─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─
#حدیث
باب غيبت صالح پيامبر عليه السّلام
🔺 زيد شحّام از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود:
✳️صالح زمانى از ميان قوم خود غيبت كرد و روزى كه غايب شد مردى كامل و خوش اندام و انبوه ريش و لاغر ميان و سبك گونه و در ميان مردان متوسّط القامه بود و چون نزد قومش برگشت او را از صورتش نشناختند، به سوى قومش برگشت در حالى كه مردم سه دسته بودند:
⬅️منكرانى كه هرگز برنگشتند؛ كسانى كه اهل شكّ و ترديد بودند؛ و ديگرانى كه اهل ايمان و يقين بودند
⬅️ و صالح عليه السّلام هنگامى كه برگشت ابتدا به دعوت اهل #شک و ترديد پرداخت و به آنها گفت: من «صالح» هستم، امّا او را تكذيب كردند و دشنام دادند و راندند و گفتند: خدا از تو بيزار باد، صالح به شكل تو نبود،
⬅️فرمود: آنگاه كه به نزد #منكران آمد، آنان نيز سخن او را نشنيدند و به سختى از وى دورى كردند،
⬅️ سپس به نزد دسته سوم رفت كه اهل #ايمان و يقين بودند و به آنها گفت: من «صالح» هستم، گفتند: براى ما خبرى بازگوى تا شكّ ما مرتفع شود و ما شكّى نداريم كه خداى تعالى خالقى است كه هر كسى را كه بخواهد به هر شكلى در مى آورد و به ما خبر داده اند و نيز درميان خود نشانه هاى قائم را آنگاه كه بيايد بررسى كرده ايم و صحّت آن به وسيله يك خبر آسمانى محقّق مى شود.
✳️ صالح گفت: من #صالحى هستم كه ناقه را براى شما آوردم. گفتند: راست گفتى، آن همانست كه ما بررسى كرده ايم، آن شتر چه نشانه هايى داشت؟ و صالح گفت: يك روز او آب را مى نوشيد و يك روز شما، گفتند: به خدا و آنچه آورده اى ايمان آورديم و در چنين حالى است كه خداى تعالى فرموده است:
«أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ»
✳️ و اهل يقين گفتند: ما به آنچه فرستاده شده است #ايمان داريم و مستكبران كه همان شكّ كنندگان و منكران بودند گفتند: ما به كسى كه شما بدان ايمان آورديد كافريم.
✳️ راوى گويد: گفتم: آيا در آن روز در ميان آنها عالمى به صالح بود؟ فرمود: خدا عادلتر از آن است كه زمين را بدون عالم گذارد كه مردم را به خداى تعالى راهبرى كند و آن قوم بعد از خروج صالح تنها هفت روز در حال بلا تكليفى به سر بردند كه امامى را نمى شناختند ولى آنها به همان دين خداى تعالى كه در دستشان بود عمل مى كردند و با هم متّحد بودند و چون صالح عليه السّلام ظاهر شد دور او جمع شدند و همانا مثل #قائم مثل #صالح عليهما السّلام است.
📖کمال الدین شیخ صدوق
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─
#حدیث
باب غيبت صالح پيامبر عليه السّلام
🔺 زيد شحّام از امام صادق عليه السّلام روايت كند كه فرمود:
✳️صالح زمانى از ميان قوم خود غيبت كرد و روزى كه غايب شد مردى كامل و خوش اندام و انبوه ريش و لاغر ميان و سبك گونه و در ميان مردان متوسّط القامه بود و چون نزد قومش برگشت او را از صورتش نشناختند، به سوى قومش برگشت در حالى كه مردم سه دسته بودند:
⬅️منكرانى كه هرگز برنگشتند؛ كسانى كه اهل شكّ و ترديد بودند؛ و ديگرانى كه اهل ايمان و يقين بودند
⬅️ و صالح عليه السّلام هنگامى كه برگشت ابتدا به دعوت اهل #شک و ترديد پرداخت و به آنها گفت: من «صالح» هستم، امّا او را تكذيب كردند و دشنام دادند و راندند و گفتند: خدا از تو بيزار باد، صالح به شكل تو نبود،
⬅️فرمود: آنگاه كه به نزد #منكران آمد، آنان نيز سخن او را نشنيدند و به سختى از وى دورى كردند،
⬅️ سپس به نزد دسته سوم رفت كه اهل #ايمان و يقين بودند و به آنها گفت: من «صالح» هستم، گفتند: براى ما خبرى بازگوى تا شكّ ما مرتفع شود و ما شكّى نداريم كه خداى تعالى خالقى است كه هر كسى را كه بخواهد به هر شكلى در مى آورد و به ما خبر داده اند و نيز درميان خود نشانه هاى قائم را آنگاه كه بيايد بررسى كرده ايم و صحّت آن به وسيله يك خبر آسمانى محقّق مى شود.
✳️ صالح گفت: من #صالحى هستم كه ناقه را براى شما آوردم. گفتند: راست گفتى، آن همانست كه ما بررسى كرده ايم، آن شتر چه نشانه هايى داشت؟ و صالح گفت: يك روز او آب را مى نوشيد و يك روز شما، گفتند: به خدا و آنچه آورده اى ايمان آورديم و در چنين حالى است كه خداى تعالى فرموده است:
«أَنَّ صالِحاً مُرْسَلٌ مِنْ رَبِّهِ»
✳️ و اهل يقين گفتند: ما به آنچه فرستاده شده است #ايمان داريم و مستكبران كه همان شكّ كنندگان و منكران بودند گفتند: ما به كسى كه شما بدان ايمان آورديد كافريم.
✳️ راوى گويد: گفتم: آيا در آن روز در ميان آنها عالمى به صالح بود؟ فرمود: خدا عادلتر از آن است كه زمين را بدون عالم گذارد كه مردم را به خداى تعالى راهبرى كند و آن قوم بعد از خروج صالح تنها هفت روز در حال بلا تكليفى به سر بردند كه امامى را نمى شناختند ولى آنها به همان دين خداى تعالى كه در دستشان بود عمل مى كردند و با هم متّحد بودند و چون صالح عليه السّلام ظاهر شد دور او جمع شدند و همانا مثل #قائم مثل #صالح عليهما السّلام است.
📖کمال الدین شیخ صدوق
─┅─═ঊঈ🍃🌸🍃ঊঈ═─