Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
خبر قتل یک آخوند در کازرون شاید بهانه خوبی باشد تا به یاد آوریم کازرون به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران در منطقهای استراتژیک، یک هزار سال پیش هم محل زد و خورد مسلمانان نوررسیده با بهدینان (زرتشتیان) بوده است. تنش در این منطقه زمانی به اوج خود رسید که عدهای از بهدینان سابق نه فقط مسلمان شدند، بلکه خود پیشاهنگ دعوت ایرانیان دیگر به آیین اسلام گردیدند.
جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب «ستیز و سازش» روایتی در این باره دارد. این کتاب گزارشی از تغییر دین از بهدینی به اسلام، در سرزمینهای وسیع ایرانیست.
در پادکست دیگرینامه، به ویژه در اپیزودهای چهارم تا هفتم، نقلهای متعددی از کتاب «ستیز و سازش» داشتیم. برای دسترسی به همه اپیزودهای دیگرینامه از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/category/video/podcast/
#رواداری #چوکسی #گفتگو #بهدین #بهدینی #اسلام #مسلمان #مسجد #آذرفرنبغ #ابواسحق_کازرونی
@dialogue1402
خبر قتل یک آخوند در کازرون شاید بهانه خوبی باشد تا به یاد آوریم کازرون به عنوان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران در منطقهای استراتژیک، یک هزار سال پیش هم محل زد و خورد مسلمانان نوررسیده با بهدینان (زرتشتیان) بوده است. تنش در این منطقه زمانی به اوج خود رسید که عدهای از بهدینان سابق نه فقط مسلمان شدند، بلکه خود پیشاهنگ دعوت ایرانیان دیگر به آیین اسلام گردیدند.
جمشید کرشاسپ چوکسی در کتاب «ستیز و سازش» روایتی در این باره دارد. این کتاب گزارشی از تغییر دین از بهدینی به اسلام، در سرزمینهای وسیع ایرانیست.
در پادکست دیگرینامه، به ویژه در اپیزودهای چهارم تا هفتم، نقلهای متعددی از کتاب «ستیز و سازش» داشتیم. برای دسترسی به همه اپیزودهای دیگرینامه از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/category/video/podcast/
#رواداری #چوکسی #گفتگو #بهدین #بهدینی #اسلام #مسلمان #مسجد #آذرفرنبغ #ابواسحق_کازرونی
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
«پشت سر نهادن خدا»
ریچارد داوکینز
ریچارد داوکینز که شاید مشهورترین نظریهپرداز خداناباوری و منتقد همه سنتهای دینیست، برای ایرانیان هم چهرهای شناخته شده است؛ اخیرا یکی از کتابهای او با نام پشت سر نهادن خدا توسط امیر منیعی به فارسی ترجمه شده است. عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/outgrowing-god/
#خداناباوری #آتئیسم #خداباوری #ناباورمندان #باورمندان #گفتگو #رواداری #نقد_دین
@Dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
«روانشناسی و دین»
کارل گوستاو یونگ
معرفی کتاب
«… میخواهم مخصوصا تصریح کنم که از استعمال کلمهی دین، اعتقاد به مسلک معینی را در نظر ندارم. اما این صحیح است که هر مسلکی در اصل از یک طرف به احساس مستقیم کیفیت قدسی و نورانی متکیست و از طرف دیگر به ایمان، یعنی وفاداری و اعتماد به تاثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی که در وجدان انسان از آن تاثیر حاصل میشود. تغییر حالتی که در پولس رسول پیدا شد، مثال بارزی از این نکته است.»
یونگ در این کتاب بر این نکته تاکید دارد که دین و روانشناسی هر دو به دنبال فهم و درک عمیقتری از معنای زندگی و نقش انسان در جهان هستند. یونگ در عین حال که به دین به عنوان یک واقعیت روانی نگاه میکند، به انتقاد از رویکردهای سنتی و خشک به دین نیز میپردازد و بر اهمیت تجربه شخصی و فردی دین تأکید میکند.
این اثر همچنین به موضوعات پیچیدهای چون نقش تصاویر آرکیتایپی و مفهوم «خود» یا self در تجربه دینی پرداخته و دین را به عنوان پلی بین خودآگاه و ناخودآگاه معرفی میکند. کتاب «روانشناسی و دین» توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۳۸ به زبان آلمانی با عنوان Psychologie und Religion نوشته شد. این کتاب بر اساس مجموعه سخنرانیهایی است که یونگ در آن سال در دانشگاه ییل در آمریکا ارائه داد. بعدها این اثر به زبانهای مختلف، از جمله انگلیسی، ترجمه و منتشر شد و به یکی از آثار مهم در تفسیر رابطه میان روانشناسی و دین تبدیل گردید.
«حقیقت این است که ما همیشه روی کوه آتشفشان زندگی میکنیم و تا جایی که میدانیم هیچوسیلهای برای جلوگیری از یک انفجار احتمالی که اگر واقع شود هر چه را که در دسترس آن است نابود خواهد کرد، وجود ندارد.
البته توصیه پیروی از عقل و شعور انسانی بسیار پسندیده است؛ اما اگر روی سخن شما با جمعی دیوانه یا با توده اشخاص مبتلا به هیجان دستهجمعی باشد، تکلیف چه خواهد بود؟ بین این دو گروه، تفاوتی نیست! زیرا هم دیوانه و هم توده، [هر دو ] تابع نیروهای مخرب و غیرشخصی هستند.»
نکات تاملبرانگیز و روانشناختی یونگ در خصوص کارکرد دین و آیینهایش برای کنترل انرژی روانی انسان، در سه فصل تقسیمبندی شده است: فصل اول: خودمختاری ضمیر ناخوداگاه؛ فصل دوم: اعتقادات دینی و رمز و نشانههای طبیعی؛ و فصل سوم: تاریخ و روانشناسی یک رمز طبیعی
این کتاب توسط فواد روحانی به فارسی برگردانده شده است. به نظر میرسد روحانی این کتاب را از ترجمه فرانسوی آن به فارسی برگردانده باشد. چاپ نخست این ترجمه در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و چاپ هفتم آن در ۱۳۹۰ به همت شرکت انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است.
تیم پژوهشی گفتوشنود خواندن این اثر را به دوستداران مقولات دینی و ایمانی پیشنهاد میکند؛ خواندن این اثر تاملبرانگیز برای آنانی که باورمند به هیچ دینی نیستند اما مایلاند که از نگاهی «بروندینی» (etic) به کارکرد دین بپردازند، الهامبخش خواهد بود.
برای مطالعه متن کامل این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/psychologie-und-religion/
#یونگ #یونگ_پیامبر_عصر_جدید #معنویت_معاصر #روانکاوی #رواداری #دین #مدارا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
قابل ملاحظه است که در افسانههای ملی ما ایرانیان که عمدتا در قالب شاهنامه فردوسی و سنت شاهنامهنگاری (به طور کلی) آنها را میشناسیم، از پادشاهان بزرگ هخامنشی به ویژه کوروش و داریوش یادی نیست.
آنچه به ویژه امروز از مجرای تاریخ علمی، یا به تعبیر شادروان احسان یارشاطر، «تاریخ تحقیقی» میشناسیم بر اهتمام پادشاهان هخامنشی بر ثبت کتیبه و دیوارنگاره دلالت میکند. رمزگشایی از کتیبههای هخامنشی که نه منحصرا، اما خصوصا از زمان داریوش اول بجامانده، حکایت میکند از تلاش آن شاهنشاهان برای ابدی شدن در تاریخ. آنها در این معنا واقعا ابدی شدند که اکنون اطلاعات خوب و قابل اتکایی از آنها داریم. اما این پرسش هست که چرا بازتابی از آنان در افسانههای ملی نیست؟
در اسلاید زیر، چند بند از مقاله یارشاطر با همین عنوان و همین موضوع آمده است. به طور خلاصه، یارشاطر منابع شاهنامهنگاران و منابع نویسندگان دوران اسلامی را برمیشمارد که عموم آنها مستقیم یا غیرمستقیم به «خدانامه»های دوران ساسانی میرسد و برخی از طریق منابع سُریانی، ریشه در ادبیات یونانی و عبرانی باستان دارد. تنها در منابعی که به یونانیان و عبرانیان ختم میشود، نام پادشاهان هخامنشی و وقایع زمان آنها ذکر شده است. اما عقیده یارشاطر این است که ساسانیان، از سنت سیاسی پادشاهان پارس، نیم هزاره پیش از خود (هخامنشیان) اطلاع نداشتهاند و منبع آنها در ذکر تاریخ ایران، عموما از شرق ایران سرچشمه میگرفته است.
برای مطالعه تمام مقاله یارشاطر، به کتاب «حکمت تمدنی» مراجعه کنید.
#تاریخ #تاریخنگاری #هویت_ملی #ایران #ایرانیان #هخامنشیان #کوروش #داریوش #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
دکتر فرهنگ مهر، فرزند ارباب مهربان مهر، میگوید وقتی پست وزارتخانه به من پیشنهاد شد، به هویدا یادآوری کردم که مطابق با قانون، تنها مسلمانان میتوانند وزیر شوند و من که زرتشتیام نمیتوانم! هویدا پاسخ داد که بعد از انقلاب سفید شاه و ملت، این حرفها بیمعنی است.
فرهنگ مهر که پانزده سال همکلاسی و همدورهای حسنعلی منصور، از مشاهیر ایران و نخست وزیر دوران محمد رضا شاه پهلوی بود، با همراهی او، هویدا و عبدالحسین بهنیا، سمتهای اداری، پژوهشی و اجرایی بسیاری را عهدهدار شد و نشانهای افتخار زیادی از جمله نشان درجه یک «آبادانی»، نشان درجه یک «کار»، نشان درجه سه و دوی «همایون» و نشان درجه دوی «تاج» و نشان درجه یک «همکاری» را دریافت کرد. آخرین مسئولیت دکتر مهر در ایران، ریاست دانشگاه پهلوی شیراز بود.
دانشگاه پهلوی که در ابتدا «دانشگاه شیراز» نامیده میشد، در ۱۹۵۹ بر اثر رایزنی شاهنشاه فقید، با رییس بنیاد راکفلر و دیگر مقامات آمریکایی به قصد تاسیس یک دانشگاه معتبر در حد دانشگاه هاروارد آمریکا در ایران بنیان گذاشته شد. با مساعدت پنج میلیون دلاری بنیاد راکفلر و حمایت شخص شاه، دانشگاه شیراز با امکانات فوقالعاده تحصیلی و رفاهی در قلب استان فارس شروع به کار کرد. دکتر مهر میگوید که دانشآموختگان این دانشگاه، بهویژه دانشآموختگان دانشکده پزشکی، در تمامی دنیا مورد استقبال بودند و چون در ایالات متحده فرصتهای اقتصادی بهتری برای دانشآموختگان ایرانی این دانشگاه وجود داشت، متاسفانه بسیاری از آنها از کشور خارج شده و ترک وطن میکردند. با تاسیس شعبات اقماری این دانشگاه، از دانشآموختگان تعهد خدمت در شهرهای کوچک استان فارس گرفته میشد تا به این ترتیب، تا حدی از «فرار مغزها» جلوگیری کرده باشند.
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/farhang_mehr/
#مدارا #رواداری #فرهنگ_مهر #اقلیت_دینی #اقلیت #زرتشتی #بهدین #بهدینان
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«… به خاطر آنکه علماء و دولت ایران، حضرت بهاءالله را از ایران تبعید کردند و ایشان را به مملکت عثمانی سرگون نمودند، مزار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در داخل کشور عثمانی یعنی در عکّا و حیفاء قرار گرفت و عکّا و حیفا مرکز روحانی و اداری جامعهی جهانی بهایی گردید.
۲۷ سال پس از وفات حضرت عبدالبهاء بود که با تشکیل دولت اسرائیل، عکا و حیفا جزئی از خاک این کشور گشت. مخالفان امر بهایی که از انصاف و خرد بویی نبردهاند بهائیان ایران را به عنوان جاسوسان صهیونیزم مورد زجر و آزار قرار دادهاند و حقوق اولیه ایشان را مسلوب کردهاند. دلیل اصلی این افراد برای توجیه افعال ضدانسانی و ضدخداییشان این است که مرکز اداری و روحانی بهائیان در اسرائیل قرار دارد و بهاییان برای مخارج این مرکز، تبرُّعاتی به مرکز اداری بهایی در حیفاء میفرستند. آیا بیانصافی و بیرحمی و خشونت بیش از این هم میشود؟
نابردباری همین افراد بود که به سرگونی و تبعید حضرت بهاءالله از وطن خود به کشور عثمانی منجر گردید. این دولت ناشکیبا و علماء تنگنظر و نابردبار بودند که به آزار و اذیت بهائیان پرداختند؛ حقوق اولیهی ایشان را مسلوب نمودند؛ به قتل و غارت و کشتار ایشان پرداخته و شارع بهایی را از ایران اخراج کرده و بالاخره به زندان عکا تبعید نمودند. آنگاه بهاییان ایران را متهم به جاسوسی اسرائیل میسازند چرا که پیامبر بهایی در عکا وفات میکند و لذا مرکز اداری و روحانی بهایی در فلسطین قرار میگیرد؛ جایی که بیش از نیم قرن بعد مبدل به دولت اسرائیل میشود.»
آنچه خواندید از مقالهی بلند «آیین جهانی بهایی» نوشتهی نادر سعیدی بود. در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه با نام «از جادو تا دین» به جنبه تبهکارانه آیینهای «انتقال شر» پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #رواداری #بهاییان #ایمان_بهایی #بلاگردان #آیین_انتقال_شر
@dialogue1402
«… به خاطر آنکه علماء و دولت ایران، حضرت بهاءالله را از ایران تبعید کردند و ایشان را به مملکت عثمانی سرگون نمودند، مزار حضرت بهاءالله و حضرت عبدالبهاء در داخل کشور عثمانی یعنی در عکّا و حیفاء قرار گرفت و عکّا و حیفا مرکز روحانی و اداری جامعهی جهانی بهایی گردید.
۲۷ سال پس از وفات حضرت عبدالبهاء بود که با تشکیل دولت اسرائیل، عکا و حیفا جزئی از خاک این کشور گشت. مخالفان امر بهایی که از انصاف و خرد بویی نبردهاند بهائیان ایران را به عنوان جاسوسان صهیونیزم مورد زجر و آزار قرار دادهاند و حقوق اولیه ایشان را مسلوب کردهاند. دلیل اصلی این افراد برای توجیه افعال ضدانسانی و ضدخداییشان این است که مرکز اداری و روحانی بهائیان در اسرائیل قرار دارد و بهاییان برای مخارج این مرکز، تبرُّعاتی به مرکز اداری بهایی در حیفاء میفرستند. آیا بیانصافی و بیرحمی و خشونت بیش از این هم میشود؟
نابردباری همین افراد بود که به سرگونی و تبعید حضرت بهاءالله از وطن خود به کشور عثمانی منجر گردید. این دولت ناشکیبا و علماء تنگنظر و نابردبار بودند که به آزار و اذیت بهائیان پرداختند؛ حقوق اولیهی ایشان را مسلوب نمودند؛ به قتل و غارت و کشتار ایشان پرداخته و شارع بهایی را از ایران اخراج کرده و بالاخره به زندان عکا تبعید نمودند. آنگاه بهاییان ایران را متهم به جاسوسی اسرائیل میسازند چرا که پیامبر بهایی در عکا وفات میکند و لذا مرکز اداری و روحانی بهایی در فلسطین قرار میگیرد؛ جایی که بیش از نیم قرن بعد مبدل به دولت اسرائیل میشود.»
آنچه خواندید از مقالهی بلند «آیین جهانی بهایی» نوشتهی نادر سعیدی بود. در اپیزود بیست و نهم از دیگرینامه با نام «از جادو تا دین» به جنبه تبهکارانه آیینهای «انتقال شر» پرداختیم. برای دسترسی به این اپیزود از لینک زیر استفاده کنید:
https://dialog.tavaana.org/others-29/
#دیگری_نامه #رواداری #بهاییان #ایمان_بهایی #بلاگردان #آیین_انتقال_شر
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
نسرین نیکنام، روزنامهنگار وبسایت خبری «دیدار نیوز» در اینستاگرام نوشت محمد موسوی، محقق دینی به دلیل سخنانش در گفتوگو با این رسانه به ۱۱ سال زندان محکوم و برای اجرای حکم به زندان رفته است.
او به سرکوب مردم، فشار برای تحمیل حجاب به زنان و مقابله حکومت با جوانان انتقاد کرده بود.
#حکومت_مذهبی
#شیعه_گری
#نقد_دین
#رواداری
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
نسرین نیکنام، روزنامهنگار وبسایت خبری «دیدار نیوز» در اینستاگرام نوشت محمد موسوی، محقق دینی به دلیل سخنانش در گفتوگو با این رسانه به ۱۱ سال زندان محکوم و برای اجرای حکم به زندان رفته است.
او به سرکوب مردم، فشار برای تحمیل حجاب به زنان و مقابله حکومت با جوانان انتقاد کرده بود.
#حکومت_مذهبی
#شیعه_گری
#نقد_دین
#رواداری
#گفتگو_توانا
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
«از کوچه رندان»
عبدالحسین زرینکوب
معرفی کتاب
«راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید؛ ولی دولت مستعجل بود»
این آقای بواسحاقی، حاکم شیراز از خاندان اینجو در عصر حافظ بود و این بیت حافظ، ستایش و احترام این شاعر پرآوازه کشورمان را نسبت به او نشان میدهد. خاندان اینجو، مغول بودند و پس از سیطره چنگیزخان مغول و جانشینانش بر ایران حکم میراندند. اما سیاست دینی چنگیزخان، علیرغم وحشیگری و خشونتی که به سپاهیانش نسبت داده شده، سیاست رواداری بود.
چنگیزخان خود مذهب شمنی داشت اما این مذهب را به سرزمینهایی که به مراتب از جهات مختلف، از جمله از حیث دینی، پیشرفتهتر بودند، تحمیل نکرد. سنت سیاسی چنگیزخان حمایت از ادیان مختلف بود و لاجرم، در سرزمینهایی که مدتها پیش مسلمان شده بودند و حکومتهاشان، زیر حکم خلیفه عباسی مستقر در بغداد مشروعیت خود را تضمین میکردند، فضای تنفسی پیدا شده بود و بساط بادهگساری و عیاشی از هر نوع دور از چشم «مُحْتَسِب» (تحتالفظی یعنی کسی که حساب میکند: محاسبهگر) میسر بود. علت علاقه حافظ و همینطور عبید زاکانی را به «فیروزه بواسحاقی» همین آزادروشی گماشتگان مغول میپندارند؛ و «محتسب» در اشعار حافظ که فرد بدیست که شرع را به مردم با روی و ریا حُقنه میکند، مصداق تاریخی مشخصی دارد: رقیب سیاسی- نظامی بواسحق آل اینجو، یعنی امیرمبارزالدین از خاندان مظفر که اصالتا یزدی بودند و حاکم یزد.
این امیرمبارزالدین که با نظامیگری و بعد با تشرع، یعنی تظاهر به دینداری و اتکاء به شریعت، بر بواسحاق غالب آمد، با خلیفه فرارکرده عباسی به مصر همدست شد و در شیراز هم پس از غلبه بر ابواسحق، بساط اجرای حد شرعی و مقررات سفت و سخت را فراهم کرد. پژوهشگران معتقدند که آن گربه ناقلا و متظاهری که مطابق با منظومه «موش و گربه » عبید زاکانی، از کرمان بر موشان تاخت و توبه نمایشیاش مشهور است، همین امیر مبارزالدین است!…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/az-kocheye-rendan/
#رواداری #آزادی #مدارا #گفتگو #حافظ
@dialogue1402
«از کوچه رندان»
عبدالحسین زرینکوب
معرفی کتاب
«راستی خاتم فیروزه بواسحاقی
خوش درخشید؛ ولی دولت مستعجل بود»
این آقای بواسحاقی، حاکم شیراز از خاندان اینجو در عصر حافظ بود و این بیت حافظ، ستایش و احترام این شاعر پرآوازه کشورمان را نسبت به او نشان میدهد. خاندان اینجو، مغول بودند و پس از سیطره چنگیزخان مغول و جانشینانش بر ایران حکم میراندند. اما سیاست دینی چنگیزخان، علیرغم وحشیگری و خشونتی که به سپاهیانش نسبت داده شده، سیاست رواداری بود.
چنگیزخان خود مذهب شمنی داشت اما این مذهب را به سرزمینهایی که به مراتب از جهات مختلف، از جمله از حیث دینی، پیشرفتهتر بودند، تحمیل نکرد. سنت سیاسی چنگیزخان حمایت از ادیان مختلف بود و لاجرم، در سرزمینهایی که مدتها پیش مسلمان شده بودند و حکومتهاشان، زیر حکم خلیفه عباسی مستقر در بغداد مشروعیت خود را تضمین میکردند، فضای تنفسی پیدا شده بود و بساط بادهگساری و عیاشی از هر نوع دور از چشم «مُحْتَسِب» (تحتالفظی یعنی کسی که حساب میکند: محاسبهگر) میسر بود. علت علاقه حافظ و همینطور عبید زاکانی را به «فیروزه بواسحاقی» همین آزادروشی گماشتگان مغول میپندارند؛ و «محتسب» در اشعار حافظ که فرد بدیست که شرع را به مردم با روی و ریا حُقنه میکند، مصداق تاریخی مشخصی دارد: رقیب سیاسی- نظامی بواسحق آل اینجو، یعنی امیرمبارزالدین از خاندان مظفر که اصالتا یزدی بودند و حاکم یزد.
این امیرمبارزالدین که با نظامیگری و بعد با تشرع، یعنی تظاهر به دینداری و اتکاء به شریعت، بر بواسحاق غالب آمد، با خلیفه فرارکرده عباسی به مصر همدست شد و در شیراز هم پس از غلبه بر ابواسحق، بساط اجرای حد شرعی و مقررات سفت و سخت را فراهم کرد. پژوهشگران معتقدند که آن گربه ناقلا و متظاهری که مطابق با منظومه «موش و گربه » عبید زاکانی، از کرمان بر موشان تاخت و توبه نمایشیاش مشهور است، همین امیر مبارزالدین است!…
برای مطالعه ادامه یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/az-kocheye-rendan/
#رواداری #آزادی #مدارا #گفتگو #حافظ
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
@dialogue1402
در بند ۱۶ از فروردینیشت از یشتهای اوستا به کلمه گئوتمه (Gaotema) که نام یکی از دیویسنان و از رقبای زردشت است برمیخوریم که بعضی از اوستاشناسان آن را با گئوتمه بودا یکی دانستهاند. بند مزبور در فروردینیشت چنین است:
«از فروغ و فر آنان مردی پدید خواهد شد که زبانآور باشد کسی که در انجمن، سخن خود را به گوشها فروتواند برد و او که از دانش برخوردار است بر گئوتمه چیره خواهد شد.»
از این عبارت چنین پیداست که زردشت یا یکی از موبدان زرتشتی که زبانآور و دانشور است پدید آید و با گئوتمه که ظاهرا همین بودا باشد به مناظره بپردازد و در سخنآوری بر وی چیره گردد.
دارمستتر در ترجمه اوستای خود عقیده دارد که گئوتمه همان بوداست و از مناظره مذکور مناظرهای از طرف زردشت با پیروان بودا مقصود میباشد.
تیل از مستشرقان اوستاشناس آلمانی مینویسد که:
«ممکن نیست که گئوتمه در اوستا با گوتمه بود مناسبتی داشته باشد ولی ممکن است با گوتمه که یکی از سرودگویان بوداست مربوط بوده باشد.»
چون گوتمهبودا همعصر زردشت نبوده و ثانیا به ایران نیامده سهل است که به شمال غربی هند هم سفر نکرده، و ثالثا آغاز تبلیغ دین بودایی از آشوکا پادشاه هند بوده است، لذا این مناظره نمیتواند با زردشت یا یکی از شاگردان او روی داده باشد. از نظر اینکه اوستا در دورههای مختلف به رشته تحریر درآمده، شاید میتوان گفت که این قسمت از اوستا راجع به مناظره یکی از موبدان زرتشتی با یکی از پیروان گوتمه بود در زمان اشکانیان، یعنی پس از انتشار دین بودا در مشرق ایران رویداده و شرح آن را به فروردین یشت افزوده و به شخص زردشت و گوتمهبودا نسبت داده باشند. باید مقصود از این عبارت آن باشد که یکی از مبلغان بودایی که در زمان آشوکا یا بعد از او، برای تبلیغ آن دین به ایران و خراسان آمده با یکی از موبدان بزرگ زردشتی درباره حقانیت دین خود مناظره کرده و بر مبلغ بودایی چیره گردیده باشد.
- شادروان محمدجواد مشکور
از کتاب: «دین بودا در ایران باستان»
صص۱۰۲-۱۰۴
#رواداری #گفتگو #بین_ادیانی #بین_ایمانی #مناظره_دینی #نقد_دین
@dialogue1402
در بند ۱۶ از فروردینیشت از یشتهای اوستا به کلمه گئوتمه (Gaotema) که نام یکی از دیویسنان و از رقبای زردشت است برمیخوریم که بعضی از اوستاشناسان آن را با گئوتمه بودا یکی دانستهاند. بند مزبور در فروردینیشت چنین است:
«از فروغ و فر آنان مردی پدید خواهد شد که زبانآور باشد کسی که در انجمن، سخن خود را به گوشها فروتواند برد و او که از دانش برخوردار است بر گئوتمه چیره خواهد شد.»
از این عبارت چنین پیداست که زردشت یا یکی از موبدان زرتشتی که زبانآور و دانشور است پدید آید و با گئوتمه که ظاهرا همین بودا باشد به مناظره بپردازد و در سخنآوری بر وی چیره گردد.
دارمستتر در ترجمه اوستای خود عقیده دارد که گئوتمه همان بوداست و از مناظره مذکور مناظرهای از طرف زردشت با پیروان بودا مقصود میباشد.
تیل از مستشرقان اوستاشناس آلمانی مینویسد که:
«ممکن نیست که گئوتمه در اوستا با گوتمه بود مناسبتی داشته باشد ولی ممکن است با گوتمه که یکی از سرودگویان بوداست مربوط بوده باشد.»
چون گوتمهبودا همعصر زردشت نبوده و ثانیا به ایران نیامده سهل است که به شمال غربی هند هم سفر نکرده، و ثالثا آغاز تبلیغ دین بودایی از آشوکا پادشاه هند بوده است، لذا این مناظره نمیتواند با زردشت یا یکی از شاگردان او روی داده باشد. از نظر اینکه اوستا در دورههای مختلف به رشته تحریر درآمده، شاید میتوان گفت که این قسمت از اوستا راجع به مناظره یکی از موبدان زرتشتی با یکی از پیروان گوتمه بود در زمان اشکانیان، یعنی پس از انتشار دین بودا در مشرق ایران رویداده و شرح آن را به فروردین یشت افزوده و به شخص زردشت و گوتمهبودا نسبت داده باشند. باید مقصود از این عبارت آن باشد که یکی از مبلغان بودایی که در زمان آشوکا یا بعد از او، برای تبلیغ آن دین به ایران و خراسان آمده با یکی از موبدان بزرگ زردشتی درباره حقانیت دین خود مناظره کرده و بر مبلغ بودایی چیره گردیده باشد.
- شادروان محمدجواد مشکور
از کتاب: «دین بودا در ایران باستان»
صص۱۰۲-۱۰۴
#رواداری #گفتگو #بین_ادیانی #بین_ایمانی #مناظره_دینی #نقد_دین
@dialogue1402
Forwarded from گفتوشنود
رادیو فردا خبر داده، رشید دهقانی و پدرام دهقانی، ساکن تهران، و یک نوجوان ۱۸ ساله به نام پارسا دهقانی، ساکن کرج، به دلیل اعتقاد به دیانت بهائی در شهر تیران استان اصفهان بازداشت شدهاند.
منابع مطلع گفتهاند نیروهای امنیتی روز شنبه ۱۲ آبان با ورود به منزل یکی از بهائیان در روستای محمدیه از توابع تیران در استان اصفهان تمام مردان بهائی حاضر در این منزل، شامل ۱۱ نفر را بازداشت کردند.
بر این اساس تا امروز هشت نفر از افراد بازداشتشده آزاد شدهاند اما رشید، پارسا و پدرام دهقانی هنوز در بازداشت به سر میبرند و از وضعیت و دلیل ادامهٔ بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست.
به گفته این منابع روز شنبه یکی از اعیاد بهائیان بوده و شهروندان بهائی که اکثراً از بستگان یکدیگر هستند در این منزل حضور داشتند. این سه شهروند بهائی نیز در این روز از تهران به این شهر مسافرت کرده بودند.
این منابع گفتهاند پدرام دهقانی «داروهای خاصی را مصرف میکند و خانواده تا امروز نتوانستهاند این داروها را به دست او برسانند».
#بهائی #بهائیان #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402
منابع مطلع گفتهاند نیروهای امنیتی روز شنبه ۱۲ آبان با ورود به منزل یکی از بهائیان در روستای محمدیه از توابع تیران در استان اصفهان تمام مردان بهائی حاضر در این منزل، شامل ۱۱ نفر را بازداشت کردند.
بر این اساس تا امروز هشت نفر از افراد بازداشتشده آزاد شدهاند اما رشید، پارسا و پدرام دهقانی هنوز در بازداشت به سر میبرند و از وضعیت و دلیل ادامهٔ بازداشت آنها اطلاعی در دست نیست.
به گفته این منابع روز شنبه یکی از اعیاد بهائیان بوده و شهروندان بهائی که اکثراً از بستگان یکدیگر هستند در این منزل حضور داشتند. این سه شهروند بهائی نیز در این روز از تهران به این شهر مسافرت کرده بودند.
این منابع گفتهاند پدرام دهقانی «داروهای خاصی را مصرف میکند و خانواده تا امروز نتوانستهاند این داروها را به دست او برسانند».
#بهائی #بهائیان #رواداری #گفتگو_توانا
@dialogue1402