#مسئولیت شخصی در #دوران #دیکتاتوری
نویسنده: #هاناآرنت
خلاصه:
تأملی درباره رابطه نیک و بد و #اخلاق با مستقل اندیشیدن و #داوری فردی، از منظر #فلسفی مورد بررسی قرار گرفته اند. #آرنت از بطن این تأمل، تحلیلی درخصوص قدرت به ظاهر نامحتمل فرد درنظام های #استبدادی و #توتالیتر و مسئله شر در تاریخ ارائه داده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#کتابخانه #دموکراسی #حقوق_بشر
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
نویسنده: #هاناآرنت
خلاصه:
تأملی درباره رابطه نیک و بد و #اخلاق با مستقل اندیشیدن و #داوری فردی، از منظر #فلسفی مورد بررسی قرار گرفته اند. #آرنت از بطن این تأمل، تحلیلی درخصوص قدرت به ظاهر نامحتمل فرد درنظام های #استبدادی و #توتالیتر و مسئله شر در تاریخ ارائه داده است.
@Tavaana_TavaanaTech
#کتابخانه #دموکراسی #حقوق_بشر
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
۱۸ آذر سالروز قتل #محمدجعفرپوینده
مجمدجعفر #پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران #دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس #جامعهشناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از #دانشگاه #سوربن #فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیشتر وقف ترجمه آثار #فلسفی و #ادبی و #جامعهشناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد. پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمالشده از جانب حاکمیت همواره وضعیت مالی نامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ #لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف میکند: «ترجمه کتاب #تاریخ و #آگاهی_طبقاتی را در اوج انواع فشارهای #طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و #روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که #انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهی این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید». پوینده در ۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری دیگر #قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد. از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گیپلانتی-بونژرو، پیکار با #تبعیض_جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی #حقوق_بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/r2Oouu
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مجمدجعفر #پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران #دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس #جامعهشناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از #دانشگاه #سوربن #فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیشتر وقف ترجمه آثار #فلسفی و #ادبی و #جامعهشناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد. پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمالشده از جانب حاکمیت همواره وضعیت مالی نامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ #لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف میکند: «ترجمه کتاب #تاریخ و #آگاهی_طبقاتی را در اوج انواع فشارهای #طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و #روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که #انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهی این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید». پوینده در ۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری دیگر #قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد. از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گیپلانتی-بونژرو، پیکار با #تبعیض_جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی #حقوق_بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/r2Oouu
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
زادروز ِ آمانوئل لویناس، فیلسوف «دیگری»
آمانوئل لویناس فیلسوف یهودی ِ فرانسوی در تاریخ ۱۲ ژانویهی سال ۱۹۰۶ در لیتوانی به دنیا آمد. در آن زمان لیتوانی بخشی از امپراتوری روسیه به حساب میآمد. آمانوئل در کودکی به آثار نویسندگان روسی مانند گوگول، تولستوی و داستایفسکی علاقهی ویژه داشت. لویناس در سال ۱۹۲۳ به فرانسه رفت و در دانشگاه استراسبورگ به تحصیل فلسفه پرداخت. استراسبورگ نزدیک ترین شهر فرانسه به لیتوانی بود. تحصیل در این دانشگاه دو پیامد برای لویناس داشت که تاثیرات فراوانی در زندگی فکری او داشت؛ یکی آشنایی با «موریس بلانشو» نویسنده، منتقد ادبی، و رماننویس فرانسوی بود که این آشنایی موجب آشنایی لویناس با آثار نویسندگان فرانسوی خصوصا #پروست و والری شد.
این آشنایی موجب شد که لیوناس #کتاب «دربارهی موریس بلانشو»را نوشت. لویناس در مورد دوستیاش با بلانشو چنین میگوید: «چیزی درونی و عمیق ما را به سوی هم میکشاند و مطمئنا این تنها به دلیل یهودیت هر دو ما نبود هر چند که مضامین یهودیت در شکلگیری افکار هر دوی ما بسیار نقش داشته است. بلانشو به طرز عجیب و غریبی زندگی را بیواسطه میدید و این مسئله مرا جذب او کرد.» اتفاق دیگری که برای لویناس افتاد آشنایی با فلسفهی برگسون بود که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد. هانری برگسون #فیلسوف مشهور فرانسوی بود که در سال ۱۹۴۱ درگذشت. لویناس همهی آنچه در جستجویش بود در فلسفهی برگسون نیافت و از اینرو برای شناخت جهان #فلسفه آلمان در سال ۱۹۲۹ به آلمان سفر کرد و در کلاسهای پدیدارشناسی ادموند هوسرل شرکت کرد و موفق شد دکترای خود را زیر نظر هوسرل با رسالهای با عنوان «نظریه ادراک در پدیدارشناسی هوسرل» بگذراند. در همین دوران با «هستی و زمان» هایدگر آشنا شد و از این کتاب تاثیر فراوان گرفت هر چند که بعدها نظرات انتقادیای نسبت به این کتاب پیدا کرد و از منتقدان هایدگر شد اما در زمان آشنایی با این کتاب گفته بود که این کتاب مسیر حیات #فلسفی من را تغییر داد.
در جنگ جهانی دوم، لویناس به عضویت ارتش فرانسه درآمد و اسیر نازیها شد و خانوادهاش در طی جنگ کشته شدند. یکی از آثار #لویناس با عنوان «از هستی تا هستنده» - از وجود تا موجود - در دوران اسارت لویناس نوشته شده است.
دکتر سروش دباغ، در مورد اخلاق در نگاه لویناس چنین میگوید:
«لویناس معتقد است که اخلاق با #دیگری آغاز می شود. به تعبیری که آوردم، به نزد لویناس، «دیگری» جز شروط امکانیِ پیدایی اخلاق است. به تعبیر دیگر لویناس معتقد است «دگرآیینی» در اینجا محوریت دارد و خودآیینیِ کانتی در دل این دگر آیینی فرا چنگ می آید؛ نه اینکه ما بحث از اخلاق را با خود آیینی آغاز کنیم. بلکه باید با دگر آیینی آغاز کنیم، چون «دیگری» شرط تحقق اخلاق است. به تعبیر دیگر اگر «دیگری» وجود نداشت، آنچه به #اخلاق و مناسبات اخلاقی موسوم است، که صبغۀ بینااشخاصی پر رنگی دارد، محقق نمی شد و شکل نمی گرفت. اشکال او به نظام کانتی و #هایدگر مشخصا این است که آنها بحث را با دازاین در هایدگر و سوژۀ استعلایی در کانت آغاز کرده اند. اما از منظر لویناس ، باید بحثِ بنیادین را با «دیگری» آغاز کرد و #فاعل #اخلاقی، خود را در «دیگری» و لحاظ کردنِ او ببیند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/u1Pqc2
@Tavaana_TavaanaTech
آمانوئل لویناس فیلسوف یهودی ِ فرانسوی در تاریخ ۱۲ ژانویهی سال ۱۹۰۶ در لیتوانی به دنیا آمد. در آن زمان لیتوانی بخشی از امپراتوری روسیه به حساب میآمد. آمانوئل در کودکی به آثار نویسندگان روسی مانند گوگول، تولستوی و داستایفسکی علاقهی ویژه داشت. لویناس در سال ۱۹۲۳ به فرانسه رفت و در دانشگاه استراسبورگ به تحصیل فلسفه پرداخت. استراسبورگ نزدیک ترین شهر فرانسه به لیتوانی بود. تحصیل در این دانشگاه دو پیامد برای لویناس داشت که تاثیرات فراوانی در زندگی فکری او داشت؛ یکی آشنایی با «موریس بلانشو» نویسنده، منتقد ادبی، و رماننویس فرانسوی بود که این آشنایی موجب آشنایی لویناس با آثار نویسندگان فرانسوی خصوصا #پروست و والری شد.
این آشنایی موجب شد که لیوناس #کتاب «دربارهی موریس بلانشو»را نوشت. لویناس در مورد دوستیاش با بلانشو چنین میگوید: «چیزی درونی و عمیق ما را به سوی هم میکشاند و مطمئنا این تنها به دلیل یهودیت هر دو ما نبود هر چند که مضامین یهودیت در شکلگیری افکار هر دوی ما بسیار نقش داشته است. بلانشو به طرز عجیب و غریبی زندگی را بیواسطه میدید و این مسئله مرا جذب او کرد.» اتفاق دیگری که برای لویناس افتاد آشنایی با فلسفهی برگسون بود که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد. هانری برگسون #فیلسوف مشهور فرانسوی بود که در سال ۱۹۴۱ درگذشت. لویناس همهی آنچه در جستجویش بود در فلسفهی برگسون نیافت و از اینرو برای شناخت جهان #فلسفه آلمان در سال ۱۹۲۹ به آلمان سفر کرد و در کلاسهای پدیدارشناسی ادموند هوسرل شرکت کرد و موفق شد دکترای خود را زیر نظر هوسرل با رسالهای با عنوان «نظریه ادراک در پدیدارشناسی هوسرل» بگذراند. در همین دوران با «هستی و زمان» هایدگر آشنا شد و از این کتاب تاثیر فراوان گرفت هر چند که بعدها نظرات انتقادیای نسبت به این کتاب پیدا کرد و از منتقدان هایدگر شد اما در زمان آشنایی با این کتاب گفته بود که این کتاب مسیر حیات #فلسفی من را تغییر داد.
در جنگ جهانی دوم، لویناس به عضویت ارتش فرانسه درآمد و اسیر نازیها شد و خانوادهاش در طی جنگ کشته شدند. یکی از آثار #لویناس با عنوان «از هستی تا هستنده» - از وجود تا موجود - در دوران اسارت لویناس نوشته شده است.
دکتر سروش دباغ، در مورد اخلاق در نگاه لویناس چنین میگوید:
«لویناس معتقد است که اخلاق با #دیگری آغاز می شود. به تعبیری که آوردم، به نزد لویناس، «دیگری» جز شروط امکانیِ پیدایی اخلاق است. به تعبیر دیگر لویناس معتقد است «دگرآیینی» در اینجا محوریت دارد و خودآیینیِ کانتی در دل این دگر آیینی فرا چنگ می آید؛ نه اینکه ما بحث از اخلاق را با خود آیینی آغاز کنیم. بلکه باید با دگر آیینی آغاز کنیم، چون «دیگری» شرط تحقق اخلاق است. به تعبیر دیگر اگر «دیگری» وجود نداشت، آنچه به #اخلاق و مناسبات اخلاقی موسوم است، که صبغۀ بینااشخاصی پر رنگی دارد، محقق نمی شد و شکل نمی گرفت. اشکال او به نظام کانتی و #هایدگر مشخصا این است که آنها بحث را با دازاین در هایدگر و سوژۀ استعلایی در کانت آغاز کرده اند. اما از منظر لویناس ، باید بحثِ بنیادین را با «دیگری» آغاز کرد و #فاعل #اخلاقی، خود را در «دیگری» و لحاظ کردنِ او ببیند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/u1Pqc2
@Tavaana_TavaanaTech
طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی
اثر #ایمانوئل_کانت
در سال ۱۷۹۵، بیش از یک دهه پس از جستار «فکرت یک تاریخ جهانشمول در غایتی جهانوطنی»، ایمانوئل کانت، با بازنگری موضوع #صلح جهانی، اصولی را در برابر حاکمان قرار میدهد که پیروی از آنها، به باور وی، منتهی به استقرار صلح پایدار و ابدی در سطح جهان خواهد شد. در میان اصول کانتی صلح ابدی، میتوان به این موارد کلیدی اشاره کرد: معاهدات بینالمللی صلح نباید مفادی را داشته باشند که تدارکدهنده جنگهای آتی باشند، دولتها نباید بر دولتهای دیگر دستاندازی کنند، تمامی ارتشهای دائمی یا "standing armies" باید ملغی شوند، دولتها و ملتهایشان نباید از بابت جنگ زیر بار بدهی بروند و مقروض شوند.
در ارتباط با دو اصل پیشین، دولتها باید از دخالت نظامی در امور دولتهای دیگر اجتناب ورزند و سرانجام اینکه، جنگ را باید شرافتمندانه به پیش برد. استدلال کانتی در این زمینه بر این پایه استوار است که، همانگونه که انسانها با دوری جستن از حالت طبیعی و تقبل فرمانبری از حکومتهایشان، به #همزیستی در قالب باهمآد اجتماعی روی آوردند، دولتها نیز در سرانجام تکاملی خود در ورای جنگ به صلح روی خواهند آورد. برای نیل به این هدف غایی، کانت استدلال میکند که نظامهای سیاسی باید در وهله نخست، به جمهوری تکامل پیدا کنند، چرا که تفکیک قوا در دولتهایی از این دست، از احتمال بروز جنگ خواهد کاست. پس از این مرحله، به باور کانتی، جمهوریها باید با همپیمانی در قالب اتحادهای چندجانبه (league)، به پیروی از یک سلسله قوائد و قوانین مشترک گردن نهند.
از این گذشته، کانت بر اهمیت آنچه «مهماننوازی جهانشمول» (universal hospitality) مینامد انگشت گذاشته، و از این مفهوم تعریفی به دست میدهد که بر اساس آن، شهروندان یک کشور شهروندان کشورهای دیگر را به دیده «دشمن» نمینگرند و به آنها #احترام میگذارند. به عبارت دیگر، منظور از «مهماننوازی جهانشمول» کانتی، همانا احترام متقابل شهروندی در چارچوب اتحاد فدراتیو جمهوریهای همسو و همذات و همپیمان است. با پیروی کامل از این اصول است که صلح جهانی و ابدی کانتی در تاریخ سرانجام خواهد پذیرفت. و بر اساس همین باور #فلسفی بود که دو تجربه قرن بیستمی جنگ جهانی اول و دوم، به ترتیب به تشکیل دو مجمع جهانی، یعنی جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل پس از جنگ جهانی اول، و دیگری تحت عنوان سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم، منجر شد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/6ef6cs
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
اثر #ایمانوئل_کانت
در سال ۱۷۹۵، بیش از یک دهه پس از جستار «فکرت یک تاریخ جهانشمول در غایتی جهانوطنی»، ایمانوئل کانت، با بازنگری موضوع #صلح جهانی، اصولی را در برابر حاکمان قرار میدهد که پیروی از آنها، به باور وی، منتهی به استقرار صلح پایدار و ابدی در سطح جهان خواهد شد. در میان اصول کانتی صلح ابدی، میتوان به این موارد کلیدی اشاره کرد: معاهدات بینالمللی صلح نباید مفادی را داشته باشند که تدارکدهنده جنگهای آتی باشند، دولتها نباید بر دولتهای دیگر دستاندازی کنند، تمامی ارتشهای دائمی یا "standing armies" باید ملغی شوند، دولتها و ملتهایشان نباید از بابت جنگ زیر بار بدهی بروند و مقروض شوند.
در ارتباط با دو اصل پیشین، دولتها باید از دخالت نظامی در امور دولتهای دیگر اجتناب ورزند و سرانجام اینکه، جنگ را باید شرافتمندانه به پیش برد. استدلال کانتی در این زمینه بر این پایه استوار است که، همانگونه که انسانها با دوری جستن از حالت طبیعی و تقبل فرمانبری از حکومتهایشان، به #همزیستی در قالب باهمآد اجتماعی روی آوردند، دولتها نیز در سرانجام تکاملی خود در ورای جنگ به صلح روی خواهند آورد. برای نیل به این هدف غایی، کانت استدلال میکند که نظامهای سیاسی باید در وهله نخست، به جمهوری تکامل پیدا کنند، چرا که تفکیک قوا در دولتهایی از این دست، از احتمال بروز جنگ خواهد کاست. پس از این مرحله، به باور کانتی، جمهوریها باید با همپیمانی در قالب اتحادهای چندجانبه (league)، به پیروی از یک سلسله قوائد و قوانین مشترک گردن نهند.
از این گذشته، کانت بر اهمیت آنچه «مهماننوازی جهانشمول» (universal hospitality) مینامد انگشت گذاشته، و از این مفهوم تعریفی به دست میدهد که بر اساس آن، شهروندان یک کشور شهروندان کشورهای دیگر را به دیده «دشمن» نمینگرند و به آنها #احترام میگذارند. به عبارت دیگر، منظور از «مهماننوازی جهانشمول» کانتی، همانا احترام متقابل شهروندی در چارچوب اتحاد فدراتیو جمهوریهای همسو و همذات و همپیمان است. با پیروی کامل از این اصول است که صلح جهانی و ابدی کانتی در تاریخ سرانجام خواهد پذیرفت. و بر اساس همین باور #فلسفی بود که دو تجربه قرن بیستمی جنگ جهانی اول و دوم، به ترتیب به تشکیل دو مجمع جهانی، یعنی جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل پس از جنگ جهانی اول، و دیگری تحت عنوان سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم، منجر شد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/6ef6cs
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Tavaana
طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی، اثر ایمانوئل کانت
هادی پاکزاد خواننده و موزیسین جوان #راک شامگاه دیروز درگذشت.
#هادی_پاکزاد که دی ماه سال ۹۴ نخستین آلبوم رسمی خود را پس از حدود ۱۳ سال فعالیت در این حوزه، تحت عنوان «تاریکی» روانه بازار موسیقی کشور کرد، شامگاه دیروز (جمعه ۷ خرداد) در مشهد درگذشت.
به گزارش «موسیقی ما», رضا کریمیتبار (تهیه کننده آلبوم تاریکی) ضمن تائید این خبر، از انتشار دلایل اصلی فوت این خواننده در روزهای آینده خبر داد.
آخرین «توئیت»ها و دستنوشتههای این خواننده در کانال شخصیاش در تلگرام، ازشب گذشته به شدت در حال بازنشر هستند و بسیاری از اهالی موسیقی و دوستداران این #خواننده مشهدی، در فضای مجازی صحبتهای مختلفی را درباره این اتفاق مطرح نمودهاند.
او از ۱۳ سال پیش فعالیتهای خود را در حوزه موسیقی آغاز کرده بود و نخستین آلبوم رسمیاش دی ماه سال ۹۴ روانه بازار موسیقی کشور شد.
لینک ویدیو: http://bit.ly/25oMJSn
یکی از دوستان هادی پاکزاد در متنی که برای توانا ارسال کرده اینطور نوشت:
"بزرگترین آرزوی او برگزاری کنسرت در سرزمین مادری اش بود؛ آرزویی که هیچ گاه به آن دست نیافت و آن را با خود به زیر خاک برد.
مطمئناً هر کس که تا بحال #ترانه های او را دنبال کرده یا متون #فلسفی اش را مطالعه نموده، به این واقعیت پی برده که او یکی از معدود #موزیسین های ایرانی بود که سعی می کرد با ارائه ی نگاهی نو در قالب #پست_مدرنیسم و در سبک راک، از علایق لایه های سطحی جامعه و در مجموع این #ابتذال عمومی حاکم بر کشور فاصله بگیرد و تا حد امکان، برای ارتقای #موسیقی ايرانی و #ادبیات فارسی بکوشد.
او هیچگاه به اندازه ی نبوغ و استعدادش به شهرت نرسید، چرا که اگر جوانی با استعدادهای او می خواست الگوی موسیقیایی این مرز وبوم شود، آنگاه منافع خیلی ها در خطر بود.
در واقع امروز به جای آنکه عکس های هادی پاکزاد بر روی جلد مجله ها باقی بماند،
این یاد و خاطره ی اوست که در ذهن کسانی که هنر او را فهمیدند باقی خواهد ماند."
یادش گرامی باد
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
#هادی_پاکزاد که دی ماه سال ۹۴ نخستین آلبوم رسمی خود را پس از حدود ۱۳ سال فعالیت در این حوزه، تحت عنوان «تاریکی» روانه بازار موسیقی کشور کرد، شامگاه دیروز (جمعه ۷ خرداد) در مشهد درگذشت.
به گزارش «موسیقی ما», رضا کریمیتبار (تهیه کننده آلبوم تاریکی) ضمن تائید این خبر، از انتشار دلایل اصلی فوت این خواننده در روزهای آینده خبر داد.
آخرین «توئیت»ها و دستنوشتههای این خواننده در کانال شخصیاش در تلگرام، ازشب گذشته به شدت در حال بازنشر هستند و بسیاری از اهالی موسیقی و دوستداران این #خواننده مشهدی، در فضای مجازی صحبتهای مختلفی را درباره این اتفاق مطرح نمودهاند.
او از ۱۳ سال پیش فعالیتهای خود را در حوزه موسیقی آغاز کرده بود و نخستین آلبوم رسمیاش دی ماه سال ۹۴ روانه بازار موسیقی کشور شد.
لینک ویدیو: http://bit.ly/25oMJSn
یکی از دوستان هادی پاکزاد در متنی که برای توانا ارسال کرده اینطور نوشت:
"بزرگترین آرزوی او برگزاری کنسرت در سرزمین مادری اش بود؛ آرزویی که هیچ گاه به آن دست نیافت و آن را با خود به زیر خاک برد.
مطمئناً هر کس که تا بحال #ترانه های او را دنبال کرده یا متون #فلسفی اش را مطالعه نموده، به این واقعیت پی برده که او یکی از معدود #موزیسین های ایرانی بود که سعی می کرد با ارائه ی نگاهی نو در قالب #پست_مدرنیسم و در سبک راک، از علایق لایه های سطحی جامعه و در مجموع این #ابتذال عمومی حاکم بر کشور فاصله بگیرد و تا حد امکان، برای ارتقای #موسیقی ايرانی و #ادبیات فارسی بکوشد.
او هیچگاه به اندازه ی نبوغ و استعدادش به شهرت نرسید، چرا که اگر جوانی با استعدادهای او می خواست الگوی موسیقیایی این مرز وبوم شود، آنگاه منافع خیلی ها در خطر بود.
در واقع امروز به جای آنکه عکس های هادی پاکزاد بر روی جلد مجله ها باقی بماند،
این یاد و خاطره ی اوست که در ذهن کسانی که هنر او را فهمیدند باقی خواهد ماند."
یادش گرامی باد
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
YouTube
Hadi Pakzad ft Belle Nava Yellow Harmony
Farskids
خشایار دیهیمی؛ آواز با صدای دیگران
goo.gl/3tYKob
خشایار دیهیمی از مشهورترین مترجمان ایرانیست که نزدیک به ۳۷ سال است، کار ترجمه میکند. او که دارای مدرک مهندسی شیمی است، ابتدا در حوزه تحصیلی خود فعال بود، اما پس از چندی مسیر زندگیاش را به سمت مترجمی عوض کرد و تاکنون بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب ترجمه کرده است. ترجمههای او حوزههای مختلف فلسفی، سیاسی و ادبی را در بر میگیرند.
او که در آغاز دهه هفتاد زندگیاش به سر میبرد، همچنان مترجمی پرکار محسوب میشود و ویراستاری برجسته نیز به حساب میآید. علاوه بر ترجمه و ویراستاری، در جامعه مدنی نیز حضوری پررنگ و فعال دارد. او در دوره «اصلاحات» برای روزنامهها مقاله سیاسی مینوشت و در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری از کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالگرا حمایت کرده است. اگرچه او این حمایتها را "حمایت مشروط" میداند. او کار روشنفکر را نقد کردن میداند و اگرچه سیاست را امر شریفی میپندارد اما روشنفکران را از وابستگی حزبی بر حذر میدارد. او در جملهای گویا درباره نسبت سیاست و خودش میگوید: «من آدم روزنامه هستم. آدم شبنامه نیستم.»....
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/KhashayarDeihimi
@Tavaana_TavaanaTech
goo.gl/3tYKob
خشایار دیهیمی از مشهورترین مترجمان ایرانیست که نزدیک به ۳۷ سال است، کار ترجمه میکند. او که دارای مدرک مهندسی شیمی است، ابتدا در حوزه تحصیلی خود فعال بود، اما پس از چندی مسیر زندگیاش را به سمت مترجمی عوض کرد و تاکنون بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب ترجمه کرده است. ترجمههای او حوزههای مختلف فلسفی، سیاسی و ادبی را در بر میگیرند.
او که در آغاز دهه هفتاد زندگیاش به سر میبرد، همچنان مترجمی پرکار محسوب میشود و ویراستاری برجسته نیز به حساب میآید. علاوه بر ترجمه و ویراستاری، در جامعه مدنی نیز حضوری پررنگ و فعال دارد. او در دوره «اصلاحات» برای روزنامهها مقاله سیاسی مینوشت و در ادوار مختلف انتخابات ریاست جمهوری از کاندیداهای اصلاحطلب و اعتدالگرا حمایت کرده است. اگرچه او این حمایتها را "حمایت مشروط" میداند. او کار روشنفکر را نقد کردن میداند و اگرچه سیاست را امر شریفی میپندارد اما روشنفکران را از وابستگی حزبی بر حذر میدارد. او در جملهای گویا درباره نسبت سیاست و خودش میگوید: «من آدم روزنامه هستم. آدم شبنامه نیستم.»....
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/KhashayarDeihimi
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
خشایار دیهیمی؛ آواز با صدای دیگران
#خشایار_دیهیمی از مشهورترین مترجمان ایرانیست که نزدیک به ۳۷ سال است، کار ترجمه میکند. او که دارای مدرک #مهندسی_شیمی است، ابتدا در حوزه تحصیلی خود فعال بود، اما پس از چندی مسیر زندگیاش را به سمت مترجمی عوض کرد و تاکنون…
خشایار دیهیمی؛ آواز با صدای دیگران
#خشایار_دیهیمی از مشهورترین مترجمان ایرانیست که نزدیک به ۳۷ سال است، کار ترجمه میکند. او که دارای مدرک #مهندسی_شیمی است، ابتدا در حوزه تحصیلی خود فعال بود، اما پس از چندی مسیر زندگیاش را به سمت مترجمی عوض کرد و تاکنون…
Forwarded from آموزشکده توانا
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
goo.gl/Me9qfJ
مجمدجعفر پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعهشناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیشتر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعهشناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.
پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمالشده از جانب حاکمیت همواره وضعیت مالی نامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف میکند:
«ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهی این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
پوینده در ۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.
از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گیپلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/r2Oouu
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/Me9qfJ
مجمدجعفر پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس جامعهشناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن فرانسه اخذ کرده بود. پوینده در بحبوحه انقلاب یعنی در شهریور سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت. او از آن پس وقت خود را بیشتر وقف ترجمه آثار فلسفی و ادبی و جامعهشناختی از زبان فرانسه به فارسی کرد.
پوینده به دلیل فشارها و ناملایمات عمدتا اعمالشده از جانب حاکمیت همواره وضعیت مالی نامناسبی داشت به طوری که در مقدمه کتاب «تاریخ و آگاهی طبقاتی» اثر گئورگ لوکاچ شرایط خود را چنین توصیف میکند:
«ترجمه کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی را در اوج انواع فشارهای طبقاتی و در بدترین اوضاع مادی و روانی ادامه دادم و شاید هم مجموعه همین فشارها بود که انگیزه و توان به پایان رساندن ترجمهی این کتاب را در وجودم برانگیخت. و راستی چه تسلاّیی بهتر از به فارسی در آوردن یکی از مهمترین کتابهای جهان در شناخت دنیای معاصر و ستمهای طبقاتی آن؟ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید».
پوینده در ۸ آذرماه ۱۳۷۷ از منزل خود خارج شد و دیگر بازنگشت و چند روز بعد جسد بیجان این مترجم و نویسنده در "روستای بادامک" در شهرستان شهریار پیدا شد. او را خفه کرده بودند. او را در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند. آرامگاه او در کنار محمد مختاری دیگر قربانی قتلهای سریالی جمهوری اسلامی قرار دارد.
از آثار فراوان محمدجعفر پوینده در عمر کوتاهش میتوان به ترجمه هگل و اندیشه فلسفی در روسیه نوشته گیپلانتی-بونژرو، پیکار با تبعیض جنسی نوشته آندره میشل، اعلامیه جهانی حقوق بشر و تاریخچه آن نوشته گلن جانسون، سپیدهدمان فلسفه تاریخ بورژوازی نوشته ماکس هورکهایمر، جامعهشناسی رمان نوشته گئورک لوکاچ و … اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/r2Oouu
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
.
#مجمدجعفر_پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
#پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس #جامعه_شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از #دانشگاه_سوربن_فرانسه اخذ…
۱۸ آذر سالروز قتل محمدجعفر پوینده
.
#مجمدجعفر_پوینده در هفدهم خردادماه ۱۳۳۳ در اشکدز استان یزد به دنیا آمد.
#پوینده فعالیتهای سیاسی خود را از دوران دانشجویی شروع کرد. او دارای مدرک فوق لیسانس #جامعه_شناسی بود که در سال ۱۳۵۶ از #دانشگاه_سوربن_فرانسه اخذ…
طرحی فلسفی به سوی صلح ابدی
اثر #ایمانوئل_کانت
goo.gl/dWqzEc
در سال ۱۷۹۵، بیش از یک دهه پس از جستار «فکرت یک تاریخ جهانشمول در غایتی جهانوطنی»، ایمانوئل کانت، با بازنگری موضوع #صلح جهانی، اصولی را در برابر حاکمان قرار میدهد که پیروی از آنها، به باور وی، منتهی به استقرار صلح پایدار و ابدی در سطح جهان خواهد شد. در میان اصول کانتی صلح ابدی، میتوان به این موارد کلیدی اشاره کرد: معاهدات بینالمللی صلح نباید مفادی را داشته باشند که تدارکدهنده جنگهای آتی باشند، دولتها نباید بر دولتهای دیگر دستاندازی کنند، تمامی ارتشهای دائمی یا "standing armies" باید ملغی شوند، دولتها و ملتهایشان نباید از بابت جنگ زیر بار بدهی بروند و مقروض شوند.
در ارتباط با دو اصل پیشین، دولتها باید از دخالت نظامی در امور دولتهای دیگر اجتناب ورزند و سرانجام اینکه، جنگ را باید شرافتمندانه به پیش برد. استدلال کانتی در این زمینه بر این پایه استوار است که، همانگونه که انسانها با دوری جستن از حالت طبیعی و تقبل فرمانبری از حکومتهایشان، به #همزیستی در قالب باهمآد اجتماعی روی آوردند، دولتها نیز در سرانجام تکاملی خود در ورای جنگ به صلح روی خواهند آورد. برای نیل به این هدف غایی، کانت استدلال میکند که نظامهای سیاسی باید در وهله نخست، به جمهوری تکامل پیدا کنند، چرا که تفکیک قوا در دولتهایی از این دست، از احتمال بروز جنگ خواهد کاست. پس از این مرحله، به باور کانتی، جمهوریها باید با همپیمانی در قالب اتحادهای چندجانبه (league)، به پیروی از یک سلسله قوائد و قوانین مشترک گردن نهند.
از این گذشته، کانت بر اهمیت آنچه «مهماننوازی جهانشمول» (universal hospitality) مینامد انگشت گذاشته، و از این مفهوم تعریفی به دست میدهد که بر اساس آن، شهروندان یک کشور شهروندان کشورهای دیگر را به دیده «دشمن» نمینگرند و به آنها #احترام میگذارند. به عبارت دیگر، منظور از «مهماننوازی جهانشمول» کانتی، همانا احترام متقابل شهروندی در چارچوب اتحاد فدراتیو جمهوریهای همسو و همذات و همپیمان است. با پیروی کامل از این اصول است که صلح جهانی و ابدی کانتی در تاریخ سرانجام خواهد پذیرفت. و بر اساس همین باور #فلسفی بود که دو تجربه قرن بیستمی جنگ جهانی اول و دوم، به ترتیب به تشکیل دو مجمع جهانی، یعنی جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل پس از جنگ جهانی اول، و دیگری تحت عنوان سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم، منجر شد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/6ef6cs
@Tavaana_TavaanaTech
اثر #ایمانوئل_کانت
goo.gl/dWqzEc
در سال ۱۷۹۵، بیش از یک دهه پس از جستار «فکرت یک تاریخ جهانشمول در غایتی جهانوطنی»، ایمانوئل کانت، با بازنگری موضوع #صلح جهانی، اصولی را در برابر حاکمان قرار میدهد که پیروی از آنها، به باور وی، منتهی به استقرار صلح پایدار و ابدی در سطح جهان خواهد شد. در میان اصول کانتی صلح ابدی، میتوان به این موارد کلیدی اشاره کرد: معاهدات بینالمللی صلح نباید مفادی را داشته باشند که تدارکدهنده جنگهای آتی باشند، دولتها نباید بر دولتهای دیگر دستاندازی کنند، تمامی ارتشهای دائمی یا "standing armies" باید ملغی شوند، دولتها و ملتهایشان نباید از بابت جنگ زیر بار بدهی بروند و مقروض شوند.
در ارتباط با دو اصل پیشین، دولتها باید از دخالت نظامی در امور دولتهای دیگر اجتناب ورزند و سرانجام اینکه، جنگ را باید شرافتمندانه به پیش برد. استدلال کانتی در این زمینه بر این پایه استوار است که، همانگونه که انسانها با دوری جستن از حالت طبیعی و تقبل فرمانبری از حکومتهایشان، به #همزیستی در قالب باهمآد اجتماعی روی آوردند، دولتها نیز در سرانجام تکاملی خود در ورای جنگ به صلح روی خواهند آورد. برای نیل به این هدف غایی، کانت استدلال میکند که نظامهای سیاسی باید در وهله نخست، به جمهوری تکامل پیدا کنند، چرا که تفکیک قوا در دولتهایی از این دست، از احتمال بروز جنگ خواهد کاست. پس از این مرحله، به باور کانتی، جمهوریها باید با همپیمانی در قالب اتحادهای چندجانبه (league)، به پیروی از یک سلسله قوائد و قوانین مشترک گردن نهند.
از این گذشته، کانت بر اهمیت آنچه «مهماننوازی جهانشمول» (universal hospitality) مینامد انگشت گذاشته، و از این مفهوم تعریفی به دست میدهد که بر اساس آن، شهروندان یک کشور شهروندان کشورهای دیگر را به دیده «دشمن» نمینگرند و به آنها #احترام میگذارند. به عبارت دیگر، منظور از «مهماننوازی جهانشمول» کانتی، همانا احترام متقابل شهروندی در چارچوب اتحاد فدراتیو جمهوریهای همسو و همذات و همپیمان است. با پیروی کامل از این اصول است که صلح جهانی و ابدی کانتی در تاریخ سرانجام خواهد پذیرفت. و بر اساس همین باور #فلسفی بود که دو تجربه قرن بیستمی جنگ جهانی اول و دوم، به ترتیب به تشکیل دو مجمع جهانی، یعنی جامعه ملل یا سازمان مجمع اتفاق ملل پس از جنگ جهانی اول، و دیگری تحت عنوان سازمان ملل پس از جنگ جهانی دوم، منجر شد.
لینک دانلود:
https://goo.gl/6ef6cs
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. طرحی فلسفی به سوی #صلح ابدی اثر #ایمانوئل_کانت در سال ۱۷۹۵، بیش از یک دهه پس از جستار «فکرت یک تاریخ جهانشمول در غایتی جهانوطنی»، ایمانوئل کانت، با بازنگری موضوع #صلح_جهانی، اصولی را در برابر حاکمان قرار میدهد که پیروی از آنها، به باور وی، منتهی به…