آموزشکده توانا
60.3K subscribers
28.5K photos
35.2K videos
2.53K files
18.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
۴۷۰ کنش‌گر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، در بیانیه‌ای خواستار توقف دستگاه اعدام جمهوری اسلامی شدند.
در این بیانیه آمده است:
«دستگاه اعدام را متوقف کنید!
در سال‌های اخیر جمعیت کثیری از اقشار مختلف جامعه، شعار نه به اعدام سر داده‌ و صاحب‌نظران بی‌شماری، ناروایی اخلاقی و مضرات اجتماعی خون‌های به ناحق ریخته‌شده را برشمرده‌ و خانواده‌‌های بی‌گناه، هزینه‌های روحی و عاطفی سنگینی را متحمل شده‌اند و هم‌چنان حاکمان به این همه وقعی نمی‌نهند.

ما امضاکنندگان زیر هم‌چون گذشته، با احترام به موازینِِ راستین مبتنی بر عدالت، شعار نه به اعدام سر می‌دهیم و مصرّانه از همه‌ عناصر تعیین‌کننده در این حکومت، اعدام‌بس می‌خواهیم؛ به‌ویژه برای زنان زیر اعدام‌ از جمله شریفه محمدی فعال کارگری، پخشان عزیزی مددکار اجتماعی، نسیم غلامی‌سیمیاری از معترضان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و وریشه مرادی فعال حقوق زنان، که متاسفانه دو تن از آنان در دادگاه بدوی حکم اعدام گرفته‌اند و دو تن دیگر با همان اتهام منتظر حکم و با خطر مجازات اعدام روبه‌رو هستند.»

جامعه نیاز به حمایت دارد تا بتواند در برابر دیکتاتور و خشونت ایستادگی کند.
می‌توانیم راه طولانی و پرفرازونشیب کشورهای دیگر در لغو مجازات اعدام را مطالعه کنیم. می‌توانیم از خانواده‌های دادخواه و داغدار حمایت کنیم می‌توانیم علیه قوانین ضدانسانی جمهوری اسلامی موضع بگیریم.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرضیه آدینه‌زاده فایل صوتی‌ای از تماس تلفنی پدرش از زندان قوچان را منتشر کرده که در آن پدر جاویدنام ابوالفضل آدینه‌زاده، با صلابت می‌گوید:
«فکر کردید من‌ و فرستادید زندان من میام سرخم کنم؟ نه!»

مرضیه می‌گوید:
«پدرم نام کوچکش کوه است ..»


علی ادینه‌زاذه، این پدر دادخواه، که چون کوه پشت خانواده‌اش ایستاده و به جرم دادخواهی بازداشت شده، بیش از یک هفته است که در زندان قوچان است و برای او قرار بازداشت یک ماهه صادر شده است.


#علی_آدینه_زاده
#ابولفضل_آدینه_زاده #دادخواهی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بنجامین بری‌یر و برنارد فیلان، زندانیان و گروگان‌های سابق فرانسوی در زندان وکیل‌آباد مشهد، در نامه‌ای به سازمان‌های جهانی نسبت به وضعیت زندانیان در این زندان هشدار دادند۔
در تامه منتشرشده آمده است:

«جان شش نفر زندانی عقیدتی در زندان وکیل‌آباد مشهد بند ۶/۱ که هشت ساله زندانی هستند، در خطر اعدام است؛
فرهاد شاکری
تاج‌محمد خرمالی
عیسی عیدمحمدی
عبدالرحمان گرگیج
حکیم عظیم گرگیج
مالک‌علی فدایی‌نسب

همچنین ۴ زندانی سیاسی در این بند سال‌هاست زندانی رژیم ایران هستند:
هاشم خواستار
جواد لعل‌محمدی
عباس واحدیان شاهرودی
محمدحسین سپهری

جامعه جهانی باید کاری بکند و حکومت جنایتکار ایران را تحت فشار قرار دهد تا اینها را آزاد کند و اعدام‌ها جمع شود،
حقوق بشر چه می‌کند؟ عفو بین‌الملل کجاست؟
برای مردم و زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران فوری کار انجام دهید.»

بنجامین بری‌یر شهروند فرانسوی بیش از ۳ سال به عنوان گروگان در زندان جمهوری اسلامی به‌سر برد. او اردی‌بهشت ۱۴۰۲ در نهایت به فرانسه بازگشت او بارها گفته است:
«از آزادی خود خوشحال است اما برای سایرین که همچنان در زندان بودند «احساس گناه» می‌کند.»
برنارد فیلان، شهروند فرانسوی-ایرلندی ۶۴ ساله هم پس از ۷ ماه زندان اردی‌بهشت ۱۴۰۲ به فرانسه بازگشت. او نیز بارها از شکنجه و شرایط سخت زندان گفته است.



#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#نه_به_اعدام

@Tavaana_TavaanaTech
یونس آزادبر،عزیز قاسم‌زاده، عباس حق‌گو و پیمان سکوتی، زندانیان سیاسی سابق، با انتشار بیانیه‌ای از دو زندانی سیاسی، منوچهر فلاح و حافظ فروحی، خواستند به اعتصاب غذای خود پایان دهند۔

در این بیانیه آمده است:

«دوستان ارجمند و درد کشیده آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح:
امروز که این نامه را برای شما می نویسیم ۱۲ شبانه‌روز است که شما دو نفر در اعتراض به بلاتکلیفی و قانون‌شکنی چاره را تنها در سپردن جسم و جان پر درد خود به فروبستن از غذا یافته‌اید.
پرسش اینجاست که بر چه ساز و کار و مبنایی می‌توان یک زندانی را بیش از ۱۳ ماه بلاتکلیف گذاشت و زندانی دیگری را علی رغم صدور حکم همچنان بلاتکلیف نگه داشت؟
پرونده منوچهر فلاح علی رغم طی همه مراحل قانونی در شهریور ۱۴۰۲ و صدور وثیقه، بنا به دلایل نامشخص تا هم‌اکنون همچنان در بازپرسی مانده و گفته می‌شود که تحقیقات پایان نیافته این در حالی است که محکومیت او در پرونده دیگری، در پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ به اتمام رسیده و او به خاطر این بلاتکلیفی، اکنون ناچار شده دست به اعتصاب غذا بزند.
حافظ فروحی که در هر دو پرونده دادگاه انقلاب و کیفری رای خود را گرفته به همراه آقایان آرمان صدقی و مهدی میرزایی همچنان زندانی است.

مسئولان دادگستری گیلان چه توجیهی دارند که یک زندانی را در حالت بلاتکلیفی و زندانی دیگری را علیرغم صدور حکم همچنان در زندان نگه می‌دارند تا آنان مجبور شوند از طریق اعتصاب غذا صدای خود را به گوش همه برسانند.
آیا در موازین دادرسی، کمترین وجاهت قانونی برای این امر می‌توان یافت؟
ما ضمن نگرانی شدید از اعتصاب غذای دوستان و هم‌بندی‌های سابق‌مان آقای حافظ فروحی و منوچهر فلاح با توجه به مشکلات معدوی هر دو زندانی، از مقامات قضایی استان انتظار داریم تا با تمهیدات قانونی شرایط آزادی آقایان فروحی و فلاح و دو زندانی دیگر آقایان صدقی و میرزایی را از زندان لاکان رشت فراهم آوردند۔

از دوستان هم‌بندی سابق خود آقایان حافظ فروحی و منوچهر فلاح می‌خواهیم با توجه به نگرانی‌های عمیقی که این اعتصاب برای سلامتی هر دو در پی داشته، به اعتصاب خود پایان دهند و از همه رنجوران و دردمندان می‌خواهیم که صدای زندانیان بی‌گناه و بی‌پناهی چون حافظ فروحی و منوچهر فلاح باشند و آنان را از یاد نبرند.

جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳»

انتشار این بیانیه از سوی یونس آزادبر، عزیز قاسم‌زاده، عباس حق‌گو و پیمان سکوتی نشان از شجاعت آنان دارد۔ این زندانیان سابق، همچنان صدای زندانیان دیگر هستند۔

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه

@Tavaana_TavaanaTech
شش ماه است که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان‌های مختلف ایران در اعتراض به صدور و اجرای احکام وحشیانه اعدام، در کارزاری روزهای سه‌شنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا می‌زنند. قصد این کارزار جلب توجه افکار عمومی به موضوع اعدام در زندان‌های ایران (اعم از زندانیان سیاسی و عقیدتی و جرایم عادی) و همبستگی علیه این حکم قرون وسطایی است. حمایت چهره‌های معروف و تاثیرگذار می‌تواند قدرت این کارزار را بیشتر کند و توجه مجامع بین‌المللی را جلب نماید.

رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، نامه‌ای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:

جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندان‌های مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سه‌شنبه‌های نه به اعدام»سه‌شنبه‌های هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هم‌میهنانمان اعتراض می‌کنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیف‌های مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطه‌خواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیف‌های گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هم‌میهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.

اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار می‌رود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.

رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطه‌خواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳

#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
مهناز طراح، زندانی سیاسی، بیانیه‌ای در حمایت از پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، نوشت.

متن این بیانیه که نسخه‌ای از آن به دست آموزشکده توانا رسیده، به شرح زیر است:

«روزهای اول که پس از چند ماه انفرادی به بند زنان زندان اوین منتقل شد، با شنیدن عنوان اتهامی‌اش سعی کردم فاصله‌ام را حفظ کنم. تجزیه‌طلبی عنوانی نبود که بتوانم نادیده بگیرم. تا روزی که برای اولین‌بار در هواخوری زندان هم‌کلام شدیم.
از ایران گفت و تمامیت ارضی. از اینکه یک کُرد ایرانی است و همیشه خود را یک ایرانی می‌داند. هرگز از اینکه ممکن است چه حکمی بگیرد چیزی نگفت. با اینکه از پیش می‌دانست.
نگران دیگران بود. دیگرانی چون نسیم. تا روزی که حکم‌اش ابلاغ شد؛ اعدام. هرگز نفهمیدم تمام این مدت چطور توانست این اندازه محکم و استوار بماند ولی فهمیدم چطور حکام می‌توانند با کلیدواژه‌های خود، میان یک ملت انقاق ایجاد کنند تا سرکوب و کشتار را مشروع جلوه دهند.
من یک مشروطه‌خواهم ولی می‌گویم پخشان عزیزی با هر عنوان اتهامی و تفکری که داشته باشد، برای من نماد ایستادگی در برابر جور جباران است و فشارها و سرکوب‌های زندان نیز نمی‌تواند خللی در همبستگی ما ایجاد کند.
ما تا روز خشکیدن ریشه ستم در پهنه ایران، کنار یکدیگر خواهیم ماند.
مهناز طراح
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»


#مهناز_طراح #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
#وریشه_مرادی، اهل سنندج و عضو جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) که در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت و به «بغی» متهم شده است، اعلام کرده است که در اعتراض به صدور حکم اعدام برای #شریفه_محمدی و #پخشان_عزیزی از حضور در دومین جلسه دادگاه خود که قرار بود، «امروز ۱۴ مرداد» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، خودداری کرده است.
وی از بند زندان زندان اوین، دفاعیه‌ای را برای اطلاع افکار عمومی نوشته است.
بخشی از نوشته او به شرح زیر است:

«در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ در پلیس راه سنندج- کامیاران توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شدم، تیراندازی، شکستن شیشه‌‌های ماشین، شکنجه و تعرض فیزیکی در لحظه‌ی دستگیری، جنگ روانی، بازجویی در سلول انفرادی (شکنجه‌ی سفید) به دور از چشم دوربین‌ها به منظور عدم ثبت برخوردها و تعرض غیراخلاقی‌شان، مواخذه در برابر دوربین برای تحقیر اراده و فشارهایی که در طول ۱۳ روز حضور در اطلاعات سنندج متحمل شدم،‌ بخشی از فشارهای تحمیل شده بر من است. آنان وحشی‌ام خواندند و گفتند زنانگی‌ات را از دست داده‌ای! چرا گریه نمی‌کنی؟ آخرین بار که گریستی ‌چه زمانی بود؟ آخرین بار کِی گُلی را بوییده‌ای؟

سپس مرا به بند ۲۰۹ بازداشتگاه اوین منتقل کردند، در آنجا به مدت چهار ماه و نیم در بازجویی‌ها، تحت فشارهای بسیار، از جمله شکنجه‌های سفید، سناریوسازی‌های متناقض و فریبنده و تهدید به ترور شخصیت، گرفتن اعتراف اجباری و ... نگه داشته شدم. سردردهای شدید و خون‌ریزی‌های مداوم (از ناحیه‌ی بینی)، ‌شدیدتر شدن دردهای گردن و کمر،‌ ارمغان روزهای حضورم در سلول انفرادی بود.

در تاریخ ۵ دی ماه ۱۴۰۲ به بند زنان اوین منتقل شدم. در نهایت در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام «عضویت در گروه‌های معارض» و «بغی» تفهیم اتهام شد. اما سوال اساسی این است که «چرا مبارزه با نیرویی تروریستی هم‌چون داعش هم‌تراز و هم‌ردیف جنگ علیه جمهوری اسلامی قلمداد می‌شود؟!» پس ادعای جمهوری اسلامی مبنی بر مبارزه‌اش با داعش در کجای تاریخ قرار می‌گیرد؟! داعش سرمان را می‌بُرید و جمهوری اسلامی، سرمان را به دار می‌کشد. ‌هیچ دانش سیاسی-حقوقی توان حل این پارادوکس را ندارد. پس بیدار باشیم.

در طول یک سال بازداشت موقت، تنها به مدت سه ماه و نیم حق ملاقات با خانواده را داشتم. مابقی را نیز یا در سلول انفرادی به سر بردم یا همانند اکنون در بند زنان، اما با شرایط انفرادی.

پس از گذشت ده ماه از بازداشت، در فاصله‌ی روزهای ۲۵ تا۲۷ اردیبهشت در بند اوین، بدون در نظر گرفتن و توجه به سوابق و کارنامه‌ام، مرا هم‌ردیف با داعش خواندند و تروریستم نامیدند و گفتند لازم بود از سوی دولت و با عنوان مدافع حرم به سوریه می‌رفتی. با توجه به این تعاریف، پس همه‌ی کسانی که بر مبنای وظایف انسانی علیه داعش مبارزه نمودند، باید تروریست باشند!
در طول سه ماه گذشته نیز سعی در انتساب اتهامات جدیدی به من داشتند،‌ علاوه بر شنیدن ادعاهای پوچ و واهی، بازجویی‌های تلقینی،‌ تحقیر، تهدید به اعدام، تحریک و فشار به منظور اعتراف اجباری‌ از دیگر مسائل و مشکلات این مدت بود. اکنون قریب به سه ماه از بازجویی‌های اخیر می‌گذرد، نه وکلا حق مطالعه‌ی مجدد پرونده را داشته‌اند و نه من نیز حق ملاقات با وکیل را! هم‌اکنون نیز دوران ممنوعیت تماس و ملاقات را سپری می‌کنم.
حال با نگاهی به گذشته و مسیری که پیموده‌ام، از عملکردم دفاع می‌کنم، زیرا در هیچ زمان و مکانی به جان و مال کسی کوچک‌ترین تعرضی ننموده و یگانه جرم من مسئولیت‌پذیری در قبال جامعه می‌باشد. همچنان از مبارزاتم بر علیه نیروهای تروریستی داعش در کوبانی دفاع می‌کنم، و تا پایان هرگونه ستم علیه زنان، از کوردستان تا بلوچستان و از ایران تا افغانستان، و تا رسیدن به آرمان‌های ژن، ژیان، ئازادی به مبارزه ادامه خواهم داد.»

متن کامل را را در ببدارزنی بخوانید:
https://shorturl.at/nOo1z

#بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری‌_اسلامی  #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز ۱۴ مرداد مصادف با سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه قاجار است. در واقع فرمان مشروطه دستور تشکیل مجلس شورا در ایران و ثمره تلاش‌ها و مجاهدت‌های آزادیخواهان وطن برای رهایی از استبداد مطلق شاهنشاهی است.
انقلابیون خواستار برپایی عدالتخانه و استقلال قوا و حضور پادشاه به عنوان نماد یگانگی و همبستگی ملی و مشروط شدن قوانین به رای نمایندگان ملت بودند.

مهناز طراح، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، به این مناسبت بیانیه‌ای کوتاه به شرح زیر صادر کرده است:

«ایران ما زنده به آن است که در هیچ کجای تاریخ خالی از قهرمانان نبوده و خالی نیز نخواهد ماند.
۱۴ امرداد سالروز برآمدن مشروطیت از پس ظلمات استبداد و جزم‌اندیشی و دمیدن دوباره روح ایران بر جسم نیمه‌جان این سرزمین خجسته‌باد.
پاینده ایران
جاوید نماد باشکوه پادشاهی
مهناز طراح
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
زندان اوین»


#مهناز_طراح #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زندانیان سیاسی از زندان لاکان رشت در پیوستن به اعتصاب سه‌شنبه‌های نه به اعدام | ادامه‌ی اعتصاب غذای دو زندانی سیاسی در اعتراض به بلاتکلیفی به دلیل نپذیرفتن وثیقه‌ی قانونی


جمعی از زندانیان سیاسی مرد در زندان لاکان رشت با انتشار بیانیه‌ای در روز یک‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ اعلام کردند به اعتصاب زندانیان سیاسی سراسر کشور در اعتراض به احکام اعدام به «کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» می‌پیوندند.
متن کامل این بیانیه را در ادامه بخوانید:

«مردم آگاه و مبارز ایران»
اعدام حکمی قرون وسطایی و بگونه ای قتل حکومتی است. که نه متهم می تواند با تبعات عمل خود مواجه شود و نه فرصت تجدیدنظر برای دستگاه قضایی باقی میگذارد.
این مهم انجایی ترسناکتر می شود که حکومت با استفاده ابزاری از اعدام برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه بهره برداری می کند.
لذا ما زندانیان بند سیاسی زندان لاکان رشت ضمن محکوم کردن این حکم غیر انسانی، به کمپین سشنبه های اعتراضی « نه به اعدام » می پیوندیم.
۱- عیسی چولاندیم
۲- هومن طاهری
۳- ساسان خانزاده
۴- جمشید عزیزی
۵- حافظ فروحی
۶- مهدی میرزایی
۷- مهیار زربخش
۸- محسن هوشمند
۹- منوچهر فلاح
۱۰- محمد میری
۱۱- آرمان صدقی

شایان ذکر است که پیش از این در تاریخ چهارشنبه ۱۰مرداد ۱۴۰۳، زنان زندانی سیاسی لاکان رشت به جمع زندانیان اعتصاب کننده در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته بودند.

ادامه‌ی اعتصاب غذای دو زندانی سیاسی در اعتراض به بلاتکلیفی به دلیل نپذیرفتن وثیقه‌ی قانونی

همزمان در همین روز و در پی درخواست چهار تن از زندانیان سیاسی سابق زندان لاکان رشت از حافظ فروحی و منوچهر فلاح برای پایان دادن به اعتصاب غذای‌شان در اعتراض به بلاتکلیفی، این دو زندانی سیاسی هم با انتشار نامه‌ای ضمن تشکر و قدردانی از هم‌بندیان سابق خود آقایان: یونس آزادبر، عزیز قاسم‌زاده، عباس حقگو و پیمان سکوتی «که خیرخواهانه درخواست شکستن اعتصاب ما را داشتند» اعلام کردند: «با توجه به عدم رسیدگی مسئولان مربوطه و ادامه یافتن این روند ناعادلانه، علیرغم میل باطنی، تا حصول نتیجه و پذیرش وثیقه، به اعتصاب خود ادامه خواهیم داد».

#نه_به_جمهوری‌_اسلامی #نه_به_اعدام #بیانیه #حافظ_فروحی #منوچهر_فلاح #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، بیانیه‌ای به مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه نوشت.
او در بخشی از این بیانیه می‌گوید:

«در یکصد و هجدهمین سالگرد مشروطیت ایران، گرامی می‌داریم یاد و نام شیرزنان و دلاورمردانی که با حس میهن‌دوستی و دانش خود، بزنگاه تاریخی ایران را درک کردند و مشروطیت را به عنوان حکومت جوهری تاریخ ایران و آگاهی نوین ایرانیان به ثمر نشاندند.
در انقلاب مشروطه رشد ایران‌گرایی و ایران‌دوستی قدرت گرفت و با اندیشه ترقی‌خواهی، حکومت قانون و پیشرفت کشور پیوند خورد.
ایرانیان که خود از کهن‌ترین ملل در تاسیس دولت ملی هستند، در طول تاریخ، دفاع از این سرزمین را بنای تفکر خود قرار داده و و با جریان‌های مبتذل که در صدد انحراف ایران‌گرایی بودند، به مقابله برخاستند.»
او در ادامه این بیانیه بر مواضع سیاسی خود در خصوص حمایت از شاهزاده رضا پهلوی برای عبور از استبداد حاکم بر ایران تاکید کرد و او را «تنها سرمایه فرهنگی و فکری و بدون جایگزین» در این مسیر دانست که می‌تواند همچون پدر بزرگش «ناجی مشروطه» باشد.
او علت این رویکرد را قرارگرفتن در یک «بزنگاه تاریخی» و دلنگرانی و «سر در گرو یکپارچگی و آزادی و آبادی ایران» داشتن بیان کرد.
خانم رضایی در این بیانیه تاکید کرد که:
«فقط به حفظ ایران بیندیشیم و در برابر دشمنان ملت و میهن ایستادگی کنیم.»

او همچنین بیتی از اشعار فردوسی را در انتهای بیانیه‌اش آورد:
«به نام ار بریزی مرا گفت خون
به از زندگانی به ننگ اندرون»

- لازم به ذکر است، با احترام به همه زندانیان سیاسی که به خاطر مواضع سیاسی‌شان در حبس هستند، آموزشکده توانا دارای گرایش سیاسی خاصی نیست.

- انقلاب مشروطه یکی از نقاط عطف تاریخ ایران است و توجه به اهداف ودستاوردهای آن آموزنده است.

#محبوبه_رضایی #مشروطیت #انقلاب_مشروطه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech