🔰 صدا و سیشا، #گشودگی یا #پوشیدگی
🔶 تقدیم به دکتر #محسن_سلگی و #همه_ی #دوستان #دردمند مشغول به فعالیت در #سیشا
✍ #امید_نادری
با تمام #هشدارهایی که از #چپ و #راست از سر #سیاست و یا #کیاست داده می شود که جامعه و کشور بر سر یک #پیچ_تند قرار دارد و باید #تک صدایی را بر #چند صدای #ترجیح داد، اما اکنون جامعه #انقلابی_زده و #سیاست_زده ایران در دهه #چهارم عمر خود به جایگاهی رسیده است که خواستار #نقد خود، راه و هدفی است که برای آن دست به #انقلاب زده است. بی شک شرایط بسیاری باعث به وجود آمدن چنین #خودنقدگرایی شده است، که اگر بخواهیم به طور #سطحی و نه #دقیق تحقیقی، مواردی از آن ها را نام ببریم، (چرا که چگونگی و چرایی رسیدن به چنین موقعیتی از #حوزه این نوشتار بیرون است) می توان به افزایش سطح سواد #اجتماعی و #آکادمیک، برخورد با دنیا از دریچه هایی #بجز دین، تغییر گرایش باورمندان از #مونولیستی به نام حوزه علمیه و تبدیل آن به #پلورالیستی همچون #دانشگاه، #رسانه های دیداری و شنیداری، سیر و سیاحت و مواردی از این دست را نام برد. اما شاید اگر جامعه را به مثابه #افلاطون به یک انسان با #قلم بزرگتر تعبیر کنیم، بعد از گذشت چهل سال از سن این انسان بزرگ، #خواه_ناخواه این حالت برای این بزرگ انسان پیش می آید که با اندیشیدن به گذشته خود سعی کند تا دریابد که نقاط6 ضعف و قدرتش کجا بوده اند، آیا مسیر درستی را پیموده است و آیا هدفی را که در پی آن بوده است را به #درستی انتخاب کرده است و یا نه. در این میان صدا و سیشا به عنوان یکی از #ستون های اصلی این #خیمه_شبازی چهل ساله به مرحله ای رسیده است که می توان این صداها را هرچند #آهسته و #لرزان ولی به هر حال می توان از درون آن #شنید. اما این صداهایی که از سیشا بلند می شوند را می توان به #دوگونه تفسیر کرد و از دو منظر #خوش_بینانه و #بدبینانه نگریست. در حالت #خوشبینانه می توان آن را به این شیوه تعبیر کرد که مسوئلان این #نهاد به #اشتباه خود پی برده اند و به دنبال #تغییر و #عذر به #درگاه #ملت بردن هستند، که چون #قرائن بسیاری در دست هست که این تفسیر #خوشبینانه #بویی از واقعیت نبرده است از #خیرش می گذریم و به دومین می پردازیم. اما تفسیر بدبینانه که هرچند #بدبینانه لغت درستی برایش نیست و باید گفت #واقع_بینانه، این است که سیشا به #پوچی خورده است و کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته است و #ناتوان از #رقابت با #رقیبان نه توان #پذیرش #اشتباه را دارد و نه #توان #جلوگیری از #شکست را. اما در نقد این موضوع باید یک #سه_گانه ای را به صورت نگرش، روش و کنش در نظر آورد. در این سه گانه که به اعتقاد بنده در سیستم های بسیاری می توان آن ها را دید، #روشنی هایی وجود دارد که می توانند به #شرط_پذیرش موجب #توفیق در کار سیشا و دمیدن #روحی تازه ای در آن شوند. اگر بخواهم از #گان آخر به اول آن ها را به طور خلاصه روشن نمایم، ضلع #کنش مربوط می شود به ساختار #فیزیکی سیشا، ساختاری که شما هر روز به نظاره آن می نشینید، مجریان #پیراهن ها را از #سبز به #بنفش، از #بنفش به #سفید و از #سفید به #سیاه تبدیل می کنند، گل ها را از #لاله به #عباسی و از #عباسی به #کاکتوس، روزی #سنت را با #مدرن در هم می آمیزند و دکوراسیونی #پست_مدرن به #زعم خودشان تحویل مخاطب می دهند و فردا روزش در تنازعی دیالکتیکی بین #تهیه_کننده و #ناظر #راستین_بین با زدن رنگی سرخ و سیاه و چسباندن دو شعار و چندتایی #سربند و #روبند و #چشم_بند از #غلظت #غرب_زدگیش می کاهند و از #موجودی #لاابالی به #وجودی #پریشان و #پشیمان و #ترس_آگاه تبدیلش می کنند و با #قلبی_آرام و #روحی مطمئن به مجری می گویند که با تمام توانش در #چشمان مخاطبان زل بزند و بگوید: #خوشحالم که امروز هم مهمان خانه های شما هستیم و می دانیم که سر از پا نمی شناختید، که ما دوباره مهمان خانه های زیبایتان شویم. اما در بعد روش که #متاسفانه و یا #خوشبختانه تنها این شبکه #چهار است که توانسته است از سطح #کنش به سطح #روش #صعودی داشته باشد و آن هم نه به تمامی. تا پیش از به وجود آمدن این شبکه اصولا فضای #منولوگی بر پیکره #سیشا #سایه افکنده بود و به رسم #فرهنگ هزارساله شان تک مجری بود که از روی کاغذ چند بندی را می خواند و #تصدیقی هم از روی همان بند ها می گرفت و برنامه به خوبی به پایان می رسید، فضایی #پدرسالارانه و #خطبه_خوانانه که به ارث رسیده از #دیار_خوبان بود.
اما در طی این چند سال و با در #تقابل قرار گرفتن با رسانه های #مجازی و اتفاقات #ناخواسته و #فضای به زور باز شده #اطلاعاتی بر روی مردم و کاهش #جهش_گونه مخاطبان تی وی، #آینده_نگرانشان سعی در تغییر شیوه از #مونولوگ به #دیالوگ نمودند، اما پس از اندک زمانی متوجه شدند که در #دیالوگ خاصیتی نهفته است که #نمی تواند مورد قبولشان افتد، چرا که #شانیت #سیشا یک #شانیت #توجیهی و #مشروعیت_ز
ایی بوده و
🔶 تقدیم به دکتر #محسن_سلگی و #همه_ی #دوستان #دردمند مشغول به فعالیت در #سیشا
✍ #امید_نادری
با تمام #هشدارهایی که از #چپ و #راست از سر #سیاست و یا #کیاست داده می شود که جامعه و کشور بر سر یک #پیچ_تند قرار دارد و باید #تک صدایی را بر #چند صدای #ترجیح داد، اما اکنون جامعه #انقلابی_زده و #سیاست_زده ایران در دهه #چهارم عمر خود به جایگاهی رسیده است که خواستار #نقد خود، راه و هدفی است که برای آن دست به #انقلاب زده است. بی شک شرایط بسیاری باعث به وجود آمدن چنین #خودنقدگرایی شده است، که اگر بخواهیم به طور #سطحی و نه #دقیق تحقیقی، مواردی از آن ها را نام ببریم، (چرا که چگونگی و چرایی رسیدن به چنین موقعیتی از #حوزه این نوشتار بیرون است) می توان به افزایش سطح سواد #اجتماعی و #آکادمیک، برخورد با دنیا از دریچه هایی #بجز دین، تغییر گرایش باورمندان از #مونولیستی به نام حوزه علمیه و تبدیل آن به #پلورالیستی همچون #دانشگاه، #رسانه های دیداری و شنیداری، سیر و سیاحت و مواردی از این دست را نام برد. اما شاید اگر جامعه را به مثابه #افلاطون به یک انسان با #قلم بزرگتر تعبیر کنیم، بعد از گذشت چهل سال از سن این انسان بزرگ، #خواه_ناخواه این حالت برای این بزرگ انسان پیش می آید که با اندیشیدن به گذشته خود سعی کند تا دریابد که نقاط6 ضعف و قدرتش کجا بوده اند، آیا مسیر درستی را پیموده است و آیا هدفی را که در پی آن بوده است را به #درستی انتخاب کرده است و یا نه. در این میان صدا و سیشا به عنوان یکی از #ستون های اصلی این #خیمه_شبازی چهل ساله به مرحله ای رسیده است که می توان این صداها را هرچند #آهسته و #لرزان ولی به هر حال می توان از درون آن #شنید. اما این صداهایی که از سیشا بلند می شوند را می توان به #دوگونه تفسیر کرد و از دو منظر #خوش_بینانه و #بدبینانه نگریست. در حالت #خوشبینانه می توان آن را به این شیوه تعبیر کرد که مسوئلان این #نهاد به #اشتباه خود پی برده اند و به دنبال #تغییر و #عذر به #درگاه #ملت بردن هستند، که چون #قرائن بسیاری در دست هست که این تفسیر #خوشبینانه #بویی از واقعیت نبرده است از #خیرش می گذریم و به دومین می پردازیم. اما تفسیر بدبینانه که هرچند #بدبینانه لغت درستی برایش نیست و باید گفت #واقع_بینانه، این است که سیشا به #پوچی خورده است و کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته است و #ناتوان از #رقابت با #رقیبان نه توان #پذیرش #اشتباه را دارد و نه #توان #جلوگیری از #شکست را. اما در نقد این موضوع باید یک #سه_گانه ای را به صورت نگرش، روش و کنش در نظر آورد. در این سه گانه که به اعتقاد بنده در سیستم های بسیاری می توان آن ها را دید، #روشنی هایی وجود دارد که می توانند به #شرط_پذیرش موجب #توفیق در کار سیشا و دمیدن #روحی تازه ای در آن شوند. اگر بخواهم از #گان آخر به اول آن ها را به طور خلاصه روشن نمایم، ضلع #کنش مربوط می شود به ساختار #فیزیکی سیشا، ساختاری که شما هر روز به نظاره آن می نشینید، مجریان #پیراهن ها را از #سبز به #بنفش، از #بنفش به #سفید و از #سفید به #سیاه تبدیل می کنند، گل ها را از #لاله به #عباسی و از #عباسی به #کاکتوس، روزی #سنت را با #مدرن در هم می آمیزند و دکوراسیونی #پست_مدرن به #زعم خودشان تحویل مخاطب می دهند و فردا روزش در تنازعی دیالکتیکی بین #تهیه_کننده و #ناظر #راستین_بین با زدن رنگی سرخ و سیاه و چسباندن دو شعار و چندتایی #سربند و #روبند و #چشم_بند از #غلظت #غرب_زدگیش می کاهند و از #موجودی #لاابالی به #وجودی #پریشان و #پشیمان و #ترس_آگاه تبدیلش می کنند و با #قلبی_آرام و #روحی مطمئن به مجری می گویند که با تمام توانش در #چشمان مخاطبان زل بزند و بگوید: #خوشحالم که امروز هم مهمان خانه های شما هستیم و می دانیم که سر از پا نمی شناختید، که ما دوباره مهمان خانه های زیبایتان شویم. اما در بعد روش که #متاسفانه و یا #خوشبختانه تنها این شبکه #چهار است که توانسته است از سطح #کنش به سطح #روش #صعودی داشته باشد و آن هم نه به تمامی. تا پیش از به وجود آمدن این شبکه اصولا فضای #منولوگی بر پیکره #سیشا #سایه افکنده بود و به رسم #فرهنگ هزارساله شان تک مجری بود که از روی کاغذ چند بندی را می خواند و #تصدیقی هم از روی همان بند ها می گرفت و برنامه به خوبی به پایان می رسید، فضایی #پدرسالارانه و #خطبه_خوانانه که به ارث رسیده از #دیار_خوبان بود.
اما در طی این چند سال و با در #تقابل قرار گرفتن با رسانه های #مجازی و اتفاقات #ناخواسته و #فضای به زور باز شده #اطلاعاتی بر روی مردم و کاهش #جهش_گونه مخاطبان تی وی، #آینده_نگرانشان سعی در تغییر شیوه از #مونولوگ به #دیالوگ نمودند، اما پس از اندک زمانی متوجه شدند که در #دیالوگ خاصیتی نهفته است که #نمی تواند مورد قبولشان افتد، چرا که #شانیت #سیشا یک #شانیت #توجیهی و #مشروعیت_ز
ایی بوده و