ویدیوی کوتاهی از نحوه آموزش هلن کلر از سوی آموزگارش سالیوان
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سالروز حق رای زنان در ایران
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردم و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست. آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/5RpnQl
@Tavaana_TavaanaTech
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردم و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست. آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/5RpnQl
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from آموزشکده توانا
ویدیوی کوتاهی از نحوه آموزش هلن کلر از سوی آموزگارش سالیوان
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در کتابهای درسیمان در مورد هلن کلر زیاد خواندیم. اما شاید برای شما هم دیدن ویدیویی از او و #آموزگار صبورش جالب باشد.
هلر کلر زمانی که نوزاد بود، در اثر ابتلا به بیماری مننژیت ، #بینایی و #شنوایی خود را از دست داد و ارتباطش با دنیای بیرون قطع شد. هنگامی که شش سال داشت، سالیوان آموزش او را به عهده گرفت. در این ویدیوی جالب سالیوان شرح میدهد که چگونه با به کمک دستها و بردن دستان کلر به سمت دهان و گلوی خود کلمات را به او آموزش داده بود.
هلن کلر، در ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در «تاسکامبیا» در ایالت آلاباما، متولد شد. هنگامی که کلر شش سال داشت، او را به الکساندر گراهام بل نشان دادند و گراهام بل پس از معاینه، یک معلم ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) را که در مؤسسه آموزش #نابینایان پرکینز در بوستون فعالیت میکرد، برای آموزش او فرستاد.
چنانکه کلر بعدها دربارهٔ خود مینویسد، زندگی واقعی او در یک روز از ماه مارس سال ۱۸۸۷ با ورود معلمش به زندگی او آغاز شد. او از این روز به عنوان مهمترین روزی که در زندگی به خاطر دارد، یاد میکند. سالیوان معلمی سخت کوش و فوقالعاده بود که از مارس ۱۸۸۷ تا پایان عمر خود در اکتبر ۱۹۳۶، در کنار کلر ماند.
سالیوان با فشار دادن علاماتی توسط انگشتان خود، به عنوان حروف، بر کف دست هلن با او ارتباط برقرار میکرد و از این راه برای آموزش کلمات به او استفاده مینمود. در عرض چند ماه کلر فرا گرفت که چگونه اشیایی را که لمس میکند، به آن حروف ربط دهد و آنها را هجی کند. او همچنین، موفق شد تا به وسیله لمس کارتهایی که حروف برجسته بر آنها نوشته شده بود، جملههایی را بخواند و با کنار هم چیدن حروف در یک لوح، خود جمله بسازد.
بین سالهای ۱۸۸۸ و ۱۸۹۰، کلر زمستانها را در مؤسسه پرکینز، برای آموزش خط بریل گذراند، سپس زیر نظر «سارا فولر» در بوستون، برای آموختن صحبت کردن، دورهای آموزشی و تدریجی را آغاز کرد. او همچنین لبخوانی از طریق لمس دهان و گلوی شخص صحبت کننده را فرا گرفت.
در سن ۱۴ سالگی، وی در یک مدرسه ناشنوایان در نیویورک ثبت نام کرد و در ۱۶ سالگی به «مدرسه کمبریج بانوان جوان» در ماساچوست راه یافت. کلر در سال ۱۹۰۰ توسط کالج رادکلیف پذیرفته شد و ۴ سال پس از آن، به کمک آنی سالیوان معلم خود، که سخنرانیها را در کف دست او مینوشت، از آنجا فارغالتحصیل شد. در این مدت او توانست با فشار دادن انگشت بر گلوی آنی و تقلید ارتعاشات صوتی او صحبت کردن را بیاموزد؛ بنابراین او اولین فرد نابینا-ناشنوایی بود که از دانشگاه فارغالتحصیل شد.
هلن کلر هرگز نیاز نابینایان و نابینا- ناشنوایان دیگر را از نظر دور نمیکرد. او از دوستان دکتر «پیتر سالمون»، مدیر اجرایی خدمات هلن کلر برای نابینایان بود و او را در تأسیس مرکزی یاری نمود که به عنوان مرکز ملی هلن کلر برای جوانان و بزرگسالان نابینا- ناشنوا نام گرفت.
#هلن_کلر عضو حزب سوسیالیست آمریکا بود و در زمینه #حقوق_زنان نیز فعال بود و از کنترل بارداری و #حق_رای برای #زنان حمایت میکرد.
در مورد حقوق کودک معلول جزوه توانا را بخوانید:
https://goo.gl/UmXvZs
کتاب جسمیت و قدرت: مباحثی در معلولیت و تحول اجتماعی نوشته سعید سبزیان را به رایگان از سایت توانا دانلود کنید:
https://goo.gl/FMBwGK
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from آموزشکده توانا
#حق_رای #زنان
سوزان بی آنتونی
«این ما مردم بودیم و نه فقط مردان سفیدپوست و یا شهروندان سفیدپوست، بلکه همهی ما مردم با هم این کشور را ساختیم.»
سوزان بی آنتونی (١٨٢٠ – ١٩٠٦)، مدافع #حقوق_زنان آمریکایی، در ١٨٧٢ پس از انداختن رای غیرقانونی به صندوق در انتخابات ریاست جمهوری آن سال دستگیر شد. او مورد محاکمه قرار گرفت و مجبور به پرداخت یک صد دلار شد، که از پرداخت آن سر باز زد. او این سخنرانی را در سال آینده ایراد نمود، که در آن جسورانه بر حق خود به رای دادن بدون در نظر گرفتن قوانین مالکیت زمین تاکید کرد. او گفت: «این ما بودیم، مردم؛ نه ما، شهروندان مرد سفید پوست؛ و نه ما، #شهروندان مرد؛ بلکه ما، تمامی مردم، که این اتحاد را ایجاد کردیم». او در ادامه دولت آمریکا را دولتی بیعدالت توصیف کرد، چرا که تا هنگامی که #زنان از حق رای محروم باشند، دولت قادر نخواهد بود قدرت خود را حقیقتاً از رضایت حکومتشوندگان بدست آورد. آنتونی در سخنرانی خود، که توسط توانا به فارسی ترجمه شده است، خواهان آن بود که به #زنان اجازه داده شود تا حق خود را به عنوان #شهروندان مساوی به عمل بگذارند. دفاع خستگی ناپذیر او برای حق رای زنان در اوایل دوران فعالیتش غالباً مورد استهزا قرار میگرفت، ولی افکار عمومی به مرور تغییر کرد. او هشتادمین تولد خود را به دعوت رئیس جمهور ویلیام مکنلی در کاخ سفید جشن گرفت. چهارده سال پس از مرگ او، نوزدهمین متمم #قانون_اساسی بالاخره به زنان حق رای داد.
برای دانلود این سخنرانی خواندنی به لینک زیر رجوع کنید:
https://goo.gl/TfLQ0P
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سوزان بی آنتونی
«این ما مردم بودیم و نه فقط مردان سفیدپوست و یا شهروندان سفیدپوست، بلکه همهی ما مردم با هم این کشور را ساختیم.»
سوزان بی آنتونی (١٨٢٠ – ١٩٠٦)، مدافع #حقوق_زنان آمریکایی، در ١٨٧٢ پس از انداختن رای غیرقانونی به صندوق در انتخابات ریاست جمهوری آن سال دستگیر شد. او مورد محاکمه قرار گرفت و مجبور به پرداخت یک صد دلار شد، که از پرداخت آن سر باز زد. او این سخنرانی را در سال آینده ایراد نمود، که در آن جسورانه بر حق خود به رای دادن بدون در نظر گرفتن قوانین مالکیت زمین تاکید کرد. او گفت: «این ما بودیم، مردم؛ نه ما، شهروندان مرد سفید پوست؛ و نه ما، #شهروندان مرد؛ بلکه ما، تمامی مردم، که این اتحاد را ایجاد کردیم». او در ادامه دولت آمریکا را دولتی بیعدالت توصیف کرد، چرا که تا هنگامی که #زنان از حق رای محروم باشند، دولت قادر نخواهد بود قدرت خود را حقیقتاً از رضایت حکومتشوندگان بدست آورد. آنتونی در سخنرانی خود، که توسط توانا به فارسی ترجمه شده است، خواهان آن بود که به #زنان اجازه داده شود تا حق خود را به عنوان #شهروندان مساوی به عمل بگذارند. دفاع خستگی ناپذیر او برای حق رای زنان در اوایل دوران فعالیتش غالباً مورد استهزا قرار میگرفت، ولی افکار عمومی به مرور تغییر کرد. او هشتادمین تولد خود را به دعوت رئیس جمهور ویلیام مکنلی در کاخ سفید جشن گرفت. چهارده سال پس از مرگ او، نوزدهمین متمم #قانون_اساسی بالاخره به زنان حق رای داد.
برای دانلود این سخنرانی خواندنی به لینک زیر رجوع کنید:
https://goo.gl/TfLQ0P
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
مشروعیت حکومت در گرو حق رأی زنان است، اثر سوزان بی. آنتونی
Tavaana e-Books
Forwarded from آموزشکده توانا
#حق_رای #زنان
سوزان بی آنتونی
«این ما مردم بودیم و نه فقط مردان سفیدپوست و یا شهروندان سفیدپوست، بلکه همهی ما مردم با هم این کشور را ساختیم.»
سوزان بی آنتونی (١٨٢٠ – ١٩٠٦)، مدافع #حقوق_زنان آمریکایی، در ١٨٧٢ پس از انداختن رای غیرقانونی به صندوق در انتخابات ریاست جمهوری آن سال دستگیر شد. او مورد محاکمه قرار گرفت و مجبور به پرداخت یک صد دلار شد، که از پرداخت آن سر باز زد. او این سخنرانی را در سال آینده ایراد نمود، که در آن جسورانه بر حق خود به رای دادن بدون در نظر گرفتن قوانین مالکیت زمین تاکید کرد. او گفت: «این ما بودیم، مردم؛ نه ما، شهروندان مرد سفید پوست؛ و نه ما، #شهروندان مرد؛ بلکه ما، تمامی مردم، که این اتحاد را ایجاد کردیم». او در ادامه دولت آمریکا را دولتی بیعدالت توصیف کرد، چرا که تا هنگامی که #زنان از حق رای محروم باشند، دولت قادر نخواهد بود قدرت خود را حقیقتاً از رضایت حکومتشوندگان بدست آورد. آنتونی در سخنرانی خود، که توسط توانا به فارسی ترجمه شده است، خواهان آن بود که به #زنان اجازه داده شود تا حق خود را به عنوان #شهروندان مساوی به عمل بگذارند. دفاع خستگی ناپذیر او برای حق رای زنان در اوایل دوران فعالیتش غالباً مورد استهزا قرار میگرفت، ولی افکار عمومی به مرور تغییر کرد. او هشتادمین تولد خود را به دعوت رئیس جمهور ویلیام مکنلی در کاخ سفید جشن گرفت. چهارده سال پس از مرگ او، نوزدهمین متمم #قانون_اساسی بالاخره به زنان حق رای داد.
برای دانلود این سخنرانی خواندنی به لینک زیر رجوع کنید:
https://goo.gl/TfLQ0P
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سوزان بی آنتونی
«این ما مردم بودیم و نه فقط مردان سفیدپوست و یا شهروندان سفیدپوست، بلکه همهی ما مردم با هم این کشور را ساختیم.»
سوزان بی آنتونی (١٨٢٠ – ١٩٠٦)، مدافع #حقوق_زنان آمریکایی، در ١٨٧٢ پس از انداختن رای غیرقانونی به صندوق در انتخابات ریاست جمهوری آن سال دستگیر شد. او مورد محاکمه قرار گرفت و مجبور به پرداخت یک صد دلار شد، که از پرداخت آن سر باز زد. او این سخنرانی را در سال آینده ایراد نمود، که در آن جسورانه بر حق خود به رای دادن بدون در نظر گرفتن قوانین مالکیت زمین تاکید کرد. او گفت: «این ما بودیم، مردم؛ نه ما، شهروندان مرد سفید پوست؛ و نه ما، #شهروندان مرد؛ بلکه ما، تمامی مردم، که این اتحاد را ایجاد کردیم». او در ادامه دولت آمریکا را دولتی بیعدالت توصیف کرد، چرا که تا هنگامی که #زنان از حق رای محروم باشند، دولت قادر نخواهد بود قدرت خود را حقیقتاً از رضایت حکومتشوندگان بدست آورد. آنتونی در سخنرانی خود، که توسط توانا به فارسی ترجمه شده است، خواهان آن بود که به #زنان اجازه داده شود تا حق خود را به عنوان #شهروندان مساوی به عمل بگذارند. دفاع خستگی ناپذیر او برای حق رای زنان در اوایل دوران فعالیتش غالباً مورد استهزا قرار میگرفت، ولی افکار عمومی به مرور تغییر کرد. او هشتادمین تولد خود را به دعوت رئیس جمهور ویلیام مکنلی در کاخ سفید جشن گرفت. چهارده سال پس از مرگ او، نوزدهمین متمم #قانون_اساسی بالاخره به زنان حق رای داد.
برای دانلود این سخنرانی خواندنی به لینک زیر رجوع کنید:
https://goo.gl/TfLQ0P
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
مشروعیت حکومت در گرو حق رأی زنان است، اثر سوزان بی. آنتونی
Tavaana e-Books
سالروز حق رای زنان در ایران
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردم و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست.
آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kaZE3Z
@Tavaana_TavaanaTech
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردم و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست.
آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kaZE3Z
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. سالروز حق رای زنان در ایران . «بسم اللّه الرحمن الرحیم حضور مبارک اعلیحضرت همایونی پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است.…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنان از چه زمانی حق رای داشتند؟ نظر روحانیون درباره رای دادن در زمان شاه چه بود؟چرا آنها درگذرزمان درباره مشارکت زنان تغییرنظر دادند؟
لینک یوتیوب:
goo.gl/1F0alT
محمدرضاشاه پهلوی در تاریخ ۱۹دی ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای به #زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفند ۱۳۴۱، با وجود مخالفتهای روحانیت، با صدور فرمانی #حق_رای_زنان را به رسمیت شناخت.
مرتبط:
حق رای زنان در ایران
goo.gl/kaZE3Z
مشروعیت حکومت در گرو حق رای زنان است
سوزان بی.آنتونی
کتاب صوتی:
https://youtu.be/cPE8g96KImA
فایل متنی
bit.ly/2pwn1hJ
@Tavaana_TavaanaTech
لینک یوتیوب:
goo.gl/1F0alT
محمدرضاشاه پهلوی در تاریخ ۱۹دی ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای به #زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفند ۱۳۴۱، با وجود مخالفتهای روحانیت، با صدور فرمانی #حق_رای_زنان را به رسمیت شناخت.
مرتبط:
حق رای زنان در ایران
goo.gl/kaZE3Z
مشروعیت حکومت در گرو حق رای زنان است
سوزان بی.آنتونی
کتاب صوتی:
https://youtu.be/cPE8g96KImA
فایل متنی
bit.ly/2pwn1hJ
@Tavaana_TavaanaTech
پیشگامان: زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا
هدف نهضت زنان برای احراز حق رأی، بهرسمیتشناختهشدن حق رأی به زنان بود. کنشگران این هدف را در دو جبهه متفاوت دنبال میکردند: در سطح دولتهای ایالتی و در سطح کنگره آمریکا. آنها از مجالس قانونگذاری ایالتی و کنگره آمریکا تصویب اصلاحیهای را مطالبه میکردند تا حقوق زنان برای رأیدادن، در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود.
.
صدها کارزار برای دادخواهی و جمعآوری امضا موجب تبلیغات بیشتر برای زنان شد. در آغاز کنشگران، برای جلب حمایت عمومی نسبت به احراز حق رأی برای زنان، بیشتر بر استدلالهایی تکیه میکردند که جنبه اخلاقی داشت. اما در نیمه دوم قرن نوزدهم استراتژی سیاسی مستقیم را هم به راهکارهای خود افزودند. این فعالان از حیث نگرشی که به نقش زن داشتند خیلی از زمانه خود جلوتر بودند؛ به همین سبب پیشرفت کار کُند بود. با این حال آنها پیروزیهایی به دست آوردند و تا پایان قرن نوزدهم موفق شدند در برخی ایالات و سرزمینهای غربی به هدف خود، یعنی بهدستآوردن حق رأی برای زنان، نائل شوند و در بخشهایی دیگر از کشور به موفقیتهای نسبی دست یابند. آنها همچنین موفق شدند حمایت نهادهای مدنی و گروههای ذینفوذ متعددی را جلب کنند که بسیاری از آنها در لابیگری به تلاشهای زنان کمکهای شایانی کردند. در مراحل پایانی جنبش در آغاز قرن بیستم تعداد فزایندهای از رهبران سیاسی، هم در سطح دولتهای ایالتی و هم در سطح دولت فدرال، نسبت به حق رأی برای زنان نظر مساعد پیدا کرده بودند. با این حال حرکت در مسیر مخالف دیدگاههای اجتماعی حاکم و سنن آن روزگار روندی بس طولانی و دشوار بود.
.
رهبران نهضت با نافرمانی مدنی و به جان خریدن خطر زندان در راه حمایت از حق رأی زنان، شهامت خود را نشان دادند؛ آنتونی در سال ۱۸٧۲ به جرم رأیدادن غیرقانونی بازداشت و محاکمه شد، او در سال ١۸٧۶ با قرائت «بیانیه حقوق زنان ایالات متحده آمریکا»، جشنهای استقلال آمریکا را مختل کرد. استون از پرداخت مالیات سر باز زد تا نسبت به مشمولمالیاتشدن در شرایطی که نمایندهای در مجلس قانونگذاری ندارد، اعتراض خود را ابراز کند. پُل در سال ۱۹١٧ به جرم راهانداختن تظاهرات در مقابل کاخ سفید بازداشت و زندانی شد.
رهبران جنبش برای جلب پشتیبانی، با سایر گروههای خواهان اصلاحات، گروههای ذینفوذ، سیاستمداران و شخصیتهای سرشناس و ممتاز ارتباط برقرار کردند. پیوندهای نزدیک میان هواداران الغای بردگی و فعالان حقوق زن به معنی اشتراک در اهداف و حمایت متقابل بود.
بیشتر بخوانید:
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
هدف نهضت زنان برای احراز حق رأی، بهرسمیتشناختهشدن حق رأی به زنان بود. کنشگران این هدف را در دو جبهه متفاوت دنبال میکردند: در سطح دولتهای ایالتی و در سطح کنگره آمریکا. آنها از مجالس قانونگذاری ایالتی و کنگره آمریکا تصویب اصلاحیهای را مطالبه میکردند تا حقوق زنان برای رأیدادن، در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود.
.
صدها کارزار برای دادخواهی و جمعآوری امضا موجب تبلیغات بیشتر برای زنان شد. در آغاز کنشگران، برای جلب حمایت عمومی نسبت به احراز حق رأی برای زنان، بیشتر بر استدلالهایی تکیه میکردند که جنبه اخلاقی داشت. اما در نیمه دوم قرن نوزدهم استراتژی سیاسی مستقیم را هم به راهکارهای خود افزودند. این فعالان از حیث نگرشی که به نقش زن داشتند خیلی از زمانه خود جلوتر بودند؛ به همین سبب پیشرفت کار کُند بود. با این حال آنها پیروزیهایی به دست آوردند و تا پایان قرن نوزدهم موفق شدند در برخی ایالات و سرزمینهای غربی به هدف خود، یعنی بهدستآوردن حق رأی برای زنان، نائل شوند و در بخشهایی دیگر از کشور به موفقیتهای نسبی دست یابند. آنها همچنین موفق شدند حمایت نهادهای مدنی و گروههای ذینفوذ متعددی را جلب کنند که بسیاری از آنها در لابیگری به تلاشهای زنان کمکهای شایانی کردند. در مراحل پایانی جنبش در آغاز قرن بیستم تعداد فزایندهای از رهبران سیاسی، هم در سطح دولتهای ایالتی و هم در سطح دولت فدرال، نسبت به حق رأی برای زنان نظر مساعد پیدا کرده بودند. با این حال حرکت در مسیر مخالف دیدگاههای اجتماعی حاکم و سنن آن روزگار روندی بس طولانی و دشوار بود.
.
رهبران نهضت با نافرمانی مدنی و به جان خریدن خطر زندان در راه حمایت از حق رأی زنان، شهامت خود را نشان دادند؛ آنتونی در سال ۱۸٧۲ به جرم رأیدادن غیرقانونی بازداشت و محاکمه شد، او در سال ١۸٧۶ با قرائت «بیانیه حقوق زنان ایالات متحده آمریکا»، جشنهای استقلال آمریکا را مختل کرد. استون از پرداخت مالیات سر باز زد تا نسبت به مشمولمالیاتشدن در شرایطی که نمایندهای در مجلس قانونگذاری ندارد، اعتراض خود را ابراز کند. پُل در سال ۱۹١٧ به جرم راهانداختن تظاهرات در مقابل کاخ سفید بازداشت و زندانی شد.
رهبران جنبش برای جلب پشتیبانی، با سایر گروههای خواهان اصلاحات، گروههای ذینفوذ، سیاستمداران و شخصیتهای سرشناس و ممتاز ارتباط برقرار کردند. پیوندهای نزدیک میان هواداران الغای بردگی و فعالان حقوق زن به معنی اشتراک در اهداف و حمایت متقابل بود.
بیشتر بخوانید:
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
پیشگامان: جنبش زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا
چشمانداز و انگیزه
پیشگامان_زنان_برای_احراز_حق_رأی.pdf
2.2 MB
پیشگامان: زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا- فایل فارسی
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پیشگامان_زنان_برای_احراز_حق_رأی.pdf
2.1 MB
پیشگامان: زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا- فایل انگلیسی
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.http://bit.ly/2U5xNcX
لینک انگلیسی:
http://bit.ly/2U3x9wi
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
کانال کتاب و کلاس توانا
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
.
خمینی از بزرگترین دشمنان حقوق زنان در ایران بود. او بلافاصله پس از انقلاب، قانون خانواده که قانونی مترقی بود را در اسفند ۱۳۵۷ لغو کرد و در همان ماه خواستار آن شد که زنان حجاب را رعایت کنند. سابقه مخالفت خمینی با حقوق زنان به سال ها پیش از آن نیز باز می گشت.
.
از جمله می توان به مقوله حق رای زنان اشاره کرد. او در اسفند ۱۳۴۱ به دادن حق رای به زنان انتقاد کرد و در نامه ای به محمدرضاشاه نوشت: «دولت تصویب نامه خلاف شرع صادر میکند، به زنها حق رای میدهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است...دختر و پسر در آغوش هم کشتی میگیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس میخوانند...».
.
#خمینی #مدارس #انقلاب۵۷ #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #ایران #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
خمینی از بزرگترین دشمنان حقوق زنان در ایران بود. او بلافاصله پس از انقلاب، قانون خانواده که قانونی مترقی بود را در اسفند ۱۳۵۷ لغو کرد و در همان ماه خواستار آن شد که زنان حجاب را رعایت کنند. سابقه مخالفت خمینی با حقوق زنان به سال ها پیش از آن نیز باز می گشت.
.
از جمله می توان به مقوله حق رای زنان اشاره کرد. او در اسفند ۱۳۴۱ به دادن حق رای به زنان انتقاد کرد و در نامه ای به محمدرضاشاه نوشت: «دولت تصویب نامه خلاف شرع صادر میکند، به زنها حق رای میدهد، نوامیس مسلمین در شرف هتک است...دختر و پسر در آغوش هم کشتی میگیرند، دختران عفیف مردم در مدارس زیر دست مردها درس میخوانند...».
.
#خمینی #مدارس #انقلاب۵۷ #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #ایران #جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
روز هشتم ماه مارس، روز جهانی زنان است. زنان در ایران آمریکا آلمان و ... حق رای نداشتند و در ردیف دیوانگان از رایدادن محروم بودند اما جنبشهای بزرگی شکل گرفت که با تلاش بسیار و علیرغم مخالفتهای سیاستمداران مذهبیون روحانیون و ... به پیروزی رسید.
۱۲ اسفندماه سالروز حق رای زنان در ایران بود این مطلب را بخوانید:
روحالله خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر لایحه اعطای حق رای به زنان از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد. روحالله خمینی در این تلگرام نوشت:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردن و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست.
آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kaZE3Z
@Tavaana_TavaanaTech
۱۲ اسفندماه سالروز حق رای زنان در ایران بود این مطلب را بخوانید:
روحالله خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر لایحه اعطای حق رای به زنان از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد. روحالله خمینی در این تلگرام نوشت:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم
حضور مبارک اعلیحضرت همایونی
پس از اهدای تحیت و دعا، به طوری که در روزنامهها منتشر است، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی، «اسلام» را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده؛ و به زنها حق رأی داده است. و این امر موجب نگرانی علمای اعلام و سایر طبقات مسلمین است. بر خاطر همایونی مکشوف است که صلاح مملکت در حفظ احکام دین مبین اسلام و آرامش قلوب است. مستدعی است امر فرمایید مطالبی را که مخالف دیانت مقدسه و مذهب رسمی مملکت است از برنامههای دولتی و حزبی حذف نمایند تا موجب دعاگویی ملت مسلمان شود.
الداعی: روحاللّه الموسوی»
قانون مشروطه، زنان را در کنار دیوانگان و صغیران، زنان را نیز از حق رای محروم کرد. در مجلس اول، با تصویب قانون انتخابات، زنان اولین گروهی بودند که از انتخابکردن و انتخابشدن منع شدند. در مجلس دوم فقط یک نماینده بود که این قانون را به پرسش گرفت و آن نماینده، محمدتقی وکیلالرعایا، نمایندهی همدان بود که گفت:«بنده خیلی جرات میکنم و عرض میکنم که در آن اول، محرومکردن نسوان است که یک قسمت از مخلوق خداوند است که آن ها را محروم میکنیم. با کدام دلیل منطقی آن را محروم میکنیم.»این وضعیت ادامه یافت. دولت اسدالله اعلم، نخستوزیر وقت ایران در شانزدهم مهرماه ۱۳۴۱ خورشیدی در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد. در این مصوبه، شرط مسلمانبودن انتخابکنندگان و انتخابشوندگان حذف شد.
انتخابشوندگان میتوانستند در مراسم تحلیف به کتاب آسمانیای جز قران نیز قسم بخورند و همچنین در انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مانعی از حیث زنبودن وجود نداشت. این لایحه البته با واکنش منفی شدید روحانیان و بخش مذهبیتر جامعه مواجه شد. شماری از مراجع تقلید از جمله آیتالله شریعتمداری و آیتالله گلپایگانی و در راس آنها آیتالله روحالله خمینی با این لایحه و به ویژه با بخش حق رای زنان آن به شدت مخالفت کردند. روحالله #خمینی در روز هفدهم مهرماه یعنی فردای روزی که خبر از نشریات مخابره شد به محمدرضاشاه پهلوی تلگرامی فرستاد و در آن اعتراض خود را اعلام کرد.
بررسی این اعتراضها به اعلم واگذار شد اما اعلم این مخالفتها را اقدامی ارتجاعی دانست.
آیتالله خمینی اما از پا ننشست. او به اسدالله اعلم تلگرامی فرستاد و اعتراض خود را ادامه داد:
«ورود زنها به مجلسین و انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف [است با] قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و میدهند. در این صورت، حق رأی دادن به زنها و انتخاب آنها در همهی مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیعالثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخابشدن و انتخابکردن را در انجمنهای ایالتی و ولایتی و شهرداری از زنها سلب کرده است.» این اعتراضها چنان ادامه پیدا کرد که اعلم مجبور شد اعلام کند که لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی اجرا نخواهد شد. پس از این لغو، محمدرضاشاه خودش در تاریخ ۱۹ دیماه ۱۳۴۱ با اعلام #انقلاب_سفید که در شش اصل خلاصه میشد اعطای حق رای را به زنان را نیز اعلام کرد. پس از این دولت در ۱۲ اسفندماه سال ۱۳۴۱، با صدور فرمانی #حق_رای #زنان را به رسمیت شناخت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/kaZE3Z
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کلاس و کتاب توانا
اعلامیه «نظرات و قطعنامههای سِنِکا فالز»
اعلامیه نظرات و قطعنامهها به عنوان سندی بنیادین برای جنبش حقوق زنان امریکا در انجمن سنکا فالز در سال ۱۸۴۸ به تصویب رسید و الهامبخش دیگر کشورهای جهان نیز بود. الیزابت کدی استانتون، مری آن مککلینتاک، و لوکرتیا مات رهبران و برنامهریزان اصلی این انجمن بودند و نقش برجستهای در نوشتن این اعلامیه داشتند.
علاوه بر تحکیم جنبش حقوق برابر برای زنان در ایالات متحده، یکی از ویژگیهای مهم این اعلامیه، تاکید بر حق رأی زنان به عنوان یکی از اصول محوری جنبش حقوق زنان است؛ پیشنهادی که حتی در میان گروههای حامی حقوق زنان در آن زمان نیز بحثبرانگیز بود.
اعلامیه نظرات و قطعنامهها بر پایه مدل اعلامیه استقلال نوشته شده و همچنین تحت تاثیر بسیاری از عقاید کواکرها بوده است. در کل، اعلامیه خواستار برابری زنان و مردان در خانواده، آموزش و پرورش، مشاغل، دین و اخلاقیات است.
bit.ly/2vu5A7O
در ساندکلاد:
bit.ly/2PH1EHB
فرمت mp4:
t.me/Tavaana/1913
#کتاب_صوتی #کتاب_رایگان #سنکا_فالز #حقوق_زنان
#الیزابت_کدی_استانتون #مری_آن_مک_کلینتاک #لوکرتیا_مات #حق_رای_زنان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
اعلامیه نظرات و قطعنامهها به عنوان سندی بنیادین برای جنبش حقوق زنان امریکا در انجمن سنکا فالز در سال ۱۸۴۸ به تصویب رسید و الهامبخش دیگر کشورهای جهان نیز بود. الیزابت کدی استانتون، مری آن مککلینتاک، و لوکرتیا مات رهبران و برنامهریزان اصلی این انجمن بودند و نقش برجستهای در نوشتن این اعلامیه داشتند.
علاوه بر تحکیم جنبش حقوق برابر برای زنان در ایالات متحده، یکی از ویژگیهای مهم این اعلامیه، تاکید بر حق رأی زنان به عنوان یکی از اصول محوری جنبش حقوق زنان است؛ پیشنهادی که حتی در میان گروههای حامی حقوق زنان در آن زمان نیز بحثبرانگیز بود.
اعلامیه نظرات و قطعنامهها بر پایه مدل اعلامیه استقلال نوشته شده و همچنین تحت تاثیر بسیاری از عقاید کواکرها بوده است. در کل، اعلامیه خواستار برابری زنان و مردان در خانواده، آموزش و پرورش، مشاغل، دین و اخلاقیات است.
bit.ly/2vu5A7O
در ساندکلاد:
bit.ly/2PH1EHB
فرمت mp4:
t.me/Tavaana/1913
#کتاب_صوتی #کتاب_رایگان #سنکا_فالز #حقوق_زنان
#الیزابت_کدی_استانتون #مری_آن_مک_کلینتاک #لوکرتیا_مات #حق_رای_زنان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
پیشگامان: زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا
.
هدف نهضت زنان برای احراز حق رأی، بهرسمیتشناختهشدن حق رأی به زنان بود. کنشگران این هدف را در دو جبهه متفاوت دنبال میکردند: در سطح دولتهای ایالتی و در سطح کنگره آمریکا. آنها از مجالس قانونگذاری ایالتی و کنگره آمریکا تصویب اصلاحیهای را مطالبه میکردند تا حقوق زنان برای رأیدادن، در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود.
.
صدها کارزار برای دادخواهی و جمعآوری امضا موجب تبلیغات بیشتر برای زنان شد. این فعالان از حیث نگرشی که به نقش زن داشتند خیلی از زمانه خود جلوتر بودند؛ به همین سبب پیشرفت کار کُند بود. با این حال آنها پیروزیهایی به دست آوردند و تا پایان قرن نوزدهم موفق شدند در برخی ایالات و سرزمینهای غربی به هدف خود، یعنی بهدستآوردن حق رأی برای زنان، نائل شوند و در بخشهایی دیگر از کشور به موفقیتهای نسبی دست یابند.
.
آنها همچنین موفق شدند حمایت نهادهای مدنی و گروههای ذینفوذ متعددی را جلب کنند که بسیاری از آنها در لابیگری به تلاشهای زنان کمکهای شایانی کردند. در مراحل پایانی جنبش در آغاز قرن بیستم تعداد فزایندهای از رهبران سیاسی، هم در سطح دولتهای ایالتی و هم در سطح دولت فدرال، نسبت به حق رأی برای زنان نظر مساعد پیدا کرده بودند. با این حال حرکت در مسیر مخالف دیدگاههای اجتماعی حاکم و سنن آن روزگار روندی بس طولانی و دشوار بود.
.
رهبران نهضت با نافرمانی مدنی و به جان خریدن خطر زندان در راه حمایت از حق رأی زنان، شهامت خود را نشان دادند؛ آنتونی در سال ۱۸٧۲ به جرم رأیدادن غیرقانونی بازداشت و محاکمه شد، او در سال ١۸٧۶ با قرائت «بیانیه حقوق زنان ایالات متحده آمریکا»، جشنهای استقلال آمریکا را مختل کرد. استون از پرداخت مالیات سر باز زد تا نسبت به مشمولمالیاتشدن در شرایطی که نمایندهای در مجلس قانونگذاری ندارد، اعتراض خود را ابراز کند. پُل در سال ۱۹١٧ به جرم راهانداختن تظاهرات در مقابل کاخ سفید بازداشت و زندانی شد.
.
رهبران جنبش برای جلب پشتیبانی، با سایر گروههای خواهان اصلاحات، گروههای ذینفوذ، سیاستمداران و شخصیتهای سرشناس و ممتاز ارتباط برقرار کردند. پیوندهای نزدیک میان هواداران الغای بردگی و فعالان حقوق زن به معنی اشتراک در اهداف و حمایت متقابل بود.
.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2U5xNcX
.
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
هدف نهضت زنان برای احراز حق رأی، بهرسمیتشناختهشدن حق رأی به زنان بود. کنشگران این هدف را در دو جبهه متفاوت دنبال میکردند: در سطح دولتهای ایالتی و در سطح کنگره آمریکا. آنها از مجالس قانونگذاری ایالتی و کنگره آمریکا تصویب اصلاحیهای را مطالبه میکردند تا حقوق زنان برای رأیدادن، در قانون اساسی به رسمیت شناخته شود.
.
صدها کارزار برای دادخواهی و جمعآوری امضا موجب تبلیغات بیشتر برای زنان شد. این فعالان از حیث نگرشی که به نقش زن داشتند خیلی از زمانه خود جلوتر بودند؛ به همین سبب پیشرفت کار کُند بود. با این حال آنها پیروزیهایی به دست آوردند و تا پایان قرن نوزدهم موفق شدند در برخی ایالات و سرزمینهای غربی به هدف خود، یعنی بهدستآوردن حق رأی برای زنان، نائل شوند و در بخشهایی دیگر از کشور به موفقیتهای نسبی دست یابند.
.
آنها همچنین موفق شدند حمایت نهادهای مدنی و گروههای ذینفوذ متعددی را جلب کنند که بسیاری از آنها در لابیگری به تلاشهای زنان کمکهای شایانی کردند. در مراحل پایانی جنبش در آغاز قرن بیستم تعداد فزایندهای از رهبران سیاسی، هم در سطح دولتهای ایالتی و هم در سطح دولت فدرال، نسبت به حق رأی برای زنان نظر مساعد پیدا کرده بودند. با این حال حرکت در مسیر مخالف دیدگاههای اجتماعی حاکم و سنن آن روزگار روندی بس طولانی و دشوار بود.
.
رهبران نهضت با نافرمانی مدنی و به جان خریدن خطر زندان در راه حمایت از حق رأی زنان، شهامت خود را نشان دادند؛ آنتونی در سال ۱۸٧۲ به جرم رأیدادن غیرقانونی بازداشت و محاکمه شد، او در سال ١۸٧۶ با قرائت «بیانیه حقوق زنان ایالات متحده آمریکا»، جشنهای استقلال آمریکا را مختل کرد. استون از پرداخت مالیات سر باز زد تا نسبت به مشمولمالیاتشدن در شرایطی که نمایندهای در مجلس قانونگذاری ندارد، اعتراض خود را ابراز کند. پُل در سال ۱۹١٧ به جرم راهانداختن تظاهرات در مقابل کاخ سفید بازداشت و زندانی شد.
.
رهبران جنبش برای جلب پشتیبانی، با سایر گروههای خواهان اصلاحات، گروههای ذینفوذ، سیاستمداران و شخصیتهای سرشناس و ممتاز ارتباط برقرار کردند. پیوندهای نزدیک میان هواداران الغای بردگی و فعالان حقوق زن به معنی اشتراک در اهداف و حمایت متقابل بود.
.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2U5xNcX
.
#مطالعه_موردی #حق_رای_زنان #حقوق_زنان #توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
پیشگامان: جنبش زنان برای احراز حق رأی در ایالات متحده آمریکا
چشمانداز و انگیزه