بابک فارسانی، وکیل دادگستری، ضمن انتشار این تصویر در ایکس نوشت:
«۲۲اردیبهشت سالروز تولد جاوید نام #نیکتا_اسفندانی خواهر همسرم است.
نیکتا! بهارخنده زد و ارغوان شکفت
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه میفکن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
نیکتا سخن نگفت،
در ۲۵آبان ۹۸
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت.»
در دنیای موازی، نیکتای عزیز امروز ۱۹ سالگیاش را جشن میگیرد، گیتار میزند، آواز میخواند، میرقصد، درس میخواند و به فکر روزهای بهتر است. اما در دنیای واقعی جمهوری اسلامی جان نیکتا را در چهارده سالگی گرفت.
نیکتا متولد اردیبهشت ۱۳۸۴ و سرشار از شوق زندگی و امید. عضو یک گروه تئاتر و علاقهمند به نواختن گیتار.
قرار بود روزی بر صحنهای برای مردم سرزمینش تئاتری اجرا کند یا با نواختن موسیقی، پیامآور صلح و شادی باشد. اما روز ۲۵ آبان ۹۸ در خیابان ستارخان تهران گلوله نیروهای امنیتی به سر نازنین و جوانش خورد و جان عزیزش را از دست داد.
خبر کشتهشدن نیکتا بهسرعت در فضای مجازی چرخید و گواه روشنی بر سبعیت حکومتی شد که از کشتن کودکان نیز پرهیز ندارد. بلافاصله حکومت سراغ سناریو قدیمی خود رفت که در سال ۱۳۸۸ نیز چندین بار تکرار شده بود؛ دوربین صداوسیمای حکومت به خانه نیکتا رفت تا اعترافی اجباری از آنان را پخش کند.
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #نیکتا_اسفندانی #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«۲۲اردیبهشت سالروز تولد جاوید نام #نیکتا_اسفندانی خواهر همسرم است.
نیکتا! بهارخنده زد و ارغوان شکفت
در خانه، زیر پنجره گل داد یاس پیر
دست از گمان بدار!
با مرگ نحس پنجه میفکن!
بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...
نیکتا سخن نگفت،
در ۲۵آبان ۹۸
سر افراز
دندان خشم بر جگر خسته بست رفت.»
در دنیای موازی، نیکتای عزیز امروز ۱۹ سالگیاش را جشن میگیرد، گیتار میزند، آواز میخواند، میرقصد، درس میخواند و به فکر روزهای بهتر است. اما در دنیای واقعی جمهوری اسلامی جان نیکتا را در چهارده سالگی گرفت.
نیکتا متولد اردیبهشت ۱۳۸۴ و سرشار از شوق زندگی و امید. عضو یک گروه تئاتر و علاقهمند به نواختن گیتار.
قرار بود روزی بر صحنهای برای مردم سرزمینش تئاتری اجرا کند یا با نواختن موسیقی، پیامآور صلح و شادی باشد. اما روز ۲۵ آبان ۹۸ در خیابان ستارخان تهران گلوله نیروهای امنیتی به سر نازنین و جوانش خورد و جان عزیزش را از دست داد.
خبر کشتهشدن نیکتا بهسرعت در فضای مجازی چرخید و گواه روشنی بر سبعیت حکومتی شد که از کشتن کودکان نیز پرهیز ندارد. بلافاصله حکومت سراغ سناریو قدیمی خود رفت که در سال ۱۳۸۸ نیز چندین بار تکرار شده بود؛ دوربین صداوسیمای حکومت به خانه نیکتا رفت تا اعترافی اجباری از آنان را پخش کند.
#آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #نیکتا_اسفندانی #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جواد باباییزاده، متولد اسفند ماه ۱۳۷۰ و ساکن شهر قدس بود. روز ۲۶ آبان ۹۸، در جریان اعتراضات سراسری بیرون از منزل بود که در اثر شلیک مستقیم مزدوران جمهوریاسلامی به پا و قلبش به قتل رسید.
خانواده جواد پیکرش را پس از سه روز جستجو میان تعداد بیشماری کشتهشدههای مجهولالهویه در پزشکیقانونی کهریزک پیدا میکنند.
پیکر جواد پس از چند روز و تحت فشار امنیتی تنها با حضور چند تن از افراد خانواده شبانه در بهشت فاطمه شهرقدس به خاک سپرده شد. در گواهی فوت جواد، علت فوت شوک ناشی از خونریزی و پارگی قلب متعاقب اصابت جسم پرتابهای پر شتاب به ناحیه چپ قفسه سینه ذکر شده است.
جمهوری اسلامی هرگز بابت کشتار مردم در اعتراضات همه این سالها نه تنها پاسخگو نبود، بلکه هیچگونه ابراز تأسف و عذرخواهی هم نکرد.
فرهاد پوریاری، هنرمند ایرانی ساکن عمان، تندیس شنی جواد بابایی را برای گرامیداشت یاد او درست کرد.
#جواد_بابایی_زاده #جواد_بابایی #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #هنر_اعتراض #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانواده جواد پیکرش را پس از سه روز جستجو میان تعداد بیشماری کشتهشدههای مجهولالهویه در پزشکیقانونی کهریزک پیدا میکنند.
پیکر جواد پس از چند روز و تحت فشار امنیتی تنها با حضور چند تن از افراد خانواده شبانه در بهشت فاطمه شهرقدس به خاک سپرده شد. در گواهی فوت جواد، علت فوت شوک ناشی از خونریزی و پارگی قلب متعاقب اصابت جسم پرتابهای پر شتاب به ناحیه چپ قفسه سینه ذکر شده است.
جمهوری اسلامی هرگز بابت کشتار مردم در اعتراضات همه این سالها نه تنها پاسخگو نبود، بلکه هیچگونه ابراز تأسف و عذرخواهی هم نکرد.
فرهاد پوریاری، هنرمند ایرانی ساکن عمان، تندیس شنی جواد بابایی را برای گرامیداشت یاد او درست کرد.
#جواد_بابایی_زاده #جواد_بابایی #آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد #هنر_اعتراض #رای_بی_رای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تا زمانیکه دادخواه خون ایرانیان هستم، چطور میتوانم در سیرک انتخابات دیکتاتور شرکت کنم.
به یاد دارم خانواده دادخواه رضا معظمیگودرزی، از کشتهشدگان آبان ۹۸، در انتخابات پیشین گفته بودند: «هرگز به جمهوری اسلامی رای نمیدهم.»
رضا فقط ۱۹ سال داشت که عوامل رژیم در کرج او را به قتل رساندند.
این بچه از ۱۴ سالگی کار میکرده اما سهمش از زندگی در کشورش، یک گلوله شد.
من یاد همه کشتهشدگان زندانیان و آزاردیدگان این ۴۵ سال رو گرامی میدارم و دادخواهیم فقط به شرکتنکردن در انتخابات ختم نمیشه. در تمام زندگیم دادخواهم.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
#آبان۹۸ #آبان_خونین #رضا_معظمی_گودرزی #رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به یاد دارم خانواده دادخواه رضا معظمیگودرزی، از کشتهشدگان آبان ۹۸، در انتخابات پیشین گفته بودند: «هرگز به جمهوری اسلامی رای نمیدهم.»
رضا فقط ۱۹ سال داشت که عوامل رژیم در کرج او را به قتل رساندند.
این بچه از ۱۴ سالگی کار میکرده اما سهمش از زندگی در کشورش، یک گلوله شد.
من یاد همه کشتهشدگان زندانیان و آزاردیدگان این ۴۵ سال رو گرامی میدارم و دادخواهیم فقط به شرکتنکردن در انتخابات ختم نمیشه. در تمام زندگیم دادخواهم.»
پیام ارسالی از همراهان توانا
#آبان۹۸ #آبان_خونین #رضا_معظمی_گودرزی #رای_بی_رای
#سیرک_انتخابات
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنوز بسیاری از قربانیان جنایات جمهوری اسلامی هستند که با گذشت چندین سال همچنان گمنام ماندهاند. یکی از آنها امین خدادادی است.
امین یکی از آن جوانانی است که امروز ۳۶ سال سن دارد. او در آبان ۱۳۹۸ در شهر اندیمشک به هنگام اعتراصات بنزین ۳۱ ساله بود.
نماینده مجلس شورای اسلامی شهر اندیمشک در آن زمان فریدون حسنوند بود.
او با تعدادی تک تیرانداز بر روی پشت بام منزل خود گماشته بود که مستقیما به مردم شلیک میکردند.
امین با شلیک گلوله ساچمه و اصابت حدود ۱۲ ساچمه از ناحیه شکم، ۲ ساچمه نزدیک به نخاع و ۱۳ ساچمه در سر و یک ساچمه در چشم سمت راست مجروح شد و در مقابل منزل فریدون حسنوند در خیابان حافظ نقش بر زمین شد.
بر اثر جراحت در سر، بیش از یک هفته در کما به سر برد و شکم او از ناف تا زیر گردن برای در آوردن ساچمهها زیر تیغ جراحی قرار گرفت. چشم راست او با گذشت حدود ۵ سال پس از چندین عمل، کاملا بیناییاش را از دست داده و با وجود انحراف چشم تنها ظاهر ِآن حفظ شده است.
شهر اندیمشک شهر نسبتا کوچکی است که مردم همدیگر را میشناسند و در آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ اکثر جوانان به خیابان آمده بودند و تعدادی از ضاربین و سرکوبگران اهل اندیمشک توسط مردم شناسایی شدهاند.
به غیر از امین خدادادی یک نفر دیگهر هم در همان روزها به نام امین بهمنش از ناحیه چشم آسیب دید، که چشمش تخلیه شد.
از صفحه چشم برای آزادی
#امین_خدادادی
#آبان_خونین
#چشم_برای_آزادی
#اندیمشک #آبان۹۸
#ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امین یکی از آن جوانانی است که امروز ۳۶ سال سن دارد. او در آبان ۱۳۹۸ در شهر اندیمشک به هنگام اعتراصات بنزین ۳۱ ساله بود.
نماینده مجلس شورای اسلامی شهر اندیمشک در آن زمان فریدون حسنوند بود.
او با تعدادی تک تیرانداز بر روی پشت بام منزل خود گماشته بود که مستقیما به مردم شلیک میکردند.
امین با شلیک گلوله ساچمه و اصابت حدود ۱۲ ساچمه از ناحیه شکم، ۲ ساچمه نزدیک به نخاع و ۱۳ ساچمه در سر و یک ساچمه در چشم سمت راست مجروح شد و در مقابل منزل فریدون حسنوند در خیابان حافظ نقش بر زمین شد.
بر اثر جراحت در سر، بیش از یک هفته در کما به سر برد و شکم او از ناف تا زیر گردن برای در آوردن ساچمهها زیر تیغ جراحی قرار گرفت. چشم راست او با گذشت حدود ۵ سال پس از چندین عمل، کاملا بیناییاش را از دست داده و با وجود انحراف چشم تنها ظاهر ِآن حفظ شده است.
شهر اندیمشک شهر نسبتا کوچکی است که مردم همدیگر را میشناسند و در آبان ۹۸ و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ اکثر جوانان به خیابان آمده بودند و تعدادی از ضاربین و سرکوبگران اهل اندیمشک توسط مردم شناسایی شدهاند.
به غیر از امین خدادادی یک نفر دیگهر هم در همان روزها به نام امین بهمنش از ناحیه چشم آسیب دید، که چشمش تخلیه شد.
از صفحه چشم برای آزادی
#امین_خدادادی
#آبان_خونین
#چشم_برای_آزادی
#اندیمشک #آبان۹۸
#ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوید هزاران آرزو داشت. اما جمهوری اسلامی نوید و آرزوهایش را کشت.
مادر نوبد، داغدار و دادخواه است. هنوز هیچ چیز برایش عادی نشده، نه تنها برای او بلکه برای همه مادران و پدرانی که جمهوری اسلامی عزیزانشان را از آنها گرفته است.
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر نوبد، داغدار و دادخواه است. هنوز هیچ چیز برایش عادی نشده، نه تنها برای او بلکه برای همه مادران و پدرانی که جمهوری اسلامی عزیزانشان را از آنها گرفته است.
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر نوید بهبودی، هر هفته شنبهها این ویدیو را استوری میکند و هفته را با یاد پسر قهرمانش آغاز میکند.
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
- نوید بهبودی در شهریور ۱۳۷۵ در تهران به دنیا آمد ولی هنوز ۲۳ سال خود را تمام نکرده بود که نیروهای سرکوب در جمهوری اسلامی او را در قلعه حسن خان تهران در جریان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ به قتل رساندند.
خانواده او تنها دو فرزند داشتند و نوید برادر بزرگتر بود. از لحاظ تحصیلی بسیار موفق بود. دوره تحصیلات خود پیش از دانشگاه را در مدرسه تیزهوشان گذراند و در کنکور ریاضیفیزیک رتبه دو رقمی آورد و رشته مهندسی مکانیک را انتخاب کرد.
به علت برخورداری از جذابیت ظاهری مدتی نیز به عنوان مدل لباسهای مردانه برای برای یک برند لباس ترکیهای به نام «بازلی» فعالیت کرد. صفحه اینستاگرام او نشان میدهد این شغل را دوست داشت ولی گویا از میزان حقوقی که میپرداختند رضایتی نداشت و از آنجا بیرون آمد و به اصفهان رفت و در نمایشگاه بینالمللی این شهر یک غرفه کتاب را میگرداند.
در ۲۵ آبان ۱۳۹۸ برای حضور در مراسم عروسی یکی از دوستانش به قلعه حسن خان آمد. شهری که محل زندگی خانواده نوید نیز بود و در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی به عنوان «شهر قدس» شناخته میشود. فردای آن روز یعنی ۲۶ آبان شهر مملو از حضور مردم معترض میشود. نیروهای سرکوب تیراندازی را آغاز میکنند و نوید به واسطه شلیک یکی از نیروهای لباس شخصی در خیابان عمارت در قلعه حسن خان، کشته میشود.
#نوید_بهبودی
#آبان۹۸ #آبان_خونین #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین_۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سال پیش خانواده داغدارش در صفحه اینستاگرام یادبود او نوشته بودند:
«چه تولد غمگینی ست وقتی باید با نبودنت جشن به دنیا آمدنت را برپا کنیم.
خاطراتی از دیروزهامان، برای نبودنت، همراه ترانههای خیس و بارانخورده چشمهایمان تنها هدیههای کوچکیست در فراق نبودنت تا بدانی هنوز هم به یادت هستیم.»
صفحهای که از سال گذشته تا کنون پست تازهای نداشته است.
محمد داستانخواه، متولد بیستم مرداد ۱۳۸۳ بود، او ۲۵ آبان سال ۹۸ درحالی که از مدرسه به خانه بازمیگشت، در شهرک صدرای شیراز با شلیک گلوله به قلبش توسط نیروهای حکومتی کشته شد. محمد تنها ۱۵سال داشت. او امروز تازه ۲۰ ساله میشد. خانوادهاش اما از پنج سال پیش تا کنون فقط تصور میکنند که اگر محمد زنده بود، حالا چه شکلی شده بود؟ سبیل در میآورد، سبیلش پر پشت بود یا نه؟ قدش چقدر شده بود؟ شاید حالا دانشجو شده بود و ...
#محمد_داستانخواه #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«چه تولد غمگینی ست وقتی باید با نبودنت جشن به دنیا آمدنت را برپا کنیم.
خاطراتی از دیروزهامان، برای نبودنت، همراه ترانههای خیس و بارانخورده چشمهایمان تنها هدیههای کوچکیست در فراق نبودنت تا بدانی هنوز هم به یادت هستیم.»
صفحهای که از سال گذشته تا کنون پست تازهای نداشته است.
محمد داستانخواه، متولد بیستم مرداد ۱۳۸۳ بود، او ۲۵ آبان سال ۹۸ درحالی که از مدرسه به خانه بازمیگشت، در شهرک صدرای شیراز با شلیک گلوله به قلبش توسط نیروهای حکومتی کشته شد. محمد تنها ۱۵سال داشت. او امروز تازه ۲۰ ساله میشد. خانوادهاش اما از پنج سال پیش تا کنون فقط تصور میکنند که اگر محمد زنده بود، حالا چه شکلی شده بود؟ سبیل در میآورد، سبیلش پر پشت بود یا نه؟ قدش چقدر شده بود؟ شاید حالا دانشجو شده بود و ...
#محمد_داستانخواه #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد
#آبان_خونین #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای محمد طهماسبی، ساکن ایذه، حدود یک هفته پیش درشهر ارومیه بازداشت شد و به زندان شیبان اهواز منتقل شد.
یکی از نزدیکان آقای طهماسبی، میگوید «محمد را در ارومیه بازداشت کردند و تا رسیدن به خوزستان به او کلی داروی خوابآور محلول در آب دادند، به طوری که وقتی به قرنطینه زندان شیبان وارد شد، نمیتوانست حتی بنشیند.»
او اضافه میکند «با آنکه نامه آزادی او آمده بود، اما او را ناگهان از قرنطینه خارج کرده و به مکانی نامعلوم (احتمالا اداره اطلاعات استان خوزستان) بردند.»
این منبع مطلع میگوید: «محمد طهماسبی در سال ۹۸ در اعتراضات ایذه از روبهروی هدف گلوله جنگی قرار گرفته و مجروح شده بود. (گلوله از پشت کتفش خارج شد.)
در اعتراضات سال ۱۴۰۱ و شبهای خونین ابانماه ایذه باز هم مورد اصالت گلوله قرار کرفت.
اینبار گلولهی تک تیرانداز، از پهلو وارد شده و از طرف دیگر شکم خارج شده بود که باعث آسیبدیدگی شدید روده شده بود.
گرچه مراحل درمانیاش با بستری شدن در بیمارستان طی شده، ولی او همیشه احتیاج به مراقبت دارد، چرا که هر چند وقت یک بار دچار خونریزی یا چسبندگی روده میشود.»
او در انتها اضافه میکند، محمد طهماسبی از طایفهای بود که جاویدنامان کیان پیرفلک و علی مولایی از همان طایفه بودند.
#محمد_طهماسبی #ایذه #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از نزدیکان آقای طهماسبی، میگوید «محمد را در ارومیه بازداشت کردند و تا رسیدن به خوزستان به او کلی داروی خوابآور محلول در آب دادند، به طوری که وقتی به قرنطینه زندان شیبان وارد شد، نمیتوانست حتی بنشیند.»
او اضافه میکند «با آنکه نامه آزادی او آمده بود، اما او را ناگهان از قرنطینه خارج کرده و به مکانی نامعلوم (احتمالا اداره اطلاعات استان خوزستان) بردند.»
این منبع مطلع میگوید: «محمد طهماسبی در سال ۹۸ در اعتراضات ایذه از روبهروی هدف گلوله جنگی قرار گرفته و مجروح شده بود. (گلوله از پشت کتفش خارج شد.)
در اعتراضات سال ۱۴۰۱ و شبهای خونین ابانماه ایذه باز هم مورد اصالت گلوله قرار کرفت.
اینبار گلولهی تک تیرانداز، از پهلو وارد شده و از طرف دیگر شکم خارج شده بود که باعث آسیبدیدگی شدید روده شده بود.
گرچه مراحل درمانیاش با بستری شدن در بیمارستان طی شده، ولی او همیشه احتیاج به مراقبت دارد، چرا که هر چند وقت یک بار دچار خونریزی یا چسبندگی روده میشود.»
او در انتها اضافه میکند، محمد طهماسبی از طایفهای بود که جاویدنامان کیان پیرفلک و علی مولایی از همان طایفه بودند.
#محمد_طهماسبی #ایذه #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نهم شهریور زادروز جاویدنام حمزهعلی نعمتی بود، او از جانباختگان آبان ۱۳۹۸ در شهر قدس (قلعهحسنخان) بود.
حمزه علینعمتی جانباز جنگ ایران و عراق در اعتراضات آبان ۹۸ گلوله خورد؛ در بیمارستان به او رسیدگی نشد و بدن نیمهجانش به سردخانه منتقل شد و در آنجا جان باخت.
دهها نفر از معترضان آبان۹۸ از جمله علی سرتیپی، وحید دامور و برهان منصورنیا نیز به دلیل عدم رسیدگی در بیمارستان جان باختند.
حمزه پدری۵۴ ساله بود، که روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ با شلیک گلوله به سرش در شهرقدس مجروح شد ، وقتی او را به بیمارستان منتقل کردند هنوز زنده بود.
ولی بدلیل مانع تراشیها و عدم رسیدگی، او را در همان وضعیت به سردخانه بیمارستان ۱۲ بهمن شهرقدس منتقل کردند تا اینکه همانجا جان باخت.
حمزه اصالتا اهل #زنجان بود او در جریان جنگ ایران و عراق چندین سال در جبهه بود و از مجروحین جنگی آن زمان بود و در آخرین ایام عمرش نیز بازنشسته شرکت کاشی ایرانا بود
خانواده او بعد از پیگیریهای زیاد نهایتا موفق شدند جسد او را تحویل گرفته و شبانه دفن کنند
پیکر حمزه در بهشت فاطمه شهر قدس و تحت تدابیر امنیتی به آغوش خاک سپرده شد
ویدیو مربوط به سال ۱۴۰۰ و سخنان همسر جاویدنام نعمتی بر سر مزار اوست. او میگوید:
«یک بچه یتیم مونده رو دستم. من دادخواهم... زدندگی ام رو نابود کردند. زندگی بچه یتیمم رو نابود کردند...من هیچ وقت قاتلان شوهرم رونمیبخشم.»
#آبان_ادامه_دارد
#آبان۹۸
#آبان_خونین
#دادخواهی
##یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
حمزه علینعمتی جانباز جنگ ایران و عراق در اعتراضات آبان ۹۸ گلوله خورد؛ در بیمارستان به او رسیدگی نشد و بدن نیمهجانش به سردخانه منتقل شد و در آنجا جان باخت.
دهها نفر از معترضان آبان۹۸ از جمله علی سرتیپی، وحید دامور و برهان منصورنیا نیز به دلیل عدم رسیدگی در بیمارستان جان باختند.
حمزه پدری۵۴ ساله بود، که روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ با شلیک گلوله به سرش در شهرقدس مجروح شد ، وقتی او را به بیمارستان منتقل کردند هنوز زنده بود.
ولی بدلیل مانع تراشیها و عدم رسیدگی، او را در همان وضعیت به سردخانه بیمارستان ۱۲ بهمن شهرقدس منتقل کردند تا اینکه همانجا جان باخت.
حمزه اصالتا اهل #زنجان بود او در جریان جنگ ایران و عراق چندین سال در جبهه بود و از مجروحین جنگی آن زمان بود و در آخرین ایام عمرش نیز بازنشسته شرکت کاشی ایرانا بود
خانواده او بعد از پیگیریهای زیاد نهایتا موفق شدند جسد او را تحویل گرفته و شبانه دفن کنند
پیکر حمزه در بهشت فاطمه شهر قدس و تحت تدابیر امنیتی به آغوش خاک سپرده شد
ویدیو مربوط به سال ۱۴۰۰ و سخنان همسر جاویدنام نعمتی بر سر مزار اوست. او میگوید:
«یک بچه یتیم مونده رو دستم. من دادخواهم... زدندگی ام رو نابود کردند. زندگی بچه یتیمم رو نابود کردند...من هیچ وقت قاتلان شوهرم رونمیبخشم.»
#آبان_ادامه_دارد
#آبان۹۸
#آبان_خونین
#دادخواهی
##یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش زادروز جاویدنام پژمان قلیپور، از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان خونین ۱۳۹۸ بود.
مادر پژمان ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«درود من پژمان هستم پژمان قلی پور …..
در یک روز گرم تابستان هفت شهریور ۱۳۸۰ ….
به دنیا آمدم و با آمدن من خانواده شد چهار نفره …..
و دریک شب سرد پاییزی بیست و ششم آبان ۹۸ ….
کشته شدم …..
در سن ۱۸ سالگی …..
تازه بود دیپلم گرفته بودم در کنار درس علاقه ی زیادی به فوتبال داشتم
تیم مورد علاقه ام تیم استقلال بود ….
همیشه دوست داشتم آدم موفقی باشم و باعث افتخار خانواده و جامعه باشم …..
آدم شادی بودم در کنار پدر و مادر و برادرم تمام دنیا رو رنگارنگ میدیدم …
اما در یک شب سرد پاییزی همه چی سیاه شد و من دیگر نبودم …
دنیای زیبای من با تمام آرزوهام و اهدافم تاریک و تاریک شد ….
صدای گلولهی جنگی توی قلبم را شنیدم ….
صدای فریادهای خودم را شنیدم ….
صدای فواره زدن خون از قلبم را موقعی که گلوله ی جنگی سوراخش کرد را شنیدم ….
درد سینه ی سوراخم و ابروی سوراخ شدهام را حس کردم …
بدن جوانم که در حال تکه تکه شدن بود را احساس کردم ….
حالا من دیگر نیستم ….دنیای زیبای من خاموش شده است …
من نیستم ….
من نیستم ….
هیچوقت فکرش را نمیکردم یک شب در اوج شادمانی و جوانی
فقط به دلیل آگاه بودنم و فقط بخاطر اینکه دوست داشتم آزاد زندگی کنم و برده نباشم دیگر نباشم …
من جوانی نکردم …
بی گناه کشته شدم ….
مادرم حال خوبی ندارد، پدرم کمرش خم شده، برادرم انگار صد سال پیر شده ….
لعنت و نفرین به اونی که مرا از آغوش گرم خانواده ام گرفت …
لعنت به اون کسی که منو از آرزوهام جدا کرد ….
نفرین بر کسی که چشمهای مرا برای همیشه به روی دنیای پر آرزویم بست
امیدوارم خون به ناحق ریختم پاپیچ قاتلینم بشه …»
————————
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#تولد_تلخ
#پژمان_قلی_پور
#آبان_خونین_۹۸ #آبان۹۸ #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
مادر پژمان ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«درود من پژمان هستم پژمان قلی پور …..
در یک روز گرم تابستان هفت شهریور ۱۳۸۰ ….
به دنیا آمدم و با آمدن من خانواده شد چهار نفره …..
و دریک شب سرد پاییزی بیست و ششم آبان ۹۸ ….
کشته شدم …..
در سن ۱۸ سالگی …..
تازه بود دیپلم گرفته بودم در کنار درس علاقه ی زیادی به فوتبال داشتم
تیم مورد علاقه ام تیم استقلال بود ….
همیشه دوست داشتم آدم موفقی باشم و باعث افتخار خانواده و جامعه باشم …..
آدم شادی بودم در کنار پدر و مادر و برادرم تمام دنیا رو رنگارنگ میدیدم …
اما در یک شب سرد پاییزی همه چی سیاه شد و من دیگر نبودم …
دنیای زیبای من با تمام آرزوهام و اهدافم تاریک و تاریک شد ….
صدای گلولهی جنگی توی قلبم را شنیدم ….
صدای فریادهای خودم را شنیدم ….
صدای فواره زدن خون از قلبم را موقعی که گلوله ی جنگی سوراخش کرد را شنیدم ….
درد سینه ی سوراخم و ابروی سوراخ شدهام را حس کردم …
بدن جوانم که در حال تکه تکه شدن بود را احساس کردم ….
حالا من دیگر نیستم ….دنیای زیبای من خاموش شده است …
من نیستم ….
من نیستم ….
هیچوقت فکرش را نمیکردم یک شب در اوج شادمانی و جوانی
فقط به دلیل آگاه بودنم و فقط بخاطر اینکه دوست داشتم آزاد زندگی کنم و برده نباشم دیگر نباشم …
من جوانی نکردم …
بی گناه کشته شدم ….
مادرم حال خوبی ندارد، پدرم کمرش خم شده، برادرم انگار صد سال پیر شده ….
لعنت و نفرین به اونی که مرا از آغوش گرم خانواده ام گرفت …
لعنت به اون کسی که منو از آرزوهام جدا کرد ….
نفرین بر کسی که چشمهای مرا برای همیشه به روی دنیای پر آرزویم بست
امیدوارم خون به ناحق ریختم پاپیچ قاتلینم بشه …»
————————
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#تولد_تلخ
#پژمان_قلی_پور
#آبان_خونین_۹۸ #آبان۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM