آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
آزادی و شناخت
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
جان آدامز
«بگذار شهامت خواندن، اندیشیدن، گفتن و نوشتن را داشته باشیم... بگذار دریچههای شناخت گشوده شود و رود شناخت جریان یابد.»
(به نظر شما چه نسبتی میان آزادی و شناخت وجود دارد؟)
هرکجا حساسیتی نسبت به این مسئله [شناخت] شکل گرفته و شناخت عمومی
مستولی شده است، به همان نسبت خودکامگی حکومت و هر نوع سرکوب نیز رو به کاهش گذاشته است. انسان بدون تردید برخوردار از روحی والا است. اصلی که در ذات انسانی است - تمایلی که با شناخت تشویق میشود و مبتنی بر غیردوستی است؛ منظورم عشق به قدرتی است که اغلب موجب بردگی نیز شده است - هر زمان که آزاد بوده است، موجب آزادی نیز شده است.
در نبود یک شناخت عمومی در میان مردم نمیتوان از آزادی پاسداری کرد،
مردمی که در قالب خاستگاه طبیعیشان برخوردار از حق شناخت هستند، از آنجا که خالق بزرگ ایشان، از آن رو که هیچ کاری را بیهوده انجام نمیدهد، به ایشان قوه ادراک و میل به شناخت اعطاء فرموده است؛ اضافه بر این، مردم از حق فسخناشدنی، مسلم، و سلبناشدنی شناخت شخصیت و رفتار حاکمان خویش برخوردارند، حقی که بیش از هر حق و حقوق دیگری ترس و غبطه حاکمان را به همراه دارد. حاکمان چیزی بیش از وکیل، نماینده، امانتدار یا خادم مردم نیستند. و اگر به شکل دسیسهآمیزی به این اعتماد و امانت و منفعت خیانت شود، مردم حق دارند اتوریتهای را که خودشان به نمایندگان و به خادمین و امانتداران خویش اعطاء نمودهاند از ایشان بازپس گرفته و خادمین و امانتداران و نمایندگان لایقتری را به جای آنها منصوب دارند. بدین ترتیب است که حراست از ابزار و از وسایل #شناخت در میان فرودستترین مردم، از اهمیت عمومی بیشتری در کشور از هر آنچه ثروت و مالکیت توانمندان و والادستان به شمار میرود، برخوردار است. چنین امری حتی برای والادستان و ثروتمندان و نوادگان آنها نیز، از اهمیت و پیامدهای مهمی برخوردار است.
تنها پرسش این است که آیا چنین امری میبایست با تکیه بر مقرری عمومی صورت پذیرد یا خیر؟
جان آدامز (١٧٥٣– ١٨٢٦) دومین رئیس جمهور ایالات متحده و یکی از شخصیت های برجسته انقلاب آمریکا بود. این منتخب گلچینی است از «رساله ای بر قانون شرع و قانون فئودال» که آدامز آن را در سال ١٧٦٥ بدون امضا در بوستون گازت در مخالفت با قانون تمبر در مستعمره های آمریکایی به چاپ رساند. در این «رساله» آدامز نقش تاریخی قوانین شرعی و فئودال را به عنوان خاکریزهای ظلم و ستم روحانی و #سکولار مورد ارزیابی قرار داد. این منتخب بر اهمیت تحصیلات عمومی به عنوان ضامن آزادی تمرکز می کند. با شرح سطح چشمگیر تحصیلات در نیو انگلاند، آدامز اعلام می کند: «در فقدان دانش عمومی در میان مردم، #آزادی دوام پیدا نخواهد کرد،» به خصوص دانش از «شخصیت و رفتار حاکمانشان». آدامز همچنین از نقش مطبوعات در گسترش دانش تحسین به عمل می آورد، امری که موجب ارتقاء #آزادی_بیان و افشای #فساد سیاسی می گردد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/qfpFhw
@Tavaana_TavaanaTech
شوخی یک کاربر توییتر با مظلومنمایی خامنهای!
به نظر شما فساد اقتصادی چه اندازه ریشه در دیکتاتوری و استبداد سیاسی دارد؟
مبارزه با فساد را چگونه میتوان از درون خود جامعه سازماندهی کرد و چه راههایی برای بیاعتبارساختن مسئولان فاسد میشناسید؟
#یاری_مدنی_توانا #مسئولیت_مدنی #فساد_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
شوخی یک کاربر توییتر با مظلومنمایی خامنهای!
به نظر شما فساد اقتصادی چه اندازه ریشه در دیکتاتوری و استبداد سیاسی دارد؟
مبارزه با فساد را چگونه میتوان از درون خود جامعه سازماندهی کرد و چه راههایی برای بیاعتبارساختن مسئولان فاسد میشناسید؟
#یاری_مدنی_توانا #مسئولیت_مدنی #فساد_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
در حالیکه انتقادات از تحصیل فرزندان مقامات جمهوری اسلامی در خارج از کشور به شدیدترین وجه توسط شهروندان طی این چند سال بیان شده است اما همچنان فرزندان این مقامات یا برای تحصیل یا برای زندگی به خارج از کشور و کشورهای اروپایی و آمریکایی میروند.
البته برخی بر این باور هستند که بایستی حساب فرزندان را از مقامات جدا کرد. به نظر آنان فرزندان خود باید انتخاب و اختیار داشته باشند.
نظر شما چیست؟ شما چه فکر میکنید؟ نظر شما درباره تحصیل این افراد در خارج از کشور چیست؟ اگر مخالف هستید میتوانید دلیل مخالفت خود را بیان کنید تا بحثی خوب شکل بگیرد.
در تصویر معصومه ابتکار و حسن روحانی را میبینید. فرزند معصومه ابتکار در آمریکا تحصیل و زندگی میکند و علی فریدون برادرزاده حسن روحانی که فرزند حسین فریدون است طبق آخرین اطلاعات در نیویورک آمریکا زندگی میکند.
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #فساد_سیاسی #همبستگی
#معصومه_ابتکار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
البته برخی بر این باور هستند که بایستی حساب فرزندان را از مقامات جدا کرد. به نظر آنان فرزندان خود باید انتخاب و اختیار داشته باشند.
نظر شما چیست؟ شما چه فکر میکنید؟ نظر شما درباره تحصیل این افراد در خارج از کشور چیست؟ اگر مخالف هستید میتوانید دلیل مخالفت خود را بیان کنید تا بحثی خوب شکل بگیرد.
در تصویر معصومه ابتکار و حسن روحانی را میبینید. فرزند معصومه ابتکار در آمریکا تحصیل و زندگی میکند و علی فریدون برادرزاده حسن روحانی که فرزند حسین فریدون است طبق آخرین اطلاعات در نیویورک آمریکا زندگی میکند.
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #فساد_سیاسی #همبستگی
#معصومه_ابتکار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
«قشری که خودشان را نواندیشان دینی معرفی میکنند، کسانی هستند که از مسائل مربوط به حد و مرز دریای خزر اظهار نظر میکنند تا مسائل مربوط به اسرائیل و تاریخ یهودیت و قطعنامهها و مسئله هستهای و مشابه آن، اما این موضوع جالب توجه است که چرا آنها درباره جایی که به آن منتسب هستند، نظری نمیدهند و کاملا سکوت کردهاند؟ جایی که برخی شهروندان به دلیل آزادی بیان و عقیده به “مفسد فیالارض” متهم میشوند».
سخنان بهرنگ رهبری، روزنامه نگار، را در این برنامه بشنوید.
این برنامه بخشی از «بگو-بشنو – ۳۶» است با موضوع «حق من خداناباور چه شد؟» که ۲۲ آذر ۱۴۰۲ در اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/silence-of-intellectualism/
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/8Eofa91Szs0
لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/hfJDE
#گفتگو_توانا #نواندیشان_دینی #روشنفکری_دینی #فساد_سیاسی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
سخنان بهرنگ رهبری، روزنامه نگار، را در این برنامه بشنوید.
این برنامه بخشی از «بگو-بشنو – ۳۶» است با موضوع «حق من خداناباور چه شد؟» که ۲۲ آذر ۱۴۰۲ در اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/silence-of-intellectualism/
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/8Eofa91Szs0
لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/hfJDE
#گفتگو_توانا #نواندیشان_دینی #روشنفکری_دینی #فساد_سیاسی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
Dialog Project
سکوت نواندیشان دینی در برابر نقض آزادی بیان و باور - Dialog Project
«قشری که خودشان را نواندیشان دینی معرفی میکنند، کسانی هستند که از مسائل مربوط به حد و مرز دریای خزر اظهار نظر میکنند تا مسائل مربوط به اسرائیل و تاریخ یهودیت و قطعنامهها و مسئله هستهای و مشابه آن، اما این موضوع جالب توجه است که چرا آنها درباره جایی که…