ترانهی «کجایی» ِ #محسن_چاوشی و مخاطبان بسیار
این روزها ترانهای با صدای محسن چاوشی و #سینا_سرلک در فضای مجازی دست به دست میشود با نام «#کجایی» که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. این حجم گستردهی استقبال از یک #ترانه بار دیگر صاحبنظران را با این پرسش مواجه ساخته است که سر اقبال ناگهانی مردم به یک ترانه و یا خواننده چیست؟ از آنجا که بسیاری از این ترانهها که با مخاطب گسترده مواجه میشوند دارای #شعر و #موسیقی و #ریتم غمگین هستند این سوال پیش میآید که آیا این «غم» است که مورد توجه عمومی خصوصا نسل جوان قرار میگیرد یا دلایل دیگری در کار است.
سال گذشته همین روزها بود که مرتضی پاشایی خوانندهی جوان #موسیقی پاپ ایران بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. او که تا آنزمان به ظاهر خوانندهای شناختهشده نبود هنگام مرگش جمعیت انبوهی از تشییعکنندگان و طرفدارانش به مراسم تشییع پیکرش آمدند. این جمعیت به اندازهای زیاد بود که موجب شد در این مورد نظرات متفاوتی ابراز شود.
یوسف اباذری، جامعهشناس یکی از کسانی بود که سخنانش در مورد پاشایی بازتاب بسیار یافت. او در بخشی از سخنانش گفت:
«چه شده که میآیند و مسائل واقعیای را که ما با آن روبرو هستیم، از ذهن ما میبرند؟ این آقایی - پاشایی- که عکسش را اینجا زدهاند و چراغها را تاریک کردهاند، یک خواننده پاپ بود و پاپ در سیر موسیقی، مبتذلترین نوع موسیقی است .... کسانی میگویند موسیقی او را تحلیل نکن، چطور من میتوانم موسیقی کسی را که مرده است تحلیل نکنم؟ من دادهام یک موسیقیدان، فرمت موسیقی او را تحلیل کرده... مبتذل محض است! ما [موسیقی] پاپی داریم که پیچیده است. این سادهترین، مسخرهترین و بدترین نوع موسیقی است. صدای فالش، موسیقی مسخره، شعر مسخرهتر. بنابراین من چطور میتوانم چنین چیزی را تحلیل نکنم؟ برای من خیلی جالب است که یک ملتی میافتند به ابتذال و در مجلس ترحیم چنین خوانندهای شرکت میکنند و توی سرشان میزنند... و یک نفر در فیسبوک مینویسد که "من تا ابد میسوزم"... چرا مردم ایران به این افلاس افتادهاند؟ چطور مردم ایران به این فلاکت افتادهاند؟ اینجاست که تحلیل بسیار مهم است».
در مورد ترانهی «کجایی» نیز بحثهایی در فضای مجازی درگرفته است. برخی با اشاره به «#غریبی_حصر» و «#قلب_مریض» بر این باور هستند که این شعر به #میرحسین_موسوی، که در #حصر وجود دارد اشاره دارد. این در حالی است که عدهی دیگری میگویند که این یک شعر #عاشقانه است که در سریال تلویزیونی «شهرزاد» پخش شده است و چنین منظوری از این شعر دور از واقع است.
شعر و آهنگ این ترانه از محسن چاوشی است.
«یه پاییز زردو زمستون سردو
یه زندونه تنگو یه زخم قشنگو
غم جمعه عصر و غریبیه حصر و
یه دنیا سوال و تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و یه دنیا غروب و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیض و
یه دنیا محال و تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی
کجایی تو بی من تو بی من کجایی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی
کجایی تو بی من تو بی من کجایی
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
این روزها ترانهای با صدای محسن چاوشی و #سینا_سرلک در فضای مجازی دست به دست میشود با نام «#کجایی» که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. این حجم گستردهی استقبال از یک #ترانه بار دیگر صاحبنظران را با این پرسش مواجه ساخته است که سر اقبال ناگهانی مردم به یک ترانه و یا خواننده چیست؟ از آنجا که بسیاری از این ترانهها که با مخاطب گسترده مواجه میشوند دارای #شعر و #موسیقی و #ریتم غمگین هستند این سوال پیش میآید که آیا این «غم» است که مورد توجه عمومی خصوصا نسل جوان قرار میگیرد یا دلایل دیگری در کار است.
سال گذشته همین روزها بود که مرتضی پاشایی خوانندهی جوان #موسیقی پاپ ایران بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. او که تا آنزمان به ظاهر خوانندهای شناختهشده نبود هنگام مرگش جمعیت انبوهی از تشییعکنندگان و طرفدارانش به مراسم تشییع پیکرش آمدند. این جمعیت به اندازهای زیاد بود که موجب شد در این مورد نظرات متفاوتی ابراز شود.
یوسف اباذری، جامعهشناس یکی از کسانی بود که سخنانش در مورد پاشایی بازتاب بسیار یافت. او در بخشی از سخنانش گفت:
«چه شده که میآیند و مسائل واقعیای را که ما با آن روبرو هستیم، از ذهن ما میبرند؟ این آقایی - پاشایی- که عکسش را اینجا زدهاند و چراغها را تاریک کردهاند، یک خواننده پاپ بود و پاپ در سیر موسیقی، مبتذلترین نوع موسیقی است .... کسانی میگویند موسیقی او را تحلیل نکن، چطور من میتوانم موسیقی کسی را که مرده است تحلیل نکنم؟ من دادهام یک موسیقیدان، فرمت موسیقی او را تحلیل کرده... مبتذل محض است! ما [موسیقی] پاپی داریم که پیچیده است. این سادهترین، مسخرهترین و بدترین نوع موسیقی است. صدای فالش، موسیقی مسخره، شعر مسخرهتر. بنابراین من چطور میتوانم چنین چیزی را تحلیل نکنم؟ برای من خیلی جالب است که یک ملتی میافتند به ابتذال و در مجلس ترحیم چنین خوانندهای شرکت میکنند و توی سرشان میزنند... و یک نفر در فیسبوک مینویسد که "من تا ابد میسوزم"... چرا مردم ایران به این افلاس افتادهاند؟ چطور مردم ایران به این فلاکت افتادهاند؟ اینجاست که تحلیل بسیار مهم است».
در مورد ترانهی «کجایی» نیز بحثهایی در فضای مجازی درگرفته است. برخی با اشاره به «#غریبی_حصر» و «#قلب_مریض» بر این باور هستند که این شعر به #میرحسین_موسوی، که در #حصر وجود دارد اشاره دارد. این در حالی است که عدهی دیگری میگویند که این یک شعر #عاشقانه است که در سریال تلویزیونی «شهرزاد» پخش شده است و چنین منظوری از این شعر دور از واقع است.
شعر و آهنگ این ترانه از محسن چاوشی است.
«یه پاییز زردو زمستون سردو
یه زندونه تنگو یه زخم قشنگو
غم جمعه عصر و غریبیه حصر و
یه دنیا سوال و تو سینم گذاشتی
جهانی دروغ و یه دنیا غروب و
یه درد عمیق و یه تیزی تیغ و
یه قلب مریض و یه آه غلیض و
یه دنیا محال و تو سینم گذاشتی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی
کجایی تو بی من تو بی من کجایی
رفیقم کجایی دقیقا کجایی
کجایی تو بی من تو بی من کجایی
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
آلبوم #موسیقی_تلفیقی ایرانی در فهرست ده آلبوم برتر ۲۰۱۵ "سانگ لاینز"
برای نخستین بار یک آلبوم #موسیقی #تلفیقی #ایرانی در فهرست ده آلبوم برتر سال ۲۰۱۵ به انتخاب "سانگ لاینز" مجله معتبر #موسیقی پاپ جهان قرار گرفته است.
این آلبوم که با صدای #مهساوحدت در اوایل ژانویه در #نروژ منتشر شد، "Traces of an Old Vineyard" یا "بقایای یک تاکستان ویرانه" نام دارد در فارسی به "به طربناکی خاک" نامیده شده است.
مهسا و مرجان وحدت دوخواهر هنرمند و فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه هنر هستند که با تلفیق موسیقی سنتی ایرانی و بلوز آمریکایی سبک جدیدی را در آواز ایرانی معرفی کرده اند.
این دو پیشتر ویدیوی یکی از ترانه خوانی های خود را بر بام خانه ای در تهران در فضای مجازی منتشر کردند. (منبع: صدای آمریکا)
آهنگ «دارم امیدی» با اجرای #مهسا و #مرجان_وحدت تقدیم میشود به شما همراهان توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
برای نخستین بار یک آلبوم #موسیقی #تلفیقی #ایرانی در فهرست ده آلبوم برتر سال ۲۰۱۵ به انتخاب "سانگ لاینز" مجله معتبر #موسیقی پاپ جهان قرار گرفته است.
این آلبوم که با صدای #مهساوحدت در اوایل ژانویه در #نروژ منتشر شد، "Traces of an Old Vineyard" یا "بقایای یک تاکستان ویرانه" نام دارد در فارسی به "به طربناکی خاک" نامیده شده است.
مهسا و مرجان وحدت دوخواهر هنرمند و فارغ التحصیل رشته موسیقی از دانشگاه هنر هستند که با تلفیق موسیقی سنتی ایرانی و بلوز آمریکایی سبک جدیدی را در آواز ایرانی معرفی کرده اند.
این دو پیشتر ویدیوی یکی از ترانه خوانی های خود را بر بام خانه ای در تهران در فضای مجازی منتشر کردند. (منبع: صدای آمریکا)
آهنگ «دارم امیدی» با اجرای #مهسا و #مرجان_وحدت تقدیم میشود به شما همراهان توانا
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#مهوش، خوانندهی کوچه و بازار
پس از مرگ مهوش مشخص شد که این خوانندهی #کوچهبازاری بخش عمدهای از درآمد خود را صرف کمک به فقرا کرده است و هزینهی دهها #کودک #یتیم را عهدهدار شده است.
مرگ مرتضا پاشایی، خوانندهی #موسیقی پاپ که در آبانماه ۱۳۹۳ اتفاق افتاد و تشییع جنازهی با جمعیت بسیار که برایش برگزار شد باعث شد برخیها این مراسم تشییع را با مراسم «مهوش» #خواننده کوچهبازاری ایران قیاس کنند. یکی از این افراد که اولبار این قیاس را به کار برد، استاد جامعهشناسی، یوسف اباذری بود. اباذری در سخنرانیای که در تالار ابن خلدون دانشکدهی علوم اجتماعی ایراد داشت و عنوان آن «پدیدارشناسی فرهنگ یک مرگ» بود گفت که «بعد از اینکه مهوش مُرد، بعد از واقعهی ۳۲ لاتها از مهوش یک تشییع جنازهی مفصل کردند...»
سیمین بهبهانی میگوید که مردم به صدای مهوش بسیار علاقهمند بودند. او میگوید که وقتی مهوش مُرد بیش از پنجاه هزار نفر شرکت کردند. بهبهانی میگوید که در کافهی «شکوفهنو» پای آوازخوانی مهوش میرفته است و کارهای او را جذاب میداند.بهبهانی از او به عنوان «زن خوشقلب» نام میبرد.
سیمین بهبهانی در قصهی «سنگ را آرامتر بگذارید» که به تعبیر خودش قصهای تخیلی است از زنی به نام «اکرم آبگوشتی» که گویا نام سابق مهوش بوده است. سیمین بهبهانی میگوید که در این قصه به زندگی مهوش نظر داشته است. سیمین بهبهانی در مورد توصیف شخصیت مهوش در این داستان میگوید: «یک مقدار از بعضی آشناها شنیدم و یک مقدار از چند باری که او را در صحنه دیدم ملهم شدم و یک مقداری هم تخیل من در آن خودنمایی کرد و این داستان ساخته شد.. منظور من نمایاندن حال افراد جامعه بوده و آن کسانی را که مردم از خودشان می رانند در حالی که گاهی از آنها لذت هم میبرند و وجود آنها گاهی هم لازم است ولی بسیاری از آدمها از آنها احتراز میکنند و دوستشان ندارند وقتی در جمع میبینند ولی ممکن است در یک جای خلوتی ببینند خیلی هم از آوازشان لذت ببرند.»
معصومه عزیزی بروجردی با نام هنری مهوش در زمستان ۱۲۹۹ خورشیدی در بروجرد به دنیا آمد و در زمستان ۱۳۳۹ در تهران درگذشت. بر روی سنگ مزارش به اشتباه تاریخ ۱۳۴۰ آمده است.
کودکی مهوش در بروجرد گذشت اما در نوجوانی به هم راه خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد. یازده سال داشت که مادرش درگذشت. او را به دست رانندهی کامیونی سپردند تا به تهران بیاورد. از زندگی کودکی مهوش اطلاع زیادی در دست نیست.
برخی میگویند او را به محلهی بدنام «قلعه» که شهر نو نام گرفت بردهاند. هنوز پانزدهسال مهوش تمام نشده بود که برای شرکت در فعالیت هنری به شهر آبادان رفت و در یک #تئاتر معمولی و غیر معروف به کار مشغول شد. پس از مدتی مهوش با ستوان یکم شکوری آشنا شد و با او ازدواج کرد. ازدواجی که دوام نداشت و پس از دو ماه به طلاق کشید اما حاصل این زندگی کوتاه دختری بود به نام اشرف که هنگام مرگ مهوش ۱۲ سال داشت. مهوش پس از یک سال از آبادان به تهران آمد. مهوش در تهران به یکی از مکانهایی پیوست که در مراسم عروسی به اجرای موسیقی شاد میپردازند. او بعد از مدتی با یکی از مردان این گروه با نام حسنزاده ازدواج کرد....
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/LYjGUA
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
پس از مرگ مهوش مشخص شد که این خوانندهی #کوچهبازاری بخش عمدهای از درآمد خود را صرف کمک به فقرا کرده است و هزینهی دهها #کودک #یتیم را عهدهدار شده است.
مرگ مرتضا پاشایی، خوانندهی #موسیقی پاپ که در آبانماه ۱۳۹۳ اتفاق افتاد و تشییع جنازهی با جمعیت بسیار که برایش برگزار شد باعث شد برخیها این مراسم تشییع را با مراسم «مهوش» #خواننده کوچهبازاری ایران قیاس کنند. یکی از این افراد که اولبار این قیاس را به کار برد، استاد جامعهشناسی، یوسف اباذری بود. اباذری در سخنرانیای که در تالار ابن خلدون دانشکدهی علوم اجتماعی ایراد داشت و عنوان آن «پدیدارشناسی فرهنگ یک مرگ» بود گفت که «بعد از اینکه مهوش مُرد، بعد از واقعهی ۳۲ لاتها از مهوش یک تشییع جنازهی مفصل کردند...»
سیمین بهبهانی میگوید که مردم به صدای مهوش بسیار علاقهمند بودند. او میگوید که وقتی مهوش مُرد بیش از پنجاه هزار نفر شرکت کردند. بهبهانی میگوید که در کافهی «شکوفهنو» پای آوازخوانی مهوش میرفته است و کارهای او را جذاب میداند.بهبهانی از او به عنوان «زن خوشقلب» نام میبرد.
سیمین بهبهانی در قصهی «سنگ را آرامتر بگذارید» که به تعبیر خودش قصهای تخیلی است از زنی به نام «اکرم آبگوشتی» که گویا نام سابق مهوش بوده است. سیمین بهبهانی میگوید که در این قصه به زندگی مهوش نظر داشته است. سیمین بهبهانی در مورد توصیف شخصیت مهوش در این داستان میگوید: «یک مقدار از بعضی آشناها شنیدم و یک مقدار از چند باری که او را در صحنه دیدم ملهم شدم و یک مقداری هم تخیل من در آن خودنمایی کرد و این داستان ساخته شد.. منظور من نمایاندن حال افراد جامعه بوده و آن کسانی را که مردم از خودشان می رانند در حالی که گاهی از آنها لذت هم میبرند و وجود آنها گاهی هم لازم است ولی بسیاری از آدمها از آنها احتراز میکنند و دوستشان ندارند وقتی در جمع میبینند ولی ممکن است در یک جای خلوتی ببینند خیلی هم از آوازشان لذت ببرند.»
معصومه عزیزی بروجردی با نام هنری مهوش در زمستان ۱۲۹۹ خورشیدی در بروجرد به دنیا آمد و در زمستان ۱۳۳۹ در تهران درگذشت. بر روی سنگ مزارش به اشتباه تاریخ ۱۳۴۰ آمده است.
کودکی مهوش در بروجرد گذشت اما در نوجوانی به هم راه خانوادهاش به تهران مهاجرت کرد. یازده سال داشت که مادرش درگذشت. او را به دست رانندهی کامیونی سپردند تا به تهران بیاورد. از زندگی کودکی مهوش اطلاع زیادی در دست نیست.
برخی میگویند او را به محلهی بدنام «قلعه» که شهر نو نام گرفت بردهاند. هنوز پانزدهسال مهوش تمام نشده بود که برای شرکت در فعالیت هنری به شهر آبادان رفت و در یک #تئاتر معمولی و غیر معروف به کار مشغول شد. پس از مدتی مهوش با ستوان یکم شکوری آشنا شد و با او ازدواج کرد. ازدواجی که دوام نداشت و پس از دو ماه به طلاق کشید اما حاصل این زندگی کوتاه دختری بود به نام اشرف که هنگام مرگ مهوش ۱۲ سال داشت. مهوش پس از یک سال از آبادان به تهران آمد. مهوش در تهران به یکی از مکانهایی پیوست که در مراسم عروسی به اجرای موسیقی شاد میپردازند. او بعد از مدتی با یکی از مردان این گروه با نام حسنزاده ازدواج کرد....
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/LYjGUA
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آموزشکده توانا
ترانه صحرا خواننده عباس مهرپویا شعر از کریم فکور عباس مهرپویا، قوی تنها http://bit.ly/2qV1xvS @Tavaana_TavaanaTech
عباس مهرپویا، قوی تنها
goo.gl/c0jHeS
۲۵ سال از مرگ عباس مهرپویا، خواننده، آهنگ ساز، تنظیمکننده، مبتکر موسیقی تلفیقی و همینطور جهانگرد و دکوراتور ایرانی گذشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی او نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان ایرانی دیگر اجازهی فعالیت هنری پیدا نکرد.
آخرین کار هنری این خواننده،موسیقیدان و اهنگساز ایرانی همکاری با مجید انتظامی در موسیقی متن فیلم «بایسیکلران» ساختهی محسن مخملباف است که صدای زیبای «سیتار» او به گوش میرسید.
عباس مهرپویا کسی که برای اولین بار ساز «سیتار» را به ایران آورد و خودش تنها نوازندهی چیرهدست سیتار در آن سال ها بود که صدای این سار را با سازهای دیگر تلفیق میکرد و ملودیهای متفاوتی خلق میکرد.
عباس مهرپویا، خواننده، آهنگ ساز، تنظیمکننده، مبتکر موسیقی تلفیقی و همینطور جهانگرد و دکوراتور ایرانی، ششم تیرماه سال ۱۳۰۶ در محلهی عینالدوله تهران دیده به جهان گشود. مهرپویا را یکی از آغازگران موسیقی تلفیقی در ایران میدانند.
مهرپویا از همان دوران کودکی و نوجوانی علاقهی وافری به موسیقی داشت. او کار هنری خود در زمینهی موسیقی را با نواختن ساز عود آغاز کرد و پس از آن به فراگیری گیتار پرداخت.
در همین زمان بود که به طور اتفاقی مهرپویا با «اروین موره» گیتاریست معروف اسپانیایی که در ایران حضور داشت آشنا شد و ریزهکاریهای نواختن گیتار را از او اموخت. در همین زمان از صدایش برای خواندن کمک گرفت و پس از خواندن دو ترانه، عباس مهرپویا در میان خوانندگان موسیقی پاپ شهرت به هم رساند. مهرپویا با خواندن ترانهی «مرگ قو» که از سرودههای «مهدی حمیدی شیرازی» بود به شهرت فراوان رسید. مهرپویا با خواندم «مرگ قو» موجب شد که حمیدی شیرازی نیز از گمنامی بیرون بیاید.
مهرپویا در سال ۱۳۴۶ به کشور هندوستان سفر کرد و در هندوستان به آموتن موسیقی پرداخت و از محضر اساتید بنامی مانند «راوی شانکار» به آموختن سیتار پرداخت.
مهرپویا در هندوستان با رقص سنتی و مذهبی هندوستان نیز آشنا شد.
از آلبومهای موسیقی عباس مهرپویا میتوان به «مرگ قو»-۱۳۵۵، «قایقران»- ۱۳۵۵ و «قبیله لیلی»- ۱۳۵۵، اشاره کرد.
عباس مهرپویا در چهارم خرداد ۱۳۷۱ پس از دو سال نبرد با بیماری سرطان ریه درگذشت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2qV1xvS
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/c0jHeS
۲۵ سال از مرگ عباس مهرپویا، خواننده، آهنگ ساز، تنظیمکننده، مبتکر موسیقی تلفیقی و همینطور جهانگرد و دکوراتور ایرانی گذشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی او نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان ایرانی دیگر اجازهی فعالیت هنری پیدا نکرد.
آخرین کار هنری این خواننده،موسیقیدان و اهنگساز ایرانی همکاری با مجید انتظامی در موسیقی متن فیلم «بایسیکلران» ساختهی محسن مخملباف است که صدای زیبای «سیتار» او به گوش میرسید.
عباس مهرپویا کسی که برای اولین بار ساز «سیتار» را به ایران آورد و خودش تنها نوازندهی چیرهدست سیتار در آن سال ها بود که صدای این سار را با سازهای دیگر تلفیق میکرد و ملودیهای متفاوتی خلق میکرد.
عباس مهرپویا، خواننده، آهنگ ساز، تنظیمکننده، مبتکر موسیقی تلفیقی و همینطور جهانگرد و دکوراتور ایرانی، ششم تیرماه سال ۱۳۰۶ در محلهی عینالدوله تهران دیده به جهان گشود. مهرپویا را یکی از آغازگران موسیقی تلفیقی در ایران میدانند.
مهرپویا از همان دوران کودکی و نوجوانی علاقهی وافری به موسیقی داشت. او کار هنری خود در زمینهی موسیقی را با نواختن ساز عود آغاز کرد و پس از آن به فراگیری گیتار پرداخت.
در همین زمان بود که به طور اتفاقی مهرپویا با «اروین موره» گیتاریست معروف اسپانیایی که در ایران حضور داشت آشنا شد و ریزهکاریهای نواختن گیتار را از او اموخت. در همین زمان از صدایش برای خواندن کمک گرفت و پس از خواندن دو ترانه، عباس مهرپویا در میان خوانندگان موسیقی پاپ شهرت به هم رساند. مهرپویا با خواندن ترانهی «مرگ قو» که از سرودههای «مهدی حمیدی شیرازی» بود به شهرت فراوان رسید. مهرپویا با خواندم «مرگ قو» موجب شد که حمیدی شیرازی نیز از گمنامی بیرون بیاید.
مهرپویا در سال ۱۳۴۶ به کشور هندوستان سفر کرد و در هندوستان به آموتن موسیقی پرداخت و از محضر اساتید بنامی مانند «راوی شانکار» به آموختن سیتار پرداخت.
مهرپویا در هندوستان با رقص سنتی و مذهبی هندوستان نیز آشنا شد.
از آلبومهای موسیقی عباس مهرپویا میتوان به «مرگ قو»-۱۳۵۵، «قایقران»- ۱۳۵۵ و «قبیله لیلی»- ۱۳۵۵، اشاره کرد.
عباس مهرپویا در چهارم خرداد ۱۳۷۱ پس از دو سال نبرد با بیماری سرطان ریه درگذشت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2qV1xvS
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. عباس مهرپویا، قوی تنها ۲۵ سال از مرگ عباس مهرپویا، #خواننده، #آهنگساز، تنظیمکننده، مبتکر #موسیقی_تلفیقی و همینطور جهانگرد و دکوراتور ایرانی گذشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی او نیز مانند بسیاری دیگر از هنرمندان ایرانی دیگر اجازهی فعالیت هنری پیدا نکرد.…
آموزشکده توانا
ترانه دلپوش خواننده: ابراهیم حامدی (ابی) آهنگساز: صادق نجوکی ترانهسرا: شهیار قنبری تقدیم به همراهان توانا @Tavaana_TavaanaTech
ابراهیم حامدی (زادهٔ: ۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران) مشهور به ابی خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است. ابی در سبکهای مختلف موسیقی صاحب اثر است و بسیاری از طرفدارانش او را «آقای صدا» در حوزهٔ موسیقی پاپ فارسی میدانند. در کارنامهٔ کاری وی، همکاری با ترانهسرایان برجستهای چون ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، منصور تهرانی و شهیار قنبری و آهنگسازان سرشناسی چون واروژان، سیاوش قمیشی، فرید زلاند، شادمهر عقیلی، حسن شماعی زاده، اسفندیار منفردزاده و بابک بیات به چشم میخورد. ابی در دو فیلم سینمایی هم در نقش بازیگر حضور داشته است. یکی فیلم بوی گندم، محصول سال ۱۳۵۶ به کارگردانی محمد دلجو و امیر مجاهد، و دیگری فیلم ناخدا با خدا، محصول سال ۱۳۵۲ به کارگردانی نصرتالله وحدت.
goo.gl/Cscavu
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/Cscavu
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. #ابراهیم_حامدی (زادهٔ: ۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران) مشهور به #ابی خوانندهٔ #موسیقی پاپ ایرانی است. ابی در سبکهای مختلف موسیقی صاحب اثر است و بسیاری از طرفدارانش او را «آقای صدا» در حوزهٔ #موسیقی_پاپ فارسی میدانند. در کارنامهٔ کاری وی، همکاری با ترانهسرایان…
حسین زمان: «برای محمدرضا شجریان چه کردند که درباره من بخواهند کاری بکنند؟»
«حسین زمان» - خواننده و موزیسین - که به مدت ۱۶ سال است از هرگونه فعالیت هنری محروم شده است، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، به ممنوع الکاری خود اشاره کرد و از دولت حسن روحانی انتقاد کرد که علی رغم قول و وعده برای او هنوز کاری نکردند. بخشی از سخنان او در زیر می آید.
- «در دولت یازدهم و دولت دوازدهم به ریاست آقای حسن روحانی؛ حدود ده بار به وزارت ارشاد و اداره کل موسیقی مراجعه کردم تا فعالیت هنری خود را آغاز کنم. در چهار سال ابتدایی دولت روحانی پاسخ قانع کنندهای نگرفتم و در چهار سال دوم دوباره مراجعه کردم و با من گفتگوهایی شد که هیچ نتیجهای نگرفتم.»
- «صدای من نباید در قالب یک اثر هنری منتشر شود البته برای این مساله هیچ حکمی از جانب مراجع قضایی صادر نشده و هیچ توضیحی نیز به من داده نمیشود که دلیل این مساله چیست. فقط گفته میشود از بالا دستور داده شده که شما اجازه فعالیت ندارید.»
- «دولت روحانی قصد ندارد درباره افرادی همچون من و هنرمندانی که مشکلاتی مانند من دارند، اقدامی بکند یا ریسک کند. آنها ترجیح دادهاند روش قبل را ادامه دهند. مگر درباره محمدرضا شجریان که استاد مسلم موسیقی است؛ چه اقدامی انجام دادند که مثلا درباره من بخواهند انجام بدهند.»
- «امروز از نظر معیشتی تحت فشار هستم و هیچکسی به این مساله رسیدگی نمیکند حتی تشکلهای صنفی مانند خانه موسیقی نیز مشکلاتم را پیگیری نکردند. من معتقدم این گونه تشکلها بیشتر نقش دکور را بازی میکنند.»
- «در ۱۶ سال گذشته حتی یک نفر از خانه موسیقی با من تماس نگرفته و نپرسیده است که مشکل فعالیت نکردن من چیست؟ درحالیکه من نه تنها جزئی از خانواده موسیقی هستم بلکه جزو معدود پنج هنرمندی هستیم که بعد از انقلاب موسیقی پاپ را دوباره رونق دادیم.»
- «اگر حتی امروز نیز به من مجوز بدهند باز هم برای من فرقی نمیکند و من همان آدم سالهای گذشته هستم و همیشه از حق مردم دفاع خواهم کرد. زیرا به کارها و گفتههایم اعتقاد دارم. امروز حسین زمان با حسین زمان ۱۶ سال پیش تفاوتی نمیکند.»
goo.gl/TFUzou
منابع مرتبط
شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر
bit.ly/2h5DS5B
آواز زنان؛ صداهای ممنوعه
bit.ly/2dHUvDB
@Tavaana_TavaanaTech
«حسین زمان» - خواننده و موزیسین - که به مدت ۱۶ سال است از هرگونه فعالیت هنری محروم شده است، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، به ممنوع الکاری خود اشاره کرد و از دولت حسن روحانی انتقاد کرد که علی رغم قول و وعده برای او هنوز کاری نکردند. بخشی از سخنان او در زیر می آید.
- «در دولت یازدهم و دولت دوازدهم به ریاست آقای حسن روحانی؛ حدود ده بار به وزارت ارشاد و اداره کل موسیقی مراجعه کردم تا فعالیت هنری خود را آغاز کنم. در چهار سال ابتدایی دولت روحانی پاسخ قانع کنندهای نگرفتم و در چهار سال دوم دوباره مراجعه کردم و با من گفتگوهایی شد که هیچ نتیجهای نگرفتم.»
- «صدای من نباید در قالب یک اثر هنری منتشر شود البته برای این مساله هیچ حکمی از جانب مراجع قضایی صادر نشده و هیچ توضیحی نیز به من داده نمیشود که دلیل این مساله چیست. فقط گفته میشود از بالا دستور داده شده که شما اجازه فعالیت ندارید.»
- «دولت روحانی قصد ندارد درباره افرادی همچون من و هنرمندانی که مشکلاتی مانند من دارند، اقدامی بکند یا ریسک کند. آنها ترجیح دادهاند روش قبل را ادامه دهند. مگر درباره محمدرضا شجریان که استاد مسلم موسیقی است؛ چه اقدامی انجام دادند که مثلا درباره من بخواهند انجام بدهند.»
- «امروز از نظر معیشتی تحت فشار هستم و هیچکسی به این مساله رسیدگی نمیکند حتی تشکلهای صنفی مانند خانه موسیقی نیز مشکلاتم را پیگیری نکردند. من معتقدم این گونه تشکلها بیشتر نقش دکور را بازی میکنند.»
- «در ۱۶ سال گذشته حتی یک نفر از خانه موسیقی با من تماس نگرفته و نپرسیده است که مشکل فعالیت نکردن من چیست؟ درحالیکه من نه تنها جزئی از خانواده موسیقی هستم بلکه جزو معدود پنج هنرمندی هستیم که بعد از انقلاب موسیقی پاپ را دوباره رونق دادیم.»
- «اگر حتی امروز نیز به من مجوز بدهند باز هم برای من فرقی نمیکند و من همان آدم سالهای گذشته هستم و همیشه از حق مردم دفاع خواهم کرد. زیرا به کارها و گفتههایم اعتقاد دارم. امروز حسین زمان با حسین زمان ۱۶ سال پیش تفاوتی نمیکند.»
goo.gl/TFUzou
منابع مرتبط
شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر
bit.ly/2h5DS5B
آواز زنان؛ صداهای ممنوعه
bit.ly/2dHUvDB
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. حسین زمان: «برای محمدرضا شجریان چه کردند که درباره من بخواهند کاری بکنند؟» . «حسین زمان» - خواننده و موزیسین - که به مدت ۱۶ سال است از هرگونه فعالیت هنری محروم شده است، در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، به ممنوع الکاری خود اشاره کرد و از دولت حسن روحانی انتقاد…
«سید جعفر رضایی جمنانی» - امامجمعه رامسر - در نامهای به اداره ارشاد اسلامی رامسر، اجرای زنده موسیقی پاپ در شهرهای رامسر، کتالم و ساداتشهر را ممنوع کرد! او صرفا اجازه داد کنسرت موسیقی سنتی در این مناطق برگزار شود.
پیدا نیست چرا یک امام جمعه این اندازه باید در برابر شادی و سرگرمی مردم موضع بگیرد؟
goo.gl/ru9nhD
منابع مرتبط
شادی ما و شادی آنها
bit.ly/1oHIDnb
شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر
http://bit.ly/2h5DS5B
@Tavaana_TavaanaTech
پیدا نیست چرا یک امام جمعه این اندازه باید در برابر شادی و سرگرمی مردم موضع بگیرد؟
goo.gl/ru9nhD
منابع مرتبط
شادی ما و شادی آنها
bit.ly/1oHIDnb
شریعت، حکومت اسلامی و حقوق بشر
http://bit.ly/2h5DS5B
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «سید جعفر رضایی جمنانی» - امامجمعه رامسر - در نامهای به اداره ارشاد اسلامی رامسر، اجرای زنده موسیقی پاپ در شهرهای رامسر، کتالم و ساداتشهر را ممنوع کرد! او صرفا اجازه داد کنسرت موسیقی سنتی در این مناطق برگزار شود. پیدا نیست چرا یک امام جمعه این اندازه…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سیاوش فرخنژاد، هنرمند ایرانی، ضمن انتشار این ویدیوی زیبا نوشت:
«مامور حراست کاخ سعد آباد
، که اسلحه دارد! ،
فریاد میزند : "ساز ممنوعه آقا"
اسلحهها
از وجدان
مامورتر ند،
معذورتر ند.
زیر پارچهی سیاه ِ ممنوع
هنر مدفون است،
عشق مدفون است،
زن مدفون است،
من...
ما...
خدا مدفون است...
زیر پارچهی سیاه ،
جغرافیای مرگ جریان دارد.
🎥 : niiloufar_m
* قصد اجرای قطعات دیگری داشتم اما مامور در ورودی، اجازهی همراه داشتن ساز را نداد.
-کاخ سعد اباد، تهران»
siavash_farrokhnejad
#موسیقی_خیابانی #توماج #توماج_صالحی #toomaj #toomajsalehi #سانسور #سانسورچی #هنر_اعتراضی #موسیقی_اعتراضی #رپ_اعتراضی #بیت_رپ #سهتارنوازان #موسیقی #موسیقی_پاپ #موسیقی_ایرانی #هنر #مهسا_امینی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سیاوش فرخنژاد، هنرمند ایرانی، ضمن انتشار این ویدیوی زیبا نوشت:
«مامور حراست کاخ سعد آباد
، که اسلحه دارد! ،
فریاد میزند : "ساز ممنوعه آقا"
اسلحهها
از وجدان
مامورتر ند،
معذورتر ند.
زیر پارچهی سیاه ِ ممنوع
هنر مدفون است،
عشق مدفون است،
زن مدفون است،
من...
ما...
خدا مدفون است...
زیر پارچهی سیاه ،
جغرافیای مرگ جریان دارد.
🎥 : niiloufar_m
* قصد اجرای قطعات دیگری داشتم اما مامور در ورودی، اجازهی همراه داشتن ساز را نداد.
-کاخ سعد اباد، تهران»
siavash_farrokhnejad
#موسیقی_خیابانی #توماج #توماج_صالحی #toomaj #toomajsalehi #سانسور #سانسورچی #هنر_اعتراضی #موسیقی_اعتراضی #رپ_اعتراضی #بیت_رپ #سهتارنوازان #موسیقی #موسیقی_پاپ #موسیقی_ایرانی #هنر #مهسا_امینی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech