Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خلاصهای از گردهمایی گروه «دانشگاه زنده است» روز ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - ۷ دسامبر ۲۰۲۲، #بروکسل
"در کنار رفقای خود در ایران، به همرزمی ایستادیم و صدای مردم ایران را فریاد زدیم. در مقابل استبداد و با امید آزادی.:
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#دانشگاه_زنده_است
#فرزند_کارگرانیم_کنارشان_میمانیم
#در_ستایش_همبستگی
#mahsaamini
#woman_life_freedom
#university_is_alive
@Blackfishvoice1
"در کنار رفقای خود در ایران، به همرزمی ایستادیم و صدای مردم ایران را فریاد زدیم. در مقابل استبداد و با امید آزادی.:
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#دانشگاه_زنده_است
#فرزند_کارگرانیم_کنارشان_میمانیم
#در_ستایش_همبستگی
#mahsaamini
#woman_life_freedom
#university_is_alive
@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آبان ۱۳۳۱، شعر قایق از نیما یوشیج
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم:
« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله
است آب
امدادی ای رفیقان با من.»
گل کرده است پوزخندشان اما
بر من،
بر قایقم که نه موزون
بر حرفهایم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بیرون.
در التهابم از حد بیرون
فریاد بر می آید از من:
« در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست،
هزّالی و
جلافت و غوغای هست و نیست
سهو است و جز به پاس ضرر نیست.»
با سهوشان
من سهو می خرم
از حرفهای کامشکن شان
من درد می برم
خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟
فریاد می زنم.
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر
شماست:
یک دست بی صداست
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم.
فریاد می زنم!
#اعدام_نباید_بماند_جانی_عمدا_بستاند
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
با قایقم نشسته به خشکی
فریاد می زنم:
« وامانده در عذابم انداخته است
در راه پر مخافت این ساحل خراب
و فاصله
است آب
امدادی ای رفیقان با من.»
گل کرده است پوزخندشان اما
بر من،
بر قایقم که نه موزون
بر حرفهایم در چه ره و رسم
بر التهابم از حد بیرون.
در التهابم از حد بیرون
فریاد بر می آید از من:
« در وقت مرگ که با مرگ
جز بیم نیستیّ وخطر نیست،
هزّالی و
جلافت و غوغای هست و نیست
سهو است و جز به پاس ضرر نیست.»
با سهوشان
من سهو می خرم
از حرفهای کامشکن شان
من درد می برم
خون از درون دردم سرریز می کند!
من آب را چگونه کنم خشک؟
فریاد می زنم.
من چهره ام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر
شماست:
یک دست بی صداست
من، دست من کمک ز دست شما می کند طلب.
فریاد من شکسته اگر در گلو، وگر
فریاد من رسا
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد می زنم.
فریاد می زنم!
#اعدام_نباید_بماند_جانی_عمدا_بستاند
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۱ دی ۱۳۵۷، معصومه شادمانی که به دلیل لو ندادن دو پسر مجاهد خود در رژیم پهلوی به حبس ابد محکوم شده بود، از زندان آزاد شد. او به دلیل فراری دادن اشرف دهقانی از اعضای چریکهای فدائی معروف شد. جمهوری اسلامی ۳ سال بعد در همین ماه وقتی ۵۰ سال سن داشت او را به جوخه تیرباران سپرد.
#اعدامهای_دههشصت
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
#اعدامهای_دههشصت
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
در فروردین ۵۳، خانواده های زندانیان سیاسی موفق میشوند امکان ملاقات حضوری و جمعی را از مسئولین زندان بگیرند، به ابتکار زندانیانی مانند معصومه شادمانی و همراهی خانوادهها تلاش میشود با آوردن چادر اضافه به داخل زندان توسط ملاقاتیها، امکانی برای فرار زندانیان زن فراهم شود، اشرف دهقانی از زندانیان سازمان چریکهای فدائی به همراه ناهید جلال زاده از سازمان مجاهدین بعد از پایان ملاقات با سر کردن چادر همراه با ملاقاتیها به سمت در خروج زندان حرکت میکنند و از میان این دو، اشرف دهقانی موفق به فرار شده و ناهید جلال زاده توسط نگهبانهای زندان شناسائی میشود، شرح این فرار در کتاب «حماسه مقاومت» نوشته خود اشرف دهقانی به تفصیل آمده است.
معصومه شادمانی متولد ۱۳۱۰ در شهر اراک بود، تا ۴۰ سالگی به عنوان زنی خانهدار و مادر ۶ فرزند به زندگی عادی مشغول بود، در ابتدای دهه ۵۰ از طریق ارتباط خانوادگی با مصطفی جوان خوشدل از رهبران سازمان مجاهدین خلق، در ارتباط تدارکاتی با این سازمان و خانوادههای زندانیان سیاسی قرار گرفت، بعد از دستگیری علیرضا کبیری، یکی از فرزندانش بخاطر فعالیتهای مرتبط با سازمان مجاهدین این ارتباط تقویت شد و نهایتا به دستگیری خودش در ۶ مهر ۱۳۵۲ انجامید. در دادگاه ابتدایی اعدام و در دادگاه تجدیدنظر حبس ابد گرفت و تا آزادی در ۲۱ دیماه ۵۷ در زندان ماند.
از میان ۶۵ زندانی سیاسی که در این روز از زندان قصر آزاد شدند حداقل ۱۵ نفر پس از سرکوب انقلاب ۵۷، توسط حاکمان جمهوری اسلامی اعدام شدند. علاوه بر معصومه شادمانی، جواد زنجیره فروش، محمدهادی کاملان نجار، احمد منادی، مرتضی اعلایی و ذبیحالله ملکی همگی از اعضا یا هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در سالهای ۶۰ و ۶۱ اعدام شدند. حمید خادمی، از اعضای همین سازمان در درگیری ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ کشته شد. شکرالله پاکنژاد، عضو جبههی دموکراتیک ملی ایران در ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد. محمد سیدمحسن دماوندی و جبرئیل هاشمی آذر، هر سه از اعضای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در مهر ماه ۱۳۶۰ اعدام شدند. کادرهای همین سازمان چنگیز احمدی در سال ۱۳۶۱ به همراه همسرش دستگیر و در راه بازجویی به انفرادی بعد شکنجه بازجویی درگذشت و حسن صدیقی در سال ۱۳۶۶ به شکل نامعلومی در زندان درگذشت. بنده علی مرادپور دوشانلو و محمود بهکیش، هر دو از اعضای سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در جریان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اعدام شدند. اصغر فرجخواه که اطلاعی در مورد وابستگی سازمانی او مشخص نیست نیز در شمار اعدام شدهگان است. به علاوه ابوالقاسم اثناعشری، از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران به رغم اینکه خودش تواب و یکی از کمک بازجویان شعبهی هفتم اوین شده بود، در۴ بهمن ۱۳۶۳ اعدام شد.
مزار معصومه شادمانی در قطعه ۹۲ بهشت زهرای تهران است.
#اعدامهای_دههشصت
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
معصومه شادمانی متولد ۱۳۱۰ در شهر اراک بود، تا ۴۰ سالگی به عنوان زنی خانهدار و مادر ۶ فرزند به زندگی عادی مشغول بود، در ابتدای دهه ۵۰ از طریق ارتباط خانوادگی با مصطفی جوان خوشدل از رهبران سازمان مجاهدین خلق، در ارتباط تدارکاتی با این سازمان و خانوادههای زندانیان سیاسی قرار گرفت، بعد از دستگیری علیرضا کبیری، یکی از فرزندانش بخاطر فعالیتهای مرتبط با سازمان مجاهدین این ارتباط تقویت شد و نهایتا به دستگیری خودش در ۶ مهر ۱۳۵۲ انجامید. در دادگاه ابتدایی اعدام و در دادگاه تجدیدنظر حبس ابد گرفت و تا آزادی در ۲۱ دیماه ۵۷ در زندان ماند.
از میان ۶۵ زندانی سیاسی که در این روز از زندان قصر آزاد شدند حداقل ۱۵ نفر پس از سرکوب انقلاب ۵۷، توسط حاکمان جمهوری اسلامی اعدام شدند. علاوه بر معصومه شادمانی، جواد زنجیره فروش، محمدهادی کاملان نجار، احمد منادی، مرتضی اعلایی و ذبیحالله ملکی همگی از اعضا یا هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در سالهای ۶۰ و ۶۱ اعدام شدند. حمید خادمی، از اعضای همین سازمان در درگیری ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۰ کشته شد. شکرالله پاکنژاد، عضو جبههی دموکراتیک ملی ایران در ۲۸ آذر ۱۳۶۰ تیرباران شد. محمد سیدمحسن دماوندی و جبرئیل هاشمی آذر، هر سه از اعضای سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر) در مهر ماه ۱۳۶۰ اعدام شدند. کادرهای همین سازمان چنگیز احمدی در سال ۱۳۶۱ به همراه همسرش دستگیر و در راه بازجویی به انفرادی بعد شکنجه بازجویی درگذشت و حسن صدیقی در سال ۱۳۶۶ به شکل نامعلومی در زندان درگذشت. بنده علی مرادپور دوشانلو و محمود بهکیش، هر دو از اعضای سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) در جریان کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اعدام شدند. اصغر فرجخواه که اطلاعی در مورد وابستگی سازمانی او مشخص نیست نیز در شمار اعدام شدهگان است. به علاوه ابوالقاسم اثناعشری، از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران به رغم اینکه خودش تواب و یکی از کمک بازجویان شعبهی هفتم اوین شده بود، در۴ بهمن ۱۳۶۳ اعدام شد.
مزار معصومه شادمانی در قطعه ۹۲ بهشت زهرای تهران است.
#اعدامهای_دههشصت
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
#در_چنین_روزهایی تیر ۱۳۰۴، محترم اسکندری شاعر و از بنیانگذاران «نسوان وطنخواه» که برای حقوق زنان مبارزه میکرد تنها چند روز بعد از آزادی از زندان #رضا_شاه در سن ۲۹ سالگی درگذشت.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
پدر محترم به نام محمد علی میرزا اسکندری از اعضای #انجمن_مخفی «آدمیت» بود و از همانجا بود که محترم با حقوق زنان آشنا شد. پس از آن که انقلاب مشروطیت دستاورد چندی برای زنان به همراه نداشت محترم به همراه گروهی دیگر از زنان جمعیت نسوان وطنخواه را تاسیس کرد. و در آن برای تحصیل زنان و حضور در صنعت، تاسیس بیمارستان برای زنان فقیر، آموزش اجباری برای کودکان، لغو حجاب اجباری، حقوق برابر برای کار برابر و لغو تعدد زوجات تلاش کردند.
در ۱۳۱۲ #رضا_شاه مطبوعات و انجمنهای مستقل را سرکوب کرد که جمعیت نسوان وطنخواه همراه با «پیک سعادت نسوان»، «سازمان بیداری زنان»، «جامعه زنان قزوین»، «نامه بانوان»، «شهناز آزاد» و «جهان زنان» به اتهام نشر عقاید کمونیستی تعطیل و اعضایشان زندانی شدند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
در ۱۳۱۲ #رضا_شاه مطبوعات و انجمنهای مستقل را سرکوب کرد که جمعیت نسوان وطنخواه همراه با «پیک سعادت نسوان»، «سازمان بیداری زنان»، «جامعه زنان قزوین»، «نامه بانوان»، «شهناز آزاد» و «جهان زنان» به اتهام نشر عقاید کمونیستی تعطیل و اعضایشان زندانی شدند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ٢١ فوریه ١٨٤٨، مانیفست کمونیست نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس منتشر شد. مانیفست درمورد مذهب، تبعیض مالی، ملی و جنسی و رابطه آنها با نظام حقوقی مالکیت صحبت میکند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
فصل اول مانیفست با یادداشتی درباره تاریخ آغاز می شود: «تاریخ تمام جوامع تاکنون موجود، تاریخ مبارزات طبقاتی بوده است. آزاده و برده، پاتریسین و پلبین، ارباب و سرف، استادکارگاه و پیشه ور روزمزد، در یک کلام، ستمگر و ستمدیده با یکدیگر ستیزی دائمی داشته و به پیکاری بی وقفه، گاه نهان و گاه آشکار، دست یازیده اند، پیکاری که هر بار یا به نوسازی انقلابی کل جامعه یا به نابودی توامان طبقات در حال پیکار انجامیده است.
جامعه بورژوایی جدید که از ویرانه های جامعه فئودالی سربرآورده، تضادهای طبقاتی را از بین نبرده است. در عوض طبقات جدید، شرایط جدید ستمگری و اشکال تازه ای از مبارزه را جانشین نوع کهنه آنها کرده است.»
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
جامعه بورژوایی جدید که از ویرانه های جامعه فئودالی سربرآورده، تضادهای طبقاتی را از بین نبرده است. در عوض طبقات جدید، شرایط جدید ستمگری و اشکال تازه ای از مبارزه را جانشین نوع کهنه آنها کرده است.»
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ناصر پاکدامن، استاد اقتصاد دانشگاه تهران، عضو سابق کانون نویسندگان ایران و جامعه سوسیالیستهای ایرانی در اروپا و از بنیانگذاران کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور و سازمان ملی دانشگاهیان در داخل کشور، در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
صدا مصاحبه او با ضیا صدقی در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۳ است که در مورد فعالیتهایش در دوران انقلاب به خصوص در سازمان ملی دانشگاهیان و نگرانی از خطر فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی میگوید.
عکس نیز از سخنرانی او در «کمیته برگزاری تظاهرات اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران» در پاریس همزمان با حضور حسن روحانی، رئیس جمهور وقت، در ۲۴ آبان ۱۳۹۴ است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
صدا مصاحبه او با ضیا صدقی در پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد در ۵ اردیبهشت ۱۳۶۳ است که در مورد فعالیتهایش در دوران انقلاب به خصوص در سازمان ملی دانشگاهیان و نگرانی از خطر فاشیسم مذهبی جمهوری اسلامی میگوید.
عکس نیز از سخنرانی او در «کمیته برگزاری تظاهرات اعتراض به نقض حقوق بشر در ایران» در پاریس همزمان با حضور حسن روحانی، رئیس جمهور وقت، در ۲۴ آبان ۱۳۹۴ است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زن_زندگی_آزادی
@TarTaKar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#در_چنین_روزی ۲۵ شهریور ۱۴۰۱، #ژینا_امینی، با ضرب و شتم بازداشتگاه گشت ارشاد کشته شد. مرگ او قیام #زن_زندگی_آزادی را جرقه زد که نتنها با مبارزه برای حقوق زنان و #حجاب_اجباری، ایدولوژی طبقه حاکم را نشانه رفت بلکه با درنوردیدن مرزهای مصنوعی دولتها که ملتها را به زیر یوغ خود میکشانند، فریاد همبستگی خود را علیه هرگونه تبعیضی به گوش تمامی زحمتکشان جهان رسانید.
«رهبران این سرزمین ماییم!»
@TarTaKar
«رهبران این سرزمین ماییم!»
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲، پس از آغاز قیام #زن_زندگی_آزادی گروهی از زنان در عراق با تجمع در میدان فردوس بغداد در پشتیبانی، به قانون حجاب اجباری دختران محصل عراقی اعتراض کردند.آنها با در دست داشتن پلاکاردهایی به زبانهای عربی و انگلیسی با خیزش زنان در ایران اعلام همبستگی کردند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar
#در_چنین_روزی ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۲، گروهی از زنان در افغانستان برای اعلام همبستگی با زنان معترض در ایران مقابل سفارت ایران در کابل گرد هم آمدند و فریاد#زن_زندگی_آزادی سردادند. نیروهای طالبان با باتوم، لت و کوب و تیراندازی هوایی تجمع آنها را برهم زدند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@TarTaKar