زنان کره شمالی در قاب تصویر #عکاس
زنان، #زندگی و کسب و کارشان سوژه عکسهای «میهالا نوراک» است. دو سال از شروع پروژه عکاسی او میگذرد. برای گرفتن عکسهایش با جایجای جهان سفر کرده است و کولهپشتی و دوربین دو یار همیشگیاش هستند. پروژه او «اطلس زیبایی» نام دارد و زنان سوژه اصلیاش هستند. نوراک این بار تصمیمی شجاعانه گرفته و سراغ زنان «کره شمالی» رفته است. آنها را با چهرهها و حرفههای مختلف در قاب تصویر نشانده و از زندگی مدرن و سنتیشان عکس گرفته است.
تفاوت و تنوع عکسهایش جالب و دیدنی است. زنان کره شمالی میانه خوبی با مد و فشنهای جهانی زنان ندارند. با این وجود به ظاهر و پوششان اهمیت میدهند و علاقه زیادی به کفشهای پاشنه بلند دارند. پوششان اکثرا لباسهای #کلاسیک است و بیشتر آنها سینهآویزی از #عکس رهبر #کره_شمالی با خود دارند. در جشنها و مناسبتهای مختلف لباسهای رنگارنگ و زیبا بر تن میکنند. سوژه عکسهای نوراک #زنان جوان هستند و او سعی کرده آنها را در کار و شغلهای مختلف نشان دهد. با هم عکسهایش را میبینیم.
منبع: اینستاگرام میهالا نوراک
در لینک زیر میتوانید داستان زندگی یئونومی پارک که همراه مادرش از کره شمالی گریخت را از زبان خودش بشنوید:
https://tavaana.org/fa/yeonmi-park
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
عکس ها را در قالب کلیپ تقدیمتان می کنیم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
زنان، #زندگی و کسب و کارشان سوژه عکسهای «میهالا نوراک» است. دو سال از شروع پروژه عکاسی او میگذرد. برای گرفتن عکسهایش با جایجای جهان سفر کرده است و کولهپشتی و دوربین دو یار همیشگیاش هستند. پروژه او «اطلس زیبایی» نام دارد و زنان سوژه اصلیاش هستند. نوراک این بار تصمیمی شجاعانه گرفته و سراغ زنان «کره شمالی» رفته است. آنها را با چهرهها و حرفههای مختلف در قاب تصویر نشانده و از زندگی مدرن و سنتیشان عکس گرفته است.
تفاوت و تنوع عکسهایش جالب و دیدنی است. زنان کره شمالی میانه خوبی با مد و فشنهای جهانی زنان ندارند. با این وجود به ظاهر و پوششان اهمیت میدهند و علاقه زیادی به کفشهای پاشنه بلند دارند. پوششان اکثرا لباسهای #کلاسیک است و بیشتر آنها سینهآویزی از #عکس رهبر #کره_شمالی با خود دارند. در جشنها و مناسبتهای مختلف لباسهای رنگارنگ و زیبا بر تن میکنند. سوژه عکسهای نوراک #زنان جوان هستند و او سعی کرده آنها را در کار و شغلهای مختلف نشان دهد. با هم عکسهایش را میبینیم.
منبع: اینستاگرام میهالا نوراک
در لینک زیر میتوانید داستان زندگی یئونومی پارک که همراه مادرش از کره شمالی گریخت را از زبان خودش بشنوید:
https://tavaana.org/fa/yeonmi-park
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
عکس ها را در قالب کلیپ تقدیمتان می کنیم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
زادروز ِ مریم زندی، عکاس
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
توانا- پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند.
امروز تولد ِ مریم زندی، #عکاس سرشناس ایرانی است.
کتاب مجموعه عکس های انقلاب ۵۷ مریم زندی یکی از آثار معروف این هنرمند ایرانی است.
این #کتاب بیش از شش سال برای دریافت مجوز در وزارت ارشاد مانده بود. مریم زندی در مورد انتشار این کتاب و #ممیزی وزارت ارشاد در دولت احمدینژاد میگوید:
«این اداره از من خواسته که عکسهای #انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است... این عکسها سند #تاریخی هستند و کم و زیاد نشدهاند.»
برخی از عکسهای این کتاب را که در زمان انتشار آن استقبال خوبی از آن شد را میبینیم.
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب مجموعه عکس های انقلاب ۵۷ مریم زندی یکی از آثار معروف این هنرمند ایرانی است.
این #کتاب بیش از شش سال برای دریافت مجوز در وزارت ارشاد مانده بود. مریم زندی در مورد انتشار این کتاب و #ممیزی وزارت ارشاد در دولت احمدینژاد میگوید:
«این اداره از من خواسته که عکسهای #انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است... این عکسها سند #تاریخی هستند و کم و زیاد نشدهاند.»
برخی از عکسهای این کتاب را که در زمان انتشار آن استقبال خوبی از آن شد را میبینیم.
@Tavaana_TavaanaTech
جزیرهای آزاد برای دختران و پسران ایرانی
یک #عکاس اهل لیتوانی تصویرهایی از جزیرهای در نزدیکی #ایران منتشر کرده است که به گفته او، در آنجا دختران و پسران جوان می توانند با هم #شنا کنند و لحظاتی از #آزادی لذت ببرند. آنها می توانند در نبود پلیس، لخت ، #موسیقی گوش کنند، برقصند و با هم شنا کنند.
عکاس "تئودوروس گریگالیونوس" نام دارد و میگوید در جریان سفری به ارمنستان در سال گذشته ، شایعاتی در این باره شنید. پس به آنجا رفت، روزی را با جوانان گذراند و عکسهایی برداشت که بسیاری به عنوان اوج عصیان نوجوانان در ساحل، آنها را به یاد خواهند داشت.
گریگالیانوس در گزارشی تصویری که در نشریه "آی . دی" منتشر شده است می گوید از وجود چنین جزیره ای برای نخستین بار در جریان دیداری با یک زوج جوانی ایرانی در ارمنستان که عازم ایران بودند، آگاه شدم. گفتم علاقهمند هستم به ایران سفر کنم. گفتند در جنوب ایران ساحلی هست که من باید ببینم. آنها شرح دادند در تابستان بسیار گرم است و بسیاری از ایرانیان برای گذراندن زمستان به آنجا می روند.
عکاس می گوید از ارمنستان به ایران رفت. در آنجا برای دومین بار از فرش فروشی درباره جزیره ای که مردم جهت گریز از فشار قوانین و مقررات سخت گیرانه اسلامی به آنجا می روند، شنید؛ محلی که در آن "موسیقی از سیاست مهمتر است."
عکاس شرح می دهد که در جزیره چگونه با استقبال روبرو شد، بسیاری انگلیسی نمیدانستند، بنابراین به فارسی با ادا و اشاره با آنها حرف می زد.
این عکاس به محل این ساحل اشاره دقیق نکرده تا مبادا برای جوانان مشکلساز شود. با اینحال تاکید کرده، محل بسیار دور افتاده است. جوانان از سراسر ایران به آنجا می روند تا وقت را بدون نگرانی از قوانین اسلامی با هم سپری کنند. دختران می توانند مایو بیکینی بپوشند و با مردهای مایوپوش شنا کنند.
عکاس می گوید چند هفته ای را در ساحل گذراند ، دختران و پسرانی را که آنجا بودند "دوستان خوب خود" می نامد و می گوید همه باهم آنجا را ترک کردیم. آنها برای مدتی طولانی در یک محل نمی مانند. در ایران نواحی طبیعی زیبا و دورفتاده فراوان است، و جوانان فعالانه محل های بیشتری را جستجو می کنند.
منبع: صدای آمریکا
توانا را در اینستاگرام هم دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
یک #عکاس اهل لیتوانی تصویرهایی از جزیرهای در نزدیکی #ایران منتشر کرده است که به گفته او، در آنجا دختران و پسران جوان می توانند با هم #شنا کنند و لحظاتی از #آزادی لذت ببرند. آنها می توانند در نبود پلیس، لخت ، #موسیقی گوش کنند، برقصند و با هم شنا کنند.
عکاس "تئودوروس گریگالیونوس" نام دارد و میگوید در جریان سفری به ارمنستان در سال گذشته ، شایعاتی در این باره شنید. پس به آنجا رفت، روزی را با جوانان گذراند و عکسهایی برداشت که بسیاری به عنوان اوج عصیان نوجوانان در ساحل، آنها را به یاد خواهند داشت.
گریگالیانوس در گزارشی تصویری که در نشریه "آی . دی" منتشر شده است می گوید از وجود چنین جزیره ای برای نخستین بار در جریان دیداری با یک زوج جوانی ایرانی در ارمنستان که عازم ایران بودند، آگاه شدم. گفتم علاقهمند هستم به ایران سفر کنم. گفتند در جنوب ایران ساحلی هست که من باید ببینم. آنها شرح دادند در تابستان بسیار گرم است و بسیاری از ایرانیان برای گذراندن زمستان به آنجا می روند.
عکاس می گوید از ارمنستان به ایران رفت. در آنجا برای دومین بار از فرش فروشی درباره جزیره ای که مردم جهت گریز از فشار قوانین و مقررات سخت گیرانه اسلامی به آنجا می روند، شنید؛ محلی که در آن "موسیقی از سیاست مهمتر است."
عکاس شرح می دهد که در جزیره چگونه با استقبال روبرو شد، بسیاری انگلیسی نمیدانستند، بنابراین به فارسی با ادا و اشاره با آنها حرف می زد.
این عکاس به محل این ساحل اشاره دقیق نکرده تا مبادا برای جوانان مشکلساز شود. با اینحال تاکید کرده، محل بسیار دور افتاده است. جوانان از سراسر ایران به آنجا می روند تا وقت را بدون نگرانی از قوانین اسلامی با هم سپری کنند. دختران می توانند مایو بیکینی بپوشند و با مردهای مایوپوش شنا کنند.
عکاس می گوید چند هفته ای را در ساحل گذراند ، دختران و پسرانی را که آنجا بودند "دوستان خوب خود" می نامد و می گوید همه باهم آنجا را ترک کردیم. آنها برای مدتی طولانی در یک محل نمی مانند. در ایران نواحی طبیعی زیبا و دورفتاده فراوان است، و جوانان فعالانه محل های بیشتری را جستجو می کنند.
منبع: صدای آمریکا
توانا را در اینستاگرام هم دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
سالروز درگذشت «حسین گلگلاب» سرایندهی «ای ایران»
حسین گلگلاب سرایندهی ترانهی مشهور «ای ایران» است؛ ترانهای و شعری که در حافظهی تکتک ایرانیان تا همیشه ثبت شده است.
حسین گلگلاب، #گیاهشناس، #ادیب، #نویسنده، #شاعر، #مترجم و #نوازنده و #موسیقیدان و #عکاس بود. علاوه بر همهی اینها او در دانشگاه نیز تدریس میکرد. او در ۱۲۷۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش ابوترابخان که به مهدی مصورالملک شهره بود از نقاشان و عکاسان بنام عهد قاجار بود. او تحصیلات را در مدرسهی علمیه و دارالفنون سپری کرد. گلگلاب با کمک کلنل کاظم وزیری و علینقیخان وزیری به موسیقی رو آورد.
گلگلاب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت. او در سال ۱۳۰۰ لیسانس حقوق و علوم سیاسی کسب کرد و در سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ دکترا گرفت و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. او تار و سه تار را نیز از «آقا حسینقلی» از نوازندگان سرشناس تار ِ اواخر دورهی قاجار و همینطور «درویشخان» از هنرمندان پایان دورهی قاجاریه فراگرفت.
او از سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷ دوازده کتاب در حوزهی علوم طبیعی تالیف کرد. او در دانشسرای عالی به تدریس «فیزیولوژی گیاهی» و «گیاهشناسی» در دانشکدهی پزشکی پرداخت.
از تواناییهایی حسین گلگلاب در زمینههای مختلف بسیار میتوان گفت و او از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۵۱ خدمات اجتماعی بسیاری انجام داد. او در سال ۱۳۵۴ بازنشسته شد و یک سال بعد به عنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران از خدمات او قدردانی شد.
حسین #گلگلاب بیش از ۵۰ قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی ترجمه کرده است.
گلگلاب حتا در زمینهی ابداع لغت برای فرهنگستان نیز کارهای شایستهی تقدیر بسیاری انجام داده است اما آنچه بیش از همهی این زحماتی که او برای عرصهی هنر و دانش کشیده او را بر سر زبانها انداخته است سرودن شعر «ای ایران» است که سرود آن حاصل همکاری گلگلاب و روحالله خالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان به عنوان خواننده است. این شعر یکی دو سال بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۳۲ سروده شد.
گلگلاب در ۲۲ اسفندماه ۱۳۶۳ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
* «ای ایران» تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی ِ «توانا» و یاد حسین گلگلاب گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
حسین گلگلاب سرایندهی ترانهی مشهور «ای ایران» است؛ ترانهای و شعری که در حافظهی تکتک ایرانیان تا همیشه ثبت شده است.
حسین گلگلاب، #گیاهشناس، #ادیب، #نویسنده، #شاعر، #مترجم و #نوازنده و #موسیقیدان و #عکاس بود. علاوه بر همهی اینها او در دانشگاه نیز تدریس میکرد. او در ۱۲۷۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش ابوترابخان که به مهدی مصورالملک شهره بود از نقاشان و عکاسان بنام عهد قاجار بود. او تحصیلات را در مدرسهی علمیه و دارالفنون سپری کرد. گلگلاب با کمک کلنل کاظم وزیری و علینقیخان وزیری به موسیقی رو آورد.
گلگلاب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت. او در سال ۱۳۰۰ لیسانس حقوق و علوم سیاسی کسب کرد و در سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ دکترا گرفت و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. او تار و سه تار را نیز از «آقا حسینقلی» از نوازندگان سرشناس تار ِ اواخر دورهی قاجار و همینطور «درویشخان» از هنرمندان پایان دورهی قاجاریه فراگرفت.
او از سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷ دوازده کتاب در حوزهی علوم طبیعی تالیف کرد. او در دانشسرای عالی به تدریس «فیزیولوژی گیاهی» و «گیاهشناسی» در دانشکدهی پزشکی پرداخت.
از تواناییهایی حسین گلگلاب در زمینههای مختلف بسیار میتوان گفت و او از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۵۱ خدمات اجتماعی بسیاری انجام داد. او در سال ۱۳۵۴ بازنشسته شد و یک سال بعد به عنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران از خدمات او قدردانی شد.
حسین #گلگلاب بیش از ۵۰ قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی ترجمه کرده است.
گلگلاب حتا در زمینهی ابداع لغت برای فرهنگستان نیز کارهای شایستهی تقدیر بسیاری انجام داده است اما آنچه بیش از همهی این زحماتی که او برای عرصهی هنر و دانش کشیده او را بر سر زبانها انداخته است سرودن شعر «ای ایران» است که سرود آن حاصل همکاری گلگلاب و روحالله خالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان به عنوان خواننده است. این شعر یکی دو سال بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۳۲ سروده شد.
گلگلاب در ۲۲ اسفندماه ۱۳۶۳ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
* «ای ایران» تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی ِ «توانا» و یاد حسین گلگلاب گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
دستگیری ۸ فعال #مدلینگ، #آرایش و لباس اینستاگرامی
مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران طی چند روز گذشته اعلام کرده است که بیش از ۱۷۰ مدلینگ لباس و آرایش در #اینستاگرام شناسایی شدهاند. از این میان ۸ فعال مدلینگ در حال حاضر در بازداشت به سر میبرند.
تهدید مدلها از چند ماه پیش آغاز شده است و برخی از آنها تذکرات مکرر دریافت کردهاند. مدلهای آنلاین متهم به رفتار «غیراسلامی» در فضای مجازی شدهاند. علت بازداشت آنها هم انتشار تصاویری بدون حجاب در اینستاگرام و سایتهای دیگر اعلام شده است.
از میان ۱۷۰ نفر شناسایی شده ۵۹ #عکاس و #آرایشگر، ۵۸ نفر مدل و ۵۱ نفر مدیران سالنها و طراحان بودهاند.
پروژه شناسایی و بازداشت مدلهای اینستاگرام به نام «پروژه عنکبوت ۲» شهرت پیدا کرده است. سپاه پاسداران در بیانیه منتشر شده اعلام کرده است که کیم کاردشیان یکی از الگوهای مدلهای ایرانی است. مصطفی علیزاده، کارشناس ویژه فضای مجازی سپاه پاسداران همچنین افزوده است که مدلها از منابع مختلفی حمایت مالی میشدند.
پروژه عنکبوت یک به بازداشت ۱۲ شهروند ایرانی و شناسایی ۳۵۰ صفحه فیسبوک در اواخر سال ۱۳۹۳ مربوط میشود. دلیل برخورد با این صفحات و بازداشت شهروندان انتشار نوشتههای فیسبوکی با هدف «ترویج فساد و ماموریت برای تغییر سبک زندگی و نهاد خانوادهها» اعلام شده بود.
از میان افراد بازداشت شده میتوان به ملیکا زمانی، دنیا مقدم، دانا نیک، الناز گلرخ، حمید فدایی و نیلوفر بهبودی و شبنم مولوی اشاره کرد که نام آنها اواخر سال ۹۴ در رسانهها اعلام شد. همچنین یکی دیگر از مدلها به نام الهام عرب چند روز پیش در تلویزیون ظاهر و اعترافات ضبط شده وی به نمایش درآمد.
موج برخورد با مدلها، آرایشگرها و طراحان لباس از ماه آذر سال ۹۴ آغاز و تا ماهها پس از آن ادامه داشت. بازجوییهای متعدد و طولانی نیز سبب شد که برخی از افراد مجبور به ترک ایران شوند.
بازداشت مدلها توسط دادستان جواد بابایی در برنامه تلویزیونی اعلام شد. این برنامه روی «تهدیدات مربوط به اخلاق و اصول خانواده» در شبکههای مجازی تمرکز داشت. بابایی در این برنامه مدعی شد که نهادهای مدلینگ ۲۰ درصد از پستهای اینستاگرام در ایران را تشکیل میدهند و مشغول ترویج فرهنگ غیراخلاقی و غیراسلامی و بیبندوباری هستند. وی در این برنامه بیان داشت که به ۲۹ نفر از افراد تذکر رسمی داده شده است و شهروندانی که رفتار خود را تصحیح کردهاند هیچ برخورد قضایی صورت نگرفته است.
در تواناتک بخوانید: https://tech.tavaana.org/fa/Modeling%20arrest-Iran
@tavaanatech
مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سپاه پاسداران طی چند روز گذشته اعلام کرده است که بیش از ۱۷۰ مدلینگ لباس و آرایش در #اینستاگرام شناسایی شدهاند. از این میان ۸ فعال مدلینگ در حال حاضر در بازداشت به سر میبرند.
تهدید مدلها از چند ماه پیش آغاز شده است و برخی از آنها تذکرات مکرر دریافت کردهاند. مدلهای آنلاین متهم به رفتار «غیراسلامی» در فضای مجازی شدهاند. علت بازداشت آنها هم انتشار تصاویری بدون حجاب در اینستاگرام و سایتهای دیگر اعلام شده است.
از میان ۱۷۰ نفر شناسایی شده ۵۹ #عکاس و #آرایشگر، ۵۸ نفر مدل و ۵۱ نفر مدیران سالنها و طراحان بودهاند.
پروژه شناسایی و بازداشت مدلهای اینستاگرام به نام «پروژه عنکبوت ۲» شهرت پیدا کرده است. سپاه پاسداران در بیانیه منتشر شده اعلام کرده است که کیم کاردشیان یکی از الگوهای مدلهای ایرانی است. مصطفی علیزاده، کارشناس ویژه فضای مجازی سپاه پاسداران همچنین افزوده است که مدلها از منابع مختلفی حمایت مالی میشدند.
پروژه عنکبوت یک به بازداشت ۱۲ شهروند ایرانی و شناسایی ۳۵۰ صفحه فیسبوک در اواخر سال ۱۳۹۳ مربوط میشود. دلیل برخورد با این صفحات و بازداشت شهروندان انتشار نوشتههای فیسبوکی با هدف «ترویج فساد و ماموریت برای تغییر سبک زندگی و نهاد خانوادهها» اعلام شده بود.
از میان افراد بازداشت شده میتوان به ملیکا زمانی، دنیا مقدم، دانا نیک، الناز گلرخ، حمید فدایی و نیلوفر بهبودی و شبنم مولوی اشاره کرد که نام آنها اواخر سال ۹۴ در رسانهها اعلام شد. همچنین یکی دیگر از مدلها به نام الهام عرب چند روز پیش در تلویزیون ظاهر و اعترافات ضبط شده وی به نمایش درآمد.
موج برخورد با مدلها، آرایشگرها و طراحان لباس از ماه آذر سال ۹۴ آغاز و تا ماهها پس از آن ادامه داشت. بازجوییهای متعدد و طولانی نیز سبب شد که برخی از افراد مجبور به ترک ایران شوند.
بازداشت مدلها توسط دادستان جواد بابایی در برنامه تلویزیونی اعلام شد. این برنامه روی «تهدیدات مربوط به اخلاق و اصول خانواده» در شبکههای مجازی تمرکز داشت. بابایی در این برنامه مدعی شد که نهادهای مدلینگ ۲۰ درصد از پستهای اینستاگرام در ایران را تشکیل میدهند و مشغول ترویج فرهنگ غیراخلاقی و غیراسلامی و بیبندوباری هستند. وی در این برنامه بیان داشت که به ۲۹ نفر از افراد تذکر رسمی داده شده است و شهروندانی که رفتار خود را تصحیح کردهاند هیچ برخورد قضایی صورت نگرفته است.
در تواناتک بخوانید: https://tech.tavaana.org/fa/Modeling%20arrest-Iran
@tavaanatech
اصغر بیچاره درگذشت
اصغر بیچاره قدیمی ترین عکاس سینمای ایران ساعاتی پیش در خاک امریکا دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار مهر، #اصغر_بیچاره که از چندی پیش به سرطان حنجره مبتلا و حالش رو به وخامت گذاشته بود ساعاتی پیش در سن ۸۹ سالگی و در سالروز تولدش دارفانی را وداع گفت.
وی که قدیمی ترین #عکاس سینمای ایران محسوب می شود و به عنوان یک #بازیگر در #سینما و #تئاتر فعالیت داشت، در عین حال بزرگترین آرشیو دوربین های #عکاسی را نیز در اختیار دارد.
معاون هنرى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى طى تماسی با خانواده اين #هنرمند ضمن عرض تسليت به آنان و جامعه هنری كشور اعلام كرد: پيكر ايشان پس از انجام تشريفات قانونی به ايران خواهد آمد و در قطعه هنرمندان آرام خواهد گرفت.
مهر
@Tavaana_TavaanaTech
اصغر بیچاره قدیمی ترین عکاس سینمای ایران ساعاتی پیش در خاک امریکا دار فانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار مهر، #اصغر_بیچاره که از چندی پیش به سرطان حنجره مبتلا و حالش رو به وخامت گذاشته بود ساعاتی پیش در سن ۸۹ سالگی و در سالروز تولدش دارفانی را وداع گفت.
وی که قدیمی ترین #عکاس سینمای ایران محسوب می شود و به عنوان یک #بازیگر در #سینما و #تئاتر فعالیت داشت، در عین حال بزرگترین آرشیو دوربین های #عکاسی را نیز در اختیار دارد.
معاون هنرى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى طى تماسی با خانواده اين #هنرمند ضمن عرض تسليت به آنان و جامعه هنری كشور اعلام كرد: پيكر ايشان پس از انجام تشريفات قانونی به ايران خواهد آمد و در قطعه هنرمندان آرام خواهد گرفت.
مهر
@Tavaana_TavaanaTech
توریستها خجالتمان دادند
http://ow.ly/NpMh304C5nQ
بیایید ماهی را از آب بگیریم...بگذاریم عکاس ها از امروز، فریم فریم از فرهنگ و مهربانی و طبیعت فهمی ما عکس بیندازند...همت مان را بگذاریم وسط و به معضل آلوده سازی محیط زیست پایان بدهیم...
سری بچرخانیم و به فنلاند و نروژ و سویس و استرالیا و کانادا نگاه کنیم. ببینیم این کشورها چگونه با چنگ و دندان از آب وهوا وجنگل و رودخانه هایشان محافظت می کنند و مدیریت زباله دارند. ببینیم کره ای ها چطور بعد از اتمام مسابقه فوتبال، زباله های استادیوم را جمع می کنند.
دلسوزی ها و آینده نگری ها را یاد بگیریم و برویم آموزه های دینی مان را در باب بهداشت بخوانیم و با خود تکرار کنیم که "النظافة من الایمان".
دیدن تصویر دو توریست در شهر میبد یزد که مشغول جمع آوری زباله های اطراف خیابان اند، چقدر خوب و غم انگیز است. به نظر شما آیا بهتر نبود دو هموطن در آن عکس پیدایشان می شد؟
آن هم در یکی از قدیمی ترین و کهن ترین شهر دنیا با بناهایی که هفت هزار سال قدمت دارند! در میبدِ پرجمعیتِ باتمدن!
شاید گره کار اینجاست که این خارجی ها، هرروز با خودشان تکرار می کنند که تجزیه و بازیافت بطری های پلاستیکی ۴۵۰ سال، قوطی های فلزی ۵۰ تا ۸۰ سال، بطری های شیشه ای تجزیه ناپذیرند و کیسه های پلاستیکی هم که بلای جان کره زمین شده اند و چرخه طبیعت را مختل می کنند و ما، اما نه...!!!
شاید از مسئولیت مان نسبت به زیبایی و سلامتِ محیط زیست بی خبریم که هرروز اینطور سرخوشانه در طبیعت و خیابان و محل ترددمان، زباله بر جای می گذاریم و از کابوس گریبانگیرش نمی ترسیم!؟
قدس آنلاین / رقیه توسلی
در این زمینه:
بحرانهای محیط زیست در ایران
http://bit.ly/2ah8zp5
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2
@Tavaana_TavaanaTech
http://ow.ly/NpMh304C5nQ
بیایید ماهی را از آب بگیریم...بگذاریم عکاس ها از امروز، فریم فریم از فرهنگ و مهربانی و طبیعت فهمی ما عکس بیندازند...همت مان را بگذاریم وسط و به معضل آلوده سازی محیط زیست پایان بدهیم...
سری بچرخانیم و به فنلاند و نروژ و سویس و استرالیا و کانادا نگاه کنیم. ببینیم این کشورها چگونه با چنگ و دندان از آب وهوا وجنگل و رودخانه هایشان محافظت می کنند و مدیریت زباله دارند. ببینیم کره ای ها چطور بعد از اتمام مسابقه فوتبال، زباله های استادیوم را جمع می کنند.
دلسوزی ها و آینده نگری ها را یاد بگیریم و برویم آموزه های دینی مان را در باب بهداشت بخوانیم و با خود تکرار کنیم که "النظافة من الایمان".
دیدن تصویر دو توریست در شهر میبد یزد که مشغول جمع آوری زباله های اطراف خیابان اند، چقدر خوب و غم انگیز است. به نظر شما آیا بهتر نبود دو هموطن در آن عکس پیدایشان می شد؟
آن هم در یکی از قدیمی ترین و کهن ترین شهر دنیا با بناهایی که هفت هزار سال قدمت دارند! در میبدِ پرجمعیتِ باتمدن!
شاید گره کار اینجاست که این خارجی ها، هرروز با خودشان تکرار می کنند که تجزیه و بازیافت بطری های پلاستیکی ۴۵۰ سال، قوطی های فلزی ۵۰ تا ۸۰ سال، بطری های شیشه ای تجزیه ناپذیرند و کیسه های پلاستیکی هم که بلای جان کره زمین شده اند و چرخه طبیعت را مختل می کنند و ما، اما نه...!!!
شاید از مسئولیت مان نسبت به زیبایی و سلامتِ محیط زیست بی خبریم که هرروز اینطور سرخوشانه در طبیعت و خیابان و محل ترددمان، زباله بر جای می گذاریم و از کابوس گریبانگیرش نمی ترسیم!؟
قدس آنلاین / رقیه توسلی
در این زمینه:
بحرانهای محیط زیست در ایران
http://bit.ly/2ah8zp5
چرا باید هوای هم را داشته باشیم؟
http://bit.ly/SJKqJ2
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. توریستها خجالتمان دادند . بیایید ماهی را از آب بگیریم...بگذاریم #عکاس ها از امروز، فریم فریم از #فرهنگ و #مهربانی و #طبیعت فهمی ما عکس بیندازند...همت مان را بگذاریم وسط و به معضل آلوده سازی #محیط_زیست پایان بدهیم... سری بچرخانیم و به فنلاند و نروژ و سویس…
عالیه مُطَلبزاده فعال حقوق زنان بازداشت شد
goo.gl/Mz0rln
عالیه مطلبزاده، عکاس و فعال حقوق زنان و از فعالان سیاسی دهه ۶۰، عصر روز شنبه ششم آذر ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. او صبح امروز برای دریافت وسایل شخصیاش که در تفتیش یک ماه پیش خانهاش ضبط شده بودند، به بخش مراجعات مردمی وزارت اطلاعات در خیابان ابوذر غفاری فراخوانده شده بود.
این فعال حقوق بشر دقایقی پس از ساعت شش بعدازظهر از زندان اوین با خانواده خود تماس گرفته و خبر از بازداشتش داده است.
امیرسالار داودی، وکیل خانم مطلبزاده با وجود تأیید بازداشت او به رادیو زمانه میگوید که از علت بازداشت و جزییات پرونده موکلش اطلاعی ندارد و تا زمانی که در اینباره کسب اطلاع نکند، درباره پرونده او هیچ صحبتی نمیکند.
منبع: رادیو زمانه
مطالب مرتبط:
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زنان زندانی در قوانين
http://bit.ly/2grGUQ0
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حقوق و مسئولیتهای شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/Mz0rln
عالیه مطلبزاده، عکاس و فعال حقوق زنان و از فعالان سیاسی دهه ۶۰، عصر روز شنبه ششم آذر ماه بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. او صبح امروز برای دریافت وسایل شخصیاش که در تفتیش یک ماه پیش خانهاش ضبط شده بودند، به بخش مراجعات مردمی وزارت اطلاعات در خیابان ابوذر غفاری فراخوانده شده بود.
این فعال حقوق بشر دقایقی پس از ساعت شش بعدازظهر از زندان اوین با خانواده خود تماس گرفته و خبر از بازداشتش داده است.
امیرسالار داودی، وکیل خانم مطلبزاده با وجود تأیید بازداشت او به رادیو زمانه میگوید که از علت بازداشت و جزییات پرونده موکلش اطلاعی ندارد و تا زمانی که در اینباره کسب اطلاع نکند، درباره پرونده او هیچ صحبتی نمیکند.
منبع: رادیو زمانه
مطالب مرتبط:
حقوق زندانی
http://bit.ly/1XC6UrO
حقوق زنان زندانی در قوانين
http://bit.ly/2grGUQ0
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
حقوق و مسئولیتهای شهروندان دموکراتیک
http://bit.ly/1zUZf9R
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
630 Likes, 9 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: ".
عالیه مُطَلبزاده فعال #حقوق_زنان بازداشت شد
.
#عالیه_مطلب_زاده، #عکاس و فعال حقوق زنان و از فعالان سیاسی دهه ۶۰، عصر روز شنبه ششم آذر ماه بازداشت و به #زندان_اوین منتقل شده…
عالیه مُطَلبزاده فعال #حقوق_زنان بازداشت شد
.
#عالیه_مطلب_زاده، #عکاس و فعال حقوق زنان و از فعالان سیاسی دهه ۶۰، عصر روز شنبه ششم آذر ماه بازداشت و به #زندان_اوین منتقل شده…
زادروز ِ مریم زندی، عکاس
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
goo.gl/4fTG7J
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
goo.gl/4fTG7J
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
مریم زندی، عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز ِ مریم زندی، #عکاس . مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش . پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، #عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری…
عکاسی آقایان برای عروسی ممنوع
به گزارش ایسنا «رییس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران» اعلام کرد که واحدهای مجازی که زیر نظر این اتحادیه فعالیت میکند اجازه ندارند برای مراسم عروسی عکاس آقا بفرستند.
«منوچهر باستانی موغاری» در توضیح بیشتر گفت:« طبق قوانین موجود لازم است عکاسان عروسی حتما خانم باشند و واحدهای با جواز نیز همه این مساله را رعایت میکنند. حتی برای نشان دادن نمونه کار نیز تنها عکسها به عروس و خانمها داده میشود.»
شما چه فکر می کنید؟
goo.gl/661P4R
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش ایسنا «رییس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران» اعلام کرد که واحدهای مجازی که زیر نظر این اتحادیه فعالیت میکند اجازه ندارند برای مراسم عروسی عکاس آقا بفرستند.
«منوچهر باستانی موغاری» در توضیح بیشتر گفت:« طبق قوانین موجود لازم است عکاسان عروسی حتما خانم باشند و واحدهای با جواز نیز همه این مساله را رعایت میکنند. حتی برای نشان دادن نمونه کار نیز تنها عکسها به عروس و خانمها داده میشود.»
شما چه فکر می کنید؟
goo.gl/661P4R
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. عکاسی آقایان برای عروسی ممنوع . به گزارش ایسنا «رییس اتحادیه عکاسان و فیلمبرداران» اعلام کرد که واحدهای مجازی که زیر نظر این اتحادیه فعالیت میکند اجازه ندارند برای مراسم #عروسی #عکاس_آقا بفرستند. «منوچهر باستانی موغاری» در توضیح بیشتر گفت:« طبق قوانین…
زادروز ِ مریم زندی، عکاس
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش
پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث باشند یا بازداشت شدند و یا مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و یا مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کنند و آواره ی جهان بشوند.مریم زندی یکی از عکاسانی بود که بازداشت شد و پس از بازجویی و انگشتنگاری آزاد شد.یک سال پس این حوادث خونین و در خرداد ۱۳۸۹، مریم زندی، دبیر انجمن ملی عکاسان ایران در نامهای به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت ِ احمدینژاد از دریافت یک نشان دولتی با عنوان «مدرک درجهی یک هنری» خودداری کرد.
مریم زندی در بخشی از نامهی خود به سیدمحمد حسینی نوشت: «متاسفانه در حالی که تعدادی از عکاسان ایرانی فقط به جرم عکاسی، یعنی انجام وظیفهشان، مورد ضربوشتم و زندان قرار گرفتهاند و در زندان یا بیرون منتظر احکامشان هستند و تعدادی از عکاسان حرفهای و غیرحرفهای ما از ترس جان، سرگردان در اقصی نقاط دنیا و در شرایط بسیار نامناسب هستند و در حالی که من حتی از دستگرفتن دوربینم در خیابان باید بترسم و امکان انتشار کتاب عکس خود و بعضی از همکارانم بدون سانسورهای سلیقهای میسر نمیباشد، در چنین شرایطی برای گرفتن این مدرک دلیل و اشتیاقی در خود احساس نمی کنم.»
مریم زندی پیش از این نیز در انتشار عکسهایش با مانع سانسور روبهرو شده بود. انتشار عکسهای «انقلاب ۵۷»از زمره کارهای زندی بود که با مشکل روبهرو شد. ممیزان از او خواسته بودند که از انتشار برخی عکسهای مربوط به انقلاب ۵۷ بپرهیزد.
زندی در مورد این عکسها گفته بود: «این اداره از من خواسته که عکسهای انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است که من با این جریان کاملا مخالفم.» مریم زندی پس از آمدن دولت اعتدال حسن روحانی و در سال ۱۳۹۲ نیز نامهای نوشت و اینبار مخاطب نامه رئیس ِ دولت جمهوری اسلامی، حسن روحانی بود. او در این نامه گفت که وزارت کشور من را مجبور به استعفا کرده است. مریم زندی در بخشی از این نامه چنین مینویسد: در طول ۳۵ سال کار عکاسی حرفه ایام بهعنوان تنها زن عکاس حرفهای ایران که تمام جریانات انقلاب۵۷ را (در حدود ۲ سال) عکاسی کرده و به عنوان کسی که به تنهایی آرشیو منحصر به فردی از بزرگان و هنرمندان وتاثیرگذاران هنر و سیاست در این مرز و بوم تهیه کرده (که ادای دین من بوده به فرهنگ میهنم) نه تنها هرگز کمک و همراهی با من نشده بلکه در هرمقطع با مشکلات و موانع بسیار روبرو شدهام.»
#مریم_زندی، #عکاس ایرانی، متولد بیستم دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان است. او دارای مدرک لیسانس از دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران است. او از اعضای هیئت موسسان انجمن ملی عکاسان ایران است که در سالهای اخیر به عنوان پرکارترین عکاس ایرانی شناخته میشود. انتشار مجموعهی پرترههایش از بازیگران سینما و تئاتر و نویسندگان و شاعران در چند جلد که عنوان «چهرهها» بر خود دارد توانست به عنوان چهرهای مشهور در #عکاسی ایران بدرخشد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Upkzfk
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز ِ مریم زندی، عکاس مریم زندی، از پشت ِ دوربین ِ عکاسیاش پس از انتخابات مناقشهبرانگیز سال ۸۸ و سرکوب ِ خونین معترضان، عکاسان نیز از خشونت ِ لجامگسیختهی حکومت مصون نبودند. بسیاری از عکاسان که قصد داشتند به دلایل حرفهای خود روایتگر ِ تصویری حوادث…
قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
.
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2n5nvZ5
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
.
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2n5nvZ5
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی پروندهای که همچنان گشوده است ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده…
از عزت ملک خانم در آثار تاریخی به نخستین عکاس زن ایران و اولین روزنامهنگار زن ایرانی یاد شده است.
عزت ملک خانم در سال ۱۲۴۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش امامقلی میرزا عمادالدوله دولتشاهی و پدربزرگش محمدعلی میرزا دولتشاه از فرزندان فتحعلیشاه قاجار بود. او در سال ۱۲۵۰ با «محمدحسنخان صنیعالدوله» ملقب به اعتمادالسلطنه، وزیرانطباعات دوران ناصری، ازدواج کرد و از سال ۱۳۰۶ ملقب به اشرفالسلطنه شد.
زندگیاش از بسیاری جهات با زندگی زنان دربار متفاوت بود. از آنجا که فرزندی نداشت، عمده زمان زندگیاش را صرف مطالعه میکرد. کتاب بسیار خوانده بود، بارها سفر رفته بود و به واسطه همسرش - که وزیر بود - در جریان سیاستهای دربار و اتفاقات روز بود و همین آگاهی موجب میشد که در انتشار روزنامهها مؤثر باشد.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2ZUH2jo
#عزت_ملک_خانم #زن_روزنامه_نگار #قاجار #پروفایل #عکاس_زن #روزنامه_نگار_زن
@Tavaana_TavaanaTech
عزت ملک خانم در سال ۱۲۴۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش امامقلی میرزا عمادالدوله دولتشاهی و پدربزرگش محمدعلی میرزا دولتشاه از فرزندان فتحعلیشاه قاجار بود. او در سال ۱۲۵۰ با «محمدحسنخان صنیعالدوله» ملقب به اعتمادالسلطنه، وزیرانطباعات دوران ناصری، ازدواج کرد و از سال ۱۳۰۶ ملقب به اشرفالسلطنه شد.
زندگیاش از بسیاری جهات با زندگی زنان دربار متفاوت بود. از آنجا که فرزندی نداشت، عمده زمان زندگیاش را صرف مطالعه میکرد. کتاب بسیار خوانده بود، بارها سفر رفته بود و به واسطه همسرش - که وزیر بود - در جریان سیاستهای دربار و اتفاقات روز بود و همین آگاهی موجب میشد که در انتشار روزنامهها مؤثر باشد.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2ZUH2jo
#عزت_ملک_خانم #زن_روزنامه_نگار #قاجار #پروفایل #عکاس_زن #روزنامه_نگار_زن
@Tavaana_TavaanaTech
قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند
.... و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند
.... و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
یا زهرا و قتل دو «زهرا» (۲) - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
زهرا کاظمی ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی…
امروز ۱۷ مردادماه، در ایران روز خبرنگار نامگذاری شده است.
یادی کنیم از زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار که هنگام عکاسی و تهیه خبر از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین، بازداشت شد. و ۱۲ روز بعد پیکر بیجان شکنجهشده او به بیمارستان رسید.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
#روزخبرنگار
@Tavaana_Tavaanatech
یادی کنیم از زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار که هنگام عکاسی و تهیه خبر از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی مقابل زندان اوین، بازداشت شد. و ۱۲ روز بعد پیکر بیجان شکنجهشده او به بیمارستان رسید.
درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
#روزخبرنگار
@Tavaana_Tavaanatech
Forwarded from آموزشکده توانا
از عزت ملک خانم در آثار تاریخی به نخستین عکاس زن ایران و اولین روزنامهنگار زن ایرانی یاد شده است.
عزت ملک خانم در سال ۱۲۴۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش امامقلی میرزا عمادالدوله دولتشاهی و پدربزرگش محمدعلی میرزا دولتشاه از فرزندان فتحعلیشاه قاجار بود. او در سال ۱۲۵۰ با «محمدحسنخان صنیعالدوله» ملقب به اعتمادالسلطنه، وزیرانطباعات دوران ناصری، ازدواج کرد و از سال ۱۳۰۶ ملقب به اشرفالسلطنه شد.
زندگیاش از بسیاری جهات با زندگی زنان دربار متفاوت بود. از آنجا که فرزندی نداشت، عمده زمان زندگیاش را صرف مطالعه میکرد. کتاب بسیار خوانده بود، بارها سفر رفته بود و به واسطه همسرش - که وزیر بود - در جریان سیاستهای دربار و اتفاقات روز بود و همین آگاهی موجب میشد که در انتشار روزنامهها مؤثر باشد.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2ZUH2jo
#عزت_ملک_خانم #زن_روزنامه_نگار #قاجار #پروفایل #عکاس_زن #روزنامه_نگار_زن
@Tavaana_TavaanaTech
عزت ملک خانم در سال ۱۲۴۲ در کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش امامقلی میرزا عمادالدوله دولتشاهی و پدربزرگش محمدعلی میرزا دولتشاه از فرزندان فتحعلیشاه قاجار بود. او در سال ۱۲۵۰ با «محمدحسنخان صنیعالدوله» ملقب به اعتمادالسلطنه، وزیرانطباعات دوران ناصری، ازدواج کرد و از سال ۱۳۰۶ ملقب به اشرفالسلطنه شد.
زندگیاش از بسیاری جهات با زندگی زنان دربار متفاوت بود. از آنجا که فرزندی نداشت، عمده زمان زندگیاش را صرف مطالعه میکرد. کتاب بسیار خوانده بود، بارها سفر رفته بود و به واسطه همسرش - که وزیر بود - در جریان سیاستهای دربار و اتفاقات روز بود و همین آگاهی موجب میشد که در انتشار روزنامهها مؤثر باشد.
بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2ZUH2jo
#عزت_ملک_خانم #زن_روزنامه_نگار #قاجار #پروفایل #عکاس_زن #روزنامه_نگار_زن
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
قتل زهرا کاظمی به دست قاضی سعید مرتضوی
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند
.... و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پروندهای که همچنان گشوده است
ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
سعید مرتضوی در پاسخ به کمیسیون اصل نود مجلس علت دستگیری زهرا کاظمی را عدم مجوز فعالیت عنوان میکند و از قول مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت میگوید که «زهرا کاظمی بدون کسب مجوز از وزارت اطلاعات و رعايت تشريفات قانونی در کشور حاضر و برای يکی از سرويسهای خارجی به تهيه گزارش و تصوير مبادرت کرده است.»
محمدحسین خوشوقت، مدیر کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد وقت اما در برابر این نقل قول که مرتضوی از جانب او گفته است سکوت خود را میشکند و میگوید که سعید مرتضوی در روز چهارم تیرماه، یعنی دو روز بعد از بازداشت زهرا کاظمی، خوشوقت را به دفترش فرا میخواند و او را به بازداشت تهدید میکند
.... و میگوید که او به یک «جاسوس» مجوز فعالیت مطبوعاتی داده است.
زمانی که خوشوقت از نسبت فامیلیاش با یکی از سران حکومت میگوید، لحن مرتضوی تغییر میکند و از خوشوقت میخواهد که تا آخر تیرماه اجازهی ورود به هیچ خبرنگار خارجی را ندهد....
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
یا زهرا و قتل دو «زهرا» (۲) - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
زهرا کاظمی ساعت چهار و پنجاه دقیقه بعد از ظهر دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی…
دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دوم تیرماه ۱۳۸۲، زهرا کاظمی، خبرنگار کانادایی ِ ایرانیتبار هنگام گرفتن عکس از تجمع خانوادههای تعدادی از زندانیان سیاسی که مقابل زندان اوین گرد آمده بودند بازداشت شد.
دوربین او به این بهانه که از منطقهی «عکاسی ممنوع» عکس گرفته است توقیف شد و زهرا کاظمی کمتر از یک ساعت بعد، با حکم دادستان تهران به اتهام جاسوسی به زندان اوین منتقل شد.
چهاردهم تیرماه زهرا کاظمی به علت عوارض ناشی از ضربه مغزی به بیمارستان «بقیهالله اعظم» منتقل شد. چند ساعت بیشتر طول نکشید که زهرا کاظمی به کما رفت.
در نهایت امر این پرونده تنها یک متهم پیدا کرد و آن بازجوی وزارت اطلاعات به نام «محمدرضا اقدم احمدی» بود که اتهام قتل او در نهایت شبه عمد اعلام شد و در نهایت نیز تبرئه شد.
شیرین عبادی یکی از وکلای پرونده در مورد مرگ زهرا کاظمی چنین میگوید: «وقتی زهرا کاظمی را کالبدشکافی کردند، در سرش دو شکاف ایجاد شده بود. ما از پزشک قانونی خواستیم که توضیح دهد که آیا این دو شکاف میتواند در اثر یک ضربه باشد یا دو ضربه و در دو زمان متفاوت؛ به این سئوال جواب داده نشد.
ما حدود ۱۵ شاهد به دادگاه معرفی کردیم که اگر از آنها استماع شهادت میشد، حقیقت معلوم میشد ولیکن شهود ما را استماع نکردند. در همان زمان از سوی مجلس ششم هیأتی تعیین شد که به این پرونده رسیدگی شود و گزارش مفصلی دال بر جلوگیری از تحقیقات و دخالتهای غیرقانونی سعید مرتضوی در این پرونده داده شد که به گزارشات مجلس هم توجهی نکردند».
سعید مرتضوی در آن زمان کسی نبود که بشود پایش را به پرونده باز کرد و بابت قتل محاکمهاش کرد. او قاضیای پر نفوذ و نظرکردهی ارباب قدرت بود.
در مورد قتل زهرا کاظمی بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Zahra_Kazemi
#سعید_مرتضوی #زهرا_کاظمی #سعیدمرتضوی #زهراکاظمی #عکاس #خبرنگار #کانادا #زندان_اوین #شکنجه #حقوق_زندانی #ایران #توانا
@Tavaana_TavaanaTech