کودکان جدایی را دوست ندارند اما نه آنطور که شما فکر میکنید
جدایی با وجود بچه؟ این یکی از مهمترین تردیدهایی است که وقتی در یک رابطه پر مشکل و بیمار زناشویی به جدایی فکر میکنید، مانع حرکتتان میشود. همه ما نگران تاثیر طلاق بر کودکان هستیم. این نگرانی به جا و درست است اما واقعا در برابر مشکلاتی که کودک در یک خانواده ناسالم با آن رو به رو میشود چقدر جدی است؟
شما درست فکر میکنید؛ جدایی والدین تجربه خوشایندی برای کودکان نیست. این پژوهش تاثیرات منفی جدایی بر کودکان را انکار نمیکند اما پرسشهای خوبی را برای ما ایجاد میکند؛ ما باید از خودمان بپرسیم: کودکان از جدایی آسیب میبینند اما در مقایسه با چه چیزی؟ یک رابطه #زناشویی و خانوادگی پر تنش چقدر به کودک #آسیب #روحی میزند؟ آیا #ماندن در رابطه، انکار مشکلات و ادامه دادن به #رابطه بدون #همدلی و #احساس #خوشایند چیزی است که فرزندمان از ما میخواهد؟
در واقع خود مساله طلاق باعث ناراحتی کودک نیست، اینکه کودک را در معرض کشمکشها و عدم اطمینان نسبت به آینده قرار بدهید آسیب اصلی و تاثیر منفی جدایی است. بسیاری از کودکان بیشترین تنش را در دوران جدایی والدینشان تجربه میکنند. تحمل شرایط تنش و درگیریها در روند جدایی گاهی وضعیتی بسیار بدتر از مرگ والدین ایجاد میکند. کودک ممکن است دچار تروما شود و بهخاطر همین ضربه بعدها نیز دچار مشکلاتی شود که شما فکر میکنید اثرات #مخرب طلاق است.
این یعنی اگر میخواهید از همسرتان جدا شوید، در روند #جدایی #مسئولانه عمل کنید تا کودکتان در مقابل #اختلافات شما #محافظت شود. طوری رفتار کنید که در روند #طلاق ارتباطتان با #کودک همچنان حفظ شود. به کودک این احساش را بدهید که او هم در تصمیمهای اساسی این رابطه نقش دارد و مثلا میتواند درباره انتخاب یکی از والدین برای زندگی اظهار نظر کند. تحقیقی که در آخرین گزارش سالانه اداره آمار ملی انگلستان منتشر شده، نشان میدهد که کودکان میخواهند در تصمیمهای مربوط به روند طلاق نقش بیشتری داشته باشند. بیش از ۱۶۰ درصد از #کودکان در این پژوهش فکر میکردند #والدین آنها را بخشی از روند تصمیمگیری برای جدایی نمیدانستهاند.
منبع: رادیو زمانه
https://goo.gl/mRmMSs
@Tavaana_Tavaanatech
جدایی با وجود بچه؟ این یکی از مهمترین تردیدهایی است که وقتی در یک رابطه پر مشکل و بیمار زناشویی به جدایی فکر میکنید، مانع حرکتتان میشود. همه ما نگران تاثیر طلاق بر کودکان هستیم. این نگرانی به جا و درست است اما واقعا در برابر مشکلاتی که کودک در یک خانواده ناسالم با آن رو به رو میشود چقدر جدی است؟
شما درست فکر میکنید؛ جدایی والدین تجربه خوشایندی برای کودکان نیست. این پژوهش تاثیرات منفی جدایی بر کودکان را انکار نمیکند اما پرسشهای خوبی را برای ما ایجاد میکند؛ ما باید از خودمان بپرسیم: کودکان از جدایی آسیب میبینند اما در مقایسه با چه چیزی؟ یک رابطه #زناشویی و خانوادگی پر تنش چقدر به کودک #آسیب #روحی میزند؟ آیا #ماندن در رابطه، انکار مشکلات و ادامه دادن به #رابطه بدون #همدلی و #احساس #خوشایند چیزی است که فرزندمان از ما میخواهد؟
در واقع خود مساله طلاق باعث ناراحتی کودک نیست، اینکه کودک را در معرض کشمکشها و عدم اطمینان نسبت به آینده قرار بدهید آسیب اصلی و تاثیر منفی جدایی است. بسیاری از کودکان بیشترین تنش را در دوران جدایی والدینشان تجربه میکنند. تحمل شرایط تنش و درگیریها در روند جدایی گاهی وضعیتی بسیار بدتر از مرگ والدین ایجاد میکند. کودک ممکن است دچار تروما شود و بهخاطر همین ضربه بعدها نیز دچار مشکلاتی شود که شما فکر میکنید اثرات #مخرب طلاق است.
این یعنی اگر میخواهید از همسرتان جدا شوید، در روند #جدایی #مسئولانه عمل کنید تا کودکتان در مقابل #اختلافات شما #محافظت شود. طوری رفتار کنید که در روند #طلاق ارتباطتان با #کودک همچنان حفظ شود. به کودک این احساش را بدهید که او هم در تصمیمهای اساسی این رابطه نقش دارد و مثلا میتواند درباره انتخاب یکی از والدین برای زندگی اظهار نظر کند. تحقیقی که در آخرین گزارش سالانه اداره آمار ملی انگلستان منتشر شده، نشان میدهد که کودکان میخواهند در تصمیمهای مربوط به روند طلاق نقش بیشتری داشته باشند. بیش از ۱۶۰ درصد از #کودکان در این پژوهش فکر میکردند #والدین آنها را بخشی از روند تصمیمگیری برای جدایی نمیدانستهاند.
منبع: رادیو زمانه
https://goo.gl/mRmMSs
@Tavaana_Tavaanatech
آنجا «متروپولیتن» است، اینجا «تختجمشید»!
هرچند ایرانیان یکی از #افتخارات خود را پیشینه تاریخی سرزمین کهنشان میدانند، اما متاسفانه برخی از افراد بدون توجه به #هویت تاریخی و باستانی ایران و در تناقضی آشکار با این روحیه، #آثارتاریخی را تختهسیاه یادگارینویسی خود میبینند و نام، تاریخ حضورشان در مکان و حتی جملاتی که به ذهنشان میآید را به راحتی و بدون هیچ دغدغهای روی بناهای تاریخی حک میکنند.
«تختجمشید»، پایههای «سیوسهپل» و «پل خواجو»، «میدان جهانی نقش جهان»، «چهلستون»، «حمام فین کاشان»، «چهارطاقی نیاسر»، ستونهای کاخ «آپادانا در شوش»، گنبد «علویان در همدان»، در چوبی «قلعه شوش» و جدارههای «پیرچکچک یزد»، «پل کهنه دزفول» و حتی بدنهی درختان کهنسال و دیوارهی غارها از این قاعده مستثنی نبودهاند و هر کدام به نحوی هنوز زخمهای یادگارنویسانی که خود را برای ثبت و ضبط نامشان در آینده آماده کردهاند، به دوش میکشند.
در موزهی «متروپولیتن» نیویورک، بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها دست نمیزند. با آنها عکس یادگاری میگیرند، اما رویشان یادگاری نمینویسند. این موزهی کهن که در 1872 میلادی درهای خود را به روی بازدیدکنندگانش گشود، آنقدر به فرهنگ حفاظت از میراث و تاریخ مخاطباناش اعتماد دارد که برخی از آثار کهن خود مانند «مجسمه سنگ آهکی متعلق به 6 قرن قبل از میلاد» را در دسترس مستقیم بازدیدکنندگانش قرار میدهد و آنها هم با شیء ارزشمند عکس یادگاری میگیرند، اما نه یادگاری روی آن مینویسند، نه اثری مخدوش میشود و نه شیءای گم.
«علیرضا کاظملو»، روانشناس پیش از این در بررسی جنبههای روانی این پدیده، به ایسنا گفته بود: از بُعد روانکاوی، برخی افراد که توانایی ارضای نیاز به ماندگاری را از طریق روشهای صحیح ندارند، دست به اعمال #مخرب میزنند.
ایرج ابراهیمی، جامعهشناس نیز در این رابطه به خبرنگار ایسنا اظهار کرده بود: «میل به #جاودانگی» بهطور طبیعی در همه افراد وجود دارد و نمیتوان کسی را یافت که رویای ماندگاری نام خود را در تاریخ نداشته باشد.
(شما چه فکر میکنید؟)
بیشتر بخوانید: bit.ly/1mHWt9C
@Tavaana_Tavaanatech
هرچند ایرانیان یکی از #افتخارات خود را پیشینه تاریخی سرزمین کهنشان میدانند، اما متاسفانه برخی از افراد بدون توجه به #هویت تاریخی و باستانی ایران و در تناقضی آشکار با این روحیه، #آثارتاریخی را تختهسیاه یادگارینویسی خود میبینند و نام، تاریخ حضورشان در مکان و حتی جملاتی که به ذهنشان میآید را به راحتی و بدون هیچ دغدغهای روی بناهای تاریخی حک میکنند.
«تختجمشید»، پایههای «سیوسهپل» و «پل خواجو»، «میدان جهانی نقش جهان»، «چهلستون»، «حمام فین کاشان»، «چهارطاقی نیاسر»، ستونهای کاخ «آپادانا در شوش»، گنبد «علویان در همدان»، در چوبی «قلعه شوش» و جدارههای «پیرچکچک یزد»، «پل کهنه دزفول» و حتی بدنهی درختان کهنسال و دیوارهی غارها از این قاعده مستثنی نبودهاند و هر کدام به نحوی هنوز زخمهای یادگارنویسانی که خود را برای ثبت و ضبط نامشان در آینده آماده کردهاند، به دوش میکشند.
در موزهی «متروپولیتن» نیویورک، بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها دست نمیزند. با آنها عکس یادگاری میگیرند، اما رویشان یادگاری نمینویسند. این موزهی کهن که در 1872 میلادی درهای خود را به روی بازدیدکنندگانش گشود، آنقدر به فرهنگ حفاظت از میراث و تاریخ مخاطباناش اعتماد دارد که برخی از آثار کهن خود مانند «مجسمه سنگ آهکی متعلق به 6 قرن قبل از میلاد» را در دسترس مستقیم بازدیدکنندگانش قرار میدهد و آنها هم با شیء ارزشمند عکس یادگاری میگیرند، اما نه یادگاری روی آن مینویسند، نه اثری مخدوش میشود و نه شیءای گم.
«علیرضا کاظملو»، روانشناس پیش از این در بررسی جنبههای روانی این پدیده، به ایسنا گفته بود: از بُعد روانکاوی، برخی افراد که توانایی ارضای نیاز به ماندگاری را از طریق روشهای صحیح ندارند، دست به اعمال #مخرب میزنند.
ایرج ابراهیمی، جامعهشناس نیز در این رابطه به خبرنگار ایسنا اظهار کرده بود: «میل به #جاودانگی» بهطور طبیعی در همه افراد وجود دارد و نمیتوان کسی را یافت که رویای ماندگاری نام خود را در تاریخ نداشته باشد.
(شما چه فکر میکنید؟)
بیشتر بخوانید: bit.ly/1mHWt9C
@Tavaana_Tavaanatech
www.isna.ir
ایسنا - آنجا «متروپولیتن» است، اینجا «تختجمشید»!
بازدیدکنندگان، از تمام قارهها و فرهنگها، مستقیما به این آثار دسترسی دارند، اما کسی به آنها...