رسول اسدزاده، رورنامهنگار، در خصوص رفتار حاضران و ناظران در صحنه اعتراض دختر علوم تحقیقات، متنی به شرح زیر منتشر کرده است:
«امروز تصویر دختری در فضای آنلاین منتشر شده که در محوطه دانشگاه آزاد تهران نیمه برهنه است. ماجرا گویی باز هم بر سرِ تذکرِ حجاب است، موضوعی که در این دو سال گاه و بیگاه یک تراژدی جدید خلق کرده است... در یک ویدئو او روی یک سکو نشسته، انگار که برای مردمِ اطراف نامرئی است. آدمها ( این بار هم زنان و هم مردان ) سرشان به کار خودشان است. هیچ کس حتی نمیرود کنار این دختر جوان حداقل از او مراقبت یا با او همدلی کند... ویدئوی دوم شاهکارتر است. دختر دارد در خیابان راه میرود، ناگهان به سیم آخر میزند و لباس زیرش را هم در میآورد، کسانی که فیلم میگیرند هم جنسان این دختر هستند، لحنشان تمسخرآمیز و عصبی و خندههایشان آزار دهنده و عاری از همدلی است... امروز من سیمای زنی تنها را در جمع دیدم. کاری به اوضاع و احوال روحی او ندارم که چه بسا از خیلی از ما سالمتر باشد... امروز عور و فاش ثابت شد انفعالی که هنگامِ درگیری دختری با یک موتور سوار به مردان شهر نسبت داده میشد، فرا جنسیتی است. این بار زن و مرد ایستادند به تماشای زن جوانی که انگار بانو گودیوا است و از داخل تابلوی معروفِ جان کالیِر بیرون پریده، به جای کوچههای کاونتریِ انگلستان دارد روی آسفالت سرد تهران راه میرَود... تنهای تنها، بدون اینکه سوار بر اسب باشد، پیشِ چشم آدمهایی همچون زمهریر...
پی نوشت : نام اثر نقاشی بانو گودیوا ( Lady Godiva ) اثر John Miller collier است... »
- نظر شما چیست؟
چگونه میتوان همدلی و همبستگی را در جامعه گسترش داد؟ شما اگر در آنجا حضور داشتید چه کار میکردید؟ آیا به یاری آن دختر میرفتید؟
#رسول_اسدزاده #دختر_علوم_تحقيقات #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز تصویر دختری در فضای آنلاین منتشر شده که در محوطه دانشگاه آزاد تهران نیمه برهنه است. ماجرا گویی باز هم بر سرِ تذکرِ حجاب است، موضوعی که در این دو سال گاه و بیگاه یک تراژدی جدید خلق کرده است... در یک ویدئو او روی یک سکو نشسته، انگار که برای مردمِ اطراف نامرئی است. آدمها ( این بار هم زنان و هم مردان ) سرشان به کار خودشان است. هیچ کس حتی نمیرود کنار این دختر جوان حداقل از او مراقبت یا با او همدلی کند... ویدئوی دوم شاهکارتر است. دختر دارد در خیابان راه میرود، ناگهان به سیم آخر میزند و لباس زیرش را هم در میآورد، کسانی که فیلم میگیرند هم جنسان این دختر هستند، لحنشان تمسخرآمیز و عصبی و خندههایشان آزار دهنده و عاری از همدلی است... امروز من سیمای زنی تنها را در جمع دیدم. کاری به اوضاع و احوال روحی او ندارم که چه بسا از خیلی از ما سالمتر باشد... امروز عور و فاش ثابت شد انفعالی که هنگامِ درگیری دختری با یک موتور سوار به مردان شهر نسبت داده میشد، فرا جنسیتی است. این بار زن و مرد ایستادند به تماشای زن جوانی که انگار بانو گودیوا است و از داخل تابلوی معروفِ جان کالیِر بیرون پریده، به جای کوچههای کاونتریِ انگلستان دارد روی آسفالت سرد تهران راه میرَود... تنهای تنها، بدون اینکه سوار بر اسب باشد، پیشِ چشم آدمهایی همچون زمهریر...
پی نوشت : نام اثر نقاشی بانو گودیوا ( Lady Godiva ) اثر John Miller collier است... »
- نظر شما چیست؟
چگونه میتوان همدلی و همبستگی را در جامعه گسترش داد؟ شما اگر در آنجا حضور داشتید چه کار میکردید؟ آیا به یاری آن دختر میرفتید؟
#رسول_اسدزاده #دختر_علوم_تحقيقات #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دختر علوم تحقیقات کیست؟
خبرنامه امیرکبیر نوشت: «براساس گزارشهای غیررسمی منتشر شده گفته شده است که نام دختر علوم_تحقیقات در واقع خانم «آهو دریایی» دانشجوی ترم ۷ زبان فرانسه دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات است و پس از بازداشت توسط سازمان اطلاعات سپاه در بیمارستان روانپزشکی ایران واقع در جاده مخصوص (جنب ورودی آزادگان شمال) پذیرش شده است.
از سوی دیگر منابعی دیگر در بیمارستان روانپزشکی ایران تایید کردهاند که نامبرده خودش را #آهو دریایی معرفی کرده است.
لازم به ذکر است که خبرنامه امیرکبیر این اطلاعات را به یقین تایید یا رد نمیکند.»
- اگر شما او را میشناسید به ما پیام دهید. اگر ارتباطی با خانواده او دارید، لطفا آنها را به وکیل مریم کیان ارثی وصل کنید.
#دختر_علوم_تحقیقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خبرنامه امیرکبیر نوشت: «براساس گزارشهای غیررسمی منتشر شده گفته شده است که نام دختر علوم_تحقیقات در واقع خانم «آهو دریایی» دانشجوی ترم ۷ زبان فرانسه دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات است و پس از بازداشت توسط سازمان اطلاعات سپاه در بیمارستان روانپزشکی ایران واقع در جاده مخصوص (جنب ورودی آزادگان شمال) پذیرش شده است.
از سوی دیگر منابعی دیگر در بیمارستان روانپزشکی ایران تایید کردهاند که نامبرده خودش را #آهو دریایی معرفی کرده است.
لازم به ذکر است که خبرنامه امیرکبیر این اطلاعات را به یقین تایید یا رد نمیکند.»
- اگر شما او را میشناسید به ما پیام دهید. اگر ارتباطی با خانواده او دارید، لطفا آنها را به وکیل مریم کیان ارثی وصل کنید.
#دختر_علوم_تحقیقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کتایون ریاحی، بازیگری که در جریان خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» با برداشتن حجاب اجباری و انتشار تصویرش با اعتراضات مردمی همراهی کرده بود، با انتشار پستی در اینستاگرامش از دختر دانشجویی که در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در اعتراض به فشار حراست و بسیج و پارهشدن لباسش، همه لباسهایش را از تن در آورد، حمایت کرد و نوشت «یکدیگر را تنها نمیگذاریم.»
او پست وکیل خود خانم مریم کیان ارثی را استوری کرد که گفته به طور رایگان دفاع و وکالت این دختر معترض را بر عهده خواهد گرفت.
خانم ریاحی همچنین با انتشار یک تصویر مفهومی و اعتراضی نوشت:
«تو خود حجاب خودی از میان خود برخیز»
- دختر معترض، با خشونت توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شد و گفته شده که او را به آسایشگاه روانی بردهاند. مجنون سازی معترضان یکی از روشهای سرکوب در رژیمهای دیکتاتوری چون جمهوری اسلامی ایران است.
برخی منابع غیررسمی میگویند نام این دختر معترض «اهو دریایی» و دانشجوی ترم هفتم زبان فرانسوی است.
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #کتایون_ریاحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پست وکیل خود خانم مریم کیان ارثی را استوری کرد که گفته به طور رایگان دفاع و وکالت این دختر معترض را بر عهده خواهد گرفت.
خانم ریاحی همچنین با انتشار یک تصویر مفهومی و اعتراضی نوشت:
«تو خود حجاب خودی از میان خود برخیز»
- دختر معترض، با خشونت توسط نیروهای لباس شخصی ربوده شد و گفته شده که او را به آسایشگاه روانی بردهاند. مجنون سازی معترضان یکی از روشهای سرکوب در رژیمهای دیکتاتوری چون جمهوری اسلامی ایران است.
برخی منابع غیررسمی میگویند نام این دختر معترض «اهو دریایی» و دانشجوی ترم هفتم زبان فرانسوی است.
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #کتایون_ریاحی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر شکیب نصرالله، دکتر روانشناسی از دانشگاه مکگیل کانادا، در رابطه با دختر معترض دانشگاه علوم و تحقیقات نوشت:
«این عصیان، بهترین اجرای خیابانیِ اعتراض است. هنر پرفورمنس بهتر از این؟ عکس عالیست و تمام حرفها را میزند. گروهی امنیتی حکومتی که دستپاچه در حال مشورت با اربابانشان هستند که با این «تروریسم» (آنطور که بسیج به درستی لغبش داده بود: «وحشت» این حکومت هم همین است) چه کنند.
به عنوان رواشناس از همین حالا بگویم که هرگونه برچسب اختلال روانی به این دختر فارغ از پیشینه روانی، هیچ توجیهی ندارد. مادامی که به یک فرد تعرض میشود، واقعه باید فقط در چهارچوب آن تعرض بررسی شود.
یعنی حتی اگر سابقه بیماری روانی هم وجود داشته باشند، نامربوط است.»
- لازم به ذکر است، روز گذشته اعلام شد که این زن جوان، در پی ربوده شدن به بیمارستان روانی منتقل شد. روابط عمومی دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات اعلام کرد که این دانشجو به تازگی از همسرش جدا شده و مادر دو فرزند است و تاکید کرد که دچار اختلال روانی است!!
مجنونسازی از معترضان و بازداشتشدگان، یکی از سناریوهای نخنما و معمول نهادهای امنیتی است تا به واسطه آن هم هویت اعتراضی معترضان را انکار کنند و هم با زمینه چینی و انتقال بازداشتی به بیمارستان روانی، فشار و شکنجه بر او را را افزایش دهد.
نسبت دادن موضوع طلاق و شرایط زندگی افراد به علت کنش اجتماعی، برای تحریف واقعیت و لاپوشانی حرکت خشونتبار فرد بسیجی و حراست دانشگاه است که هر روز زنان ایران را مورد آزار قرار میدهند. حرکت اعتراضی در برابر این آزارها اتفاقا نشاندهنده آگاهی و سلامت روان و عزت نفس فرد معترض است که حاضر نیست تن به تحقیر و توهین بدهد و از تمام توان خود برای مقاومت استفاده میکند.
خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج، در واکنش به حرکت اعتراضی دختری که به دست ماموران حراست دانشگاه علوم و تحقیقات تهران مورد آزار قرار گرفت، نوشت اقدام این دانشجو «بیشتر شبیه به یک عملیات تروریستی» بوده است. برای نیروهای حکومتی تن زن، چنان ترسناک است که اقدام این دانشجو را به عملیات تروریستی شبیه دانستهاند!
گفته میشود نام این دانشجو آهو دریایی است. این ادعا البته قابل تایید یا تکذیب نیست.
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این عصیان، بهترین اجرای خیابانیِ اعتراض است. هنر پرفورمنس بهتر از این؟ عکس عالیست و تمام حرفها را میزند. گروهی امنیتی حکومتی که دستپاچه در حال مشورت با اربابانشان هستند که با این «تروریسم» (آنطور که بسیج به درستی لغبش داده بود: «وحشت» این حکومت هم همین است) چه کنند.
به عنوان رواشناس از همین حالا بگویم که هرگونه برچسب اختلال روانی به این دختر فارغ از پیشینه روانی، هیچ توجیهی ندارد. مادامی که به یک فرد تعرض میشود، واقعه باید فقط در چهارچوب آن تعرض بررسی شود.
یعنی حتی اگر سابقه بیماری روانی هم وجود داشته باشند، نامربوط است.»
- لازم به ذکر است، روز گذشته اعلام شد که این زن جوان، در پی ربوده شدن به بیمارستان روانی منتقل شد. روابط عمومی دانشگاه آزاد علوم و تحقیقات اعلام کرد که این دانشجو به تازگی از همسرش جدا شده و مادر دو فرزند است و تاکید کرد که دچار اختلال روانی است!!
مجنونسازی از معترضان و بازداشتشدگان، یکی از سناریوهای نخنما و معمول نهادهای امنیتی است تا به واسطه آن هم هویت اعتراضی معترضان را انکار کنند و هم با زمینه چینی و انتقال بازداشتی به بیمارستان روانی، فشار و شکنجه بر او را را افزایش دهد.
نسبت دادن موضوع طلاق و شرایط زندگی افراد به علت کنش اجتماعی، برای تحریف واقعیت و لاپوشانی حرکت خشونتبار فرد بسیجی و حراست دانشگاه است که هر روز زنان ایران را مورد آزار قرار میدهند. حرکت اعتراضی در برابر این آزارها اتفاقا نشاندهنده آگاهی و سلامت روان و عزت نفس فرد معترض است که حاضر نیست تن به تحقیر و توهین بدهد و از تمام توان خود برای مقاومت استفاده میکند.
خبرگزاری دانشجو، وابسته به بسیج، در واکنش به حرکت اعتراضی دختری که به دست ماموران حراست دانشگاه علوم و تحقیقات تهران مورد آزار قرار گرفت، نوشت اقدام این دانشجو «بیشتر شبیه به یک عملیات تروریستی» بوده است. برای نیروهای حکومتی تن زن، چنان ترسناک است که اقدام این دانشجو را به عملیات تروریستی شبیه دانستهاند!
گفته میشود نام این دانشجو آهو دریایی است. این ادعا البته قابل تایید یا تکذیب نیست.
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
من با دختر علوم تحقیقات همذاتپنداری میکنم
نوشتهای منتشر شده در صفحه دیدهبان آزار
نویسنده: ناشناس
شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم، دختری خشمگین و عصبانی که گاهی فقط یک برخورد خشن و یک تحقیر دیگر تا مرئیشدن خشمش باقی است
فکر کردن به دختر علومتحقیقات، حس همذاتپنداری زیادی به من میدهد؛ انگار که او تجلی خشم من است، خشمی که امکانی برای برونریزی نیافت، اما مثل آتش زیر خاکستر باد را انتظار میکشد. چیزی نزدیک به بیست سال از اولین ورود من به دانشگاه میگذرد. من هنوز در خوابهایم آن مأمور حراست هیز را میبینم که جلوی در دانشگاه میایستاد، دستش را زیر چانهاش میزد و با رفتاری تحقیرآمیز به هر چیز زیبایی در ظاهر و لباس دخترها بند میکرد، نامشان را مینوشت و گاهی به آنها اجازه ورود به دانشگاه نمیداد. با خودم فکر میکنم که ما زنان در تمام این سالها، جمعی بودیم که به شکل فردی مبارزه کردیم، تحقیر شدیم، اما از مبارزه دست نکشیدیم. کسی مبارزهها و رنجهای ما را ندید، ولی دستاوردهایمان بزرگتر از آن بود که نادیده گرفته شود.
من با دختر علومتحقیقات همذاتپنداری میکنم. روزهایی بودند که از صبح تا شب بارها با مأموران گشت ارشاد، با آمران به معروف و مأموران حراست اماکن عمومی مواجه میشدم؛ از خشم به خودم میلرزیدم و در برابر این تحقیر هر روزه کاری از دستم برنمیآمد و شب در رویاهای شبانهام به کارهای پرهزینهای فکر میکردم که میتوانستم در برابر این آدمها انجام دهم. به اشکال مختلفی فکر میکردم که میتوانستم خشمم را بیرون بریزم، خودم را از نامرئی بودن در بیاورم و مبارزهام را مرئی کنم؛ نشان بدهم که اعمال هر روزه این خشونتها من را هم رادیکالتر میکند. برای ما که هر روز خشونت مأموران حراست دانشگاه را بر تن و روانمان حس میکنیم، هر کنش مأموران حراست دارای عقبه و تاریخ است و با گذشته سرکوبگری پیوند میخورد که تازیانهاش مستقیما بر تنهای ما فرود آمده است.
اینکه آن روز مأمور حراست دقیقا به حجاب این دختر گیر داده یا مشغول نوع دیگری از آزار و اذیت بوده، اگرچه از نظر تدقیق ماجرا مهم است، اما در تحلیل نهایی تفاوتی ایجاد نمیکند، چرا که سالهاست مأمورین حراست دانشگاهها مشغول آزار و اذیت زنان دانشجو هستند و زنان در برابر این خشونتها، گاهی واکنش نشان میدهند و گاهی خشمشان را فرو میخورند و این خشونتها همچنان ادامه دارد.
وقتی ما نمیتوانیم در اعتراض به خشونت هرروزه و نظاممندی که مأموران حجاب بر ما تحمیل میکنند، دست به کنش جمعی مسالمتآمیز بزنیم، وقتی نمیتوانیم مبارزه هرروزه خودمان را که به شکل فردی برای ابتداییترین حقوقمان صورت میگیرد، مرئی کنیم، نتیجه گاهی میتواند غیرقابل پیشبینی باشد. اساسا کدام زن ایرانی است که تمام دوران نوجوانی و جوانیاش در مبارزه با نهادهای سرکوبگر پدرسالاری گذشته باشد و در خیال به کارهایی فکر نکرده باشد نظیر آنچه دختر علومتحقیقات به آن دست زد؟ ما برای به دست آوردن اراده بر بدنهایمان با پدر و مادرهایمان جنگیدیم، با معلم و ناظم و مدیر مدرسه جنگیدیم، با مأموران گشت ارشاد و آمران به معروف جنگیدیم و باز هم میجنگیم. اما فقط در لحظات معدودی است که کسانی مثل دختر علوم تحقیقات با رساندن این مبارزه به مرزهای نهاییاش آن را مرئی میکنند. در پس تن عریان دختر علوم تحقیقات، سالها تحقیر و خشونت علیه ما زنان ایرانی نهفته است، سالها مقاومت و مبارزه بیوقفه. طبق معمول میگویند اختلالات روانی داشته و موضوع بر سر حجاب اجباری نبوده است، این ادعاها چیزی را عوض نمیکند، شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم، دختری خشمگین و عصبانی که گاهی فقط یک برخورد خشن و یک تحقیر دیگر تا مرئیشدن خشمش باقی است.
@harasswatch
#دختر_علوم_تحقیقات #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوشتهای منتشر شده در صفحه دیدهبان آزار
نویسنده: ناشناس
شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم، دختری خشمگین و عصبانی که گاهی فقط یک برخورد خشن و یک تحقیر دیگر تا مرئیشدن خشمش باقی است
فکر کردن به دختر علومتحقیقات، حس همذاتپنداری زیادی به من میدهد؛ انگار که او تجلی خشم من است، خشمی که امکانی برای برونریزی نیافت، اما مثل آتش زیر خاکستر باد را انتظار میکشد. چیزی نزدیک به بیست سال از اولین ورود من به دانشگاه میگذرد. من هنوز در خوابهایم آن مأمور حراست هیز را میبینم که جلوی در دانشگاه میایستاد، دستش را زیر چانهاش میزد و با رفتاری تحقیرآمیز به هر چیز زیبایی در ظاهر و لباس دخترها بند میکرد، نامشان را مینوشت و گاهی به آنها اجازه ورود به دانشگاه نمیداد. با خودم فکر میکنم که ما زنان در تمام این سالها، جمعی بودیم که به شکل فردی مبارزه کردیم، تحقیر شدیم، اما از مبارزه دست نکشیدیم. کسی مبارزهها و رنجهای ما را ندید، ولی دستاوردهایمان بزرگتر از آن بود که نادیده گرفته شود.
من با دختر علومتحقیقات همذاتپنداری میکنم. روزهایی بودند که از صبح تا شب بارها با مأموران گشت ارشاد، با آمران به معروف و مأموران حراست اماکن عمومی مواجه میشدم؛ از خشم به خودم میلرزیدم و در برابر این تحقیر هر روزه کاری از دستم برنمیآمد و شب در رویاهای شبانهام به کارهای پرهزینهای فکر میکردم که میتوانستم در برابر این آدمها انجام دهم. به اشکال مختلفی فکر میکردم که میتوانستم خشمم را بیرون بریزم، خودم را از نامرئی بودن در بیاورم و مبارزهام را مرئی کنم؛ نشان بدهم که اعمال هر روزه این خشونتها من را هم رادیکالتر میکند. برای ما که هر روز خشونت مأموران حراست دانشگاه را بر تن و روانمان حس میکنیم، هر کنش مأموران حراست دارای عقبه و تاریخ است و با گذشته سرکوبگری پیوند میخورد که تازیانهاش مستقیما بر تنهای ما فرود آمده است.
اینکه آن روز مأمور حراست دقیقا به حجاب این دختر گیر داده یا مشغول نوع دیگری از آزار و اذیت بوده، اگرچه از نظر تدقیق ماجرا مهم است، اما در تحلیل نهایی تفاوتی ایجاد نمیکند، چرا که سالهاست مأمورین حراست دانشگاهها مشغول آزار و اذیت زنان دانشجو هستند و زنان در برابر این خشونتها، گاهی واکنش نشان میدهند و گاهی خشمشان را فرو میخورند و این خشونتها همچنان ادامه دارد.
وقتی ما نمیتوانیم در اعتراض به خشونت هرروزه و نظاممندی که مأموران حجاب بر ما تحمیل میکنند، دست به کنش جمعی مسالمتآمیز بزنیم، وقتی نمیتوانیم مبارزه هرروزه خودمان را که به شکل فردی برای ابتداییترین حقوقمان صورت میگیرد، مرئی کنیم، نتیجه گاهی میتواند غیرقابل پیشبینی باشد. اساسا کدام زن ایرانی است که تمام دوران نوجوانی و جوانیاش در مبارزه با نهادهای سرکوبگر پدرسالاری گذشته باشد و در خیال به کارهایی فکر نکرده باشد نظیر آنچه دختر علومتحقیقات به آن دست زد؟ ما برای به دست آوردن اراده بر بدنهایمان با پدر و مادرهایمان جنگیدیم، با معلم و ناظم و مدیر مدرسه جنگیدیم، با مأموران گشت ارشاد و آمران به معروف جنگیدیم و باز هم میجنگیم. اما فقط در لحظات معدودی است که کسانی مثل دختر علوم تحقیقات با رساندن این مبارزه به مرزهای نهاییاش آن را مرئی میکنند. در پس تن عریان دختر علوم تحقیقات، سالها تحقیر و خشونت علیه ما زنان ایرانی نهفته است، سالها مقاومت و مبارزه بیوقفه. طبق معمول میگویند اختلالات روانی داشته و موضوع بر سر حجاب اجباری نبوده است، این ادعاها چیزی را عوض نمیکند، شاید همه ما در نهان همین دختر علوم تحقیقات هستیم، دختری خشمگین و عصبانی که گاهی فقط یک برخورد خشن و یک تحقیر دیگر تا مرئیشدن خشمش باقی است.
@harasswatch
#دختر_علوم_تحقیقات #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنی که قامتش بلندتر از همه آنچیزی است که جمهوری اسلامی به عنوان «ارزش» با زور ترویج میدهد.
زنی که شهامت نشات گرفته از خشمش، بلندتر از تمام ترس و چماق و سرکوب ستمگران است. او برج بلند آزادیخواهی است.
طرح از استوری
hoomanbeinghooman
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا #هنر_اعتراض
@Tavaana_TavaanaTech
زنی که شهامت نشات گرفته از خشمش، بلندتر از تمام ترس و چماق و سرکوب ستمگران است. او برج بلند آزادیخواهی است.
طرح از استوری
hoomanbeinghooman
#دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا #هنر_اعتراض
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، فعال مدنی و استاد دانشگاه اخراجشده دانشگاه حکیم سبزواری، در واکنش به کنش اعتراضی دختر علوم و تحقیقات به تعرض و آزار نیروهای بسیجی و حراست، نوشت:
«عصیان
او نمایندهی نسلی است که دیگر نمیخواهد در سایهی ترس و سرکوب زندگی کند. گامهای استوار #دختر_علوم_تحقیقات، زنجیرهای استبداد دینی را گسست، تسلط بر بدنها را به سخره گرفت و با شجاعت و ایستادگیاش، الهام بخش شد؛ به راستی که «کاوه آینده ایران زن است».
آیندهای روشن و عاری از تبعیض، تنها با ایستادگی و همبستگی ممکن است. صدایش باشیم؛ صدایی که نویدبخش آزادی و برابری است. با هم بایستیم و آوای آزادی را در گوش زمان طنینانداز کنیم.
حسن باقرینیا»
#حسن_باقری_نیا #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«عصیان
او نمایندهی نسلی است که دیگر نمیخواهد در سایهی ترس و سرکوب زندگی کند. گامهای استوار #دختر_علوم_تحقیقات، زنجیرهای استبداد دینی را گسست، تسلط بر بدنها را به سخره گرفت و با شجاعت و ایستادگیاش، الهام بخش شد؛ به راستی که «کاوه آینده ایران زن است».
آیندهای روشن و عاری از تبعیض، تنها با ایستادگی و همبستگی ممکن است. صدایش باشیم؛ صدایی که نویدبخش آزادی و برابری است. با هم بایستیم و آوای آزادی را در گوش زمان طنینانداز کنیم.
حسن باقرینیا»
#حسن_باقری_نیا #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شجاعت و آگاهی و شيوه مثال زدنی مبارزه و ايستادگی اين زن ايرانی در مقابل تحجر و حرف زور، تمام وجودم را مملو از افتخار و غرور كرد. اين زن در كمال آرامش، به تمامی حق داشتن يك زندگي نرمال، حق بر بدن، حق بر تصميم گيری و حق بر اعتراض رو بسيار عالی نمادينه كرد. شجاعت وصفناپذير او وجود جاعش و تمام وابستگانش را چنان وحشت زده كرده بود كه در هم پيچ خورده بودند.
اين تصوير كاملی از استواری، مقاومت، دادخواهی و حق خواهيست.
ما زنان جز خودمان و جز قدرت درونمان و جز شجاعتمان كسي را نداريم.
درود بر زنان شجاع ايران.»
طرح و متن از خانم پرستو
parastoo_persia
#زن_زندگی_آزادی #دختر_علوم_تحقیقات #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اين تصوير كاملی از استواری، مقاومت، دادخواهی و حق خواهيست.
ما زنان جز خودمان و جز قدرت درونمان و جز شجاعتمان كسي را نداريم.
درود بر زنان شجاع ايران.»
طرح و متن از خانم پرستو
parastoo_persia
#زن_زندگی_آزادی #دختر_علوم_تحقیقات #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه صلح نوبل، در واکنش به اعتراض دختر دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات و بازداشت او نوشت زنان تاوان «سرپیچی» را میدهند اما در مقابل زور سر خم نمیکنند. محمدی «تن» زن معترض دانشگاه را نماد عصیان، خشم و طغیان دانست و خواهان آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان شد. او همچنین در اعتراض به پروژه مجنون سازی زن معترض، نوشت که به جای زنِ معترض، میبایست عاملان و آمران پدیدهی ننگین «حجاب اجباری» تحت آزمایش روانی قرار گیرند.
متن بیانیه خانم محمدی به شرح زیر است:
«زنان تاوان “سرپیچی” را میدهند، اما در مقابل زور سر خم نمیکنند. “تنِ” زنِ معترضِ دانشگاه، نماد عصیان و شدت خشم و طغیان است. زن دانشجو با لباسهای معمولی برای شرکت در کلاس درس وارد دانشگاه می شود. ماموران حراست به دلیل “حجاب اجباری” مانع ورود او می شوند. درگیری تا جایی پیش می رود که او لباسش را در می آورد. یادآوری آنچه بر زنان ایران در این لحظه های تحقیر و توهین وزورگویی رفته است، هولناک، تحمل ناپذیر و شکننده است.
مسئولان و مأموران حکومت اعلام کردهاند، زنی را که در دانشگاه برهنه شد، تحت آزمایشاتِ روانی قرار دادهاند. به جای زنِ معترض، میبایست عاملان و آمران پدیدهی ننگین “حجاب اجباری” تحت آزمایش روانی قرار گیرند که به خود اجازه میدهند در هر مکان و هر زمانی، بدنِ زن را ابزار خشونت علیه او قرار دهند. حکومت نمیتواند با برچسبِ «روانی»، بیمار «جنسی» و “فریبخورده” علیهِ زنان معترض که بدنهایشان را نمادِ اعتراض و طغیان علیه زنستیزی و استبداد کردهاند، آنها را وادار به عقبنشینی کند. زنِ معترض در دانشگاه، «بدنی» را که حکومت سالها در تلاش است تا ابزار شرم، سرکوب و جنسی قرار دهد، به ابزارِ اعتراضِ کوبنده علیهشان تبدیل کرد. او نه تنها در مقابل زورگویی برای تحمیل “حجاب اجباری” و پوشاندن موهای سرش عقب ننشست، بلکه بدنش را نمادِ سرپیچی و عصیان کرد. خواهان آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان هستم.
نرگس محمدی زندان اوین - ۱۳ آبان ۱۴۰۳»
narges_mohamadi_51
عکس دیوار نویسی از صفحه اتحاد جوانان ایران
fa_uyi
#دختر_علوم_تحقیقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #نرگس_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه خانم محمدی به شرح زیر است:
«زنان تاوان “سرپیچی” را میدهند، اما در مقابل زور سر خم نمیکنند. “تنِ” زنِ معترضِ دانشگاه، نماد عصیان و شدت خشم و طغیان است. زن دانشجو با لباسهای معمولی برای شرکت در کلاس درس وارد دانشگاه می شود. ماموران حراست به دلیل “حجاب اجباری” مانع ورود او می شوند. درگیری تا جایی پیش می رود که او لباسش را در می آورد. یادآوری آنچه بر زنان ایران در این لحظه های تحقیر و توهین وزورگویی رفته است، هولناک، تحمل ناپذیر و شکننده است.
مسئولان و مأموران حکومت اعلام کردهاند، زنی را که در دانشگاه برهنه شد، تحت آزمایشاتِ روانی قرار دادهاند. به جای زنِ معترض، میبایست عاملان و آمران پدیدهی ننگین “حجاب اجباری” تحت آزمایش روانی قرار گیرند که به خود اجازه میدهند در هر مکان و هر زمانی، بدنِ زن را ابزار خشونت علیه او قرار دهند. حکومت نمیتواند با برچسبِ «روانی»، بیمار «جنسی» و “فریبخورده” علیهِ زنان معترض که بدنهایشان را نمادِ اعتراض و طغیان علیه زنستیزی و استبداد کردهاند، آنها را وادار به عقبنشینی کند. زنِ معترض در دانشگاه، «بدنی» را که حکومت سالها در تلاش است تا ابزار شرم، سرکوب و جنسی قرار دهد، به ابزارِ اعتراضِ کوبنده علیهشان تبدیل کرد. او نه تنها در مقابل زورگویی برای تحمیل “حجاب اجباری” و پوشاندن موهای سرش عقب ننشست، بلکه بدنش را نمادِ سرپیچی و عصیان کرد. خواهان آزادی او و توقف سرکوب و آزار زنان هستم.
نرگس محمدی زندان اوین - ۱۳ آبان ۱۴۰۳»
narges_mohamadi_51
عکس دیوار نویسی از صفحه اتحاد جوانان ایران
fa_uyi
#دختر_علوم_تحقیقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #نرگس_محمدی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلار به هفتاد هزار رسید...
هشتاد میلیون نفر را
لخت کردند، کسی چیزی نگفت
زنی لباسهایش را در آورد
تمام دنیا فهمیدند...
ما گناه را نمیبینیم
مگر آنکه زنی
آنرا مرتکب شود...
برداشتی بر شعر: غاده السمان
از صفحه مسعود احمدی شامکانی
ahmadi_shamakani912
#فقر_فساد_گرونی #دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هشتاد میلیون نفر را
لخت کردند، کسی چیزی نگفت
زنی لباسهایش را در آورد
تمام دنیا فهمیدند...
ما گناه را نمیبینیم
مگر آنکه زنی
آنرا مرتکب شود...
برداشتی بر شعر: غاده السمان
از صفحه مسعود احمدی شامکانی
ahmadi_shamakani912
#فقر_فساد_گرونی #دختر_علوم_تحقيقات #آهو_دریایی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech