سالگرد #پرواز نخستین #خلبان ایرانی، احمد نخجوان
احمد نخجوان در سال ۱۲۷۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. او پسر مهاجری از اهالی نخجوان قفقاز بود و پدر و پدر بزرگش از سرداران قراقخانه بودند. پدرش «میرپنجعلیخان» از افسران ارشد قراقخانه، نسبت به تعلیم و تربیت فرزند خود توجه ویژهای داشت و به همین جهت فرزندش را به مدارس درجهی اول تهران فرستاد و همچنین برای آموزش فرزند، معلمان خصوصی نیز میگرفت و به دلیل همین توجه ویژه احمد در نوجوانی زبان فرانسه و ادبیات فارسی و همینطور ریاضیات را به خوبی آموخت.
او تحصیلات خود را در ایران و فرانسه به انجام رساند و در سال ۱۲۸۹ وارد مدرسهی قزاقخانه شد. نخجوان در سال ۱۲۹۴ از مدرسهی قزاقخانه فارغالتحصیل شد و به «بریگاد قزاق» پیوست. بریگاد قزاق یا همان نیروی قزاق، نیروی نظامی ویژهای بود که در سال ۱۲۵۸ هجری شمسی به درخواست ناصرالدینشاه و در پی قراردادی بین ایران و روسیه تزاری شکل گرفت. ناصرالدینشاه قاجار که در سفر دوم خود به اروپا انضباط ویژه و قابلیتهای قزاق روس را دیده بود پس از بازگشت به ایران تصمیم گرفت واحدهایی مشابه با آنچه در روسیهی تزاری دیده بود تشکیل دهد. نخجوان در کودتا همکاریای همهجانبه داشت و به درجهی سرهنگ تمامی رسید. او پس از تشکیل قشون متحدالشکل در تیپ پیادهی اول رئیس ستاد تیپ بود و در سال ۱۳۰۲ به دستور وزیر جنگ وقت (سردار سپه) برای آموختن دانش نظامی مدرن رهسپار اروپا شد و موفق شد خلبانی را در دانشکدهی «ایستر» فرانسه به اتمام برساند.
تحصیلات خلبانی نخجوان در سال ۱۳۰۴ پایان پذیرفت و در بهمنماه این سال نخجوان با یک هواپیمای خریداری شده از فرانسه به سمت ایران پرواز کرد و روز ۵ اسفندماه ۱۳۰۴ در فرودگاه قلعهمرعی به زمین نشست. احمد نخجوان اولین خلبان ایرانی است که با یک هواپیمای برث-۱۹ و با پرچم و نشان ایران پرواز کرد و با ۲۰۰ ساعت پرواز مرزهای بینالمللی را درنوردید و در ایران فرود آمد. «قلعهمرغی» نام فرودگاه و پایگاه هوایی در جنوب شهر تهران بود. تا نیمهی اول سال ۱۳۰۱ در تهران جای مشخصی برای فرود هواپیما ساخته نشده بود و در تیرماه ۱۳۰۱ که انگلیسیها درخواست اعزام دو فروند #هواپیما به تهران کردند دولت به فکر تخصیص زمینی مناسب برای فرود هواپیماها افتاد که این زمین در قلعهمرغی و در ۸ مرداد ۱۳۰۱ به بهرهبرداری رسید.
احمد نخجوان اولین رئیسهوایی ایران شد و تا سال ۱۳۱۵ در این سمت باقی ماند. او در این مدت چند بار از این کار برکنار شد اما هر بار به کار برگردانده شد. نخجوان در سال ۱۳۰۷ به درجهی سرتیپی رسید. احمد نخجوان در سال ۱۳۱۸ کفیل وزارت جنگ در کابینهی دکتر متیندفتری شد و در سال ۱۳۱۹ به درجهی سرلشکری رسید. او تا ۸ شهریور ۱۳۲۰ در سمت کفالت وزارت جنگ باقی ماند. او در زمان رضا شاه پس از اینکه به دنبال حملهی شوروی و انگلیس به ایران نتوانست مقاومتی کند و دستور آزادی سربازان وظیفه زیر پرچم از پادگانها را صادر کرد بابت این تصمیم مورد غضب رضاشاه قرار گرفت و بازداشت شد و به جای او سرلشکر محمد نخجوان (امیر موثق) کفالت وزارت جنگ را عهدهدار شد.
او از اتهاماتش وقتی تبرئه شد که دیگر رضاشاه کشور را ترک کرده و استعفا داده بود. احمد نخجوان تا ۲۵ شهریور در #زندان بود و پس از رفتن رضاشاه در کابینهی محمدعلی فروغی وزیر جنگ شد. پس از این نیز برای مدتی بازرس و رئیس دفتر نظامی محمدرضا شاه شد. نخجوان در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ و در دو نوبت دوباره رئیس هواپیمایی شد و در سال ۱۳۲۶ بازنشست شد. #احمدنخجوان در سال ۱۳۴۵ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/qQjV7z
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
احمد نخجوان در سال ۱۲۷۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. او پسر مهاجری از اهالی نخجوان قفقاز بود و پدر و پدر بزرگش از سرداران قراقخانه بودند. پدرش «میرپنجعلیخان» از افسران ارشد قراقخانه، نسبت به تعلیم و تربیت فرزند خود توجه ویژهای داشت و به همین جهت فرزندش را به مدارس درجهی اول تهران فرستاد و همچنین برای آموزش فرزند، معلمان خصوصی نیز میگرفت و به دلیل همین توجه ویژه احمد در نوجوانی زبان فرانسه و ادبیات فارسی و همینطور ریاضیات را به خوبی آموخت.
او تحصیلات خود را در ایران و فرانسه به انجام رساند و در سال ۱۲۸۹ وارد مدرسهی قزاقخانه شد. نخجوان در سال ۱۲۹۴ از مدرسهی قزاقخانه فارغالتحصیل شد و به «بریگاد قزاق» پیوست. بریگاد قزاق یا همان نیروی قزاق، نیروی نظامی ویژهای بود که در سال ۱۲۵۸ هجری شمسی به درخواست ناصرالدینشاه و در پی قراردادی بین ایران و روسیه تزاری شکل گرفت. ناصرالدینشاه قاجار که در سفر دوم خود به اروپا انضباط ویژه و قابلیتهای قزاق روس را دیده بود پس از بازگشت به ایران تصمیم گرفت واحدهایی مشابه با آنچه در روسیهی تزاری دیده بود تشکیل دهد. نخجوان در کودتا همکاریای همهجانبه داشت و به درجهی سرهنگ تمامی رسید. او پس از تشکیل قشون متحدالشکل در تیپ پیادهی اول رئیس ستاد تیپ بود و در سال ۱۳۰۲ به دستور وزیر جنگ وقت (سردار سپه) برای آموختن دانش نظامی مدرن رهسپار اروپا شد و موفق شد خلبانی را در دانشکدهی «ایستر» فرانسه به اتمام برساند.
تحصیلات خلبانی نخجوان در سال ۱۳۰۴ پایان پذیرفت و در بهمنماه این سال نخجوان با یک هواپیمای خریداری شده از فرانسه به سمت ایران پرواز کرد و روز ۵ اسفندماه ۱۳۰۴ در فرودگاه قلعهمرعی به زمین نشست. احمد نخجوان اولین خلبان ایرانی است که با یک هواپیمای برث-۱۹ و با پرچم و نشان ایران پرواز کرد و با ۲۰۰ ساعت پرواز مرزهای بینالمللی را درنوردید و در ایران فرود آمد. «قلعهمرغی» نام فرودگاه و پایگاه هوایی در جنوب شهر تهران بود. تا نیمهی اول سال ۱۳۰۱ در تهران جای مشخصی برای فرود هواپیما ساخته نشده بود و در تیرماه ۱۳۰۱ که انگلیسیها درخواست اعزام دو فروند #هواپیما به تهران کردند دولت به فکر تخصیص زمینی مناسب برای فرود هواپیماها افتاد که این زمین در قلعهمرغی و در ۸ مرداد ۱۳۰۱ به بهرهبرداری رسید.
احمد نخجوان اولین رئیسهوایی ایران شد و تا سال ۱۳۱۵ در این سمت باقی ماند. او در این مدت چند بار از این کار برکنار شد اما هر بار به کار برگردانده شد. نخجوان در سال ۱۳۰۷ به درجهی سرتیپی رسید. احمد نخجوان در سال ۱۳۱۸ کفیل وزارت جنگ در کابینهی دکتر متیندفتری شد و در سال ۱۳۱۹ به درجهی سرلشکری رسید. او تا ۸ شهریور ۱۳۲۰ در سمت کفالت وزارت جنگ باقی ماند. او در زمان رضا شاه پس از اینکه به دنبال حملهی شوروی و انگلیس به ایران نتوانست مقاومتی کند و دستور آزادی سربازان وظیفه زیر پرچم از پادگانها را صادر کرد بابت این تصمیم مورد غضب رضاشاه قرار گرفت و بازداشت شد و به جای او سرلشکر محمد نخجوان (امیر موثق) کفالت وزارت جنگ را عهدهدار شد.
او از اتهاماتش وقتی تبرئه شد که دیگر رضاشاه کشور را ترک کرده و استعفا داده بود. احمد نخجوان تا ۲۵ شهریور در #زندان بود و پس از رفتن رضاشاه در کابینهی محمدعلی فروغی وزیر جنگ شد. پس از این نیز برای مدتی بازرس و رئیس دفتر نظامی محمدرضا شاه شد. نخجوان در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ و در دو نوبت دوباره رئیس هواپیمایی شد و در سال ۱۳۲۶ بازنشست شد. #احمدنخجوان در سال ۱۳۴۵ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/qQjV7z
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
سالگرد پرواز نخستین خلبان ایرانی، احمد نخجوان | Tavaana Article
توانا - احمد نخجوان در سال ۱۲۷۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. او پسر مهاجری از اهالی نخجوان قفقاز بود و پدر و پدر بزرگش از سرداران قراقخانه بودند.
یدالله شریفیراد از قهرمانی جنگ تا پای چوبه دار
goo.gl/76a8Ij
خلبان زبدهی جنگندهی اف-۵ نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق بود و پس از ان دیپلمات در پاکستان. در جنگ با عراق رشادتهای بسیار آفریده بود. به جرم جاسوسی برای آمریکا زندانی شد و در زندان به کشل وحشیانهای شکنجه شد و به اعدام محکوم شد.
بارها پای جوخهی دار رفت اما در نهایت از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان نیز از فشار ماموران جمهوری اسلامی در امان نماند. مجبور شد خانوادهاش را از ایران خارج کند. مدت سه سال در ایران زیر انواع و اقسام فشارها زندگی کرد تا در نهایت توانست از ایران بگریزد و به کانادا پناهنده شود.
یدالله شریفیراد یکی از بهترین خلبانهای جنگندهی اف-۵ در جهان است.
یدالله شریفی راد چهارم فروردینماه ۱۳۲۵ در طالقان دیده به جهان گشود.
او پیش از انقلاب اسلامی به آمریکا رفت تا خلبان جت جنگنده بشود. شریفیراد دورههای مختلف خلبانی را در آمریکا سپری کرد.
پس از انقلاب با اینکه شریفیراد میتواتنست به راحتی از کشور خارج شود و به عنوان یکی از بهترینهای خلبانی ایران در جهان به کار مشغول شود اما در ارتش ایران به خدمت پرداخت. در جنگ ایران و عراق ماموریتهای بسیاری را انجام داد. گفته میشود که او بیش از ۴۰ ماموریت هوایی در خاک عراق به انجام رسانده است.
شریفی راد در یکی از ماموریتهای خود پس از اینکه به یک نیروگاه در خاک عراق حمله کرد با حمله سه جت عراقی روبهرو شد که تونست یکی از آنها را سرنگون کند اما در نهایت مورد اصابت یکی از آنها قرار گرفت و سرنگون شد. او خروج اضطراری کرد و از هواپیما بیرون پرید. مبارزان کرد از او نگهداری کردد و پس از بازیابی سلامت خود به ایران بازگشت. فیلم سینمایی «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۶۳ از زندگی یدالله شریفیراد ساخته شد و این فیلم یکی از فیلمهای پرفروش در زمان خود شد و مبلغی خدود ۷۴۰ میلیونتومان فروش داشت.
شریفی راد از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۶ به عنوان دیپلمات در پاکستان مشغول به کار بود که در سال ۱۳۶۶ از سوی حکومت ایران به اتهام جاسوسی برای آمریکا دستگیر شد و به زندان افتاد.
یدالله شریفیراد زندگی پر فراز و نشیبش را در کتابی با «پرواز یک میهنپرست» که به زبان انگلیسی نوشته شده است شرح داده است.
یدالله شریفیراد در معرفی این کتاب میگوید که این کتاب با یک مقدمهی کوتاه شروع میشود و آن مربوط به زمانی است که شریفیراد به همراه دو زندانی دیگر برای مراسم اعدام برده میشوند.
.
شریفیراد میگوید که در آنجا در دلش آرزو میکند که ای کاش شانسی پیدا میکردم و میتوانستم مراسمی را که جمهوری اسلامی برای اعدام اجرا میکند و فشاری که بر زندانیان میآورند و شکنجههایی که اعمال میکنند به یک نحوی به گوش هموطنانم و حتا به گوش دنیا برسانم. او میگوید خوشبختانه من زنده ماندم و این کار را عملی کردم که نتیجهاش این کتاب شده است که ۲۹ بخش دارد. داستان از زندان و شکنجهها آغاز میشود و در فواصل مختلف به گذشته بازمیگردم و آن را شرح میدهم.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2nC3Gfm
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/76a8Ij
خلبان زبدهی جنگندهی اف-۵ نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق بود و پس از ان دیپلمات در پاکستان. در جنگ با عراق رشادتهای بسیار آفریده بود. به جرم جاسوسی برای آمریکا زندانی شد و در زندان به کشل وحشیانهای شکنجه شد و به اعدام محکوم شد.
بارها پای جوخهی دار رفت اما در نهایت از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان نیز از فشار ماموران جمهوری اسلامی در امان نماند. مجبور شد خانوادهاش را از ایران خارج کند. مدت سه سال در ایران زیر انواع و اقسام فشارها زندگی کرد تا در نهایت توانست از ایران بگریزد و به کانادا پناهنده شود.
یدالله شریفیراد یکی از بهترین خلبانهای جنگندهی اف-۵ در جهان است.
یدالله شریفی راد چهارم فروردینماه ۱۳۲۵ در طالقان دیده به جهان گشود.
او پیش از انقلاب اسلامی به آمریکا رفت تا خلبان جت جنگنده بشود. شریفیراد دورههای مختلف خلبانی را در آمریکا سپری کرد.
پس از انقلاب با اینکه شریفیراد میتواتنست به راحتی از کشور خارج شود و به عنوان یکی از بهترینهای خلبانی ایران در جهان به کار مشغول شود اما در ارتش ایران به خدمت پرداخت. در جنگ ایران و عراق ماموریتهای بسیاری را انجام داد. گفته میشود که او بیش از ۴۰ ماموریت هوایی در خاک عراق به انجام رسانده است.
شریفی راد در یکی از ماموریتهای خود پس از اینکه به یک نیروگاه در خاک عراق حمله کرد با حمله سه جت عراقی روبهرو شد که تونست یکی از آنها را سرنگون کند اما در نهایت مورد اصابت یکی از آنها قرار گرفت و سرنگون شد. او خروج اضطراری کرد و از هواپیما بیرون پرید. مبارزان کرد از او نگهداری کردد و پس از بازیابی سلامت خود به ایران بازگشت. فیلم سینمایی «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۶۳ از زندگی یدالله شریفیراد ساخته شد و این فیلم یکی از فیلمهای پرفروش در زمان خود شد و مبلغی خدود ۷۴۰ میلیونتومان فروش داشت.
شریفی راد از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۶ به عنوان دیپلمات در پاکستان مشغول به کار بود که در سال ۱۳۶۶ از سوی حکومت ایران به اتهام جاسوسی برای آمریکا دستگیر شد و به زندان افتاد.
یدالله شریفیراد زندگی پر فراز و نشیبش را در کتابی با «پرواز یک میهنپرست» که به زبان انگلیسی نوشته شده است شرح داده است.
یدالله شریفیراد در معرفی این کتاب میگوید که این کتاب با یک مقدمهی کوتاه شروع میشود و آن مربوط به زمانی است که شریفیراد به همراه دو زندانی دیگر برای مراسم اعدام برده میشوند.
.
شریفیراد میگوید که در آنجا در دلش آرزو میکند که ای کاش شانسی پیدا میکردم و میتوانستم مراسمی را که جمهوری اسلامی برای اعدام اجرا میکند و فشاری که بر زندانیان میآورند و شکنجههایی که اعمال میکنند به یک نحوی به گوش هموطنانم و حتا به گوش دنیا برسانم. او میگوید خوشبختانه من زنده ماندم و این کار را عملی کردم که نتیجهاش این کتاب شده است که ۲۹ بخش دارد. داستان از زندان و شکنجهها آغاز میشود و در فواصل مختلف به گذشته بازمیگردم و آن را شرح میدهم.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2nC3Gfm
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. یدالله شریفیراد از قهرمانی جنگ تا پای چوبه دار . #خلبان زبدهی جنگندهی اف-۵ نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق بود و پس از ان دیپلمات در پاکستان. در #جنگ با عراق رشادتهای بسیار آفریده بود. به جرم جاسوسی برای آمریکا #زندانی شد و در زندان به کشل وحشیانهای…
Forwarded from PooyaJahandar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسافرینی که میخواستند #خلبان رو مجبور کنند واسه نماز به موقع #پرواز نکنه #آخوند بودند!
#زاهدان #تفتان
https://youtu.be/3eX9RLcZHwA
@PooyaJahandar
#زاهدان #تفتان
https://youtu.be/3eX9RLcZHwA
@PooyaJahandar
یدالله شریفیراد از قهرمانی جنگ تا پای چوبهدار
خلبان زبده جنگنده اف-۵ نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق بود و پس از ان دیپلمات در پاکستان. در جنگ با عراق رشادتهای بسیار آفریده بود. به جرم جاسوسی برای آمریکا زندانی شد و در زندان به کشل وحشیانهای شکنجه شد و به اعدام محکوم شد.
بارها پای جوخه دار رفت اما در نهایت از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان نیز از فشار ماموران جمهوری اسلامی در امان نماند. مجبور شد خانوادهاش را از ایران خارج کند. مدت سه سال در ایران زیر انواع و اقسام فشارها زندگی کرد تا در نهایت توانست از ایران بگریزد و به کانادا پناهنده شود.
یدالله شریفیراد یکی از بهترین خلبانهای جنگندهی اف-۵ در جهان است.
یدالله شریفی راد چهارم فروردینماه ۱۳۲۵ در طالقان دیده به جهان گشود.
او پیش از انقلاب اسلامی به آمریکا رفت تا خلبان جت جنگنده بشود. شریفیراد دورههای مختلف خلبانی را در آمریکا سپری کرد.
پس از انقلاب با اینکه شریفیراد میتوانست به راحتی از کشور خارج شود و به عنوان یکی از بهترینهای خلبانی ایران در جهان به کار مشغول شود اما در ارتش ایران به خدمت پرداخت. در جنگ ایران و عراق ماموریتهای بسیاری را انجام داد. گفته میشود که او بیش از ۴۰ ماموریت هوایی در خاک عراق به انجام رسانده است.
شریفیراد در یکی از ماموریتهای خود پس از اینکه به یک نیروگاه در خاک عراق حمله کرد با حمله سه جت عراقی روبهرو شد که تونست یکی از آنها را سرنگون کند اما در نهایت مورد اصابت یکی از آنها قرار گرفت و سرنگون شد. او خروج اضطراری کرد و از هواپیما بیرون پرید. مبارزان کُرد از او نگهداری کردند و پس از بازیابی سلامت خود به ایران بازگشت. فیلم سینمایی «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۶۳ از زندگی یدالله شریفیراد ساخته شد و این فیلم یکی از فیلمهای پرفروش در زمان خود شد و مبلغی خدود ۷۴۰ میلیونتومان فروش داشت.
شریفیراد از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۶ به عنوان دیپلمات در پاکستان مشغول به کار بود که در سال ۱۳۶۶ از سوی حکومت ایران به اتهام جاسوسی برای آمریکا دستگیر شد و به زندان افتاد.
یدالله شریفیراد زندگی پر فراز و نشیبش را در کتابی با «پرواز یک میهنپرست» که به زبان انگلیسی نوشته شده است شرح داده است.
او در معرفی این کتاب میگوید که این کتاب با یک مقدمه کوتاه شروع میشود و آن مربوط به زمانی است که شریفیراد به همراه دو زندانی دیگر برای مراسم اعدام برده میشوند.
شریفیراد میگوید که در آنجا در دلش آرزو میکند که ای کاش شانسی پیدا میکردم و میتوانستم مراسمی را که جمهوری اسلامی برای اعدام اجرا میکند و فشاری که بر زندانیان میآورند و شکنجههایی که اعمال میکنند به یک نحوی به گوش هموطنانم و حتا به گوش دنیا برسانم.
او میگوید خوشبختانه من زنده ماندم و این کار را عملی کردم که نتیجهاش این کتاب شده است که ۲۹ بخش دارد. داستان از زندان و شکنجهها آغاز میشود و در فواصل مختلف به گذشته بازمیگردم و آن را شرح میدهم.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/yadollah_sharifirad/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خلبان
@Tavaana_TavaanaTech
خلبان زبده جنگنده اف-۵ نیروی هوایی ایران در جنگ با عراق بود و پس از ان دیپلمات در پاکستان. در جنگ با عراق رشادتهای بسیار آفریده بود. به جرم جاسوسی برای آمریکا زندانی شد و در زندان به کشل وحشیانهای شکنجه شد و به اعدام محکوم شد.
بارها پای جوخه دار رفت اما در نهایت از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان نیز از فشار ماموران جمهوری اسلامی در امان نماند. مجبور شد خانوادهاش را از ایران خارج کند. مدت سه سال در ایران زیر انواع و اقسام فشارها زندگی کرد تا در نهایت توانست از ایران بگریزد و به کانادا پناهنده شود.
یدالله شریفیراد یکی از بهترین خلبانهای جنگندهی اف-۵ در جهان است.
یدالله شریفی راد چهارم فروردینماه ۱۳۲۵ در طالقان دیده به جهان گشود.
او پیش از انقلاب اسلامی به آمریکا رفت تا خلبان جت جنگنده بشود. شریفیراد دورههای مختلف خلبانی را در آمریکا سپری کرد.
پس از انقلاب با اینکه شریفیراد میتوانست به راحتی از کشور خارج شود و به عنوان یکی از بهترینهای خلبانی ایران در جهان به کار مشغول شود اما در ارتش ایران به خدمت پرداخت. در جنگ ایران و عراق ماموریتهای بسیاری را انجام داد. گفته میشود که او بیش از ۴۰ ماموریت هوایی در خاک عراق به انجام رسانده است.
شریفیراد در یکی از ماموریتهای خود پس از اینکه به یک نیروگاه در خاک عراق حمله کرد با حمله سه جت عراقی روبهرو شد که تونست یکی از آنها را سرنگون کند اما در نهایت مورد اصابت یکی از آنها قرار گرفت و سرنگون شد. او خروج اضطراری کرد و از هواپیما بیرون پرید. مبارزان کُرد از او نگهداری کردند و پس از بازیابی سلامت خود به ایران بازگشت. فیلم سینمایی «عقابها» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان در سال ۱۳۶۳ از زندگی یدالله شریفیراد ساخته شد و این فیلم یکی از فیلمهای پرفروش در زمان خود شد و مبلغی خدود ۷۴۰ میلیونتومان فروش داشت.
شریفیراد از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۶ به عنوان دیپلمات در پاکستان مشغول به کار بود که در سال ۱۳۶۶ از سوی حکومت ایران به اتهام جاسوسی برای آمریکا دستگیر شد و به زندان افتاد.
یدالله شریفیراد زندگی پر فراز و نشیبش را در کتابی با «پرواز یک میهنپرست» که به زبان انگلیسی نوشته شده است شرح داده است.
او در معرفی این کتاب میگوید که این کتاب با یک مقدمه کوتاه شروع میشود و آن مربوط به زمانی است که شریفیراد به همراه دو زندانی دیگر برای مراسم اعدام برده میشوند.
شریفیراد میگوید که در آنجا در دلش آرزو میکند که ای کاش شانسی پیدا میکردم و میتوانستم مراسمی را که جمهوری اسلامی برای اعدام اجرا میکند و فشاری که بر زندانیان میآورند و شکنجههایی که اعمال میکنند به یک نحوی به گوش هموطنانم و حتا به گوش دنیا برسانم.
او میگوید خوشبختانه من زنده ماندم و این کار را عملی کردم که نتیجهاش این کتاب شده است که ۲۹ بخش دارد. داستان از زندان و شکنجهها آغاز میشود و در فواصل مختلف به گذشته بازمیگردم و آن را شرح میدهم.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/yadollah_sharifirad/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#خلبان
@Tavaana_TavaanaTech