Forwarded from آموزشکده توانا
چرا دانشجویان بهایی باید از تحصیل محروم شوند؟
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آموزش برای همه مورد تاکید قرار گرفته است و هیچ اصل و بندی نیست که بتوان با استناد به آن، شهروندان بهائی را از تحصیل محروم کرد. حتی اگر بهائی بودن جرم محسوب شود، باز هم نمیتوانند مجرم را از #حق_تحصیل محروم کنند. بند دوم اصل سوم این قانون میگوید: «دولت موظف است همه امکانات خود را در مورد آموزش و پرورش رایگان برای همه در تمام سطوح و #تسهیل و #تعلیم آموزش عالی به کاربرد.» همچنین اصل سیام قانون اساسی ایران میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش #رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهصورت رایگان گسترش دهد.» همانطور که از این قوانین میتوان استنباط نمود حق تحصیل برای همه اقشار جامعه در قانون پیشبینی شده است اما این #حق اساسی که باید هر #شهروند #ایرانی از آن برخوردار باشد از بهاییان ایران بهطور مداوم سلب میگردد. ازاینرو این پرسش مطرح میشود که آیا این #تبعیض بر اساس سیاست و برنامه است؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش مثبت است. حکومت ایران #آگاهانه و #عامدانه از ورود بهاییان به دانشگاه و یا ادامه تحصیل آنان جلوگیری میکند گرچه آن را با بهانههای مختلف میپوشاند. معمولاً بهانه جلوگیری از ورود به دانشگاه همان بهانه قدیمی «نقص مدارک» است. بهعنوان مثال، حدود ۸۰۰ دانشجوی بهایی که در کنکور تابستان ۱۳۸۶ شرکت کرده بودند از سازمان #سنجش نامهای دریافت کردند مبنی بر اینکه پرونده آنها «ناقص» است و نمیتوانند وارد دانشگاه شوند. یکی از این موارد «هلاکو رحمانیان» بود که بهرغم کسب رتبه ۷۶ در کنکور از ورود وی به #دانشگاه جلوگیری شد.. او که با این رتبه خوب تا پاییز همان سال در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشده بود با سازمان سنجش تماس گرفت و مشکل را مطرح کرد. مسئول مربوطه نیز از این مساله متعجب بود تا وقتیکه هلاکو اظهار کرد که بهایی است. «یکباره، بعد از گفتن کلمه "بهایی" ایشان تلفن را قطع کردند و مکالمه قطع شد.»
گفتنی است محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاههای #ایران با استناد به مصوبهی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت میگیرد که بهاییان را علاوه بر #محرومیت از #اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز #محروم میکند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبتنام #بهاییان در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید بلکه چنانچه #هویت #بهایی فردی بعد از ثبتنام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
( آیا حکومت حق دارد افرادی را به دلیل باورهای مذهبیشان از ادامه #تحصیل باز بدارد؟ )
#حقوق_بشر
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آموزش برای همه مورد تاکید قرار گرفته است و هیچ اصل و بندی نیست که بتوان با استناد به آن، شهروندان بهائی را از تحصیل محروم کرد. حتی اگر بهائی بودن جرم محسوب شود، باز هم نمیتوانند مجرم را از #حق_تحصیل محروم کنند. بند دوم اصل سوم این قانون میگوید: «دولت موظف است همه امکانات خود را در مورد آموزش و پرورش رایگان برای همه در تمام سطوح و #تسهیل و #تعلیم آموزش عالی به کاربرد.» همچنین اصل سیام قانون اساسی ایران میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش #رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی کشور بهصورت رایگان گسترش دهد.» همانطور که از این قوانین میتوان استنباط نمود حق تحصیل برای همه اقشار جامعه در قانون پیشبینی شده است اما این #حق اساسی که باید هر #شهروند #ایرانی از آن برخوردار باشد از بهاییان ایران بهطور مداوم سلب میگردد. ازاینرو این پرسش مطرح میشود که آیا این #تبعیض بر اساس سیاست و برنامه است؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش مثبت است. حکومت ایران #آگاهانه و #عامدانه از ورود بهاییان به دانشگاه و یا ادامه تحصیل آنان جلوگیری میکند گرچه آن را با بهانههای مختلف میپوشاند. معمولاً بهانه جلوگیری از ورود به دانشگاه همان بهانه قدیمی «نقص مدارک» است. بهعنوان مثال، حدود ۸۰۰ دانشجوی بهایی که در کنکور تابستان ۱۳۸۶ شرکت کرده بودند از سازمان #سنجش نامهای دریافت کردند مبنی بر اینکه پرونده آنها «ناقص» است و نمیتوانند وارد دانشگاه شوند. یکی از این موارد «هلاکو رحمانیان» بود که بهرغم کسب رتبه ۷۶ در کنکور از ورود وی به #دانشگاه جلوگیری شد.. او که با این رتبه خوب تا پاییز همان سال در هیچ دانشگاهی پذیرفته نشده بود با سازمان سنجش تماس گرفت و مشکل را مطرح کرد. مسئول مربوطه نیز از این مساله متعجب بود تا وقتیکه هلاکو اظهار کرد که بهایی است. «یکباره، بعد از گفتن کلمه "بهایی" ایشان تلفن را قطع کردند و مکالمه قطع شد.»
گفتنی است محرومیت از تحصیل بهاییان در دانشگاههای #ایران با استناد به مصوبهی ششم اسفند ۱۳۶۹ “شورای عالی انقلاب فرهنگی” صورت میگیرد که بهاییان را علاوه بر #محرومیت از #اشتغال در اماکن دولتی، از تحصیلات دانشگاهی نیز #محروم میکند.
بر اساس بند سوم این مصوبه، نه تنها باید از ثبتنام #بهاییان در دانشگاهها جلوگیری به عمل آید بلکه چنانچه #هویت #بهایی فردی بعد از ثبتنام و “هنگام تحصیل” نیز احراز گردد، باید از تحصیل محروم شود.
( آیا حکومت حق دارد افرادی را به دلیل باورهای مذهبیشان از ادامه #تحصیل باز بدارد؟ )
#حقوق_بشر
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
من در قرچک ورامین بزرگ شدم
بچه بودیم؛ تابستان که میشد عزایمان میشد، نه تفریح، نه بازی، نه سرگرمی و نه جایی که نیرو و انرژی و توان بچگیمان را به هنری، خلاقیتی، ورزشی، کاری تبدیل کنیم، تنها جایی که داشتیم برویم کوچه بود، آنهم با محدودیتهای فراوان که مادر من از این نظر می تواند نام خودش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. حالا که بزرگ شدهام و به همه چیز از دور نگاه میکنم، تحسینش میکنم، به خاطر همه وقت و انرژیای که صرف کرد، برای مراقبت از ما در مقابل آسیبهای اجتماعی محیطی که در آن زندگی میکردیم.
من در قرچک ورامین بزرگ شدم، گل تپه و خیرآباد را میدانم کجاست، با بافت مردمیِ شهر آشنا هستم، با میزان جرمهای پنهان و آشکاری که رخ می دهد، از نزدیک نوجوانان آلوده به مواد مخدر، زنان آبرودار تن فروش، خانوادههای فروپاشیده از اعتیاد، بچههای دزد در مدرسه، همه را دیدهام. شما فقط حکایت محمد بیجه و قتلهای مکررش را در پاک دشت #ورامین شنیدهاید، من معلم یک دختر ۱۶ ساله بودم که مَرد متاهلی بعد از #تجاوز به او با او رابطه دوستانه آغاز کرده بود و بعد از مدتی به بارداری دختر منجر شدهبود و دختر با جنین مرده در شکم دچار عفونت حاد شده بود و مدرسه میآمد و خانوادهاش از این موضوع بیاطلاع بودند.
من معلم این دختر ۱۶ساله بودهام در همان مدرسهای که خودم درس خواندم. زنی که خودش را آتش زد به خاطر آنکه شب قبلش همسرش زنی را به خانه می آورد و می گوید که صیغهاش کردم و جایی ندارم که ببرمش و آنها فقط در یک اتاق ۲۴ متری زندگی میکردند. به زن و دو کودکش میگوید که در آن سوی اتاق بخوابند و خودش و زن صیغهایاش در گوشه دیگر. صبح فردا، زن اول مرد، خودش را جلوی چشم دختر ۷ سالهاش آتش میزند، زن میمیرد، دخترش لال میشود، پسرشان بعد از چندی افسرده میشود، آلوده به #موادمخدر میشود و دوباره به همان چرخه معیوب باز میگردد، مرد با یک زن شاغل ازدواج میکند، چند سال بعد زن دوم هم دست دختر نیمه گویا را میگیرد و از زندگی مرد میرود.
اینها را از صفحه حوادث روزنامهها بر نداشتهام، اینها و هزار اتفاق دیگر را از نزدیک دیدهام. اتفاق اخیر در مورد آن طفل نازنین را که شنیدم تمام این حادثهها جلوی چشمم زنده شدند، چرخه فقر، بدبختی، فساد و بی توجهی در همه جا قربانی میگیرد و بچهها سادهتر از همه، قربانی محیطهایی از این دست هستند.
این بودجهها که برای به اصطلاح آبادانی صرف میشود دقیقا کجا میرود که بدبختی گریبان مردمان اطراف نشین را رها نمیکند؟ جُرم روی جُرم، بچه ۱۷ ساله، کودک ۶ ساله، این ماجرا و اتفاقات از این دست، یک #قربانی ندارد، انگشت اتهام را نمیشود سمت یک نفر گرفت، آن انگشت را بچرخانید به سوی سیستمی که سالانه مثلا برای دیده نشدن تار موی زنانِ شهرهای بزرگ بیش از #اشتغال زایی و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی و افزایش روحیه خودباوری و ارزشمندگرایی مردمان #حاشیهنشین و نقاط #محروم هزینه میکند.
آن پسر ۱۷ ساله قربانی دیگر آن سر این حادثه است. میتوان هزار صفحه دیگر در این مورد نوشت و از هزار سمت دیگر به این موضوع پرداخت. کاش جامعهشناسان، آسیب شناسان، محققان و تحلیلگران در آن سرزمین ارزشمندتر بودند و ترس از دوزخ و حرص بهشت برای کاهش جرم، جای خودش را به تحقیقات و مطالعات میبخشید.
منبع: رادیو زمانه
@Tavaana_TavaanaTech
بچه بودیم؛ تابستان که میشد عزایمان میشد، نه تفریح، نه بازی، نه سرگرمی و نه جایی که نیرو و انرژی و توان بچگیمان را به هنری، خلاقیتی، ورزشی، کاری تبدیل کنیم، تنها جایی که داشتیم برویم کوچه بود، آنهم با محدودیتهای فراوان که مادر من از این نظر می تواند نام خودش را در کتاب رکوردهای گینس ثبت کند. حالا که بزرگ شدهام و به همه چیز از دور نگاه میکنم، تحسینش میکنم، به خاطر همه وقت و انرژیای که صرف کرد، برای مراقبت از ما در مقابل آسیبهای اجتماعی محیطی که در آن زندگی میکردیم.
من در قرچک ورامین بزرگ شدم، گل تپه و خیرآباد را میدانم کجاست، با بافت مردمیِ شهر آشنا هستم، با میزان جرمهای پنهان و آشکاری که رخ می دهد، از نزدیک نوجوانان آلوده به مواد مخدر، زنان آبرودار تن فروش، خانوادههای فروپاشیده از اعتیاد، بچههای دزد در مدرسه، همه را دیدهام. شما فقط حکایت محمد بیجه و قتلهای مکررش را در پاک دشت #ورامین شنیدهاید، من معلم یک دختر ۱۶ ساله بودم که مَرد متاهلی بعد از #تجاوز به او با او رابطه دوستانه آغاز کرده بود و بعد از مدتی به بارداری دختر منجر شدهبود و دختر با جنین مرده در شکم دچار عفونت حاد شده بود و مدرسه میآمد و خانوادهاش از این موضوع بیاطلاع بودند.
من معلم این دختر ۱۶ساله بودهام در همان مدرسهای که خودم درس خواندم. زنی که خودش را آتش زد به خاطر آنکه شب قبلش همسرش زنی را به خانه می آورد و می گوید که صیغهاش کردم و جایی ندارم که ببرمش و آنها فقط در یک اتاق ۲۴ متری زندگی میکردند. به زن و دو کودکش میگوید که در آن سوی اتاق بخوابند و خودش و زن صیغهایاش در گوشه دیگر. صبح فردا، زن اول مرد، خودش را جلوی چشم دختر ۷ سالهاش آتش میزند، زن میمیرد، دخترش لال میشود، پسرشان بعد از چندی افسرده میشود، آلوده به #موادمخدر میشود و دوباره به همان چرخه معیوب باز میگردد، مرد با یک زن شاغل ازدواج میکند، چند سال بعد زن دوم هم دست دختر نیمه گویا را میگیرد و از زندگی مرد میرود.
اینها را از صفحه حوادث روزنامهها بر نداشتهام، اینها و هزار اتفاق دیگر را از نزدیک دیدهام. اتفاق اخیر در مورد آن طفل نازنین را که شنیدم تمام این حادثهها جلوی چشمم زنده شدند، چرخه فقر، بدبختی، فساد و بی توجهی در همه جا قربانی میگیرد و بچهها سادهتر از همه، قربانی محیطهایی از این دست هستند.
این بودجهها که برای به اصطلاح آبادانی صرف میشود دقیقا کجا میرود که بدبختی گریبان مردمان اطراف نشین را رها نمیکند؟ جُرم روی جُرم، بچه ۱۷ ساله، کودک ۶ ساله، این ماجرا و اتفاقات از این دست، یک #قربانی ندارد، انگشت اتهام را نمیشود سمت یک نفر گرفت، آن انگشت را بچرخانید به سوی سیستمی که سالانه مثلا برای دیده نشدن تار موی زنانِ شهرهای بزرگ بیش از #اشتغال زایی و فعالیتهای فرهنگی و تفریحی و افزایش روحیه خودباوری و ارزشمندگرایی مردمان #حاشیهنشین و نقاط #محروم هزینه میکند.
آن پسر ۱۷ ساله قربانی دیگر آن سر این حادثه است. میتوان هزار صفحه دیگر در این مورد نوشت و از هزار سمت دیگر به این موضوع پرداخت. کاش جامعهشناسان، آسیب شناسان، محققان و تحلیلگران در آن سرزمین ارزشمندتر بودند و ترس از دوزخ و حرص بهشت برای کاهش جرم، جای خودش را به تحقیقات و مطالعات میبخشید.
منبع: رادیو زمانه
@Tavaana_TavaanaTech
«اگر «خرمشهر را خدا آزاد کرد» پس چرا آباد نکرد؟
این کنایهی معنادار و نمادین را در شبکههای اجتماعی دیدهام
معنای سادهاش این است که اگر #خرمشهر، عزیز است چرا افزون بر سه دهه پس از آزادیاش هنوز یکی از شهرهای #محروم ایران است؟
اما معنای نه چندان سادهاش:
یک رزمنده، حق دارد بعد از پیروزی، سر به سجده بگذارد و موحّدانه خدا را شکر کند اما حکومت حق ندارد بگوید «خرمشهر را خدا آزاد کرد». میدانید چرا؟ چون اگر پای #خدا به گفتمان #قدرت باز شد و #حکومت، انجام کاری را به خدا نسبت داد انجام ندادنش را هم میتواند به او منسوب کند. حتی میتواند در بیتدبیریهایش هم به جای پاسخگویی به مردم، آنها را به تحمل در راه خدا دعوت کند و نامش را «مقاومت» بگذارد. اصلا میتواند مخالفانش را مخالفانِ خدا بخواند و برای مجازاتشان زحمتِ خدا را هم کم کند و #جهنم کند زندگیشان را.
خداوند یکیست و #شریک هم ندارد؛ دقیقا به همین دلیل، حکومت حق ندارد بر مردم #خدایی کند یا از خدا خرج کند نه در روزهای خوشی و نه در روزگار ناخوشی. «حاکم الهی» هم نداریم؛ حکومت امری کاملا #دنیوی و #زمینی است. حاکم «مثل آدم» میآید و میرود؛ چون هر آمدنی رفتنی دارد. هر انتخابی، جایگزین دارد و هر تخلفی مجازات.
خرمشهرها از #اشغال دشمن #آزاد نشدند تا به #اسارتِ حکومت درآیند. آبادشان کنید و حُرمت آزادی شهرها و مردمان را نگهدارید تا وارثان «محمد جهانآرا» جانی تازه بگیرند و ایرانی مبارک بسازند بر نامِ متبرّک او.»
محمدجواد اکبرین
پژوهشگر دین
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
این کنایهی معنادار و نمادین را در شبکههای اجتماعی دیدهام
معنای سادهاش این است که اگر #خرمشهر، عزیز است چرا افزون بر سه دهه پس از آزادیاش هنوز یکی از شهرهای #محروم ایران است؟
اما معنای نه چندان سادهاش:
یک رزمنده، حق دارد بعد از پیروزی، سر به سجده بگذارد و موحّدانه خدا را شکر کند اما حکومت حق ندارد بگوید «خرمشهر را خدا آزاد کرد». میدانید چرا؟ چون اگر پای #خدا به گفتمان #قدرت باز شد و #حکومت، انجام کاری را به خدا نسبت داد انجام ندادنش را هم میتواند به او منسوب کند. حتی میتواند در بیتدبیریهایش هم به جای پاسخگویی به مردم، آنها را به تحمل در راه خدا دعوت کند و نامش را «مقاومت» بگذارد. اصلا میتواند مخالفانش را مخالفانِ خدا بخواند و برای مجازاتشان زحمتِ خدا را هم کم کند و #جهنم کند زندگیشان را.
خداوند یکیست و #شریک هم ندارد؛ دقیقا به همین دلیل، حکومت حق ندارد بر مردم #خدایی کند یا از خدا خرج کند نه در روزهای خوشی و نه در روزگار ناخوشی. «حاکم الهی» هم نداریم؛ حکومت امری کاملا #دنیوی و #زمینی است. حاکم «مثل آدم» میآید و میرود؛ چون هر آمدنی رفتنی دارد. هر انتخابی، جایگزین دارد و هر تخلفی مجازات.
خرمشهرها از #اشغال دشمن #آزاد نشدند تا به #اسارتِ حکومت درآیند. آبادشان کنید و حُرمت آزادی شهرها و مردمان را نگهدارید تا وارثان «محمد جهانآرا» جانی تازه بگیرند و ایرانی مبارک بسازند بر نامِ متبرّک او.»
محمدجواد اکبرین
پژوهشگر دین
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
نامهای در باب تساهل
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
میخواستم با لباس سربازی به ورزشگاه بروم
http://ow.ly/Dsv1304xx2u
«هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار به استاديوم رفته و انتشار تصويرش در اينستاگرام، حسابي جنجالي شده است. خودش مي گويد به دنبال آزاد كردن حضور بانوان در استاديوم است. هانيه دنبال اين است كه باز هم به استاديوم برود و البته مي گويد اين بار با ترفند جديدي به ورزشگاه خواهد رفت.
هانیه شکیبا در گفتوگویی با «قانون» میگوید که نتمش واقعی است و هراسی ندارد چرا که کار غیرقانونیای انجام نمیدهد.
او میگوید:
«يعني هيچ كجا نوشته نشده كه كار غيرقانوني است و جرم محسوب مي شود و هيچ مجازاتي هم در پي ندارد. ما فقط محروم هستيم.»
او در پاسخ به سوالی که این رفتن به ورزشگاه برای زنان را عرفی نمیداند میگوید:
«ولي اين باعث نمي شود كه من كارهايي كه در عرف نيست را انجام ندهم.»
شکیبا اولين بار در بازي پرسپوليس و راه آهن به ورزشگاه رفته است.
شکیبا میگوید که باز هم به ورزشگاه می رود:
«سعي ميكنم كه بروم، آنقدر مي روم كه قانوني شود. البته نمي توانم بگويم كدام بازي ولي بالاخره مي روم.»
او در پاسخ به پرسشی که «يعني يك نفره مي خواهيد ورود بانوان را به استاديوم آزاد كنيد؟» میگوید:
«من اين بار كه رفته بودم سه خانم ديگر هم آمده بودند كه با من و دوستم 5 نفر شديم. دفعه بعد هم اگر ۵ نفر ديگر بيايند به مرور اين موضوع حل میشود.»
بخشی از گفتوگو با هانیه شکیبا
سه نفر ديگر هم با شما در ارتباط بودند؟
خير. دو نفر از آن ها، دهه هشتادي بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، يك نفر ديگر هم مانتو پوشيده و آرايش كرده با نامزدش آمده بود و غرغر مي كرد.
چرا غرغر؟
به نامزدش مي گفت مگر تو نگفتي كه همه را مي خرم كه بيايي داخل؟ همان ابتدا هم او را گرفته بودند.
چه شد كه شناسايي نشديد؟
اين موضوع را من در فضاي مجازي اعلام نكردم ولي در دقيقه 94 كه پرسپوليس گل زد و آفسايد اعلام شد من بلند شدم و جيغ زدم كه مشخص شد دختر هستم، يك موج عجيبي از نگاهها به سمت من روانه شد، ماموران آمدند و من و دوستم را بردند.
بعد از اينكه شما را گرفتند چه گفتند؟
گفتند دليل كارتان چيست؟ مگر نمي دانيد كه حضورتان جرم محسوب مي شود؟ من هم گفتم كه جرم محسوب نمي شود. بلكه ناهنجاري است، دلايلش را پرسيدند و فيلمبرداري كردند. بعد هم به دادسرا رفتيم و تعهد داديم.
به تعهدتان عمل مي كنيد؟
خير، قطعا باز هم به استاديوم مي روم. پرسيدم كه دفعه بعد اگر بيايم چه اتفاقي رخ مي دهد؟ گفتند باز هم تعهد مي گيريم.
.
در همین زمینه:
نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاهها
http://bit.ly/1yNyrLH
زنان ایرانی پشت درهای بسته
طرحی از مانا نیستانی
http://bit.ly/1juiZKm
متن کامل گفتوگو:
http://bit.ly/2d8WW1
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/Dsv1304xx2u
«هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار به استاديوم رفته و انتشار تصويرش در اينستاگرام، حسابي جنجالي شده است. خودش مي گويد به دنبال آزاد كردن حضور بانوان در استاديوم است. هانيه دنبال اين است كه باز هم به استاديوم برود و البته مي گويد اين بار با ترفند جديدي به ورزشگاه خواهد رفت.
هانیه شکیبا در گفتوگویی با «قانون» میگوید که نتمش واقعی است و هراسی ندارد چرا که کار غیرقانونیای انجام نمیدهد.
او میگوید:
«يعني هيچ كجا نوشته نشده كه كار غيرقانوني است و جرم محسوب مي شود و هيچ مجازاتي هم در پي ندارد. ما فقط محروم هستيم.»
او در پاسخ به سوالی که این رفتن به ورزشگاه برای زنان را عرفی نمیداند میگوید:
«ولي اين باعث نمي شود كه من كارهايي كه در عرف نيست را انجام ندهم.»
شکیبا اولين بار در بازي پرسپوليس و راه آهن به ورزشگاه رفته است.
شکیبا میگوید که باز هم به ورزشگاه می رود:
«سعي ميكنم كه بروم، آنقدر مي روم كه قانوني شود. البته نمي توانم بگويم كدام بازي ولي بالاخره مي روم.»
او در پاسخ به پرسشی که «يعني يك نفره مي خواهيد ورود بانوان را به استاديوم آزاد كنيد؟» میگوید:
«من اين بار كه رفته بودم سه خانم ديگر هم آمده بودند كه با من و دوستم 5 نفر شديم. دفعه بعد هم اگر ۵ نفر ديگر بيايند به مرور اين موضوع حل میشود.»
بخشی از گفتوگو با هانیه شکیبا
سه نفر ديگر هم با شما در ارتباط بودند؟
خير. دو نفر از آن ها، دهه هشتادي بودند و اصلا اجازه ورود نداشتند، يك نفر ديگر هم مانتو پوشيده و آرايش كرده با نامزدش آمده بود و غرغر مي كرد.
چرا غرغر؟
به نامزدش مي گفت مگر تو نگفتي كه همه را مي خرم كه بيايي داخل؟ همان ابتدا هم او را گرفته بودند.
چه شد كه شناسايي نشديد؟
اين موضوع را من در فضاي مجازي اعلام نكردم ولي در دقيقه 94 كه پرسپوليس گل زد و آفسايد اعلام شد من بلند شدم و جيغ زدم كه مشخص شد دختر هستم، يك موج عجيبي از نگاهها به سمت من روانه شد، ماموران آمدند و من و دوستم را بردند.
بعد از اينكه شما را گرفتند چه گفتند؟
گفتند دليل كارتان چيست؟ مگر نمي دانيد كه حضورتان جرم محسوب مي شود؟ من هم گفتم كه جرم محسوب نمي شود. بلكه ناهنجاري است، دلايلش را پرسيدند و فيلمبرداري كردند. بعد هم به دادسرا رفتيم و تعهد داديم.
به تعهدتان عمل مي كنيد؟
خير، قطعا باز هم به استاديوم مي روم. پرسيدم كه دفعه بعد اگر بيايم چه اتفاقي رخ مي دهد؟ گفتند باز هم تعهد مي گيريم.
.
در همین زمینه:
نبرد ده ساله زنان ادامه دارد: تکاپوی ورود به ورزشگاهها
http://bit.ly/1yNyrLH
زنان ایرانی پشت درهای بسته
طرحی از مانا نیستانی
http://bit.ly/1juiZKm
متن کامل گفتوگو:
http://bit.ly/2d8WW1
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
1,982 Likes, 105 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. میخواستم با #لباس_سربازی به #ورزشگاه بروم «هانيه شكيبا» همان دختري است كه در يك سال اخير، دوبار…
کدامیک مهمتر است، حجاب اجباری آن ورزشکار یا پیشرفت شطرنج کشورمان ایران؟
goo.gl/RrrW2O
نسرین ستوده، وکیل دادگستری ، فعال مدافع حقوق بشر که در سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد درباره مخالفت با حجاب اجباری نوشت:
«به یاد دارم ۵ سال پیش در چنین روزهایی به دلیل نپذیرفتن چادر اجباری از ملاقات با بچههایم محروم شده بودم که این محرومیت بیش از دو ماه طول کشید. درد محرومیت از ملاقات عذابم میداد. بارها آرزو میکردم کاش بتوانم خود را راضی به استفاده از چادر کنم تا لحظاتی بچههایم را در آغوش بکشم، اما نمیتوانستم. زیرا احساس میکردم با این کار حق انتخاب، آزادی و عزتم را زیر پا گذاشتهام. یک دستور کلی داشت مرا به سمتی میبرد که باید بین «خود» و «بچههایم» یکی را انتخاب میکردم. اما هرچه میاندیشیدم مجبور به انتخاب بین خود و بچهها نبودم. دستوری که صادر شده بود فراقانونی بود. پس باید از آن سد عبور میکردم تا مجبور به انتخاب بین خود و بچهها نباشم. راستی کدامیک مهمتر بود؟ چادر اجباری من یا ملاقات بچهها با مادری چادری؟
اکنون پس از ۵ سال بنا به سنت رایج در ورزش شطرنج، به عنوان میزبان از قهرمانان شطرنج دنیا دعوت به عمل آوردهایم تا برای مسابقات شطرنج به کشورمان بیایند. اما فقط یک قانون وجود دارد. هر زنی، با هر عقیده ای از هرکجای دنیا به ایران میآید، باید حجاب «اسلامی» را رعایت کند. اکنون قهرمان یکی از ورزشهای دنیا میگوید حاضر نیست به این قانون ایران تن دهد. اکنون این سؤالات پیش میآید:
آیا قوانین ایران شایستهی یک میزبان است؟ و راستی کدامیک مهمتر است حجاب اجباری آن ورزشکار یا پیشرفت شطرنج کشورمان ایران؟»
درباره نسرین ستوده بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/t2dTHp
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/RrrW2O
نسرین ستوده، وکیل دادگستری ، فعال مدافع حقوق بشر که در سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد درباره مخالفت با حجاب اجباری نوشت:
«به یاد دارم ۵ سال پیش در چنین روزهایی به دلیل نپذیرفتن چادر اجباری از ملاقات با بچههایم محروم شده بودم که این محرومیت بیش از دو ماه طول کشید. درد محرومیت از ملاقات عذابم میداد. بارها آرزو میکردم کاش بتوانم خود را راضی به استفاده از چادر کنم تا لحظاتی بچههایم را در آغوش بکشم، اما نمیتوانستم. زیرا احساس میکردم با این کار حق انتخاب، آزادی و عزتم را زیر پا گذاشتهام. یک دستور کلی داشت مرا به سمتی میبرد که باید بین «خود» و «بچههایم» یکی را انتخاب میکردم. اما هرچه میاندیشیدم مجبور به انتخاب بین خود و بچهها نبودم. دستوری که صادر شده بود فراقانونی بود. پس باید از آن سد عبور میکردم تا مجبور به انتخاب بین خود و بچهها نباشم. راستی کدامیک مهمتر بود؟ چادر اجباری من یا ملاقات بچهها با مادری چادری؟
اکنون پس از ۵ سال بنا به سنت رایج در ورزش شطرنج، به عنوان میزبان از قهرمانان شطرنج دنیا دعوت به عمل آوردهایم تا برای مسابقات شطرنج به کشورمان بیایند. اما فقط یک قانون وجود دارد. هر زنی، با هر عقیده ای از هرکجای دنیا به ایران میآید، باید حجاب «اسلامی» را رعایت کند. اکنون قهرمان یکی از ورزشهای دنیا میگوید حاضر نیست به این قانون ایران تن دهد. اکنون این سؤالات پیش میآید:
آیا قوانین ایران شایستهی یک میزبان است؟ و راستی کدامیک مهمتر است حجاب اجباری آن ورزشکار یا پیشرفت شطرنج کشورمان ایران؟»
درباره نسرین ستوده بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/t2dTHp
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
کدامیک مهمتر است، #حجاب_اجباری آن ورزشکار یا پیشرفت #شطرنج کشورمان ایران؟
.
#نسرین_ستوده، #وکیل_دادگستری ، فعال مدافع #حقوق_بشر که در سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد درباره…
کدامیک مهمتر است، #حجاب_اجباری آن ورزشکار یا پیشرفت #شطرنج کشورمان ایران؟
.
#نسرین_ستوده، #وکیل_دادگستری ، فعال مدافع #حقوق_بشر که در سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد درباره…
Forwarded from آموزشکده توانا
نامهای در باب تساهل
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from آموزشکده توانا
نامهای در باب تساهل
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بحث «مدارای مذهبی» و «تساهل» در امر مذهب بحث پیچیده و درازدامنی است. اینکه باید با باورمندان مذهبی تا کجا #مدارا کرد پرسش جانداری است. فرض کنید باورهای مذهبی فردی به او مجوز #ناقصسازی_جنسی_زنان را میدهد. فرض کنید در باور مذهبی ِ فردی #کشتار #ملحدان و #ناباورمندان به خدا و یا دینی خاص عملی #مقدس شمرده شود آیا باید او بتواند بدون مانع چنین کند؟ از طرفی آیا میتوان فردی را به صرف باورهای دینی ِ خاصی که آزاری برای دیگری ندارد از #حقوق_انسانی خود محروم کرد؟
شما به وضعیت بهائیان در ایران توجه کنید. #بهائیان تنها به دلیل اینکه پیرو دین خاصی هستند از شرکت در #دانشگاه #محروم هستند و حتا سالهای اولیه انقلاب جانشان نیز در خطر بود و بیش از ۲۰۰ نفر از آنان به صرف باور به دین #بهائیت #اعدام شدند. چگونه میتوان اینگونه #تعصبات_دینی را از بین برد تا انسانها بتوانند ورای باورهای دینیشان از حقوق انسانی خود بهرهمند بشوند.
«نامهای در باره تساهل مذهبی» اثر جان لاک، در دفاع از مدارای مذهبی از مدتها پیش یکی از متن های کلاسیک در ادبیات دموکراسی شمارده شده است.
تاثیر فکر جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴ میلادی) بر اندیشه بنیانگذاران ایالات متحده به خوبی بحث و مستند شده است، اما لاک را میتوان در مقام فیلسوفی دید که پدر فکری سرزمینهایی فراتر از آمریکا هم هست. تقریبا همه ویژگیهای #دموکراسی #لیبرال مدرن در نوشتههای جان لاک ترسیم شده است: دکترین مدارای مذهبی، دفاع از اختیار فرد در زندگی خویشتن، نظریه سرکشی در مقابل قدرتهای #ناعادلانه، و #حق_مطلق برای داشتن مالکیت نامحدود.
این نامه در اصل به لاتین و در ۱۶۸۵ نوشته شد وقتی که جان لاک به حال تبعید در هلند به سر می برد و در ۱۶۸۹ زمانی منتشر شد که رژیم تازه ویلیام اورنج (William of Orange) که پروتستان بود در بریتانیا استقرار یافت. قانون مدارا که در همان سال ۱۶۸۹ تصویب شد #آزادی مذهبی را صرفا برای کسانی از پروتستان ها مجاز میدانست که تثلیث مقدس را تایید میکردند و آماده ادای سوگند برای تبعیت از سلطنت بودند. دیگر ناراضیان – و طبعا کاتولیکها – حق #آزادی_مذهبی نداشتند و تا ۱۵۰ سال بعد هم این وضعیت ادامه یافت.
نامه #جان_لاک در قاره آمریکا زمانی پشتیبانی عینی پیدا کرد که #الهامبخش پیشگامان شورشی برای جدا کردن دولت از کلیسا شد. در بریتانیا، آزادی کامل مذهبی تا دو قرن امکان ظهور نیافت.
«نامهای در باب #تساهل را میتوانید از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/vFK7ev
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
بیانیه بیش از یکصد دانشجو، استاد و فعال مدنی در اعتراض به اخراج زهرا قلندرینژاد از دانشگاه به جرم درویشی
بیش از یکصد تن از دانشجویان، اساتید و فعالان سیاسی و مدنی با صدور بیانیهای به اخراج #زهرا_قلندرینژاد از دانشگاه به جرم #درویشی واکنش نشان داده و خواستار رفع موانع تحصیلی و بازگشت این دانشجو به دانشگاه شدند.
متن این بیانیه بدین شرح است:
حق برخورداری از فرصتهای برابر آموزشی برای همه اقشار جامعه فارغ از گرایشات سیاسی، مذهبی و قومی از حقوق اساسی افراد در جامعه است که در قانون اساسی کشورمان و #حقوق_شهروندی دولت روحانی به آن اشاره شده است. بر اساس اصل نوزدهم و بیستم قانون اساسی «مردم ایران از هر قوم و قبیلهای که باشند از #حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود» و «همۀ افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همۀ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند». همچنین در ماده ۱۰۶ منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید به صراحت عنوان شده که: « #جوامع_علمی، حوزوی و دانشگاهی از #آزادی و استقلال علمی برخوردارند، استادان، طلاب و دانشجویان در اظهارنظر آزادند و آنها را نمیتوان به صرف داشتن عقیده و ابراز آن در محیطهای علمی مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد یا از تدریس و تحصیل #محروم کرد».
بعلاوه اعلامیه جهانی حقوق بشر به آموزش و پرورش رایگان و همگانی توجهی ویژه دارد. بند ۱ ماده ۲۶ اعلامیه میگوید: «هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش حرفهای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل به روی همه باز باشد تا همه بنابه استعداد خود بتوانند از آن بهرهمند گردند».
اگرچه این اصول فراگیر، تمامی محدودیتها و تبعیضها را از پیش پای ملت برداشته و راه را برای هرگونه توجیه تبعیضآمیزی بسته است اما همچنان شاهد تصمیمات نابخردانه و تبعیضهای آشکاری هستیم که #دانشجویان را به دلیل تفاوت در عقیده از تحصیل بازمیدارد. در آخرین نمونهٔ این محرومیتها، خانم زهرا قلندرینژاد، از دراویش طریقت نعمتاللهی، که در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت مالی در #دانشگاه_آزاد واحد بندرعباس مشغول به تحصیل بود به دلایل عقیدتی از تحصیل در این دانشگاه منع شد.
.
اخراج زهرا قلندرینژاد صرفاً به دلیل داشتن عقیدهای متفاوت، قطعاً بر خلاف همه اصول و قوانین جمهوری اسلامی ایران و بر خلاف روح اسلام رحمانی است. علاوه بر مغایرت این اقدام با نصّ صریح قانون اساسی و قوانین حقوق بشری، ابهاماتی هم در روند اخراج این دانشجو از دانشگاه؛ از جمله عدم تفهیم اتهام به دانشجو و عدم طی شدن مراحل قانونی اخراج در کمیته انضباطی دانشگاه، اتفاق افتاده است. نظر به این روند پر ابهام و تکذیب و سکوت امضاکنندگان نامه و مسئولین امر، ما خواستار بازگشت بیقید و شرط این دانشجو به دانشگاه هستیم.
*جمعی از دانشجویان، اساتید دانشگاه، فعالین سیاسی و مدنى
goo.gl/kUA736
نقض حقوق اقلیت های دینی در جمهوری اسلامی
bit.ly/2gGPkcd
منابع توانا درباره رواداری :
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از یکصد تن از دانشجویان، اساتید و فعالان سیاسی و مدنی با صدور بیانیهای به اخراج #زهرا_قلندرینژاد از دانشگاه به جرم #درویشی واکنش نشان داده و خواستار رفع موانع تحصیلی و بازگشت این دانشجو به دانشگاه شدند.
متن این بیانیه بدین شرح است:
حق برخورداری از فرصتهای برابر آموزشی برای همه اقشار جامعه فارغ از گرایشات سیاسی، مذهبی و قومی از حقوق اساسی افراد در جامعه است که در قانون اساسی کشورمان و #حقوق_شهروندی دولت روحانی به آن اشاره شده است. بر اساس اصل نوزدهم و بیستم قانون اساسی «مردم ایران از هر قوم و قبیلهای که باشند از #حقوق مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود» و «همۀ افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همۀ حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برخوردارند». همچنین در ماده ۱۰۶ منشور حقوق شهروندی دولت تدبیر و امید به صراحت عنوان شده که: « #جوامع_علمی، حوزوی و دانشگاهی از #آزادی و استقلال علمی برخوردارند، استادان، طلاب و دانشجویان در اظهارنظر آزادند و آنها را نمیتوان به صرف داشتن عقیده و ابراز آن در محیطهای علمی مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد یا از تدریس و تحصیل #محروم کرد».
بعلاوه اعلامیه جهانی حقوق بشر به آموزش و پرورش رایگان و همگانی توجهی ویژه دارد. بند ۱ ماده ۲۶ اعلامیه میگوید: «هر کس حق دارد که از آموزش و پرورش بهرهمند شود. آموزش حرفهای باید عمومیت پیدا کند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی کامل به روی همه باز باشد تا همه بنابه استعداد خود بتوانند از آن بهرهمند گردند».
اگرچه این اصول فراگیر، تمامی محدودیتها و تبعیضها را از پیش پای ملت برداشته و راه را برای هرگونه توجیه تبعیضآمیزی بسته است اما همچنان شاهد تصمیمات نابخردانه و تبعیضهای آشکاری هستیم که #دانشجویان را به دلیل تفاوت در عقیده از تحصیل بازمیدارد. در آخرین نمونهٔ این محرومیتها، خانم زهرا قلندرینژاد، از دراویش طریقت نعمتاللهی، که در مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت مالی در #دانشگاه_آزاد واحد بندرعباس مشغول به تحصیل بود به دلایل عقیدتی از تحصیل در این دانشگاه منع شد.
.
اخراج زهرا قلندرینژاد صرفاً به دلیل داشتن عقیدهای متفاوت، قطعاً بر خلاف همه اصول و قوانین جمهوری اسلامی ایران و بر خلاف روح اسلام رحمانی است. علاوه بر مغایرت این اقدام با نصّ صریح قانون اساسی و قوانین حقوق بشری، ابهاماتی هم در روند اخراج این دانشجو از دانشگاه؛ از جمله عدم تفهیم اتهام به دانشجو و عدم طی شدن مراحل قانونی اخراج در کمیته انضباطی دانشگاه، اتفاق افتاده است. نظر به این روند پر ابهام و تکذیب و سکوت امضاکنندگان نامه و مسئولین امر، ما خواستار بازگشت بیقید و شرط این دانشجو به دانشگاه هستیم.
*جمعی از دانشجویان، اساتید دانشگاه، فعالین سیاسی و مدنى
goo.gl/kUA736
نقض حقوق اقلیت های دینی در جمهوری اسلامی
bit.ly/2gGPkcd
منابع توانا درباره رواداری :
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر دربارهی مدارای مذهبی:
bit.ly/1ZppjIC
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. بیانیه بیش از یکصد دانشجو، استاد و فعال مدنی در اعتراض به اخراج زهرا قلندرینژاد از دانشگاه به جرم درویشی بیش از یکصد تن از دانشجویان، اساتید و فعالان سیاسی و مدنی با صدور بیانیهای به اخراج #زهرا_قلندرینژاد از دانشگاه به جرم #درویشی واکنش نشان داده و…
۹۰۰ هزار کودک محروم از تحصیل
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود از بیسوادی مطلق ۹ میلیون نفر از جمعیت ایران خبر داد.
در این گزارش همچنین آمده است که ۹۰۰ هزار کودک از تحصیل محروم هستند، که استان سیستان و بلوچستان بیشترین تعداد کودکان محروم از تحصیل را دارد.
فقر، نبود امکانات آموزشی و عدم زیرساختهای مناسب عوامل اصلی محرومیت کودکان از تحصیل هستند.
علاوه بر بی سوادان مطلق، ۱۱ میلیون نفر نیز در شمار "کم سوادان" قرار دارند.
#تحصیل #حق_تحصیل #کودکان #کودکان_محروم #سیستان_و_بلوچستان #آموزش #آموزش_و_پرورش #محروم_از_تحصیل #کمسواد #بیسواد
@Tavaana_TavaanaTech
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود از بیسوادی مطلق ۹ میلیون نفر از جمعیت ایران خبر داد.
در این گزارش همچنین آمده است که ۹۰۰ هزار کودک از تحصیل محروم هستند، که استان سیستان و بلوچستان بیشترین تعداد کودکان محروم از تحصیل را دارد.
فقر، نبود امکانات آموزشی و عدم زیرساختهای مناسب عوامل اصلی محرومیت کودکان از تحصیل هستند.
علاوه بر بی سوادان مطلق، ۱۱ میلیون نفر نیز در شمار "کم سوادان" قرار دارند.
#تحصیل #حق_تحصیل #کودکان #کودکان_محروم #سیستان_و_بلوچستان #آموزش #آموزش_و_پرورش #محروم_از_تحصیل #کمسواد #بیسواد
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، با اشاره به «فعالیتهای گستردهای که در جامعهالمصطفی» صورت میگیرد، خواهان تخصیص «بودجه مشخص و بیشتری» برای آن از سوی دولت شد.
این درخواست درحالی صورت گرفته که بر اساس بودجه سال جاری این نهاد با افزایش ۴۰ درصدی نسبت به سال قبل، رقمی معادل یکهزار و ۲۲۶ میلیارد بعلاوه ۲۰۰ میلیارد بودجه اختصاصی از منابع بودجه عمومی کشور را، بدون هیچ خدمت عمومی مثبت به جامعه ایرانی، میبلعد.
همچنین بر اساس گزارشها صدها هزار کودک ایرانی بعلت مسائل و مشکلات اقتصادی از تحصیل بازماندهاند.
#علم_الهدی #محروم_از_تحصیل #بازمنده_از_تحصیل
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402
احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، با اشاره به «فعالیتهای گستردهای که در جامعهالمصطفی» صورت میگیرد، خواهان تخصیص «بودجه مشخص و بیشتری» برای آن از سوی دولت شد.
این درخواست درحالی صورت گرفته که بر اساس بودجه سال جاری این نهاد با افزایش ۴۰ درصدی نسبت به سال قبل، رقمی معادل یکهزار و ۲۲۶ میلیارد بعلاوه ۲۰۰ میلیارد بودجه اختصاصی از منابع بودجه عمومی کشور را، بدون هیچ خدمت عمومی مثبت به جامعه ایرانی، میبلعد.
همچنین بر اساس گزارشها صدها هزار کودک ایرانی بعلت مسائل و مشکلات اقتصادی از تحصیل بازماندهاند.
#علم_الهدی #محروم_از_تحصیل #بازمنده_از_تحصیل
#گفتگو_توانا
@Dialogue1402