زنی که در زندان ماند تا همبندی اش #اعدام نشود
زن جوانی که در یک #ازدواج_اجباری با یک پیرمرد مرتکب قتل همسرش شده بود شب گذشته پای چوبهی دار رفت تا اعدام شود. در نهایت ناامیدی زن توانست یک روز مهلت بگیرد تا صد میلیون تومان تهیه کند و از اعدام نجات پیدا کند. فراهمکردن صد میلیون توامان آن هم در یک روز.
زن دیگری در بند #زندان #زنان به دلیل بدهی مالی زندانی شده بود. این زن پولی را که برای آزادیاش تهیه شده بود بخشید تا این همبندیاش اعدام نشود.
این خبر به نقل از هرانا:
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، صبح امروز “چهارشنبه” بود که خبری تحت عنوان “زن جوان ۲۴ ساعت فرصت دارد تا قصاص نشود” بر روی خروجی این خبرگزاری قرار گرفت، ماجرا از این قرار بود که ۱۱ سال پیش، دختر جوانی که آن موقع ۲۳ سال داشت و با اصرار و اجبار پدر و مادرش در سن ۱۷ سالگی با مردی ۷۰ ساله ازدواج کرده بود، مرتکب قتل شده بود و حالا پس از گذشت ۱۱ سال از آن حادثه و صدور حکم قصاص و تایید حکم در دیوان عالی کشور، کار به اجرای حکم قصاص رسیده است.
قرار بود بامداد امروز “چهارشنبه” در یکی از زندانهای تهران حکم قصاص این زن جوان اجرا شود و اولیای دم مقتول پس از رفتوآمدهای خانواده قاتل، مددکاران و مسئولان پرونده، دریافت دو برابر مبلغ دیه یعنی ۳۰۰ میلیون تومان آن هم در کمتر از یک روز را برای گذشت از حکم قصاص شرط کردند و این در حالی بود که خانواده #قاتل، #توانایی مالی پرداخت این رقم را نداشتند.
در نهایت، بامداد امروز، همه چیز برای حکم قصاص آماده شد و زن جوان پای چوبه دار رفت اما در لحظه آخر با تلاش یکی از #مددکاران پرونده و کمک خیرین و نیکوکاران، ۲۰۰ میلیون تومان از ۳۰۰ میلیون مبلغ پیشنهادی اولیای دم فراهم شد و تنها ۱۰۰ میلیون تومان باقی ماند تا این دختر جوان از قصاص رهایی یابد.
اولیای دم پرونده با اصرار خانواده قاتل و مسئولان پرونده، یک روز دیگر برای تهیه ۱۰۰ میلیون تومان باقی مانده مهلت دادند تا مرگ و زندگی زن جوان در گروی تامین ۱۰۰ میلیون تا ۲۴ ساعت آینده باشد.
به محض انتشار این خبر بر روی خروجی خبرگزاری تسنیم، تعدادی از افراد خیر خواستار دریافت شماره حساب برای کمک به این زن جوان شدند و مبالغی را هم در حد وسع خود تهیه و ارسال کردند.
“ف.ر.ص” همبندی زن جوان قصه ما در ندامتگاه زنان شهر ری است که به خاطر ۳۰۰ میلیون تومان بدهی مالی، گرفتار زندان شده است و با رفتوآمدهای بسیار و گرفتن #رضایت و تخفیف از تعدادی از شاکیان، رقم بدهی وی به ۱۰۰ میلیون تومان میرسد.
یکی از خیرین و نیکوکاران برای کمک به این زن جوان که ۶ سال است در زندان به سر میبرد و از خانواده خود دور افتاده، ۸۰ میلیون تومان کمک میکند تا بتواند پس از سالها دوری، به آغوش گرم خانواده خود بازگردد اما این پایان کار نبود و “ف.ر.ص” که از مشکل همبندی خود و فرصت ۲۴ ساعته او برای رهایی از قصاص خبر داشت، با گذشت و ایثار، رقمی که از سوی یکی از خیرین کمک شده بود، برای #نجات همبندیاش اختصاص میدهد.
در نهایت با جمعآوری ۲۰ میلیون دیگر از سوی خیرین و کمک ۸۰ میلیونی همبندی زن جوان، ۱۰۰ میلیون تومان باقی مانده فراهم شده و چک این مبلغ برای عرضه به اولیای دم، در اختیار دادسرای امور جنایی قرار گرفته تا تحویل آنها شود.
حالا “ف.ر.ص” همبندی #زن جوان که نجات جان وی از #قصاص را به #آزادی خود ترجیح داد، نیازمند یاری #خیرین و #نیکوکاران است.
عکس تزئینی است
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زن جوانی که در یک #ازدواج_اجباری با یک پیرمرد مرتکب قتل همسرش شده بود شب گذشته پای چوبهی دار رفت تا اعدام شود. در نهایت ناامیدی زن توانست یک روز مهلت بگیرد تا صد میلیون تومان تهیه کند و از اعدام نجات پیدا کند. فراهمکردن صد میلیون توامان آن هم در یک روز.
زن دیگری در بند #زندان #زنان به دلیل بدهی مالی زندانی شده بود. این زن پولی را که برای آزادیاش تهیه شده بود بخشید تا این همبندیاش اعدام نشود.
این خبر به نقل از هرانا:
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از تسنیم، صبح امروز “چهارشنبه” بود که خبری تحت عنوان “زن جوان ۲۴ ساعت فرصت دارد تا قصاص نشود” بر روی خروجی این خبرگزاری قرار گرفت، ماجرا از این قرار بود که ۱۱ سال پیش، دختر جوانی که آن موقع ۲۳ سال داشت و با اصرار و اجبار پدر و مادرش در سن ۱۷ سالگی با مردی ۷۰ ساله ازدواج کرده بود، مرتکب قتل شده بود و حالا پس از گذشت ۱۱ سال از آن حادثه و صدور حکم قصاص و تایید حکم در دیوان عالی کشور، کار به اجرای حکم قصاص رسیده است.
قرار بود بامداد امروز “چهارشنبه” در یکی از زندانهای تهران حکم قصاص این زن جوان اجرا شود و اولیای دم مقتول پس از رفتوآمدهای خانواده قاتل، مددکاران و مسئولان پرونده، دریافت دو برابر مبلغ دیه یعنی ۳۰۰ میلیون تومان آن هم در کمتر از یک روز را برای گذشت از حکم قصاص شرط کردند و این در حالی بود که خانواده #قاتل، #توانایی مالی پرداخت این رقم را نداشتند.
در نهایت، بامداد امروز، همه چیز برای حکم قصاص آماده شد و زن جوان پای چوبه دار رفت اما در لحظه آخر با تلاش یکی از #مددکاران پرونده و کمک خیرین و نیکوکاران، ۲۰۰ میلیون تومان از ۳۰۰ میلیون مبلغ پیشنهادی اولیای دم فراهم شد و تنها ۱۰۰ میلیون تومان باقی ماند تا این دختر جوان از قصاص رهایی یابد.
اولیای دم پرونده با اصرار خانواده قاتل و مسئولان پرونده، یک روز دیگر برای تهیه ۱۰۰ میلیون تومان باقی مانده مهلت دادند تا مرگ و زندگی زن جوان در گروی تامین ۱۰۰ میلیون تا ۲۴ ساعت آینده باشد.
به محض انتشار این خبر بر روی خروجی خبرگزاری تسنیم، تعدادی از افراد خیر خواستار دریافت شماره حساب برای کمک به این زن جوان شدند و مبالغی را هم در حد وسع خود تهیه و ارسال کردند.
“ف.ر.ص” همبندی زن جوان قصه ما در ندامتگاه زنان شهر ری است که به خاطر ۳۰۰ میلیون تومان بدهی مالی، گرفتار زندان شده است و با رفتوآمدهای بسیار و گرفتن #رضایت و تخفیف از تعدادی از شاکیان، رقم بدهی وی به ۱۰۰ میلیون تومان میرسد.
یکی از خیرین و نیکوکاران برای کمک به این زن جوان که ۶ سال است در زندان به سر میبرد و از خانواده خود دور افتاده، ۸۰ میلیون تومان کمک میکند تا بتواند پس از سالها دوری، به آغوش گرم خانواده خود بازگردد اما این پایان کار نبود و “ف.ر.ص” که از مشکل همبندی خود و فرصت ۲۴ ساعته او برای رهایی از قصاص خبر داشت، با گذشت و ایثار، رقمی که از سوی یکی از خیرین کمک شده بود، برای #نجات همبندیاش اختصاص میدهد.
در نهایت با جمعآوری ۲۰ میلیون دیگر از سوی خیرین و کمک ۸۰ میلیونی همبندی زن جوان، ۱۰۰ میلیون تومان باقی مانده فراهم شده و چک این مبلغ برای عرضه به اولیای دم، در اختیار دادسرای امور جنایی قرار گرفته تا تحویل آنها شود.
حالا “ف.ر.ص” همبندی #زن جوان که نجات جان وی از #قصاص را به #آزادی خود ترجیح داد، نیازمند یاری #خیرین و #نیکوکاران است.
عکس تزئینی است
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نجات ۱۵ نفر با پیامک یک پسربچه افغان
در خودرویی که جان سرنشینان پناهجو به خاطر کمبود اکسیژن به خطر افتاده بود، پسربچهای افغان با فرستادن یک پیامک کوتاه از مددکاران کمک خواست. او به این وسیله جان خود و ۱۴ نفر دیگر را نجات داد.
احمد تنها ۷ سال دارد، اما روز پنجشنبه (۷ آوریل) عملی قهرمانانه انجام داد. او با فرستادن یک پیامک آن هم به زبان انگلیسی دست و پا شکسته امدادگران را به کمک فرا خواند.
پسربچه افغان در پیامکی به لیز کلک، خانم مددکار انگلیسی، نوشته بود: «به ما زود کمک. راننده توقف نکرد. در ماشین اکسیژن تمام شد. ما اینجا حبس شد. باور کنید، به خدا دروغ نگفت!»
موقعی که پیامک به تلفن همراه خانم #مددکار رسید، او در سفری به نیویورک رفته بود. چند ماه پیش از آن او به همراه دخترش به یاری پناهجویانی شتافته بود که در اردوی "جنگل" در نزدیکی کاله در شمال فرانسه پناه گرفته بودند. آنها به همراه اشیای دیگر، صدها موبایل کهنه در میان پناهجویان تقسیم کردند، با شمارههایی تا #پناهجویان بتوانند در حالت اضطرار تلفن کنند و کمک بخواهند، و پسرک #افغان از همین امکان استفاده کرده بود.
خانم کلگ بیدرنگ از نیویورک با همکار خود تانیا در لندن تماس گرفت. تانیا موضوع را با پلیس در میان گذاشت و آنها به کمک مترجم با پسرک تماس برقرار کردند و پس از ردوبدل کردن چند پیامک باخبر شدند که او به همراه ۱۴ نفر دیگر در یک خودروی سردخانه از خاک فرانسه به طرف بریتانیا راه افتاده است.
مأموران پلیس بریتانیا با راهنمایی پسربچه مکان کامیون سردخانه را پیدا کردند که در این زمان در پارکینگی در جنوب انگلیس توقف کرده بود.
پس از آن پلیس منطقه کنت اطلاع داد که روز پنجشنبه (۷ آوریل) ۱۴ نفر را به اتهام ورود غیرقانونی به خاک انگلیس و یک مرد را به اتهام ارتکاب قاچاق توقیف کرده است. پسربچه به دستور مقامات از تدابیر حمایتی ویژهای برخوردار شد.
به عقیده #مددکاران اگر ابتکار دلیرانهی این پسربچه ۷ ساله نبود، جان ۱۵ نفر به طور جدی به خطر افتاده بود.
دویچهوله
@Tavaana_TavaanaTech
در خودرویی که جان سرنشینان پناهجو به خاطر کمبود اکسیژن به خطر افتاده بود، پسربچهای افغان با فرستادن یک پیامک کوتاه از مددکاران کمک خواست. او به این وسیله جان خود و ۱۴ نفر دیگر را نجات داد.
احمد تنها ۷ سال دارد، اما روز پنجشنبه (۷ آوریل) عملی قهرمانانه انجام داد. او با فرستادن یک پیامک آن هم به زبان انگلیسی دست و پا شکسته امدادگران را به کمک فرا خواند.
پسربچه افغان در پیامکی به لیز کلک، خانم مددکار انگلیسی، نوشته بود: «به ما زود کمک. راننده توقف نکرد. در ماشین اکسیژن تمام شد. ما اینجا حبس شد. باور کنید، به خدا دروغ نگفت!»
موقعی که پیامک به تلفن همراه خانم #مددکار رسید، او در سفری به نیویورک رفته بود. چند ماه پیش از آن او به همراه دخترش به یاری پناهجویانی شتافته بود که در اردوی "جنگل" در نزدیکی کاله در شمال فرانسه پناه گرفته بودند. آنها به همراه اشیای دیگر، صدها موبایل کهنه در میان پناهجویان تقسیم کردند، با شمارههایی تا #پناهجویان بتوانند در حالت اضطرار تلفن کنند و کمک بخواهند، و پسرک #افغان از همین امکان استفاده کرده بود.
خانم کلگ بیدرنگ از نیویورک با همکار خود تانیا در لندن تماس گرفت. تانیا موضوع را با پلیس در میان گذاشت و آنها به کمک مترجم با پسرک تماس برقرار کردند و پس از ردوبدل کردن چند پیامک باخبر شدند که او به همراه ۱۴ نفر دیگر در یک خودروی سردخانه از خاک فرانسه به طرف بریتانیا راه افتاده است.
مأموران پلیس بریتانیا با راهنمایی پسربچه مکان کامیون سردخانه را پیدا کردند که در این زمان در پارکینگی در جنوب انگلیس توقف کرده بود.
پس از آن پلیس منطقه کنت اطلاع داد که روز پنجشنبه (۷ آوریل) ۱۴ نفر را به اتهام ورود غیرقانونی به خاک انگلیس و یک مرد را به اتهام ارتکاب قاچاق توقیف کرده است. پسربچه به دستور مقامات از تدابیر حمایتی ویژهای برخوردار شد.
به عقیده #مددکاران اگر ابتکار دلیرانهی این پسربچه ۷ ساله نبود، جان ۱۵ نفر به طور جدی به خطر افتاده بود.
دویچهوله
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، مادر مددکاری در ایران
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ #قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی #جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول #مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای #فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به #کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات #بهداشتی و #درمانی به #روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که #فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را #بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه #بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر #مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO
@Tavaana_TavaanaTech
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ #قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی #جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول #مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای #فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به #کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات #بهداشتی و #درمانی به #روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که #فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را #بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه #بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر #مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
ستاره فرمانفرمائیان؛ مادر مددکاری در ایران
به او لقب مادر مددکاری ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ قاجار و دوره رضاشاه بود. پدرش هفت همسر داشت که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه
سالگرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، مادر مددکاری در ایران
goo.gl/jBBORp
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ #قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی #جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول #مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای #فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به #کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات #بهداشتی و #درمانی به #روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که #فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را #بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه #بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر #مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/jBBORp
به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ #قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر مظفرالدینشاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار میآمد.
ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و همچنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آنجا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرمسرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشتهی #جامعهشناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشتهی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانشجوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.
ستاره برای گرفتن فوقلیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عدهای از درباریان و همچنین خانوادهی خود «مدرسهی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.
از جمله دیگر فعالیتهای او میتوان علاوه بر تربیت نسل اول #مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محلههای #فقیرنشین و حاشیهی تهران بود که کار آن کمک به #کودکان و خانوادههای آنها بود. او همچنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودکها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاشهای بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحهی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاشهای او چنین اتفاقی افتاد.
شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او همچنین تلاش فراوان کردند که در محلهی روسپیخانههای تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکانهای مخصوصی برای ارائه خدمات #بهداشتی و #درمانی به #روسپیان راهاندازی کنند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی همهی خدمات ارزنده و انسانیای که #فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسهی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آنها به دلیل نمرههای نامطلوب مخالفت کرده بود او را #بازداشت کردند و تحویل مدرسهی رفاه که مقر آیتالله روحالله خمینی و همراهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.
ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسهی رفاه #بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به همکاری با صهیونیستها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیتالله طالقانی که به دلیل سالها خدمات داوطلبانهی او و شاگردانش در «شهر نو» او را میشناخت نبود بیشک انقلابیان او را اعدام میکردند.
#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر #مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لسآنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالگرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، #مادر_مددکاری در ایران به او لقب مادر مددکاری ِ ایران دادهاند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاهزادگان و شخصیتهای با نفوذ #قاجار و دورهی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت همسر بود که اولین همسر او عزتالدوله، دختر…