نمود سقوط ما شد و رفت
آخرین گفته های ابوالحسن نجفی در بستر بیماری هیچ نبود مگر تصویری از سقوط دسته جمعی همه ما.
آدمی که در تحول داستان نویسی فارسی نقشی تعیین کننده داشت و بهترین نمونه های داستان نویسی فارسی چون «ملکوت» بهرام صادقی و «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری، که مسیر داستان نویسی ایران را دگرگون کردند، نشانه های تاثیر نظری او را بر پیشانی دارند،
آدمی که از دهه چهل به بعد سطح ترجمه را در ایران به فرازی چنان بلند برکشید که آثار او معیاری شد برای سنجش ترجمه متن ادبی،
آدمی که مباحث زبان شناسی مدرن را با زبان فارسی منطبق کرد،
آدمی که یکی از دقیق تری، بهترین و مدرن ترین طبقه بندی ها را در وزن عروضی نوشت،
آدمی با کارنامه درخشان در حفظ ساختار و نحو زبان فارسی،
سردبیر سخن و.. ، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و.. و چندین و چند «و» مهم دیگر
یکی دو هفته پیش در بستر بیماری به خبرنگاری گفت که نگران هزینه درمان خود است و نگران زندگی مختصرخود.
آخرین گفته های ابوالحسن نجفی در بستر بیماری چون «تکلیف هزینه درمان و زندگی خود را نمی دانم»، نشانه بی تردید سقوط نهادهای فرهنگی حکومتی، نمودی از سقوط دولتمردان ایرانی، از رهبر و رئیس جمهور تا وزیر ارشاد و دیگران ، است که باد به غبغب می اندازند و در باب «فرهنگ پروری» خود به منبر می روند و اما با فرهنگی مردی چون نجفی ، عضو #فرهنگستان دولتی، که مخالف و منتقد هم نبود، چنان می کنند که به هزینه #درمان خود نیازمند شود و به رغم آن مناعت طبع که در او بود و می دانیم، زبان به شکایت و طلب بگشاید.
همان چند جمله نجفی که روز یکشنبه 29 آذر منتشر شد، نمودی است از سقوط فرهنگی و سقوط ارزش ها در جامعه ما. جامعه ای که با خلاقان عرصه فرهنگ خود، با آدمی با ده ها کتاب ماندگار و پرارزش و با کارنامه ای چنین درخشان و پربار، چنین می کند که در بستر بیماری «تکلیف هزینه درمان زندگی خود را» نمی داند
گفته های نحفی در بستر بیماری نمودی است از #سقوط جامعه #فرهنگی و رسانه ای و سیاسی ما نیز هست که نشستیم و به آن چه بر #نجفی رفت با بی تفاوتی نگریستیم
و حالا؟ .... حالا همگان در مرگ او نوحه سرائی می کنند ...
فرج سرکوهی، #روزنامهنگار on.fb.me/1QjtbHY
@Tavaana_Tavaanatech
آخرین گفته های ابوالحسن نجفی در بستر بیماری هیچ نبود مگر تصویری از سقوط دسته جمعی همه ما.
آدمی که در تحول داستان نویسی فارسی نقشی تعیین کننده داشت و بهترین نمونه های داستان نویسی فارسی چون «ملکوت» بهرام صادقی و «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری، که مسیر داستان نویسی ایران را دگرگون کردند، نشانه های تاثیر نظری او را بر پیشانی دارند،
آدمی که از دهه چهل به بعد سطح ترجمه را در ایران به فرازی چنان بلند برکشید که آثار او معیاری شد برای سنجش ترجمه متن ادبی،
آدمی که مباحث زبان شناسی مدرن را با زبان فارسی منطبق کرد،
آدمی که یکی از دقیق تری، بهترین و مدرن ترین طبقه بندی ها را در وزن عروضی نوشت،
آدمی با کارنامه درخشان در حفظ ساختار و نحو زبان فارسی،
سردبیر سخن و.. ، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و.. و چندین و چند «و» مهم دیگر
یکی دو هفته پیش در بستر بیماری به خبرنگاری گفت که نگران هزینه درمان خود است و نگران زندگی مختصرخود.
آخرین گفته های ابوالحسن نجفی در بستر بیماری چون «تکلیف هزینه درمان و زندگی خود را نمی دانم»، نشانه بی تردید سقوط نهادهای فرهنگی حکومتی، نمودی از سقوط دولتمردان ایرانی، از رهبر و رئیس جمهور تا وزیر ارشاد و دیگران ، است که باد به غبغب می اندازند و در باب «فرهنگ پروری» خود به منبر می روند و اما با فرهنگی مردی چون نجفی ، عضو #فرهنگستان دولتی، که مخالف و منتقد هم نبود، چنان می کنند که به هزینه #درمان خود نیازمند شود و به رغم آن مناعت طبع که در او بود و می دانیم، زبان به شکایت و طلب بگشاید.
همان چند جمله نجفی که روز یکشنبه 29 آذر منتشر شد، نمودی است از سقوط فرهنگی و سقوط ارزش ها در جامعه ما. جامعه ای که با خلاقان عرصه فرهنگ خود، با آدمی با ده ها کتاب ماندگار و پرارزش و با کارنامه ای چنین درخشان و پربار، چنین می کند که در بستر بیماری «تکلیف هزینه درمان زندگی خود را» نمی داند
گفته های نحفی در بستر بیماری نمودی است از #سقوط جامعه #فرهنگی و رسانه ای و سیاسی ما نیز هست که نشستیم و به آن چه بر #نجفی رفت با بی تفاوتی نگریستیم
و حالا؟ .... حالا همگان در مرگ او نوحه سرائی می کنند ...
فرج سرکوهی، #روزنامهنگار on.fb.me/1QjtbHY
@Tavaana_Tavaanatech
Facebook
Faraj Sarkohi
نمود سقوط ما شد و رفت آخرین گفته های ابوالحسن نجفی در بستر بیماری هیچ نبود مگر تصویری از سقوط دسته جمعی همه ما. آدمی که در تحول داستان نویسی فارسی نقشی تعیین کننده داشت و بهترین نمونه های داستان...