Forwarded from گفتوشنود
امام جمعهی رشت در نمازجمعه امروز گفته: در دورهی سیاهی زندگی میکنیم چون اسرار مومنین در فضای مجازی منتشر میشود!
حالا نگاه کنید و ببینید این امام جمعه با چه کسی بسیار صمیمی بود؟ بله با رضا ثقتی مدیرکل ارشاد گیلان و از آتش به اختیاران حوزهی حجاب که فیلم لواط او با یک مرد در فضای مجازی منتشرشد!
این امام جمعه در موضوع حجاب برای نوجوانان هم بسیار حساس است و یک بار در اعتراض به حجاب ضعیف چند نوجوان، با عصبانیت و تندخویی جلسهای را ترک کرد!
شما چه پیامی برای این جماعت دارید؟
#رضا_ثقتی #گفتگو_توانا #رشت #حجاب_اجباری
@Dialogue1402
حالا نگاه کنید و ببینید این امام جمعه با چه کسی بسیار صمیمی بود؟ بله با رضا ثقتی مدیرکل ارشاد گیلان و از آتش به اختیاران حوزهی حجاب که فیلم لواط او با یک مرد در فضای مجازی منتشرشد!
این امام جمعه در موضوع حجاب برای نوجوانان هم بسیار حساس است و یک بار در اعتراض به حجاب ضعیف چند نوجوان، با عصبانیت و تندخویی جلسهای را ترک کرد!
شما چه پیامی برای این جماعت دارید؟
#رضا_ثقتی #گفتگو_توانا #رشت #حجاب_اجباری
@Dialogue1402
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز جاویدنام بهنام لایقپور بود، چقدر غمانگیز است که خانوادهاش تولد او را کنار مزارش جشن میگیرند.
بهنامی که لایق بود که او و سایر مبارزان و جانباختگان راه آزادی، در ایرانی آزاد و آباد زندگی میکردند و جشن میگرفتند.
- بهنام لایقپور، ۳۷ ساله بود. ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران در بلوار لاکانی رشت کشته شد.
ماموران در مقابل چشمان دوستدخترش به او شلیک کردند و جانش را گرفتند. بهنام در آخرین پست اینستاگرامش از عدم فعالیت در صفحهاش به احترام مردم ایران نوشته بود.
تا چند روز بعد از قتل او، پیکر بهنام را تحویل خانواده ندادند. ۱۳ آبان ۱۴۰۱ مردم زیادی برای مراسم چهلم او روانه باغ رضوان رشت شدند. ۲۰ مامور موتورسوار به مراسم حمله کردند و سنگ مزارش را شکستند.
#بهنام_لایق_پور 🤍🥀🕊 #رشت #زن_رندگی_آزادی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بهنامی که لایق بود که او و سایر مبارزان و جانباختگان راه آزادی، در ایرانی آزاد و آباد زندگی میکردند و جشن میگرفتند.
- بهنام لایقپور، ۳۷ ساله بود. ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران در بلوار لاکانی رشت کشته شد.
ماموران در مقابل چشمان دوستدخترش به او شلیک کردند و جانش را گرفتند. بهنام در آخرین پست اینستاگرامش از عدم فعالیت در صفحهاش به احترام مردم ایران نوشته بود.
تا چند روز بعد از قتل او، پیکر بهنام را تحویل خانواده ندادند. ۱۳ آبان ۱۴۰۱ مردم زیادی برای مراسم چهلم او روانه باغ رضوان رشت شدند. ۲۰ مامور موتورسوار به مراسم حمله کردند و سنگ مزارش را شکستند.
#بهنام_لایق_پور 🤍🥀🕊 #رشت #زن_رندگی_آزادی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر جمهوری اسلامی، پویا احمدپور پسیخانی را نکشته بود، او تازه دیروز ۱۸ ساله میشد.
پویا روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران امنیتی به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، پویا به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد بیآنکه به کسی چیزی بگوید به خانه رفت و خوابید. فردا صبح که به بیمارستان رفت، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارین ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را دیده بود، کاپشنش را درآورد و به او هدیه داده بود. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهمرا در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پویا روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران امنیتی به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، پویا به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد بیآنکه به کسی چیزی بگوید به خانه رفت و خوابید. فردا صبح که به بیمارستان رفت، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارین ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را دیده بود، کاپشنش را درآورد و به او هدیه داده بود. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهمرا در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
رشت - میدان شهرداری
چهارشنبهسوری مردم با شعار
«آزادی آزادی آزادی»
شعاری که در سال ۱۴۰۱ در تمام شهرها و به ویژه در دانشگاهها سر داده میشد.
سه شنبه ۲۲اسفند۱۴۰۲
#رشت
#چهارشنبه_سوری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارشنبهسوری مردم با شعار
«آزادی آزادی آزادی»
شعاری که در سال ۱۴۰۱ در تمام شهرها و به ویژه در دانشگاهها سر داده میشد.
سه شنبه ۲۲اسفند۱۴۰۲
#رشت
#چهارشنبه_سوری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا رشت است، میدان شهرداری و مردم همه شعار آزادی آزادی سر میدهند. به یاد تمام عزیزانی که در راه آزادی جان خود را نثار کردهاند.
ویدیوهای دیگری برای ما ارسال شده بود که نشان از حضور پرتعداد ماموران در سطح خیابانهای شهر رشت داشت، اما جمعیت بسیار زیاد مردم، نیروهای سرکوبگر را محو کرد. آخر آنها عددی نیستند. در روز سیرک انتخابات همه دیدند که حامیان حکومت بسیار بسیار اندک هستند.
#رشت #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدیوهای دیگری برای ما ارسال شده بود که نشان از حضور پرتعداد ماموران در سطح خیابانهای شهر رشت داشت، اما جمعیت بسیار زیاد مردم، نیروهای سرکوبگر را محو کرد. آخر آنها عددی نیستند. در روز سیرک انتخابات همه دیدند که حامیان حکومت بسیار بسیار اندک هستند.
#رشت #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی در شبکههای اجتماعی منتشر شده، نشان میدهد که مردم در میدان شهرداری شهر (میدان اصلی شهر رشت) مراسم چهارشنبهسوری برپا کردهاند و از روی آتش میپرند.
#رشت #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#رشت #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدر جاویدنام پویا احمدپور پسیخانی، چهارشنبهسوری را کنار مزار فرزندش گذراند.
پویا نوجوانی ۱۷ ساله بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران سرکوب به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد بیآنکه به کسی چیزی بگوید به خانه رفت و خوابید. فردا صبح که به بیمارستان رفت، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را دیده بود، کاپشنش را درآورد و به او هدیه داده بود. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهم را در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
پویا با پدرش زندگی میکرد. پدری که همه عشقش را نثار فرزندش کرده بود و از دیدن او که جوانی سالم، خوشخلق و زیبا بود، لذت میبرد....
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پویا نوجوانی ۱۷ ساله بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران سرکوب به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد بیآنکه به کسی چیزی بگوید به خانه رفت و خوابید. فردا صبح که به بیمارستان رفت، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را دیده بود، کاپشنش را درآورد و به او هدیه داده بود. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهم را در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
پویا با پدرش زندگی میکرد. پدری که همه عشقش را نثار فرزندش کرده بود و از دیدن او که جوانی سالم، خوشخلق و زیبا بود، لذت میبرد....
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #چهارشنبه_سوری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر محمد رسول مؤمنیزاده هم هنگام تحویل سال را بر سر مزار فرزند دلبندش گذراند.
او ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«دلم از داغت گرفته و گریان است .....هموطنانم! منم عیدها هفتسین تهیه میکردم. منم خندان بودم. منم با بزرگشدن بچههام کیف میکردم ...موهای منم سفید نبود. منم شاد بودم با تمام مشکلات زندگی بازم قوی بودم، چون جوانم پیشم بود ....اما یه روز در منو زد ..،قاتل پسرم که باعث شد مرگ در خونه منو بزنه، منم فکر نمیکردم به من برسه ولی رسید .......در این اول فروردین ماه ساعت شش و نیم صبح امدم بالای سر مزار عزیز دلم محمد رسول ..عهد بستم که تا انتقامت را نگیرم ارام نمینشینم ......قاتل یا قاتلان رژیم باید تقاص پس بدن. من ایستادهام تا انتقام نگیرم ارام نمینشینم ✌✌️✌️✌»
- مادر پویا بختیاری در ویدیویی گفته بود که فکر نمیکرد روزی داغدار پسرش شود و خطاب به مردم ایران گفته بود، بپاخیزید پیش از آنکه روزی برسد که مثل من عکس فرزندتان را در دست بگیرید. (نقل به مضمون)
محمدرسول مؤمنیزاده، در جریان خیزش سراسری با گلوله ماموران حکومتی کشته شد. او اثری زیبا و جاودانه از خود بر جای گذاشت.
او از اصابت ضربات باتوم به یک خانم جلوگیری کرد، سپس با شلیک مستقیم از فاصله چند قدمی در خیابان در آغوش برادرش جان داد.
لحظه مرگ محمدرسول اینگونه تعریف شده است: «بعد از اینکه محمد تیر خورده توی همون حال نیروهای گاردی ریختن و محمد تیرخورده و برادرش رو هم کتک زدن..!»
#محمد_مومنی_زاده
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#من_دادخواه_خون_جوانم_هستم
#رشت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن انتشار این تصویر نوشت:
«دلم از داغت گرفته و گریان است .....هموطنانم! منم عیدها هفتسین تهیه میکردم. منم خندان بودم. منم با بزرگشدن بچههام کیف میکردم ...موهای منم سفید نبود. منم شاد بودم با تمام مشکلات زندگی بازم قوی بودم، چون جوانم پیشم بود ....اما یه روز در منو زد ..،قاتل پسرم که باعث شد مرگ در خونه منو بزنه، منم فکر نمیکردم به من برسه ولی رسید .......در این اول فروردین ماه ساعت شش و نیم صبح امدم بالای سر مزار عزیز دلم محمد رسول ..عهد بستم که تا انتقامت را نگیرم ارام نمینشینم ......قاتل یا قاتلان رژیم باید تقاص پس بدن. من ایستادهام تا انتقام نگیرم ارام نمینشینم ✌✌️✌️✌»
- مادر پویا بختیاری در ویدیویی گفته بود که فکر نمیکرد روزی داغدار پسرش شود و خطاب به مردم ایران گفته بود، بپاخیزید پیش از آنکه روزی برسد که مثل من عکس فرزندتان را در دست بگیرید. (نقل به مضمون)
محمدرسول مؤمنیزاده، در جریان خیزش سراسری با گلوله ماموران حکومتی کشته شد. او اثری زیبا و جاودانه از خود بر جای گذاشت.
او از اصابت ضربات باتوم به یک خانم جلوگیری کرد، سپس با شلیک مستقیم از فاصله چند قدمی در خیابان در آغوش برادرش جان داد.
لحظه مرگ محمدرسول اینگونه تعریف شده است: «بعد از اینکه محمد تیر خورده توی همون حال نیروهای گاردی ریختن و محمد تیرخورده و برادرش رو هم کتک زدن..!»
#محمد_مومنی_زاده
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#من_دادخواه_خون_جوانم_هستم
#رشت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هفتسین خانواده پویا احمدپور پسیخانی بر سر مزارش
پویا نوجوانی ۱۷ ساله بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران سرکوب به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد به خانه رفت و خوابید. نیمه شب حالش بد شد، صبح به بیمارستان برده شد، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را میدید، کاپشنش را در آورده و به او هدیه داد. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهم را در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
پویا خانوادهاش را دوست داشت، او عاشق خواهر کوچولویش بود.
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نوروز۱۴۰۳ #نوروز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پویا نوجوانی ۱۷ ساله بود که روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ وقتی ماموران سرکوب به مردم معترض در خیابانها حمله میکردند، به قصد کمک به دو مرد به سمتشان رفت و ماموران با ضربات متعدد باتون به سرش زدند و یک میله تیز فلزی به کتفش فرو کردند، آن شب پویا با سرگیجه و حال بد به خانه رفت و خوابید. نیمه شب حالش بد شد، صبح به بیمارستان برده شد، بعد از چند ساعت به کما رفت و ۵ روز بعد جان باخت. نزدیکان پویا او را «چشمآبی» صدا میکردند. پویا در یکی از پستهای اینستاگرامش نوشته بود: «برای آنچه که اعتقاد دارید ایستادگی کنید، حتی اگر هزینهاش تنها ایستادن باشد.»
پویا جوانی بود که نزدیکان او تعریف میکنند یک بار وقتی فرد فقیری را میدید، کاپشنش را در آورده و به او هدیه داد. پویایی که همه از بزرگ و کوچک دوستش داشتند. پسر شجاع و با غیرتی که تابستانها کار کنفکاری انجام میداد.
پویا عاشق فوتبال بود. کلاس دهم را در رشته نقشه کشی ساختمان، به اتمام رسانده بود و کلاس یازدهم رشتهاش را به کامپیوتر تغییر داده بود...
پویا خانوادهاش را دوست داشت، او عاشق خواهر کوچولویش بود.
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #مهسا_امینی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #نوروز۱۴۰۳ #نوروز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهبانو خشنودی، از مصدومان شلیک عامدانه به چشمها، از شهر کرمانشاه به شهر رشت رفته و بر سر مزار جاویدنام محمدرسول مؤمنیزاده حاضر شده و ضمن انتشار این عکس، خطاب به مادر محمد رسول نوشته:
«مادر عزیز و استوار محمد رسول؛ سلام. به خدمت مزار محمد رسول رسیدم برای ادای احترام به جاوید ناممان و ملاقات شما. سعادت دیدارتان نصیب این کمینه نشد، ای کاش آن آغوش سراسر غم فراهم میگشت تا مرهمی بر داغ قلبمان میشد. با کوهی از شرمساری نشانی از من در کنار محمد رسول برای شما بجا ماند و به رسم امانت یادگاری از مزار شیر گیلان نزد خود نگه داشتم، بماند تا روز موعود... . .»
#محمد_رسول_مومنی_زاده #سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مادر عزیز و استوار محمد رسول؛ سلام. به خدمت مزار محمد رسول رسیدم برای ادای احترام به جاوید ناممان و ملاقات شما. سعادت دیدارتان نصیب این کمینه نشد، ای کاش آن آغوش سراسر غم فراهم میگشت تا مرهمی بر داغ قلبمان میشد. با کوهی از شرمساری نشانی از من در کنار محمد رسول برای شما بجا ماند و به رسم امانت یادگاری از مزار شیر گیلان نزد خود نگه داشتم، بماند تا روز موعود... . .»
#محمد_رسول_مومنی_زاده #سوفیا💙 #مهبانو_خشنودی_کیا #کوثر_خشنودی_کیا #بمیرد_دلی_که_بترسد #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech