☝☝☝☝☝☝☝☝☝☝☝☝
از اجتهاد به نقد عقل اسلامی
اثر محمد ارکون
ترجمه مهدی خلجی
«از اجتهاد به نقد عقل اسلامی» مجموعه مقالاتی، بیشتر درآمدگونه، از محمد ارکون و درباره اوست. جُستار اصلی - که عنوان کتاب هم برگرفته از آن است - پیش از انتشار به زبان فرانسه، نخست به عربی چاپ شد. محمد ارکون، تاریخنگارِ اندیشه اسلامی و از پیشگامان نقد ریشهای روششناسی الهیات اسلامی و خاورشناسی در روزگار معاصر است. ارکون طرح کلی خود را «نقد عقل اسلامی» نام نهاد: یعنی به جای پذیرش ادعای کاذب «باز بودن باب اجتهاد» و کوشش برای اصلاح یا احیاء دینی بر پایه مبانی سنتی اسلامشناسی، به واسازی (déconstruction) اصول و آموزههای اندیشه سنتی، و گذار (déplacement) از چارچوب مسائل و مبانی سنت به گستره پرسشها، کاوشها و روشهای جدید در علوم زبانی، تاریخی و اجتماعی جدید فرا میخواند. او عنوان برگردان انگلیسی یکی از آثار خود را «اسلام: اصلاح یا براندازی؟» (?Islam, To Reform or to Subvert) برگزید. نقد عقل اسلامی، یعنی سنجش تاریخی-زبانی و فلسفی امکانات دستگاهِ مفاهیم سنتی برای شناخت اسلام و تشخیص مرزها و محدودیتهای آن. نقد عقل اسلامی، رویکردی چند سویه و چند رشتهای به سنت و تاریخ اسلام است و از انسانشناسی تاریخی گرفته تا نظریههای جدید در نقد ادبی، همه را به این هدف، همزمان، به کار میگیرد.
ارکون در جُستار «از اجتهاد به نقد عقل اسلامی»، به طور موردی و ملموس، روش نقادانه خود را درباره تفسیرهای سنتی از آیات «ارث» و «وصیت» در قرآن به کار میبرد و با تحلیلی مفهومی-تاریخی نشان میدهد که فقه، صنعتی ساخته فقیهان برای تاریخزدایی (dehistoricization) و بافتارزدایی (decontextualization) از متنهای بنیادی و دوره آغازین تاریخ اسلام است. تکنیکهایی مانند «اجماع» و استدلالهای منسوخ فقهی، فاقد مشروعیت تاریخی و وجاهت روششناختی است و بیش از آنکه در شناخت درست اسلام گرهی بگشاید، منافع طبقههایی اجتماعی مانند فقیهان را پاسداری میکند. هدف اصلی نقد عقل اسلامی، رهانیدن ذهنیت مسلمانان امروز از جزمیتهای فکری و مرجعیتهای دینی است؛ کمک به اندیشیدن انتقادی درباره گذشته و آینده خود و سرانجام، سهم داشتن خلاقانه در جریان جهانی دانش و جنبشهای برابریخواهانه و آزادیخواهانه.
افقهای نوینی که ارکون در مطالعات اسلامی گشود، همچنان برای پژوهشگران الهامبخش است، ولی آثار او به دلایل گوناگون دشوار و نیازمند آشنایی پیشینی با بنیادهای فکری این اندیشمند فرانسوی-الجزایریتبار است. مترجم این جستار، مهدی خلجی، افزون بر پیشگفتاری درآمدگونه درباره رویکرد و روش ارکون در اسلامشناسی، چند نوشته و ترجمه دیگر نیز در این کتاب گنجانده است تا شاید بهره خواننده مشتاق به آشنایی با نوآوریهای ارکون در مطالعات اسلامی بیشتر شود.
#کتاب #اندیشه #نقادی #روشنفکری #رواداری #کتابخانه_توانا
از اجتهاد به نقد عقل اسلامی
اثر محمد ارکون
ترجمه مهدی خلجی
«از اجتهاد به نقد عقل اسلامی» مجموعه مقالاتی، بیشتر درآمدگونه، از محمد ارکون و درباره اوست. جُستار اصلی - که عنوان کتاب هم برگرفته از آن است - پیش از انتشار به زبان فرانسه، نخست به عربی چاپ شد. محمد ارکون، تاریخنگارِ اندیشه اسلامی و از پیشگامان نقد ریشهای روششناسی الهیات اسلامی و خاورشناسی در روزگار معاصر است. ارکون طرح کلی خود را «نقد عقل اسلامی» نام نهاد: یعنی به جای پذیرش ادعای کاذب «باز بودن باب اجتهاد» و کوشش برای اصلاح یا احیاء دینی بر پایه مبانی سنتی اسلامشناسی، به واسازی (déconstruction) اصول و آموزههای اندیشه سنتی، و گذار (déplacement) از چارچوب مسائل و مبانی سنت به گستره پرسشها، کاوشها و روشهای جدید در علوم زبانی، تاریخی و اجتماعی جدید فرا میخواند. او عنوان برگردان انگلیسی یکی از آثار خود را «اسلام: اصلاح یا براندازی؟» (?Islam, To Reform or to Subvert) برگزید. نقد عقل اسلامی، یعنی سنجش تاریخی-زبانی و فلسفی امکانات دستگاهِ مفاهیم سنتی برای شناخت اسلام و تشخیص مرزها و محدودیتهای آن. نقد عقل اسلامی، رویکردی چند سویه و چند رشتهای به سنت و تاریخ اسلام است و از انسانشناسی تاریخی گرفته تا نظریههای جدید در نقد ادبی، همه را به این هدف، همزمان، به کار میگیرد.
ارکون در جُستار «از اجتهاد به نقد عقل اسلامی»، به طور موردی و ملموس، روش نقادانه خود را درباره تفسیرهای سنتی از آیات «ارث» و «وصیت» در قرآن به کار میبرد و با تحلیلی مفهومی-تاریخی نشان میدهد که فقه، صنعتی ساخته فقیهان برای تاریخزدایی (dehistoricization) و بافتارزدایی (decontextualization) از متنهای بنیادی و دوره آغازین تاریخ اسلام است. تکنیکهایی مانند «اجماع» و استدلالهای منسوخ فقهی، فاقد مشروعیت تاریخی و وجاهت روششناختی است و بیش از آنکه در شناخت درست اسلام گرهی بگشاید، منافع طبقههایی اجتماعی مانند فقیهان را پاسداری میکند. هدف اصلی نقد عقل اسلامی، رهانیدن ذهنیت مسلمانان امروز از جزمیتهای فکری و مرجعیتهای دینی است؛ کمک به اندیشیدن انتقادی درباره گذشته و آینده خود و سرانجام، سهم داشتن خلاقانه در جریان جهانی دانش و جنبشهای برابریخواهانه و آزادیخواهانه.
افقهای نوینی که ارکون در مطالعات اسلامی گشود، همچنان برای پژوهشگران الهامبخش است، ولی آثار او به دلایل گوناگون دشوار و نیازمند آشنایی پیشینی با بنیادهای فکری این اندیشمند فرانسوی-الجزایریتبار است. مترجم این جستار، مهدی خلجی، افزون بر پیشگفتاری درآمدگونه درباره رویکرد و روش ارکون در اسلامشناسی، چند نوشته و ترجمه دیگر نیز در این کتاب گنجانده است تا شاید بهره خواننده مشتاق به آشنایی با نوآوریهای ارکون در مطالعات اسلامی بیشتر شود.
#کتاب #اندیشه #نقادی #روشنفکری #رواداری #کتابخانه_توانا
سعیدی سیرجانی را سکته کردند!
سالروز درگذشت علیاکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی در نامه به خامنهای:
«آدمیزادهام، #آزادهام و دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش است و نوشیدن جام شوکران. بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازهی جمهوری اسلامی. حتا اگر اینطور که ادعا میکنند به «مرگ طبیعی» مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ده ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف(آنان) باید خیلی پیش از اینها میمُرد؛ البته «به مرگ طبیعی»» - شاهرخ مسکوب
«سعیدی سیرجانی را سکته کردند»، این جملهای بود که بسیاری پس از مرگ سعیدی سیرجانی که توسط جمهوری اسلامی علت آن سکته اعلام شد، بر زبان آوردند. این جمله حاکی از آن بود که علیاکبر سعیدی سیرجانی که هنگام مرگ دست جمهوری اسلامی اسیر بود به مرگ طبیعی از نمرده، بلکه به قتل رسیده است.
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! #نوشتن نامه به رهبری ِ جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. #شجاعت #روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامهی اولش به خامنهای چنین مینویسد:
«محضر مبارک حضرت آیتاله خامنهای رهبرمعظم جمهوری اسلامی با عرص سلام وتقدیم احترام، سه ماه پیش عریضه ای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نا معقولی که ماموران وزرات ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند....
آنگونه که از نامهی دوم سیرجانی به خامنهای برمیآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد.
«پيام عتابآميز جناب عالی را آقای صابری برايم خواند، و متاسف شدم، نه به علت اين که مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ #شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای برباد رفته ام دربارهی سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران #رهبری شما خواهند داشت. بگذريم از لحن توهين آميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوايی بعيد مينمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا #مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته های من است ای کاش موردش را مشخص میفرموديد، و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انالله و انااليه راجعون.»
.....
#سعید_امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساختهشده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی میتواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب #سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حملهی قلبی اعلام کردند.
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیلهی #ماموران وزارت #اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه #بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1qRcV5
#توانا #نویسندگی #آزادگی
@Tavaana_TavaanaTech
سالروز درگذشت علیاکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی در نامه به خامنهای:
«آدمیزادهام، #آزادهام و دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش است و نوشیدن جام شوکران. بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازهی جمهوری اسلامی. حتا اگر اینطور که ادعا میکنند به «مرگ طبیعی» مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ده ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف(آنان) باید خیلی پیش از اینها میمُرد؛ البته «به مرگ طبیعی»» - شاهرخ مسکوب
«سعیدی سیرجانی را سکته کردند»، این جملهای بود که بسیاری پس از مرگ سعیدی سیرجانی که توسط جمهوری اسلامی علت آن سکته اعلام شد، بر زبان آوردند. این جمله حاکی از آن بود که علیاکبر سعیدی سیرجانی که هنگام مرگ دست جمهوری اسلامی اسیر بود به مرگ طبیعی از نمرده، بلکه به قتل رسیده است.
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! #نوشتن نامه به رهبری ِ جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. #شجاعت #روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامهی اولش به خامنهای چنین مینویسد:
«محضر مبارک حضرت آیتاله خامنهای رهبرمعظم جمهوری اسلامی با عرص سلام وتقدیم احترام، سه ماه پیش عریضه ای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نا معقولی که ماموران وزرات ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند....
آنگونه که از نامهی دوم سیرجانی به خامنهای برمیآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد.
«پيام عتابآميز جناب عالی را آقای صابری برايم خواند، و متاسف شدم، نه به علت اين که مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ #شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای برباد رفته ام دربارهی سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران #رهبری شما خواهند داشت. بگذريم از لحن توهين آميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوايی بعيد مينمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا #مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته های من است ای کاش موردش را مشخص میفرموديد، و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انالله و انااليه راجعون.»
.....
#سعید_امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساختهشده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی میتواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب #سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حملهی قلبی اعلام کردند.
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیلهی #ماموران وزارت #اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه #بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1qRcV5
#توانا #نویسندگی #آزادگی
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
سعیدی سیرجانی؛ کشتهی راه قلم - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازه جمهوری اسلامی. حتی اگر این طور که ادعا میکنند به “مرگ طبیعی” مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ۱۰ ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف (آنان) باید خیلی پیش از اینها میمرد؛ البته “به مرگ…
رشیدپور در پاسخ به انتقادها در گفتگویش با جمشید مشایخی:
من ترجیح میدهم روشنفکر نباشم!
رضا رشیدپور به انتقادها درباره گفتگویش با جمشید مشایخی که تعصب او را نسبت به همسرش ستوده بود، پاسخ داد. او گفت که حرفهایش اینگونه تعبیر شده است که با #حقوق_زنان و خانمهایی که با شغلهای سطح بالا سر و کار داشتهاند عناد داشته است.
رشیدپور افزود: «من دست به سینه نسبت به این خانمها افتخار میکنم و نقش پررنگ مادر را در آستانه روز زن، مادر و دختر یادآوری میکنم. حرفی که زدهام به #مشایخی اگر حرفی غیر روشنفکرانه است، ترجیح میدهم غیر روشنفکر باشم تا اینکه به آقای جمشید مشایخی بگویم اشتباه کردهای. خیلی از پدران و پدربزرگهای ما به خاطر فضای آن دوره زمانه دوست نداشتند همسران و دخترانشان به سراغ رشتههای هنری بروند. همین الان هم خیلیها از اینکه فرزندشان مورد توجه افکار عمومی واقع شوند علاقهای ندارد. باید یاد بگیریم به حقوق دیگران احترام بگذاریم و مچ همدیگر را نگیریم. سعی کنیم در سال ۹۵ مچگیری را به صفر صفر برسانیم و نقد سازنده را به صد صد. اگر این #روشنفکری است، من ترجیح میدهم روشنفکر نباشم.»
نظر شما درباره گفتههای اخیر #رشیدپور چیست؟
به نقل از پندار
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
من ترجیح میدهم روشنفکر نباشم!
رضا رشیدپور به انتقادها درباره گفتگویش با جمشید مشایخی که تعصب او را نسبت به همسرش ستوده بود، پاسخ داد. او گفت که حرفهایش اینگونه تعبیر شده است که با #حقوق_زنان و خانمهایی که با شغلهای سطح بالا سر و کار داشتهاند عناد داشته است.
رشیدپور افزود: «من دست به سینه نسبت به این خانمها افتخار میکنم و نقش پررنگ مادر را در آستانه روز زن، مادر و دختر یادآوری میکنم. حرفی که زدهام به #مشایخی اگر حرفی غیر روشنفکرانه است، ترجیح میدهم غیر روشنفکر باشم تا اینکه به آقای جمشید مشایخی بگویم اشتباه کردهای. خیلی از پدران و پدربزرگهای ما به خاطر فضای آن دوره زمانه دوست نداشتند همسران و دخترانشان به سراغ رشتههای هنری بروند. همین الان هم خیلیها از اینکه فرزندشان مورد توجه افکار عمومی واقع شوند علاقهای ندارد. باید یاد بگیریم به حقوق دیگران احترام بگذاریم و مچ همدیگر را نگیریم. سعی کنیم در سال ۹۵ مچگیری را به صفر صفر برسانیم و نقد سازنده را به صد صد. اگر این #روشنفکری است، من ترجیح میدهم روشنفکر نباشم.»
نظر شما درباره گفتههای اخیر #رشیدپور چیست؟
به نقل از پندار
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سعیدی سیرجانی را سکته کردند!
سالروز درگذشت علیاکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی در نامه به خامنهای:
«آدمیزادهام، #آزادهام و دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش است و نوشیدن جام شوکران. بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازهی جمهوری اسلامی. حتا اگر اینطور که ادعا میکنند به «مرگ طبیعی» مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ده ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف(آنان) باید خیلی پیش از اینها میمُرد؛ البته «به مرگ طبیعی»» - شاهرخ مسکوب
«سعیدی سیرجانی را سکته کردند»، این جملهای بود که بسیاری پس از مرگ سعیدی سیرجانی که توسط جمهوری اسلامی علت آن سکته اعلام شد، بر زبان آوردند. این جمله حاکی از آن بود که علیاکبر سعیدی سیرجانی که هنگام مرگ دست جمهوری اسلامی اسیر بود به مرگ طبیعی از نمرده، بلکه به قتل رسیده است.
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! #نوشتن نامه به رهبری ِ جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. #شجاعت #روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامهی اولش به خامنهای چنین مینویسد:
«محضر مبارک حضرت آیتاله خامنهای رهبرمعظم جمهوری اسلامی با عرص سلام وتقدیم احترام، سه ماه پیش عریضه ای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نا معقولی که ماموران وزرات ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند....
آنگونه که از نامهی دوم سیرجانی به خامنهای برمیآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد.
«پيام عتابآميز جناب عالی را آقای صابری برايم خواند، و متاسف شدم، نه به علت اين که مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ #شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای برباد رفته ام دربارهی سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران #رهبری شما خواهند داشت.
بگذريم از لحن توهين آميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوايی بعيد مينمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا #مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته های من است ای کاش موردش را مشخص میفرموديد، و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انالله و انااليه راجعون.»
.....
#سعید_امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساختهشده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی میتواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب #سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حملهی قلبی اعلام کردند.
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیلهی #ماموران وزارت #اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه #بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1qRcV5
#توانا #نویسندگی #آزادگی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سالروز درگذشت علیاکبر سعیدی سیرجانی
سعیدی سیرجانی در نامه به خامنهای:
«آدمیزادهام، #آزادهام و دلیلش همین نامه، که در حکم فرمان آتش است و نوشیدن جام شوکران. بگذارید آیندگان بدانند که در سرزمین بلاخیز ایران هم بودند مردمی که دلیرانه از جان خود گذشتند و مردانه به استقبال مرگ رفتند.»
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازهی جمهوری اسلامی. حتا اگر اینطور که ادعا میکنند به «مرگ طبیعی» مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ده ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف(آنان) باید خیلی پیش از اینها میمُرد؛ البته «به مرگ طبیعی»» - شاهرخ مسکوب
«سعیدی سیرجانی را سکته کردند»، این جملهای بود که بسیاری پس از مرگ سعیدی سیرجانی که توسط جمهوری اسلامی علت آن سکته اعلام شد، بر زبان آوردند. این جمله حاکی از آن بود که علیاکبر سعیدی سیرجانی که هنگام مرگ دست جمهوری اسلامی اسیر بود به مرگ طبیعی از نمرده، بلکه به قتل رسیده است.
سعیدی سیرجانی تنها به جرم! #نوشتن نامه به رهبری ِ جمهوری اسلامی که در آن به سانسور کتابهایش اشاره کرده بود بازداشت شد و تحت شکنجه قرار گرفت و مجبور شد مقابل دوربین بنشیند و علیه خود اعتراف کند.
نامههای سیرجانی حاوی نکات طنز و جدی بسیاری است که همه درس شجاعت است. #شجاعت #روشنفکری که نقادانه نفر اول مملکت را مورد خطاب قرار میدهد. سعیدی سیرجانی در ابتدای نامهی اولش به خامنهای چنین مینویسد:
«محضر مبارک حضرت آیتاله خامنهای رهبرمعظم جمهوری اسلامی با عرص سلام وتقدیم احترام، سه ماه پیش عریضه ای به حضورتان فرستادم در شرح اختناق تحملناپذیر نا معقولی که ماموران وزرات ارشاد در کار نشر کتاب اعمال میفرمایند....
آنگونه که از نامهی دوم سیرجانی به خامنهای برمیآید خامنهای به این نامه پاسخی عتابآمیز میدهد.
«پيام عتابآميز جناب عالی را آقای صابری برايم خواند، و متاسف شدم، نه به علت اين که مورد قهر آن مقام معظم قرار گرفتهام و به زودی امت هميشه در صحنه حزبالله حسابم را خواهند رسيد که مرگ در راه دفاع از حق شهادت است و ما مرگ #شهادت از خدا خواستهايم. تاسف و تاثرم از پندارهای باطل خويش بود و اميدهای برباد رفته ام دربارهی سعه صدر جناب عالی و سرنوشتی که ملت ايران در دوران #رهبری شما خواهند داشت.
بگذريم از لحن توهين آميز پيام که حتی قاصد را شرمنده کرده بود و از هر مسلمان با تقوايی بعيد مينمود تا چه رسد به رهبر مسلمانان جهان. حيرتم از اين است که جنابعالی به استناد کدامين سند و قرينه و امارت مرا #مرتد قلمداد کرديد و نامعتقد به اسلام. اگر مستند به نوشته های من است ای کاش موردش را مشخص میفرموديد، و اگر مبتنی بر واردات غيبی است و اشراف بر ضماير که انالله و انااليه راجعون.»
.....
#سعید_امامی در مورد مرگ سعیدی سیرجانی توضیح داده بود که به او به جای شیاف ملین، شیافی ساختهشده از پتاسیم دادند تا به عنوان توصیه پزشک استفاده کند. شیاف پتاسیم به راحتی میتواند قلب انسان را از کار بیاندازد. قلب #سیرجانی از کار افتاد و علت مرگ او را حملهی قلبی اعلام کردند.
سعیدی سیرجانی در ۲۳ اسفندماه ۱۳۷۲، خارج از منزل مسکونیاش به وسیلهی #ماموران وزارت #اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد و پس از نُه ماه #بازداشت در چهارم آذرماه ۱۳۷۳ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/1qRcV5
#توانا #نویسندگی #آزادگی
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
سعیدی سیرجانی؛ کشتهی راه قلم - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«سعیدی سیرجانی را هم کشتند، شاهکار تازه جمهوری اسلامی. حتی اگر این طور که ادعا میکنند به “مرگ طبیعی” مرده باشد، اینکه پیرمردی ضعیف ۱۰ ماه تمام زیر دست این بزرگواران دوام آورده عجیب است. از برکات الطاف (آنان) باید خیلی پیش از اینها میمرد؛ البته “به مرگ…
Forwarded from گفتوشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در این برنامه وریا امیری، پژوهشگر فیزیک در راستای گفتوگو درباره مداراگری دینی، به موضوع تفاوت نگاه بنیادگرایان با نواندیشان دینی میپردازد.
این برنامه بخشی از برنامه زنده با حضور برخی پژوهشگران و کنشگران است که ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
لینک وبسایت:
http://tolerance.tavaana.org/fa/religiousthought
لینک ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/r4f3rbldvzam
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=n4KZas-nOvY
#گفتگو_توانا #باور_مذهبی #روشنفکری_دینی #بنیادگرایان_مذهبی
@Dialogue1402
این برنامه بخشی از برنامه زنده با حضور برخی پژوهشگران و کنشگران است که ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
لینک وبسایت:
http://tolerance.tavaana.org/fa/religiousthought
لینک ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/r4f3rbldvzam
لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=n4KZas-nOvY
#گفتگو_توانا #باور_مذهبی #روشنفکری_دینی #بنیادگرایان_مذهبی
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
«قشری که خودشان را نواندیشان دینی معرفی میکنند، کسانی هستند که از مسائل مربوط به حد و مرز دریای خزر اظهار نظر میکنند تا مسائل مربوط به اسرائیل و تاریخ یهودیت و قطعنامهها و مسئله هستهای و مشابه آن، اما این موضوع جالب توجه است که چرا آنها درباره جایی که به آن منتسب هستند، نظری نمیدهند و کاملا سکوت کردهاند؟ جایی که برخی شهروندان به دلیل آزادی بیان و عقیده به “مفسد فیالارض” متهم میشوند».
سخنان بهرنگ رهبری، روزنامه نگار، را در این برنامه بشنوید.
این برنامه بخشی از «بگو-بشنو – ۳۶» است با موضوع «حق من خداناباور چه شد؟» که ۲۲ آذر ۱۴۰۲ در اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/silence-of-intellectualism/
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/8Eofa91Szs0
لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/hfJDE
#گفتگو_توانا #نواندیشان_دینی #روشنفکری_دینی #فساد_سیاسی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
سخنان بهرنگ رهبری، روزنامه نگار، را در این برنامه بشنوید.
این برنامه بخشی از «بگو-بشنو – ۳۶» است با موضوع «حق من خداناباور چه شد؟» که ۲۲ آذر ۱۴۰۲ در اتاق کلابهاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.
لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/silence-of-intellectualism/
لینک یوتیوب:
https://youtu.be/8Eofa91Szs0
لینک ساندکلاد
https://on.soundcloud.com/hfJDE
#گفتگو_توانا #نواندیشان_دینی #روشنفکری_دینی #فساد_سیاسی #حقوق_خداناباوران
@Dialogue1402
Dialog Project
سکوت نواندیشان دینی در برابر نقض آزادی بیان و باور - Dialog Project
«قشری که خودشان را نواندیشان دینی معرفی میکنند، کسانی هستند که از مسائل مربوط به حد و مرز دریای خزر اظهار نظر میکنند تا مسائل مربوط به اسرائیل و تاریخ یهودیت و قطعنامهها و مسئله هستهای و مشابه آن، اما این موضوع جالب توجه است که چرا آنها درباره جایی که…