امروز تولد ِ مریم زندی، #عکاس سرشناس ایرانی است.
کتاب مجموعه عکس های انقلاب ۵۷ مریم زندی یکی از آثار معروف این هنرمند ایرانی است.
این #کتاب بیش از شش سال برای دریافت مجوز در وزارت ارشاد مانده بود. مریم زندی در مورد انتشار این کتاب و #ممیزی وزارت ارشاد در دولت احمدینژاد میگوید:
«این اداره از من خواسته که عکسهای #انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است... این عکسها سند #تاریخی هستند و کم و زیاد نشدهاند.»
برخی از عکسهای این کتاب را که در زمان انتشار آن استقبال خوبی از آن شد را میبینیم.
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب مجموعه عکس های انقلاب ۵۷ مریم زندی یکی از آثار معروف این هنرمند ایرانی است.
این #کتاب بیش از شش سال برای دریافت مجوز در وزارت ارشاد مانده بود. مریم زندی در مورد انتشار این کتاب و #ممیزی وزارت ارشاد در دولت احمدینژاد میگوید:
«این اداره از من خواسته که عکسهای #انقلاب را سانسور کنم. این اداره خواستار حذف برخی از عکسها شده است... این عکسها سند #تاریخی هستند و کم و زیاد نشدهاند.»
برخی از عکسهای این کتاب را که در زمان انتشار آن استقبال خوبی از آن شد را میبینیم.
@Tavaana_TavaanaTech
سرقتهای دنبالهدار در بناهای تاریخی تهران!
سارقان کاشیها را به سرقت بردند
«پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان سراغ تزئینات تاریخی پایتخت آمدهاند و در سکوت، تاکنون به بیش از پنج خانه و بنای تاریخی دستبرد زدهاند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، شهرام شهریار - فعال میراث فرهنگی و نویسنده سایت "سفرنویس" - در مطلبی با عنوان «سرقتهای سریالی تهران، اینبار تزئینات تاریخی» به بیان جزئیات چند سرقت دیگر در تهران اشاره کرده است.
او در مطلب خود نوشته است: «پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان به سراغ تزئینات تاریخی شهر آمدهاند، سرقتهایی که شامل کاشیهای ارزشمند عمارتهای قاجاری و تزئینات دروازههای تاریخی شده است.
در تازهترین سرقتها، کاشیهای مساجد قاجاری شهر تهران قرار دارد، مسجد و حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان کرد مافی»، مسجد «میرزا ابوالحسن معمارباشی» و چند روز پیش نیز کاشیهای سردر خانه مخروبه «صدیق اعلم ادیب»، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران مفقود شد.
«میرمحمدی»، مدیر حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان» که از وضعیت نامناسب و نگران کننده پیرامون حوزه گلایه داشت، با تایید خبر سرقت کاشیهای این مسجد اعلام کرد، چندین ماه قبل بخشی از کاشیها سرقت شده بود و جدیدا سارقان در مدت کوتاهی که خادم بیرون از عمارت قرار داشت، کاشیهای دیگر را کنده و با خود بردهاند.
این مسجد #تاریخی که مناره و بادگیر منحصر به فرد آن در تهران منحصربفرد است، لوکیشن بخشی از فیلم «مارمولک» نیز بوده است.
مسجد #قاجاری «میرزا ابوالحسن معمارباشی» نیز از این سرقتها در امان نبوده و آقای حفیظی مدیریت این مدرسه علمیه اعلام کرد: چندی پیش بخشی از کاشیهای ارزشمند #سردر مسجد #سرقت شده است، سرقتی که به تمامی مراجع ذیربط مانند نیروی انتظامی، سازمان #میراث_فرهنگی و دیگر دستگاهها اعلام شده است.
همچنین تزئینات دروازه حوزهی «عالی شهید مطهری (سپهسالار)» نیز ماه پیش سرقت شده بود، سرقتهایی که در شهر تهران به صورت سریالی در حال انجام و نیاز است تا موضوع به صورت جدی پیگیری شود.
از سوی دیگر براساس اخبار شنیده شده، سرقت کاشیها محدود به این چند عمارت نبوده و چندین #عمارت دیگر نیست مورد دستبرد قرار گرفتهاند.»
ــ در این عکسها شما کاشیهای بنا را قبل و بعد از سرقت میبینید؟
به نظر شما آیا راهی وجود ندارد که از بناهای تاریخی سرقت نشود؟
منبع: ایسنا
@Tavaana_TavaanaTech
سارقان کاشیها را به سرقت بردند
«پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان سراغ تزئینات تاریخی پایتخت آمدهاند و در سکوت، تاکنون به بیش از پنج خانه و بنای تاریخی دستبرد زدهاند.
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا، شهرام شهریار - فعال میراث فرهنگی و نویسنده سایت "سفرنویس" - در مطلبی با عنوان «سرقتهای سریالی تهران، اینبار تزئینات تاریخی» به بیان جزئیات چند سرقت دیگر در تهران اشاره کرده است.
او در مطلب خود نوشته است: «پس از سرقتهای سریالی و دنبالهدار مجسمهها و تندیسهای شهر تهران، اینبار سارقان به سراغ تزئینات تاریخی شهر آمدهاند، سرقتهایی که شامل کاشیهای ارزشمند عمارتهای قاجاری و تزئینات دروازههای تاریخی شده است.
در تازهترین سرقتها، کاشیهای مساجد قاجاری شهر تهران قرار دارد، مسجد و حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان کرد مافی»، مسجد «میرزا ابوالحسن معمارباشی» و چند روز پیش نیز کاشیهای سردر خانه مخروبه «صدیق اعلم ادیب»، نویسنده و سومین رئیس دانشگاه تهران مفقود شد.
«میرمحمدی»، مدیر حوزه علمیه «حاج قنبرعلی خان» که از وضعیت نامناسب و نگران کننده پیرامون حوزه گلایه داشت، با تایید خبر سرقت کاشیهای این مسجد اعلام کرد، چندین ماه قبل بخشی از کاشیها سرقت شده بود و جدیدا سارقان در مدت کوتاهی که خادم بیرون از عمارت قرار داشت، کاشیهای دیگر را کنده و با خود بردهاند.
این مسجد #تاریخی که مناره و بادگیر منحصر به فرد آن در تهران منحصربفرد است، لوکیشن بخشی از فیلم «مارمولک» نیز بوده است.
مسجد #قاجاری «میرزا ابوالحسن معمارباشی» نیز از این سرقتها در امان نبوده و آقای حفیظی مدیریت این مدرسه علمیه اعلام کرد: چندی پیش بخشی از کاشیهای ارزشمند #سردر مسجد #سرقت شده است، سرقتی که به تمامی مراجع ذیربط مانند نیروی انتظامی، سازمان #میراث_فرهنگی و دیگر دستگاهها اعلام شده است.
همچنین تزئینات دروازه حوزهی «عالی شهید مطهری (سپهسالار)» نیز ماه پیش سرقت شده بود، سرقتهایی که در شهر تهران به صورت سریالی در حال انجام و نیاز است تا موضوع به صورت جدی پیگیری شود.
از سوی دیگر براساس اخبار شنیده شده، سرقت کاشیها محدود به این چند عمارت نبوده و چندین #عمارت دیگر نیست مورد دستبرد قرار گرفتهاند.»
ــ در این عکسها شما کاشیهای بنا را قبل و بعد از سرقت میبینید؟
به نظر شما آیا راهی وجود ندارد که از بناهای تاریخی سرقت نشود؟
منبع: ایسنا
@Tavaana_TavaanaTech
#پل بیستون، #کرمانشاه
این اثر در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۷۶۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پل #تاریخی #بیستون در آبادی دینور با۱۵ متر طول و ۷ متر عرض بر روی پایه ای از سنگهای حجاری شده بنا گردیده است. این پل در جاده كرمانشاه ـ همدان در حاشيه شرقي شهر كنوني بيستون روي رودخانه خروشان دينور آب قرار گرفته است. پایه پل بصورت شش ضلعی و دارای چهار چشمه می باشد.اين پل را خاندان محلي حسنويه، در قرن چهارم، تکميل کرده اند. در واقع پايه بلوک تراش خورده مربوط به دوران #ساساني و تکميل آن در دوران حسنويه بوده است. در زمان صفويان نيز تمهيداتي روي پل انجام شد و به همين دليل نام پل صفويه بر آن نهادند و در دوران پهلوي نيز مرمت هايي بر روي پل صورت گرفت.
مصالحى كه در بناى پل به كار گرفته شده علاوه بر آجر و سنگهاى تراشيده، قلوه سنگ و ملاط و گچ است. سنگها به تمامى از بقاياى مصالح ساختمانى دوره ساسانى است كه علايمى نيز از آن دوره بر آنها منقوش است. در بخش جنوب شرقي پل دهانه ديگري نيز وجود داشته است.
نماي شمالي اين پل كه دو دهانه بزرگ و سه دهانه كوچك دارد، با آجرهاي مربعشكل و رنگهاي زرد كمرنگ، زرد اخرايي، زرد متمايل به قرمز و قرمز تيره تزئين شده كه هنگام درخشش خورشيد از جلوهاي خاص برخوردار است.
طي اين سالها آجرهاي رنگارنگ پل بيستون به دليل هنري كه در پختشان به كار رفته، آسيبي نديده و هنوز هم شكننده نيستند، اما متاسفانه نماي جنوبي پل دستخوش تغييراتي شده است. اين پل شش بار در دورههاي مختلف مرمت شده است.
به اعتقاد كاوشگران، پايههاي سنگي پل در دوره ساساني بنا شده است، زيرا با توجه به اهميت و اعتبار خاص منطقه بيستون، در دوره پادشاهي خسرو دوم، در اين محوطه تاسيساتي بنا شده كه هرگز تكميل نشده و احتمالا اين پل نيز از آن جمله بوده است.
منبع:
وبسایت کویرها و بیابانهای ایران
#پلبیستون
@Tavaana_TavaanaTech
این اثر در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۴۶ با شمارهٔ ثبت ۷۶۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پل #تاریخی #بیستون در آبادی دینور با۱۵ متر طول و ۷ متر عرض بر روی پایه ای از سنگهای حجاری شده بنا گردیده است. این پل در جاده كرمانشاه ـ همدان در حاشيه شرقي شهر كنوني بيستون روي رودخانه خروشان دينور آب قرار گرفته است. پایه پل بصورت شش ضلعی و دارای چهار چشمه می باشد.اين پل را خاندان محلي حسنويه، در قرن چهارم، تکميل کرده اند. در واقع پايه بلوک تراش خورده مربوط به دوران #ساساني و تکميل آن در دوران حسنويه بوده است. در زمان صفويان نيز تمهيداتي روي پل انجام شد و به همين دليل نام پل صفويه بر آن نهادند و در دوران پهلوي نيز مرمت هايي بر روي پل صورت گرفت.
مصالحى كه در بناى پل به كار گرفته شده علاوه بر آجر و سنگهاى تراشيده، قلوه سنگ و ملاط و گچ است. سنگها به تمامى از بقاياى مصالح ساختمانى دوره ساسانى است كه علايمى نيز از آن دوره بر آنها منقوش است. در بخش جنوب شرقي پل دهانه ديگري نيز وجود داشته است.
نماي شمالي اين پل كه دو دهانه بزرگ و سه دهانه كوچك دارد، با آجرهاي مربعشكل و رنگهاي زرد كمرنگ، زرد اخرايي، زرد متمايل به قرمز و قرمز تيره تزئين شده كه هنگام درخشش خورشيد از جلوهاي خاص برخوردار است.
طي اين سالها آجرهاي رنگارنگ پل بيستون به دليل هنري كه در پختشان به كار رفته، آسيبي نديده و هنوز هم شكننده نيستند، اما متاسفانه نماي جنوبي پل دستخوش تغييراتي شده است. اين پل شش بار در دورههاي مختلف مرمت شده است.
به اعتقاد كاوشگران، پايههاي سنگي پل در دوره ساساني بنا شده است، زيرا با توجه به اهميت و اعتبار خاص منطقه بيستون، در دوره پادشاهي خسرو دوم، در اين محوطه تاسيساتي بنا شده كه هرگز تكميل نشده و احتمالا اين پل نيز از آن جمله بوده است.
منبع:
وبسایت کویرها و بیابانهای ایران
#پلبیستون
@Tavaana_TavaanaTech
مجسمههای #برهنه هنگام بازدید روحانی از موزه کاپیتولین پوشانده شدند
مردم #رم در حال اعتراض در شبکههای اجتماعی هستند
حسن روحانی در سفری به کشور #ایتالیا همراه با ماتئو رنتسی، نخست وزیر این کشور به تماشای #آثارهنری #موزه #کاپیتولین رفت. مسئولین این موزه هنگام بازدید #روحانی مجسمههای #برهنه را با دیوارهایی کاغذی پوشاندند. چندین عکس از مجسمههای پوشانده شده توسط روزنامه لاریپوبلیکا و کوریر دلاسیرا منتشر شده است که چهره کاملا تغییر یافته این موزه را نشان میدهد.
گفته میشود پوشاندن مجسمهها به دلیل «احترام» به حسن روحانی بوده است.
اما مردم ایتالیا در شبکههای اجتماعی به این اقدام اعتراض کردهاند. آنها عکسها و مطالبی با هشتگ statuenude# در توییتر منتشر کردهاند و دولت ایتالیا را متهم کردهاند که به دلیل اهداف اقتصادی دست به #سانسور آثار هنری و #تاریخی ایتالیا زده است.
حسن روحانی قرار است در این سفر چندین قرارداد تجاری با دولت ایتالیا به ارزش ۱۷ میلیارد یورو به امضا رساند.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
مردم #رم در حال اعتراض در شبکههای اجتماعی هستند
حسن روحانی در سفری به کشور #ایتالیا همراه با ماتئو رنتسی، نخست وزیر این کشور به تماشای #آثارهنری #موزه #کاپیتولین رفت. مسئولین این موزه هنگام بازدید #روحانی مجسمههای #برهنه را با دیوارهایی کاغذی پوشاندند. چندین عکس از مجسمههای پوشانده شده توسط روزنامه لاریپوبلیکا و کوریر دلاسیرا منتشر شده است که چهره کاملا تغییر یافته این موزه را نشان میدهد.
گفته میشود پوشاندن مجسمهها به دلیل «احترام» به حسن روحانی بوده است.
اما مردم ایتالیا در شبکههای اجتماعی به این اقدام اعتراض کردهاند. آنها عکسها و مطالبی با هشتگ statuenude# در توییتر منتشر کردهاند و دولت ایتالیا را متهم کردهاند که به دلیل اهداف اقتصادی دست به #سانسور آثار هنری و #تاریخی ایتالیا زده است.
حسن روحانی قرار است در این سفر چندین قرارداد تجاری با دولت ایتالیا به ارزش ۱۷ میلیارد یورو به امضا رساند.
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه قانون در گزارش - دوشنبه ۱۲ بهمن- به قلم فهیمه محمدخانی با عنوان «کاخ ورسای ایران در محاصره بلاتکلیفی» در مورد بزرگترین خانه تهران در مورد خانه حبیب ثابت پاسال، #کارآفرین ِ پیش از انقلاب نوشته است. خانهای که پس از پیروزی انقلاب مصادره شد. قانون نوشته است که به گفتهی مسئولان سازمان #میراث_فرهنگی، نام این خانه در فهرست خانههای تاریخی پایتخت نیست.
دبیر کمیته مردمنهاد پیگیری حفاظت ار خانههای تاریخی در مورد این خانه به «قانون» گفته است که این ساختمان بزرگترین خانه #تاریخی ایران و بنای شاخص معماری معاصر کشور و جزو آثار تاریخی دوران پهلوی دوم است و صرف نظر از بهاییبودن مالک آن و وجاهت آن شخص این خانه #معماری خاصی دارد و باید ثبت ملی شود.
لازم به ذکر است که عمده درختان کاج و غیر کاج این باغ سوزانده شده و از بین رفتهاند.
صادق خلخالی در بخشی از خاطرات خود اینگونه از این خانه نام میبرد:
«بعد از تابستان ۶۰ که دیگر کمکمکار رسیدگی به پروندههای وابستگان طاغوت کم شده بود، نزد امام رفتم و بعد از اینکه کمی از محاکمه اعضای گروههای سیاسی ضد انقلاب گفتم، از وضعیت فساد و مواد مخدر صحبت کردم و اینکه الان باید در این مورد هم انقلابی عمل کنیم. امام فرمودند بروید و مسئولیت این کار را به دست بگیرید. از جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوتترین خانهای که سراغ داشتم؛ خانهای بزرگ که قبلاً به ثابت پاسال تعلق داشت و از همانجا به دادستانی انقلاب زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر میشناسید دستگیر کنید. شب نشده بود که زیرزمین و انباریهای خانه پر زندانی شده بود.»
قرار بود در این خانه برجی ۹ طبقه و با تراکم ساختمانی ۴۴۰ درصد ساخته شود که هماکنون متوقف شده است.
حبیب ثابت پاسال کیست؟
حبیب تحصیلات ابتدایی را در مدارس «تربیت» و «سنلویی» تهران گذراند و در میانه تحصیل در دبیرستان، درس و مدرسه را رها کرد و به بازار کار وارد شد. برای شروع در مغازه تعمیر دوچرخهای که در نزدیکی مدرسه سابقش بود، شروع به کار کرد و پس از پسانداز اندکی پول توانست یک ماشین کهنه بخرد و به مسافربری مشغول شود.
در این دوران دایی حبیب، معاون وزارت پست و تلگراف بود و حبیب با رایزنی با وی توانست حمل و نقل مرسولههای پستی در شمال کشور را به دست بگیرد. تجربه موفق او در رساندن این مرسولات موجب شد تا مجوز انتقال مرسولات پستی در دیگر نقاط کشور نیز به او سپرده شود و از این طریق وی توانست سرمایهای قابل توجه به دست آورد. ولی آنگونه که از سرگذشت وی مشخص است، حبیب آدمی نبود که به چنین پیشرفتهایی قانع باشد و از این رو تمام پول به دست آورده را طی سفری به فرانسه و ایتالیا خرج خرید دو وانت و یک ماشین فیات کرد و پس از بازگشت از این سفر، اولین موسسه حمل و نقل ایران که از وسایل نقلیه موتوری استفاده میکرد را بنیانگذاری کرد. به تدریج و با موفقیت اولیه طرح و با جذب سرمایه از طریق آشنایان و دوستان، حبیب توانست تجارت خود را به دیگر شهرها نیز گسترش دهد و حتی به تجارت مستقیم با خارج از ایران بپردازد.
بعد از انقلاب تمام اموال او #مصادره شد و اکنون اکثر آنها در دست #بنیاد مستضعفین و #سپاه پاسداران قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SpKXDI
توانا را در اینستاگرام دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
دبیر کمیته مردمنهاد پیگیری حفاظت ار خانههای تاریخی در مورد این خانه به «قانون» گفته است که این ساختمان بزرگترین خانه #تاریخی ایران و بنای شاخص معماری معاصر کشور و جزو آثار تاریخی دوران پهلوی دوم است و صرف نظر از بهاییبودن مالک آن و وجاهت آن شخص این خانه #معماری خاصی دارد و باید ثبت ملی شود.
لازم به ذکر است که عمده درختان کاج و غیر کاج این باغ سوزانده شده و از بین رفتهاند.
صادق خلخالی در بخشی از خاطرات خود اینگونه از این خانه نام میبرد:
«بعد از تابستان ۶۰ که دیگر کمکمکار رسیدگی به پروندههای وابستگان طاغوت کم شده بود، نزد امام رفتم و بعد از اینکه کمی از محاکمه اعضای گروههای سیاسی ضد انقلاب گفتم، از وضعیت فساد و مواد مخدر صحبت کردم و اینکه الان باید در این مورد هم انقلابی عمل کنیم. امام فرمودند بروید و مسئولیت این کار را به دست بگیرید. از جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوتترین خانهای که سراغ داشتم؛ خانهای بزرگ که قبلاً به ثابت پاسال تعلق داشت و از همانجا به دادستانی انقلاب زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر میشناسید دستگیر کنید. شب نشده بود که زیرزمین و انباریهای خانه پر زندانی شده بود.»
قرار بود در این خانه برجی ۹ طبقه و با تراکم ساختمانی ۴۴۰ درصد ساخته شود که هماکنون متوقف شده است.
حبیب ثابت پاسال کیست؟
حبیب تحصیلات ابتدایی را در مدارس «تربیت» و «سنلویی» تهران گذراند و در میانه تحصیل در دبیرستان، درس و مدرسه را رها کرد و به بازار کار وارد شد. برای شروع در مغازه تعمیر دوچرخهای که در نزدیکی مدرسه سابقش بود، شروع به کار کرد و پس از پسانداز اندکی پول توانست یک ماشین کهنه بخرد و به مسافربری مشغول شود.
در این دوران دایی حبیب، معاون وزارت پست و تلگراف بود و حبیب با رایزنی با وی توانست حمل و نقل مرسولههای پستی در شمال کشور را به دست بگیرد. تجربه موفق او در رساندن این مرسولات موجب شد تا مجوز انتقال مرسولات پستی در دیگر نقاط کشور نیز به او سپرده شود و از این طریق وی توانست سرمایهای قابل توجه به دست آورد. ولی آنگونه که از سرگذشت وی مشخص است، حبیب آدمی نبود که به چنین پیشرفتهایی قانع باشد و از این رو تمام پول به دست آورده را طی سفری به فرانسه و ایتالیا خرج خرید دو وانت و یک ماشین فیات کرد و پس از بازگشت از این سفر، اولین موسسه حمل و نقل ایران که از وسایل نقلیه موتوری استفاده میکرد را بنیانگذاری کرد. به تدریج و با موفقیت اولیه طرح و با جذب سرمایه از طریق آشنایان و دوستان، حبیب توانست تجارت خود را به دیگر شهرها نیز گسترش دهد و حتی به تجارت مستقیم با خارج از ایران بپردازد.
بعد از انقلاب تمام اموال او #مصادره شد و اکنون اکثر آنها در دست #بنیاد مستضعفین و #سپاه پاسداران قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SpKXDI
توانا را در اینستاگرام دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
حبیب ثابت؛ کارآفرینی همهفن حریف
سرنوشت آثار و اشیای تاریخی ایران هنگام وقوع انقلاب چه شد؟
بخشی از خاطرات «مهدی حجت » بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در جمهوری اسلامی و رئیس حال حاضر ایکوموس ایران (شورای بین المللی بناها و محوطه ها)، از دوران انقلاب و تلاش برای نگهداری میراث فرهنگی در اینجا خلاصه شده است. در کوران تغییر سیاسی یک نظام و وضعیت اقتصادی جامعه در آستانه دگرگونی و در میانه یک جنگ هشت ساله، چه تلاشهایی برای نگهداری از بناها و محوطههای تاریخی صورت گرفت؟
او در مصاحبهای با ایران آنلاین میگوید که در روزهای ملتهب بعد از انقلاب «نخستین و مهمترین گام جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز و حفاظت از تپههای تاریخی و بناهای باستانی بود. البته تخریب در یکی دو سال اول خیلی مهم نبود. نگرانی از سال ۵۹ با شروع جنگ، افزایش یافت که طبیعتاً در جنگ به محوطهها و بناها هم آسیب وارد میشد.»
حجت معتقد است که در اول انقلاب به دلیل آنکه «آیتالله خمینی و آیتالله طالقانی و غیره اعلام کردند که اموال و آثار متعلق به کاخها، انفال و بیتالمال است و حرام است به آنها دست زدن، دزدی نداشتند.»
او میگوید: «اشیایی که در اختیار مردم بود خیلی قابل شناسایی نبود. البته بسیاری از وابستگان به نظام و ثروتمندان، چون باور نداشتند که انقلاب به ثبات برسد و فکر میکردند که برمیگردند، همه اموالشان را از کشور خارج نکردند. شاید جواهرات مخصوص خانمها و بعضی از اشیای گرانقیمت توسط آقایان از کشور خارج شد. بنابراین خیلی از اشیا را با خود نبردند که این اشیا هم در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت.»
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چرا اموال فرهنگی به بنیاد مستضعفان رسید؟ میگوید: «شورای انقلاب که تشکیل شد قرار شد که براساس قانون مجموعه کاخهای متعلق به شاه را در اختیار میراث فرهنگی بگذارند و مجموعه داراییهای کسانی که دادگاهی شدند و وابسته به حکومت شاهنشاهی بودند، به بنیاد برسد. امام فرموده بودند از ثروتمندان بگیرند و در اختیار مستضعفین قرار بدهند. بنابراین بهره برداری از آنها به نفع مستضعفان به بنیاد رسید.»
حجت در ادامه درباره تخریب تخت جمشید اینگونه توضیح میدهد: «تعدادی از افراد با بیل، کلنگ و چکش، سوار سه تا مینی بوس میشوند تا بروند تخت جمشید را خراب کنند. چون آن را نشانه شاهنشاهی میدانستند. مرحوم طالقانی درباره تخریب آثار ملی بیانیه میدهند. چند تا از بچههای حزب اللهی که از تخت جمشید نگهداری میکردند، آنجا میایستند و بیانیه را برای معترضان بلند بلند میخوانند. حرف مرحوم طالقانی برای آنها حجت میشود و برمیگردند. به هرحال هر انقلابی یک بعد هیجانی هم دارد. مثلاً نخستین «آرم» و «نمادی» که برای جشنواره فیلم فجر طراحی کردند، نماد تخت جمشید بود که منفجر میشد اما کم کم هیجانها که فرو نشست آگاهی جای آن را گرفت.»
او میگوید که برخی از موزههای شیوخ عرب مملو از آثار ایرانی است و «حتی موزههای دولتی در قسمت گنجینههایشان تعداد زیادی اشیا دارند که اشیای روخاکی یا زیرخاکی ایران هستند. بهویژه کتابهای خطی، انگشتری، مینیاتورها و غیره. اینها خیلی راحت از گیت رد میشوند. وقتی یک کوزه سفالی بستهبندی میشود و از زیر گیت رد میشود، چیزی نشان داده نمیشود.»
#انقلاب #آثارباستانی #تاریخی #بنیادمستضعفان
@Tavaana_TavaanaTech
بخشی از خاطرات «مهدی حجت » بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در جمهوری اسلامی و رئیس حال حاضر ایکوموس ایران (شورای بین المللی بناها و محوطه ها)، از دوران انقلاب و تلاش برای نگهداری میراث فرهنگی در اینجا خلاصه شده است. در کوران تغییر سیاسی یک نظام و وضعیت اقتصادی جامعه در آستانه دگرگونی و در میانه یک جنگ هشت ساله، چه تلاشهایی برای نگهداری از بناها و محوطههای تاریخی صورت گرفت؟
او در مصاحبهای با ایران آنلاین میگوید که در روزهای ملتهب بعد از انقلاب «نخستین و مهمترین گام جلوگیری از حفاریهای غیرمجاز و حفاظت از تپههای تاریخی و بناهای باستانی بود. البته تخریب در یکی دو سال اول خیلی مهم نبود. نگرانی از سال ۵۹ با شروع جنگ، افزایش یافت که طبیعتاً در جنگ به محوطهها و بناها هم آسیب وارد میشد.»
حجت معتقد است که در اول انقلاب به دلیل آنکه «آیتالله خمینی و آیتالله طالقانی و غیره اعلام کردند که اموال و آثار متعلق به کاخها، انفال و بیتالمال است و حرام است به آنها دست زدن، دزدی نداشتند.»
او میگوید: «اشیایی که در اختیار مردم بود خیلی قابل شناسایی نبود. البته بسیاری از وابستگان به نظام و ثروتمندان، چون باور نداشتند که انقلاب به ثبات برسد و فکر میکردند که برمیگردند، همه اموالشان را از کشور خارج نکردند. شاید جواهرات مخصوص خانمها و بعضی از اشیای گرانقیمت توسط آقایان از کشور خارج شد. بنابراین خیلی از اشیا را با خود نبردند که این اشیا هم در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت.»
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چرا اموال فرهنگی به بنیاد مستضعفان رسید؟ میگوید: «شورای انقلاب که تشکیل شد قرار شد که براساس قانون مجموعه کاخهای متعلق به شاه را در اختیار میراث فرهنگی بگذارند و مجموعه داراییهای کسانی که دادگاهی شدند و وابسته به حکومت شاهنشاهی بودند، به بنیاد برسد. امام فرموده بودند از ثروتمندان بگیرند و در اختیار مستضعفین قرار بدهند. بنابراین بهره برداری از آنها به نفع مستضعفان به بنیاد رسید.»
حجت در ادامه درباره تخریب تخت جمشید اینگونه توضیح میدهد: «تعدادی از افراد با بیل، کلنگ و چکش، سوار سه تا مینی بوس میشوند تا بروند تخت جمشید را خراب کنند. چون آن را نشانه شاهنشاهی میدانستند. مرحوم طالقانی درباره تخریب آثار ملی بیانیه میدهند. چند تا از بچههای حزب اللهی که از تخت جمشید نگهداری میکردند، آنجا میایستند و بیانیه را برای معترضان بلند بلند میخوانند. حرف مرحوم طالقانی برای آنها حجت میشود و برمیگردند. به هرحال هر انقلابی یک بعد هیجانی هم دارد. مثلاً نخستین «آرم» و «نمادی» که برای جشنواره فیلم فجر طراحی کردند، نماد تخت جمشید بود که منفجر میشد اما کم کم هیجانها که فرو نشست آگاهی جای آن را گرفت.»
او میگوید که برخی از موزههای شیوخ عرب مملو از آثار ایرانی است و «حتی موزههای دولتی در قسمت گنجینههایشان تعداد زیادی اشیا دارند که اشیای روخاکی یا زیرخاکی ایران هستند. بهویژه کتابهای خطی، انگشتری، مینیاتورها و غیره. اینها خیلی راحت از گیت رد میشوند. وقتی یک کوزه سفالی بستهبندی میشود و از زیر گیت رد میشود، چیزی نشان داده نمیشود.»
#انقلاب #آثارباستانی #تاریخی #بنیادمستضعفان
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر ستوده، ایرانشناسی با پای پیاده
منوچهر ستوده در ۵ فروردین ۱۳۹۵ بر اثر بیماری عفونت ریه در بیمارستان طالقانی چالوس بستری شد و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ در ۱۰۲ سالگی درگذشت.
علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا در مطلبی با عنوان «ایرانشناسی با پای پیاده» در روزنامهی شرق میآورد:
«دکتر #منوچهر_ستوده آخرین نماینده نسلی از ایرانشناسان بود که مجموعه مطالعات و آثارش تنها از راه خواندن #کتاب و مقاله و پژوهشهای نسلهای پیشین فراهم نشد؛ بلکه ضمن مطالعه آنچه قبل از او نوشته شده بود، براساس مشاهدات عینی خود دستبهکار نوشتن میشد. نخستین اثر ستوده که در سال ١٣٣٢ تحت عنوان «فرهنگ گیلکی» به رشته تحریر درآمد و استاد پورداوود بر آن مقدمهای نوشتند، حاصل دوره معلمی #ستوده در #رشت بود؛ زمانی که در کوچه و بازار راه میرفت و فرهنگ #گیلکی را در کنار #فرهنگ مردم آنجا ثبت و ضبط میکرد. بعد از آن این شیوه را در تمامی آثارش مدنظر قرار داد و تا آخرین نوشتههایش به این روش پایبند بود که بهعنوان مشتی از خروار آن میشود به «فرهنگ کرمانی» و «فرهنگ بِهدینان» اشاره کرد. بنا بر این علایق که از همان سالهای نخستین در این ایرانشناس برجسته هویدا شده بود، او پای پیاده از تهران رهسپار الموت شد و با توجه به علاقهمندیای که به قلای اسماعیله داشت، خود را به بلندیهای الموت که اسماعیلیه و حسن صباح در آن روزگار گذرانده بودند، رساند و مشاهدات و مطالعاتش را به رشته تحریر درآورد. همان زمان بود که بدیعالزمان فروزانفر، استاد او در دانشگاه تهران این مطالعات را با وجود آنکه جنبه #تاریخی و جغرافیای تاریخی داشت، بهعنوان پایاننامه ستوده پذیرفت و چنین اتفاق فرخندهای باعث تشویق ستوده شد که بررسی و مطالعه جغرافیای تاریخی را در دستورکار خود قرار دهد.»
دهباشی مینویسد:
«ما #ایرانشناسی را از دست دادیم که هر صفحه از آثارش، حاصل مکاشفات و مشاهدات عینی خودش بود؛ مردی که تا آخرین ماههای عمر طولانیاش دست از نوشتن و خواندن برنداشت و هرگز تسلیم وسوسه زندگی در شهر نشد. از افتخاراتش بود که روغن نباتی نخورده است، به سوسیس و کالباس لب نزده و کارش مانند نیاکانش کشاورزی بوده و مکان زندگیاش، جایی در ییلاق و قشلاق متوالی میان چالوس و کوشکک لورا در گچسر.
بهندرت به شهر مراجعه میکرد و به کار اطبا بیاعتنا بود. از رهآوردهای زندگیاش با مردم آموخته بود که چطور فارغ از مصرف قرص و دارو، خود را معالجه کند و یکی از بهترین و مهمترین کوهنوردان ایران به شمار میرفت. در نوجوانی از تهران تا اردبیل را ١٧روزه رفته بود و منطقه گسترده رشتهکوههای البرز را بهخوبی میشناخت و در اثر گرانسنگ «البرزنامه» تمام کوههای این منطقه را براساس مشاهدات خود بررسی کرده بود. حال که او در میان ما نیست، آثارش، از مهمترین منابع و مراجع هرکسی است که بخواهد درباره تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران دست به کار مطالعه شود.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر ستوده در ۵ فروردین ۱۳۹۵ بر اثر بیماری عفونت ریه در بیمارستان طالقانی چالوس بستری شد و سرانجام در ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ در ۱۰۲ سالگی درگذشت.
علی دهباشی، نویسنده و سردبیر مجله بخارا در مطلبی با عنوان «ایرانشناسی با پای پیاده» در روزنامهی شرق میآورد:
«دکتر #منوچهر_ستوده آخرین نماینده نسلی از ایرانشناسان بود که مجموعه مطالعات و آثارش تنها از راه خواندن #کتاب و مقاله و پژوهشهای نسلهای پیشین فراهم نشد؛ بلکه ضمن مطالعه آنچه قبل از او نوشته شده بود، براساس مشاهدات عینی خود دستبهکار نوشتن میشد. نخستین اثر ستوده که در سال ١٣٣٢ تحت عنوان «فرهنگ گیلکی» به رشته تحریر درآمد و استاد پورداوود بر آن مقدمهای نوشتند، حاصل دوره معلمی #ستوده در #رشت بود؛ زمانی که در کوچه و بازار راه میرفت و فرهنگ #گیلکی را در کنار #فرهنگ مردم آنجا ثبت و ضبط میکرد. بعد از آن این شیوه را در تمامی آثارش مدنظر قرار داد و تا آخرین نوشتههایش به این روش پایبند بود که بهعنوان مشتی از خروار آن میشود به «فرهنگ کرمانی» و «فرهنگ بِهدینان» اشاره کرد. بنا بر این علایق که از همان سالهای نخستین در این ایرانشناس برجسته هویدا شده بود، او پای پیاده از تهران رهسپار الموت شد و با توجه به علاقهمندیای که به قلای اسماعیله داشت، خود را به بلندیهای الموت که اسماعیلیه و حسن صباح در آن روزگار گذرانده بودند، رساند و مشاهدات و مطالعاتش را به رشته تحریر درآورد. همان زمان بود که بدیعالزمان فروزانفر، استاد او در دانشگاه تهران این مطالعات را با وجود آنکه جنبه #تاریخی و جغرافیای تاریخی داشت، بهعنوان پایاننامه ستوده پذیرفت و چنین اتفاق فرخندهای باعث تشویق ستوده شد که بررسی و مطالعه جغرافیای تاریخی را در دستورکار خود قرار دهد.»
دهباشی مینویسد:
«ما #ایرانشناسی را از دست دادیم که هر صفحه از آثارش، حاصل مکاشفات و مشاهدات عینی خودش بود؛ مردی که تا آخرین ماههای عمر طولانیاش دست از نوشتن و خواندن برنداشت و هرگز تسلیم وسوسه زندگی در شهر نشد. از افتخاراتش بود که روغن نباتی نخورده است، به سوسیس و کالباس لب نزده و کارش مانند نیاکانش کشاورزی بوده و مکان زندگیاش، جایی در ییلاق و قشلاق متوالی میان چالوس و کوشکک لورا در گچسر.
بهندرت به شهر مراجعه میکرد و به کار اطبا بیاعتنا بود. از رهآوردهای زندگیاش با مردم آموخته بود که چطور فارغ از مصرف قرص و دارو، خود را معالجه کند و یکی از بهترین و مهمترین کوهنوردان ایران به شمار میرفت. در نوجوانی از تهران تا اردبیل را ١٧روزه رفته بود و منطقه گسترده رشتهکوههای البرز را بهخوبی میشناخت و در اثر گرانسنگ «البرزنامه» تمام کوههای این منطقه را براساس مشاهدات خود بررسی کرده بود. حال که او در میان ما نیست، آثارش، از مهمترین منابع و مراجع هرکسی است که بخواهد درباره تاریخ و جغرافیای تاریخی ایران دست به کار مطالعه شود.»
یادش گرامی
@Tavaana_TavaanaTech
.
#کتابخوانی مردم #سنندج در #پارک، در پی یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی " شهر سنندج ، مرکز استان #کردستان دارای قدمتی #تاریخی ست که به دوران آیین مهری ها بازمیگردد و آثار به جا مانده و یافت شده در این شهر ، دال بر قدمت این شهر دارد.
مردم این شهر ، همواره در طول تاریخ ، مردمانی #فرهنگ دوست ، #هنرپرور و #هنرمند بوده اند و #هنرمندان به نامی از این خطه در زمینه های مختلف هنری ( #نقاشی ، #مجسمه_سازی ، #موسیقی ، #تئاتر ، #خطاطی و ... ) در ایران و هم چنین در دنیا ، مطرح بوده و هستند .
با وجود اینکه استان کردستان ، جزو استانهای محروم کشور محسوب می شود و از شاخص های توسعه حداقل محروم هستند ، لیکن مردمانش ، از لحاظ شاخص های فرهنگی و هنری پیشتاز و پیشرو بوده اند .
در یک حرکت فرهنگی قابل تحسین ، جمعی از هنرمندان جوان شهر سنندج ( خانم شیلان برهانی ، آقای آرش زمان ، آقای پرویزپور و ... ) ، در یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی ، مردم شهر را دعوت به خواندن کتاب در روز پنجم اردیبهشت ماه سال 95 در محل پارک آی تی ( IT ) نمودند که با توجه به استقبال همیشگی مردم از حرکتها و مراسمهای فرهنگی و هنری ، جای جای پارک ،مردمان #کتاب به دست مشاهده می شدند که به مدت دو ساعت بدون اینکه حتی دعوت کنندگان مراسم را بشناسند ، به خواند کتاب مشغول بودند . " دلنیا رضایی ، تهیه کننده گزارش و عکاس "
با تشکر از همراهان توانا برای ارسال عکس ها و متن
در اینستاگرام توانا عکس ها را بزرگتر ببینید.
https://www.instagram.com/p/BEoUJulFqbS/
اگر شما هم چنین فعالیت هایی داشتید، می توانید از طریق ایمیل to@tavaana.org با ما سهیم شوید.
@Tavaana_TavaanaTech
#کتابخوانی مردم #سنندج در #پارک، در پی یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی " شهر سنندج ، مرکز استان #کردستان دارای قدمتی #تاریخی ست که به دوران آیین مهری ها بازمیگردد و آثار به جا مانده و یافت شده در این شهر ، دال بر قدمت این شهر دارد.
مردم این شهر ، همواره در طول تاریخ ، مردمانی #فرهنگ دوست ، #هنرپرور و #هنرمند بوده اند و #هنرمندان به نامی از این خطه در زمینه های مختلف هنری ( #نقاشی ، #مجسمه_سازی ، #موسیقی ، #تئاتر ، #خطاطی و ... ) در ایران و هم چنین در دنیا ، مطرح بوده و هستند .
با وجود اینکه استان کردستان ، جزو استانهای محروم کشور محسوب می شود و از شاخص های توسعه حداقل محروم هستند ، لیکن مردمانش ، از لحاظ شاخص های فرهنگی و هنری پیشتاز و پیشرو بوده اند .
در یک حرکت فرهنگی قابل تحسین ، جمعی از هنرمندان جوان شهر سنندج ( خانم شیلان برهانی ، آقای آرش زمان ، آقای پرویزپور و ... ) ، در یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی ، مردم شهر را دعوت به خواندن کتاب در روز پنجم اردیبهشت ماه سال 95 در محل پارک آی تی ( IT ) نمودند که با توجه به استقبال همیشگی مردم از حرکتها و مراسمهای فرهنگی و هنری ، جای جای پارک ،مردمان #کتاب به دست مشاهده می شدند که به مدت دو ساعت بدون اینکه حتی دعوت کنندگان مراسم را بشناسند ، به خواند کتاب مشغول بودند . " دلنیا رضایی ، تهیه کننده گزارش و عکاس "
با تشکر از همراهان توانا برای ارسال عکس ها و متن
در اینستاگرام توانا عکس ها را بزرگتر ببینید.
https://www.instagram.com/p/BEoUJulFqbS/
اگر شما هم چنین فعالیت هایی داشتید، می توانید از طریق ایمیل to@tavaana.org با ما سهیم شوید.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
#کتابخوانی مردم #سنندج در #پارک، در پی یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی " شهر سنندج ، مرکز استان #کردستان دارای قدمتی #تاریخی ست که به دوران آیین مهری ها بازمیگردد و آثار به جا مانده و یافت شده در این شهر ، دال بر قدمت این شهر دارد.
مردم این شهر ، همواره…
#کتابخوانی مردم #سنندج در #پارک، در پی یک فراخوان تلگرامی و اینستاگرامی " شهر سنندج ، مرکز استان #کردستان دارای قدمتی #تاریخی ست که به دوران آیین مهری ها بازمیگردد و آثار به جا مانده و یافت شده در این شهر ، دال بر قدمت این شهر دارد.
مردم این شهر ، همواره…
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من
۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم عمر #خیام_نیشابوری
عُمَر خَیّام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، #ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهی سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است اما آوازهی وی بیشتر به واسطهی نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
#رباعیات خیام به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. «ادوارد فیتزجرالد» رباعیات او را به انگلیسی ترجمه کردهاست که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغربزمین گردیدهاست.
یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان اصلاح #گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دورهٔ سلطنت ملکشاه سلجوقی (۴۲۶ - ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در #ریاضیات، علوم #ادبی، #دینی و #تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتاش دربارهٔ اصل پنجم #اقلیدس نام او را به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
ابداع نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
چند نمونه از رباعیات خیام:
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خون خوار تریم
ـــــ
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
ـــــ
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
ـــــ
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت هستی ما نیستی است
انگار که نیستی چون هستی خوش باش
ــــــ
چون مرده شوم خاک مرا گم سازید
احوال مــرا عبرت مــردم سازید
خاک تن من به باده آغشته کنید
وز کـالبدم خشت سر خم سازید
ــــــ
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان
#شاعر
@Tavaana_TavaanaTech
۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم عمر #خیام_نیشابوری
عُمَر خَیّام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، #ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهی سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است اما آوازهی وی بیشتر به واسطهی نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
#رباعیات خیام به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. «ادوارد فیتزجرالد» رباعیات او را به انگلیسی ترجمه کردهاست که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغربزمین گردیدهاست.
یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان اصلاح #گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دورهٔ سلطنت ملکشاه سلجوقی (۴۲۶ - ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در #ریاضیات، علوم #ادبی، #دینی و #تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتاش دربارهٔ اصل پنجم #اقلیدس نام او را به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
ابداع نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
چند نمونه از رباعیات خیام:
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خون خوار تریم
ـــــ
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
ـــــ
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
ـــــ
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت هستی ما نیستی است
انگار که نیستی چون هستی خوش باش
ــــــ
چون مرده شوم خاک مرا گم سازید
احوال مــرا عبرت مــردم سازید
خاک تن من به باده آغشته کنید
وز کـالبدم خشت سر خم سازید
ــــــ
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان
#شاعر
@Tavaana_TavaanaTech
غار کَرَفتو، بزرگترین غار دستکند ِ ایران
غار کَرَفتو در ۳۱ کیلومتری ِ شمال غرب شهر ِ دیواندره در استان #کردستان واقع شده است. میگویند نام «دیواندره» در ابتدا «نیواندره» یعنی شهری داخل دو دره بوده است که با گذشت زمان به #دیواندره تغییر نام یافته است.
این غار یکی از آثار #معماری #صخرهای است که به قرن سوم میلادی تعلق دارد. نزدیکترین روستا به غار در شمال غربی غار قرار گرفته که نامش میرسعید است و اصلیترین راه دسترسی به غار از طریق جادهی تکاب است. این غار در درون یک رشتهکوه آهکی در شمال درهای عمیق قرار گرفته است و آثار فراوانی از پناهگاهها و دخمهها و حفرهها دیده میشوند که در کنار غار اصلی قرار گرفته است.
موقعیت این غار به گونهای است که بادگیر نیست و در زمستان دامنهی جنوبی را نمیپوشاند و این در حالی است که کمی دورتر و در جنوب شرقی غار که بادگیر است برف در زمستان آن را میپوشاند. و اینگونه است که در زمستانها درون غار گرم است و در تابستانها به دلیل باد، غار خنک میشود.
غار کرفتو که از لحاظ #تاریخی و جاذبههای #گردشگری، حیرت بازدیدکنندگان را برمیانگیزد، به عقیدهی بسیاری از مورخان و همچنین #باستانشناسان، تاریخ آن به دوران سوم زمینشناسی برمیگردد. کتیبهای #یونانی بر سر در یکی از اتاقهای طبقهی سوم این غار وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلس نام میبرد.
غار کرفتو بزرگترین غار #باستانی ایران است. بخشهایی از این غار دستکَن است که در ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر از سطح زمین قرار گرفته است که برای رسیدن به آن باید بیش از ۱۸۰ پله را پیمود. دالان طبیعی این غار بیش از ۶۰۰ متر است که ارتفاع آن از ۱ تا ۱۲ متر متفاوت است. بر دیوارهی عمودی ِ طبقات مختلف این غار نقشهای متفاوتی حک شده است که میتوان به گوزن مارال، سوار کار با اسب و سایر حیوانات ناشناس و .. اشاره کرد.
در باور مردم در مورد #طلسم غار و شیوهی شکلگیری این غارها سخنها و افسانهها بسیار است.و شاید یکی از دلایل این افسانهسراییها این باشد که هنوز کسی قادر نبوده که تمامی مسیرهای غار را شناسایی کند و از آن نقشهاس تهیه کند و این عدم شناخت کافی غار به سخنانی بیمبنای مشخص در مورد وضعیت #غار دامن زده است. #غار_کرفتو در سال ۱۸۱۸ توسط «رابرت کرپورتر» دیده شد و او کتیبهی یونانی آن را خواند. رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات و نویسندهی انگلیسی قرن ۱۸ و ۱۹ بود که در سال ۱۸۱۸ از پاسارگاد نیز دیدن کرد و همچنین او نخستین کسی است که دریافت که بنایی که به مشهد مادر سلیمان معروف است همان آرامگاه کورش است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/lL1O2D
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
غار کَرَفتو در ۳۱ کیلومتری ِ شمال غرب شهر ِ دیواندره در استان #کردستان واقع شده است. میگویند نام «دیواندره» در ابتدا «نیواندره» یعنی شهری داخل دو دره بوده است که با گذشت زمان به #دیواندره تغییر نام یافته است.
این غار یکی از آثار #معماری #صخرهای است که به قرن سوم میلادی تعلق دارد. نزدیکترین روستا به غار در شمال غربی غار قرار گرفته که نامش میرسعید است و اصلیترین راه دسترسی به غار از طریق جادهی تکاب است. این غار در درون یک رشتهکوه آهکی در شمال درهای عمیق قرار گرفته است و آثار فراوانی از پناهگاهها و دخمهها و حفرهها دیده میشوند که در کنار غار اصلی قرار گرفته است.
موقعیت این غار به گونهای است که بادگیر نیست و در زمستان دامنهی جنوبی را نمیپوشاند و این در حالی است که کمی دورتر و در جنوب شرقی غار که بادگیر است برف در زمستان آن را میپوشاند. و اینگونه است که در زمستانها درون غار گرم است و در تابستانها به دلیل باد، غار خنک میشود.
غار کرفتو که از لحاظ #تاریخی و جاذبههای #گردشگری، حیرت بازدیدکنندگان را برمیانگیزد، به عقیدهی بسیاری از مورخان و همچنین #باستانشناسان، تاریخ آن به دوران سوم زمینشناسی برمیگردد. کتیبهای #یونانی بر سر در یکی از اتاقهای طبقهی سوم این غار وجود دارد که از این غار به عنوان معبد هراکلس نام میبرد.
غار کرفتو بزرگترین غار #باستانی ایران است. بخشهایی از این غار دستکَن است که در ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر از سطح زمین قرار گرفته است که برای رسیدن به آن باید بیش از ۱۸۰ پله را پیمود. دالان طبیعی این غار بیش از ۶۰۰ متر است که ارتفاع آن از ۱ تا ۱۲ متر متفاوت است. بر دیوارهی عمودی ِ طبقات مختلف این غار نقشهای متفاوتی حک شده است که میتوان به گوزن مارال، سوار کار با اسب و سایر حیوانات ناشناس و .. اشاره کرد.
در باور مردم در مورد #طلسم غار و شیوهی شکلگیری این غارها سخنها و افسانهها بسیار است.و شاید یکی از دلایل این افسانهسراییها این باشد که هنوز کسی قادر نبوده که تمامی مسیرهای غار را شناسایی کند و از آن نقشهاس تهیه کند و این عدم شناخت کافی غار به سخنانی بیمبنای مشخص در مورد وضعیت #غار دامن زده است. #غار_کرفتو در سال ۱۸۱۸ توسط «رابرت کرپورتر» دیده شد و او کتیبهی یونانی آن را خواند. رابرت کرپورتر جهانگرد و دیپلمات و نویسندهی انگلیسی قرن ۱۸ و ۱۹ بود که در سال ۱۸۱۸ از پاسارگاد نیز دیدن کرد و همچنین او نخستین کسی است که دریافت که بنایی که به مشهد مادر سلیمان معروف است همان آرامگاه کورش است.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/lL1O2D
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Tavaana
غار کَرَفتو، بزرگترین غار دستکند ِ ایران
توانا - غار کَرَفتو در ۳۱ کیلومتری ِ شمال غرب شهر ِ دیواندره در استان کردستان واقع شده است. میگویند نام «دیواندره» در ابتدا «نیواندره» یعنی شهری داخل دو دره بوده است که با گذشت زمان به دیواندره تغییر نام یافته است.
آموزشکده توانا
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان @Tavaana_TavaanaTech
چون پرده برافتد نه تو مانی و نه من
۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم عمر #خیام_نیشابوری
عُمَر خَیّام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، #ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهی سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است اما آوازهی وی بیشتر به واسطهی نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
#رباعیات خیام به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. «ادوارد فیتزجرالد» رباعیات او را به انگلیسی ترجمه کردهاست که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغربزمین گردیدهاست.
یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان اصلاح #گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دورهٔ سلطنت ملکشاه سلجوقی (۴۲۶ - ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در #ریاضیات، علوم #ادبی، #دینی و #تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتاش دربارهٔ اصل پنجم #اقلیدس نام او را به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
ابداع نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
چند نمونه از رباعیات خیام:
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خون خوار تریم
ـــــ
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
ـــــ
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
ـــــ
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت هستی ما نیستی است
انگار که نیستی چون هستی خوش باش
ــــــ
چون مرده شوم خاک مرا گم سازید
احوال مــرا عبرت مــردم سازید
خاک تن من به باده آغشته کنید
وز کـالبدم خشت سر خم سازید
ــــــ
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان
#شاعر
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/19314
@Tavaana_TavaanaTech
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
۲۸ اردیبهشت، روز بزرگداشت حکیم عمر #خیام_نیشابوری
عُمَر خَیّام نیشابوری، فیلسوف، ریاضیدان، #ستارهشناس و رباعیسرای ایرانی در دورهی سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است اما آوازهی وی بیشتر به واسطهی نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد.
#رباعیات خیام به زبانهای مختلفی ترجمه شده است. «ادوارد فیتزجرالد» رباعیات او را به انگلیسی ترجمه کردهاست که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغربزمین گردیدهاست.
یکی از برجستهترین کارهای وی را میتوان اصلاح #گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظامالملک، که در دورهٔ سلطنت ملکشاه سلجوقی (۴۲۶ - ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در #ریاضیات، علوم #ادبی، #دینی و #تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعاتاش دربارهٔ اصل پنجم #اقلیدس نام او را به عنوان ریاضیدانی برجسته در تاریخ علم ثبت کردهاست.
ابداع نظریهای دربارهٔ نسبتهای همارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهمترین کارهای اوست.
چند نمونه از رباعیات خیام:
ای مفتی شهر از تو بیدار تریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان نوشی و ما خون رزان
انصاف بده کدام خون خوار تریم
ـــــ
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من میگویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
آواز دهل شنیدن از دور خوش است
ـــــ
از جمله رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا بما گوید باز
پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمیآیی باز
ـــــ
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماه رخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت هستی ما نیستی است
انگار که نیستی چون هستی خوش باش
ــــــ
چون مرده شوم خاک مرا گم سازید
احوال مــرا عبرت مــردم سازید
خاک تن من به باده آغشته کنید
وز کـالبدم خشت سر خم سازید
ــــــ
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان
#شاعر
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/19314
@Tavaana_TavaanaTech
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Telegram
آموزشکده توانا
رباعیات #خیام - با صدای احمد #شاملو و آواز استاد محمدرضا #شجریان
@Tavaana_TavaanaTech
@Tavaana_TavaanaTech