سینا نعیمی، پسر #عفیف_نعیمی، زندانی بهائی شرحی از آخرین وضعیت پدرش نوشته.
عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد.
«پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه مركزي كرج منتقل كردن. داستان مفصله. اول اينكه پارسال ٩ مرداد پدر منو دستگير میكنن. در واقع به منزل ٥٦ خانواده بهايی در كل ايران میريزن كه يكيش هم پدر من بوده و ايشون رو بازداشت میكنن. اتهام ايشون چيه؟ اينكه مدرسه دخترونه ابتدايی به درخواست يكی از هم بندیهای سابقش راه انداخته. يعنی چی، يعنی اينكه ايشون گفته من میخوام اين كار فرهنگی رو انجام بدم ولي توانم برای راه اندازيش كمه كمكم میكنی؟ پدر منم بخاطر اعتماد و دوستی با ايشون و صد البته اينكه كاری كه میخواسته انجام بده كار فرهنگی بوده قبول میكنه. مدرسهای كه پدر من چون میدونسته دوستان اگر اونجا ببيننش به دليل توهم توطئهای كه دارن هزار و يك برداشت ديگه میكنن يك بار هم پاش رو داخل اونجا نذاشت. آخر چي شد، گرفتنش به جرم اينكه تو میخواستی از طريق كودكان نفوذ كنی. من هيچ توضيح اضافهای نميدم فقط و فقط شرح ماجرا رو ميدم.
اگر خنده داره بخنديد اگر ناراحت كنندست آزاديد ناراحت بشيد اگرم هر فكر ديگهای میكنيد بازم آزاديد حتی دوستان سايبری جمهوری اسلامی كه قطعا ميان كامنت ميذارن و هر حرف نامربوطی خواهند زد. ٧ سال زندان، ٥ ميليارد تومن جريمه نقدی، ٥ سال محروميت از حقوق اجتماعی، و منع خروج از كشور و تبعيد از استان البرز و منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی به مدت دو سال. قسمت آخر رو خونديد. منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی. يه جوری ميگن انگار تا الان بهايیها اجازه داشتن در صدر اينگونه امور فعاليت كنن. حدود ٩ سال پيش و در فاصله زمانی ازدواج من پدرم بخاطر مشكلات قلبی خطرناك كه هنوز هم باهاش درگير هست و شرايط زندان و استرس میتونه براش كشنده باشه، تو بيمارستان قلب تهران بستری بود. به دليل بستری بودن چند تن از هم بندیهای سياسی در همون زندان اين فرصت پيش ميومد كه هر كسی به ديدن اونها ميومد بابا رو هم ميديد.
يه چيز خيلی جالبی كه پيش ميومد اين بود كه همه اونها از بابا میپرسيدن شما بهايیها چی میخوايد و بيشترين محروميتتون از چيه. يادمه اونروز همسرم اونجا بود و بعدش برام تعريف كرد كه بابا گفتن بزرگترين محروميت ما بهايیها نداشتن حق خدمت به وطنمون هستش. اين از هر چيزي بيشتر مارو اذيت میكنه.
البته اينقدر محروميتهای زيادی ما كشيديم كه انتخاب بينشون سخته ولي امروز منم به حرفش میرسم. كه واقعا شايد سخترينش اينه كه با تمام وجود قلبت براي كشورت بتپه و بخوای بهش خدمت كنی و نذارن. خيلی درد داره.»
.
- آقای عفیف نعیمی از اعضای سابق شورای مدیریت جامعه بهاییان موسوم به یاران ایران هستند که پیشتر ده. سال را در زندان بدون مرخصی گذراندهاند. ایشان از مشکل قلبی حاد رنج میبرند و بارها بابت بیماری قلبی در بیمارستان بستری شدهاند. حالا همانطور که خواندید باز به ۷ سال زندان محکوم شدند.
اقلیت بهایی در ایران همواره سرکوب شدهاند و حتی اجازه شرکت در کارهای خیریه را هم پیدا نمیکنند.
#عفيف_نعيمی
#داستان_ما_يكيست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد.
«پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه مركزي كرج منتقل كردن. داستان مفصله. اول اينكه پارسال ٩ مرداد پدر منو دستگير میكنن. در واقع به منزل ٥٦ خانواده بهايی در كل ايران میريزن كه يكيش هم پدر من بوده و ايشون رو بازداشت میكنن. اتهام ايشون چيه؟ اينكه مدرسه دخترونه ابتدايی به درخواست يكی از هم بندیهای سابقش راه انداخته. يعنی چی، يعنی اينكه ايشون گفته من میخوام اين كار فرهنگی رو انجام بدم ولي توانم برای راه اندازيش كمه كمكم میكنی؟ پدر منم بخاطر اعتماد و دوستی با ايشون و صد البته اينكه كاری كه میخواسته انجام بده كار فرهنگی بوده قبول میكنه. مدرسهای كه پدر من چون میدونسته دوستان اگر اونجا ببيننش به دليل توهم توطئهای كه دارن هزار و يك برداشت ديگه میكنن يك بار هم پاش رو داخل اونجا نذاشت. آخر چي شد، گرفتنش به جرم اينكه تو میخواستی از طريق كودكان نفوذ كنی. من هيچ توضيح اضافهای نميدم فقط و فقط شرح ماجرا رو ميدم.
اگر خنده داره بخنديد اگر ناراحت كنندست آزاديد ناراحت بشيد اگرم هر فكر ديگهای میكنيد بازم آزاديد حتی دوستان سايبری جمهوری اسلامی كه قطعا ميان كامنت ميذارن و هر حرف نامربوطی خواهند زد. ٧ سال زندان، ٥ ميليارد تومن جريمه نقدی، ٥ سال محروميت از حقوق اجتماعی، و منع خروج از كشور و تبعيد از استان البرز و منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی به مدت دو سال. قسمت آخر رو خونديد. منع از فعاليتهای فرهنگی و اموزشی. يه جوری ميگن انگار تا الان بهايیها اجازه داشتن در صدر اينگونه امور فعاليت كنن. حدود ٩ سال پيش و در فاصله زمانی ازدواج من پدرم بخاطر مشكلات قلبی خطرناك كه هنوز هم باهاش درگير هست و شرايط زندان و استرس میتونه براش كشنده باشه، تو بيمارستان قلب تهران بستری بود. به دليل بستری بودن چند تن از هم بندیهای سياسی در همون زندان اين فرصت پيش ميومد كه هر كسی به ديدن اونها ميومد بابا رو هم ميديد.
يه چيز خيلی جالبی كه پيش ميومد اين بود كه همه اونها از بابا میپرسيدن شما بهايیها چی میخوايد و بيشترين محروميتتون از چيه. يادمه اونروز همسرم اونجا بود و بعدش برام تعريف كرد كه بابا گفتن بزرگترين محروميت ما بهايیها نداشتن حق خدمت به وطنمون هستش. اين از هر چيزي بيشتر مارو اذيت میكنه.
البته اينقدر محروميتهای زيادی ما كشيديم كه انتخاب بينشون سخته ولي امروز منم به حرفش میرسم. كه واقعا شايد سخترينش اينه كه با تمام وجود قلبت براي كشورت بتپه و بخوای بهش خدمت كنی و نذارن. خيلی درد داره.»
.
- آقای عفیف نعیمی از اعضای سابق شورای مدیریت جامعه بهاییان موسوم به یاران ایران هستند که پیشتر ده. سال را در زندان بدون مرخصی گذراندهاند. ایشان از مشکل قلبی حاد رنج میبرند و بارها بابت بیماری قلبی در بیمارستان بستری شدهاند. حالا همانطور که خواندید باز به ۷ سال زندان محکوم شدند.
اقلیت بهایی در ایران همواره سرکوب شدهاند و حتی اجازه شرکت در کارهای خیریه را هم پیدا نمیکنند.
#عفيف_نعيمی
#داستان_ما_يكيست
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Telegraph
شرحی از وضعیت عفیف نعیمی زندانی بهایی
سینا نعیمی، پسر #عفیف_نعیمی، زندانی بهائی شرحی از آخرین وضعیت پدرش نوشته. عفیف نعیمی پیشتر ۱۰ سال از عمرش در زندان سپری شد و حالا برای چندمین بار در ۹ اردیبهشت سال جاری بازداشت شد. «پدر من #عفيف_نعيمي رو پریزوز بعد از ٢٣ روز از بند اطلاعات كرج به ندامتگاه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیمین صابری یکی از ده زن بهائی بود که به خاطر اعتقادشان در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ در شیراز به دار آویخته شدند. ماموران حکومتی، بدون اطلاع قبلی، آنها را از زندان عادلآباد به میدان چوگان بردند و در کنار یکدیگر اعدام کردند. اجساد آنها بدون حضور خانوادههایشان دفن شد.
#داستان_ما_يكيست #نه_به_اعدام #آزادی_عقیده #آزادی_بیان #بهایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#داستان_ما_يكيست #نه_به_اعدام #آزادی_عقیده #آزادی_بیان #بهایی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ است. این دختر ۱۷ ساله را به جرم تدریس به کودکان بهایی، در شهر شیراز اعدام کردند. مونا محمودنژاد به همراه ۹ زن بهایی دیگر در پادگان عبدالله مسگر (میدان چوگان شیراز) اعدام شد. مونا هنگام اعدام، دانشآموز دبیرستان و معلم کلاس اخلاق و تعلیمات دینی کودکان بهایی بود.
در این تصویر پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز می بینید که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود. پدر و دختر در عرض سه ماه به جرم بهایی بودن جان خود را از دست دادند.
محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد.
در یکی از یادداشتهایی که از مونا محمودنژاد به یادگار مانده است او از ظلمی که بر بهائیان ایرانی میرود گله بسیار میکند: « چرا در کشور من همکیشانم از خانههایشان ربوده میشوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده میشوند و شلاق میخورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیدهایم، خانههایشان غارت و آتش زده میشوند؛ صدها نفر با ترس خانههایشان را ترک میکنند. چرا؟ بهدلیل نعمت آزادیای که اسلام آورده است؟»
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
جسد مونا به خانوادهاش تحویل داده نمیشود و مخفیانه همراه دیگر کشتهشدگان بدون برگزاری مراسم و آیینی در قبرستان بهاییان شیراز دفن میشود. قبرستانی که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خبر رسید که توسط سپاه پاسداران تخریب شده است.
tavaana.org/mona-mahmudnizhad/
#مونا_محمودنژاد #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این تصویر پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز می بینید که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود. پدر و دختر در عرض سه ماه به جرم بهایی بودن جان خود را از دست دادند.
محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد.
در یکی از یادداشتهایی که از مونا محمودنژاد به یادگار مانده است او از ظلمی که بر بهائیان ایرانی میرود گله بسیار میکند: « چرا در کشور من همکیشانم از خانههایشان ربوده میشوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده میشوند و شلاق میخورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیدهایم، خانههایشان غارت و آتش زده میشوند؛ صدها نفر با ترس خانههایشان را ترک میکنند. چرا؟ بهدلیل نعمت آزادیای که اسلام آورده است؟»
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
جسد مونا به خانوادهاش تحویل داده نمیشود و مخفیانه همراه دیگر کشتهشدگان بدون برگزاری مراسم و آیینی در قبرستان بهاییان شیراز دفن میشود. قبرستانی که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خبر رسید که توسط سپاه پاسداران تخریب شده است.
tavaana.org/mona-mahmudnizhad/
#مونا_محمودنژاد #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهل سال پیش، در آخرین روزهای خردادماه ۱۳۶۲، جمهوری اسلامی شش مرد و ۱۰ زن بهائی را در شیراز به دار آویخت. تعدادی از زنانی که در ساعات پایانی هجدهم خرداد اعدام شدند، دو روز قبل، خبر اعدام همسر، پدر، یا پسرشان را شنیده بودند. این واقعه، بزرگترین اعدام دسته جمعی بهاییان در تاریخ جمهوری اسلامی را رقم زد و لکه سیاهی، بر پرونده حقوق بشری این حکومت برجا گذاشت.
مستند تلویزیونی «پیش از سپیده دم»، با استفاده از تصاویر کمتردیده شده و گفتوگوهای اختصاصی، نگاهی کرده به روایت اعدام این ده زن بهائی در شیراز.
منبع: رادیو فردا
#داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مستند تلویزیونی «پیش از سپیده دم»، با استفاده از تصاویر کمتردیده شده و گفتوگوهای اختصاصی، نگاهی کرده به روایت اعدام این ده زن بهائی در شیراز.
منبع: رادیو فردا
#داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز سالگرد اعدام «مونا محمودنژاد» در ۲۸ خرداد ۱۳۶۲ است. این دختر ۱۷ ساله را به جرم تدریس به کودکان بهایی، در شهر شیراز اعدام کردند. مونا محمودنژاد به همراه ۹ زن بهایی دیگر در پادگان عبدالله مسگر (میدان چوگان شیراز) اعدام شد. مونا هنگام اعدام، دانشآموز دبیرستان و معلم کلاس اخلاق و تعلیمات دینی کودکان بهایی بود.
ورق که بزنید، در تصاویر پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز میبینید که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود. پدر و دختر در عرض سه ماه به جرم بهایی بودن جان خود را از دست دادند.
محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد.
در یکی از یادداشتهایی که از مونا محمودنژاد به یادگار مانده است او از ظلمی که بر بهائیان ایرانی میرود گله بسیار میکند: « چرا در کشور من همکیشانم از خانههایشان ربوده میشوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده میشوند و شلاق میخورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیدهایم، خانههایشان غارت و آتش زده میشوند؛ صدها نفر با ترس خانههایشان را ترک میکنند. چرا؟ بهدلیل نعمت آزادیای که اسلام آورده است؟»
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
جسد مونا به خانوادهاش تحویل داده نمیشود و مخفیانه همراه دیگر کشتهشدگان بدون برگزاری مراسم و آیینی در قبرستان بهاییان شیراز دفن میشود. قبرستانی که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خبر رسید که توسط سپاه پاسداران تخریب شده است.
tavaana.org/mona-mahmudnizhad/
#مونا_محمودنژاد #بهائی #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ورق که بزنید، در تصاویر پدر او «یدالله محمود نژاد» را نیز میبینید که چندماه قبل از اعدام دخترش، در اسفند ۱۳۶۱ به جرم «ارتداد» به دار آویخته شده بود. پدر و دختر در عرض سه ماه به جرم بهایی بودن جان خود را از دست دادند.
محمودنژاد در ۲۱ آبان ۱۳۶۱ در منزل به همراه پدرش بازداشت شد و به مرکز سپاه پاسداران انتقال پیدا کرد و پس از مدتی به زندان عادلآباد شیراز فرستاده شد، در حالی که پدرش نیز در بازداشت به سر میبرد. طی مدت بازداشت، تحت بازجویی و فشارهای بسیاری برای بازگشت از باور دینیاش قرار گرفت؛ باوری که در پایان به خاطر عدم پذیرش فشارها و خواستههای بازجویان، به محکومیت اعدام وی منجر شد.
در یکی از یادداشتهایی که از مونا محمودنژاد به یادگار مانده است او از ظلمی که بر بهائیان ایرانی میرود گله بسیار میکند: « چرا در کشور من همکیشانم از خانههایشان ربوده میشوند؟ شبانه و با لباس خواب به مساجد برده میشوند و شلاق میخورند؟ همانگونه که اخیرا در شهر خودمان (شیراز) دیدهایم، خانههایشان غارت و آتش زده میشوند؛ صدها نفر با ترس خانههایشان را ترک میکنند. چرا؟ بهدلیل نعمت آزادیای که اسلام آورده است؟»
مونا در روز اعدام تنها نبود، گرچه جوانترین عضو این اعدام گروهی بود. در آن روز ۹ زن جوان و میانسال به خاطر اعتقادشان به آیین بهاییت بالای دار فرستاده شدند. رویا اشراقی (۲۳ ساله)، سیمین صابری (۲۴ ساله)، اختر ثابت (۲۵ ساله)، شیرین دالوند( ۲۷ ساله)، مهشید نیرومند (۲۸ ساله)، زرین مقیمیابیانه (۲۹ ساله)، نصرت غفرانی (۵۶ ساله)، طاهره ارجمند و عزت اشراقی همگی در گروهی بودند که همراه مونا اعدام شدند.
جسد مونا به خانوادهاش تحویل داده نمیشود و مخفیانه همراه دیگر کشتهشدگان بدون برگزاری مراسم و آیینی در قبرستان بهاییان شیراز دفن میشود. قبرستانی که در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ خبر رسید که توسط سپاه پاسداران تخریب شده است.
tavaana.org/mona-mahmudnizhad/
#مونا_محمودنژاد #بهائی #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کاربر آتش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«خوب اگر بازی تان تمام شد برگردیم به واقعیتی که در جریان است، بوده و خواهد بود
نیوشا بدیعی شهروند بهایی که مرداد سال گذشته در بابل بازداشت شده بود در دادگاه با اتهامات تبلیغ علیه نظام،تشگیل دسته و گروه... محاکمه شد.
مصداق اتهام؟ برگزاری کارگاه زبان زندگی و پیشگیری از آزار جنسی
کیوان رحیمیان یکی از مترجمان کتابهای زبان زندگی هم در حال گذراندن پنج سال حبس دوم در زندان اوین است، او پیشتر نیز ۵ سال حبس را تحمل کرد.»
- ایران تحت سیطره جمهوری اسلامی، تبدیل به زندان بزرگ آزادی عقیده و بیان شده است. زندانیان سیاسی و عقیدتی را در هیچ شرایطی فراموش نکنیم و صدایشان باشیم.
راستی، به نظر شما رئیسجمهور در نظام ولایی اختیاری برای گشایش فضا به نفع آزادی اندیشه و بیان دارد؟!
#بهائی #نیوشا_بدیعی #کیوان_رحیمیان #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«خوب اگر بازی تان تمام شد برگردیم به واقعیتی که در جریان است، بوده و خواهد بود
نیوشا بدیعی شهروند بهایی که مرداد سال گذشته در بابل بازداشت شده بود در دادگاه با اتهامات تبلیغ علیه نظام،تشگیل دسته و گروه... محاکمه شد.
مصداق اتهام؟ برگزاری کارگاه زبان زندگی و پیشگیری از آزار جنسی
کیوان رحیمیان یکی از مترجمان کتابهای زبان زندگی هم در حال گذراندن پنج سال حبس دوم در زندان اوین است، او پیشتر نیز ۵ سال حبس را تحمل کرد.»
- ایران تحت سیطره جمهوری اسلامی، تبدیل به زندان بزرگ آزادی عقیده و بیان شده است. زندانیان سیاسی و عقیدتی را در هیچ شرایطی فراموش نکنیم و صدایشان باشیم.
راستی، به نظر شما رئیسجمهور در نظام ولایی اختیاری برای گشایش فضا به نفع آزادی اندیشه و بیان دارد؟!
#بهائی #نیوشا_بدیعی #کیوان_رحیمیان #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سوزان عیدمحمدزادگان و نیوشا بدیعیثابت، توسط شعبه اول دادگاه انقلاب بابل، مجموعا به ۱۰ سال حبس و محرومیتهای اجتماعی محکوم شدند.
این دو شهروند بهائی، در تاریخ ۲۴ مردادماه ۱۴۰۲، بدون ارائه حکم قضایی در منزل خانم عیدمحمدزادگان در بابل بازداشت شدند. امروز دادگاه انقلاب بابل هر کدام از آنها را به اتهام «فعالیت آموزشی مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام»، به پنج سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی و ۱۸ ماه ممنوعیت از هر گونه فعالیت آموزشی و پرورشی، محکوم کرد.
ایران تحت سیطره جمهوری اسلامی، تبدیل به زندان بزرگ آزادی عقیده و بیان شده است. زندانیان سیاسی و عقیدتی را در هیچ شرایطی فراموش نکنیم و صدایشان باشیم.
#بهائی #نیوشا_بدیعی #سوزان_عید_محمدزادگان #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این دو شهروند بهائی، در تاریخ ۲۴ مردادماه ۱۴۰۲، بدون ارائه حکم قضایی در منزل خانم عیدمحمدزادگان در بابل بازداشت شدند. امروز دادگاه انقلاب بابل هر کدام از آنها را به اتهام «فعالیت آموزشی مغایر یا مخل به شرع مقدس اسلام»، به پنج سال حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی و ۱۸ ماه ممنوعیت از هر گونه فعالیت آموزشی و پرورشی، محکوم کرد.
ایران تحت سیطره جمهوری اسلامی، تبدیل به زندان بزرگ آزادی عقیده و بیان شده است. زندانیان سیاسی و عقیدتی را در هیچ شرایطی فراموش نکنیم و صدایشان باشیم.
#بهائی #نیوشا_بدیعی #سوزان_عید_محمدزادگان #داستان_ما_يكيست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech