این عکسها گواه روشنی است بر وضعیت زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی.
از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد.
آرش صادقی با سرطان دست و پنجه نرم میکند و محروم از درمان است و وزنش به ۴۳ کیلوگرم رسیده است. سعید ماسوری پس از سالها زندان تکیده شد و همچنان در بند است. علیرضا رجایی هم که سرطان را، به تلخی از دوران زندان به یادگار دارد.
اینها فقط سه تن از بسیار زندانیانی هستند که شرح داستان دردناک زندگی هر کدامشان، کتابی جداگانه میشود.
کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» حاوی روایتهای دردناک زندانیان از وضعیتشان در دوران حبس است.
فرهاد وکیلی، که به اتهاماتی از جمله محاربه به ده سال زندان و اعدام محکوم شد و پیش از پایان دوره محکومیتش در اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین اعدام شد، میگوید: «یاد اولین روزهای انتقالم به ۲۰۹ میافتم. زمانی که پس از تحمل سختترین اعمال غیرانسانی اداره اطلاعات در سنندج برای تشدید فشار به اینجا منتقل شدم. با افرادی به عنوان کارشناس روبرو شدم که پرونده پرافتخار خود را که حکایت از سالها بازجوییهایشان بود، برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر برای من تعریف میکردند تا من باور کنم در این مکان هیچ کس نمیتواند چیزی را برای خود نگه دارد.»
متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
لینک دانلود رایگان این کتاب:
http://bit.ly/2jtzcGR
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
bit.ly/2GJkHcW
#کتاب #آرش_صادقی
#سعید_ماسوری
#علیرضا_رجایی
#زندان #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد.
آرش صادقی با سرطان دست و پنجه نرم میکند و محروم از درمان است و وزنش به ۴۳ کیلوگرم رسیده است. سعید ماسوری پس از سالها زندان تکیده شد و همچنان در بند است. علیرضا رجایی هم که سرطان را، به تلخی از دوران زندان به یادگار دارد.
اینها فقط سه تن از بسیار زندانیانی هستند که شرح داستان دردناک زندگی هر کدامشان، کتابی جداگانه میشود.
کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» حاوی روایتهای دردناک زندانیان از وضعیتشان در دوران حبس است.
فرهاد وکیلی، که به اتهاماتی از جمله محاربه به ده سال زندان و اعدام محکوم شد و پیش از پایان دوره محکومیتش در اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین اعدام شد، میگوید: «یاد اولین روزهای انتقالم به ۲۰۹ میافتم. زمانی که پس از تحمل سختترین اعمال غیرانسانی اداره اطلاعات در سنندج برای تشدید فشار به اینجا منتقل شدم. با افرادی به عنوان کارشناس روبرو شدم که پرونده پرافتخار خود را که حکایت از سالها بازجوییهایشان بود، برای ایجاد رعب و وحشت بیشتر برای من تعریف میکردند تا من باور کنم در این مکان هیچ کس نمیتواند چیزی را برای خود نگه دارد.»
متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
لینک دانلود رایگان این کتاب:
http://bit.ly/2jtzcGR
تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتابهای الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاسها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana
به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتابهای توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
bit.ly/2GJkHcW
#کتاب #آرش_صادقی
#سعید_ماسوری
#علیرضا_رجایی
#زندان #زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. این عکسها گواه روشنی است بر وضعیت زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی. از سمت راست، تصویر آرش صادقی، سعید ماسوری و علیرضا رجایی را میبینید. تصاویر بالا، وضعیت پس از زندان آنان و تصاویر پایین، وضعیت پیش از زندانشان را نشان میدهد. آرش صادقی با سرطان دست…
امسال افرادی را درک میکنیم که سالها سیزده را اینگونه به در کردند
▫️احسان گنجی
#۱۳بهدر #کرونا #زندانیان_سیاسی #زینب_جلالیان #سعید_ماسوری #آرش_صادقی #سهیل_عربی #آتنا_دائمی
پینوشت:
محمد نظری، ۲۵ سال بدون مرخصی زندان بود. تمام ۱۳ بهدرها، تمام نوروزهای این سالها زندانی بود. حالا امسال که در زندان نیست. به خاطر کرونا مثل سایر مردم باید در خانه بماند.
@Tavaana_TavaanaTech
▫️احسان گنجی
#۱۳بهدر #کرونا #زندانیان_سیاسی #زینب_جلالیان #سعید_ماسوری #آرش_صادقی #سهیل_عربی #آتنا_دائمی
پینوشت:
محمد نظری، ۲۵ سال بدون مرخصی زندان بود. تمام ۱۳ بهدرها، تمام نوروزهای این سالها زندانی بود. حالا امسال که در زندان نیست. به خاطر کرونا مثل سایر مردم باید در خانه بماند.
@Tavaana_TavaanaTech
واكنش سهیل عربی زندانی سیاسی به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه
"سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران مدعی شد که "به تمامی زندانیان مرخصی داده شد مگر عدهای قاتل و سارق خطرناک"!!. او با وقاحت تکرار میکند که "افرادی که در زندان مانده اند یا قاتل هستند و یا سارقان خطرناک."
.
اما واقعیت دقیقا خلاف ادعای اسماعیلی است. مرخصی ویژه نوروز امسال نیز شامل اختلاس گران و افراد متصل به حکومت شد که با سو استفاده از سمت و پست خود اقدام به رانتخواری و اختلاسهای نجومی کرده بودند. اتفاقا آنانی که ماندهاند عده ای کنشگر سیاسی و روزنامهنگار هستند که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و بیان واقعیتها و مبارزه با ظلم، فساد و بی عدالتی در زندان هستند.
از آنها که ماندهاند جعفر عظیمزاده کارگری که به دلیل دفاع از حقوق زحمتکشان جامعه محکوم به تحمل حبس شده است و پدر دو فرزند میباشد را به شما معرفی میکنم. از آنها که ماندهاند محمد حبیبی معلمی که به دلیل فعالیت صنفی با هدف بهبود وضعیت زندگی معلمان فرزندان ما محکوم به حبس شده است را به شما معرفی میکنم. از آنان که ماندهاند گلرخ ایرایی، آرش صادقی و آتنا دائمی که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و آزادیخواهی حبس را تحمل کرده اند را به شما معرفی میکنم.
از سخنگوی قوه قضائیه بخواهید که پروندههای سهیل عربی، جعفر عظیمزاده، محمدرضا معمارزداه، محمد حبیبی، نرگس محمدی، آتنا دائمی، آرش صادقی، گلرخ ایرایی، ... و صدها زندانی سیاسی دیگر را که به دلیل نوشتن چند مقاله و بیان اعتراضات مردم ستمدیده سرزمین خود حبس را تحمل کرده اند در صدا و سیمای ملیشان به مردم نشان دهند تا ببینیم کدام یک از آنها قاتل و یا سارق هستند.
سخنگوی قوه قضائیه به دخترم توضیح دهد که اتهام مضحک فعالیت تبلیغی علیه نظام یعنی چه؟ و به او بگوید چرا این سالهای طولانی محروم از حتی یک روز مرخصی در زندان بوده ام. به دخترم بگو که فقط به دلیل بیان حقایق و عدالت خواهی ما را از هم جدا کردید."
.
سهیل عربی- زندان بزرگ تهران
۱۲ فروردین۱۳۹۹
شرح تصویر:
عکس بالا سهیل عربی
عکس پایین: جمعی از جوان کنشگر مدنی که به علت گل دادن در مترو به مردم و مخالفت با حجاب اجباری اکنون در زندان هستند.
این زندانیان جانی و خطرناک نیستند و آزادی آنها خطری را متوجه جامعه نمیکند.
اکنون جان این عزیزان در خطر است.
#کرونا #سهیل_عربی #آرش_صادقی #گلرخ_ایرایی #جعفر_عظیم_زاده #محمد_حبیبی #مریم_اکبری_منفرد #آتنا_دائمی #زینب_جلالیان #سعید_ماسوری #منیره_عربشاهی #صبا_کردافشاری #مژگان_کشاورز #یاسمن_آریانی ...
@Tavaana_TavaanaTech
"سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران مدعی شد که "به تمامی زندانیان مرخصی داده شد مگر عدهای قاتل و سارق خطرناک"!!. او با وقاحت تکرار میکند که "افرادی که در زندان مانده اند یا قاتل هستند و یا سارقان خطرناک."
.
اما واقعیت دقیقا خلاف ادعای اسماعیلی است. مرخصی ویژه نوروز امسال نیز شامل اختلاس گران و افراد متصل به حکومت شد که با سو استفاده از سمت و پست خود اقدام به رانتخواری و اختلاسهای نجومی کرده بودند. اتفاقا آنانی که ماندهاند عده ای کنشگر سیاسی و روزنامهنگار هستند که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و بیان واقعیتها و مبارزه با ظلم، فساد و بی عدالتی در زندان هستند.
از آنها که ماندهاند جعفر عظیمزاده کارگری که به دلیل دفاع از حقوق زحمتکشان جامعه محکوم به تحمل حبس شده است و پدر دو فرزند میباشد را به شما معرفی میکنم. از آنها که ماندهاند محمد حبیبی معلمی که به دلیل فعالیت صنفی با هدف بهبود وضعیت زندگی معلمان فرزندان ما محکوم به حبس شده است را به شما معرفی میکنم. از آنان که ماندهاند گلرخ ایرایی، آرش صادقی و آتنا دائمی که به دلیل دفاع از حقوق ستمدیدگان و آزادیخواهی حبس را تحمل کرده اند را به شما معرفی میکنم.
از سخنگوی قوه قضائیه بخواهید که پروندههای سهیل عربی، جعفر عظیمزاده، محمدرضا معمارزداه، محمد حبیبی، نرگس محمدی، آتنا دائمی، آرش صادقی، گلرخ ایرایی، ... و صدها زندانی سیاسی دیگر را که به دلیل نوشتن چند مقاله و بیان اعتراضات مردم ستمدیده سرزمین خود حبس را تحمل کرده اند در صدا و سیمای ملیشان به مردم نشان دهند تا ببینیم کدام یک از آنها قاتل و یا سارق هستند.
سخنگوی قوه قضائیه به دخترم توضیح دهد که اتهام مضحک فعالیت تبلیغی علیه نظام یعنی چه؟ و به او بگوید چرا این سالهای طولانی محروم از حتی یک روز مرخصی در زندان بوده ام. به دخترم بگو که فقط به دلیل بیان حقایق و عدالت خواهی ما را از هم جدا کردید."
.
سهیل عربی- زندان بزرگ تهران
۱۲ فروردین۱۳۹۹
شرح تصویر:
عکس بالا سهیل عربی
عکس پایین: جمعی از جوان کنشگر مدنی که به علت گل دادن در مترو به مردم و مخالفت با حجاب اجباری اکنون در زندان هستند.
این زندانیان جانی و خطرناک نیستند و آزادی آنها خطری را متوجه جامعه نمیکند.
اکنون جان این عزیزان در خطر است.
#کرونا #سهیل_عربی #آرش_صادقی #گلرخ_ایرایی #جعفر_عظیم_زاده #محمد_حبیبی #مریم_اکبری_منفرد #آتنا_دائمی #زینب_جلالیان #سعید_ماسوری #منیره_عربشاهی #صبا_کردافشاری #مژگان_کشاورز #یاسمن_آریانی ...
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. واكنش سهیل عربی زندانی سیاسی به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه "سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی در مصاحبه با خبرنگاران مدعی شد که "به تمامی زندانیان مرخصی داده شد مگر عدهای قاتل و سارق خطرناک"!!. او با وقاحت تکرار میکند که "افرادی که در زندان مانده اند یا…
«بیست سال از ۱۹ دیماه ۷۹ گذشت و وارد بیست و یکمین سال زندان شدم. شاید برای کسانی ۲۰ تنها یک عدد باشد ولی با نگاه تحمل حبس در زندان چیزی بیشتر از یک عمر است…»
بخشی از نامه سال گذشته سعید ماسوری به مناسبت ورود به بیستویکمین سال زندان
او ۲۱ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است.
در برنامه این هفته در کلاب هاوس توانا، ضمن بررسی آنچه در یک هفته اخیر در زندانهای ایران گذشت، به بررسی پرونده سعید ماسوری میپردازیم.
https://www.clubhouse.com/join/event/OJ7tewUK/mglen0aN
با ما همراه باشید
#آرش_صادقی #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بخشی از نامه سال گذشته سعید ماسوری به مناسبت ورود به بیستویکمین سال زندان
او ۲۱ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است.
در برنامه این هفته در کلاب هاوس توانا، ضمن بررسی آنچه در یک هفته اخیر در زندانهای ایران گذشت، به بررسی پرونده سعید ماسوری میپردازیم.
https://www.clubhouse.com/join/event/OJ7tewUK/mglen0aN
با ما همراه باشید
#آرش_صادقی #سعید_ماسوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت یک پرونده؛ سعید ماسوری و ۲۱ سال زندان بدون مرخصی
بیش از دو دهه از حبس بدون مرخصی سعید ماسوری میگذرد. او خود در نامهای به مناسب آغاز بیستویکمین سال حبسش مینویسد: «بیست سال از ۱۹ دیماه ۷۹ گذشت و وارد بیست و یکمین سال زندان شدم. شاید برای کسانی ۲۰ تنها یک عدد باشد ولی با نگاه تحمل حبس در زندان چیزی بیشتر از یک عمر است…»
در این برنامه آرش صادقی، کنشگر مدافع حقوق بشر، و سعید شیرزاد، فعال مدنی، که هر دو مدتی را با سعید ماسوری همبند بودند از او میگویند.
این چکیدهای است از قسمت دوم برنامه «روایت یک پرونده» که مهر ۱۴۰۰ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
فایل این برنامه را در یوتیوب یا ساندکلاد توانا بشنوید:
https://youtu.be/50c1NeoOYGw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/masouri?si=4426dd77323f4017adc6aa132404a7f9
#لایو_ایونت #سعید_ماسوری #حقیقت_زندان #شکنجه #انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از دو دهه از حبس بدون مرخصی سعید ماسوری میگذرد. او خود در نامهای به مناسب آغاز بیستویکمین سال حبسش مینویسد: «بیست سال از ۱۹ دیماه ۷۹ گذشت و وارد بیست و یکمین سال زندان شدم. شاید برای کسانی ۲۰ تنها یک عدد باشد ولی با نگاه تحمل حبس در زندان چیزی بیشتر از یک عمر است…»
در این برنامه آرش صادقی، کنشگر مدافع حقوق بشر، و سعید شیرزاد، فعال مدنی، که هر دو مدتی را با سعید ماسوری همبند بودند از او میگویند.
این چکیدهای است از قسمت دوم برنامه «روایت یک پرونده» که مهر ۱۴۰۰ در کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شد.
فایل این برنامه را در یوتیوب یا ساندکلاد توانا بشنوید:
https://youtu.be/50c1NeoOYGw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/masouri?si=4426dd77323f4017adc6aa132404a7f9
#لایو_ایونت #سعید_ماسوری #حقیقت_زندان #شکنجه #انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
YouTube
روایت یک پرونده؛ سعید ماسوری و ۲۱ سال زندان بدون مرخصی
بیش از دو دهه از حبس بدون مرخصی سعید ماسوری میگذرد. او خود در نامهای به مناسب آغاز بیستویکمین سال حبسش مینویسد: «بیست سال از ۱۹ دیماه ۷۹ گذشت و وارد بیست و یکمین سال زندان شدم. شاید برای کسانی ۲۰ تنها یک عدد باشد ولی با نگاه تحمل حبس در زندان چیزی بیشتر…
سعید ماسوری، از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران با نوشتن نامه ای به مناسبت ورود به بیست و دومین سال حبس خود به تاثیر زندان بر مقاومت و زندگی زندانیان سیاسی پرداخته است.
«در بیستودومین سال زندان، روزهای اول را به یاد دارم که وقتی از سلول کناری پرسیدم: “چه مدت است که در زندان هستی؟” ۲ ماه و ۳ ماه برایم عمری مینمود. مشتها میکوبیدم بر در و پنجهها میسابیدم به دیوار. از همان روزهای اول به تقلید از فیلمها، روزها را با خطکشیدن به دیوار سلول شماره میکردم. تا تعداد روزها را بدانم ولی اکنون دیگر بهسختی حتی برخی وقایع زندان را بخاطر میآورم که در ۱۰ سال اول زندان بود یا ۱۰ سال دوم و حال سومین دهه هم به آن افزوده شده، تا جائیکه اکنون حتی در خواب و رویا هم چیزی به جز زندان نمیبینم. خاطرات بیرون از زندان به تمامی از ذهنم محو گشته و زیباترین خواب و رویای شبانه هم چیزی نیست جز داشتن یک سلول بهتر یا پنجرهای با نردههای کمتر و از این قبیل.
آری، اولین کار ویژه زندان منقطعکردن افراد از واقعیت بیرون است، محصور نگهداشتن آنها در یک چاردیواری محدود و بهتنگآوردن افراد از همه چیز! و این یعنی فروبردن افراد در دنیای محدود خود و غرقهکردن آنها در تخیلات و توهمات... و آنگاه که انسانها در خود فرو میروند، روابط انسانی هم به همان میزان فرو میکاهد و این خود آغاز فروپاشی خلقوخوی انسانی است.
اراده و استقامت در زندان یعنی “هر لحظه و ساعت و روز انتخابکردن” تا از این فروپاشی در امان بمانیم. برای کسانی که شهامت داشتن آرمان و رویاهای بلندپروازانه ندارند، این چاردیواری محدود و منحوس به قبرستان آرمانها و ارادهها تبدیل میگردد و اینجاست که سود و زیانهای کوچک و دم دستی به مسائلی بزرگ و لاینحل مبدل میگردند.
این مکانیزم عملکرد چاردیواری محدودکننده زندان است. زندانی عادی و سیاسی هم فرقی ندارد چون تفاوت این دو در ابتدا “داشتن و نداشتن” آرمان بود. فلذا در فقدان آن، مسائل به یک شکل بروز میکنند. در بدو ورود به زندان، علت زندانی شدن مطالبه حقوق و آزادیهای مردم و یا آرمان عدالتخواهی و از این قبیل بود و به طبع مشخصه و ویژگی زندانی سیاسی در “نداشتن منافع شخصی بود" و چنانچه “زندان” کسی را از این آرمانها دور کند، مسائل پیش پا افتاده جای آرمانها و رویاهای بزرگ مینشینند و زندانی، دیگر نمیتواند، بقیه زندانیان را “هم بند” تلقی کند بلکه آنها را رقیبانی میداند که در صدد بهیغمابردن حقوق و آزادیهای اوست و تنها کارشان آزار و اذیت (مفهوم زندان در زندان).
.
این ویژگی ذاتی و جوهری زندان است که زندانی را وادار میکند به سطح مسائل کوچک و دم دستی فرو بکاهد و آنگاه که این فروکاستن با برخی خصلتهای ناپسند و غیرقابل قبول فردی ممزوج میشوند، به معجونی پیچیده مبدل میگردد که تشخیص و حلوفصل آنها، تنها از عهده کسانی بر میآید که هر لحظه انتخاب کنند که در برابر فروپاشی مقاومت کنند و هر لحظه غفلت از آن تاوان و هزینهای بعضا غیرقابل تحمل بر فرد و اطرافیان او تحمیل میکند.”به تنگ آمدن” از زندان محصول این عملکرد است و خلاصه آن، دورشدن از رویاها و آرمانها و اسیرشدن در شرایط ناگوار”موجود” است و از قضا تلالو انسانیت در شرایط سخت و ناگوار پیرامون است که دیده میشود.
آنجائی که این ملت آزاده (از معلمان شریف و آزاده، کارگران زحمتکش و کشاورزان و همه اقشار) در مطالبه آزادی و حقوق خود در کف خیابان ترس و منافع شخصی خود را کنار گذاشتهاند و جوانان خود را هزار هزار فدیه این آزادی و آزادیخواهی میکنند همصدا و همدلنشدن با آنها همان گیرافتادن و محبوسشدن واقعی در دیوارهای زندان است. نتیجه اینکه هرگاه مسائل صنفی و روابط شخصی خود و افراد دیگر، در زندان تبدیل به معضل شده و عمده گردید باید دانست که از چه مسائلی دور افتاده و در چه مسائلی در غلطیدهایم.
سعید ماسوری / دیماه ۱۴۰۰ / زندان رجایی شهر کرج.»
برای آشنایی بیشتر با سعید ماسوری، این برنامه را گوش کنید:
https://tavaana.org/fa/Clubhouse_Case_SaeidMasouri
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در بیستودومین سال زندان، روزهای اول را به یاد دارم که وقتی از سلول کناری پرسیدم: “چه مدت است که در زندان هستی؟” ۲ ماه و ۳ ماه برایم عمری مینمود. مشتها میکوبیدم بر در و پنجهها میسابیدم به دیوار. از همان روزهای اول به تقلید از فیلمها، روزها را با خطکشیدن به دیوار سلول شماره میکردم. تا تعداد روزها را بدانم ولی اکنون دیگر بهسختی حتی برخی وقایع زندان را بخاطر میآورم که در ۱۰ سال اول زندان بود یا ۱۰ سال دوم و حال سومین دهه هم به آن افزوده شده، تا جائیکه اکنون حتی در خواب و رویا هم چیزی به جز زندان نمیبینم. خاطرات بیرون از زندان به تمامی از ذهنم محو گشته و زیباترین خواب و رویای شبانه هم چیزی نیست جز داشتن یک سلول بهتر یا پنجرهای با نردههای کمتر و از این قبیل.
آری، اولین کار ویژه زندان منقطعکردن افراد از واقعیت بیرون است، محصور نگهداشتن آنها در یک چاردیواری محدود و بهتنگآوردن افراد از همه چیز! و این یعنی فروبردن افراد در دنیای محدود خود و غرقهکردن آنها در تخیلات و توهمات... و آنگاه که انسانها در خود فرو میروند، روابط انسانی هم به همان میزان فرو میکاهد و این خود آغاز فروپاشی خلقوخوی انسانی است.
اراده و استقامت در زندان یعنی “هر لحظه و ساعت و روز انتخابکردن” تا از این فروپاشی در امان بمانیم. برای کسانی که شهامت داشتن آرمان و رویاهای بلندپروازانه ندارند، این چاردیواری محدود و منحوس به قبرستان آرمانها و ارادهها تبدیل میگردد و اینجاست که سود و زیانهای کوچک و دم دستی به مسائلی بزرگ و لاینحل مبدل میگردند.
این مکانیزم عملکرد چاردیواری محدودکننده زندان است. زندانی عادی و سیاسی هم فرقی ندارد چون تفاوت این دو در ابتدا “داشتن و نداشتن” آرمان بود. فلذا در فقدان آن، مسائل به یک شکل بروز میکنند. در بدو ورود به زندان، علت زندانی شدن مطالبه حقوق و آزادیهای مردم و یا آرمان عدالتخواهی و از این قبیل بود و به طبع مشخصه و ویژگی زندانی سیاسی در “نداشتن منافع شخصی بود" و چنانچه “زندان” کسی را از این آرمانها دور کند، مسائل پیش پا افتاده جای آرمانها و رویاهای بزرگ مینشینند و زندانی، دیگر نمیتواند، بقیه زندانیان را “هم بند” تلقی کند بلکه آنها را رقیبانی میداند که در صدد بهیغمابردن حقوق و آزادیهای اوست و تنها کارشان آزار و اذیت (مفهوم زندان در زندان).
.
این ویژگی ذاتی و جوهری زندان است که زندانی را وادار میکند به سطح مسائل کوچک و دم دستی فرو بکاهد و آنگاه که این فروکاستن با برخی خصلتهای ناپسند و غیرقابل قبول فردی ممزوج میشوند، به معجونی پیچیده مبدل میگردد که تشخیص و حلوفصل آنها، تنها از عهده کسانی بر میآید که هر لحظه انتخاب کنند که در برابر فروپاشی مقاومت کنند و هر لحظه غفلت از آن تاوان و هزینهای بعضا غیرقابل تحمل بر فرد و اطرافیان او تحمیل میکند.”به تنگ آمدن” از زندان محصول این عملکرد است و خلاصه آن، دورشدن از رویاها و آرمانها و اسیرشدن در شرایط ناگوار”موجود” است و از قضا تلالو انسانیت در شرایط سخت و ناگوار پیرامون است که دیده میشود.
آنجائی که این ملت آزاده (از معلمان شریف و آزاده، کارگران زحمتکش و کشاورزان و همه اقشار) در مطالبه آزادی و حقوق خود در کف خیابان ترس و منافع شخصی خود را کنار گذاشتهاند و جوانان خود را هزار هزار فدیه این آزادی و آزادیخواهی میکنند همصدا و همدلنشدن با آنها همان گیرافتادن و محبوسشدن واقعی در دیوارهای زندان است. نتیجه اینکه هرگاه مسائل صنفی و روابط شخصی خود و افراد دیگر، در زندان تبدیل به معضل شده و عمده گردید باید دانست که از چه مسائلی دور افتاده و در چه مسائلی در غلطیدهایم.
سعید ماسوری / دیماه ۱۴۰۰ / زندان رجایی شهر کرج.»
برای آشنایی بیشتر با سعید ماسوری، این برنامه را گوش کنید:
https://tavaana.org/fa/Clubhouse_Case_SaeidMasouri
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از زندانی سیاسی و عقیدتی در ایام نوروز از مرخصی محروم بودند و این ایام را به دور از خانوادههای خود در زندان سپری کردند.
زندانیانی هستند که نه تنها در نوروز بلکه طی سالهای دارز حبسشات، اجازه یک روز مرخصی هم نداشتهاند.
منبع: مرکز حقوق بشر ایران
#یاری_حقوقی_توانا #مرخص_زندانیان #مریم_اکبری_منفرد #محمد_نظری #سعید_ماسوری #ارژنگ_داودی #حمزه_سواری #توکانیستانی
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیانی هستند که نه تنها در نوروز بلکه طی سالهای دارز حبسشات، اجازه یک روز مرخصی هم نداشتهاند.
منبع: مرکز حقوق بشر ایران
#یاری_حقوقی_توانا #مرخص_زندانیان #مریم_اکبری_منفرد #محمد_نظری #سعید_ماسوری #ارژنگ_داودی #حمزه_سواری #توکانیستانی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صحبتهای سارا مرآتی، مادر سعید اقبالی از شرایط خطرناک پسرش در زندان و انتقال او به انفرادی
#سعید_اقبالی که از صبح شنبه در سلول انفرادی اعتصاب خشک کرده بود، در پی وخامت حال جسمانی، احتمال بالای رفتن به کما و با وساطت #سعید_ماسوری، زندانی سیاسی همبندش در بند سیاسی زندان رجاییشهر کرج که از ۲۲ سال پیش زندانی است، اعتصاب خشک خود را به اعتصاب غذا تبدیل کرد.
سعید اقبالی به خاطر یک یک فایل صوتی از تماس تلفنیاش از زندان که در آن نسبت به احتمال اجرای حکم زندانیان و بازداشتشدگان انقلاب هشدار داده و از مردم خواسته بود برای توقف اعدام معترضان خیابانها را خالی نکنند، به سلول انفرادی زندانیان محکوم به اعدام منتقل شده بود
سعید پس از تبدیل اعتصاب خود از خشک به تر، از سلولهای انفرادی زندانیان محکوم به اعدام به یکی از سلولهای انفرادی حفاظت اطلاعات زندان رجایی شهر کرج منتقل شده. #سارا_مرآتی مادر سعید هم که بیرون از زندان در حمایت از فرزندش اعتصاب غذا کرده همچنان در اعتصاب است.
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صحبتهای سارا مرآتی، مادر سعید اقبالی از شرایط خطرناک پسرش در زندان و انتقال او به انفرادی
#سعید_اقبالی که از صبح شنبه در سلول انفرادی اعتصاب خشک کرده بود، در پی وخامت حال جسمانی، احتمال بالای رفتن به کما و با وساطت #سعید_ماسوری، زندانی سیاسی همبندش در بند سیاسی زندان رجاییشهر کرج که از ۲۲ سال پیش زندانی است، اعتصاب خشک خود را به اعتصاب غذا تبدیل کرد.
سعید اقبالی به خاطر یک یک فایل صوتی از تماس تلفنیاش از زندان که در آن نسبت به احتمال اجرای حکم زندانیان و بازداشتشدگان انقلاب هشدار داده و از مردم خواسته بود برای توقف اعدام معترضان خیابانها را خالی نکنند، به سلول انفرادی زندانیان محکوم به اعدام منتقل شده بود
سعید پس از تبدیل اعتصاب خود از خشک به تر، از سلولهای انفرادی زندانیان محکوم به اعدام به یکی از سلولهای انفرادی حفاظت اطلاعات زندان رجایی شهر کرج منتقل شده. #سارا_مرآتی مادر سعید هم که بیرون از زندان در حمایت از فرزندش اعتصاب غذا کرده همچنان در اعتصاب است.
#مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در بیستودومین سال زندان، روزهای اول را به یاد دارم که وقتی از سلول کناری پرسیدم: “چه مدت است که در زندان هستی؟” ۲ ماه و ۳ ماه برایم عمری مینمود … مشتها میکوبیدم بر در و پنجهها میسابیدم به دیوار …. از همان روزهای اول به تقلید از فیلمها … روزها را با خط کشیدن به دیوار سلول شماره میکردم … تا تعداد روزها را بدانم … ولی اکنون دیگر به سختی حتی برخی وقایع زندان را بخاطر میآورم که در ۱۰ سال اول زندان بود یا ۱۰ سال دوم و حال سومین دهه هم به آن افزوده شده … تا جائیکه اکنون حتی در خواب و رؤیا هم چیزی به جز زندان نمیبینم … خاطرات بیرون از زندان به تمامی از ذهنم محو گشته و زیباترین خواب و رؤیای شبانه هم چیزی نیست جز داشتن یک سلول بهتر یا پنجرهای با نردههای کمتر و از این قبیل.»
این بخشی از نامه سعید ماسوری زندانی سیاسی است که در دیماه سال ۱۴۰۰ نوشته است.
سعید ماسوری، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد است، او ۱۹ دیماه سال ۱۳۷۹ بازداشت شده و تا به امروز بدون حتی یک روز مرخصی در زندان است.
لحظهای چشمان خود را ببندید، به ۲۱ سال زندان فکر کنید، به قول سعید ماسوری بیشتر از یک عمر است و تصور کنید وقتی در چهاردیواری زندان محبوس هستید در بیرون از زندان چه تحولاتی سیاسی، تکنولوژیکی، اقتصادی در تمام دنیا رخ داده است.
سعید پس از بازداشت یک سال و نیم در انفرادی بند ۲۰۹ اوین نگهداری شد، در سال ۸۱ به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق، به محاربه و اعدام متهم شد، که بعدتر اعدام به حبس ابد تقلیل یافت.
سعید شیرزاد، زندانی سابق سیاسی که مدتی با سعید ماسوری همبند بوده میگوید: «سعید در زندان چند زبان آموخته است، او جزو مقاومترین زندانیها محسوب میشود، او در زندان مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد.»
سعید ماسوری در تمام این دو دهه بازداشت خود از مرخصی و اعزام به بیمارستان بیرون از زندان محروم بوده است.
آرش صادقی، فعال حقوق بشر درباره او میگوید: «سعید ماسوری به طور غیرقانونی در حال کشیدن حبس است، چنانچه اتهام سعید را که عضویت در سازمان مجاهدین خلق است، بپذیریم، حکم او ده سال حبس میشود در صورتیکه سعید بیشتر از ۲۰ سال میشود که در زندان است بدون داشتن حق مرخصی.»
گزارش از دادبان
@daadbaan2021
درباره سعید ماسوری، این برنامه را بشنوید
https://youtu.be/50c1NeoOYGw
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی
#حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
«در بیستودومین سال زندان، روزهای اول را به یاد دارم که وقتی از سلول کناری پرسیدم: “چه مدت است که در زندان هستی؟” ۲ ماه و ۳ ماه برایم عمری مینمود … مشتها میکوبیدم بر در و پنجهها میسابیدم به دیوار …. از همان روزهای اول به تقلید از فیلمها … روزها را با خط کشیدن به دیوار سلول شماره میکردم … تا تعداد روزها را بدانم … ولی اکنون دیگر به سختی حتی برخی وقایع زندان را بخاطر میآورم که در ۱۰ سال اول زندان بود یا ۱۰ سال دوم و حال سومین دهه هم به آن افزوده شده … تا جائیکه اکنون حتی در خواب و رؤیا هم چیزی به جز زندان نمیبینم … خاطرات بیرون از زندان به تمامی از ذهنم محو گشته و زیباترین خواب و رؤیای شبانه هم چیزی نیست جز داشتن یک سلول بهتر یا پنجرهای با نردههای کمتر و از این قبیل.»
این بخشی از نامه سعید ماسوری زندانی سیاسی است که در دیماه سال ۱۴۰۰ نوشته است.
سعید ماسوری، زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد است، او ۱۹ دیماه سال ۱۳۷۹ بازداشت شده و تا به امروز بدون حتی یک روز مرخصی در زندان است.
لحظهای چشمان خود را ببندید، به ۲۱ سال زندان فکر کنید، به قول سعید ماسوری بیشتر از یک عمر است و تصور کنید وقتی در چهاردیواری زندان محبوس هستید در بیرون از زندان چه تحولاتی سیاسی، تکنولوژیکی، اقتصادی در تمام دنیا رخ داده است.
سعید پس از بازداشت یک سال و نیم در انفرادی بند ۲۰۹ اوین نگهداری شد، در سال ۸۱ به دلیل عضویت در سازمان مجاهدین خلق، به محاربه و اعدام متهم شد، که بعدتر اعدام به حبس ابد تقلیل یافت.
سعید شیرزاد، زندانی سابق سیاسی که مدتی با سعید ماسوری همبند بوده میگوید: «سعید در زندان چند زبان آموخته است، او جزو مقاومترین زندانیها محسوب میشود، او در زندان مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد.»
سعید ماسوری در تمام این دو دهه بازداشت خود از مرخصی و اعزام به بیمارستان بیرون از زندان محروم بوده است.
آرش صادقی، فعال حقوق بشر درباره او میگوید: «سعید ماسوری به طور غیرقانونی در حال کشیدن حبس است، چنانچه اتهام سعید را که عضویت در سازمان مجاهدین خلق است، بپذیریم، حکم او ده سال حبس میشود در صورتیکه سعید بیشتر از ۲۰ سال میشود که در زندان است بدون داشتن حق مرخصی.»
گزارش از دادبان
@daadbaan2021
درباره سعید ماسوری، این برنامه را بشنوید
https://youtu.be/50c1NeoOYGw
#سعید_ماسوری #زندانی_سیاسی
#حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا
متن پیام زندانی سیاسی سعید ماسوری که هم اکنون در بیست و سومین سال حبس خود به زندان قزلحصار کرج در بدترین شرایط منتقل شده، و در اعتصاب غذاست، به شرح زیر است:
«بعد از ۲۳ سال زندان به گمانم بدترین شرایط و جنایات حکومت در زندانها را دیده و تجربه کردهام، غافل از آنکه سیاه چالی مثل قزل حصار را که بهتر است قزل اُخدود نامیده شود را تاکنون ندیده بودم.
اُخدود به معنای گودال جایی بود که بندگان خدا را در آن میریختند و زنده زنده میسوزاندند. آنقدر تراکم جمعیتی که در گودالها میریختند زیاد بود که مادر و فرزند و پیر و جوان بر هم تلنبار شده و در آتش جنایتکاران می سوختند و جرمشان جز بی گناهی چیزی نبود. (وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ)
قزل حصار سیاه چالهای است که به اراده ولیفقیه و با حلقه بگوشی جنایتکاری مثل اژهای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن میریزند و در آتش جنایت خود میسوزانند.
کمترین امکان تغذیهای، بهداشتی، درمانی و حتی جایی نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. در اطاقی تقریبا ۹ متری ۱۵-۱۶ نفر را ریختهاند و حق کمترین اعتراضی را هم ندارند. نه آب، نه غذا، نه تنپوش شایسته انسانی. هیچ و هیچ چیز به زندانیان نمیدهند تا حدی که پرسنل زندان حتی از جا و غذای خود صرفنظر کرده آن را هم به زندانیان میدهند.
چرا که آدم نمایی به نام حیاتالغیب کمر به غیب و محوکردن هرگونه حیات ایرانی، شرافت و کرامت انسانی بسته تا برای آدمخواری به نام اژهای دم تکان دهد و تکه نانی جلویش بیاندازند و کسری بودجه و پول برای دولت رئیسی را هم با مچالهکردن و لهکردن زندانیان بی دفاع که فریادشان به جایی نمیرسد، تامین کنند. (فروش زندان رجایی شهر هم به همین دلیل بود)…
تفو بر تو ای آدم نما، تفو…
ولی اینها اگر گمان میکنند که از خشم و کین مردم ایران در امان هستند، زهی خیال باطل! مردم ایران پیر و جوان، دختر و پسر، معلم و کارگر و دانشجو و بازنشسته مترصد فرصت هستند. شهریور نشود، مهر. مهر نشد آبان.
شما را گریزی نیست… شهریورها در راه است….
اگر بخواهم از جنایاتی که در این زندان واقع میشود بنویسم، برای هیچ عقل سلیم و حتی هموطنان خودمان که فعلا پایشان به زندان نرسیده، باورکردنی نیست.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید.
#سعید_ماسوری #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بعد از ۲۳ سال زندان به گمانم بدترین شرایط و جنایات حکومت در زندانها را دیده و تجربه کردهام، غافل از آنکه سیاه چالی مثل قزل حصار را که بهتر است قزل اُخدود نامیده شود را تاکنون ندیده بودم.
اُخدود به معنای گودال جایی بود که بندگان خدا را در آن میریختند و زنده زنده میسوزاندند. آنقدر تراکم جمعیتی که در گودالها میریختند زیاد بود که مادر و فرزند و پیر و جوان بر هم تلنبار شده و در آتش جنایتکاران می سوختند و جرمشان جز بی گناهی چیزی نبود. (وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ)
قزل حصار سیاه چالهای است که به اراده ولیفقیه و با حلقه بگوشی جنایتکاری مثل اژهای مردم این خاک را از پیر و جوان به داخل آن میریزند و در آتش جنایت خود میسوزانند.
کمترین امکان تغذیهای، بهداشتی، درمانی و حتی جایی نیم متری برای نشستن هم وجود ندارد. در اطاقی تقریبا ۹ متری ۱۵-۱۶ نفر را ریختهاند و حق کمترین اعتراضی را هم ندارند. نه آب، نه غذا، نه تنپوش شایسته انسانی. هیچ و هیچ چیز به زندانیان نمیدهند تا حدی که پرسنل زندان حتی از جا و غذای خود صرفنظر کرده آن را هم به زندانیان میدهند.
چرا که آدم نمایی به نام حیاتالغیب کمر به غیب و محوکردن هرگونه حیات ایرانی، شرافت و کرامت انسانی بسته تا برای آدمخواری به نام اژهای دم تکان دهد و تکه نانی جلویش بیاندازند و کسری بودجه و پول برای دولت رئیسی را هم با مچالهکردن و لهکردن زندانیان بی دفاع که فریادشان به جایی نمیرسد، تامین کنند. (فروش زندان رجایی شهر هم به همین دلیل بود)…
تفو بر تو ای آدم نما، تفو…
ولی اینها اگر گمان میکنند که از خشم و کین مردم ایران در امان هستند، زهی خیال باطل! مردم ایران پیر و جوان، دختر و پسر، معلم و کارگر و دانشجو و بازنشسته مترصد فرصت هستند. شهریور نشود، مهر. مهر نشد آبان.
شما را گریزی نیست… شهریورها در راه است….
اگر بخواهم از جنایاتی که در این زندان واقع میشود بنویسم، برای هیچ عقل سلیم و حتی هموطنان خودمان که فعلا پایشان به زندان نرسیده، باورکردنی نیست.
متن کامل نامه را اینجا بخوانید.
#سعید_ماسوری #بیانیه #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech