آموزشکده توانا
60.6K subscribers
28.4K photos
35.1K videos
2.53K files
18.1K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
متهمان پرونده مرگ زن #باردار کرجی با قید وثیقه آزاد هستند.
دستگاه قضایی کرج پرونده ۱۳ متهم در خصوص #مرگ یک #مادر را در دست بررسی قرار داد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان البرز گفت: حدود دو ماه پیش زن بارداری برای انجام برخی امور درمانی راهی یکی از بیمارستان‌های تأمین اجتماعی کرج می‌شود که مسئولان این مرکز از پذیرش وی خودداری می‌کنند.
حمید درفشی افزود: این زن پس از این اتفاق راهی یکی از بیمارستان‌های خصوصی کرج می‌شود که مسئولان این #بیمارستان نیز از #پذیرش وی خودداری می‌کنند و با این وضع #زن جوان به سمت یکی از بیمارستان‌های تهران راهی می‌شود ولی درمسیر به دلیل وخامت وضعیت سلامتش فوت می‌کند.
وی گفت: علاوه بر فوت مادر نوزادش نیز جان خود را از دست می‌دهد و پس از این اتفاق با #شکایت خانواده این مادر، پرونده‌ای قضایی در این خصوص تشکیل و اطلاعات لازم برای دستگاه قضا ارسال می‌شود.
درفشی در ادامه اضافه کرد: درارتباط با این پرونده ۱۳ متهم دستگیر و مورد #بازجویی قرار گرفتند که همگی آنها در حال حاضر به قید وثیقه #آزاد شده‌اند.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
زادروز ضیا نبوی، #زندانی سیاسی

ضیا نبوی؛ طراوت فکر #کنشگرانه

«سید ضیاءالدین نبوی چاشمی» که با نام ضیا نبوی شناخته می‌شود، فعال دانشجویی و دانشجوی محروم از تحصیل ایرانی است که به سبب فعالیت‌های سیاسی و دانشجویی خود هم اکنون در زندان است. آنگونه که خواهر ضیا می‌گوید اعضای خانواده او را مصطفی صدا می‌زنند.ضیا در سی‌ام آذرماه ۱۳۶۲ در شهرستان قائم شهر استان مازندران متولد شد. او اگرچه متولد و بزرگ شده شهر است اما روحی روستایی دارد که حاصل زندگی تابستانی‌اش در روستای پدری یعنی روستای «چاشم» از توابع شهرستان سمنان است.

#ضیا_نبوی در سال ۱۳۸۱ با قبول شدن در رشته مهندسی شیمی وارد دانشکده فنی دانشگاه مازندران شد. این دانشکده مدتی بعد خود دانشگاهی مستقل شد و دانشگاه «نوشیروانی بابل» نام گرفت. ضیا از همان ابتدای ورود به دانشگاه شوق زیادی برای حضور در فعالیت‌های سیاسی و دانشجویی داشت و انجمن اسلامی دانشگاه را بستری مناسب برای این کار دید. در سال ۱۳۸۳ با رای دانشجویان به عضویت در شورای مرکزی این تشکل دانشجویی انتخاب شد و در دوسال بعدی هم مورد اعتماد دانشجویان قرار گرفت و در این جایگاه باقی ماند.

محرومیت از تحصیل و #حق_تحصیل

ضیا رشته مهندسی شیمی را دوست نداشت و گرایش او بیشتر به جامعه‌‌شناسی و فلسفه بود. همین شد که سال ۱۳۸۷ در كنكور ارشد رشته #جامعه‌شناسی شركت كرد. او اما كارنامه‌ای دريافت نكرد وهنگامی که برای پیگیری به سازمان سنجش آموزش کشورمراجعه كرد به او گفتند كه به دلیل فعالیت‌های سیاسی منتقدانه‌اش فاقد صلاحیت عمومی برای ادامه تحصيل است.این اتفاق اما سرفصل جدیدی در زندگی و فعالیت‌های ضیا بود.

#ضیانبوی که در مراجعات خود به سازمان سنجش با دانشجویان دیگری روبرو شده بود که آن‌ها هم از تحصیل محروم شده بودند، تصمیم گرفت تا با راه‌اندازی جمعی از این دانشجویان محروم از #تحصیل به دفاع از حق تحصیل بپردازد.

بازداشت و دوران #زندان

ضیا در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ به همراه دخترعمویش «عاطفه نبوی» در منزل یکی از دوستانش در تهران به علت شرکت در تظاهرات روز ۲۵ خرداد در اعتراض به نتایج #انتخابات بازداشت شد و به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال یافت. ضیا نبوی دوران بازجویی دشواری را در زندان پشت سر گذاشت و تحت فشار بود تا اعتراف کند با سازمان #مجاهدین خلق در ارتباط است و به دروغ گفته که محروم از تحصیل است. او درباره شکنجه‌های دوره بازداشت خود در نامه‌ای به محمد جواد لاریجانی دبیر ستاد #حقوق_بشر قوه قضاییه نوشت:

«من تقریبا در تمامی جلسات بازجویی تحت فشارهای #روحی و #فیزیکی بودم. در واقع به جز در دو جلسه ابتدایی #بازجویی که فضای نسبتا محترمانه‌ای برقرار بود، باقی جلسات سرشار از فشارهای روحی و جسمی مانند توهین، تحقیر، تهدید، بشین پاشو رفتن اجباری، پشت گردنی و لگد بود … تمامی جلسات بازجویی بدون استثنا با چشم بند بود. در دو جلسه متوالی بازجویی، اینقدر به اجبار بشین پاشو رفتم که تا سه روز قادر به راه رفتن نبودم و تا یک هفته از درد بی وقفه پا، خیس از عرق بودم. زمانی هم که از اجرای دستور بازجو امتناع می‌کردم با لگد به پشت پایم می‌کوبید.


#توانا
بیشتر بخوانید:

https://goo.gl/YBsgTe

@Tavaana_Tavaanatech
در آستانه هفتمین سال حبس؛ بهاره هدایت به مرخصی سه روزه آمد

بهاره هدایت، سخنگوی دفتر تحکیم وحدت #محبوس در بند زنان زندان اوین، در آستانه‌ی هفتمین سال حبس خود به مرخصی آمد.

#بهاره_هدایت متولد بهار ۱۳۶۰ است. او در سالی پر از التهاب در تاریخ پس از انقلاب به دنیا آمد. سالی که انسان‌ها به بهانه آبادی و آبادانی #ایران بر روی هم تیغ می‌کشیدند. بهاره درس خواند و به #دانشگاه رفت و شد فعال #دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی و فعال #جنبش_زنان و عضو شورای مرکزی و سخنگوی #دفترتحکیم وحدت و هم‌چنین از فعالان #کمپین یک میلیون امضا برای #تغییر قوانین #ضدزن در ایران.
وی به دلیل شرکت در اعتراضات دانشجویی تا کنون ۵ بار بازداشت شده است.
بهاره هدایت آخرین بار در دی‌ماه سال ۸۸ بازداشت و پس از تحمل ماه ها زندانِ #انفرادی و #بازجویی، در ‌‌نهایت به ۹ سال و نیم #حبس #محکوم شد.

این ویدئوی چند ثانیه ای از لحظه #ملاقات بهاره با همسرش #امین_احمدیان در #زندان #اوین را خانواده‌ یکی از #زندانیان، در سالن #ملاقات ثبت نموده که با #آواز #بهاره #هدایت میکس شده است.

در مورد بهاره هدایت:http://bit.ly/1BpyG2y


@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
مجید درخشانی به دلیل همکاری با «زنان خواننده و نوازنده» از کار ممنوع شد!

مجید درخشانی بنیانگذار و سرپرست گروه «ماه بانو» به دلیل همکاری با خوانندگان و نوازندگان زن از کار منع شد. این هنرمند برجسته آلبومی به نام «خروش» را از سال ۱۳۹۱ برای مجوز به وزارت ارشاد اسلامی فرستاده است که از انتشار بازمانده است. آلبوم «خروش» همراه با خوانندگی مجتبی عسگری است. اما درخشانی به دلیل کار با گروه‌های «ماه» و «ماه بانو» که از خوانندگان زن تشکیل شده است موفق به دریافت مجوز نشده و در پی آن اجازه هیچ‌گونه فعالیت #هنری را هم ندارد.

#درخشانی سال گذشته نیز تلاش کرد برای فعالیت‌های هنری از کشور خارج شود که از خروج وی جلوگیری شد. براساس اخبار منتشر شده اعضای گروه ماه بانو بارها برای #بازجویی از سوی نیروهای امنیتی احضار شده‌اند.

درخشانی تاکنون سه آهنگ «ما را بس»، «جان عشاق» و «گلرخ» را در همکاری با گروه ماه‌بانو منتشر کرده است که آهنگ‌های جدید همراه با نماهنگ و اجرای #زنان است.

#مجیددرخشانی اعلام کرده است دلیل این برخوردها «داشتن #خواننده #زن در گروه ماه و انتشار گسترده کلیپ‌های #موسیقی این گروه» است.


@Tavaana_TavaanaTech
اولین #مرخصی سعید مدنی پس از چهار سال #زندان

دکتر سعید مدنی، جامعه‌شناس عضو شورای فعالان ملی مذهبی پس از ۴ سال برای نخستین بار به مرخصی آمد.

به گزارش سایت ملی مذهبی سعید مدنی پزوهشگر مسائل اجتماعی در سال ۹۰ به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در زندان اوین منتقل شد، پس از یکسال بازجویی به بند ۳۵۰ فرستاده شد.اما در سال ۱۳۹۲ به دلیل اعتراض به وضعیت بند به زندان رجایی شهر تبعید شد.
وی در سال ۱۳۹۲ در دادگاه تجدیدنظر به تحمل ۶ سال زندان و ۱۰ سال تبعید به بندرعباس محکوم شد.

دکتر مدنی که هفدهم دی ماه سال ۱۳۹۰ دستگیر شد پیش از صدور #حکم قطعی، دو سال از حبس خود را در بازداشت موقت زندان #اوین تحت #بازجویی های شدید گذرانده بود. با وجود گذشت ماه ها از بازداشت وی اتهام های وی نامشخص و تماس وی با خانواده محدود بود.

حکم دادگاه تجدید نظر آقای مدنی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ بدون هیچ تغییری نسبت به حکم بدوی اعلام شد و او به شش شال زندان و ده سال تبعید به بندرعباس محکوم شد. او هم اکنون ۴ سال از دوران #حبس خود را گذرانده است.

او پیش‌تر هم در سال ۱۳۷۳ زمانی که عضو مجله #ایران_فردا بود و همچنین در سال ۱۳۷۹ به اتهام همکاری با شورای فعالان ملی مذهبی بازداشت شده بود.

وی در اسفندماه ۱۳۷۹ در جریان #بازداشت گروهی نیروهای ملی مذهبی دستگیر شد و حدود ۶ ماه در سلول‌های #انفرادی #بازداشتگاه #سپاه #پاسداران، محبوس بود و همراه بسیاری از چهره ای شاخص #ملی_مذهبی احکام سنگینی را دریافت کرد.

#زندانیان سیاسی
#ایران

منبع عکس: اینستاگرام صبا مدنی

از مصاحبه‌های #سعیدمدنی در توانا بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Suicide_In_Iran

@Tavaana_TavaanaTech
«پشت بام»
امروز برای یادآوری تکه‌ای کاغذ، بوم‌ها و تخته‌ها را ورق زدم...به ناگهان طرحی سیاه و سپید پیش رویم بود...آشنا، زرد وزخمی، گوشه‌ای از آن پاره و درمانده.....خاطرات به ذهنم هجوم آورد؛ اولین هجوم ، اتاقک #بازجویی...«صدای تردید بازجو...صدای خنده ی من از کرده ی خود»..هجومی دیگر صدای پرسشی از درون بود که پیش از زندان،روی بام خانه، نشسته بر کولر آبی، خیره بر چراغ‌های چشمک‌زن شهر،از من پرسیده بود: تصاویر خواهند توانست، صدایی شوند برای روشنایی این چراغ ها؟!!!!...تردید...تردید...تردید!
آن هنگام در قدرت تصاویر شک داشتم...اما امروز که برای تفکر و رسیدن به ایده‌ای تازه بار دیگر از کولر آبی بالا رفتم و در جایگاه همیشگی‌ام حضور یافتم،چشم در چشم پنجره‌ها...خیره به صدای پرستوها...تنها یقین کردم به معجزه‌ی یک حنجره.....«حنجره‌ی تصاویر...رنگ‌ها...قلم‌ها...برای نشانی از سیاهی‌ها و سپیدی‌ها....»
آتنا فرقدانی
آتنا فرقدانی #کارتونیست و فعال #حقوق‌ـکودکان است که چند روز پیش از زندان آزاد شد.
#آتنافرقدانی در شهریور ۱۳۹۳ به خاطر طراحی‌هایش (از جمله طرحی که از نمایندگان مجلس شورای اسلامی کشیده بود) و همچنین دیدار با خانواده‌های زندانیان سیاسی و خانواده‌های کشته شدگان عاشورای ۸۸ بازداشت شد. او در زندان دست به اعتصاب غذا زد که پس از مدتی با وثیقه‌ی سنگین تا برگزاری دادگاه آزاد شد.
پس از آزادی از #زندان و در آذرماه ۱۳۹۳ فرقدانی با انتشار ویدئویی به افشاگری در مورد وجود دوربینهای مداربسته در دستشویی‌ها و حمام‌های بند زنان در بند ۲ الف سپاه پرداخت و جزئیات ضرب و شتم و هتک حرمت خود از سوی چند زندانبان زن را بازگو نمود.

@Tavaana_TavaanaTech
اعترافات الهام عرب، فعال مدلینگ در حضور دادستان تهران
الهام عرب مدل ایرانی را به یاد دارید؟ همان کسی که در برنامه‌ی #ماه‌عسل شرکت کرد و پس از آن مشخص شد که ایشان مدل و #مدل عروسی است. حالا ایشان در نشست خبری دادستانی تهران شرکت می‌کند و در حضور دادستان می‌گوید که فریب خورده است.
خانم الهام می‌گوید:
«من به‌خاطر عشق به خانواده ایرانی و وطنم دوست داشتم اینجا صحبت کنم تا شاید حرف‌هایم برای دخترانی که علاقه به این کارها دارند مفید واقع شود.
او در پاسخ به این سوال #دادستان که چگونه جذب این کار شدید؟ گفت: تمام انسان ها بطور #ذاتی عاشق زیبایی و دیده شدن هستند، اما مهم این است که قیمت این دیده شدن چقدر است و آیا ارزشش را داردیا خیر؟ الهام گفت: خیلی از بازیگران ما دیده می شوند اما ارزش هایشان حفظ می شود ولی یک مدل حجابش را از دست می دهد و در میان خانواده ایرانی جایگاهی نخواهد داشت...ممکن است در ایران مردان زیادی جذب یک مدل شوند، اما آیا آن دختر گزینه مورد نظر برای ازدواج هم خواهد بود؟
ایشان در این گفت‌وگو می‌گوید:« شبکه #اینستاگرام یکی از مهمترین ابزار برای به #انحراف کشیده شدن جوانانی است که گمان می کنند مدل شدن و انتشار تصاویرشان در #اینترنت، یک #موفقیت است. در حالی که همه دختران آرزوی ازدواج و تشکیل #خانواده دارند، اما همه می دانند که مردان و پسران اگرچه ممکن است با #دختران اینچنینی مرتبط شوند، ولی هرگز مایل به ازدواج با آنها نمی شوند»
راه‌نمایی خانم الهام عرب در این گفت‌وگو به کسانی که می‌خواهند وارد این کار بشوند این است که این کار را نکنند به این دلیل که یک مدل هرگز گزینه‌ی #ازدواج پسرهای خوب نمی‌شوند.
سخنان دادستان در این برنامه شکلی از #بازجویی دارد. در حالی که بسیاری از فعالان سیاسی شناخته‌شده پس از #بازداشت و تحت فشار به اعترافاتی علیه خود دست می‌زنند و این کار سابقه‌ای طولانی در عمر جمهوری اسلامی دارد مشخص نیست که خانم الهام عرب در چه شرایطی به چنین اعترافاتی علیه خود رو آورده است. بسیاری بر این نظر هستند که ممکن است ایشان تحت #فشار مجبور به شرکت در چنین برنامه‌ای شده باشد.
دادستان در این ویدئو تاکید می‌کند که خانم الهام #داوطلبانه در برنامه شرکت کرده‌اند.
شما چه فکر می‌کنید؟

@Tavaana_TavaanaTech
سال‌گرد درگذشت ستاره فرمانفرمائیان، مادر مددکاری در ایران

به او لقب مادر مددکاری ِ ایران داده‌اند. او فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما از شاه‌زادگان و شخصیت‌های با نفوذ #قاجار و دوره‌ی رضاشاه بود. پدرش دارای هفت هم‌سر بود که اولین همسر او عزت‌الدوله، دختر مظفرالدین‌شاه قاجار بود و مادر ستاره به اسم معصومه همسر سوم او به شمار می‌آمد.

ستاره فرمانفرمائیان در زمستان سال ۱۲۹۹ در شهر شیراز دیده به جهان گشود. او تا نوجوانی در ایران تحصیل کرد اما پس از فوت پدرش و هم‌چنین قتل برادرش به دست ماموران رضاشاه به آمریکا رفت و در آن‌جا به تحصیل پرداخت. ستاره تا سنین نوجوانی در حرم‌سرایی شامل مادران و فرزندان عبدالحسین فرمانفرما زندگی کرد. او در مدت ده سال اقامت در آمریکا در ابتدا در رشته‌ی #جامعه‌شناسی لیسانس گرفت و پس از آن در رشته‌ی مددکاری اجتماعی به ادامه تحصیل پرداخت. او اولین دانش‌جوی ایرانی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بود.

ستاره برای گرفتن فوق‌لیسانس در مددکاری اجتماعی به دانشگاه شیکاگو رفت. ستاره فرمانفرمایان پس از بازگشت به ایران با کمک عده‌ای از درباریان و هم‌چنین خانواده‌ی خود «مدرسه‌ی عالی مددکاری اجتماعی تهران را تاسیس کرد.

از جمله دیگر فعالیت‌های او می‌توان علاوه بر تربیت نسل اول #مددکاران اجتماعی در ایران، به تاسیس «انجمن تنظیم خانواده» و تاسیس «مراکز رفاه» اشاره کرد. تاسیس مراکز رفاه در محله‌های #فقیرنشین و حاشیه‌ی تهران بود که کار آن کمک به #کودکان و خانواده‌های آن‌ها بود. او هم‌چنین تلاش کرد که سیستم آموزشی در مهدکودک‌ها را در ایران بر اساس الگوهای مدرن غربی و اصول تربیتی نوین تغییر کرد. ستاره فرمانفرمائیان برای احقاق حقوق زنان و اعتلای شرایط زنان در جامعه نیز تلاش‌های بسیار کرد. او به ملاقات با محمدرضاشاه پهلوی رفت و تلاش کرد «لایحه‌ی ملی تنظیم خانواده» تصویب شود که با تلاش‌های او چنین اتفاقی افتاد.

شاگردان فرمانفرمائیان با نظارت و کمک او هم‌چنین تلاش فراوان کردند که در محله‌ی روسپی‌خانه‌های تهران معروف به «شهر نو» درمانگاه و مکان‌های مخصوصی برای ارائه خدمات #بهداشتی و #درمانی به #روسپیان راه‌اندازی کنند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه‌ی خدمات ارزنده و انسانی‌ای که #فرمانفرمائیان انجام داده بود موجب نشد که از خشم انقلابیون در امان بماند. برخی از شاگردان مذهبی مدرسه‌ی ستاره فرمانفرمائیان که پیش از این با درخواست بورس تحصیلی آن‌ها به دلیل نمره‌های نامطلوب مخالفت کرده بود او را #بازداشت کردند و تحویل مدرسه‌ی رفاه که مقر آیت‌الله روح‌الله خمینی و هم‌راهان او در ابتدای انقلاب بود دادند.

ستاره فرمانفرمائیان را در زیرزمین مدرسه‌ی رفاه #بازجویی کردند و به دلیل شرکت در کنفرانسی با موضوع مددکاری اجتماعی در اسرائیل به هم‌کاری با صهیونیست‌ها و طاغوت متهم کردند و خواهان مجازات اعدام برای او شدند و اگر وساطت آیت‌الله طالقانی که به دلیل سال‌ها خدمات داوطلبانه‌ی او و شاگردانش در «شهر نو» او را می‌شناخت نبود بی‌شک انقلابیان او را اعدام می‌کردند.

#ستاره_فرمانفرمائیان، مادر #مددکاری اجتماعی ایران روز چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۱ خورشیدی در شهر لس‌آنجلس و در سن ۹۱ سالگی درگذشت.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/oPybaO

@Tavaana_TavaanaTech
۱۷ سال گذشت
سالگرد #۱۸تیر و حمله وحشیانه به #کوی_دانشگاه

۱۷ سال گذشت. هفده‌سال از آن روزی که #دانشجویان دست به یک اعتراض #مسالمت‌آمیز زدند تا به آرامی علیه بسته‌شدن یک روزنامه اعتراض کنند. دانشجویان به بسته‌شدن #روزنامه‌_سلام معترض بودند. این #روزنامه در ۱۵ تیرماه ۱۳۷۸به جرم انتشار نامه‌ای از سعید امامی بسته شد. #سعید_امامی در نامه‌ای به وزیر اطلاعات وقت قربان‌علی دری نجف‌آبادی خواهان برخورد با #مطبوعات شده بود.
محاکمه‌ی روزنامه‌ی سلام علاوه بر مدعی‌العموم، چهار شاکی داشت که یکی از آن‌ها «محمود احمدی‌نژاد» استاندار اردبیل در دولت رفسنجانی بود. شاکی دیگر کامران دانشجو، استان‌دار اسبق تهران و وزیر علوم سابق در دولت احمدی‌نژاد بود. مهدی‌رضا درویش‌زاده نماینده‌ی دزفول در مجلس پنجم و حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفه و نماینده‌ی مشهد در مجلس پنجم دو شاکی دیگر بودند.
#انصار_حزب‌الله به دانشجویان معترض حمله کرد. دست‌کم ۳۰۰ دانشجو #بازداشت شدند و مورد #بازجویی و #شکنجه قرار گرفتند. آمار از کشته‌شدن هفت نفر می‌گوید. #عزت_ابراهیم‌نژاد و #فرشته_علی‌زاده از کسانی هستند که نام آن‌ها در میان کشته‌شدگان کوی دانشگاه است. فرشته علی‌زاده دانشجوی دانشگاه الزهرا و مسئول برد انجمن این #دانشگاه بود. او در همان روز ناپدید شد و دیگر از او خبری نشد.
#تامی_حامی‌فر دختر دانش‌آموزی است که به گفته‌ی منابع دانشجویی در جریان همین اعتراضات توسط حمله پلیس و شبه‌نظامیان حکومتی کشته شد.
#سعید_زینالی یکی دیگر از افرادی است که از همان روز تا کنون و در جریان درگیری‌ها مفقود شد و تا کنون خبری از او نیست. نام سعید زینالی پس از حوادث جنبش سبز بر سر زبان‌ها افتاد و خانواده‌اش جرات کردند علی‌رغم همه‌ی تهدیدها از گم‌شدن فرزندشان سخن بگویند.
اکرم نقابی مادر سعید در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۲ در گفت‌وگویی با بی‌بی‌سی از دیدارش با رئیس کل دادگستری استان تهران سخن گفت و قول مساعدی که آن‌ها برای پی‌گیری وضعیت فرزندشان دادند. قولی که هیچ‌گاه عملی نشد.
#اکبر_محمدی نیز از بازداشت‌شده‌های ۱۸ تیرماه بود که در ۸ مرداد ۱۳۸۵ به دلیل اعتصاب غذا به طرز مشکوکی در #زندان درگذشت. او در دوران بازداشت بارها شکنجه شده بود.
دو سال پس از این رویداد قوه قضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کرده و فقط یک سرباز به نام اروجعلی ببرزاده محکوم شد آن‌هم به دلیل دزدیدن یک #ریش‌تراش.
در نماز جمعه ۹ بهمن ۱۳۸۸ احمد جنتی، امام جمعه موقت وقت تهران و دبیر شورای نگهبان خطاب به رئیس قوه قضائیه گفت: «در ۱۸ تیر ضعف نشان دادید؛ چند نفر در آن زمان اعدام شدند؟ اگر حالا هم ضعف نشان دهید آینده بدتری در انتظار شماست.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
صدور گذرنامه به شرط مصاحبه یا بازجویی!
goo.gl/9yoteq
رضا خندان همسر نسرین ستوده که برای گرفتن پاسپورت دخترش به اداره گذرنامه مراجعه کرده بود به خاطر پیشنهاد مصاحبه(بازجویی) در« اتاق ویژه ی وزارت اطلاعات» از دریافت گذرنامه امتناع کرد.

آقای خندان در فیسبوکش نوشت:

«در پیگیری که برای گرفتن پاسپورت مهراوه به اداره ی گذرنامه مراجعه کرده بودیم؛ گفته شد که مقابل اسم مهراوه نوشته شده "مصاحبه".

"تردیدی نداشتم که این مصاحبه نیست و بازجویی است و حتما توسط بازجویان وزارت اطلاعات مستقر در اداره ی گذرنامه انجام خواهد شد".

مصاحبه یا بازجویی از شهروندان جزو شرط های صدور گذرنامه نیست و وزارت اطلاعات هیج حقی در جهت جلوگیری از سفر یا صدورگذرنامه برای شهروندان ندارد؛ مگر این که مستندات اش را به قوه ی قضاییه اعلام و در صورت وارد بودن آنها قوه ی قضاییه تشکیل پرونده داده و حکم ممنوع الخروجی شخص را با ارایه ی دلایل محکمه پسند صادر کند.
نسرین پیشنهاد کرد اگر مصاحبه در حد پرسش پاسخ مختصر توسط مامور پشت باجه ی اداره گذرنامه باشد اشکالی ندارد باهاش صحبت کنیم و موضوع حل و فصل شود.

من و مهراوه خیلی موافق این نبودیم چون چنین حقی را قانون پیش بینی نکرده است اما فکر کردیم برای بستن راههای بهانه جویی شاید بد نیست صحبت در این حد را بپذیریم.
همانطور که پیش بینی می شد؛ در اداره ی گذرنامه گفته شد مصاحبه مورد نظر باید در اتاق ویژه ی وزارت اطلاعات انجام شود که مدیران اداره گذرنامه از ترس به جای "دفتر وزارت اطلاعات" می گویند دفتر "ریاست جمهوری".

مسافرت مهراوه در این سن و سال مانند هر شخصی مهم است. با این سفرها فرد می تواند با دنیای بیرون در ارتباط باشد و این به رشد فکری و باز شدن بینش هر فردی کمک بزرگی است.

ما باید بین تن دادن به مصاحبه و احیانا گرفتن گذرنامه و سفر او و یا تن ندادن به رفتار خلاف حقوق شهروندی و متعاقب آن ممنوع الخروجی تا اطلاع ثانوی، تصمیم می گرفتیم.
ما بی درنگ راه دوم و شرافتمندانه را انتخاب کردیم و این به هیچ وجه به معنی دست شستن از تلاش برای گرفتن گذرنامه از راه شرافتمندانه نیست و حتما آن را به دست می آوریم.»

گفتنی‌است نسرین ستوده، وکیل دادگستری ، فعال مدافع حقوق بشر در سال ۱۳۸۹ بازداشت شد و در دادگاه بدوی به ۱۱ سال حبس، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد اما دادگاه تجدید نظر حکم او را به شش سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از وکالت کاهش داد.

درباره نسرین ستوده بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/t2dTHp

@Tavaana_TavaanaTech