چامسکی و پیاژه
اگرچه چامسکی اساسا نظریه خود را بر علیه محیط گرایان مطرح کرد، ولی او همچنین تفاوت های نظریه خود و پیاژه را نیز مورد بحث قرار داده است.
نظریه های پیاژه و چامسکی، موارد مشترک بسیاری دارند. آنها هر دو بر این باورند که کودکان به وسیله محیط بیرونی پرورش نمی یابند، بلکه خود به خود ساختارهای ذهنی را به وجود می آورند. با این همه، چامسکی نسبت به پیاژه فطرت گراتر است. چامسکی بر این باور است که زبان اصولا در ژن ها تعبیه شده است. کودکان بر اساس دریافت محرک های مناسب، به طور خودکار، شکل گرامری را بر اساس این پیش زمینه ژنتیکی، ایجاد می کنند. در حالی که پیاژه بر رشدی که به وسیله ژن ها کنترل می شود، تاکید کمتری می کند. بر اساس نظر او، ساختارهای شناختی، از تلاش های خود کودک در برخورد با محیط و درک آن پدید می اید.
تفاوت دیگر آنها، در مورد ویژه بودن و متکی به خود بودن رشد زبان است. از نظر چامسکی زبان ارگان ذهنی فوق العاده ویژه ای است که نسبتا به صورت مستقل از سایر شکل های شناخت رشد می یابد. در حالی که پیاژه و پیروانش رشد زبان را بیشتر به رشد شناختی عمومی فرد وابسته می دانند.
پیاژه همچنین مطرح می کند که زبان به شناخت در سایر دوره ها نیز مرتبط است.او معتقد است که کودکان استفاده از نمادهای زبان شناسی ( واژه ها) را در همان زمانی آغاز می کنند که نمادهای غیر زبانی نظیر نشان دادن نبود اشیا از طریق حرکات را به کار می گیرند. بنابراین، به نظر می رسد در کودکان، زبان به عنوان بخشی از فرایند کلی تر نماد سازی پدید می آید.
پیروان پیاژه چنین مطرح کرده اند که توانایی انجام تبدیل های زبان شناختی، مستلزم رشد عملیات عینی است. تا آن هنگام، کودکان قادر به درک کامل تبدیل های مجهول نیستند، زیرا چنین کاری مستلزم عملیات برگشت پذیری است. بنابراین طبق نظر طرفداران پیاژه، قبل از انجام تبدیل های اساسی زبان شناختی، رسیدن به عملیات عینی ضروری است.
طرفداران پیاژه معتقدند که زبان به رشد کلی شناختی و حتی به پیشرفت های شناختی قبلی وابسته است. این دیدگاه با نظریات چامسکی و پیروان او چندان سازگار نیست. چامسکی اگر چه تایید می کند که زبان تا حدی به سایر شکل های شناخت ارتباط دارد، ولی نمی تواند بپذیرد که دستور زبان پیچیده و ظریفی که کودکان به همراه قابلیت هایی نظیر وابستگی به ساختار در خود رشد می دهند، طبق اصول شناختی کلی تر، بیشتر قابل درک باشد. این احتمال بعید به نظر می رسد که پژوهش ها، در نهایت بنوانند نشان دهند که زبان آنطور که چامسکی می گوید، از سایر فعالیت های شناختی جدا است.
@TURK_LN
اگرچه چامسکی اساسا نظریه خود را بر علیه محیط گرایان مطرح کرد، ولی او همچنین تفاوت های نظریه خود و پیاژه را نیز مورد بحث قرار داده است.
نظریه های پیاژه و چامسکی، موارد مشترک بسیاری دارند. آنها هر دو بر این باورند که کودکان به وسیله محیط بیرونی پرورش نمی یابند، بلکه خود به خود ساختارهای ذهنی را به وجود می آورند. با این همه، چامسکی نسبت به پیاژه فطرت گراتر است. چامسکی بر این باور است که زبان اصولا در ژن ها تعبیه شده است. کودکان بر اساس دریافت محرک های مناسب، به طور خودکار، شکل گرامری را بر اساس این پیش زمینه ژنتیکی، ایجاد می کنند. در حالی که پیاژه بر رشدی که به وسیله ژن ها کنترل می شود، تاکید کمتری می کند. بر اساس نظر او، ساختارهای شناختی، از تلاش های خود کودک در برخورد با محیط و درک آن پدید می اید.
تفاوت دیگر آنها، در مورد ویژه بودن و متکی به خود بودن رشد زبان است. از نظر چامسکی زبان ارگان ذهنی فوق العاده ویژه ای است که نسبتا به صورت مستقل از سایر شکل های شناخت رشد می یابد. در حالی که پیاژه و پیروانش رشد زبان را بیشتر به رشد شناختی عمومی فرد وابسته می دانند.
پیاژه همچنین مطرح می کند که زبان به شناخت در سایر دوره ها نیز مرتبط است.او معتقد است که کودکان استفاده از نمادهای زبان شناسی ( واژه ها) را در همان زمانی آغاز می کنند که نمادهای غیر زبانی نظیر نشان دادن نبود اشیا از طریق حرکات را به کار می گیرند. بنابراین، به نظر می رسد در کودکان، زبان به عنوان بخشی از فرایند کلی تر نماد سازی پدید می آید.
پیروان پیاژه چنین مطرح کرده اند که توانایی انجام تبدیل های زبان شناختی، مستلزم رشد عملیات عینی است. تا آن هنگام، کودکان قادر به درک کامل تبدیل های مجهول نیستند، زیرا چنین کاری مستلزم عملیات برگشت پذیری است. بنابراین طبق نظر طرفداران پیاژه، قبل از انجام تبدیل های اساسی زبان شناختی، رسیدن به عملیات عینی ضروری است.
طرفداران پیاژه معتقدند که زبان به رشد کلی شناختی و حتی به پیشرفت های شناختی قبلی وابسته است. این دیدگاه با نظریات چامسکی و پیروان او چندان سازگار نیست. چامسکی اگر چه تایید می کند که زبان تا حدی به سایر شکل های شناخت ارتباط دارد، ولی نمی تواند بپذیرد که دستور زبان پیچیده و ظریفی که کودکان به همراه قابلیت هایی نظیر وابستگی به ساختار در خود رشد می دهند، طبق اصول شناختی کلی تر، بیشتر قابل درک باشد. این احتمال بعید به نظر می رسد که پژوهش ها، در نهایت بنوانند نشان دهند که زبان آنطور که چامسکی می گوید، از سایر فعالیت های شناختی جدا است.
@TURK_LN
Tüs / Tüş ( تۆس / تۆش ):
معنی: میوه
*از ریشه *Tüĺ پیش تورکی این کلمه قدیمی در اویغوری قدیم، پچنکی، کاربرد داشت و همچنین در چوواشی و تاتاری و باشقیری نیز کاربرد دارد.
@TURK_LN
معنی: میوه
*از ریشه *Tüĺ پیش تورکی این کلمه قدیمی در اویغوری قدیم، پچنکی، کاربرد داشت و همچنین در چوواشی و تاتاری و باشقیری نیز کاربرد دارد.
@TURK_LN
از پلیدیهای استبداد، یکی هم این است که شریف زیستن را مدام دشوارتر میکند.
استبداد کارش این است که هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند.
استبداد کارش این است که هر روز شریفانه زیستن را دشوارتر کند.
استبداد کارش این است که هر روز بنشیند به تماشای آدمهایی که در ترجیح شرافت بر آسایش یک جا میلغزند ( و از چشم دیگران میفتند. )
استبداد کارش این است که هر روز هزینه شرافت را بالا ببرد
تا تعداد کمتری قادر به پرداخت آن باشند.
استبداد کارش همین است، تهیسازی جامعه از شرافت.
قدرت بیقدرتان
واتسلاو_هاول
@TURK_LN
استبداد کارش این است که هر روز آدمهای بیشتری را مجبور به انتخاب بین شرافت و آسایش کند.
استبداد کارش این است که هر روز شریفانه زیستن را دشوارتر کند.
استبداد کارش این است که هر روز بنشیند به تماشای آدمهایی که در ترجیح شرافت بر آسایش یک جا میلغزند ( و از چشم دیگران میفتند. )
استبداد کارش این است که هر روز هزینه شرافت را بالا ببرد
تا تعداد کمتری قادر به پرداخت آن باشند.
استبداد کارش همین است، تهیسازی جامعه از شرافت.
قدرت بیقدرتان
واتسلاو_هاول
@TURK_LN
Qır ( قؽر ):
معنی: ایزولاسیون کوه
*حداقل فاصلهٔ قله تا نقطهای با ارتفاع برابر است که نشان دهندهٔ شعاع تسلطی است که در آن، قله بالاترین نقطه است
@TURK_LN
معنی: ایزولاسیون کوه
*حداقل فاصلهٔ قله تا نقطهای با ارتفاع برابر است که نشان دهندهٔ شعاع تسلطی است که در آن، قله بالاترین نقطه است
@TURK_LN
🇬🇧 English: computer
🇦🇫 Persian: کامپیوتر
🇹🇷 Türkçe: bilgisayar
🇦🇿 Türkcə: bilgisayar, kompüter
🇹🇲 Türkmençe: kompýuter, bilgisaýar
🇺🇿 Oʻzbekcha: kompyuter
🇰🇿 Qazaqşa: kompüter, sanawır {KazakGrammar}
🇰🇬 Qırğızça: kompyuter, esepker {rarely, unofficial}
🏴 Uyghurche: kompyutér
🏴 Tatarça: sanaq, kompyuter
🏴 Başqortsa: kompyuter
🏴 Çovaşla: kompyuter
🏴 Qaraqalpaqsha: kompyuter
🏴 Qırımtatarca: bilgisayar, kompyuter
🏴 Qumuqça: kompyuter
🏴 Qaraçay-Malqar: kompyuter
🏴 Noğayşa: kompyuter
🏴 Sıbırca: kompyuter, sanaq
🏴 Gagauzça: bilgisayar, kompüter
🏴 Saqalī: kömpǖter
🏴 Dulgan-Hakalī: kömpǖter
🏴 Tıvalap: kompyuter
🏴 Xakastap: kompyuter
🏴 Altaylap: kompyuter
🏴 Şor: kompyuter
🏴 Urumça: kompyuter
🏴 Karajče: kompiuter
🏴 Qrımçahça: kompyuter
🏴 Soyot: kompyuter
🏴 Tofalap: kompyuter
کلمات زیرخط دار، معادلات اصیل تورکی برای کامپیوتر هستند.
@TURK_LN
🇦🇫 Persian: کامپیوتر
🇹🇷 Türkçe: bilgisayar
🇦🇿 Türkcə: bilgisayar, kompüter
🇹🇲 Türkmençe: kompýuter, bilgisaýar
🇺🇿 Oʻzbekcha: kompyuter
🇰🇿 Qazaqşa: kompüter, sanawır {KazakGrammar}
🇰🇬 Qırğızça: kompyuter, esepker {rarely, unofficial}
🏴 Uyghurche: kompyutér
🏴 Tatarça: sanaq, kompyuter
🏴 Başqortsa: kompyuter
🏴 Çovaşla: kompyuter
🏴 Qaraqalpaqsha: kompyuter
🏴 Qırımtatarca: bilgisayar, kompyuter
🏴 Qumuqça: kompyuter
🏴 Qaraçay-Malqar: kompyuter
🏴 Noğayşa: kompyuter
🏴 Sıbırca: kompyuter, sanaq
🏴 Gagauzça: bilgisayar, kompüter
🏴 Saqalī: kömpǖter
🏴 Dulgan-Hakalī: kömpǖter
🏴 Tıvalap: kompyuter
🏴 Xakastap: kompyuter
🏴 Altaylap: kompyuter
🏴 Şor: kompyuter
🏴 Urumça: kompyuter
🏴 Karajče: kompiuter
🏴 Qrımçahça: kompyuter
🏴 Soyot: kompyuter
🏴 Tofalap: kompyuter
کلمات زیرخط دار، معادلات اصیل تورکی برای کامپیوتر هستند.
@TURK_LN
زبانشناسان بدان باورند که هیچکس بدون لهجه حرف نمیزند. هر گویشوری که سخن میگوید دارای مشخصههای خاص تلفظی است و این مشخصهها، لهجۀ وی را شکل میدهند.
آنها بدان باورند که هیچ لهجهای از دیگر لهجهها برتر نیست. در وادی زیباشناسیِ زبانی، زبانها میتوانند ذائقۀ خاصی را در گویشوران ایجاد کنند که ممکن یک گویشور به زبانهای غیر از زبان خود چنین بگوید: «چقدر لهجۀ زشتی داری»، «لهجۀ تو شیرین است»، «چقدر لهجهات بامزه است» «لهجۀ او مسخره است» و... .
@TURK_LN
آنها بدان باورند که هیچ لهجهای از دیگر لهجهها برتر نیست. در وادی زیباشناسیِ زبانی، زبانها میتوانند ذائقۀ خاصی را در گویشوران ایجاد کنند که ممکن یک گویشور به زبانهای غیر از زبان خود چنین بگوید: «چقدر لهجۀ زشتی داری»، «لهجۀ تو شیرین است»، «چقدر لهجهات بامزه است» «لهجۀ او مسخره است» و... .
@TURK_LN
اسامی تورک های باستان
Eleneg (ilinig ~ Enlig)
Balamış Apa
Ataman Tarkan
Tölis Şad
Ay Çor
Alp Uruŋu
Erkin
Tuma
Ebiz
Işar
Udar Seŋün
Terben
Kaya Apa
Argaz
Elig
Anlıg
Eren
Elçin
Altay
Yalaz
Aldam
Adınç
*برگرفته شده از مقاله جناب Muhammed Mustafa BAKIR _ ESKİ TÜRKLERDE ADLAR ÜZERİNE BİR BAKIŞ
@TURK_LN
Eleneg (ilinig ~ Enlig)
Balamış Apa
Ataman Tarkan
Tölis Şad
Ay Çor
Alp Uruŋu
Erkin
Tuma
Ebiz
Işar
Udar Seŋün
Terben
Kaya Apa
Argaz
Elig
Anlıg
Eren
Elçin
Altay
Yalaz
Aldam
Adınç
*برگرفته شده از مقاله جناب Muhammed Mustafa BAKIR _ ESKİ TÜRKLERDE ADLAR ÜZERİNE BİR BAKIŞ
@TURK_LN
یک دانشجو در کشور پرو تصمیم گرفته پایاننامه دوره دکترای خویش را به زبان مادری خودش یعنی زبان قوچوا که بازمانده زبان اینکاهاست، بنویسد و برخی از رسانهها از این اقدام وی تحت عنوان "تاریخسازی" یاد کردهاند. زبان قوچوا در مجموع حدود 8 میلیون گویشور دارد که تنها نیمی از آنها ساکن پرو هستند. با این حال، حتی اساتید و مسؤولین دانشگاه هم از اقدام این دانشجو در نگارش و ارائه پایاننامه به زبان مادریش استقبال کردهاند (منبع: گاردین).
شکی نیست که اقدام دانشجوی پروئی در نگارش پایاننامه به زبان مادریش اقدامی ارزشمند است ولی به نظرم رسانهها در "تاریخساز"خواندن اقدام وی، قدری اغراق کردهاند! در نظر بگیرید که کشور پرو جزء کشورهایی است که عضو برنامه "سال بینالمللی زبانهای بومی سازمان ملل متحد" میباشد که هدف از آن تلاش در راستای احیای 2680 زبان بومی در سرتاسر جهان است که در معرض نابودی قرار دارند و چنانچه اشاره کردم اقدام دانشجوی مزبور در کشور پرو نه تنها با موانع قانونی و غیر قانونی مواجه نگردیده، بلکه مورد تحسین نیز قرار گرفته است.
اگر دانشجویی در این جغرافیای سیاسی بخواهد پایاننامه دوره دکترایش را به زبان مادریش بنویسد، فارغ از جنجال و هیاهویی که نژادپرستانِ افراطیِ پانفارسیستِ همیشه در صحنه راه خواهند انداخت و "وا اسفا" گویان، وی را به دشمنی با زبان ملی(تحمیلی)! و تضعیف انسجام ملی و جیرهخواری اجانب و... متهم خواهند ساخت، آیا در چارچوب قوانین کشور ایران و در چارچوب مقررات آموزشی این کشور، امکان نگارش پایاننامه دانشجویی به یکی از زبانهای رایج کشور، البته به غیر از زبان فارسی، وجود دارد؟
اگر قرار است اقدام دانشجوی پروئی را اقدامی تاریخساز بنامیم، در برابر اقدامات دانشجویان غیر فارسزبان در ایران که با به جان خریدن انواع اتهامات و برچسبهای سیاسی و امنیتی، مسئولیت احیای زبان مادریشان را یک تنه بر دوش میکشند، چه واژهای برای استفاده خواهیم داشت؟
اگر عنوان تاریخساز را برای وی استفاده کنیم در برابر آنهایی که تنها و تنها به خاطر دفاع از زبان مادری، رنج زندان و تبعید را به جان میخرند، از چه واژهای استفاده خواهیم نمود؟
به نظرم، عنوان "تاریخساز" زیبنده آنهایی است که بار سنگین مسئولیت احیای زبانهای محکوم و تبعیدی در این جغرافیای سیاسی را به تنهایی بر دوش میکشند.
@TURK_LN
شکی نیست که اقدام دانشجوی پروئی در نگارش پایاننامه به زبان مادریش اقدامی ارزشمند است ولی به نظرم رسانهها در "تاریخساز"خواندن اقدام وی، قدری اغراق کردهاند! در نظر بگیرید که کشور پرو جزء کشورهایی است که عضو برنامه "سال بینالمللی زبانهای بومی سازمان ملل متحد" میباشد که هدف از آن تلاش در راستای احیای 2680 زبان بومی در سرتاسر جهان است که در معرض نابودی قرار دارند و چنانچه اشاره کردم اقدام دانشجوی مزبور در کشور پرو نه تنها با موانع قانونی و غیر قانونی مواجه نگردیده، بلکه مورد تحسین نیز قرار گرفته است.
اگر دانشجویی در این جغرافیای سیاسی بخواهد پایاننامه دوره دکترایش را به زبان مادریش بنویسد، فارغ از جنجال و هیاهویی که نژادپرستانِ افراطیِ پانفارسیستِ همیشه در صحنه راه خواهند انداخت و "وا اسفا" گویان، وی را به دشمنی با زبان ملی(تحمیلی)! و تضعیف انسجام ملی و جیرهخواری اجانب و... متهم خواهند ساخت، آیا در چارچوب قوانین کشور ایران و در چارچوب مقررات آموزشی این کشور، امکان نگارش پایاننامه دانشجویی به یکی از زبانهای رایج کشور، البته به غیر از زبان فارسی، وجود دارد؟
اگر قرار است اقدام دانشجوی پروئی را اقدامی تاریخساز بنامیم، در برابر اقدامات دانشجویان غیر فارسزبان در ایران که با به جان خریدن انواع اتهامات و برچسبهای سیاسی و امنیتی، مسئولیت احیای زبان مادریشان را یک تنه بر دوش میکشند، چه واژهای برای استفاده خواهیم داشت؟
اگر عنوان تاریخساز را برای وی استفاده کنیم در برابر آنهایی که تنها و تنها به خاطر دفاع از زبان مادری، رنج زندان و تبعید را به جان میخرند، از چه واژهای استفاده خواهیم نمود؟
به نظرم، عنوان "تاریخساز" زیبنده آنهایی است که بار سنگین مسئولیت احیای زبانهای محکوم و تبعیدی در این جغرافیای سیاسی را به تنهایی بر دوش میکشند.
@TURK_LN
Turkic dictionary
یک دانشجو در کشور پرو تصمیم گرفته پایاننامه دوره دکترای خویش را به زبان مادری خودش یعنی زبان قوچوا که بازمانده زبان اینکاهاست، بنویسد و برخی از رسانهها از این اقدام وی تحت عنوان "تاریخسازی" یاد کردهاند. زبان قوچوا در مجموع حدود 8 میلیون گویشور دارد که…
تصویر کریم اسماعیل زاده(کریم بوکسور) در بیمارستان
وی برای درمان به طور موقت از زندان به بیمارستان منتقل شده است.
@TURK_LN
وی برای درمان به طور موقت از زندان به بیمارستان منتقل شده است.
@TURK_LN
Dumağ / Duma ( دۇماغ / دۇما ):
معنی: آنفولانزا
ریشه:
از ریشه *tum پیش تورکی کلمه Tumov (زکام) در تورکی آزربایجانی از همین ریشه است.
بیایید از تورکی خود محافظت کنیم، بیایید به کسانی که این کار را نمی کنند هشدار دهیم.
@TURK_LN
معنی: آنفولانزا
ریشه:
از ریشه *tum پیش تورکی کلمه Tumov (زکام) در تورکی آزربایجانی از همین ریشه است.
بیایید از تورکی خود محافظت کنیم، بیایید به کسانی که این کار را نمی کنند هشدار دهیم.
@TURK_LN
🔻حمله روزنامه دولتی اطلاعات (انتشار سال ۹۸) به فعالان زبانهای بومی و نشر اکاذیبی خلاف قانون اساسی به بهانه حمایت از زبان ملی
*خلاصه:هیچکس و هیچ قومیتی به رسمت نمیشناسیم جز خودمون
@TURK_LN
*خلاصه:هیچکس و هیچ قومیتی به رسمت نمیشناسیم جز خودمون
@TURK_LN
Simek ( سیمئک ):
معنی:جنگل _ jungle
*از کلمات قدیمی تورکی که در تورکی اویغوری قدیم مورد استفاده قرار گرفته شده
@TURK_LN
معنی:جنگل _ jungle
*از کلمات قدیمی تورکی که در تورکی اویغوری قدیم مورد استفاده قرار گرفته شده
@TURK_LN
کلمات باقی مانده از زبان شیونگنو ها
1.çengli< tengli: خدا(تانری) _ عناوین حکومتی
2.kut'u<Kuo-d'uo=kut: حضرت
*در تورکی قدیم کلمه idikut دیده میشود.
3.şan-yü<yabğu : یابغو _عنوان حکومتی
4.King-lu<king-lak:kıngrak=شمشیر تشریفاتی
*این کلمه در Tsien Han shuدر رابطه با معاهده ای که بین امپراطور چین و حاکم شیونگومنعقد گردید ظاهر میشود.
این کلمه در تورکی تئلئوت به صورت kıngrak ( چاقوی دو رو ) استفاده میشود. این کلمه در قرقیزی در مفهوم چاقوی بزرگ است، در فرهنگ کاشغری kıngrak در مفهوم چاقوی بزرگ که برای بریدن گوشت و خمیر استفاده میشود، آمده است.
در کتاب ( The ancient History of china) این کلمه جزو کلمات قدیمی تورکی که وارد متون چینی شده نوشته شده.
5.yençi: ملکه
*در تورکی قدیم äbçi ( همسر )
#پارت_یک
📚:Qaynaq:
Talat Tekin - Hunların Dili
@TURK_LN
1.çengli< tengli: خدا(تانری) _ عناوین حکومتی
2.kut'u<Kuo-d'uo=kut: حضرت
*در تورکی قدیم کلمه idikut دیده میشود.
3.şan-yü<yabğu : یابغو _عنوان حکومتی
4.King-lu<king-lak:kıngrak=شمشیر تشریفاتی
*این کلمه در Tsien Han shuدر رابطه با معاهده ای که بین امپراطور چین و حاکم شیونگومنعقد گردید ظاهر میشود.
این کلمه در تورکی تئلئوت به صورت kıngrak ( چاقوی دو رو ) استفاده میشود. این کلمه در قرقیزی در مفهوم چاقوی بزرگ است، در فرهنگ کاشغری kıngrak در مفهوم چاقوی بزرگ که برای بریدن گوشت و خمیر استفاده میشود، آمده است.
در کتاب ( The ancient History of china) این کلمه جزو کلمات قدیمی تورکی که وارد متون چینی شده نوشته شده.
5.yençi: ملکه
*در تورکی قدیم äbçi ( همسر )
#پارت_یک
📚:Qaynaq:
Talat Tekin - Hunların Dili
@TURK_LN
🔻 آزمون بسندگی فارسی به عنوان بخشی از طرح سنجش " سلامت " کودکان پیش از ورود به مدرسه اجرا میشود که معنی تلویحی آن این است که کودکی که مهارت زبانی فارسی ندارد، سلامت ندارد و در واقع دارای نقص است !
در این حالت خانوادهها در واقع مجبور میشوند که پیش از ورود به مدرسه، با کودک خود به زبان فارسی سخن بگویند. و این یعنی تحدید و تهدید زبانهای بومی کشور.
@TURK_LN
در این حالت خانوادهها در واقع مجبور میشوند که پیش از ورود به مدرسه، با کودک خود به زبان فارسی سخن بگویند. و این یعنی تحدید و تهدید زبانهای بومی کشور.
@TURK_LN
Aydaq ( آیداق ):
معنی:شعار
Aydamaq ( آیداماق ):
معنی:شعار سر دادن ،شعار دادن
📚Qaynaq:
Deniz Karakurt - part 01-page 28
@TURK_LN
معنی:شعار
Aydamaq ( آیداماق ):
معنی:شعار سر دادن ،شعار دادن
📚Qaynaq:
Deniz Karakurt - part 01-page 28
@TURK_LN
Turkic dictionary
🔻 آزمون بسندگی فارسی به عنوان بخشی از طرح سنجش " سلامت " کودکان پیش از ورود به مدرسه اجرا میشود که معنی تلویحی آن این است که کودکی که مهارت زبانی فارسی ندارد، سلامت ندارد و در واقع دارای نقص است ! در این حالت خانوادهها در واقع مجبور میشوند که پیش از…
🔻 طرح بسندگی فارسی آنقدر نژادپرستانه بود که اجرایی شدن آن به شوخی میمانست. اما گویا این شوخی مضحک در مناطق غیرفارسنشین در حال اجراست.
اما اینکه کودک خردسالت را به مدرسه ببری و او را برحسب دانش زبان غیرمادریش بسنجند دیگر شوخی نیست، توهین و تحدید نژادی است.
@TURK_LN
اما اینکه کودک خردسالت را به مدرسه ببری و او را برحسب دانش زبان غیرمادریش بسنجند دیگر شوخی نیست، توهین و تحدید نژادی است.
@TURK_LN