آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.5K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
- گذرت که به لافت افتاد، عیسی را فراموش نکن.
goo.gl/EdeLbZ

لافت روستایی در قشم است. خیلی سال قبل اهالی «لافت» درگیر یک بیماری عجیب و غریب شدند. بیماری مهلکی میان مردم شیوع پیدا کرد و اهالی روستا را نابینا کرد. عیسی یکی از بازماندگان آن‌ سال‌هاست که بر اثر همان بیماری نابینا شده است.

عیسی که به گفته خودش ۱۰۵ ساله اما به گفته همسایه‌هایش ۹۰ ساله است، وقتی که فقط هفت سالش بوده، تمام بینایی‌اش را بر اثر بیماری از دست می‌دهد. از همان روزها دنیایش عوض می‌شود؛ یک‌ جورهایی تاریک و مات. با این حال در تمام سال‌های جوانی‌اش تنهای تنها دل به دنیای پر رمز و راز دریا می‌زده و صیادی می‌کرده است. اهالی می‌گویند او با وجود نابینایی تسلط و هوش زیادی در پیدا کردن راه‌ها و معابر دارد و دریا را هم خوب بلد است.

عیسی دو بار ازداوج کرده و هر دوبار هم همسرانش نابینا بوده‌اند. زن‌ها هر دویشان فوت کرده‌اند و بچه‌ای هم از آنها ندارد. برای همین این روزها تنهاست؛ تنهای تنها. او شناسنامه ندارد و از یارانه و هیچ‌گونه خدمات دولتی هم بهره‌مند نیست.

عیسی این روزها دل پردردی دارد؛ درد پیری یک طرف، تنهایی و بی‌کسی هم طرف دیگر. خانه عیسی - یعنی خانه که نه - خرابه‌ای که در آن زندگی می‌کند، احاطه‌شده با زباله است. از لوله‌کشی آب هم خبری نیست. یکی از همسایه‌ها چای و غذای عیسی را تقبل کرده است. عیسی هم برای جبران لطف همسایه‌اش سند خانه در حال تخریبش را به نام همان همسایه زده که حالا آرام جان اوست. البته همسایه‌های مهربان می‌گویند برای بازسازی خانه به او پیشنهاد داده‌اند؛ اما او به دلیل مناعت طبعش قبول نمی‌کند.

عیسی این روزها دلخور است که کسی او را نمی‌بیند و به فکر سقف خانه‌ در حال فروریختنش نیست. همسایه‌ها می‌گویند او کمکی قبول نمی‌کند، خودش می‌گوید: «می‌دانی؟ من فکر می‌کنم حتی گربه‌های محله هم فهمیده‌اند که چشم‌هایم سو ندارند. از کوری‌ام استفاده می‌کنند و لقمه‌های غذایم را برمی‌دارند و می‌خورند.»

منبع: ایسنا / عکاس این تصاویر آقای «عبدالرضا شیبانی» بوده اند.

مطلب مرتبط: جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی
http://bit.ly/1I0beqv

@Tavaana_TavaanaTech
.
«واقعا بعضی اوقات زندگی در ایران شبیه فیلم‌های کمدی می‌شود. فکر کنید نیروی انتظامی مملکت چندین جوان را بازداشت می‌کند چون پیش‌بینی کرده است که می‌خواهند کمی دور هم خوش باشند. نویسنده این توییت عنوان خوبی نهاد؛ حمله پیشگیرانه!»
.
#نیروی_انتظامی #پارتی #قشم #بسیج #سپاه

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ژئوپارک قشم در یونسکو ثبت جهانی شده است. خودتان این ویدیو را از این منطقه زیبا ببینید. جمهوری اسلامی با واگذاری زمین های نزدیک این منطقه برای پرورش میگو رسما نابودی این منطقه زیبا که هر ساله گردشگران زیادی هم از ان دیدن می کنند را کلید زده. مشکلات اقتصادی باعث به حاشیه رانده شدن مشکلات زیست محیطی شده است. لطفا اطلاع رسانی کنید و از نابودی این منطقه بکر و زیبا که از سرمایه های ایران است جلوگیری کنید.

متن و ویدئو ارسالی از کامران از همراهان توانا

احداث مزارع پرورش میگو در نزدیک غار نمکدان قشم، می‌تواند موجب اخراج ژئوپارک قشم از فهرست یونسکو شود.

#قشم
#یونسکو
#اقتصاد

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی از مدرسه‌ای در قشم نشان می‌دهد یکی از معلمان مدرسه‌، در اعتراض به بازداشت دانش‌آموزان، کلاس را تعطیل می‌کند

#قشم #اعتراضات_سراسری #اعتصابات_سراسری #اعتصاب_معلمان #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوانان انقلابی در جزیره قشم، در محلی پر تردد و در مقابل دیدگان مردم، تصویر بزرگی از علی خامنه‌ای را آتش زدند.

دیکتاتور‌ها پیش از سقوط حکومتشان در ذهن مردم کشورشان سقوط می‌کنند و این سقوط در شهرها با چنین اقداماتی متجلی می‌شود.

#قشم #نه_به_جمهوری_اسلامی #مهسا_امینی‌ #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نام ملیکا مهدوی را کمتر شنیده‌ایم. ملیکا مهدوی نوجوان ۱۶ ساله‌ای بود که در اعتراضات مهر ۱۴۰۱ در قشم، مقابل مأموران سرکوبگر روسری‌اش را آتش زد. روز بعد بازداشت و پس از مدتی آزاد شد، اما همچنان به فعالیت‌های اعتراضی خود ادامه می‌داد.
تا اینکه از یک ساختمان چند طبقه به پایین پرت شد!!! و جان‌باخت.
مادر ملیکا، در روز تولد دخترش، نوشت:
«امروز ملیکا ۱۷ ساله میشد اگر خنده‌هاش، فکرهاش، عقیده‌هاش و هدفش از نظر کشورش جرم نبود.»

#ملیکا_مهدوی #قشم #مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech