درباره #بخیه و سیستم #درمانی #ایران
علی نصر یکی از #پزشکان ایرانی ساکن کانادا به موضوع «صدرا» و کشیدن بخیههای او به خاطر بیپولی پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت به سیستم درمانی ایران و مشکلات آن اشاره دارد و معتقد است پزشکان معمولا در اشتباهاتی که رخ میدهد به خاطر عدم وجود قواعد و ضوابط کافی مرتکب خطا میشوند. در بخشی از یادداشت علی نصر آمده است: «به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. بخصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…»
----------
یادداشت علی نصر را کاملتر بخوانید:
۱- راستش این اولین بار نیست من با موضوع کشیدن بخیهء #بیمار به دلیل عدم پرداخت مواجه میشم. یادم هست خیلی سال پیش وقتی دانشجوی رشتهء #پزشکی بودم، شنیدم که چنین قانون نانوشتهای در بیمارستانهای دولتی وجود داره و البته ما اون موقع موضوع بیشتر برایمان شبیه جوک یا شایعه بود و خندیدیم و گذشتیم و هیچ وقت بصورت یک اتفاق واقعی باهاش مواجه نشدیم.
۲- من بین اساتید و دوستان پزشکم انسانهای خیلی شریفی میشناسم. انسانهای شریفی که حتی از جیب خود بخش یا تمام مخارج بیمارستانی بیمار مستحق را پرداخت میکنند. یادم هست که یکی از جراحان چشم پزشک بیمارستانمان وقتی وارد اتاق عمل شد، یکی از پرستارها پشت سرش به من میگفت دکتر ماهی چند تا مریض پیوند قرنیه داره که خرج بستری شدن بیمارستانشون رو خودش میده و این هم یکی از اوناست.
یادم هست دوستان و اساتید و همکلاسیهایی داشتم که وقتی زلزلهء بم اتفاق افتاد، درس و کار و زندگی را ول کردند و راهی بم شدند.
پزشکانی میشناسم که در دور افتادهترین نقاط مشغول کار هستند و واقعا قصدشان خدمت به مردم است.
۳- به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. به خصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…
پزشک موظف است برای بیمار توضیح دهد که چه اتفاقی در بدنش افتاده، و سپس راههای درمانی موجود را معرفی کند و در نهایت این بیمار است که باید از بین راههای موجود یکی را انتخاب کند.
حتی این رویکرد اتونومیک درمان بیمار تا حدی پیش میرود که اگر به هر نحوی پزشک به بیمار القا کند که کدام یک از راههای درمانی را پیشنهاد میدهد، بیمار حق شکایت از پزشک را دارد!
البته بحث بر سر اینکه این رویکرد تا چه حد بهتر است یا اینکه این رویکرد در ایران، آن هم با نحوهء برخورد و نوع رفتار و فرهنگهای مختلف #بیماران و آدمهای عصبی و همراهان بیماران و … تا چه حد عملی است، یا اینکه همینجا در خارج از ایران هم سیستم درمانی انواع مشکلات خودش را دارد چیز دیگری است. هر چند آنچه حتی قابل مقایسه نیست، کرامت و احترام انسانی بیمار است.
۴- جدای از قضیهء #درمان، نوع برخوردها و رفتاری که برخی پزشکان با بیماران دارند جای تاسف دارد. برخوردهایی که شاید اگر در کشورهایی که حقوق بیماران رعایت میشود انجام شود، نه تنها پزشک محترم از کار بیکار میشود بلکه از محل تحتانی دوخت شلوار هم آویزانش میکنند.
علی نصر یکی از #پزشکان ایرانی ساکن کانادا به موضوع «صدرا» و کشیدن بخیههای او به خاطر بیپولی پرداخته است. او در بخشی از این یادداشت به سیستم درمانی ایران و مشکلات آن اشاره دارد و معتقد است پزشکان معمولا در اشتباهاتی که رخ میدهد به خاطر عدم وجود قواعد و ضوابط کافی مرتکب خطا میشوند. در بخشی از یادداشت علی نصر آمده است: «به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. بخصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…»
----------
یادداشت علی نصر را کاملتر بخوانید:
۱- راستش این اولین بار نیست من با موضوع کشیدن بخیهء #بیمار به دلیل عدم پرداخت مواجه میشم. یادم هست خیلی سال پیش وقتی دانشجوی رشتهء #پزشکی بودم، شنیدم که چنین قانون نانوشتهای در بیمارستانهای دولتی وجود داره و البته ما اون موقع موضوع بیشتر برایمان شبیه جوک یا شایعه بود و خندیدیم و گذشتیم و هیچ وقت بصورت یک اتفاق واقعی باهاش مواجه نشدیم.
۲- من بین اساتید و دوستان پزشکم انسانهای خیلی شریفی میشناسم. انسانهای شریفی که حتی از جیب خود بخش یا تمام مخارج بیمارستانی بیمار مستحق را پرداخت میکنند. یادم هست که یکی از جراحان چشم پزشک بیمارستانمان وقتی وارد اتاق عمل شد، یکی از پرستارها پشت سرش به من میگفت دکتر ماهی چند تا مریض پیوند قرنیه داره که خرج بستری شدن بیمارستانشون رو خودش میده و این هم یکی از اوناست.
یادم هست دوستان و اساتید و همکلاسیهایی داشتم که وقتی زلزلهء بم اتفاق افتاد، درس و کار و زندگی را ول کردند و راهی بم شدند.
پزشکانی میشناسم که در دور افتادهترین نقاط مشغول کار هستند و واقعا قصدشان خدمت به مردم است.
۳- به عنوان کسی که از داخل سیستم درمانی میآید متاسفانه باید بگویم که در ایران چیزی به نام حقوق بیمار اصلا معنا و مفهومی ندارد. فرهنگ قیم مآبانه و پدرسالارانهء حاکم بر نظام پزشکی ایران، پزشک را در موقعیتی قرار میدهد که ریش و قیچی در دست خودش است و هر کار که صلاح بداند انجام میدهد.
حال آنکه سالهاست در کشورهای پیشرفته چنین رویکرد و روشی منسوخ شده است. در واقع این بیمار است که باید انتخاب کند پزشکی که مشغول انجام شغلش است چه خدمات درمانیای برای او انجام دهد. بیمار سواد و آگاهیاش را ندارد؟ خب این اتفاقا جزو وظایف تعریف شدهء پزشک است که بیمار را آموزش بدهد. به خصوص در مورد بیماریهای جدی و تهدید کننده مثل سرطان، دیابت، و…
پزشک موظف است برای بیمار توضیح دهد که چه اتفاقی در بدنش افتاده، و سپس راههای درمانی موجود را معرفی کند و در نهایت این بیمار است که باید از بین راههای موجود یکی را انتخاب کند.
حتی این رویکرد اتونومیک درمان بیمار تا حدی پیش میرود که اگر به هر نحوی پزشک به بیمار القا کند که کدام یک از راههای درمانی را پیشنهاد میدهد، بیمار حق شکایت از پزشک را دارد!
البته بحث بر سر اینکه این رویکرد تا چه حد بهتر است یا اینکه این رویکرد در ایران، آن هم با نحوهء برخورد و نوع رفتار و فرهنگهای مختلف #بیماران و آدمهای عصبی و همراهان بیماران و … تا چه حد عملی است، یا اینکه همینجا در خارج از ایران هم سیستم درمانی انواع مشکلات خودش را دارد چیز دیگری است. هر چند آنچه حتی قابل مقایسه نیست، کرامت و احترام انسانی بیمار است.
۴- جدای از قضیهء #درمان، نوع برخوردها و رفتاری که برخی پزشکان با بیماران دارند جای تاسف دارد. برخوردهایی که شاید اگر در کشورهایی که حقوق بیماران رعایت میشود انجام شود، نه تنها پزشک محترم از کار بیکار میشود بلکه از محل تحتانی دوخت شلوار هم آویزانش میکنند.
اگر مهران مدیری بخواهد «در حاشیه ۲» را با موضوع #بخیه بسازد....
کاری از علیرضا صدیقی-روزنامه قانون @Tavaana_Tavaanatech
کاری از علیرضا صدیقی-روزنامه قانون @Tavaana_Tavaanatech