به مناسبت سالگرد درگذشت محمدعلی فروغی، #سیاستمدار #لیبرال
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
لایهشناسی تعرض جنسی به #شیناشیرانی در #فرهنگ ایرانی
درد تُخم عمادی، روشنگرترین بخش بیان
چهار دقیقه اول مکالمات شیرانی و عمادی در فایل صوتیای که شیرانی افشا کرده تا ثابت کند به او در محل کار تعرض جنسی شده است، به زبان فارسی است.
مرد به بهانه یک موضوع کاری زنگ زده است اما ۲۰ ثانیه بیشتر طول نمیکشد که موضوع اصلی بیان میشود و میگوید: «اصلاً کلاً نمیخواهی با من حرف بزنی؟» اتفاقی افتاده است که موجب ناراحتی شده و این را در ثانیههای بعد میفهمیم؛ در ثانیه ۲۶ زن میگوید: «من ناراحتم از دست تو!» مرد میگوید: «من چیکار با تو داشتم، من دست به سینههات زدم؟»
موضوع جنسی میشود و مرد فکر میکند این موضوع جنسی نیست و او کار بدی نکرده است چون دست به «سینههای» زن نزده است.
مرد میگوید: «مگه من کاری کردهام؟» – زن پاسخ میدهد: «باید حتماً کاری بکنی این وسط؟»
زن مدام عاصی از گفتوگو سکوت میکند و میگوید: «من نمیخوام راجع به این موضوع حرف بزنم.» حتی همین «این موضوع» هم اشاره است، انگار چیزی شده که در بیان نگنجد.
در دقیقه یک مرد با تعجب میگوید: «آخه مگه من دست زدم به تو؛ کاری با تو نداشتم.» سپس بلافاصله خواهشی را مطرح میکند: «حالم خیلی بده؛ ارضام میکنی؟» زن عصبانی میگوید که این موضوع به او ربطی ندارد و مرد میگوید: «خواهش میکنم؛ تخمام درد گرفته.» اینجاست که همه ما میفهمیم موضوع دقیقاً چیست. با آوردن کلمه کلیدی «درد تخم»، موضوع در زبان فارسی روشن میشود.
اما چرا زبان فارسی به جز سکوت، نفس عمیق به صورت عاصی کشیدن و با خشم فریاد زدن که «ولم کن، نمیخواهم»، ابزار دیگری برای بیان و فصلبندی موضوع #تجاوز و #تعرض جنسی ندارد؟
زبان فارسی به عنوان ابزار اعتراض
در چهار دقیقه اول گفتوگو مخاطب شاهد برخوردی جنسی با شیرانی است که به جز اشاره عمادی به اجزای جنسی بدن خودش – یعنی تخمهایش – و اجزای جنسی بدن شیرانی – یعنی سینههایش- به طور مستقیم جنسی نیست.
مرد انتظار کمک جنسی در مقابل کمکهای انسانیاش دارد.
سپس ناگهان در دقیقه ۴ معجزهای اتفاق میافتد. مرد مکالمه را انگلیسی میکند و به زن میگوید:
Why do you hate me so much?
چرا از من اینقدر متنفری؟ (برگردان فارسی پرسش)
ناگهان زنی که تمام مدت با سکوت، نفس عمیق، نمیخواهم و نمیتوانم پاسخ داده، یک زن دیگری میشود. زبانش پر از «عاملیت» میشود. محکم میگوید:
I hate you because you make me hate you. What you are asking is against my will.
از تو متنفرم چرا که من را متنفرم کردهای. چیزی که از من میخواهی خلاف خواسته و اراده من است. (برگردان فارسی پاسخ)
شیرانی به انگلیسی تعریفهای ساده خشونت جنسی را بازگو میکند. میگویند که اینها مدام در پرس تی.وی من را «آبجکتیفای» میکردند. به فارسی این «آبجکتیفای» را چگونه توضیح بدهیم؟ من را «شیءانگاری» میکردند؟ با من مانند یک شیء برخورد میکردند؟
اینها پرسش واقعی نیستند. پرسش واقعی این است که: چرا #زبان_فارسی کلمات کلیدی دقیقی برای بیان #خشونت جنسی ندارد؟ ...
نوشته: نازلی کاموری - رادیو زمانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/dbFEbV
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
درد تُخم عمادی، روشنگرترین بخش بیان
چهار دقیقه اول مکالمات شیرانی و عمادی در فایل صوتیای که شیرانی افشا کرده تا ثابت کند به او در محل کار تعرض جنسی شده است، به زبان فارسی است.
مرد به بهانه یک موضوع کاری زنگ زده است اما ۲۰ ثانیه بیشتر طول نمیکشد که موضوع اصلی بیان میشود و میگوید: «اصلاً کلاً نمیخواهی با من حرف بزنی؟» اتفاقی افتاده است که موجب ناراحتی شده و این را در ثانیههای بعد میفهمیم؛ در ثانیه ۲۶ زن میگوید: «من ناراحتم از دست تو!» مرد میگوید: «من چیکار با تو داشتم، من دست به سینههات زدم؟»
موضوع جنسی میشود و مرد فکر میکند این موضوع جنسی نیست و او کار بدی نکرده است چون دست به «سینههای» زن نزده است.
مرد میگوید: «مگه من کاری کردهام؟» – زن پاسخ میدهد: «باید حتماً کاری بکنی این وسط؟»
زن مدام عاصی از گفتوگو سکوت میکند و میگوید: «من نمیخوام راجع به این موضوع حرف بزنم.» حتی همین «این موضوع» هم اشاره است، انگار چیزی شده که در بیان نگنجد.
در دقیقه یک مرد با تعجب میگوید: «آخه مگه من دست زدم به تو؛ کاری با تو نداشتم.» سپس بلافاصله خواهشی را مطرح میکند: «حالم خیلی بده؛ ارضام میکنی؟» زن عصبانی میگوید که این موضوع به او ربطی ندارد و مرد میگوید: «خواهش میکنم؛ تخمام درد گرفته.» اینجاست که همه ما میفهمیم موضوع دقیقاً چیست. با آوردن کلمه کلیدی «درد تخم»، موضوع در زبان فارسی روشن میشود.
اما چرا زبان فارسی به جز سکوت، نفس عمیق به صورت عاصی کشیدن و با خشم فریاد زدن که «ولم کن، نمیخواهم»، ابزار دیگری برای بیان و فصلبندی موضوع #تجاوز و #تعرض جنسی ندارد؟
زبان فارسی به عنوان ابزار اعتراض
در چهار دقیقه اول گفتوگو مخاطب شاهد برخوردی جنسی با شیرانی است که به جز اشاره عمادی به اجزای جنسی بدن خودش – یعنی تخمهایش – و اجزای جنسی بدن شیرانی – یعنی سینههایش- به طور مستقیم جنسی نیست.
مرد انتظار کمک جنسی در مقابل کمکهای انسانیاش دارد.
سپس ناگهان در دقیقه ۴ معجزهای اتفاق میافتد. مرد مکالمه را انگلیسی میکند و به زن میگوید:
Why do you hate me so much?
چرا از من اینقدر متنفری؟ (برگردان فارسی پرسش)
ناگهان زنی که تمام مدت با سکوت، نفس عمیق، نمیخواهم و نمیتوانم پاسخ داده، یک زن دیگری میشود. زبانش پر از «عاملیت» میشود. محکم میگوید:
I hate you because you make me hate you. What you are asking is against my will.
از تو متنفرم چرا که من را متنفرم کردهای. چیزی که از من میخواهی خلاف خواسته و اراده من است. (برگردان فارسی پاسخ)
شیرانی به انگلیسی تعریفهای ساده خشونت جنسی را بازگو میکند. میگویند که اینها مدام در پرس تی.وی من را «آبجکتیفای» میکردند. به فارسی این «آبجکتیفای» را چگونه توضیح بدهیم؟ من را «شیءانگاری» میکردند؟ با من مانند یک شیء برخورد میکردند؟
اینها پرسش واقعی نیستند. پرسش واقعی این است که: چرا #زبان_فارسی کلمات کلیدی دقیقی برای بیان #خشونت جنسی ندارد؟ ...
نوشته: نازلی کاموری - رادیو زمانه
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/dbFEbV
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
توانا
لایه شناسی تعرض جنسی به شینا شیرانی در فرهنگ ایرانی
“پرس تی. وی” خبرگزاری برون مرزی خارجیزبان جمهوری اسلامی ایران است. در روز ۴ فوریه/۱۵ بهمن، فایل گفتوگویی که شینا شیرانی – مجری بخش ورزشی این خبرگزاری به زبان انگلیسی − در اختیار “روز آنلاین”
فرهنگستان ایران از فروغی تا حداد عادل
goo.gl/DQwUZ4
فرهنگستان ایران در ۲۹ اریبهشت ۱۳۱۴ به فرمان رضاشاه تاسیس شد و تا سال ۱۳۲۰ فعالیت داشت که به این دوره فرهنگستان اول میگویند.
«اساسنامه آن در جلسه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ به تصویب هیئت دولت رسید و در تاریخ پنجم خرداد ۱۳۱۴ به وزارت معارف ابلاغ شد، پس از آنکه اساسنامهی فرهنگستان به تصویب رسید دو قسم عضو «پیوسته» و «وابسته» برای این موسسه در نظر گرفته شد. اولین جلسه رسمی فرهنگستان، روز دوشنبه دوازدهم خردادماه ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی به ریاست مرحوم محمدعلی فروغی، رئیسالوزرای وقت، و به عضویت ۲۴ تن از پیوستگان تشکیل یافت. در سنوات بعد بر شماره اعضای پیوسته فرهنگستان افزوده گردید و اعضای پیوسته آن به ۴۱ تن رسید.»
اهم وظایف این فرهنگستان عبارت بود از پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب، اختیار الفاظ و اصطلاحات برای هر رشته از رشتهای زندگانی و سعی در اینکه این برگزیدهها حتیالامکان فارسی باشد،تهیه دستور زبان فارسی،جمعآوری لغات و اصطلاحات و اشعار و مثلهای نادر و همینطور ترانههای ولایتی، تشویقق شاعران و نویسندگان برای خلق شاهکارهای ادبی، تشویق دانشمندان به ترجمه و تالیف کتابهای مفید به زبان فارسی فصیح و مانوس و مطالعه در اصلاح خط فارسی.
فرهنگستان ایران در مجموع سه دوره را سپری کرده است. دوره اول با ریاست محمدعلی فروغی آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۱۷ به دستور رضاشاه منحل شد و بعد از مدتی دوباره آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۲۰ ادامه داشت. بعد از سال ۱۳۲۰ فرهنگستان به حالت رکود درآمد.
در سال ۱۳۲۲ حبیب یغمایی نشریهای به نام «فرهنگستان» منتشر کرد تا ارگان فرهنگستان و بیانگر نظرات اعضا و همینطور منعکسکنندهی نتیجهی تحقیقات و مطالعات فرهنگستان باشد. این رکود اما همچنان ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۳۳۳ با انتقال کتابها و همینطور لوازم اداری فرهنگستان به وزارت فرهنگ عملا تعطیل شد.
فرهنگستان دوم از شهریورماه سال ۱۳۴۷ و با دستور محمدرضاشاه بار دیگر آغاز به کار کرد.
فرهنگستان سوم از سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرد و تا اکنون با نام «فرهنگستان زبان و ادب ایران به فعالیت مشغول است.
داریوش آشوری در مورد تاسیس و ریاست فروغی بر فرهنگستان میگوید:
«برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و هنر نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در بارهی ضرورتِ نوسازی زبان فارسی و راه-و-روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوهی زندگانیِ مدرن است، کارِ نمایانی بکنند. فروغی و کسانی دیگر از همنسلهایِ او در این جهت گامهای بلندتری برداشتند. و البته، فروغی با کارِ ماندگاری که در جهتِ برگرداندنِ فلسفهی اروپایی به زبانِ فارسی کرد، زمینهی یک دگرگونیِ سبکی را در این زمینه فراهم کرد که بسیار اثرگذار بود و نسلهای بعدی از روش او بهرهمند شدند.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2rj30we
@Tavaana_TavaanTech
goo.gl/DQwUZ4
فرهنگستان ایران در ۲۹ اریبهشت ۱۳۱۴ به فرمان رضاشاه تاسیس شد و تا سال ۱۳۲۰ فعالیت داشت که به این دوره فرهنگستان اول میگویند.
«اساسنامه آن در جلسه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ به تصویب هیئت دولت رسید و در تاریخ پنجم خرداد ۱۳۱۴ به وزارت معارف ابلاغ شد، پس از آنکه اساسنامهی فرهنگستان به تصویب رسید دو قسم عضو «پیوسته» و «وابسته» برای این موسسه در نظر گرفته شد. اولین جلسه رسمی فرهنگستان، روز دوشنبه دوازدهم خردادماه ۱۳۱۴ در عمارت سابق دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی به ریاست مرحوم محمدعلی فروغی، رئیسالوزرای وقت، و به عضویت ۲۴ تن از پیوستگان تشکیل یافت. در سنوات بعد بر شماره اعضای پیوسته فرهنگستان افزوده گردید و اعضای پیوسته آن به ۴۱ تن رسید.»
اهم وظایف این فرهنگستان عبارت بود از پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامناسب، اختیار الفاظ و اصطلاحات برای هر رشته از رشتهای زندگانی و سعی در اینکه این برگزیدهها حتیالامکان فارسی باشد،تهیه دستور زبان فارسی،جمعآوری لغات و اصطلاحات و اشعار و مثلهای نادر و همینطور ترانههای ولایتی، تشویقق شاعران و نویسندگان برای خلق شاهکارهای ادبی، تشویق دانشمندان به ترجمه و تالیف کتابهای مفید به زبان فارسی فصیح و مانوس و مطالعه در اصلاح خط فارسی.
فرهنگستان ایران در مجموع سه دوره را سپری کرده است. دوره اول با ریاست محمدعلی فروغی آغاز به کار کرد و در سال ۱۳۱۷ به دستور رضاشاه منحل شد و بعد از مدتی دوباره آغاز به کار کرد و تا سال ۱۳۲۰ ادامه داشت. بعد از سال ۱۳۲۰ فرهنگستان به حالت رکود درآمد.
در سال ۱۳۲۲ حبیب یغمایی نشریهای به نام «فرهنگستان» منتشر کرد تا ارگان فرهنگستان و بیانگر نظرات اعضا و همینطور منعکسکنندهی نتیجهی تحقیقات و مطالعات فرهنگستان باشد. این رکود اما همچنان ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۳۳۳ با انتقال کتابها و همینطور لوازم اداری فرهنگستان به وزارت فرهنگ عملا تعطیل شد.
فرهنگستان دوم از شهریورماه سال ۱۳۴۷ و با دستور محمدرضاشاه بار دیگر آغاز به کار کرد.
فرهنگستان سوم از سال ۱۳۶۹ آغاز به کار کرد و تا اکنون با نام «فرهنگستان زبان و ادب ایران به فعالیت مشغول است.
داریوش آشوری در مورد تاسیس و ریاست فروغی بر فرهنگستان میگوید:
«برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و هنر نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در بارهی ضرورتِ نوسازی زبان فارسی و راه-و-روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوهی زندگانیِ مدرن است، کارِ نمایانی بکنند. فروغی و کسانی دیگر از همنسلهایِ او در این جهت گامهای بلندتری برداشتند. و البته، فروغی با کارِ ماندگاری که در جهتِ برگرداندنِ فلسفهی اروپایی به زبانِ فارسی کرد، زمینهی یک دگرگونیِ سبکی را در این زمینه فراهم کرد که بسیار اثرگذار بود و نسلهای بعدی از روش او بهرهمند شدند.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2rj30we
@Tavaana_TavaanTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #فرهنگستان ایران از #فروغی تا #حداد_عادل فرهنگستان ایران در ۲۹ اریبهشت ۱۳۱۴ به فرمان #رضاشاه تاسیس شد و تا سال ۱۳۲۰ فعالیت داشت که به این دوره فرهنگستان اول میگویند. «اساسنامه آن در جلسه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۱۴ به تصویب هیئت دولت رسید و در تاریخ پنجم خرداد ۱۳۱۴…
«مژده دقیقی» به گفته خودش به ترجمه ادبی عشق می ورزد. سعی میکند با متنی که میخواهد ترجمه کند، ارتباط عاطفی برقرار کند. میگوید ترجمه خوب ترجمه ایست که از آن «بوی ترجمه» نیاید. مژده دقیقی در ۱۳۳۵ در تهران به دنیا آمد و با اینکه در دانشگاه ملی، علوم سیاسی خواند، اما شیفته ادبیات بود و اکنون یکی از مترجمان سرآمد ایران است.
او تاکنون بیش از ۲۲ اثر را در حوزه رمان، داستان و ویرایش ترجمه کرده است. این نکته را نیز ناگفته نباید گذاشت که اکثر ترجمههای مژده دقیقی در حوزه ادبیات آمریکای شمالی بودند. از جمله ترجمههای مشهور و مهم مژده دقیقی میتوان از«ظلمت در نیمروز»اثر «آرتور کستلر» نام برد. «عدالت در پرانتز»نوشته «ایساک بابل» نیز یکی دیگر از ترجمههای اوست که مورد استقبال قرار گرفته است.
دقیقی در حوزه داستان پلیسی نیز صاحب ترجمه است و چندین اثر از «سری داستانهای شرلوک هولمز» را ترجمه کرده است. البته او از اینکه ژانر پلیسی در ایران به صورت ناگفته جزو ادبیات زرد محسوب میشود و جایگاه در خور توجهی ندارد، گلهمند است. او از «کازونو ایشی گورو» هم مجموعه داستان «وقتی یتیم بودیم» را ترجمه کرده است؛ ایشی گورو برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۱۷ است.دقیقی درباره ترجمه از آثار برندگان جوایز معتبر ادبی میگوید:«جوایز ادبی خیلی مهماند و آثار درخشانی را به ما معرفی میکنند؛ مثل فیلترهایی عمل میکنند که آثار داستانی از آنها میگذرند. جوایز معتبری مثل پولیتزر و بوکر واقعاً تعیینکننده هستند».
مژده دقیقی به گفته خودش یک مترجم خاص را الگوی خودش نمی داند بلکه سعی کرده است از مترجمان مختلف یاد بگیرد. او از ترجمههایی که به گفته او، «بوی ترجمه» میدهند، فراری است و روی روانی و خواندنی بودن ترجمه تاکید میکند: «در مورد خودم نمیتوانم بگویم به طور مشّص مترجم خاصی را در ترجمه الگوی خود کردهام... از خواندن ترجمههایشان نکتههایی آموختهام و متوجه شدهام چه امکاناتی در ترجمه وجود دارد. میتوانم به طور مشخص از ابوالحسن نجفی نام ببرم، همینطور از نجف دریابندری و محمد قاضی میتوانم بگویم. ویژگی کار این مترجمان برای من به طور کلی خوشخوان بودن ترجمه و نزدیک بودن ساخت زبان به زبان فارسی بود». او اما در حوزه ترجمه ادبی بر این باور است که آن را نباید صرفا به صورت یک شغل یا حرفه نگاه کرد و بلکه: «برای ترجمه ادبی باید عشق به ترجمه داشته باشید و با متن ارتباط عاطفی برقرار کنید».
https://goo.gl/7izVRY
با زندگی مژده دقیقی و تجربه او بیشتر آشنا شوید:
https://goo.gl/YF7UnF
@Tavaana_TavaanaTech
او تاکنون بیش از ۲۲ اثر را در حوزه رمان، داستان و ویرایش ترجمه کرده است. این نکته را نیز ناگفته نباید گذاشت که اکثر ترجمههای مژده دقیقی در حوزه ادبیات آمریکای شمالی بودند. از جمله ترجمههای مشهور و مهم مژده دقیقی میتوان از«ظلمت در نیمروز»اثر «آرتور کستلر» نام برد. «عدالت در پرانتز»نوشته «ایساک بابل» نیز یکی دیگر از ترجمههای اوست که مورد استقبال قرار گرفته است.
دقیقی در حوزه داستان پلیسی نیز صاحب ترجمه است و چندین اثر از «سری داستانهای شرلوک هولمز» را ترجمه کرده است. البته او از اینکه ژانر پلیسی در ایران به صورت ناگفته جزو ادبیات زرد محسوب میشود و جایگاه در خور توجهی ندارد، گلهمند است. او از «کازونو ایشی گورو» هم مجموعه داستان «وقتی یتیم بودیم» را ترجمه کرده است؛ ایشی گورو برنده جایزه نوبل در سال ۲۰۱۷ است.دقیقی درباره ترجمه از آثار برندگان جوایز معتبر ادبی میگوید:«جوایز ادبی خیلی مهماند و آثار درخشانی را به ما معرفی میکنند؛ مثل فیلترهایی عمل میکنند که آثار داستانی از آنها میگذرند. جوایز معتبری مثل پولیتزر و بوکر واقعاً تعیینکننده هستند».
مژده دقیقی به گفته خودش یک مترجم خاص را الگوی خودش نمی داند بلکه سعی کرده است از مترجمان مختلف یاد بگیرد. او از ترجمههایی که به گفته او، «بوی ترجمه» میدهند، فراری است و روی روانی و خواندنی بودن ترجمه تاکید میکند: «در مورد خودم نمیتوانم بگویم به طور مشّص مترجم خاصی را در ترجمه الگوی خود کردهام... از خواندن ترجمههایشان نکتههایی آموختهام و متوجه شدهام چه امکاناتی در ترجمه وجود دارد. میتوانم به طور مشخص از ابوالحسن نجفی نام ببرم، همینطور از نجف دریابندری و محمد قاضی میتوانم بگویم. ویژگی کار این مترجمان برای من به طور کلی خوشخوان بودن ترجمه و نزدیک بودن ساخت زبان به زبان فارسی بود». او اما در حوزه ترجمه ادبی بر این باور است که آن را نباید صرفا به صورت یک شغل یا حرفه نگاه کرد و بلکه: «برای ترجمه ادبی باید عشق به ترجمه داشته باشید و با متن ارتباط عاطفی برقرار کنید».
https://goo.gl/7izVRY
با زندگی مژده دقیقی و تجربه او بیشتر آشنا شوید:
https://goo.gl/YF7UnF
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «مژده دقیقی» به گفته خودش به ترجمه ادبی عشق می ورزد. سعی میکند با متنی که میخواهد ترجمه کند، ارتباط عاطفی برقرار کند. میگوید ترجمه خوب ترجمه ایست که از آن «بوی ترجمه» نیاید. مژده دقیقی در ۱۳۳۵ در تهران به دنیا آمد و با اینکه در دانشگاه ملی، علوم سیاسی…