آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
- تدارکاتچی در نقش نظافتچی؛ به یاد قربانیان قتلهای زنجیرهای

طرحی از رضا ریش
https://bit.ly/2Qb5AT1


ناصر زرافشان وکیل مدافع خانواده‌های جان‌باختگان قتلهای زنجیرهای روند پیگیری پرونده قتلهای زنجیرهای را به دو مرحله زیر تقسیم می‌کند:

۱- دوره‌ای که جناح معروف به اصلاح‌طلب و نیروها و رسانه‌های وابسته به آن پیگیری این پرونده را هم‌راستا با سیاست‌های خود تشخیص داده و در این جهت حرکت می‌کردند.

۲- دوره‌ای که باز هم بنا به مصلحت سیاسی و فرصت‌طلبی‌های خود، جناح یاد شده روش سکوت و انفعال را در این مورد جایگزین روش قبلی کردند و حتی با تغییر و تعویض تیمی که مسئولیت کشف و تعقیب قضیه را بر عهده داشت، عملا در جریان رسیدگی هم دخالت کردند تا ماجرا از آن‌چه «مصلحت» ایجاب می‌کرد، فراتر نرود.

منبع: رادیو زمانه

#توانا
#کارتون
#قتل‌های_زنجیره_ای

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد قتل محمدجعفر پوینده

(زادهٔ ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در اشکذر، استان یزد - درگذشتهٔ ۱۸ آذر ۱۳۷۷ در تهران) پوینده فعالیت‌های سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعه‌شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. پوینده از آن پس وقا خود را بیش‌تر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعه‌شناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.
.
پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمال‌شده از جانب حاکمیت هم‌واره وضعیت مالی مامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب "تاریخ و آگاهی طبقاتی" اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف می‌کند: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعهٔ همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهٔ این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهم‌ترین کتاب‌های جهان در شناخت دنیای معاصر و ستم‌های طبقاتی­ آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید".
.
پوینده در ۱۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بی‌جان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرام‌گاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.
.
از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش می‌توان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی‌پلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیده‌دمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعه‌شناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.

محمد جعفر پوینده؛ جان‌باخته راه آزادی
https://bit.ly/3qF83DN

#قتلهای_زنجیره‌_ای
#محمد_جعفر_پوینده
#کانون_نویسندگان_ایران

@Tavaana_TavaanaTech
قتل خاشقجی را محکوم کردیم و در سبعی‌گری سعودی‌ها قصیده‌ها سرودیم.
اما
از قتل پوینده، مختاری، سعیدی سیرجانی، میرعلایی، محمدتقی زهتابی، کشیش دیباج و کشیش میکائیلیان، دکتر احمد صیاد از متفکران اهل سنت، دکتر عبدالعزیز مجد استاد دانشگاه زاهدان از پیروان مذهب تسنن و هزاران دیگر چه می‌دانیم؟
و چه می‌دانند جهانیان؟

روایت دردناک قتل میرعلایی را مرور کنیم:

«هشت صبح روز دوم آبان‌ماه ۱۳۷۴مترجم و نویسنده‌‌ پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتاب‌فروشی محل کارش به راه افتاد اما هرگز به آن‌جا نرسید.
خانواده‌اش نگران شدند اما جستجو برای یافتنش بی‌نتیجه بود. پیکر بی‌جان او ساعت ده شب در کوچه‌های خیابان میر اصفهان پیدا شد. کنار جنازه‌ی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع می‌دهد. او در یکی از کوچه‌‌های فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده بود.

همان شب در پزشکی قانونی خانواده‌ی میرعلایی جسد را می‌بینند که جای دو تزریق آمپول در دست راست او دیده می‌شود. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه‌ دست راست دچار ایست قلبی می‌شود و جان می‌دهد.

این‌گونه پایان می‌یابد زندگی مترجمی که ...»

درباره احمد میرعلایی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1axXQ3V

#قتلهای_زنجیره‌_ای
#ایران

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بالاخره پاییز با تمام خاطراتش رسید...
ما هرسال روز اول پاییز می ریم اتاق جمشید.....

منبع:
@odinvisualart

ویدئویی که یکی از کاربران بر اساس برنامه‌ای از "رادیو چهرازی" درست کرد. برنامه‌ای که به قتلهای زنجیرهای در پائیز سال ۱۳۷۷ می‌پرداخت.
.
البته قتل‌ها خیلی پیش‌تر شروع شده بود...
.
#قتلهای_زنجیره‌_ای #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #جعفر_پوینده #محمد_مختاری #مجید_شریف #کارون_حاجی_زاده #حمید_حاجی_زاده #پیروز_دوانی

@Tavaana_TavaanaTech
اول آذرماه سالگرد قتل فروهرها ست.
.
مراسم سالگرد قتل فروهرها روز جمعه اول آذرماه در منزل‌شان در تهران برگزار می‌شود. پرستو فروهر دختر پروانه اسکندری و داریوش فروهر به دویچه‌وله گفت که آگهی برگزاری این مراسم مثل هرسال تنها در روزنامه اطلاعات در روزهای چهارشنبه و پنج‌شنبه (۲۹ و ۳۰ آبان) منتشر شده است.
او اظهار امیدواری کرد که مراسم سالگرد قتل پدر و مادرش بدون مشکل مانند دو سه سال گذشته برگزار شود.

این مراسم از ساعت سه تا پنج بعدازظهر جمعه اول آذر در منزل شخصی فروهرها که محل قتل این دو رهبر حزب ملت ایران نیز بوده، برگزار خواهد شد.
داریوش فروهر و پروانه اسکندری اول آذر سال ۱۳۷۷ با ضربات چاقو در منزل شخصی‌شان به قتل رسیدند. این پرونده همراه با پرونده قتل چند نویسنده دیگر که همه به روشی مشابه و در همان سال به قتل رسیدند به پرونده قتلهای سیاسی زنجیرهای معروف است.
متن از دویچه‌وله فارسی

طرح سکوتی بلندتر از فریاد اثر بهنام محمدی

#جمهوری_اسلامی
#ایران #قتل #ترور #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #قتلهای_زنجیره‌_ای

@Tavaana_TavaanaTech
۲۱ سال قبل/ اعترافات سعید امامی که در روزنامه کیهان منتشر شد

روزنامه کیهان ۲۱ سال قبل تصویر و بخشی از اعترافات سعید امامی عامل قتلهای زنجیرهای را منتشر کرد.
مردادماه سال ۱۳۷۸ روزنامه کیهان تصویری از سعید امامی عامل قتلهای زنجیرهای را در صفحه اصلی خود منتشر کرد.
سعید امامی در آن زمان و در رابطه با قتلهای صورت گرفته گفته بود:

«تحلیل من این بود که با توجه به درگیری‌هایی که در جو سیاسی و فرهنگی کشور پیش آمده، چند قتل پرسروصدا و با جلوه‌های بد مثل ضربات کارد متعدد در مورد خانواده فروهر، یا مفقود شدن نویسندگان و بعد پیدا شدن جنازه می‌تواند در داخل و خارج کشور مورد بهره‌برداری قرار گیرد.»

منبع تاریخ ایرانی/منتشرشده در خبرگزاری عصر ایران


آیا می‌توان به این اعترافات اعتماد کرد؟

درباره قتلهای زنجیرهای بیش‌تر بخوانید:
محمد مختاری
https://bit.ly/2SbnZfq
قتل ِ دکتر کاظم سامی
https://goo.gl/G5epWo
پیروز دوانی‌‌
https://tavaana.org/fa/Pirouz_Davani

#قتلهای_زنجیره_ای

@Tavaana_Tavaanatech
اول آذرماه سالگرد قتل فروهرها ست.

در طی این سال‌ها جمهوری اسلامی یا اجازه برگزاری مراسم برای جان‌باختگان قتلهای زنجیرهای را نداد یا تنها در صورت سکوت اجازه برگزاری مراسم را داد.
امسال هم که به خاطر کرونا، پرستو فروهر نمی‌تواند به ایران سفر کند از همان سکوت هم خبری نیست.
اما صدای دادخواهی خاموش‌شدنی نیست.

طرح سکوتی بلندتر از فریاد اثر بهنام محمدی

#جمهوری_اسلامی
#ایران #قتل #ترور #پروانه_اسکندری #داریوش_فروهر #قتلهای_زنجیره‌_ای
#دادخواهیم_این_بیداد_را #دادخواهی

@Tavaana_TavaanaTech
- حسن روحانی از قتلهای زنجیرهای تا قتل خاشقجی!

طرح از بهنام محمدی

حسن روحانی در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در تهران گفت: چقدر خوب بود اگر قتل خاشقچی اتفاق نمی افتاد. چرا که این جنایت لکه ننگی برای مسلمین است.

#کارتون #قتلهای_زنجیره‌_ای #روحانی

@Tavaana_TavaanaTech
روزبه بوالهری، روزنامه‌نگار، در این توییت می‌گوید دری نجف‌آبادی، وزیر وقت اطلاعات در دوره قتلهای زنجیرهای، به خبرنگاری گفته است که دستور قتل‌ها از بالا صادر شده است.

در جریان قتلهای زنجیرهای جمهوری اسلامی تلاش کرد تا عوامل قتل‌ها را نیروهای خودسر و وابسته به موساد و دارای فساد اخلاقی معرفی کند و از پذیرش مسئولیت سر باز زند و هرگز آمران قتل‌ها افشا نشدند و سعید اسلامی به شکل مشکوکی کشته شد.

#قتلهای_زنجیره‌_ای #قتل_های_زنجیره_ای #خامنه_اى #وزارت_اطلاعات

@Tavaana_TavaanaTech

قتل خاشقجی را محکوم کردیم و در سبعی‌گری سعودی‌ها قصیده‌ها سرودیم.
اما
از قتل پوینده، مختاری، سعیدی سیرجانی، میرعلایی، محمدتقی زهتابی، کشیش دیباج و کشیش میکائیلیان، دکتر احمد صیاد از متفکران اهل سنت، دکتر عبدالعزیز مجد استاد دانشگاه زاهدان از پیروان مذهب تسنن و هزاران دیگر چه می‌دانیم؟ و چه می‌دانند جهانیان؟

روایت دردناک قتل میرعلایی را مرور کنیم:

«هشت صبح روز دوم آبان‌ماه ۱۳۷۴مترجم و نویسنده‌‌ پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتاب‌فروشی محل کارش به راه افتاد اما هرگز به آن‌جا نرسید.

خانواده‌اش نگران شدند اما جستجو برای یافتنش بی‌نتیجه بود. پیکر بی‌جان او ساعت ده شب در کوچه‌های خیابان میر اصفهان پیدا شد. کنار جنازه‌ی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع می‌دهد. او در یکی از کوچه‌‌های فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده بود.

همان شب در پزشکی قانونی خانواده‌ی میرعلایی جسد را می‌بینند که جای دو تزریق آمپول در دست راست او دیده می‌شود. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه‌ دست راست دچار ایست قلبی می‌شود و جان می‌دهد.

این‌گونه پایان می‌یابد زندگی مترجمی که ...»

درباره احمد میرعلایی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1axXQ3V

#قتلهای_زنجیره‌_ای #ایران #مردم_بدانید #احمد_میرعلایی

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد قتل محمدجعفر پوینده

(زادهٔ ۱۷ خرداد ۱۳۳۳ در اشکذر، استان یزد - درگذشتهٔ ۱۸ آذر ۱۳۷۷ در تهران) پوینده فعالیت‌های سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعه‌شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. پوینده از آن پس وقا خود را بیش‌تر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعه‌شناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.
.
پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمال‌شده از جانب حاکمیت هم‌واره وضعیت مالی مامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب "تاریخ و آگاهی طبقاتی" اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف می‌کند: «ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعهٔ همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهٔ این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهم‌ترین کتاب‌های جهان در شناخت دنیای معاصر و ستم‌های طبقاتی­ آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید".
.
پوینده در ۱۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بی‌جان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرام‌گاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.
.
از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش می‌توان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی‌پلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیده‌دمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعه‌شناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.

محمد جعفر پوینده؛ جان‌باخته راه آزادی
https://bit.ly/3qF83DN

#قتلهای_زنجیره‌_ای
#محمد_جعفر_پوینده
#کانون_نویسندگان_ایران

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سروده‌ای از سعید سیرجانی

اجرا از تی تی خطی

سعیدی سیرجانی تنها به جرم! نوشتن نامه به رهبری ِ جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتاب‌هایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.

نامه‌های سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. شجاعت روشن‌فکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار می‌دهد.

سعید امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساخته‌شده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی می‌تواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حمله‌ی قلبی اعلام کردند.

سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونی‌اش به وسیله‌ی ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/1qRcV5

#سعیدی_سیرجانی #قتلهای_زنجیره‌_ای

@Tavaana_TavaanaTech
هشت صبح روز دوم آبان‌ماه ۱۳۷۴مترجم و نویسنده‌‌ پرکار ایرانی، احمد میرعلایی از منزلش به سوی کتاب‌فروشی محل کارش به راه افتاد اما هرگز به آن‌جا نرسید.

خانواده‌اش نگران شدند اما جستجو برای یافتنش بی‌نتیجه بود. پیکر بی‌جان او ساعت ده شب در کوچه‌های خیابان میر اصفهان پیدا شد. کنار جنازه‌ی او دو بطری مشروب قرار داده بودند. نیروی انتظامی پیدا شدن جسد را به خانواده میرعلایی اطلاع می‌دهد. او در یکی از کوچه‌‌های فرعی محل کارش به شکل نشسته به دیوار تکیه داده بود.

همان شب در پزشکی قانونی خانواده‌ی میرعلایی جسد را می‌بینند که جای دو تزریق آمپول در دست راست او دیده می‌شود. احمد میرعلایی بر اثر تزریق انسولین از ناحیه‌ دست راست دچار ایست قلبی می‌شود و جان می‌دهد.

این‌گونه پایان می‌یابد زندگی مترجمی که معرفی بزرگان ادب مانند: بورخس، میلان کوندرا، اکتاویو پاز، ویلیام گولدینگ، گراهام گرین و … اولین بار توسط او صورت گرفته است و ترجمه‌های شیوای او، فارسی‌خوانان آثار ادبی را با این بزرگان آشنا کرده است. از احمد میرعلایی به غیر از ترجمه‌های ارزشمند می‌توان به حدود ۲۶ کتاب، مقاله و داستان اشاره کرد. از او اشعار بسیاری نیز در نشریات ادبی و فرهنگی معتبری چون سخن، رودکی، آدینه، کتاب جمعه، دنیای سخن، گردون، کلک و … به انتشار رسیده است.

قتل میرعلایی مانند دیگر قتلهای نویسندگان و دگراندیشان، برای محدودسازی اندیشه و حق آزادی بیان صورت گرفت. احمد میرعلایی به هیچ حزب و دسته‌ سیاسی وابستگی نداشت که بخواهیم او را مخالف سیاسی جمهوری اسلامی قلمداد کنیم. او در نوجوانی شیفته‌ محمد مصدق و جبهه‌ ملی بود؛ اما چه پیش و چه پس از انقلاب هیچ سابقه‌ فعالیت سیاسی یا مبارزات سیاسی نداشت. احمد میرعلایی تنها در نامه‌ای ۱۳۴ امضایی که امضای او هم پای نامه بود گفت که «ما نویسنده‌ایم». «ما نویسنده‌ایم، یعنی احساس و تخیل و اندیشه‌ و تحقیق خود را به اشکال مختلف می‌نویسیم و منتشر می‌کنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ما ست که نوشته‌مان - اعم از شعر یا داستان، نمایش‌نامه یا فیلم‌نامه، تحقیق یا نقد و نیز ترجمه آثار دیگر نویسندگان جهان - آزادانه و بی‌ هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانه‌ای، در صلاحیت هیچ‌ کس یا هیچ‌ نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه درباره‌ آن‌ها بر همگان گشوده است.»

درباره احمد میرعلایی بیشتر بخوانید:
bit.ly/1axXQ3V


#قتلهای_زنجیره‌_ای #ایران #مردم_بدانید #احمد_میرعلایی #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی

@Tavaana_TavaanaTech
«به یاد آر
باز هیجده آذر شد و من بعد از بیست و سه سال، فکر نمی‌کنم، که زخم ربوده‌شدن و به‌قتل‌رسیدن همسرم ذره‌ای التیام یافته باشد و من مانده‌ام که با این زخم مزمن چه کنم. کاش غده‌ای بود که می‌توانستم از درونم جدا کنم و بدور بیندازم. ولی این زخم خودش را در تک تک سلول‌های بدنم، جا کرده و فقط شاید تنها با مردن من، از درد جانکاهش رها شوم.
آنچه فقط تا امروز امید را در من زنده نگاه داشته، دادخواهی است و تلاش برای انتشار آثار اوست.
دژخیمانی که فکر کردند با کشتنش، اندیشه‌اش را نابود می‌کنند، هیچ انتظار چنین روزهایی را نداشتند که ببنند جوانان ما امروز چگونه مشتاقانه سراغ تک تک آثارش از من می‌گیرند.
تو نیستی ولی بدان که اندیشه‌ات‌، و راهت در راه تحقق آزادی، اندیشه و بیان بی هیچ حد و حصر و استثنا ادامه خواهد داشت.»

از فیسبوک سیما صاحبی، همسر محمد جعفر پوینده از قربانیان قتلهای زنجیرهای


پوینده فعالیت‌های سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعه‌شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. پوینده از آن پس وقا خود را بیش‌تر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعه‌شناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.

پوینده در ۱۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بی‌جان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرام‌گاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.
.
از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش می‌توان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گی‌پلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیده‌دمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعه‌شناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.

درباره محمد جعفر پوینده بیش‌تر بدانید:
https://bit.ly/3qF83DN

#قتلهای_زنجیره‌_ای
#محمد_جعفر_پوینده
#کانون_نویسندگان_ایران
#دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech