ز دشت شیرانم، شاعر دلیرانم
تیر آرش افکندم در کمان آزادی
بشنو از دل زندان، هموطن! به گوش جان
شعر عاشق شیدا، از زبان آزادی
پاینده باد ایران آزاد
ـ قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی
#آزادی #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار :
رای امثال صلواتی و افشاری در چارچوب حقوقی ضدحقوقبشری موجود نیز ذرهای وجاهت قانونی ندارد
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در گفتوگویی تلفنی با دوستانش، نظراتش را در خصوص آرای صادره برای محکومین دادگاههای انقلاب به شرح زیر بیان کرد:
«از وقتی که خبر انتقال سامان محمدی خیاره هموطن سنندجیمان به سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار را شنیدهایم، مانند همیشه وجودمان را غمی همراه با خشم فرا گرفته است. ظاهرا محمدامین مهدوی شایسته را هم که محکوم به اعدام شده از اوین به قرنطینه واحد سه منتقل کردهاند. ما مانند همه ۶۷ هفته گذشته این سهشنبه را نیز علیه حکم غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذای اعتراضی خواهیم زد.
به این فکر میکنم حکم هر دو نفر را «صلواتی» داده است، صلواتی که نزد همکاران خودش نیز مشهور است که وقتی حکم پنج تا ده سال زندان میدهد، به معنای آن است که متهم کاملا بیگناه است و در پروندهاش هیچ مدرکی وجود ندارد، وقتی حکم اعدام میدهد به معنای آن است که متهم زیر فشار اعترافاتی داشته که طبق قانون حکمش دو تا ده سال زندان است!
یاد خاطره یکی از زندانیان از سالن اعدام برگشته میافتم:« ۱۱ سکوی اعدام دارند که روی هر سکو دو نفر را به طناب دار میبندند، وقتی دکمه را فشار میدهند هر سکو از دو طرف باز میشود و هر دو زندانی و گاهی هر ۲۲ زندانی در هوا معلق میشوند! در این چند سال ظاهرا شرکت دانشبنیانی! سکوها، میله و طناب دار را طوری طراحی و ساخته است که هم زمان با خالی شدن زیرپای زندانی، بیست سانت میله به سمت بالا حرکت میکند و اینگونه طناب سریعتر و محکمتر دور گردن زندانی گره میخورد و در نتیجه زودتر او را خفه میکند!»
با خود فکر میکنم، چگونه عدهای از مردم و انسانیت حرف میزنند و میتوانند در برابر این رفتارهای قرونوسطائی سکوت کنند!؟
و باز با خود کلنجار میروم، اینها شرم نمیکنند که همه شفقتشان در یک دهه اخیر همان بیست سانت بالا رفتن همزمان طناب دار بوده برای زودتر ستاندن جان هموطنان ما و به سرانجام رساندن این قتلهای حکومتی!
نکنید! اعدام نکنید! که جز بذر نفرت نخواهید کاشت. حتی اگر مخالف اعدام نباشید باز خود بهتر میدانید رای امثال صلواتی و افشاری در چارچوب حقوقی ضدحقوقبشری موجود نیز ذرهای وجاهت قانونی ندارد.
#احمدرضا_حائری #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رای امثال صلواتی و افشاری در چارچوب حقوقی ضدحقوقبشری موجود نیز ذرهای وجاهت قانونی ندارد
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در گفتوگویی تلفنی با دوستانش، نظراتش را در خصوص آرای صادره برای محکومین دادگاههای انقلاب به شرح زیر بیان کرد:
«از وقتی که خبر انتقال سامان محمدی خیاره هموطن سنندجیمان به سلولهای انفرادی واحد سه زندان قزلحصار را شنیدهایم، مانند همیشه وجودمان را غمی همراه با خشم فرا گرفته است. ظاهرا محمدامین مهدوی شایسته را هم که محکوم به اعدام شده از اوین به قرنطینه واحد سه منتقل کردهاند. ما مانند همه ۶۷ هفته گذشته این سهشنبه را نیز علیه حکم غیرانسانی اعدام دست به اعتصاب غذای اعتراضی خواهیم زد.
به این فکر میکنم حکم هر دو نفر را «صلواتی» داده است، صلواتی که نزد همکاران خودش نیز مشهور است که وقتی حکم پنج تا ده سال زندان میدهد، به معنای آن است که متهم کاملا بیگناه است و در پروندهاش هیچ مدرکی وجود ندارد، وقتی حکم اعدام میدهد به معنای آن است که متهم زیر فشار اعترافاتی داشته که طبق قانون حکمش دو تا ده سال زندان است!
یاد خاطره یکی از زندانیان از سالن اعدام برگشته میافتم:« ۱۱ سکوی اعدام دارند که روی هر سکو دو نفر را به طناب دار میبندند، وقتی دکمه را فشار میدهند هر سکو از دو طرف باز میشود و هر دو زندانی و گاهی هر ۲۲ زندانی در هوا معلق میشوند! در این چند سال ظاهرا شرکت دانشبنیانی! سکوها، میله و طناب دار را طوری طراحی و ساخته است که هم زمان با خالی شدن زیرپای زندانی، بیست سانت میله به سمت بالا حرکت میکند و اینگونه طناب سریعتر و محکمتر دور گردن زندانی گره میخورد و در نتیجه زودتر او را خفه میکند!»
با خود فکر میکنم، چگونه عدهای از مردم و انسانیت حرف میزنند و میتوانند در برابر این رفتارهای قرونوسطائی سکوت کنند!؟
و باز با خود کلنجار میروم، اینها شرم نمیکنند که همه شفقتشان در یک دهه اخیر همان بیست سانت بالا رفتن همزمان طناب دار بوده برای زودتر ستاندن جان هموطنان ما و به سرانجام رساندن این قتلهای حکومتی!
نکنید! اعدام نکنید! که جز بذر نفرت نخواهید کاشت. حتی اگر مخالف اعدام نباشید باز خود بهتر میدانید رای امثال صلواتی و افشاری در چارچوب حقوقی ضدحقوقبشری موجود نیز ذرهای وجاهت قانونی ندارد.
#احمدرضا_حائری #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✅ با پیوستن زندانهای "طبس" و "خورین ورامین" به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام"؛ گسترش کارزار به ۲۷ زندان در چهلوهفتمین هفته
چنانکه شاهد هستیم، در ماههای اخیر آمار اعدامها به اوج خود رسیده و حکومت جنایتکارانه از هر فرصتی برای گرفتن جان انسانها استفاده میکند.
پس از سقوط حکومت خاندان جنایتکار اسد در سوریه، کارخانه مواد مخدری که وابسته به "حکومت ولایت فقیه" بود کشف شد. در آنجا دهها تُن مواد مخدر انبار و به نقاط مختلف جهان توزیع میشد. این در حالی است که روزانه شاهد اعدام زندانیانی در ایران به اتهام نگهداری چند گرم مواد مخدر هستیم. به طوری که از سهشنبه گذشته تاکنون دستکم ۴۰ تن اعدام شدهاند که تعدادی از آنان به اتهام مواد مخدر به دار آویخته شدند.
مردم مظلوم سیستان و بلوچستان که در محرومیت گسترده و تحت ستم مضاعف قرار دارند، در این هفته نیز دستکم ۱۰ نفر از اعدامشدگان را شامل میشوند.
در ادامه این سرکوبها، در چند روز گذشته، محمد امین مهدوی شایسته که در دادگاه بدوی و در روندی مبهم و ناعادلانه به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده، به زندان قزلحصار منتقل شده است. خطر تأیید و اجرای حکم اعدام برای او وجود دارد. همچنین سامان محمدی خیاره، زندانی سیاسی که از ۱۵ سال پیش ظالمانه در زندان به سر میبرد و به اعدام محکوم شده، اخیراً به انفرادی منتقل شده است و بیم آن میرود که حکم او اجرا گردد.
در روزهای گذشته، تعدادی از زندانیان در زندان طبس در استان خراسان جنوبی و زندان خورین ورامین، طی نامههایی جداگانه اعلام کردند که در اعتراض به افزایش آمار اعدامها به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و هر هفته در روز سهشنبه دست به اعتصاب غذا خواهند زد. با این اقدام، تعداد زندانهای شرکتکننده در هفته چهلوهفتم این کارزار به ۲۷ زندان افزایش یافته است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بار دیگر با هشدار جدی نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام اعلام میکند که این کارزار برای مقابله با احکام اعدام تشکیل شده است. چنانکه این حکومت برای بقای خود به اعدامهای گسترده دست میزند، ضروری است که با هر شکل ممکن در برابر این اقدام ضدانسانی ایستادگی کنیم. باید صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنان را به گوش جهانیان رساند.
فعالان این کارزار از عموم هموطنان میخواهند که با ابتکار عمل و مقاومت در برابر ماشین اعدام و سرکوب این حکومت استبدادی، زندانیان زیر حکم اعدام را یاری دهند. یقیناً روزی فرا خواهد رسید که بیداری عمومی به برچیدن چوبههای دار در ایران منجر خواهد شد.
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان اراک
زندان خرمآباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان نظام شیراز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان مشهد
زندان قائمشهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
زندان طبس
زندان خورین ورامین
سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #سامان_محمدی_خیاره #محمدامین_شایسته_مهدوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چنانکه شاهد هستیم، در ماههای اخیر آمار اعدامها به اوج خود رسیده و حکومت جنایتکارانه از هر فرصتی برای گرفتن جان انسانها استفاده میکند.
پس از سقوط حکومت خاندان جنایتکار اسد در سوریه، کارخانه مواد مخدری که وابسته به "حکومت ولایت فقیه" بود کشف شد. در آنجا دهها تُن مواد مخدر انبار و به نقاط مختلف جهان توزیع میشد. این در حالی است که روزانه شاهد اعدام زندانیانی در ایران به اتهام نگهداری چند گرم مواد مخدر هستیم. به طوری که از سهشنبه گذشته تاکنون دستکم ۴۰ تن اعدام شدهاند که تعدادی از آنان به اتهام مواد مخدر به دار آویخته شدند.
مردم مظلوم سیستان و بلوچستان که در محرومیت گسترده و تحت ستم مضاعف قرار دارند، در این هفته نیز دستکم ۱۰ نفر از اعدامشدگان را شامل میشوند.
در ادامه این سرکوبها، در چند روز گذشته، محمد امین مهدوی شایسته که در دادگاه بدوی و در روندی مبهم و ناعادلانه به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده، به زندان قزلحصار منتقل شده است. خطر تأیید و اجرای حکم اعدام برای او وجود دارد. همچنین سامان محمدی خیاره، زندانی سیاسی که از ۱۵ سال پیش ظالمانه در زندان به سر میبرد و به اعدام محکوم شده، اخیراً به انفرادی منتقل شده است و بیم آن میرود که حکم او اجرا گردد.
در روزهای گذشته، تعدادی از زندانیان در زندان طبس در استان خراسان جنوبی و زندان خورین ورامین، طی نامههایی جداگانه اعلام کردند که در اعتراض به افزایش آمار اعدامها به کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" میپیوندند و هر هفته در روز سهشنبه دست به اعتصاب غذا خواهند زد. با این اقدام، تعداد زندانهای شرکتکننده در هفته چهلوهفتم این کارزار به ۲۷ زندان افزایش یافته است.
کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" بار دیگر با هشدار جدی نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام اعلام میکند که این کارزار برای مقابله با احکام اعدام تشکیل شده است. چنانکه این حکومت برای بقای خود به اعدامهای گسترده دست میزند، ضروری است که با هر شکل ممکن در برابر این اقدام ضدانسانی ایستادگی کنیم. باید صدای زندانیان محکوم به اعدام و خانوادههای آنان را به گوش جهانیان رساند.
فعالان این کارزار از عموم هموطنان میخواهند که با ابتکار عمل و مقاومت در برابر ماشین اعدام و سرکوب این حکومت استبدادی، زندانیان زیر حکم اعدام را یاری دهند. یقیناً روزی فرا خواهد رسید که بیداری عمومی به برچیدن چوبههای دار در ایران منجر خواهد شد.
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)
زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)
زندان مرکزی کرج
زندان تهران بزرگ
زندان اراک
زندان خرمآباد
زندان اسدآباد اصفهان
زندان دستگرد اصفهان
زندان شیبان اهواز
زندان نظام شیراز
زندان بم
زندان کهنوج
زندان مشهد
زندان قائمشهر
زندان رشت (بند مردان و زنان)
زندان اردبیل
زندان تبریز
زندان ارومیه
زندان سلماس
زندان خوی
زندان نقده
زندان سقز
زندان بانه
زندان مریوان
زندان کامیاران
زندان طبس
زندان خورین ورامین
سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #سامان_محمدی_خیاره #محمدامین_شایسته_مهدوی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#ابوالفضل_قدیانی، فعال سیاسی، در متنی از زندان اوین، به تحلیل سیاستهای داخلی و منطقهای علی خامنهای پرداخته است. وی علی خامنهای را عامل اصلی بحرانهای ایران و منطقه معرفی میکند و به بررسی پیامدهای حمایت جمهوری اسلامی از بشار اسد و سیاستهای سرکوب اجتماعی میپردازد.
قدیانی حمایت از رژیم بشار اسد را یکی از نمونههای آشکار سیاستهای غلط خامنهای میداند و مینویسد:
«اخیراً مستبد قدرتپرست حاکم بر ایران، علی خامنهای، سقوط دیکتاتور خونریز سوریه، بشار اسد را به توطئه آمریکا و اسرائیل نسبت داد، اما به استبداد و سرکوب مردم سوریه که علت اصلی سقوط رژیم اسد بود، اشارهای نکرد.»
او تأکید میکند که میلیاردها دلار سرمایه و منابع انسانی ایران در سوریه به هدر رفته است:
«ناظران نظارهگر دود شدن میلیاردها دلار سرمایهگذاری حکومت ولایت فقیه برای حفظ رژیم اسد بودند.»
قدیانی معتقد است که این سیاستها فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم ایران را افزایش داده است:
«اکنون علاوه بر فقر، فساد، گرانی، قطع گاز و برق و سرکوب اجتماعی، سایه جنگ خارجی نیز بر کشور سایه افکنده است.»
وی همچنین به سرکوب اجتماعی، بهویژه سیاست حجاب اجباری، اشاره میکند و آن را ابزاری برای حفظ اقلیت ایدئولوژیک نظام میداند:
«خامنهای بر سیاست حجاب اجباری اصرار میورزد، چرا که بیم دارد در صورت تغییر این سیاست، اقلیت هواداران ایدئولوژیک انگیزه خود را برای سرکوب مردم از دست بدهند.»
قدیانی به تصویب لایحه حجاب و عفاف اشاره کرده و آن را نشانه ضعف حکومت میداند:
«تعلل حکومت در اجرای این قانون، ناشی از ترس از واکنش مردم به این زورگویی قرون وسطایی است.»
وی تأکید دارد که نظام استبداد دینی نهتنها بحرانها را حل نمیکند، بلکه با ابزار سرکوب، مشروعیت خود را از دست داده است:
«نظام استبداد دینی هر روز فاصله خود را از ملت بیشتر میکند و این سرکوب، مشروعیت ملی نظام را بهشدت زیر سؤال برده است.»
قدیانی نتیجه میگیرد که نظام جمهوری اسلامی توانایی حل بحرانها را ندارد و باید کنار رود:
««امروز این بنبست نظام استبداد دینی چنان زندگی روزمره و آینده مردم ایران را به گروگان گرفته که هر فرد وطندوستی لاجرم به این نتیجه میرسد که نظام استبداد دینی علی خامنهای، مستبد قدرتپرست حاکم بر ایران، باید برود.
اگر خامنهای تن به تغییر ندهد، ملت ایران دیر یا زود او را از قدرت به زیر خواهند کشید.»
وی هشدار میدهد که تغییر بنیادین باید پیش از وقوع جنگ یا فروپاشی کامل کشور رخ دهد.
متن کامل نامه:
t.me/kaleme/32037
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قدیانی حمایت از رژیم بشار اسد را یکی از نمونههای آشکار سیاستهای غلط خامنهای میداند و مینویسد:
«اخیراً مستبد قدرتپرست حاکم بر ایران، علی خامنهای، سقوط دیکتاتور خونریز سوریه، بشار اسد را به توطئه آمریکا و اسرائیل نسبت داد، اما به استبداد و سرکوب مردم سوریه که علت اصلی سقوط رژیم اسد بود، اشارهای نکرد.»
او تأکید میکند که میلیاردها دلار سرمایه و منابع انسانی ایران در سوریه به هدر رفته است:
«ناظران نظارهگر دود شدن میلیاردها دلار سرمایهگذاری حکومت ولایت فقیه برای حفظ رژیم اسد بودند.»
قدیانی معتقد است که این سیاستها فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر مردم ایران را افزایش داده است:
«اکنون علاوه بر فقر، فساد، گرانی، قطع گاز و برق و سرکوب اجتماعی، سایه جنگ خارجی نیز بر کشور سایه افکنده است.»
وی همچنین به سرکوب اجتماعی، بهویژه سیاست حجاب اجباری، اشاره میکند و آن را ابزاری برای حفظ اقلیت ایدئولوژیک نظام میداند:
«خامنهای بر سیاست حجاب اجباری اصرار میورزد، چرا که بیم دارد در صورت تغییر این سیاست، اقلیت هواداران ایدئولوژیک انگیزه خود را برای سرکوب مردم از دست بدهند.»
قدیانی به تصویب لایحه حجاب و عفاف اشاره کرده و آن را نشانه ضعف حکومت میداند:
«تعلل حکومت در اجرای این قانون، ناشی از ترس از واکنش مردم به این زورگویی قرون وسطایی است.»
وی تأکید دارد که نظام استبداد دینی نهتنها بحرانها را حل نمیکند، بلکه با ابزار سرکوب، مشروعیت خود را از دست داده است:
«نظام استبداد دینی هر روز فاصله خود را از ملت بیشتر میکند و این سرکوب، مشروعیت ملی نظام را بهشدت زیر سؤال برده است.»
قدیانی نتیجه میگیرد که نظام جمهوری اسلامی توانایی حل بحرانها را ندارد و باید کنار رود:
««امروز این بنبست نظام استبداد دینی چنان زندگی روزمره و آینده مردم ایران را به گروگان گرفته که هر فرد وطندوستی لاجرم به این نتیجه میرسد که نظام استبداد دینی علی خامنهای، مستبد قدرتپرست حاکم بر ایران، باید برود.
اگر خامنهای تن به تغییر ندهد، ملت ایران دیر یا زود او را از قدرت به زیر خواهند کشید.»
وی هشدار میدهد که تغییر بنیادین باید پیش از وقوع جنگ یا فروپاشی کامل کشور رخ دهد.
متن کامل نامه:
t.me/kaleme/32037
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گروهی با عنوان شبکه فعالان انقلاب زن زندگی آزادی طی بیانیهای اعلام کرد که «با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی پایان داد.»
در ادامه بخشهایی از این بیانیه را بخوانید:
با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی خاتمه داد. انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، که بیش از دو سال از آغاز آن میگذرد، با هدف مقابله با جنایت و سرکوب، سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادی شکل گرفت. امروز در یکی از حساسترین نقاط این انقلاب قرار داریم، جایی که نقش مردم و جریانهای سیاسی بیش از پیش در تعیین سرنوشت ایران مؤثر است.
جمهوری اسلامی، با شکست در اداره کشور، اکنون در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فروپاشیده است. این حکومت که طی ۴۶ سال گذشته بحرانهای متعددی را تجربه کرده، امروز در مرحلهای است که شباهتی به بحرانهای مقطعی گذشته ندارد و روندی معین برای نابودی آن آغاز شده است.
از نظر اقتصادی، سیاستهای مافیایی و فساد ساختاری، جمهوری اسلامی را به عامل اصلی بحرانهایی مانند گرانی، تورم، بیکاری، کمبود سوخت و انرژی و آلودگی هوا تبدیل کرده است. این معضلات، زندگی روزمره مردم را فلج کرده و کشور را به وضعیتی مشابه کشورهای قحطیزده کشانده است. از سوی دیگر، در عرصه اجتماعی و فرهنگی، این حکومت نتوانسته فرهنگ اسلامی خود را به جامعه تحمیل کند و جامعه بهطور گسترده این ارزشها را رد کرده است.
اصلیترین چالش میان مردم و جمهوری اسلامی، مسئله زنان و جوانان است. تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب به عنوان نماد فرهنگیاش، کاملاً شکست خورده است. قانون «حجاب و عفاف» نیز مانند سایر طرحهای سرکوبگرانه نتوانست مانع انقلاب زنان شود.
در حوزه سیاسی، جمهوری اسلامی هیچ یک از تضادهای خود با جریانهای مخالف را حل نکرده است. این حکومت، که با سرکوب و نسلکشی بر سر کار آمد، حالا با موج گسترده سازماندهی، تحزب و شبکهسازی مخالفان روبهرو است. شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی، از جمله در سوریه، و تضعیف نیروهای نیابتیاش، روحیه دوچندان به مردم داده و موجب چندپارگی در بدنه نظام شده است.
مجموع این شرایط، جمهوری اسلامی را به پرتگاه نابودی نزدیک کرده است. مردم ایران دیگر نه معیشت تأمینشده دارند، نه آزادی، و نه منزلت انسانیشان حفظ شده است. اعتراضات و اعتصابات سراسری، ابزارهایی هستند که میتوانند این حکومت فاسد و جنایتکار را سرنگون کنند.
ما از تمام مردم، گروهها، احزاب و فعالان دعوت میکنیم که دست در دست هم به خیابانها بیایند و با مبارزه، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به پیروزی برسانند. خیابان ما را فرامیخواند.
✌️ #زن_زندگی_آزادی
🚩 #جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
🗓 پنجشنبه - ۲۹ آذر ۱۴۰۳
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4pshj87h
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامه بخشهایی از این بیانیه را بخوانید:
با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی خاتمه داد. انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، که بیش از دو سال از آغاز آن میگذرد، با هدف مقابله با جنایت و سرکوب، سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادی شکل گرفت. امروز در یکی از حساسترین نقاط این انقلاب قرار داریم، جایی که نقش مردم و جریانهای سیاسی بیش از پیش در تعیین سرنوشت ایران مؤثر است.
جمهوری اسلامی، با شکست در اداره کشور، اکنون در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فروپاشیده است. این حکومت که طی ۴۶ سال گذشته بحرانهای متعددی را تجربه کرده، امروز در مرحلهای است که شباهتی به بحرانهای مقطعی گذشته ندارد و روندی معین برای نابودی آن آغاز شده است.
از نظر اقتصادی، سیاستهای مافیایی و فساد ساختاری، جمهوری اسلامی را به عامل اصلی بحرانهایی مانند گرانی، تورم، بیکاری، کمبود سوخت و انرژی و آلودگی هوا تبدیل کرده است. این معضلات، زندگی روزمره مردم را فلج کرده و کشور را به وضعیتی مشابه کشورهای قحطیزده کشانده است. از سوی دیگر، در عرصه اجتماعی و فرهنگی، این حکومت نتوانسته فرهنگ اسلامی خود را به جامعه تحمیل کند و جامعه بهطور گسترده این ارزشها را رد کرده است.
اصلیترین چالش میان مردم و جمهوری اسلامی، مسئله زنان و جوانان است. تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب به عنوان نماد فرهنگیاش، کاملاً شکست خورده است. قانون «حجاب و عفاف» نیز مانند سایر طرحهای سرکوبگرانه نتوانست مانع انقلاب زنان شود.
در حوزه سیاسی، جمهوری اسلامی هیچ یک از تضادهای خود با جریانهای مخالف را حل نکرده است. این حکومت، که با سرکوب و نسلکشی بر سر کار آمد، حالا با موج گسترده سازماندهی، تحزب و شبکهسازی مخالفان روبهرو است. شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی، از جمله در سوریه، و تضعیف نیروهای نیابتیاش، روحیه دوچندان به مردم داده و موجب چندپارگی در بدنه نظام شده است.
مجموع این شرایط، جمهوری اسلامی را به پرتگاه نابودی نزدیک کرده است. مردم ایران دیگر نه معیشت تأمینشده دارند، نه آزادی، و نه منزلت انسانیشان حفظ شده است. اعتراضات و اعتصابات سراسری، ابزارهایی هستند که میتوانند این حکومت فاسد و جنایتکار را سرنگون کنند.
ما از تمام مردم، گروهها، احزاب و فعالان دعوت میکنیم که دست در دست هم به خیابانها بیایند و با مبارزه، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به پیروزی برسانند. خیابان ما را فرامیخواند.
✌️ #زن_زندگی_آزادی
🚩 #جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
🗓 پنجشنبه - ۲۹ آذر ۱۴۰۳
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4pshj87h
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، در پیامی شب یلدا را به هموطنان شادباش گفتند و یلدا را نویدبخش پایان سیاهی و ظلمت و پیروزی نور بر تاریکی دانستند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«به نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه،
با درود فراوان خدمت شما مردم شجاع، صبور و نیکسیرت ایران سرافراز.
هممیهنان گرامی، فرا رسیدن یلدا، این خجسته آیین و فرهنگ آریایی که به ما نوید پایان سیاهی و ظلمت و چیرگی نور و راستی را میدهد، از پس این دیوارهای ظلم و استبداد به شما شادباش میگوییم.
بر همگان هویدا است که نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.
آزاد پیکریفرد
امیر اردستانی
حسین کوشکینژاد
پرویز اکبری (مسعود)
میثم غلامی (آرین)
پاینده ایران و ایرانی
پاییز ۲۵۸۳ شاهنشاهی
زندان اوین»
#بیانیه #شب_یلدا #پرویز_اکبری #میثم_غلامب #حسین_کوشکی_نژاد #آزاد_پیکری_فرد #امیر_اردستانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
«به نام خداوند خورشید و ماه که دل را به نامش خرد داد راه،
با درود فراوان خدمت شما مردم شجاع، صبور و نیکسیرت ایران سرافراز.
هممیهنان گرامی، فرا رسیدن یلدا، این خجسته آیین و فرهنگ آریایی که به ما نوید پایان سیاهی و ظلمت و چیرگی نور و راستی را میدهد، از پس این دیوارهای ظلم و استبداد به شما شادباش میگوییم.
بر همگان هویدا است که نور بر تاریکی پیروز خواهد شد.
آزاد پیکریفرد
امیر اردستانی
حسین کوشکینژاد
پرویز اکبری (مسعود)
میثم غلامی (آرین)
پاینده ایران و ایرانی
پاییز ۲۵۸۳ شاهنشاهی
زندان اوین»
#بیانیه #شب_یلدا #پرویز_اکبری #میثم_غلامب #حسین_کوشکی_نژاد #آزاد_پیکری_فرد #امیر_اردستانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری زندانی محبوس در زندان قزلحصار:
در این کشور که دو هفته است عملا همه کارها تعطیل و کشور به حالت تعلیق درآمده، یک چیز اما برای صاحبان قدرت تعطیلبردار نبوده و آن هم اعدام است.
در ادامه بخشی از صحبتهای احمدرضا حائری که در گفتگوهای تلفنی روزهای اخیر با دوستان خود مطرح کرده است را بخوانید:
«بنا بر اطلاع موثق دادستانهای شهرهای اطرف تهران بر اجرای همه احکام اعدام زندانیان مرتبط با موادر مخدر تا پیش از نوروز ۱۴۰۴ تاکید کردهاند.»
«آقای پزشکیان! در شعام یا شورای سران قوا، دادستانها را ملزم کنید ششماه اجرای احکام اعدام را متوقف و بر شناسائی و بازداشت سارقان روزانه ۲۰میلیون لیتر سوخت و ۲هزار مگاوات برق کشور از طریق مراکز استخراج رمزارز متمرکز شوند.»
احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی در زندان قزلحصار در گفتگوهای تلفنی اخیر خود ضمن اظهار خشنودی از عدم اجرای حکم اعدام سامان محمدی خیاره زندانی سیاسی، از اجرای وسیع احکام غیرانسانی اعدام برای زندانیان با اتهامات مرتبط با موادمخدر اظهار نگرانی کرده و گفتند:
«متأسفانه در این کشور که دو هفته است عملا همه کارها تعطیل و کشور به حالت تعلیق درآمده، یک چیز اما برای صاحبان قدرت تعطیلبردار نبوده و آن هم «اعدام» است. بنا بر اطلاع موثقی که به دستم رسیده، دادستان برخی شهرستانهای اطرف تهران از جمله «دادستان ملارد» در بخشنامههایی به دایره اجرای احکام بر اجرای حکم اعدام همه زندانیان مرتبط با مواد مخدر تا پیش از نوروز ۱۴۰۴ تاکید کردهاند، و اعدامهای شب چهارشنبه گذشته نیز پیرو این دستورات بوده.»
آقای حائری در اظهارات خود تاکید کردند:
« زندانیان مواد مخدر که به اعدام محکوم شدهاند، عموما جوانانی زیر سی سال هستند، که به دلیل فقر و نابرابری شدید حاکم بر جامعه، درگیر خرید و فروش موادمخدر شدهاند. این افراد اگر جرمی هم مرتکب شدهاند، به واقع نمونههای بارزی از نتایج سیاستهای ۴۵ ساله خود حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، و روا نیست با ستاندن جان آنها صدها و هزاران خانواده را بیسرپرست کرده و در این شرایط وخیم اقتصادی عملا هزاران خانواده هموطنمان را نابود کنیم.»
آقای حائری در گفتگوهای تلفنی اخیر خود با اشاره به تعطیلی دوهفتهای کشور و خطر فروپاشی اقتصادی پیشرو به دلیل ناترازیهای انرژی و اشاره صریح آقای پزشکیان «رئیس دولت» در جمهوری اسلامی به دزدی سوخت در چرخه تولید و توزیع که همگی توسط خود حاکمیت انجام میشود، خطاب به مسعود پزشکیان و حامیان ایشان در میان احزاب سیاسی اصلاحطلب گفتند:
«مردم تصاویر کشف ذخایر مواد مخدری همچون کاپتاگون در کاخ ماهر اسد برادر بشار اسد را در هفتههای اخیر دیدهاند و نیز کارخانههای تولید مواد مخدر در حاکمیتی که جمهوری اسلامی میلیاردها دلار صرف حفظ و نگهداری آن کرد، و از این سوی صدها جوان که عموما به دلیل نگهداری چند ده گرم مواد مخدر در صف اعدام قرار دارند، این اعدامها ورای اینکه نقض فاحش حقوقبشر است، برای خود حاکمیت نیز حاصلی جز عصبانیت بیشتر مردم و افرایش شیب فروپاشی پیشرو را در پی ندارد. بنابراین اگر آقای پزشکیان و احزاب اصلاحطلب حامی ایشان در فکر ایجاد تغییراتی ملموس هستند که پیام مثبتی برای جامعه داشته باشد، پیشنهاد میکنم که در جلسه شورای سران قوا و شورای عالی امنیت ملی مصوب کنند که ضمن توقف ششماهه اجرای کلیه احکام اعدام، دادستانهای کلیه استانها و شهرستانهای کشور به جای توجه به اجرای احکام اعدام، تمام تمرکزشان را بر شناسایی و بازداشت سارقان ۲۰ میلیون لیتر سوخت و سارقان دو هزار مگاوات برق کشور از طریق مزارع استخراج رمزارز قرار دهند، سارقانی که قطعا خارج از بدنه حاکمیت نیستند، و برخورد با آنها مستلزم رودرویی با برخی نهادهای خاص درون حاکمیت است. و در مدت شش ماهه توقف اعدامها کارگروهی را برای مطالعه تجربه کشورها در مبارزه با مواد مخدر و میزان تأثیرگذاری مجازات اعدام در کاهش این آسیب اجتماعی تشکیل دهند، کارگروه مذکور از جمله تجربه کشور همسایه ما پاکستان را مطالعه و بررسی کنند که سال گذشته طی تغییرات مهمی با تصویب یک لایحه « مجازات مرگ برای مجرمان مواد مخدر را لغو و مجازات حبس ابد را جایگزین آن کرد»
همچنین تاکید کردند که در «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» هدف اصلی مقابله با اعدام به عنوان یک حکم غیرانسانی برای تمام اتهامات از جمله مواد مخدر بوده است و خواستار توجه بیشتر رسانهها و فعالان حقوق بشر به اجرای وسیع احکام اعدام مرتبط با موادمخدر در هفتههای اخیر شدند.
#بیانیه #احمدرضا_حائری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این کشور که دو هفته است عملا همه کارها تعطیل و کشور به حالت تعلیق درآمده، یک چیز اما برای صاحبان قدرت تعطیلبردار نبوده و آن هم اعدام است.
در ادامه بخشی از صحبتهای احمدرضا حائری که در گفتگوهای تلفنی روزهای اخیر با دوستان خود مطرح کرده است را بخوانید:
«بنا بر اطلاع موثق دادستانهای شهرهای اطرف تهران بر اجرای همه احکام اعدام زندانیان مرتبط با موادر مخدر تا پیش از نوروز ۱۴۰۴ تاکید کردهاند.»
«آقای پزشکیان! در شعام یا شورای سران قوا، دادستانها را ملزم کنید ششماه اجرای احکام اعدام را متوقف و بر شناسائی و بازداشت سارقان روزانه ۲۰میلیون لیتر سوخت و ۲هزار مگاوات برق کشور از طریق مراکز استخراج رمزارز متمرکز شوند.»
احمدرضا حائری فعال حقوق بشر زندانی در زندان قزلحصار در گفتگوهای تلفنی اخیر خود ضمن اظهار خشنودی از عدم اجرای حکم اعدام سامان محمدی خیاره زندانی سیاسی، از اجرای وسیع احکام غیرانسانی اعدام برای زندانیان با اتهامات مرتبط با موادمخدر اظهار نگرانی کرده و گفتند:
«متأسفانه در این کشور که دو هفته است عملا همه کارها تعطیل و کشور به حالت تعلیق درآمده، یک چیز اما برای صاحبان قدرت تعطیلبردار نبوده و آن هم «اعدام» است. بنا بر اطلاع موثقی که به دستم رسیده، دادستان برخی شهرستانهای اطرف تهران از جمله «دادستان ملارد» در بخشنامههایی به دایره اجرای احکام بر اجرای حکم اعدام همه زندانیان مرتبط با مواد مخدر تا پیش از نوروز ۱۴۰۴ تاکید کردهاند، و اعدامهای شب چهارشنبه گذشته نیز پیرو این دستورات بوده.»
آقای حائری در اظهارات خود تاکید کردند:
« زندانیان مواد مخدر که به اعدام محکوم شدهاند، عموما جوانانی زیر سی سال هستند، که به دلیل فقر و نابرابری شدید حاکم بر جامعه، درگیر خرید و فروش موادمخدر شدهاند. این افراد اگر جرمی هم مرتکب شدهاند، به واقع نمونههای بارزی از نتایج سیاستهای ۴۵ ساله خود حاکمیت جمهوری اسلامی هستند، و روا نیست با ستاندن جان آنها صدها و هزاران خانواده را بیسرپرست کرده و در این شرایط وخیم اقتصادی عملا هزاران خانواده هموطنمان را نابود کنیم.»
آقای حائری در گفتگوهای تلفنی اخیر خود با اشاره به تعطیلی دوهفتهای کشور و خطر فروپاشی اقتصادی پیشرو به دلیل ناترازیهای انرژی و اشاره صریح آقای پزشکیان «رئیس دولت» در جمهوری اسلامی به دزدی سوخت در چرخه تولید و توزیع که همگی توسط خود حاکمیت انجام میشود، خطاب به مسعود پزشکیان و حامیان ایشان در میان احزاب سیاسی اصلاحطلب گفتند:
«مردم تصاویر کشف ذخایر مواد مخدری همچون کاپتاگون در کاخ ماهر اسد برادر بشار اسد را در هفتههای اخیر دیدهاند و نیز کارخانههای تولید مواد مخدر در حاکمیتی که جمهوری اسلامی میلیاردها دلار صرف حفظ و نگهداری آن کرد، و از این سوی صدها جوان که عموما به دلیل نگهداری چند ده گرم مواد مخدر در صف اعدام قرار دارند، این اعدامها ورای اینکه نقض فاحش حقوقبشر است، برای خود حاکمیت نیز حاصلی جز عصبانیت بیشتر مردم و افرایش شیب فروپاشی پیشرو را در پی ندارد. بنابراین اگر آقای پزشکیان و احزاب اصلاحطلب حامی ایشان در فکر ایجاد تغییراتی ملموس هستند که پیام مثبتی برای جامعه داشته باشد، پیشنهاد میکنم که در جلسه شورای سران قوا و شورای عالی امنیت ملی مصوب کنند که ضمن توقف ششماهه اجرای کلیه احکام اعدام، دادستانهای کلیه استانها و شهرستانهای کشور به جای توجه به اجرای احکام اعدام، تمام تمرکزشان را بر شناسایی و بازداشت سارقان ۲۰ میلیون لیتر سوخت و سارقان دو هزار مگاوات برق کشور از طریق مزارع استخراج رمزارز قرار دهند، سارقانی که قطعا خارج از بدنه حاکمیت نیستند، و برخورد با آنها مستلزم رودرویی با برخی نهادهای خاص درون حاکمیت است. و در مدت شش ماهه توقف اعدامها کارگروهی را برای مطالعه تجربه کشورها در مبارزه با مواد مخدر و میزان تأثیرگذاری مجازات اعدام در کاهش این آسیب اجتماعی تشکیل دهند، کارگروه مذکور از جمله تجربه کشور همسایه ما پاکستان را مطالعه و بررسی کنند که سال گذشته طی تغییرات مهمی با تصویب یک لایحه « مجازات مرگ برای مجرمان مواد مخدر را لغو و مجازات حبس ابد را جایگزین آن کرد»
همچنین تاکید کردند که در «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» هدف اصلی مقابله با اعدام به عنوان یک حکم غیرانسانی برای تمام اتهامات از جمله مواد مخدر بوده است و خواستار توجه بیشتر رسانهها و فعالان حقوق بشر به اجرای وسیع احکام اعدام مرتبط با موادمخدر در هفتههای اخیر شدند.
#بیانیه #احمدرضا_حائری #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech