Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روضه جانسوز حضرت علی اصغر علیه السلام
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روضه جانسوز حضرت علی اکبر علیه السلام
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
Forwarded from Deleted Account
حجت الاسلام میرزامحمدی
ماجرای اشکال مرحوم قزوینی به مرحوم خراسانی درمورد روضه حضرت عباس
#روضه شب تاسوعا
▪️ ماجرای شنیدنی اشکال مرحوم سیدابراهیم قزوینی به مرحوم شیخ محمدعلی واعظ خراسانی در مورد #روضه حضرت عباس (علیه السلام)
با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی
💫 @TAMAHBOUB
▪️ ماجرای شنیدنی اشکال مرحوم سیدابراهیم قزوینی به مرحوم شیخ محمدعلی واعظ خراسانی در مورد #روضه حضرت عباس (علیه السلام)
با نوای حجت الاسلام میرزامحمدی
💫 @TAMAHBOUB
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 #روضه حضرت عباس علیهالسلام
▪️در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
▪️در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
#روضه امام حسین (علیه السلام)
▪️▪️▪️
▪️در مقاتل مینویسند حسین(علیه السلام) امروز، وقتی خودش به میدان آمد، به زن ها سفارش کرد که از خیمه ها بیرون نیایید! لذا اینها همه در خیمه ها بودند. حضرت حمله میکرد و برمیگشت بر روی یک بلندی می ایستاد و با صدای بلند میگفت:
▪️«لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلَا بِالله». گاهی میآمد تکبیر میگفت؛ «الله اکبر» صدای حضرت که به زن ها و بچه ها میرسید، دلشان آرام میگرفت.
▪️سیدبن طاووس مینویسد، حضرت لحظاتی ایستاد: «فَوَقَفَ یَستَرِیحَ سَاعَةً» ایستاد تا مقداری استراحت کند. آخر حسین(علیه السلام) دیگر خسته شده بود.
▪️«إذ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جبهَتِهِ» سنگی آمد و به پیشانی حسین(علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد، جلوی دیدگان حسین(علیهالسلام) را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِیَمسَحَ الدَّمَ عَن جبهَتِهِ» حسین(علیهالسلام) دست برد دامن پیراهن را بالا آورد تا خون را از چهره پاک کند. «فَأتَاهُ سَهمٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی صَدرِهِ»، در نسخه بدل دارد « فَوَقَعَ عَلَى قَلبِهِ فَانقَلَبَ مِن فَرَسِهِ»
▪️امام(علیه السلام) به زمین آمد، مرکب خودش را به خون حسین آغشته کرد، شیهه میکشید و به طرف خیمه ها میرفت. این زن و بچه در انتظار این بودند که دوباره صدای آقا را بشنوند و دلشان آرام بگیرد. صدای مرکب را شنیدند، اما از راکب خبری نیست.
▪️از خیمه ها بیرون ریختند، با مرکبی مواجه شدند که آلوده به خون است، دور او را گرفتند. هر کدام از او سؤالی میپرسد. در میان نازدانه دختر حسین سکینه آمد، به مرکب رو کرد و گفت:
« یَا جَوَادُ! هَل سُقِیَ أبِی أم قَتَلُوهُ عَطشَاناً؟».
▪️▪️▪️
✨ @TAMAHBOUB
▪️▪️▪️
▪️در مقاتل مینویسند حسین(علیه السلام) امروز، وقتی خودش به میدان آمد، به زن ها سفارش کرد که از خیمه ها بیرون نیایید! لذا اینها همه در خیمه ها بودند. حضرت حمله میکرد و برمیگشت بر روی یک بلندی می ایستاد و با صدای بلند میگفت:
▪️«لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلَا بِالله». گاهی میآمد تکبیر میگفت؛ «الله اکبر» صدای حضرت که به زن ها و بچه ها میرسید، دلشان آرام میگرفت.
▪️سیدبن طاووس مینویسد، حضرت لحظاتی ایستاد: «فَوَقَفَ یَستَرِیحَ سَاعَةً» ایستاد تا مقداری استراحت کند. آخر حسین(علیه السلام) دیگر خسته شده بود.
▪️«إذ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جبهَتِهِ» سنگی آمد و به پیشانی حسین(علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد، جلوی دیدگان حسین(علیهالسلام) را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِیَمسَحَ الدَّمَ عَن جبهَتِهِ» حسین(علیهالسلام) دست برد دامن پیراهن را بالا آورد تا خون را از چهره پاک کند. «فَأتَاهُ سَهمٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی صَدرِهِ»، در نسخه بدل دارد « فَوَقَعَ عَلَى قَلبِهِ فَانقَلَبَ مِن فَرَسِهِ»
▪️امام(علیه السلام) به زمین آمد، مرکب خودش را به خون حسین آغشته کرد، شیهه میکشید و به طرف خیمه ها میرفت. این زن و بچه در انتظار این بودند که دوباره صدای آقا را بشنوند و دلشان آرام بگیرد. صدای مرکب را شنیدند، اما از راکب خبری نیست.
▪️از خیمه ها بیرون ریختند، با مرکبی مواجه شدند که آلوده به خون است، دور او را گرفتند. هر کدام از او سؤالی میپرسد. در میان نازدانه دختر حسین سکینه آمد، به مرکب رو کرد و گفت:
« یَا جَوَادُ! هَل سُقِیَ أبِی أم قَتَلُوهُ عَطشَاناً؟».
▪️▪️▪️
✨ @TAMAHBOUB
#روضه شب دوم محرم (ورود به کربلا)
▪️مرحوم شوشتری می گوید: وقتی قافله رسید کربلا، ابی عبدالله از اسب پیاده شدند، خیمه ها به پا شد، همه ی زن و بچه ها را درون یک خیمه ای جمع کردند، امام حسین (علیه السّلام) به این زن و بچه ها نگاه می کردند و اشک می ریختند.
مرحوم شوشتری می گوید: وقتی آقا نگاه می کردند و گریه می کردند، فقط در فکر این مجلس نبود، مجالس دیگر را هم به یاد می آوردند.
یک مجلس، مجلس شام غریبان است.
یک مجلس، مجلس ابن زیاد است.
یک مجلس، مجلس یزید است.
یک مجلس، مجلس ورود اُسرا به شام و محله ی یهودی هاست.
زینب جلو آمد، داداش بیا برگردیم، آقا فرموده باشد آرام بگیر خواهرم، اینجا همان وعده گاه ما با خداست. اینجا همان جایی است که بابام علی گفته بود، اینجا همان جایی است که مادرم برایش خیلی گریه می کرد، اینجا کربلاست.
📚كتاب گلواژه های روضه
💫 @TAMAHBOUB
▪️مرحوم شوشتری می گوید: وقتی قافله رسید کربلا، ابی عبدالله از اسب پیاده شدند، خیمه ها به پا شد، همه ی زن و بچه ها را درون یک خیمه ای جمع کردند، امام حسین (علیه السّلام) به این زن و بچه ها نگاه می کردند و اشک می ریختند.
مرحوم شوشتری می گوید: وقتی آقا نگاه می کردند و گریه می کردند، فقط در فکر این مجلس نبود، مجالس دیگر را هم به یاد می آوردند.
یک مجلس، مجلس شام غریبان است.
یک مجلس، مجلس ابن زیاد است.
یک مجلس، مجلس یزید است.
یک مجلس، مجلس ورود اُسرا به شام و محله ی یهودی هاست.
زینب جلو آمد، داداش بیا برگردیم، آقا فرموده باشد آرام بگیر خواهرم، اینجا همان وعده گاه ما با خداست. اینجا همان جایی است که بابام علی گفته بود، اینجا همان جایی است که مادرم برایش خیلی گریه می کرد، اینجا کربلاست.
📚كتاب گلواژه های روضه
💫 @TAMAHBOUB
Forwarded from یک قدم تا خدا
#روضه شب سوم محرم
يا #رقيه (س)
قافله رفته بود و من بيهوش
روي شن زارهاي تفتيده
ماه با هر ستاره اي مي گفت:
بي صدا باش! تازه خوابيده
قافله رفته بود و در خوابم
عطر شهر مدينه پيچيده
خواب ديدم پدر ز باغ فدك
سيب سرخي براي من چيده
قافله رفته بود و من بي جان
پشت يك بوته خار خشكيده
بر وجودم سياهي صحرا
بذر ترس و هراس پاشيده
قافله رفته بود و من تنها
مضطرب، ناتوان ز فريادي
ماه گفت اي رقيه چيزي نيست
خواب بودي ز ناقه افتادي
قافله رفته بود و دلتنگي
قلب من را دوباره رنجانده
باد در گوش ماه ديدم گفت:
طفلكي باز هم كه جامانده
قافله رفته بود و تاول ها
مانعي در دويدنم بودند
خستگي،تشنگي،تب بالا
سد راه رسيدنم بودند
قافله رفته بود و مي ديدم
مي رسد يك غريبه از آن دور
ديدمش-سايه اي هلالي شكل-
چهره اش محو هاله ای از نور...
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ازنفس هاي تند و بي وقفه
وحشت و اضطراب حاكي بود
ديدم او را زني كه تنها بود
چادرش مثل عمه خاكي بود
بغض راه گلوي من را بست
گفتمش من يتيم و تنهايم
بغض زن زودتر شكست و گفت:
دخترم،مادر تو زهرايم
ز بس که طعنه از هرکس شنیدم
که از این زندگی کردن بریدم
لباسم پاره بود و بین کوچه
ز دختر ها خجالت میکشیدم
من غرورم جریحه دار شده
شاکی از دست ساربان هستم
کعب نی ها مدام میگویند
دست و پا گیر کاروان هستم
*
دختر حرمله چه مغرور است
به من از بام دست تکان میداد
او خبر دار شده یتیم شده ام
پدرش را به من نشان میداد
(وحيد قاسمي)
دختر حرمله چقدر مغرور است😭😭
پدرش را به من نشان میداد😭😭
بازش نمیکنم...
فقط یک کلمه...👇
دست عدو بزرگتر ز گونه من است
یک ضربه زد،سیاه شد هر دو گونه ام
✨ @TAMAHBOUB
يا #رقيه (س)
قافله رفته بود و من بيهوش
روي شن زارهاي تفتيده
ماه با هر ستاره اي مي گفت:
بي صدا باش! تازه خوابيده
قافله رفته بود و در خوابم
عطر شهر مدينه پيچيده
خواب ديدم پدر ز باغ فدك
سيب سرخي براي من چيده
قافله رفته بود و من بي جان
پشت يك بوته خار خشكيده
بر وجودم سياهي صحرا
بذر ترس و هراس پاشيده
قافله رفته بود و من تنها
مضطرب، ناتوان ز فريادي
ماه گفت اي رقيه چيزي نيست
خواب بودي ز ناقه افتادي
قافله رفته بود و دلتنگي
قلب من را دوباره رنجانده
باد در گوش ماه ديدم گفت:
طفلكي باز هم كه جامانده
قافله رفته بود و تاول ها
مانعي در دويدنم بودند
خستگي،تشنگي،تب بالا
سد راه رسيدنم بودند
قافله رفته بود و مي ديدم
مي رسد يك غريبه از آن دور
ديدمش-سايه اي هلالي شكل-
چهره اش محو هاله ای از نور...
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ازنفس هاي تند و بي وقفه
وحشت و اضطراب حاكي بود
ديدم او را زني كه تنها بود
چادرش مثل عمه خاكي بود
بغض راه گلوي من را بست
گفتمش من يتيم و تنهايم
بغض زن زودتر شكست و گفت:
دخترم،مادر تو زهرايم
ز بس که طعنه از هرکس شنیدم
که از این زندگی کردن بریدم
لباسم پاره بود و بین کوچه
ز دختر ها خجالت میکشیدم
من غرورم جریحه دار شده
شاکی از دست ساربان هستم
کعب نی ها مدام میگویند
دست و پا گیر کاروان هستم
*
دختر حرمله چه مغرور است
به من از بام دست تکان میداد
او خبر دار شده یتیم شده ام
پدرش را به من نشان میداد
(وحيد قاسمي)
دختر حرمله چقدر مغرور است😭😭
پدرش را به من نشان میداد😭😭
بازش نمیکنم...
فقط یک کلمه...👇
دست عدو بزرگتر ز گونه من است
یک ضربه زد،سیاه شد هر دو گونه ام
✨ @TAMAHBOUB
حجت الاسلام میرزامحمدی
رونق گرفت از غم تو زندگانی ام - روضه ابناء الزینب
▪️رونق گرفت ازغم تو زندگانی ام...
▪️ #روضه أبناء الزینب - شب چهارم #محرم
حجت الاسلام #میرزامحمدی
💫 @TAMAHBOUB
▪️ #روضه أبناء الزینب - شب چهارم #محرم
حجت الاسلام #میرزامحمدی
💫 @TAMAHBOUB
#روضه شب ششم
▪️تا لاله گون شود كفنم بیشتر زدند
▪️از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
▪️قبل از شروع ذكر رجز مشكلی نبود
▪️گفتم كه زاده ی حسنم بیشتر زدند
▪️این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود
▪️گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
▪️می خواستند از نظر عمق زخم ها
▪️پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
🌹دو شباهت بین قاسم و پدرش امام حسن (علیه السّلام) هست، اول اینکه بدن پدر را تیرباران کردند، به قاسم هم سنگ زدند با این تفاوت که امام حسن (علیه السّلام) را پس از مرگ تیر به تابوت زدند، ولی قاسم هنوز زنده بود، عمر سعد صدا زد مگر نمی بینید این پسر زره ندارد، او را محاصره کنید به او سنگ بزنید.
دوم اینکه وقتی به امام مجتبی (علیه السّلام) زهر دادند، دیدند آقا از شدت زهر پا بر زمین می کشند، وقتی هم اباعبدالله به بالین قاسم رسیدند دیدند قاسم پا بر زمین می کشد.
🌸شکسته استخوانی ناله می زد
🌼 شهید نیمه جانی ناله می زد
🌸کنار پیکر این طفل معصوم
🌼کبود قد کمانی ناله می زد
💫 @TAMAHBOUB
▪️تا لاله گون شود كفنم بیشتر زدند
▪️از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
▪️قبل از شروع ذكر رجز مشكلی نبود
▪️گفتم كه زاده ی حسنم بیشتر زدند
▪️این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود
▪️گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
▪️می خواستند از نظر عمق زخم ها
▪️پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
🌹دو شباهت بین قاسم و پدرش امام حسن (علیه السّلام) هست، اول اینکه بدن پدر را تیرباران کردند، به قاسم هم سنگ زدند با این تفاوت که امام حسن (علیه السّلام) را پس از مرگ تیر به تابوت زدند، ولی قاسم هنوز زنده بود، عمر سعد صدا زد مگر نمی بینید این پسر زره ندارد، او را محاصره کنید به او سنگ بزنید.
دوم اینکه وقتی به امام مجتبی (علیه السّلام) زهر دادند، دیدند آقا از شدت زهر پا بر زمین می کشند، وقتی هم اباعبدالله به بالین قاسم رسیدند دیدند قاسم پا بر زمین می کشد.
🌸شکسته استخوانی ناله می زد
🌼 شهید نیمه جانی ناله می زد
🌸کنار پیکر این طفل معصوم
🌼کبود قد کمانی ناله می زد
💫 @TAMAHBOUB
#روضه شب هفتم
مقاتل مینویسند: «فإذَا بِطِفلٍ یَبکِی عَطَشاً»؛ یک وقت حسین(علیهالسلام) دید صدای بچه میآید که از شدت تشنگی دارد گریه میکند. دیگران اینطور مینویسند که امام حسین به اطرافش نگاه کرد؛ دید تمام این بنی هاشم شهید شده اند؛
اصحاب هم همه شهید شده اند. دیگرهیچ کس باقی نمانده و حضرت تک و تنها است.
صدایش را بلند کرد: «فَنَادَی هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللهِ هَل مِن نَاصِرٍ یَنصُرُنا هَل مِن مُغِیثٍ یُغِیثُنا»...
بعد آمد کنار درب خیمه؛ «فَتَقَدَّمَ إلَی بَابِ الخِیمَةِ وَ قَالَ یَا أُختَاه نَاوِلِینِی بِوَلَدِیَ الرَّضیع»؛
آمد درب خیمه به خواهر گفت آن بچه شیرخواره مرا بیاور...
علی اصغر باب الحوائج است. شما در دعاها شنیده اید که میگویند: «إلهی بِدَمِ المَظلُوم»؛ این «دم المظلوم» خون گلوی اصغر است...
تا آقا خواستند صورت ماه علی اصغر رو ببوسند حرمله تیر سه شعبه رو رها کرد ...
«إذ رَماهُ حَرمَلَةُ بنُ کَاهِلِ الأسَدِیّ بِسَهمٍ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الأُذُنِ إلَی الأُذُنِ»...
▪️▪️▪️▪️▪️
بابا چراصدات عوض شد
سمت وسوی نگات عوض شد
صدات بابا قلبمو کنده
سرت فقط به مویی بنده...
▪️▪️▪️▪️▪️
💫 @TAMAHBOUB
مقاتل مینویسند: «فإذَا بِطِفلٍ یَبکِی عَطَشاً»؛ یک وقت حسین(علیهالسلام) دید صدای بچه میآید که از شدت تشنگی دارد گریه میکند. دیگران اینطور مینویسند که امام حسین به اطرافش نگاه کرد؛ دید تمام این بنی هاشم شهید شده اند؛
اصحاب هم همه شهید شده اند. دیگرهیچ کس باقی نمانده و حضرت تک و تنها است.
صدایش را بلند کرد: «فَنَادَی هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عَن حَرَمِ رَسُولِ اللهِ هَل مِن نَاصِرٍ یَنصُرُنا هَل مِن مُغِیثٍ یُغِیثُنا»...
بعد آمد کنار درب خیمه؛ «فَتَقَدَّمَ إلَی بَابِ الخِیمَةِ وَ قَالَ یَا أُختَاه نَاوِلِینِی بِوَلَدِیَ الرَّضیع»؛
آمد درب خیمه به خواهر گفت آن بچه شیرخواره مرا بیاور...
علی اصغر باب الحوائج است. شما در دعاها شنیده اید که میگویند: «إلهی بِدَمِ المَظلُوم»؛ این «دم المظلوم» خون گلوی اصغر است...
تا آقا خواستند صورت ماه علی اصغر رو ببوسند حرمله تیر سه شعبه رو رها کرد ...
«إذ رَماهُ حَرمَلَةُ بنُ کَاهِلِ الأسَدِیّ بِسَهمٍ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الأُذُنِ إلَی الأُذُنِ»...
▪️▪️▪️▪️▪️
بابا چراصدات عوض شد
سمت وسوی نگات عوض شد
صدات بابا قلبمو کنده
سرت فقط به مویی بنده...
▪️▪️▪️▪️▪️
💫 @TAMAHBOUB
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#روضه جانسوز حضرت علی اکبر علیه السلام
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 #روضه حضرت عباس علیهالسلام
▪️در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
▪️در کلام امام #خامنه_ای
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
Forwarded from یک قدم تا خدا
#روضه امام حسین (علیه السلام)
▪️▪️▪️
▪️در مقاتل مینویسند حسین(علیه السلام) امروز، وقتی خودش به میدان آمد، به زن ها سفارش کرد که از خیمه ها بیرون نیایید! لذا اینها همه در خیمه ها بودند. حضرت حمله میکرد و برمیگشت بر روی یک بلندی می ایستاد و با صدای بلند میگفت:
▪️«لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلَا بِالله». گاهی میآمد تکبیر میگفت؛ «الله اکبر» صدای حضرت که به زن ها و بچه ها میرسید، دلشان آرام میگرفت.
▪️سیدبن طاووس مینویسد، حضرت لحظاتی ایستاد: «فَوَقَفَ یَستَرِیحَ سَاعَةً» ایستاد تا مقداری استراحت کند. آخر حسین(علیه السلام) دیگر خسته شده بود.
▪️«إذ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جبهَتِهِ» سنگی آمد و به پیشانی حسین(علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد، جلوی دیدگان حسین(علیهالسلام) را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِیَمسَحَ الدَّمَ عَن جبهَتِهِ» حسین(علیهالسلام) دست برد دامن پیراهن را بالا آورد تا خون را از چهره پاک کند. «فَأتَاهُ سَهمٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی صَدرِهِ»، در نسخه بدل دارد « فَوَقَعَ عَلَى قَلبِهِ فَانقَلَبَ مِن فَرَسِهِ»
▪️امام(علیه السلام) به زمین آمد، مرکب خودش را به خون حسین آغشته کرد، شیهه میکشید و به طرف خیمه ها میرفت. این زن و بچه در انتظار این بودند که دوباره صدای آقا را بشنوند و دلشان آرام بگیرد. صدای مرکب را شنیدند، اما از راکب خبری نیست.
▪️از خیمه ها بیرون ریختند، با مرکبی مواجه شدند که آلوده به خون است، دور او را گرفتند. هر کدام از او سؤالی میپرسد. در میان نازدانه دختر حسین سکینه آمد، به مرکب رو کرد و گفت:
« یَا جَوَادُ! هَل سُقِیَ أبِی أم قَتَلُوهُ عَطشَاناً؟».
▪️▪️▪️
✨ @TAMAHBOUB
▪️▪️▪️
▪️در مقاتل مینویسند حسین(علیه السلام) امروز، وقتی خودش به میدان آمد، به زن ها سفارش کرد که از خیمه ها بیرون نیایید! لذا اینها همه در خیمه ها بودند. حضرت حمله میکرد و برمیگشت بر روی یک بلندی می ایستاد و با صدای بلند میگفت:
▪️«لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ إلَا بِالله». گاهی میآمد تکبیر میگفت؛ «الله اکبر» صدای حضرت که به زن ها و بچه ها میرسید، دلشان آرام میگرفت.
▪️سیدبن طاووس مینویسد، حضرت لحظاتی ایستاد: «فَوَقَفَ یَستَرِیحَ سَاعَةً» ایستاد تا مقداری استراحت کند. آخر حسین(علیه السلام) دیگر خسته شده بود.
▪️«إذ أتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جبهَتِهِ» سنگی آمد و به پیشانی حسین(علیهالسلام) خورد. خون سرازیر شد، جلوی دیدگان حسین(علیهالسلام) را گرفت. «فَأخَذَ الثَّوبَ لِیَمسَحَ الدَّمَ عَن جبهَتِهِ» حسین(علیهالسلام) دست برد دامن پیراهن را بالا آورد تا خون را از چهره پاک کند. «فَأتَاهُ سَهمٌ مَسمُومٌ لَهُ ثَلاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی صَدرِهِ»، در نسخه بدل دارد « فَوَقَعَ عَلَى قَلبِهِ فَانقَلَبَ مِن فَرَسِهِ»
▪️امام(علیه السلام) به زمین آمد، مرکب خودش را به خون حسین آغشته کرد، شیهه میکشید و به طرف خیمه ها میرفت. این زن و بچه در انتظار این بودند که دوباره صدای آقا را بشنوند و دلشان آرام بگیرد. صدای مرکب را شنیدند، اما از راکب خبری نیست.
▪️از خیمه ها بیرون ریختند، با مرکبی مواجه شدند که آلوده به خون است، دور او را گرفتند. هر کدام از او سؤالی میپرسد. در میان نازدانه دختر حسین سکینه آمد، به مرکب رو کرد و گفت:
« یَا جَوَادُ! هَل سُقِیَ أبِی أم قَتَلُوهُ عَطشَاناً؟».
▪️▪️▪️
✨ @TAMAHBOUB
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #فیلم سخنرانی مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
🔖 موضوع: #روضه امام حسین علیه السلام
💫 https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
🔖 موضوع: #روضه امام حسین علیه السلام
💫 https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹کلیپ #تصویری
▪️استاد معظم آیة الله #فروغی ( حفظه الله )
◾️موضوع ؛ محور بودن اباعبدالله الحسین در سلوک الی الله
و #روضه حضرت سیدالشهدا
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
▪️استاد معظم آیة الله #فروغی ( حفظه الله )
◾️موضوع ؛ محور بودن اباعبدالله الحسین در سلوک الی الله
و #روضه حضرت سیدالشهدا
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
روضه حضرت زهرا (س)
نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ
#روضه
🔊نَفسِی عَلَی زَفَراتِهَا مَحبُوسَه
🎤 حجت الاسلام استادمیرزامحمدی
@huddath_al_hussain_ir
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
🔊نَفسِی عَلَی زَفَراتِهَا مَحبُوسَه
🎤 حجت الاسلام استادمیرزامحمدی
@huddath_al_hussain_ir
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹کلیپ #تصویری
▪️استاد معظم آیة الله #فروغی ( حفظه الله )
◾️موضوع ؛ محور بودن اباعبدالله الحسین در سلوک الی الله
و #روضه حضرت سیدالشهدا
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
▪️استاد معظم آیة الله #فروغی ( حفظه الله )
◾️موضوع ؛ محور بودن اباعبدالله الحسین در سلوک الی الله
و #روضه حضرت سیدالشهدا
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
◾️فضیلت گریه و اشک برای امام حسین(ع) و عزای اهل بیت(ع)
️امام رضا عليه السلام فرمودند:
بدانکه اگر بر حسين عليه السلام آنقدر گريه کردی که اشکهايت بر چهره ات جاری شد، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده ای می آمرزد چه کوچک باشد چه بزرگ و چه کم باشد چه زیاد.
.
پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند :
چشمی که برای حسین گریه کرده باشد بوسیله ورود به بهشت خوشحال و خندان خواهد شد.
.
امام باقر عليه السلام فرمودند:
هرکس برای عزای ما اهل بیت به اندازه بال مگسي چشمش تر شود، خداوند قصري در بهشت براي او بنا ميكند و آن ذره اشك را خداوند حجاب بين او و بين آتش جهنم قرار ميدهد.
📚 امالی صدوق ص۱۱۲
📚 بحار جلد۴۴ ص۱۹۳
📚 الغدير ٢/٢٠٢
#محرم
#صفر
#عزاداری
#هیئت
#روضه
@TAMAHBOUB 💫
️امام رضا عليه السلام فرمودند:
بدانکه اگر بر حسين عليه السلام آنقدر گريه کردی که اشکهايت بر چهره ات جاری شد، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده ای می آمرزد چه کوچک باشد چه بزرگ و چه کم باشد چه زیاد.
.
پیامبر صلی الله علیه و اله فرمودند :
چشمی که برای حسین گریه کرده باشد بوسیله ورود به بهشت خوشحال و خندان خواهد شد.
.
امام باقر عليه السلام فرمودند:
هرکس برای عزای ما اهل بیت به اندازه بال مگسي چشمش تر شود، خداوند قصري در بهشت براي او بنا ميكند و آن ذره اشك را خداوند حجاب بين او و بين آتش جهنم قرار ميدهد.
📚 امالی صدوق ص۱۱۲
📚 بحار جلد۴۴ ص۱۹۳
📚 الغدير ٢/٢٠٢
#محرم
#صفر
#عزاداری
#هیئت
#روضه
@TAMAHBOUB 💫
🌹آیةالله بهجت رحمةالله علیه:
✨بنده در میان مستحبات، بالاتر از "نماز شب" و "گریه بر سيدالشهداء علیه السّلام" سراغ ندارم.
#محرم
#صفر
#روضه
#نماز_شب
@TAMAHBOUB 💫
✨بنده در میان مستحبات، بالاتر از "نماز شب" و "گریه بر سيدالشهداء علیه السّلام" سراغ ندارم.
#محرم
#صفر
#روضه
#نماز_شب
@TAMAHBOUB 💫
روضه حضرت زهرا (س)
نَفسِی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ
#روضه
🔊نَفسِی عَلَی زَفَراتِهَا مَحبُوسَه
🎤 حجت الاسلام استادمیرزامحمدی
@huddath_al_hussain_ir
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ
🔊نَفسِی عَلَی زَفَراتِهَا مَحبُوسَه
🎤 حجت الاسلام استادمیرزامحمدی
@huddath_al_hussain_ir
https://telegram.me/joinchat/BP2ZADwrNsj4oux-5TAtmQ